3 نتیجه برای خطر اکولوژیکی
ثمر مرتضوی، مسعود حاتمی منش، فاطمه جودکی،
دوره 11، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: نظر به سمیت، خطرات بهداشتی و اکولوژیکی فلزات سنگین در محیط زیست و تاثیرپذیری موجودات زنده، سنجش و ارزیابی غلظت آنها در سطوح مختلف بوم سازگان های آبی بسیار ضروری است. از اینرو مطالعه حاضر به سنجش غلظت فلزات سرب، نیکل، مس و روی و ارزیابی مخاطره اکولوژیکی آنها در رسوبات سطحی رودخانه سزار در استان لرستان می پردازد.
روش بررسی: نمونه برداری از 16 ایستگاه در طول رودخانه سزار انجام شد. پس از آماده سازی و هضم اسیدی نمونه ها، غلظت فلزات مذکور با استفاده از دستگاه جذب اتمی تعیین گردید.
یافتهها: میانگین کلی غلظت فلزات نیکل، روی، مس و سرب در رسوبات رودخانه بهترتیب به میزان mg/kg 71/84 > 40/56 >7/75 > 5/61 بهدست آمد. بررسی شاخص های پتانسیل سمیت حاد فلزات، ریسک اکولوژیکی و بار آلودگی بیانگر وضعیت آلودگی پایین در رسوبات رودخانه بود. خطر محیط زیستی فلزات در رسوبات منطقه بهترتیب نیکل > سرب> مس > روی ارزیابی گردید. همچنین یافته ها نشان داد در بین فلزات، فاکتور آلودگی و ارزیابی خطر اصلاح شده (mHQ) برای فلز نیکل بهترتیب در حد متوسط، و در طبقه آلودگی متوسط تا آلودگی قابل ملاحظه است.
نتیجهگیری: براساس نتایج، پتانسیل سمیت حاد و خطر اکولوژیکی وضعیت آلودگی فلزات سنگین در رسوبات منطقه، پایین ارزیابی می گردد. اما گسترش شدید فعالیت های انسانی مختلف در نواحی اطراف رودخانه، در کنار آلودگی فلز نیکل در رودخانه و احتمال اثرات سوء بیولوژیکی آن در محیط بر لزوم پایش مداوم رودخانه و ارزیابی خطر سلامت و خطر اکولوژیکی آن تاکید دارد.
فاطمه رضایی، میثم رستگاری مهر، عطا شاکری،
دوره 16، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: کمبود منابع آب موجب مورد توجه قرار گرفتن زهاب ها جهت مصرف مجدد در قالب طرح های شورورزی شده است. در این پژوهش امکان استفاده از زهاب تولیدی مجتمع های کشت و صنعت وارده به تالاب خرمشهر شورورزی صرفا از نقطه نظر ارزیابی آفت کش های مورد استفاده در منطقه مورد مطالعه بررسی شد.
روش بررسی: در مجموع ده نمونه آب، چهار نمونه رسوب، دو نمونه گیاه (ریشه و اندام هوایی) و دو نمونه ماهی (کبد و ماهیچه) برداشت و توسط کروماتوگرافی گازی طیف سنج جرمی (GC-MS) تجزیه و به منظور ارزیابی خطر اکولوژیکی، واحد سمیت (TU) و ضریب خطر (RQ) محاسبه شدند.
یافته ها: گلیفوسات و آمترین در تمام نمونه ها غلظت زیر حد آشکارسازی و 2.4.D، متریبوزین و آترازین غلظت قابل تشخیص در نمونه ها داشتند، که از این بین فقط ضریب خطر مربوط به متریبوزین، خطر اکولوژیکی متوسطی را نشان داد. با این وجود نسبت به مقادیر استاندارد ارائه شده توسط سازمان های محیط زیستی، مقادیر کمتری داشتند. از طرفی متریبوزین و آترازین غلظت بالایی در ساقه و برگ نیزارهای منطقه داشتند که می تواند بیانگر نقش پالاینده این گیاه برای آب و رسوب از ترکیبات نام برده باشد.
نتیجه گیری: استفاده مجدد از زهاب مجتمع های کشت و صنعت امیرکبیر و میرزاکوچک خان در راستای اجرای طرح شورورزی از نقطه نظر آلودگی به آفت کش های مورد مطالعه مشکل خاصی ایجاد نمی کند. این امر با توجه به غلظت های ناچیز ترکیبات موردنظر در کبد و زیر حد آشکارسازی در ماهیچه ماهی تایید می شود. با این وجود انجام مطالعات بیشتر جهت ارزیابی کیفی زهاب به انواع آلودگی های دیگر نیز ضروری به نظر می رسد.
صفیه حسن زاد، حسین پیرخراطی، معصومه آهنگری، فرخ اسدزاده،
دوره 17، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: آلودگی به فلزات سنگین در محدوده های معدنی یکی از چالشهای بسیار مهم بوده و ارزیابی پتانسیل آلایندگی باطلههای معدنی و اتخاذ تدابیری جهت کاهش تأثیر آنها بر محیط زیست مهم است. در تحقیق حاضر، پتانسیل خطر باطلههای تازه دپو شده در محدوده معدنی مس سونگون مورد ارزیابی قرار گرفت.
روش بررسی: نمونهبرداری با توجه به شرایط باطلههای تازه دپو شده، به صورت تصادفی انتخاب شده و تعداد 26 نمونه برداشت گردید. بمنظور انجام مطالعات سنگ شناسی و کانیشناسی، تعداد 22 مقطع نازک و نازک صیقلی تهیه گردید. 26 نمونه به روش طیفسنجی نشر نوری پلاسمای جفت شده القایی (ICP-MS) و 10 نمونه به روش پراش اشعه ایکس XRD)) مورد تجزیه قرار گرفتند.
یافتهها: کانی های سولفیدی به عنوان منشأ عمده آلودگی های زیست محیطی، در باطلههای مورد نظر سالم و فاقد آثار دگرسانی هستند. با این وجود غلظت اکثر عناصر بالقوه سمی در ترکیب باطلهها بالاتر از حد استاندارد بوده و شاخص کل خطر اکولوژیکی برای باطلهها برابر با 49/93 (خطر زیست محیطی کم) است. با توجه به شاخصهای زمینشیمیایی، عناصر As و Cu و Pb دارای سطح آلودگی قابل توجه هستند. مقادیر شاخص خطر غیر سرطانزایی برای کودکان (بجز آهن و آرسنیک) و بزرگسالان کمتر از 1، بیانگر خطر سلامتی غیر سرطانزایی قابل توجهی نبوده و شاخص سرطانزایی نیز بیانگر وجود خطر سرطانزایی قابل توجه در صورت مواجهه طولانی با باطلهها برای کودکان در مورد برخی از عناصر است.
نتیجهگیری: باطله ها دارای پتانسیل خطر زیست محیطی قابل توجهی بوده و بنابراین بایستی مدیریت صحیح در خصوص نحوه دپوسازی بمنظور عدم انتشار و ورود عناصر بالقوه سمی به محیط زیست اطراف صورت گیرد.