13 نتیجه برای دفن
محمدصادق حسنوند، رامین نبی زاده، محسن حیدری،
دوره 1، شماره 1 - ( 8-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: در سالهای اخیر پسماندهای جامد شهری یکی از مهمترین مسائل زیست محیطی برای تمام مناطق ایران بوده است. مدیریت مناسب پسماندهای جامد شهری در هر منطقهای به دادههای آماری موثقی که بیانگر وضعیت واقعی پسماندهای جامد شهری در آن باشند، نیاز دارد. هدف از این مطالعه ارائه سیمای جامعی از وضعیت پسماندهای جامد شهری در ایران می باشد.
روش بررسی: در این مطالعه با جمعآوری دادههای غیرمتمرکز از مناطق مختلف کشور سیمای نسبتاَ جامع از وضعیت مدیریت پسماندهای جامد شهری ایران ارائه شده است. در این مطالعه همچنین وضعیت پسماندهای جامد شهری از نظر میزان تولید، سرانه، ترکیب فیزیکی و انواع روشهای دفع در تمام مناطق شهری ایران مورد بررسی قرار گرفته است.
یافتهها: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که میزان تولید پسماندهای جامد شهری در مناطق شهری ایران 10370798 تن در سال بوده و میزان سرانه تولید پسماندهای جامد شهری به ازای هر نفر به طور متوسط 64/0 کیلوگرم در روز میباشد. از کل تولید تنها 6% بازیافت و 10% به کمپوست تبدیل گردیده و حدود 84% آن از طریق دفن دفع گردیده است.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج به دست آمده از این مطالعه و مقایسه خصوصیات پسماندهای جامد شهری ایران با کشورهای دیگر، مشخص گردید که خصوصیات پسماندهای جامد شهری در ایران به خصوصیات پسماندهای جامد شهری کشورهای کمدرآمد نزدیک است. از طرف دیگر با توجه به اینکه قسمت اعظم پسماندهای جامد شهری ایران را بخش آلی تشکیل میدهد، پتانسیل بالایی جهت توسعه صنعت کمپوست در ایران وجود دارد.
محمد جواد ذوقی، آریامن قویدل،
دوره 2، شماره 2 - ( 6-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: تکنیک های مختلفی برای استفاده بهینه از گاز تولیدی در دفنگاه زباله مورد مطالعه قرار گرفته است. اما برای استفاده از هر یک از این تکنیک ها و همچنین تضمین کارایی سیستم های استحصال انرژی، باید درصد متان موجود در بیوگاز سنجش و پیش بینی شود. در این مطالعه برای پیش بینی درصد متان موجود در گاز دفنگاه زباله در مقیاس آزمایشگاهی، از شبکه عصبی استفاده شده است.
روش بررسی: در این مطالعه راکتورهای شبیه ساز مرکز دفن زباله، در دو سیستم متفاوت عمل می کنند، جهت تخمین درصد متان موجود در گاز مرکز دفن به وسیله شبکه عصبی مصنوعی، از مشخصات فاضلاب این راکتورها به عنوان داده های ورودی استفاده شده است. سیستم یک(C1)، در این سیستم، فاضلاب پس از تولید بر روی زباله تازه بازگردانده می شود. سیستم دو(C2)، در این سیستم، فاضلاب پس از خروج از زباله تازه برروی راکتور حاوی زباله خوب تجزیه شده تخلیه و سپس بر روی زباله تازه بازگردانده می شود
یافته ها: شبکه عصبی دارای کارایی بالایی در پیش بینی درصد متان موجود در بیوگاز است، به طوری که مقدار ضریب همبستگی در شبکه عصبی بهینه، برای داده های آموزش و تست، به ترتیب برابر 999/0 و 997/0 می باشد و ضریب انحراف معیار به ترتیب برابر 098/1 و 387/2 می باشد.
نتیجه گیری: با توجه به کارایی بالای شبکه عصبی در پیش بینی درصد متان موجود در بیوگاز، می توان از این مدل جهت طراحی بهینه سیستم های جمع آوری و تصفیه گاز مراکز دفن زباله، و همچنین برای حصول اطمینان از نتایج پایش و کاهش هزینه پایش استفاده کرد.
محمد تقی صمدی، محمد حسین ساقی، مهدی شیرزاد سیبنی، ژاله حسنوند، سمیه رحیمی،
دوره 3، شماره 1 - ( 1-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: تصفیه شیرابه حاصل از محل های دفن مواد زائد شهری ، به عنوان یکی از مهمترین مسائل زیست محیطی ، بندرت در ایران مورد مطالعه قرار گرفته است و از طرفی آلودگی شیرابه می تواند خطرات زیست محیطی جبران ناپذیری به محیط زیست وارد نماید لذا تصفیه شیرابه با استفاده از روش ها و تکنیک های ارزان و دردسترس امری اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. روش بررسی: در این مطالعه که از نوع مداخله ای می باشد حذف اکسیژن مورد نیاز شیمیایی (COD) و کل جامدات معلق (TSS) از شیرابه محل دفن مواد زائد همدان با استفاده از منعقد کننده های آلوم، پلی آلومینیوم کلراید و سولفات فرو مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق غلظت های بهینه و میزان pH بهینه برای هریک از منعقد کننده مورد محاسبه قرار گرفته است. تحقیق با استفاده از روش آزمایش جار مورد بررسی قرار گرفته و میزان COD , TSS نمونه با استفاده از روش استاندارد اندازه گیری شده اند.
یافته ها: نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که کارآیی حذف COD با استفاده از پلی آلومینیوم کلراید در pH=12 و در غلظت 2500 میلی گرم برلیتر، برای آلوم pH= 12 و در غلظت 1000 میلی گرم برلیتر و برای سولفات فرو pH=12 و در غلظت 1500 میلی گرم برلیتر بیشترین مقدار بوده است. همچنین کارآیی حذف TSS برای آلوم درpH= 2 و غلظت 1500 میلی گرم برلیتر، برای پلی آلومینیوم کلراید در pH=12 و در غلظت 2500 میلی گرم برلیتر و برای سولفات فرو pH=7 و غلظت 2500 میلی گرم می باشد.
نتیجه گیری: در حذف COD موثرترین منعقد کننده سولفات فرو بوده که در pH بازی نتیجه بهتری را نشان می دهد. با نتایج به دستآمده می توان روش انعقاد و کواگولاسیون را روشی مناسب و ارزان قیمت جهت تصفیه شیرابه شهر همدان و آماده سازی آن برای تصفیه بهتر و مناسبتر آن با روش های دیگر معرفی نمود
محمدجواد ذوقی، آریامن قویدل،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: به علت وجود پسماندهای جامد شهری تفکیک نشده در دفنگاه زباله، شیرابه دفنگاه زباله، ترکیبات سمی و فلزات سنگین زیادی دارد. بنابراین کنترل و تصفیه این نوع شیرابه ضروری است. جهت طراحی سیستم جمع آوری و تصفیه شیرابه مراکز دفن زباله، برآورد حجم و مشخصات کیفی شیرابه مورد نیاز است. به منظور برآورد حجم شیرابه تولیدی در مراکز دفن زباله از مدل ارزیابی هیدرولوژی مراکز دفن (Hydrologic Evaluation of Landfill Performance) که به اختصار HELP نامیده می شود، استفاده می گردد. برنامه HELP یک مدل هیدرولوژیک دو بعدی است که برای بررسی بیلان آب در دفنگاه زباله، سیستم های پوشش و سایر لایه های موجود در دفنگاه زباله استفاده می شود. در این مقاله برای تخمین میزان شیرابه تولیدی در دفنگاه زباله شهرستان سمنان پس از پایان عمر بهره برداری از دفنگاه زباله، از نرم افزار HELP استفاده شده است.
روش بررسی: مدل HELP از اطلاعات هواشناسی، مشخصات خاک و پارامترهای طراحی، جهت تخمین میزان شیرابه تولیدی در دفنگاه زباله استفاده می کند. داده های هواسنجی مورد نیاز از ایستگاه سینوپتیک شهر سمنان و مشخصات خاک از آزمایش های مکانیک خاک صورت گرفته در منطقه به دست آمده است. هم چنین پارامترهای طراحی براساس طراحی صورت گرفته در دفنگاه زباله شهرستان سمنان است. این دفنگاه زباله برای پذیرش زباله شهرستان سمنان در 25 سال آینده طراحی شده است.
یافته ها: نتایج مطالعه نشان می دهد که بارندگی بیشترین تاثیر را در افزایش تولید شیرابه و تبخیر و تعرق بیشترین تاثیر را در کاهش تولید شیرابه در دفنگاه زباله سمنان دارد. در دفنگاه زباله سمنان 82% از بارش سالانه به علت تبخیر و تعرق به دفنگاه زباله وارد نمی شود. با توجه به خروجی مدل HELP ، در دفنگاه زباله سمنان میانگین ارتفاع شیرابه بر روی لایه مانع 3 میلی متر و حداکثر ارتفاع شیرابه بر روی این لایه 36 میلی متر است.
نتیجه گیری: دفنگاه زباله سمنان تحت شرایط حداقل استاندارد طراحی شده و علت ارتفاع کم شیرابه تولیدی، شرایط هواسنجی منطقه است. میزان بارندگی در منطقه احداث دفنگاه زباله کم و تبخیر و تعرق بالاست. علت تبخیر و تعرق بالا در منطقه دما و میزان تابش زیاد در محل احداث دفنگاه زباله سمنان است. تبخیر و تعرق بالا و ایجاد رواناب سطحی در سرپوش دفنگاه زباله سبب می شود، تنها حدود 2/14% از کل بارش در تشکیل شیرابه شرکت می کند.
مظاهر معین الدینی، محمدحسین طحاری مهرجردی، نعمت ا.. خراسانی، افشین دانه کار، علی اصغر درویش صفت، فاطمه شاکری،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: محل دفن مواد زاید می تواند بهطور بالقوه بروی محیط اطراف اثرات منفی و زیانبار زیادی در ابعاد سلامتی جامعه، اقتصادی و محیط زیستی داشته باشد. بنابراین ارزیابی گستردهای برای استقرار محل دفن مورد نیاز است تا بهترین مکان دفن شناسایی شود. هدف از این پژوهش مکان یابی دفن مواد زاید جامد مرکز استان البرز میباشد.
روش بررسی: در این مقاله، مناطق مناسب برای دفن مواد زاید جامد شهری برای یک دوره 20 ساله، با به کار بردن معیارهای مکان یابی محل دفن و با استفاده از روش های ترکیب خطی وزنی و تجزیه و تحلیل خوشه ای به دست آمدند. برای اولویتبندی مکانهای مناسب جهت استقرار محل دفن، ابتدا با استفاده از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP)، اوزان هریک از گزینه های دفن نسبت به هر یک از معیارهای دفن به دست آمد. در مرحله بعد با به کارگیری تکنیک تحلیل پوششی دادهها (DEA) و با استفاده از این اوزان، رتبه بندی کامل از گزینه ها انجام گردید.
یافته ها: نتایج ارزیابی نشان دادند که از بین 5 گزینه، گزینه 1بهعنوان ارجح ترین گزینه جهت استقرار محل دفن می باشد.
نتیجه گیری: رویکرد مورد استفاده دراین مقاله (روش ترکیبی مدل سلسله مراتبی فازی و تکنیک تحلیل پوششی دادهها) بنا به عدم نقض رتبه های گزینهها در زمان حذف یا اضافه کردن گزینه، روشی مناسب برای مکان یابی در حوزه های دیگر قابل استفاده است.
مرضیه مهتابی اوغانی، اکبر نجفی، حبیب اله یونسی،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه دفن پسماندها به دلیل هزینه پایین تر و قبول طیف گسترده تری از پسماندها در بسیاری از کشورها، رایج ترین روش است. در مکانیابی محل دفن پسماند، پارامترهای گوناگونی مانند نیازمندی های جوامع شهری، دولتی و قوانین زیستمحیطی و تعداد زیادی از معیارهای کمی و کیفی مورد ارزیابی قرار می گیرند. به این منظور روش های متعدد تصمیم گیری چند معیاره در اولویت بندی مکان های مناسب بکار گرفته می شود. هدف از مطالعه حاضر بررسی کارایی دو روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و روش تاپسیس در اولویت بندی گزینه های دفن پیشنهادی در فرآیند مکان یابی دفن زباله است. از این رو جهت انجام این بررسی، در تحقیق حاضر از این دو روش برای تعیین اولویت گزینه های دفن در کرج با توجه به معیارهای مدنظر استفاده شد. روش بررسی: در این منطقه از رویهم گذاری لایه های اطلاعاتی (نقشه های رقومی) و بکارگیری توابع پرس و جو در نرمافزار Arc GIS9.2، 4 منطقه در جنوب محدوده مورد مطالعه (کرج) شناسایی شدند. سپس اولویت بندی گزینه ها با استفاده از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و تاپسیس انجام و نتایج با یکدیگر مورد مقایسه و ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: براساس نتایج روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی اولویت گزینهها به ترتیب گزینه 3 و 2 و 4 و 1 است در حالیکه در روش تاپسیس، ترتیب اولویت گزینه ها به صورت 4 و 3 و 2 و 1 است. یافتههای این بررسی مبین این واقعیت است که هر دو روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و تاپسیس در اولویت بندی گزینه های دفن، روش های مناسبی هستند. نتیجه گیری: به دلیل اینکه در فرآیند تحلیل سلسله مراتبی، وزن دهی به گزینه ها با مقایسه زوجی گزینه ها نسبت به هدف صورت می گیرد و همچنین گزینه ها نسبت به تک تک معیارها مورد مقایسه زوجی، ارزیابی و امتیازدهی قرار می گیرند، این روش در این پژوهش از کارایی مناسبی برخوردار است و نتایج نهایی از دقت و اطمینان بالاتری برخوردار است.
مسعود حاتمی منش، محسن میرزایی، مهدی غلامعلی فرد، علیرضا ریاحی بختیاری، مهربان صادقی،
دوره 8، شماره 1 - ( 5-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: ورود فلزات سنگین از طریق فعالیت های انسانی به اکوسیستم های طبیعی، بویژه خاکها یکی از مهمترین نگرانی های زیست-محیطی است. این تحقیق به منظور اندازه گیری مقادیر فلزات مس، روی و کروم در خاک محل دفن زبالههای شهری و خاکستر زباله های بیمارستانی شهرکرد انجام شده است. روش بررسی: نمونه های خاک از سه بخش، بیرون از محل دفن زباله، محل دفن زباله شهری و محل دفن زباله های بیمارستانی جمعآوری شد. بطوریکه از هر بخش به ترتیب 1،2 و1 ایستگاه انتخاب و در هر کدام سه تکرار نمونهبرداری انجام شد. یافتهها: نتایج بدست آمده نشان داد بین مقادیر فلزات روی، مس و کروم در خاک محل های دفن مورد مطالعه در سطح 95 درصد اختلاف معنادار وجود دارد (P<0/05). همچنین برای فلز روی و مس بیشترین مقدار در محل دفن خاکستر زباله های بیمارستانی، و برای فلز کروم بیشترین مقدار درمحل دفن زباله های زاید شهری بدست آمد. در این بررسی ترتیب مقادیر فلزات مورد بررسی در نمونه های خاک در همه ایستگاه ها بدین صورتZn>Cu>Cr بدست آمد. نتیجه گیری: مقادیر بالای تعیین شده فلزات مورد بررسی در مطالعه حاضر بیانگر کاربرد بالای این فلزات در ساختار زباله های شهری و بیمارستانی و همچنین عدم تفکیک و دفن نادرست آنها است. از اینرو آگاهی از خصوصیات فیزیکی و شیمیایی زباله های شهری، بیمارستانی و خاک محل دفن به منظور برآورد اثرات آنها برکیفیت خاک و محیط های اطراف ضروری است.
رضا رفیعی، مظاهر معین الدینی، نعمت اله خراسانی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از انجام این مطالعه تحلیل حساسیت و عدم قطعیت یک مدل برای برآورد نرخ فرایندهای هوازی در محل دفن پسماندهای شهری است.
روش بررسی: از روش مونت کارلو که یکی از روشهای رایج برای برآورد عدم قطعیت در نتایج مدلها است در این تحقیق استفاده شد. پس از بهدست آوردن دادههای مبنا از طریق آزمایش، و با در نظر گرفتن تابع توزیع احتمال یکنواخت دادههای ورودی برای شبیه سازی مونت کارلو از یک بازه %15± از دادههای مبنا بهطور تصادفی نمونه برداری شد. مدل 1000 مرتبه اجرا شد. در نهایت شاخص کل سوبول (Total Sobol Index) برای هر یک از ورودیها محاسبه شد. عدم قطعیت خروجیهای مدل با استفاده از میانگین و خطای استاندارد میانگین در نتایج مونت کارلو بهدست آمد.
یافتهها: نتایج نشان داد که میزان انتشار دی اکسید کربن بیشترین اثر را بر برآورد نرخ فرایند کمپوست در محل دفن دارد. تمام ورودیهای مدل اثر تقریبا مشابهی در تغییرات نرخ فرایند اکسیداسیون متان داشتند. نرخ فرایند هضم بی هوازی بیشتر تحت تاثیر تغییرات در میزان انتشار متان بود. میانگینهای محاسبه شده برای خروجیها با استفاده از شبیه سازی مونت کارلو بسیار نزدیک به عدد برآورد شده توسط دادههای مبنا و در بازه %10± بود.
نتیجهگیری: نتایج تحلیل حساسیت نشان داد که واریانس در خروجیهای مدل ناشی از عدم قطعیت در اندازه گیری متان و دی اکسید کربن منتشر شده از محل دفن است. بنابراین با افزایش تعداد نمونه میتوان عدم قطعیت نتایج را بهطور معنیداری کاهش داد.
محمد علی ززولی، زینب کریمی، رضا رفیعی،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از چالش های عمده در مدیریت شهری در جوامع بشری کنونی مربوط به جمع آوری، بازیافت و دفع مواد زائد جامد و فاضلاب است. مدیریت ضعیف پسماند باعث آلودگی آب، خاک و هوا می گردد و تاثیر عمده ای بر سلامت عمومی خواهد داشت. در مطالعه حاضر، از رویکرد ارزیابی چرخه حیات به منظور بررسی وضعیت حاضر سامانه مدیریت پسماند شهر نور استفاده گردید.
روش بررسی: این تحقیق با 5 سناریو شامل: 1- بازیافت، کمپوست و دفن غیربهداشتی؛ 2- بازیافت، کمپوست و دفن بهداشتی؛ 3- بازیافت، زباله سوز و دفن بهداشتی؛ 4- بازیافت، کمپوست و هاضم بی هوازی، زباله سوز، دفن بهداشتی؛ 5- بازیافت و دفن غیربهداشتی؛ در نظر گرفته شد. دادههای مورد نیاز سیاهه نویسی چرخه حیات از طریق بررسی منابع، تهیه فرم گردآوری داده و تکمیل آن توسط پرسنل؛ همچنین بازدید میدانی جمع آوری گردید. سیاهه نویسی چرخه حیات به کمک مدل 1- IWMصورت پذیرفت .
یافته ها: سناریو پنجم که سناریو وضعیت موجود منطقه است در قسمت خروجی های سمی و شاخص اکولوژیکی در بین تمامی سناریوها بیشترین بار زیست محیطی را وارد می کند. میزان مصرف انرژی در سناریو اول و پنجم بهدلیل دفن غیر بهداشتی بالاتر از سناریوهای دیگر بود. بهترتیب بیشترین و کمترین نقش در تولید گاز متان را سناریوی پنجم و چهارم دارند.
نتیجه گیری: با توجه به شاخص اکولوژیکی، سناریوی چهارم (بازیافت، کمپوست و هاضم بی هوازی، زباله سوز و دفن بهداشتی) بهترین سناریو بوده است. سناریوی پنجم با تولید بیشترین بار آلودگی بدترین سناریو بوده است.
میلاد غفاری راد، مهدی قنبرزاده لک،
دوره 13، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از چالشهای مهم در دفن پسماندها آلودگی ناشی از نشت شیرابه به خاک زیرین مرکز دفن است. مدیریت جامع شیرابه مستلزم آگاهی از نرخ تولید و عوامل موثر بر آن بوده و بدین منظور در مطالعه حاضر، از نرمافزار HELP جهت محاسبه کمیت شیرابه و تحلیل دادههای ورودی، استفاده گردیده است.
روش بررسی: پس از طراحی یک مرکز دفن پسماند متناسب با شرایط موجود در شهرستان ارومیه، کمیت شیرابه با استفاده از نرمافزار HELP محاسبه شد. سپس طی سناریوهای مختلف، تاثیر پارامترهای بارش، عدد منحنی رواناب و حذف لایه ژئوممبران بر شیرابهزایی بررسی گردید و درنهایت تاثیر تجمیع لایههای مشابه در شبیهسازی مورد بحث قرارگرفت.
یافتهها: براساس خروجیها، 7/67 درصد از بارش به شیرابه تبدیل میگردد. بین بارش و شیرابهزایی به تنهایی رابطه معنیداری در کوتاه مدت وجود ندارد چون همواره بخشی از بارش توسط لایههای مدفن جذب میگردد و در بلندمدت در تولید شیرابه سهیم خواهد بود. با افزایش عدد منحنی رواناب خاک منطقه از 70 تا 90، شیرابهزایی 23 درصد کاهش یافت. همچنین حذف ژئوممبران از پوشش نهایی، منجر به افزایش 78/46 درصدی کمیت شیرابه گردید که با جایگزینی cm 76 خاک رس متراکم میتوان این اثر را تعدیل نمود. اجرای دوباره نرمافزار پس از تجمیع لایهها، خطای اندکی را در تخمین شیرابه نسبت به حالت پایه نشان داد.
نتیجهگیری: مدلسازی تولید شیرابه و پارامترهای موثر بر آن توسط نرمافزار HELP، میتواند با شبیهسازی شرایط مدفن قبل از احداث، نقش مهمی در مدیریت شیرابه ایفا کند.
سیدحسین خزاعی، مظاهر معین الدینی، رضا رفیعی، نعمت اله خراسانی، ملانی ستلر،
دوره 15، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: مدل های مختلفی برای پیش بینی تولید و انتشار متان از محلهای دفن توسعه داده شده است. مدل های ریاضی بر پایه معادله درجه اول به دلیل سادگی و همچنین نیاز به داده های ورودی کم، از ساده ترین و در عین حال دقیق ترین مدل ها برای پیش بینی تولید گاز در محل های دفن هستند. در این دسته از مدل ها، تولید گاز در محل دفن با استفاده از یک معادله درجه اول و سه ورودی شامل پتانسیل تولید متان پسماند ورودی به محل دفن، ضریب تجزیه و کل پسماند دفن شده در محل دفن برآورد می شود. هدف از این تحقیق، برآورد دقیق از پارامترهای مدل درجه اول و بهینه سازی برای برآورد تولید متان در محل دفن و همچنین توسعه محیط نرم افزاری ILGAM بوده است.
روش بررسی: مدل ایلگام (ILGAM) دارای دو بخش است: 1) زیرمدل تخمین تولید متان که بر پایه مدل درجه اول استوار است، 2) زیرمدل تخمین اکسیداسیون متان که بر پایه مدل MOT استوار است. پارامترهای مدل درجه اول در مقایسه با مدل های موجود، با استفاده از داده های موجود در جدیدترین منابع و با تاکید بر نقش فرایندهای هوازی مدلسازی شد. داده های میدانی انتشار و اکسیداسیون در محل دفن شهر کرج برداشت شد و با خروجی های مدل برای این محل دفن مقایسه شد.
یافته ها: مدل ایلگام میزان انتشار متان از محل دفن کرج را با خطای 5/8 درصد برآورد کرد. در مقایسه نتایج شبیه سازی برای مدل های LandGEM-Inventory، IPCC و CLEEN به ترتیب دارای خطای 74/4 درصد، 40/2 درصد، 27/1 درصد نسبت به انتشار متان از محل دفن شهر کرج است.
نتیجه گیری: در مقایسه با سایر مدل های استفاده شده در این تحقیق، مدل ایلگام نزدیک ترین تخمین ها به داده های برداشت شده انتشار گاز متان و اکسیداسیون متان در محل دفن کرج را ارائه کرد. با این وجود استفاده از این مدل در مقایسه با سایر مدل ها به دلیل رابط کاربری آسان و فارسی بودن، برای کاربران ایرانی آسانتر از سایر مدل ها است و بنابراین کاربر با وارد کردن داده های قابل اندازه گیری در محل دفن، می تواند میزان انتشار و تولید متان را به سرعت و با دقت مناسبی تخمین بزند.
سعید کریمی، بهاره رحیمی پور،
دوره 17، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: مدیریت پسماند به دلیل افزایش جمعیت، گسترش شهرنشینی و تغییر الگوی مصرف، یکی از محورهای اصلی توسعه پایدار شهر است. هدف از این مطالعه شناسایی محل دفن پسماند در شهرستان بوشهر با در نظر گرفتن روابط بین معیارها با استفاده از روش DANP (DEMATEL-ANP) است.
روش بررسی: در این مطالعه 17 معیار جهت شناسایی محل مناسب دفن پسماند شناسایی شد. در مرحله بعد وزندهی به این معیارها توسط تکنیک تلفیقی تصمیمگیری چند معیاره DANP انجام شد. سپس متغیرهای وزنی استاندارد شده برای انتخاب محل دفن پسماند بر اساس تحلیل مکانی در نرم افزار ArcGIS 10.3ترکیب شدند.
یافتهها: از میان معیارهای موثر بر انتخاب محل مناسب دفن پسماند شهری مهمترین معیار، معیار کاربری اراضی بوده است. معیارهای فاصله از مناطق مسکونی، فاصله از مکان توریستی و فاصله از جاده در جایگاه های بعدی از نظر اهمیت در تعیین محل دفن پسماند قرار داشتند. در این مطالعه پنج مکان به عنوان مناسب ترین مکانهای دفن پسماند براساس معیارها در شهرستان بوشهر شناسایی و ارزیابی گردید. با بررسی این پنج مکان مشخص گردید که بخش شرق و جنوب شرقی شهرستان بوشهر، مناسبترین مکان ها برای قرارگیری مکان دفن پسماند هستند.
نتیجهگیری: روش DANP کارایی بسیاری در مکانیابی دفن پسماندها را دارا است و این روش چارچوبی را برای حل مشکلات مربوط به انتخاب محل دفن پسماند فراهم میکند و میتواند زمینه رفع مشکلات نظری و عملی مکانیابی محل دفن پسماند را فراهم کند. این مطالعه میتواند به عنوان یک راهنما برای برنامه ریزی و مکانیابی دفن پسماند باشد.
نادر عباسی، محسن محمدی گلنگش،
دوره 17، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: فلزات سنگین به علت سمیت، ماندگاری در شرایط طبیعی، قابلیت ورود و تجمع (تجمع زیستی و بزرگنمایی زیستی) در زنجیره های غذایی، به عنوان آلوده کننده های جدی تلقی می گردند. هدف از این مطالعه بررسی غلظت فلزات سنگین Pb، Cd، Cu، Zn، Cr، Fe و Ni در خاک های سطحی کشاورزی محدوده مرکز دفن میاندوآب بوده است.
روش بررسی: در این پایش پس از بازدید منطقه، 57 نمونه خاک از عمقcm 20-0 برداشت شد. پس از آماده سازی و هضم نمونه ها در آزمایشگاه، توسط دستگاه پلاسمای جفت شده القایی (ICP-OES) مورد سنجش قرار گرفتند. شاخص پتانسیل خطر اکولوژیک (PERI) و شاخص زمین انباشتگی (Igeo)، آزمون مؤلفه های اصلی (PCA) و همبستگی پیرسون (Pearson’s Correlation)، آنالیز خوشه ای (Cluster) و آزمون تی منفرد (One-T-test) استفاده شد. پردازش آماری نتایج نیز با نرم افزار آماری SPSS انجام یافت.
یافتهها: بر اساس نتایج آزمون تی منفرد میانگین غلظت فلزات Pb، Cd، Cu، Zn، Cr، Ni تفاوت معناداری با غلظت زمینه شان در خاک نداشت (0/05<p) و این تفاوت فقط برای فلز Fe معنا دار بود (0/05<p) که حاکی از منشأ زمین شناسی این عنصر بود. شاخص پتانسیل خطر اکولوژیک، با میانگین 46/95 در محدوده خطر کم قرار داشت. بر اساس نتایج آزمون مؤلفه های اصلی (PCA) عامل اول با کروم، سرب و آهن، عامل دوم با روی و مس وعامل سوم با کادمیوم بطور مثبت و معناداری مرتبط بود. مطابق نتایج آنالیز خوشه ای، آهن بطور عمده وابسته به منابع طبیعی آن بود. بر اساس نتایج شاخص زمین انباشتگی تمامی فلزات به جز فلز مس در 2 ایستگاه (2 و 4 غیرآلوده تا کمی آلوده) در طبقه غیرآلوده بود.
نتیجهگیری: منشأ حضور عناصر، وابسته به عوامل طبیعی و انسانی است. بطور خاص کروم، سرب و کادمیوم با احتمال زیاد از منابع انسان ساخت و آهن از منابع طبیعی است. کاهش غلظت فلزات را می توان به دلایلی از جمله شخم های مداوم و سالیانه، عدم فعالیت مرکز دفن پسماند، جذب زیستی توسط محصولات زراعی، خاکشویی و انتقال به اعماق پایین تر عنوان نمود.