جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای خونی

محسن علی، فرزاد غیاثی، هدیه بدخشان،
دوره 7، شماره 1 - ( 4-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: در طی سال های اخیر به دلیل مصرف بی رویه انواع سموم کشاورزی از جمله علف کش ها درطی عملیات زراعی، این ترکیبات طی فرایند زه کشی به اکوسیستم های آبی وارد شده که در نهایت با آثار زیانبار این ترکیبات بر جمعیت گونه های آبزی موجود در آن مواجه هستیم. در این مطالعه، اثر علف کش توفوردی – ام سی پی آ از جمله سموم پرمصرف کشاورزی در استان کردستان بر پارامترهای خون شناسی و آنزیم های کبدی ماهی قزل آلای رنگین کمان به عنوان گونه مهم پرورشی در این استان مورد بررسی قرار گرفت. روش بررسی: پس از تعیین LC50 سم با استفاده از مدل پروبیت، تعداد 60 عدد ماهی قزل آلای سالم با میانگین وزنی g 97 به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول به عنوان شاهد در نظر گرفته شد و در گروه دوم، به میزان (mL/L)1 (معادل mg/L 360 توفوردی+ mg/L 315 ام سی پی آ) علف کش مورد استفاده قرار گرفت. پس از 72 h، پارامترهای خون شناسی، شامل تعداد کلی گلبول های قرمز و سفید، تعداد تفریقی گلبول های سفید، هماتوکریت و مقادیر آنزیم های سرمی ALT وAST اندازه گیری شد. یافته ها: مقادیر شاخص های خونی شامل لوکوسیت، مونوسیت و ائوزینوفیل در گروه تحت تیمار سم به طور معنی داری نسبت به گروه شاهد افزایش یافت. درحالی که، مقادیر لنفوسیت، اریتروسیت و هماتوکریت در مقایسه با گروه شاهد کاهش قابل ملاحظه ای داشت (0/05>p). بین میزان نوتروفیل در دو گروه شاهد و تیمارتفاوت معنی داری وجود نداشت. همچنین مقادیر آنزیم های کبدی ALT وAST در گروه تیمار به طور معنی دار نسبت به گروه شاهد افزایش یافت (0/05>p). همچنین میزان تلفات پس از h 72 در گروه تیمارشده با سم 25% محاسبه شد. نتیجه گیری: مواجهه ماهی قزل آلای رنگین کمان با علفکش2,4 -D + MCPA موجب کاهش مقادیر اریتروسیت و هماتوکریت خون شده که در نهایت اختلال در فرایند خون رسانی و کمبود اکسیژن را به دنبال دارد. آسیب وارد شده به گلبول های قرمز خون و بافت های خون ساز بدن در نتیجه تماس با سم مذکور، از جمله دلائل احتمالی کاهش سطح این سلول ها در خون است. از طرفی افزایش سطح آنزیم های کبدی در سرم خون و علائم کالبدگشائی مشاهده شده در اندام کبد، کلیه و آبشش در ماهیان تلف شده نیز آسیب های ناشی از مواجهه با این سم را نشان داد.

نبات نقشبندی، مجید عسکری حصنی،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: سم گلایفوزیت از سموم علف کش سیستمیک و غیرانتخابی است که برای کنترل گیاهان استفاده می‌شود اما اثرات مضری بر جانوران دارد. مطالعه حاضر با هدف تعیین غلظت کشنده گلایفوزیت و تاثیر آن بر فاکتورهای خون شناسی و تغییرات رفتاری ماهی کپور معمولی انجام شد.
روش بررسی: ماهیان در معرض غلظت‌های مختلف سم گلایفوزیت (‌5، 10، 20، 30 و mg/L 40) و یک گروه شاهد در طی h 96 قرار گرفتند. از نمونه‌ها خونگیری و فاکتورهای خونی سنجیده شد. در طول دوره آزمایش، میزان تلفات و رفتار­های ماهیان ثبت گردید. بر‌اساس میزان تلفات، میزان LC50، LOEC، NOEC و MATC محاسبه شد.
یافته‌ها: در شروع آزمایش رفتار­هایی مانند جهش در سطح آب، تحرک بالا و سپس تجمع در بستر و در نهایت تنفس در سطح، عدم تعادل، سستی و مرگ در تیمارهای مختلف مشاهده گردید. میزان LC50 گلایفوزیت برای این ماهی برای زمان‌های 24، 48، 72 و h 96 به ترتیب 36/09، 30/46، 21/78، mg/L20/05 و میزان LOEC، NOEC و MATC به ترتیب 6/66، 4/73 و mg/L 2/005 محاسبه شد. با افزایش غلظت سم تغییرات معنی‌داری در میزان فاکتورهای خونی شامل گلبول‌های قرمز و سفید، هماتوکریت، هموگلوبین، پروتئین کل، گلوکز، کورتیزول و غیره مشاهده شد (0/05p<).
نتیجهگیری: سم گلایفوزیت با درجه "نسبتا سمی" است و در غلظت بالا تاثیرات شدیدی بر فیزیولوژی و سیستم ایمنی ماهیان دارد. فاکتورهای خونی و تغییرات رفتاری می‌توانند به‌عنوان آزمایش تشخیصی سلامت محیط و همچنین شاخص استرس سموم در اکوسیستم‌های آبی استفاده شوند.

مریم دلفانی، مریم محمدی روزبهانی، نسرین چوبکار، نوشین سلیمی،
دوره 15، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه صنایع نفت و گاز به عنوان منابع با اهمیت برای بدست آوردن انرژی و درآمد، هستند. در زمان تولید نفت و گاز، ترکیبات بسیار پیچیده ­ای که شامل مواد آلی و غیر آلی، هیدروکربن­ های نفتی و ترکیبات آروماتیک و آلیفاتیک هستند، به محیط زیست انتقال می ­یابند. بنزن، تولوئن، اتیل بنزن و زایلن­ ها که به اختصار به آنهاBTEX  می­ گویند از آلاینده­ های مونو آروماتیک بسیار با اهمیت هستند. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر مواجهه با BTEX بر برخی فاکتورهای بالینی افراد در معرض در انبار نفت و کارکنان سایت اداری در شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی کرمانشاه انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی و در سال 1398 انجام شد. نمونه­ های این مطالعه شامل پرسنل شاغل در انبار نفت و کارکنان سایت اداری شرکت ملی پخش فرآورده ­های نفتی شهر کرمانشاه است. پس از لحاظ معیار ورود به مطالعه، اطلاعات جمعیت شناختی شرکت کنندگان تکمیل و پس از جمع آوری نتایج آزمایشات فیزیولوژیک کارکنان، از نرم افزار SPSS19  برای تجزیه و تحلیل آماری استفاده شد.
یافته ­ها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که شاخص ­های اسپیرومتری در کارکنانی که با ترکیبات BTEX مواجه داشته­ اند کاهش یافته است اما از نظر آماری معنی‌دار نبود. همچنین میزان گلبول قرمز (6/73 درصد) به طور معنی‌داری در کارکنان غیر اداری کمتر بوده، همچنین گلبول سفید (6/61 درصد)، SGOT (10/14 درصد) و SGPT (5/09 درصد) در کارکنان غیر اداری بیشتر بوده است. میزان پلاکت در کارکنان اداری بیشتر بوده است.
نتیجه‌گیری: با توجه به خطراتی ‌که آلودگی BTEX برای سلامت انسان دارد توصیه می‌شود از اقدامات پیشگیرانه مانند استفاده از ماسک مخصوص و نظام نوبت کاری استفاده شود.
 


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به سلامت و محیط زیست می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb