جستجو در مقالات منتشر شده


16 نتیجه برای حذف

محمد آقانژاد، علیرضا مصداقی نیا، فروغ واعظی،
دوره 2، شماره 1 - ( 4-1388 )
چکیده

سابقه وهدف: امروزه برای حذف استاندارد مواد مغذی از فاضلاب از روش های اصلاح شده لجن فعال موسوم به روش های پیشرفته حذف فسفر استفاده می شود که یکی از مناسب ترین آنها روش بی هوازی-هوازی است. هدف از این تحقیق بررسی ورفع مشکلات موجود تصفیه خانه فاضلاب بهداشتی نیروگاه خوی وبهینه سازی حذف فسفردرآن است.
روش بررسی: این تحقیق در مقیاس کامل روی تصفیه خانه فاضلاب بهداشتی نیروگاه خوی انجام گرفت. این تصفیه خانه که با فرایند هوادهی گسترده طراحی و بهره برداری می شد دارای مشکلاتی بود، لذا در مرحله اول ضمن بررسی کارایی کلی آن، مشکلات و علل آنها بررسی گردید. در مرحله دوم با انجام اصلاحات بهره برداری ضمن رفع مشکلات موجود کارایی کلی تصفیه خانه بررسی گردید. درمرحله سوم سیستم موجود به فرایند بی هوازی-هوازی تبدیل گردید وسیستم جدید با تغییر متغیرهایی چون زمان تماس بی هوازی، میزان غذا به میکروارگانیسم، میزان لجن دفعی و زمان ماند سلولی مورد آزمون قرار گرفت.
یافته ها: درمرحله اول مهم ترین مشکل، بالا بودن غلظت پارامترهای مهم مانندBOD،TSSو فسفر از حدود مجاز تخلیه، رشد بیش ازحد جلبک در قسمت های مختلف تصفیه خانه و آبراه پذیرنده پساب تعیین گردید. دلیل بالابودن فسفر پساب خروجی نیز آزاد شدن مجدد فسفر از لجن تشخیص داده شد. در مرحله دوم با اصلاح شرایط بهره برداری کارایی حذف فسفر از50 به      62 در صد رسید. در مرحله سوم نیز در نهایت میزان حذف فسفر به82 درصد رسید و مناسب ترین زمان تماس بی هوازی  3 الی 4ساعت، زمان ماند سلولی 3 روز و نسبت غذا به میکروارگانیسم 12/0  تعیین گردید که بیشترین تاثیر را کاهش زمان ماند سلولی داشته است.
نتیجه گیری: با تنظیم عوامل بهره برداری مانند زمان ماند سلولی، میزان لجن برگشتی ونحوه پردازش لجن در تصفیه خانه های فاضلاب می توان ضمن حفظ کارایی کلی آنها میزان حذف فسفر را افزایش داد که در مورد این تصفیه خانه این امر به میزان 12درصد بود.درتصفیه فاضلاب،مخصوصا برای حذف فسفر فرایند بی هوازی-هوازی مناسب تراست همچنان که در این طرح تاثیر آن در افزایش میزان حذف فسفر  20 درصد بود


احمد رضا یزدانبخش، امیر شیخ محمدی، مهدیه سردار، حامد محمدی، منصور ضرابی،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: بخش بزرگی از ترکیبات آلی که باعث ایجاد آلودگی در آب های طبیعی می گردند، مواد رنگی شیمیایی هستند. رنگ ها ی آزو کاربرد فراوا نی در صنایع مختلف دارند. رنگ ها ی آزو نه تنها رنگ نامطلوبی به آب می دهند، بلکه این رنگ ها  دارای پتانسیل جهش زایی و سرطان زایی در افراد بوده و سبب تولید محصولات جانبی سمی در محیط های آبی می شوند. هدف از این تحقیق بررسی کارایی سه فرایند پودرآهن، پراکسیدهیدروژن و پودرآهن ـ پراکسید هیدروژن درحذف رنگ اسیدی زرد36 از محیط های آبی بوده است.
روش بررسی: این تحقیق در مقیاس آزمایشگاهی انجام شد. در این آزمایش یک محلول سنتتیک از رنگ اسیدی زرد 36 ساخته شد و کارایی حذ ف پودر آهن، پراکسید هیدروژن و پودر آهن- پراکسید هیدروژن  در حذف رنگ اسیدی زرد 36 از محلول های آبی بررسی شد. همچنین اثر غلظت رنگ،  pHمحلول، ‏غلظت پراکسید هیدروژن، غلظت پودر آهن و زمان تماس در کارایی عمل رنگ زدایی، بررسی شد.
یافته ها: نتایج آزمایشات نشان داد که فرایند ترکیبی پودر آهن- پراکسید هیدروژن، نسبت به دو فرایند دیگر از قدرت رنگبری بالایی برخوردار است. به طوری که در فرایند ترکیبی پودر آهن- پراکسید هیدروژن، در 3=pH، زمان تماس 60 دقیقه، پراکسید هیدروژن= 33/23 میلی لیتربر لیتر، غلظت رنگ 60 میلی گرم درلیتروپودر آهن2000.میلی گرم در لیتر 9/97% حذف رنگ مشاهده شد.
نتیجه گیری: با توجه به آزمایشات انجام شده، نتایج نشان داد، این روش) فرایند ترکیبی پودر آهن ـ پراکسید هیدروژن( کارایی مناسبی در حذف رنگ ها ی آزو دارد. ‏‏‏‏‏‏ ولی کاربرد این روش در صنعت  باید از لحاظ اقتصادی مورد بررسی قرار گیرد.


سید باقر مرتضوی، بهنام باریک بین، سید غلامرضا موسوی،
دوره 3، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده

زمینه وهدف: وضعیت زمین شناسی و یا آلودگی های حاصل دست بشر می تواند غلظت کروم 6 ظرفیتی و برخی دیگر از املاح مانند سولفات را در آب های زیرزمینی به بیش از حداکثر مجاز (5٠µg/L) برساند. از آن جایی که این ترکیبات خطرات عمده ای هم چون سرطان ریه، پوست وعوارض شدیدی به کلیه و کبد و حتی عوارض آلرژیک  را در کودکان و بزرگسالان ایجاد می کنند، لذا هدف بررسی فرایند غشایی نانو فیلتراسیون به عنوان یک روش امیدوارکننده در حذف کروم 6 ظرفیتی هم زمان با سولفات به عنوان آلاینده تداخل کننده در فرایندهای غشایی در رسیدن به استانداردهای آب آشامیدنی است.
روش بررسی: به منظور بررسی تاثیر فشار، pH  ونوع کاتیون و آنیون همراه  در میزان حذف کروم6 و ٣ ظرفیتی، غلظت های  mg/L 1/0 و  5/0  کروم در محدوده غلظتmg/L ٨٠٠-١٠٠ سولفات (محدوده های غلظتی در آب) تحت محدوده فشار نانوفیلتراسیون یعنی 2 تا 10 بار انتخاب گردید. آزمایش ها با استفاده از نمک های کلرور سدیم، سولفات سدیم، کلرور 6 آبه کروم سه ظرفیتی و دی کرومات پتاسیم ساخت شرکت مرک و با درجه خلوص بالای 99%  و طبق دستور العمل موجود در کتاب روش های استاندارد برای آزمایشات آب و فاضلاب انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که زمانی که غلظت کروم 6 ظرفیتی کاهش می یابد، بهترین راندمان حذف در فشار 4 بار معادل 96%  دیده می شود. با افزایش غلظت، پلاریزاسیون غلظتی و افزایش بار منفی غشای راندمان حذف را تا 98% افزایش داد. ولی حذف کروم 3 ظرفیتی وابسته به غلظت یونی و غیر وابسته به فشار در سیستم است. هم چنین افزایش جامدات محلول در آب باعث حذف کامل کروم6 گردید. بهترین راندمان حذف به میزان٩٨% و در pH  خنثی ومتمایل به قلیایی رخ داد.
نتیجه گیری: تحقیق نشان داد که نوع الکترولیت همراه کروم، فشار بهره برداری وpH   بیش ترین اثر را در عملکرد نانو فیلتر داشته است. بر اساس نتایج به دست آمده نانو فیلتراسیون روش مناسبی در حذف هم زمان کروم و سولفات از آب است.


ادریس حسین زاده، علیرضا رحمانی،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: موضوع دفع و یا استفاده مجدد از تایرهای فرسوده خودرو به موضوع مهمی در سراسر دنیا تبدیل شده است. تایرهای فرسوده نه تنها فضای زیادی از محل دفن زباله را اشغال می ‌کنند بلکه عامل بروز آتش سوزی بوده و مکانی مناسب را برای رشد و تکثیر ناقلین بیماری‌‌ها نیز فراهم می‌کنند. این تحقیق با هدف کلی تولید کربن فعال از تایرهای فرسوده به روش ترمو شیمیایی و ارزیابی کارایی آن با رنگ اسیدی سیاه 1 به عنوان آلاینده انجام شده  است.
روش بررسی: این تحقیق یک مطالعه تجربی بوده که کربن فعال با استفاده از تایرهای فرسوده خودروهای سواری و به روش ترمو شیمیایی تولیدگردیده است. مشخصات ساختاری کربن فعال فرآوری شده با استفاده از تکنیک میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) مجهز به طیف‌سنجی پراش انرژی و سطح ویژه آن نیز با به کارگیری تکنیک BET و BJH تعیین گردید. جهت تعیین کارایی کربن فعال تولیدی در حذف رنگ، از رنگ اسیدی سیاه 1 به عنوان شاخص آلودگی استفاده گردید.
یافته ها: نتایج نشان می ‌دهد که ساختار کربن فعال تولید شده اغلب از کربن(276/83%)بوده و سطح ویژه آن با روش‌ های BET و BJH به‌ترتیب  m2/gr 226/44 و 747/35 و متوسط قطر منافذ آن نیز52 نانومتر می‌باشد. نتایج حاصل نشان می‌دهد که کارایی حذف، با افزایش غلظت اولیه رنگ و pH کاهش و با افزایش مقدار اولیه جاذب و زمان تماس افزایش یافته است.
نتیجه گیری: تولید کربن فعال از تایرهای فرسوده می ‌تواند دارای منافع اقتصادی و زیست محیطی بوده و به عنوان یک روش جهت بازیافت تایرهای فرسوده مطرح و محصول تولیدی می ‌تواند به عنوان یک جاذب مناسب برای استفاده در تصفیه فاضلاب ـ ها مورد استفاده قرار گیرد.


محمد تقی صمدی، رقیه نوروزی، محمد هادی مهدی نژاد، رضا امین زاده،
دوره 5، شماره 4 - ( 11-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: غلظت آرسنیک در آب آشامیدنی به دلیل اثرات مضر آن برروی سلامت انسان بسیار مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر پوسته آهکی و پوسته آهکی مرجان دریایی پوشش داده شده با سولفات آلومینیوم به عنوان یک جاذب بر کارایی حذف آرسنیک از محیط های آبی است. روش بررسی: در این تحقیق که در مقیاس آزمایشگاهی انجام گرفته است، ابتدا طی مراحل متعددی گرانول مرجان آهکی با مش 30 تهیه شد سپس راندمان حذف آرسنات در شرایط مختلف و با تغییر فاکتورهای موثر شامل pH، زمان تماس و مقدار جاذب بدون پوشش و پوشش داده شده با سولفات آلومینیوم مورد بررسی قرار گرفت. همچنین دادههای حاصل از این تحقیق با مدل لانگمیر و فروندلیچ و داده های سینتیک با مدل های pseudo- first order، pseudo- second order و modifited pseudo- first order تطبیق داده شده است. یافته ها: با افزایش pH محلول از 3 به 10 در غلظت 500 μg/L آرسنات و 5 g/L جاذب و زمان ماند 120 min کارایی حذف برای جاذب بدون پوشش و پوشش دار به ترتیب از 100% به 86/2% و 100% به 92/2% کاهش یافت. با افزایش مقدار این دو ماده جاذب از 1 g/Lبه 5 و زمان ماند 120 min کارایی حذف به ترتیب از 76% به 99/2% و 66/3% به 91/1% افزایش یافت. کارایی حذف آرسنات با زمان تماس و مقدار جاذب رابطه مستقیم و با غلظت اولیه آرسنات و pH رابطه معکوس داشته است. همچنین کارایی حذف جاذب پوشش دار بیشتر از جاذب بدون پوشش است. بهترین مدل ایزوترم جذب در این دو فرآیند برای آرسنات مدل لانگمویر و سینتیک جذب با مدل درجه دوم بهتر توصیف شد. نتیجه گیری: با توجه به راندمان حذف مناسب، هزینه پایین فرآیند و عدم تولید مواد مضر برای محیط زیست می توان از مرجان های دریایی خلیج فارس به عنوان یک جاذب در حذف آلاینده های محیط زیست مانند آرسنات استفاده نمود.

روحان رخشائی، زهرا ضمیرایی، سمیه باقی‌پور، محمد پناهنده،
دوره 5، شماره 4 - ( 11-1391 )
چکیده

MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: از سرخس آزولا فیلیکولوییدس برای حذف " آبی بازی 3 " که یک رنگینه کاتیونی و سرطان‌زا بوده در یک سیستم ناپیوسته (Batch) استفاده شده است.
روش بررسی: از سیستم‌های ناپیوسته با تهیه غلظت‌های معین آلاینده رنگی و در حضور مقادیر معین جاذب در شرایط بهینه استفاده گردید. با اسیدی کردن و بازی کردن محیط آزولا و در ادامه تیتراسیون پتانسیومتری با محلول‌های بازی و اسیدی استاندارد از گروه‌های اصلی جاذب در دیواره سلولی آزولا ارزیابی به عمل آمد.
یافته‌ها: مشاهده گردید که آزولای غیر زنده راندمان حذف 82% برای غلظت اولیه رنگ mg/L 200 در شرایط واکنش زمان تماس h 6، 6= pH، دمای C‏ 025 و دوز مصرفی g‏/L  5 آزولا را به دنبال دارد. ظرفیت جذب ماکزیمم (Qmax) رنگ به وسیله آزولا فعال شده در سه دمای C 0 5 ، 25 و 50 به ترتیبmmol/g  732/0، 934/0 و 176/1 به دست آمد. تغییر انرژی آزاد گیبس (∆G) نیز برای این دماها به ترتیب 475/0- ، 762/0- و kJ/mol 185/1- به دست آمد.
نتیجه‌گیری: حذف رنگ آبی بازی 3  به کمک آزولا روشی موثر و مقرون به صرفه است.


محمد علی بقاءپور، بابک جاهد، غلام حسین جوشنی،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: افزایش تولید لاستیک های مستعمل بحث بازیافت این پسماند را به امری مهم در جهان امروز تبدیل کرده است، ازطرفی به نظر  می رسد در جوامع در حال توسعه آلودگی آب های زیرزمینی به مواد نفتی از جمله بنزین به تحدیدی جدی برای سلامت انسان تبدیل شده است، هدف مطالعه حاضر تولید کربن فعال از لاستیک مستعمل و استفاده از آن برای حذف بنزین از محیط آبی است. روش بررسی: در این مطالعه از نمک پتاسیم هیدرواکساید برای فعال سازی شیمیایی لاستیک مستعمل استفاده گردید. به منظور جلوگیری از  اکسیداسیون پیش ماده مورد استفاده از گاز آرگون استفاده شد. برای تعیین خصوصیات بافت کربن فعال تولید شده جذب گاز N2 و ایزوترم BET  به کار برده شد. همچنین جهت تعیین خصوصیات جذب بنزین بر روی جاذب تولید شده از مدل های ایزوترمی و سینتیکی و برای تعیین اثر دما از مطالعه ترمودینامیکی استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد میزان SBET و VTOTAL به ترتیب برابر با 111/702 g/m2 و 0/124 cc/g است. مدل لانگمیر و شبه درجه دوم نیز به  ترتیب بهترین مدل های ایزوترمی و سینتیکی جهت پیش بینی رفتار جاذب در جذب بنزین تعیین گردیدند. مقادیر تغییرات انرژی آزاد گیبس نیز در تمامی دماها منفی بود. نتیجه گیری: کربن فعال تولید شده دارای مساحت سطحی مطلوب و ظرفیت جذب مناسب برای حذف بنزین در محیط های آبی است و به نظر می رسد تولید کربن فعال از لاستیک مستعمل ارزان، موثر و دوستار محیط زیست باشد.

مرضیه رضوی، محسن سعیدی، ابراهیم جباری،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: در این تحقیق تصفیه‌پذیری پساب یک واحد خشک‌شویی و لباس‌شویی به روش انعقاد الکتریکی و با استفاده از دو جفت الکترود آلومینیومی و آهنی بررسی شد. روش انعقاد الکتریکی یک روش نوین در تصفیه انواع پساب است که در سال­‌های اخیر به صورت ویژه‌ای مورد ملاحظه محققین قرار گرفته است. اعمال جریان برق مستقیم به دو یا چندین الکترود فلزی مناسب در یک راکتور ناپیوسته حاوی پساب، سبب تولید لخته­‌های هیدروکسید فلزی می‌­گردد. روش بررسی: در این روش تغییرات شرایط عملیاتی شامل pH، فاصله بین الکترودها، شدت جریان الکتریکی و جنس الکترودها مورد بررسی قرار گرفت و با تغییر pH از 3تا 7 و هم‌چنین 9 راندمان حذف فسفات، نیترات و COD ثبت شد. یافته‌­ها: مطابق با نتایج به دست آمده در این تحقیق الکترود آلومینیومی عملکرد بهتری در حذف فسفات و الکترود آهنی نتایج بهتری در حذف نیترات وCOD از خود نشان داد. بیشترین میزان حذف فسفات در 7=pH و با استفاده از الکترود آلومینیومی برابر با 99/93% به ­دست آمد و این در حالی­ است که بیشترین میزان حذف نیترات توسط الکترود آهنی و در 9=pH که برابر با 97/62% و بالاترین میزان حذف COD توسط همین الکترود برابر با 80% و در 6=pH تعیین گردید. هم‌چنین در این تحقیق به مقایسه نتایج هزینه‌های عملیاتی در استفاده از این دو الکترود پرداخته شد و نشان داده شد که نسبت هزینه‌­ها در شرایط استفاده از الکترود آلومینیومی به هزینه‌­ها در شرایط استفاده از الکترود آهنی متفاوت است. نتیجه‌گیری: اگرچه دستیابی به مقادیر قابل توجه حذف نیترات، فسفات وCOD، با استفاده از هر دو نوع الکترود میسر است، اما برآورد هزینه­‌های عملیاتی جهت تصفیه پساب­‌های حاوی فسفات، نیترات وCOD با استفاده از الکترود آهنی از نظر دستیابی به استانداردهای زیست محیطی نتایج بهتری نسبت به الکترود آلومینیومی ارایه می­‌دهد

مهدی حاج سردار، سیدمهدی برقعی، امیر حسام حسنی، افشین تکدستان،
دوره 9، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: به منظور بهینه سازی حذف نیتروژن از فاضلاب و کاهش مشکلات مربوط به ورود مواد مغذی به منابع پذیرنده مانند یک دریاچه، شرایط افزایش بازدهی حذف نیتروژن از راه نیترات ‌زایی جزئی (Partial Nitrification) به عنوان یکی از روش‌های نوین حذف نیتروژن بررسی گردید.

روش بررسی: افزایش بازدهی نیترات زایی و نیترات زدایی هم زمان (SND) به کمک نیترات زایی جزئی از راه نیتریت زایی – نیتریت زدایی (Nitritation/Denitritation) در راکتور بیوفیلمی بستر ثابت بررسی شد. در این روش ابتدا آمونیوم توسط باکتری‌های اکسید کننده آمونیاک (AOB) به نیتریت تبدیل شد ولی فعالیت باکتری‌های اکسید کننده نیتریت (NOB) به دلیل کمبود اکسیژن محلول (DO) مورد نیاز آنها، محدود شد. به عنوان شاخص تعیین کننده پیشرفت فرایند، از پایش مقدار پتانسیل اکسایش-کاهش (ORP) و بررسی نقاط عطف نمودار آن نسبت به زمان استفاده شد.

یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد که در پریود دوم با اکسیژن محلول ثابت برابر با 0/5mg/L، درصد انباشتگی نیتریت (NAR) بالاتر از پریود اول با کاهش مرحله‌ای اکسیژن محلول از 1 تا 0/5mg/L بود. با این وجود بازده نیترات زایی و نیترات زدایی هم زمان نسبت به پریود اول کاهش یافت. در پریود سوم با افزایش نسبت کربن به نیتروژن (C/N) به 12/5، درصد انباشتگی نیتریت به بالاترین مقدار خود یعنی % 71/4 رسید. همچنین بازده نیترات زایی و نیترات زدایی هم زمان به % 96/7 رسانده شد و در بررسی بلند مدت روش پیشنهادی، این بازده دست کم برابر با %90 ثبت گردید.

نتیجه‌گیری: نسبت کربن به نیتروژن مناسب، به همراه حداقل نگاه داشتن اکسیژن محلول، بازدهی حذف نیتروژن بالاتری نسبت به کاهش مرحله به مرحله اکسیژن محلول در طول واکنش هوازی داشت. بدون در نظر گرفتن مرحله آنوکسیک و با استفاده از یک راکتور بیوفیلمی بستر ثابت در غلظت اکسیژن محلول ثابت برابر با 0/5mg/L، بالاترین بازدهی نیترات زایی و نیترات زدایی هم زمان و بالاترین درصد انباشتگی نیتریت به دست آمد.


نوشین راستکاری، فائزه ایزدپناه،
دوره 9، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: فرمالدئید یکی از ترکیبات آلی فرار سمی است که حذف آن از هوای آلوده ضروری است. یکی از فناوری‌های موجود برای حذف این ترکیب، تجزیه فتوکاتالیستی است. هدف از انجام این مطالعه تعیین تاثیر کامپوزیت تیتانیوم اکساید به همراه گرافن اکساید احیا شده بر حذف فتوکاتالیستی گاز فرمالدئید است.

روش بررسی: در این مطالعه تجربی، ویژگی‌های کاتالیست تولید شده با بررسی‌های تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) و طیف IR تعیین شد. کارایی تخریب فتوکاتالیستی کامپوزیت تیتانیوم اکساید به همراه گرافن اکساید احیا شده در تجزیه گاز فرمالدئید تحت شرایط جریان مداوم، مورد مطالعه قرار گرفت. همچنین تاثیر غلظت اولیه فرمالدئید، سرعت جریان هوا و زمان ماند بر تجزیه گاز فرمالدئید بررسی شد.

 یافته‌ها: نتایج حاصل نشان داد که کارایی تخریب فتوکاتالیستی کامپوزیت تیتانیوم اکساید به همراه گرافن اکساید احیا شده بسیار بالاتر از تیتانیوم اکساید به تنهایی است، میزان کارایی تخریب گاز فرمالدئید با افزایش سرعت جریان هوا کاهش می‌یابد. بنابراین چنین از نتایج بر می‌آید که سرعت جریان هوا یک فاکتور کلیدی برای استفاده از کامپوزیت RGO-TiO2 به عنوان یک عامل فتوکاتالیستی است. با افزایش غلظت گاز فرمالدئید از 0/1 به ppm 1 کارایی حذف از 89 به 34 % کاهش یافت.

نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نمایانگر آن است که از کامپوزیت تهیه شده در این تحقیق (RGO- TiO2) می‌توان به عنوان یک فتوکاتالیست مناسب جهت حذف آلاینده‌های گازی استفاده نمود. از مزایای کامپوزیت تهیه شده، استفاده از نور مرئی به جایUV برای فعال نمودن فرایند اکسیداسیون است.


نسیم رونیاسی، سید مسعود منوری، محمد علی عبدلی، محید بغدادی، عبدالرضا کرباسی،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

زمینه و هدف‌: آلودگی آب با فلزات سنگین یک مشکل اساسی و در حال توسعه در جهان است. در این مطالعه حذف فلزات سنگین کادمیوم و سرب با استفاده از جاذب اکسید گرافن صورت گرفت.
روش بررسی‌: نانو صفحات اکسید گرافن به روش هامرز، سنتز گردید و ویژگی‌های آن با استفاده ازFTIR ، XRD و SEM بررسی شد. اﺛـﺮ ﻣﺘﻐﻴﺮﻫـﺎی ﻣﺴﺘﻘﻞ pH، زﻣﺎن ﺗﻤﺎس و ﻏﻠﻈﺖ اولیه محلول ﺑﺮ عملکرد حذف فلزات سنگین کادمیوم و سرب ﺑﺎ روش ﺳﻄﺢ ﭘﺎﺳﺦ ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎی ﻃﺮاﺣﻲ ﺑﺎﻛﺲ ﺑـﻨﻜﻦ (Box-Behnken) ﻣـﻮرد ارزﻳـﺎﺑﻲ ﻗـﺮار ﮔﺮﻓـﺖ. با به‌کارگیری مدل Quadratic میزان جذب برای فلز کادمیوم و سرب تقریبا 99 درصد به‌دست آمد. از آﻧـﺎﻟﻴﺰ وارﻳـﺎﻧﺲ ANOVA، ﺑﻪ‌ﻋﻨﻮان روش آﻣﺎری آﻧﺎﻟﻴﺰ ﭘﺎﺳﺦ‌ﻫﺎ اﺳﺘﻔﺎده شد.
یافته‌ها‌: تصاویرSEM ‌، متوسط اندازه صفحات اکسید گرافن را 1 تا µm 3 نشان داد. پس از بهینه سازی توسط روش سطح پاسخ حداکثر ظرفیت جاذب، ﺑﺮای ﺳﺮب مقدار mg/g 136 و ﺑﺮای کادمیوم مقدار mg/g 68 بهدست آمد. بررسی اﻳﺰوﺗﺮم‌ها ﻧﺸﺎن داد، ﺟﺬب کادمیوم از ایزوﺗﺮم لانگمویر و ﺟﺬب سرب از ایزوﺗﺮم ﻓﺮوﻧﺪﻟﯿﭻ ﭘﯿﺮوی ﻣﯽ‌ﮐﻨﺪ.
نتیجه‌گیری‌: نتایج نشان داد که ﮔﺮاﻓﻦ اﮐﺴﺎید ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺧﻮﺑﯽ در ﺣﺬف دو آﻻینده کادمیوم و ﺳﺮب از محلول‌های آﺑﯽ دارد.  مهمترین عوامل تاثیر‌گذار بر جذب فلزات مورد مطالعه،  pHمحلول و غلظت اولیه بود. بررسی نتایج و تحلیل RSM نشان داد که داده‌های حاصل از آزمایش با مدل پیش بینی شده مطابقت داشت.
 

شیما گودرزی، قدرت الله شمس خرم آبادی، مرضیه عصمتی، محمد امین کرمی، آیت حسین پناهی،
دوره 12، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: فاضلاب‌های داروسازی حاوی مقادیر متنوع و بالایی از مواد آلی هستند. به منظور تولید یک پساب مناسب روش‌های شیمیایی و الکتروشیمیایی به‌خصوص در مقیاس پایلوت و آزمایشگاهی برای حذف ترکیبات آلی از فاضلاب صنایع داروسازی به‌کار رفته است. هدف کلی از این مطالعه بررسی کارایی فرایند ترکیبی انعقاد شیمیایی و الکتروفنتون جهت تصفیه فاضلاب داروسازی بود.
روش بررسی: در مطالعه حاضر نمونه‌های فاضلاب از کارخانه داروسازی تهیه شد، جهت ارزیابی فرایند انعقاد شیمیایی اثر دوز منعقدکننده پلی آلومینیوم کلراید در مقادیر 25 الی mg/L 300 و pH 3، 7 و 10 توسط دستگاه جارتست مورد بررسی قرار گرفت، و در فرایند الکتروفنتون نیز تاثیر پارامترهای پتانسیل الکتریکی 10 الی v 30، غلظت پراکسید هیدروژن 100 تا mg/L 4000، زمان واکنش 15 الی min 120 و   pH3، 7 و 10  بررسی شد.
یافته‌ها: نتایج حاصل شده از فرایند انعقاد شیمیایی نشان داد که در شرایط بهینه (دوز منعقدکننده برابر mg/L 200 و pH برابر 7) حذف 49 درصد اکسیژن مورد نیاز شیمیایی (COD) حاصل گردید. از طرف دیگر فرایند الکتروفنتون در شرایط بهینه (غلظت mg/L 100 پراکسید هیدروژن، ولتاژ v 20، pH برابر 3 و زمان واکنش min 30) توانست میزان 5/93 درصد COD را حذف کند.
نتیجه‌گیری: بر طبق نتایج به‌دست آمده می‌توان نتیجه‌گیری کرد که فرایندهای ترکیبی ناپیوسته انعقاد شیمیایی/ الکتروفنتون نسبت به انعقاد الکتریکی به تنهایی برای حذف ترکیبات دارویی از فاضلاب صنایع داروسازی بسیار موثرتر است.
 

رضا نظرپور، معصومه فراستی، ابوالحسن فتح‌آبادی، محمد قلی زاده،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: تالاب‌های مصنوعی سیستم‌های مهندسی هستند که از گیاهان طبیعی، خاک و ارگانیسم‌ها برای تصفیه آب‌های آلوده شهری و حذف نیترات استفاده می‌کنند.
روش بررسی: در این پژوهش، سه سامانه به‌صورت کشت در خاک، سه سامانه به‌صورت کشت گیاه روی صفحات شناور و سه سامانه دیگر بدون گیاه و بستر متخلخل به‌ منزله شاهد در نظر گرفته شد. زمان ماندهای هیدرولیکی انتخاب ‌شده ۱، ۳ و ۵ روز بود و برای هر زمان‌ ماند این آزمایش در سه مرحله، به مدت شش ماه، تکرار شد. غلظت نیترات ورودی به سامانه‌ها و خروجی از آنها اندازه‌گیری شد.
یافته‌ها: متوسط راندمان حذف نیترات سامانه‌های حاوی گیاه (سامانه کشت در خاک و شناور) و بستر شاهد (بدون گیاه) با زمان ماند ۱ روز به‌ترتیب 14/34، 12/09 و 10/51 درصد و با زمان ماند ۳ روز به‌ترتیب 17/62، 15/76 و 13/54 درصد و با زمان ماند ۵ روز به‌ترتیب 17/75، 17/66 و 16/08 درصد به‌دست آمد. همچنین نتایج نشان داد راندمان حذف نیترات به‌طور معنی‌دار به زمان ماند وابسته بوده و بهترین زمان ماند با بیشترین راندمان حذف 17/66 درصد برای زمان ماند ۵ روز به‌دست آمد.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج به‌دست‌ آمده، تالاب سطحی کشت در خاک دارای قابلیت بیشتری در حذف نیترات بوده، همچنین گیاه نخل مرداب دارای توان گیاه پالایی نیترات است.

ایمان امیدی، حامد فروتن، مجید مظهر، حسین محمد کریمی یزدی، محمدمهدی برجسته،
دوره 13، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: آلودگی گاز SO2 به یک نگرانی جدی تبدیل شده است. این مطالعه با هدف جذب SO2 حاصل از سوختن سوخت JP-4 انجام شد.
روش بررسی: آزمایشات تجربی با روش ترموگراویمتری در دماهای مختلف و غلظت­ های مختلف گاز SO2 بررسی شد. مطالعه سینتیکی واکنش گاز-جامد غیرکاتالیستی مذکور با استفاده از مدلسازی ریاضی براساس مدل حفره تصادفی، انجام گردیده است.   
یافته­ ها: با توجه به نتایج نمودار توزیع اندازه حفرات به‌دست آمد. پارامترهای ساختاری مدل حفره اتفاقی به‌صورت 5-10×1/92r=، 0/64=S0 106×1/27=،ε0، 3/81=ψ محاسبه گردید. منحنی­ های ترموگراویمتری و نمودار درصد تبدیل-زمان استخراج شده است. مدلسازی واکنش با فرم کسری براساس واکنش ­دهنده گازی به‌دست آمده است.
نتیجه­ گیری: از پارامترهای سینتیکی به‌دست آمده می­ توان جهت طراحی سیستم ­های سولفورزدایی گاز دودکش در دمای پایین استفاده کرد.

فرح راشدی، ناهید نویدجوی، علی احمد آقاپور، مصطفی رحیم نژاد،
دوره 14، شماره 3 - ( 9-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: پیل سوختی میکروبی (MFC)، یک فناوری نوین و امید بخش بود که با استفاده از توانایی کاتابولیکی میکروارگانیسم­ها همزمان با حذف مواد آلی و سایر آلاینده­های فاضلاب، انرژی زیستی تولید می­کند. از موثرترین عامل بر عملکرد پیل سوختی میکروبی، الکترودها هستند. هدف از این مطالعه، بررسی عملکرد پیل سوختی میکروبی در حذف COD و تولید بیوانرژی از فاضلاب مصنوعی و فاضلاب واقعی نوشابه سازی است.
روش بررسی: در این تحقیق پیل سوختی میکروبی دو محفظه­ ای، با غشای نافیون و کاتد هوادهی شده با استفاده از دو الکترود از جنس نمد کربنی و گرافیت مسطح، توسط فاضلاب مصنوعی با غلظت COD mg/L 5000 و فاضلاب واقعی نوشابه سازی راه اندازی شد. راندمان حذف مواد آلی و حداکثر میزان ولتاژ، شدت توان و جریان تولیدی اندازه­ گیری و ارزیابی گردید.
یافته‌ها: نتایج آزمایشات نشان داد، که حداکثر راندمان حذف COD آندی با فاضلاب مصنوعی، با الکترود نمد کربنی 92 درصد حاصل گردید. هم زمان با عمل تصفیه حداکثر ولتاژ، دانسیته توان و دانسیته جریان تولیدی به ترتیب mV 469، mW/m2  175/28 و mA/m2 855 مشاهده گردید. در راه ­اندازی راکتور MFC با فاضلاب واقعی نوشابه سازی، حداکثر میزان حذف مواد آلی، تولید ولتاژ، شدت جریان و شدت توان، به‌ترتیب 85 درصد و mV‏460،  mA/m2‏635، mW/m2 ‏ 91/6 ‏کسب گردید.
نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد سیستم MFC، توانایی تصفیه فاضلاب نوشابه سازی همزمان با تولید بیوانرژی را دارد. مقایسه یافته ­ها بیانگر کارایی بالای پیل سوختی میکروبی با استفاده از فاضلاب مصنوعی در تولید بیوالکتریسیته و حذف مواد آلی‏ نسبت به فاضلاب واقعی (نوشابه سازی)‏ بوده، که دلیل آن وجود املاح و سایر آلاینده‌های مداخله‌گر در فاضلاب واقعی است.

محبوب صفاری،
دوره 16، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه استفاده از بیوچار، به عنوان یک جاذب نوین و مناسب به منظور حذف آلاینده‌های غیرآلی از منابع آبی، رشد چشم‌گیری یافته است. مطالعه حاضر به منظور ارزیابی اثرات اصلاحات فیزیکی بیوچار در مقایسه با بیوچار غیر اصلاح شده، بر راندمان حذف نیکل در محلول‌های آبی، متاثر از فاکتورهای موثر بر حذف نیکل، انجام گرفت.
روش بررسی: پس از تولید بیوچار میوه سرو (RB)، ذرات RB (<μm 164)  با استفاده از دستگاه آسیاب سیاره‌ای به ابعاد بسیار کوچک (<μm 26) خرد شد (BMB) و پس از بررسی خصوصیات مختلف آن‌ها توسط تکنیک‌های SLS، BET، FTIR و SEM؛ کاربرد RB و BMB در بهینه سازی حذف نیکل از محلول‌های آبی با استفاده از روش سطح پاسخ (مدل باکس-بنکن)، مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته‌ها: بر اساس نتایج، اصلاح فیزیکی بیوچار (BMB) سبب کاهش 6/2 برابری اندازه ذرات، افزایش 4/9 برابری سطح ویژه، افزایش (حاوی اکسیژن) و کاهش (گروه‌های عامل آلیفاتیک و هیدروکسیل کششی) گروه‌های عامل ویژه و مورفولوژی سطح ریزدانه‌تر، در مقایسه با RB شد. کاربرد BMB در محلول آبی سبب افزایش 9/7 درصدی (به طور متوسط) از حذف نیکل، در مقایسه با نمونه RB شد. برازش داده‌های بدست آمده از حذف نیکل در مدل باکس-بنکن در هر دو جاذب، نشان از پیش بینی مناسب این مدل در بهینه سازی حذف نیکل از محلول‌های آّبی دارد.  
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، اصلاح فیزیکی بیوچار، به عنوان یک روش ساده، ارزان و دوست دار محیط زیست، با توجه به افزایش راندمان حذف آلاینده نیکل، می‌تواند روشی مناسب در فعال سازی بیوچار‌ها معرفی شود که تحقیقات بیشتر بر اساس نوع بیوچار و آلاینده‌ها مختلف را طلب می‌کند.
 


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به سلامت و محیط زیست می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb