جستجو در مقالات منتشر شده


7 نتیجه برای ترکیبات آلی فرار

غلامرضا موسوی، علی خوانین، حمیدرضا مکرمی،
دوره 3، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: ترکیبات آلی فرار یکی از متداول ترین گروه آلاینده های منتشر شده از صنایع مختلف به صورت هوای آلوده هستند که به دلیل اثرات نامطلوب بهداشتی و زیست محیطی باید قبل از تخلیه در محیط تصفیه شوند. این مطالعه با هدف بررسی کارایی کربن فعال، ازن و ترکیب کربن فعال و ازن (ازن زنی کاتالیزوری) در حذف غلظت های مختلف زایلن انجام شد.
روش بررسی: سیستم آزمایشگاهی  مورد استفاده در این مطالعه شامل  پمپ تزریق سرنگی، پمپ تزریق هوا، دستگاه مولد ازن و راکتور شیشه ای حاوی کربن فعال بود. برای بررسی کارایی عملکرد سیستم ها بر حسب راندمان حذف و ظرفیت حذف با هم مقایسه گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که کارایی فرایند ازن زنی در حذف زایلن بیش تر از کربن فعال و ازن زنی به تنهایی بود. به طوری که زمان ظهور زایلن در خروجی و ظرفیت حذف آن در شرایط مشابه برای غلظت ppm 300 به ترتیب 4/1 و 8/2 برابر سیستم جذب روی کربن فعال به تنهایی بود. کربن فعال در حضور ازن به عنوان کاتالیزور عمل کرده و باعث افزایش راندمان تجزیه زایلن شده است.
نتیجه گیری: سیستم ازن زنی کاتالیزوری می تواند به عنوان روش مناسب با کارایی بالا برای حذف زایلن از جریان هوای آلوده در غلظت های بالا استفاده شود. این سیستم می تواند به راحتی برای تبدیل وضعیت سیستم های جذب کربن فعال نصب شده به ازن زنی کاتالیزوری استفاده شود.


روح ا.. رستمی، احمد جنیدی جعفری، روشنک رضایی کلانتری، میترا غلامی،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: بنزن، تولوئن و زایلن‌ها (BTX) آلاینده‌های آلی هستند که به طور عمده به همراه نفت و مشتقات آن وجود دارند. BTX جزو آلاینده‌های زیست محیطی بوده و برای سلامتی انسان نیز مضر به حساب می‌آیند. استفاده از جاذب‌هایی مانند زئولیت، یکی از انواع روش‌های حذف این ترکیبات است که در این مطالعه نیز هدف بر آنست تا حذف ترکیبات BTX با استفاده از زئولیت نوع کلینوپتیلولیت و همچنین زئولیت به همراه نانوذرات اکسید مس به جهت خاصیت کاتالیستی آن مورد بررسی و مقایسه قرار گیرد.
روش بررسی: در این مطالعه از زئولیت منطقه گرمسار سمنان در اندازه دانه‌ای 1-2 میلی‌متر و با انجام اصلاح اسیدی توسط اسید کلردریک و همچنین حالت نانوذره دار شده آن با استفاده از نانوذرات اکسید مس، استفاده شد. جریان هوا که به طور مصنوعی آلوده شده بود، به صورت پیوسته به کار گرفته شد و نمونه‌برداری با استفاده از چارکول تیوب از جریان ورودی و خروجی انجام شد. تشخیص غلظت آلاینده‌ها با استفاده از کروماتوگرافی گازی با آشکارساز FID صورت گرفت.
یافته ها: راندمان حذف برای بنزن، تولوئن، -pزایلن، -mزایلن و -oزایلن در کلینوپتیلولیت به ترتیب برابر 3/78، 1/62، 2/32، 15/32 و 8/18% و در کلینوپتیلولیت حاوی نانوذرات اکسید مس به ترتیب 42/25، 65/35، 33/36، 24/33 و 39/29% به دست آمد. میانگین راندمان حذف ترکیبات BTX در زئولیت بدون نانوذره (31/43%) بیشتر از زئولیت نانوذره دار (32%) به دست آمد. لیکن، نتایج نشان داد که غلظت CO2 در هوای خروجی از زئولیت حاوی نانوذره (ppm 550) بیشتر از زئولیت بدون نانوذره (ppm 525) است.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که اضافه شدن نانوذرات به زئولیت هرچند باعث کاهش راندمان حذف بنزن و تولوئن شده است که می تواند ناشی از اشغال یا مسدود شدن سایت‌های جذب آلاینده‌ها روی زئولیت توسط نانوذرات باشد، ولی موجب ارتقای تاثیر کاتالیستی زئولیت در شکستن مولکول‌های آلاینده ها و پیشرفت بیشتر فرایند تجزیه آنها تا تبدیل شدن به CO2 شده است.


قاسم حسام، فرشید قربانی شهنا، عبدالرحمن بهرامی،
دوره 7، شماره 4 - ( 10-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: از مهمترین ویژگی‌های واحد پخت ضایعات کشتارگاه‌ها، می‌توان به انتشار ترکیبات فرار و بوی ناخوشایند اشاره کرد که سبب مزاحمت برای افراد شاغل و ساکنان مجاور این صنعت می‌شود. به منظور جلوگیری از گسترش این آلاینده‌ها در محیط اطراف و ایجاد یک محیط زیست مناسب، نیاز به استفاده از فناوری‌های مناسب تصفیه است. روش بررسی: در این مطالعه به منظور انتخاب سیستم تهویه و پالایشگرهای مناسب در قدم اول اقدام به نمونه‌برداری از هوای واحد پخت ضایعات، با اقتباس از روش‌های 1501، 1300، 1600 و 2002 انیستیتو ملی ایمنی و بهداشت حرفه‌ای شده است. تعداد 24 نمونه از هوای منبع آلودگی، محیطی و منطقه تنفسی کارگران با استفاده از دو جاذب کربن‌فعال و سیلیکاژل نمونه‌برداری شده و توسط دستگاه GC-MS تجزیه و تحلیل گردید. سپس بر اساس نتایج آلاینده‌ها، سیستم تهویه موضعی طراحی شد. برای کنترل ذرات منتشره از دیگ پخت ضایعات از سیکلون مدل استایرمند با راندمان بالا و جهت کنترل آلاینده‌های گازی و بوی بد منتشره از دیگ پخت ضایعات نیز از اکسیدکننده حرارتی طراحی گردید. یافته‌ها: در مجموع 41 آلاینده شیمیایی در هوای خروجی از دیگ پخت ضایعات کشتارگاه شناسایی شده است که این ترکیبات شامل هیدروکربن‌ها، آلدئیدها، کتون‌ها، الکل‌ها، استرها، ترکیبات هالوژنه، ترکیبات گوگرددار، ترکیبات نیتروژن‌دار و اسیدها بوده است. نتایج طراحی سیستم تهویه نشان داد، سیستمی با دبی هواکش m3/h 5725 و سیکلونی با قطر m 1 و ارتفاع m 4 می‌تواند 50 درصد ذرات &mum 9/45 را حذف کند. حذف آلاینده‌های گازی نیز توسط اکسیدکننده حرارتی با دبی گاز سوختی m3/h 96 و حجم محفظه m3 7/67 صورت می‌گیرد. هزینه سوخت مصرفی این پالایشگر نیز روزانه 310000 ریال برآورد شد. نتیجه‌گیری: تهویه مناسب دیگ پخت ضایعات کشتارگاه‌های صنعتی و استفاده از پالایشگرهای تلفیقی جهت تصفیه هوای خروجی، می‌تواند حجم زیادی از آلاینده‌های ذره‌ای و گازی را حذف کند. کنترل این آلاینده‌ها می‌تواند سبب کاهش مزاحمت بویایی و آلودگی زیست محیطی و ارتقاء سطح سلامت و رفاه کارگران و ساکنان مناطق مجاور این صنعت شود.


یعقوب حاجی زاده، شاهرخ نظم آرا، حکیمه طیری، ایمان پارسه،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: در طول چند دهه گذشته، آلودگی هوا به دلیل افزایش مرگ و میرهای ناشی از آن، کانون توجهات جهانی شده است. در این مطالعه، آلاینده­های آلی فرار (VOCs) و  هیدروکربن­های کل  (THCs) در هوای محیطی یک مجتمع پتروشیمی در ایران سنجش شد. همچنین، ارتباط این آلاینده­ها با برخی از متابولیت­های ادراری‌شان در کارگران این مجتمع بررسی شد.

روش بررسی: آلاینده­های مذکور طی دو مرحله، در بهار (40 نمونه) و تابستان (40 نمونه)، در هوای واحدهای مختلف مجتمع مذکور مورد سنجش قرار گرفت. همچنین، مقدار بیومارکرهای این آلاینده­ها در 31 پرسنل، مطابق روش­های استاندارد NIOSH با استفاده از دستگاه GC-FID و TD/GC-MS سنجش شد.

یافته­ها: میانگین کلی THCs در فصل بهار و تابستان به ترتیب ppm 14/06 و ppm14/09 و ppm 15/85 بود؛ این میزان برایVOCs ppm 16 بود. بیشترین مقدار ppm THCs  48/19  و  47/63ppm VOCs در هوای محیطی واحد بازیافت سنجش شد. در تابستان، میانگین کلی متابولیت­های ادراری شامل اسید­کاربولیک (فنل)، فنیل­گلی­اکسیلیک اسید، و ماندلیک­اسید بر حسب واحد mg/g creatinine به ترتیب 16/67، 34/8، و 67/24 بود؛  در بهار، این میانگین بر حسب واحد mg/g creatinine به ترتیب 15/34، 57/34 و 5/30 بود.

  نتیجه­گیری: متغیرهای زمینه‌ای مثل سن، وزن، و سیگار اثرات متفاوتی بر روی متابولیت‌ها داشت. مقادیر آلاینده­های سنجش شده از مقادیر رهنمود پیشنهاد شده توسط انجمن متخصصین بهداشت صنعتی آمریکا (ACGIH) کمتر بود. همچنین، مقادیر متابولیت­های سنجش­شده در ادرار، از شاخص مواجهه بیولوژیکی  (BEI) ارائه شده توسط ACGIH کمتر بود.


معصومه مرادزاده، خسرو اشرفی، مجید شفیع پور مطلق،
دوره 11، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: صنایع هیدروکربنی به‌دلیل ماهیت خاص فرایندی، منابع بالقوه انتشار ترکیبات آلی محسوب می‌شوند. این ترکیبات می‌توانند مستقیما یا با تولید ترکیبات ثانویه بر روی سلامتی افراد تاثیر نامطلوب ایجاد نمایند. بنابراین شناسایی آنها گام مهمی در تدوین برنامه‌های کنترلی محسوب می‌شود. این مطالعه با هدف شناسایی نوع و میزان ترکیبات آلی فرار در منطقه پارس جنوبی صورت گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، فرایندهای صنعتی مستقر در منطقه بررسی‌ و اطلاعات لازم برای تخمین انتشار ترکیبات آلی گردآوری شد. جرم انتشار یافته از هر یک از ترکیبات آلی فرار در یک دوره یکساله (میانگین 92 تا 93) برآورد و براساس سه معیار جرم منتشره، مخاطرات بهداشتی و پتانسیل تولید ازن یا واکنشگری، اولویت‌بندی شدند.
یافته‌ها: نتایج این مطالعه نشان داد که بیشترین میزان انتشار از نشتی تجهیزات و تانک‌های ذخیره (64 درصد)، برج‌های خنک‌کننده (21 درصد) و فلرینگ (11 درصد) رخ داده است. 171 نوع ماده آلی از این فرایندها منتشر می‌شوند که بیشترین جرم انتشار یافته مربوط به پروپیلن (21 درصد) بود. آلکن‌ها بیشترین سهم را در کل جرم منتشره (41 درصد) و تولید ازن (78 درصد) داشتند. با وزن‌دهی فهرست مواد براساس سه معیار مورد نظر، فرمالدهید مهمترین ماده آلی فرار منتشره بود و مهمترین واحدهای انتشار نیز واحدهای الفین و آروماتیک بودند.
نتیجه‌گیری: این روش می‌تواند ابزاری مفید برای شناسایی ترکیبات آلی موثر در چنین مناطقی باشد. در منطقه پارس جنوبی بهینه‌ترین استراتژی کنترلی، کنترل انتشار فرمالدئید از فرایندهای الفین و آروماتیک است. کنترل منابع انتشار پروپیلن، اتیلن و بوتیلن در اولویت بعد قرار دارد.
 

زهره نادری، هیوا حسینی، مقداد پیرصاحب، اکبر برزگر، سارا کیانپور،
دوره 15، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: تولوئن یکی از مهمترین ترکیبات آلی فرار است که علاوه­ بر ایجاد مشکلات زیست­محیطی، سلامت انسان را نیز تهدید می­کند. بنابراین مطالعه حاضر با هدف تعیین عملکرد بیوفیلتر مبتنی بر بستر مخروط کاج/کمپوست جهت حذف بخارات تولوئن از جریان هوای آلوده انجام شده است.
روش بررسی: در این پژوهش یک بیوفیلتر با حجم L 19/468 طراحی و ساخته شد. بستر بیوفیلتر از دو قسمت به ارتفاعcm  26 تشکیل و با مخلوطی از کمپوست و مخروط کاج به نسبت حجمی 1:1 پر شد. پس از تلقیح بستر با لجن تصفیه خانه فاضلاب شهری و سازگار نمودن آن با تولوئن، عملکرد بیوفیلتر در قسمت‌های مختلف بستر در غلظت تولوئن ورودی g/m3 5/5-2/5 و زمان­ ماند بستر خالی(EBRT)  1/3، 1/7 و min 2/43 مورد بررسی قرار گرفت. همچنین نتایج به لحاظ آماری نیز تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ­ها: در EBRT min 2/43 و غلظت­ های تولوئن ورودی  g/m35/5-2/5 کارایی حذف به 100 درصد رسید. همچنین با کاهش EBRT از کارایی حذف کاسته شد. نتایج نشان داد که کارایی حذف در قسمت اول بستر بیوفیلتر بیشتر از قسمت دوم آن بود. در غلظت تولوئن ورودی g/m3 2/62 و EBRT min 1/7، حداکثر ظرفیت حذف (ECmax) بیوفیلتر g/m3.min 2/74 بدست آمد.
نتیجه گیری: در کلیه­ شرایط بهره­ برداری بیوفیلتر، غلظت خروجی بیوفیلتر مخروط کاج/کمپوست، پایین­تر از استاندارد WHO  (µg/m3260) بود. همچنین، ظرفیت حذف بالای بیوفیلتر قابلیت آن را در حذف تولوئن از جریان گازهای آلوده تایید کرد.

مریم دلفانی، مریم محمدی روزبهانی، نسرین چوبکار، نوشین سلیمی،
دوره 15، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه صنایع نفت و گاز به عنوان منابع با اهمیت برای بدست آوردن انرژی و درآمد، هستند. در زمان تولید نفت و گاز، ترکیبات بسیار پیچیده ­ای که شامل مواد آلی و غیر آلی، هیدروکربن­ های نفتی و ترکیبات آروماتیک و آلیفاتیک هستند، به محیط زیست انتقال می ­یابند. بنزن، تولوئن، اتیل بنزن و زایلن­ ها که به اختصار به آنهاBTEX  می­ گویند از آلاینده­ های مونو آروماتیک بسیار با اهمیت هستند. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر مواجهه با BTEX بر برخی فاکتورهای بالینی افراد در معرض در انبار نفت و کارکنان سایت اداری در شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی کرمانشاه انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی و در سال 1398 انجام شد. نمونه­ های این مطالعه شامل پرسنل شاغل در انبار نفت و کارکنان سایت اداری شرکت ملی پخش فرآورده ­های نفتی شهر کرمانشاه است. پس از لحاظ معیار ورود به مطالعه، اطلاعات جمعیت شناختی شرکت کنندگان تکمیل و پس از جمع آوری نتایج آزمایشات فیزیولوژیک کارکنان، از نرم افزار SPSS19  برای تجزیه و تحلیل آماری استفاده شد.
یافته ­ها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که شاخص ­های اسپیرومتری در کارکنانی که با ترکیبات BTEX مواجه داشته­ اند کاهش یافته است اما از نظر آماری معنی‌دار نبود. همچنین میزان گلبول قرمز (6/73 درصد) به طور معنی‌داری در کارکنان غیر اداری کمتر بوده، همچنین گلبول سفید (6/61 درصد)، SGOT (10/14 درصد) و SGPT (5/09 درصد) در کارکنان غیر اداری بیشتر بوده است. میزان پلاکت در کارکنان اداری بیشتر بوده است.
نتیجه‌گیری: با توجه به خطراتی ‌که آلودگی BTEX برای سلامت انسان دارد توصیه می‌شود از اقدامات پیشگیرانه مانند استفاده از ماسک مخصوص و نظام نوبت کاری استفاده شود.
 


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به سلامت و محیط زیست می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb