۱۴ نتیجه برای رودخانه
روحاله نوری، فاطمه جعفری، دیانا فرمن اصغرزاده، عباس اکبرزاده،
دوره ۴، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۰ )
چکیده
زمینه و هدف: رودخانه اترک یکی از منابع اصلی تامین آب استان های خراسان رضوی، خراسان شمالی و گلستان بوده که از اهمیت ویژهای نیز به دلیل تشکیل قابل توجهی از مرز ایران و ترکمنستان برخوردار است. متاسفانه کمبود اطلاعات کمی و کیفی به دلیل نداشتن سیستم پایش مناسب یکی از مهم ترین چالشها در بررسی کیفی آب این رودخانه است. هدف اصلی تحقیق مذکور ارایه چارچوبی مناسب جهت بررسی کیفی این رودخانه با توجه به محدودیتهای ذکر شده است.
روش بررسی: در گام اول با انتخاب ایستگاههایی مناسب در طول رودخانه وضعیت کلی کیفیت آب با استفاده از مدل شاخص کیفی آب (WQI) تعیین گردیده است. گام دوم این تحقیق به بررسی و طبقهبندی وضعیت تروفیکی بازههای مختلف رودخانه اختصاص یافته و در نهایت نیز با توجه به محدودیتهای مدل WQI، مدل کیفی رودخانه بر مبنای شاخص کیفی مهم کل جامدات محلول (TDS) بر مبنای مدل توصیه شده اکنور (۱۹۷۶) ارایه شده است.
یافتهها: نتایج این تحقیق بر مبنای مدل WQI به طورکلی بیان گر قرارگیری کیفیت آب رودخانه در بیشتر ایستگاههای مورد بررسی در دسته متوسط میباشد. نتایج بررسی وضعیت تروفی این رودخانه نیز مشخص نمود که بخش عمدهای از بازه رودخانه در وضعیت مغذی قرار دارد. در نهایت نیز یافتههای حاصل از مدلسازی کیفی بر مبنای مدل اکنور مشخص نمود که عمده شوری در هر چهار ایستگاه مورد بررسی شامل شوری جریان پایه بوده و بنابراین منشا طبیعی دارد.
نتیجهگیری: با توجه به کمبود اطلاعات کمی و خصوصا کیفی در غالب رودخانههای کشورهای در حال توسعه، متدولوژی ارائه شده در این تحقیق میتواند جهت اطلاع کلی از وضعیت کیفی دیگر رودخانه نیز مورد استفاده قرار گرفته تا با استفاده از نتایج آن بتوان تخمینی از روند مدیریتی و اصلاحات لازم را در ارتباط با کیفیت آب به انجام رسانید.
حسین بانژاد، مهسا کمالی، کیمیا امیر مرادی، احسان علیائی،
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۲ )
چکیده
زمینه و هدف: رودخانهها مهمترین منابع تأمین آب آشامیدنی، کشاورزی و صنعت به شمار مـیآینـد و بهعلـت اینکه از بسترها و مناطق مختلفی میگذرند و در ارتباط مستقیم با محیط پیرامون خود هـستند نوسـانات کیفـی زیادی دارند. از اینرو بررسی و تخمین تغییرات پارامترهای کیفی آب در طول یک رودخانه بایستی مـورد توجـه قرار گیرد. در این تحقیق از یک مدل تلفیقی موجکی و شبکه عصبی مصنوعی، جهت تخمین برخی از پارامترهای کیفی آب (کل جامدات محلول، هدایت الکتریکی و نسبت جذبی سدیم) رودخانههای جاجرود تهران و قرهسو کرمانشاه طی یک دوره آماری ۲۴ ساله استفاده شده است. روش بررسی: در تحقیق حاضر، با استفاده از توان بالای موجک در شناسایی سیگنالها و جداسازی سیگنالهای خطا در ترکیب با شبکه عصبی برای تخمین پارامترهای کیفی آب رودخانههای مذکور مدل شبکه عصبی موجکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و با مدل شبکه عصبی مصنوعی مقایسه گردید. ارزیابی این دو مدل توسط معیارهای آماری ضریب همبستگی (r)، ضریب کارایی نش- ساتکلیف (NS)، ریشه مربع میانگین خطا (RMSE) و میانگین قدر مطلق خطا (MAE) انجام پذیرفت. یافتهها: نتایج برآمده از تحقیق نشان داد که مدل بهینه شبکه عصبی موجکی با ضریب همبستگی بالای ۹/۰ قابلیت بالایی در تخمین پارامتر SAR در ایستگاههای مورد مطالعه دارد. همچنین در مورد پارامترهای EC و TDS دقت بالا و میزان خطای پایین مدل توسعه یافته عصبی موجک نسبت به مدل شبکه عصبی مصنوعی مشهود بود. نتیجهگیری: با توجه به کارایی بالای شبکه عصبی موجکی در پیشبینی پارامترهای کیفی آب رودخانهها میتوان از این مدل جهت اتخاذ تصمیمات مدیریتی و همچنین برای حصول اطمینان از نتایج پایش و کاهش هزینه پایش استفاده کرد.
علی اکبر بابایی، زهرا نظری خوراسگانی، الهام احمدپور، محسن حسین زاده،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده
زمینه و هدف: آلکیل فنل پلی اتوکسیلاتها و مشتقات آنها از طریق دفع فاضلابها وارد محیطزیست شده و به علت خصوصیات ماندگاری در محیط زیست و سمیت و دارا بودن پتانسیل مختلکنندگی سیستم غدد درون ریز موجب نگرانی هستند. این مطالعه با هدف اندازهگیری نونیل فنل و نونیل فنل پلی اتوکسیلاتها در رسوبات رود کارون در دشت خوزستان انجام گردید. روش بررسی: در این مطالعه نمونهبرداری رسوبات رود کارون در دو فصل تر و خشک در ده ایستگاه هیدرومتری طبق روشهای استاندارد انجام گردید. نمونههای رسوب طبق روش استاندارد استخراج فاز جامد، آمادهسازی و غلظت ترکیبات مورد مطالعه با دستگاه HPLC-FLD سنجش گردید. یافتهها: طبق نتایج این مطالعه غلظت نونیل فنل و نونیل فنل پلی اتوکسیلاتها در رسوبات رود کارون به ترتیب ۲/۴۳-۰/۲۱ و &mug/g ۰/۹۱-۰/۱۸ بود. نتایج این مطالعه نشان داد که غلظت نونیل فنل در رسوبات رود کارون بیش از دیگر مشتقات آلکیل فنل اتوکسیلات است. نتیجهگیری: نتایج این مطالعه بیانگر تجمع آلایندههای مختلکننده سیستم غدد درون ریز در رسوبات رودخانه کارون بود. مقایسه میانگین دادهها نشان داد که بین غلظت این ترکیبات در ایستگاههای بالادست و پایین دست کلان شهر اهواز اختلاف معنیدار وجود دارد (۰/۰۵> pvalue).
طاهر رجایی، رقیه رحیمی بنماران، حمیده جعفری ،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده
زمینه و هدف: پیش بینی و کنترل کیفیت آب رودخانه کرج، به عنوان یکی از مهم ترین منابع تامین کننده آب مورد نیاز شهر تهران، از اهمیت بسزایی برخوردار است. در این تحقیق، عملکرد مدلهای شبکه عصبی (ANN)، مدل ترکیبی شبکه عصبی – موجک (WANN) و رگرسیون خطی چند متغیره (MLR)، برای پیش بینی یک ماه آینده یون نیترات و اکسیژن محلول ایستگاه پل خواب واقع در رودخانه کرج، مورد ارزیابی قرار گرفت. روش بررسی: از یک دوره آماری ۱۱ ساله جهت ورودی مدل ها استفاده شد. در مدل ترکیبی WANN سری های زمانی واقعی دبی و پارامتر کیفی مورد نظر (نیترات و اکسیژن محلول) توسط آنالیز موجک تجزیه شدند؛ سپس مجموع سری های زمانی موثر آنها به عنوان ورودی ANN به کار گرفته شد. در ادامه، توانایی هر سه مدل، برای پیش بینی نقاط پیک سری زمانی که دارای اهمیت بسزایی هستند، بررسی شد. کارایی مدلها با ضریب تببین یا نش(E) و ریشه میانگین خطای مربع (RMSE) ارزیابی شدند. یافتهها: نتایج، حاکی از دقت و توانایی بالای مدل هیبرید شبکه عصبی- موجکی با رویکرد حذف نویزهای سری زمانی نسبت به دو مدل دیگر بوده است؛ بطوریکه مدل ترکیبی شبکه عصبی– موجکی قادر بود میزان RMSE را برای یون نیترات در مقایسه با مدل شبکه عصبی و رگرسیون خطی چند متغیره به ترتیب به مقدار% ۳۵/۶۰ و %۷۵/۹۳ و برای یون اکسیژن محلول، به اندازه %۴۰/۵۷ و %۶۰/۱۳ بهبود بخشد. نتیجهگیری: به لحاظ قابلیت بالای شبکه عصبی موجکی و حذف نویزهای سری های زمانی در پیش بینی پارامترهای کیفی آب رودخانه، این مدل میتواند، راهکاری مناسب و سریع در مدیریت برتر کیفیت منابع آب و اطمینان از نتایج پایش کیفی و کاهش هزینه های آن مطرح شود.
حسن ملوندی، نسرین حسن زاده،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف: آلودگی فلزات سنگین بهراحتی در اکوسیستمهای آبی تجمع یافته و منجر به افزایش غلظتها در زنجیره غذایی میشوند، بهطوریکه تهدیدی جدی برای سلامت انسان، موجودات وابسته به آب و اکوسیستمهای آبی هستند. هدف از مطالعه حاضر تعیین غلظت فلزات سنگین در رسوبات سطحی رودخانه چشمه کیله، ارزیابی خطرات زیست محیطی و بومشناسی و تعیین درجه آلودگی عناصر مورد مطالعه بود.
روش بررسی: در این مطالعه ۲۵ نمونه از رسوبات سطحی رودخانه چشمه کیله جمع آوری شد. محتوای فلزات سنگین نمونهها با استفاده از اسپکتروسکوپی نشری نوری پلاسمای جفت شده القایی سنجش شد. با توجه به محتوای فلزات سنگین نمونههای رسوب، شاخصهای خطر زیست محیطی و اکولوژیکی محاسبه شدند. همچنین آلودگی رودخانه با مقایسه مقادیر عناصر مورد مطالعه با مقادیر رهنمودهای کیفیت رسوب ارزیابی شد.
یافتهها: میانگین غلظتهای کروم، منگنز، آهن، کبالت، نیکل، روی و آرسنیک به ترتیب ۴۱/۲۷، ۳۵۶/۳۵، ۱۶۷۵۶/۳۲، ۹/۱۷، ۱۱/۸۷، ۴۱/۲۴ و µg/g ۲۴/۶۰ بودند. بر مبنای مقادیر شاخصهای CF و Igeo همه عناصر به استثنای آرسنیک درجه آلودگی اندک داشتند. همچنین شاخصهای Eir و RI نشاندهنده کمترین ریسک بوم شناسی بودند.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که رسوبات سطحی رودخانه چشمه کیله در استان مازندران از نظر آرسنیک تا حدودی آلوده بود. با این حال، رسوبات این رودخانه از نقطه نظر محتوای فلزات کروم، منگنز، آهن، کبالت، نیکل و روی خوشبختانه کیفیت مناسبی داشت.
ثمر مرتضوی، مسعود حاتمی منش، فاطمه جودکی،
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف: نظر به سمیت، خطرات بهداشتی و اکولوژیکی فلزات سنگین در محیط زیست و تاثیرپذیری موجودات زنده، سنجش و ارزیابی غلظت آنها در سطوح مختلف بوم سازگان های آبی بسیار ضروری است. از اینرو مطالعه حاضر به سنجش غلظت فلزات سرب، نیکل، مس و روی و ارزیابی مخاطره اکولوژیکی آنها در رسوبات سطحی رودخانه سزار در استان لرستان می پردازد.
روش بررسی: نمونه برداری از ۱۶ ایستگاه در طول رودخانه سزار انجام شد. پس از آماده سازی و هضم اسیدی نمونه ها، غلظت فلزات مذکور با استفاده از دستگاه جذب اتمی تعیین گردید.
یافتهها: میانگین کلی غلظت فلزات نیکل، روی، مس و سرب در رسوبات رودخانه بهترتیب به میزان mg/kg ۷۱/۸۴ > ۴۰/۵۶ >۷/۷۵ > ۵/۶۱ بهدست آمد. بررسی شاخص های پتانسیل سمیت حاد فلزات، ریسک اکولوژیکی و بار آلودگی بیانگر وضعیت آلودگی پایین در رسوبات رودخانه بود. خطر محیط زیستی فلزات در رسوبات منطقه بهترتیب نیکل > سرب> مس > روی ارزیابی گردید. همچنین یافته ها نشان داد در بین فلزات، فاکتور آلودگی و ارزیابی خطر اصلاح شده (mHQ) برای فلز نیکل بهترتیب در حد متوسط، و در طبقه آلودگی متوسط تا آلودگی قابل ملاحظه است.
نتیجهگیری: براساس نتایج، پتانسیل سمیت حاد و خطر اکولوژیکی وضعیت آلودگی فلزات سنگین در رسوبات منطقه، پایین ارزیابی می گردد. اما گسترش شدید فعالیت های انسانی مختلف در نواحی اطراف رودخانه، در کنار آلودگی فلز نیکل در رودخانه و احتمال اثرات سوء بیولوژیکی آن در محیط بر لزوم پایش مداوم رودخانه و ارزیابی خطر سلامت و خطر اکولوژیکی آن تاکید دارد.
محمد قلی زاده، امید حیدری،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: افزایش فاضلاب تصفیه نشده و توسعه ناپایدار کشاورزی در حریم رودخانهها موجب کاهش کیفیت آبهای سطحی شده است. هدف از این مطالعه بررسی تعیین کیفیت آب با شاخصهای کیفی NSFWQI، IRWQISC و شاخص آلودگی Liou و مقایسه آنها با استانداردهای جهانی و پهنه بنـدی مـسیر رودخانـه گرگانرود بـا اسـتفاده از نرم افزار GIS است.
روش بررسی: در این مطالعه ۵ ایستگاه نمونهبرداری براساس معیارهای استاندارد شامل نوع کاربری اراضی، دسترسی و پراکندگی در امتداد رودخانه انتخاب گردید. ۱۲ پارامتر کیفی آب شامل اکسیژن محلول، کلیفرم مدفوعی، pH، اکسیژن خواهی بیوشیمیایی، اکسیژن خواهی شیمیایی، درجه حرارت، فسفات آلی، نیترات، آمونیوم، کدورت، کل مواد جامد محلول و هدایت الکتریکی در طول رودخانه به مدت یک سال از خرداد ماه ۱۳۹۷ تا اردیبهشت ۱۳۹۸ با استفاده از روش استاندارد در آزمایشگاه اندازهگیری شد.
یافتهها: مقدار فسفات و کدورت از ایستگاه ۲ به سمت پایین دست رودخانه افزایش یافته که به علت وجود زه آبهای کشاورزی و فاضلاب شهری است. اختلاف معنیداری در مقادیر BOD، کلیفرم مدفوعی و نیترات با مقادیر استاندارد وجود دارد. نتایج شاخصهای کیفیت آب بیانگر تاثیرات بسیار زیاد خروجی فاضلابهای شهری و زبالههای انسانی در حریم رودخانه است. بالاترین وضعیت کیفی مربوط به ایستگاه ۱ (۷۵، کیفیت خوب) که دسترسی کمتری برای توسعه فعالیتهای انسانی وجود داشت، بود. براساس انطباق نتایج شاخصها با واقعیت زمینی، نتایج شاخص کیفی آبهای سطحی ایران بهدلیل بهرهگیری از متغیرهای کیفی بیشتر و تطابق کاملتر، عملکرد بهتری نشان داد.
نتیجهگیری: وجود فاضلابهای شهری و زهآبهای کشاورزی در محدوده شهر گنبدکاووس مهمترین دلایل کاهش کیفیت آب (طبقه کیفی بد) است. در این راستا، توجه به مدیریت جامع منابع آبی و ارزیابی اثرات محیط زیستی باید مورد توجه باشد.
امید لاهیجانی، میثم رستگاری مهر، عطا شاکری، مینا یگانه فر،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: آلودگی فلزات سنگین بهویژه در محیط های آبی از مسائل مهم است. با توجه به تامین آب شرب شهر مهاباد از سد، و نیز فروش ماهی های صید شده در منطقه، غلظت فلزات سنگین در رسوبات رودخانه و سد مهاباد و خطر سلامت ناشی از مصرف ماهی های موجود در منطقه بررسی شد.
روش بررسی: نمونه برداری رسوب از ۲۱ ایستگاه در رودخانه و سد مهاباد و ۱۶ نمونه ماهی (دو گونهSander lucioperca و Abramis brama) انجام شد. نمونه ها بعد از آماده سازی به روش ICP-MS آنالیز شدند. برای تحلیل داده ها از ضریب غنی شدگی (EF)، شاخص خطر بوم شناختی (RI)، شاخص های ریسک سلامت، تحلیل مولفه اصلی (PCA) و آزمون Mann-Whitney استفاده شد.
یافتهها: مقادیر EF و RI فلزات سنگین در رسوب پایین بود اما بیشینه غلظت سرب، روی، مس، آرسنیک و منگنز بهترتیب به ۳۶، ۱۶۲، ۷۴، ۲۲/۸ و mg/kg ۳۲۲۱ می رسد. این امر بهویژه در نمونه های مربوط به رودخانه و در پایین دست سد مشهود است. با این وجود تجمع فلزات سنگین در بافت ماهی ها موجب شده است که مقادیر خارج قسمت خطر کل (THQ) بهویژه برای آرسنیک (۱/۱۹)، و شاخص خطر (بیش از ۱) و مقدار میزان مصرف روزانه (EDI) برای مس (۱/۶۴) در منطقه بالا باشد.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که شرایط فیزیکوشیمیایی مناسب برای تحرک عناصر در رودخانه و سد مهاباد فراهم است. بنابراین نیاز به بررسی تحرک و زیست دسترس پذیری فلزات سنگین در رسوب منطقه و پایش مستمر غلظت فلزات سنگین در آب، رسوب و ماهی منطقه وجود دارد.
مینا یگانه فر، عطا شاکری، میثم رستگاری مهر، امید لاهیجانی،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: آلودگی میکروپلاستیک در چند دهه گذشته با روند افزایشی، بهعنوان یک معضل عمده زیست محیطی در مقیاس جهانی محسوب می شود. سدها می توانند مخزنی مهم برای تجمع میکروپلاستیک ها باشند از اینرو در این مطالعه، وجود میکروپلاستیک ها در رسوبات سد طالقان و رودخانه بالادست آن به منظور: ۱) تعیین وضعیت محلی آلودگی میکروپلاستیک و ۲) تعیین فراوانی و ویژگی های میکروپلاستیک های شناسایی شده، مورد بررسی قرار گرفته است.
روش بررسی: نمونه برداری از رسوبات در ۱۵ ایستگاه در رودخانه بالادست و مخزن سد انجام شد. پس از آماده سازی نمونه ها از روش جداسازی براساس اختلاف چگالی برای جداسازی میکروپلاستیک ها از رسوب و برای شمارش تعداد میکروپلاستیک ها و بررسی خصوصیات آنها از استریو میکروسکوپ و SEM-EDX استفاده شده است.
یافته ها: براساس نتایج بهدست آمده بیشینه و کمینه تعداد ذرات میکروپلاستیک شمارش شده بهترتیب در محدوده شهر طالقان با ۲۰۵۰ ذره در g۳۰۰ و مخزن سد با ۴۷۸ ذره در g۳۰۰ نمونه رسوب مشاهده شد. شکل، رنگ و اندازه غالب در ذرات شمارش شده بهترتیب چند وجهی، بی رنگ (شفاف) و μm ۲۵۰-۱۰۰ است.
نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد میزان تمرکز میکروپلاستیک ها در ایستگاه های نزدیک به مناطق شهری و روستایی بهدلیل ورود فاضلاب و رهاسازی انواع پسماندهای خانگی در آب، و همچنین در اسکله بهدلیل تردد بیشتر افراد محلی و گردشگران و ریختن زباله در نوار ساحلی دریاچه، بیشتر از سایر ایستگاه ها است.
محمد قلی زاده، محمد زیبایی،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: آبهای سطحی معمولا به دلیل تماس با سازندهای زمینشناسی مختلف، ارتباط با سایر منابع آب سطحی و زیرزمینی از نظر ترکیب شیمیایی بسیار متغیر هستند. آگاهی از وضع کیفی آب و تاثیرات فعالیتهای انسانی، در مدیریت پایدار و برنامهریزی منابع آب از اهمیت ویژهای برخوردار است. هدف از این مطالعه بررسی کیفیت فیزیکوشیمیایی و هیدروشیمیایی آب رودخانه چهلچای در استان گلستان است.
روش بررسی: در این مطالعه ۶ ایستگاه براساس معیارهای استاندارد شامل نوع کاربری اراضی، دسترسی و پراکندگی در امتداد رودخانه در سال ۱۳۹۷ انتخاب گردید. ۱۰ پارامتر کیفی آب شامل pH، هدایت الکتریکی، کل جامدات محلول، سولفات، کلراید، بیکربنات، سدیم، پتاسیم، کلسیم و منیزیم در طول رودخانه به مدت یک سال با استفاده از روشهای استاندارد موجود در آزمایشگاه اندازهگیری شد. تحلیلهای هیدروشیمیایی براساس نمودار پایپر، شولر، دورو، ویلکاکس، گیبس توسط نرمافزار RockWorks,۱۷، انجام گرفت. از آنالیز واریانس یک طرفه نیز جهت مقایسات استفاده گردید.
یافتهها: تغییرات کاتیونها در نمونههای آب رودخانه چهلچای بهصورت Ca۲+>Na+>Mg۲+>K+ و تغییرات آنیونها بهصورت HCO۳->SO۴۲->Cl است. تیپ آب رودخانه بهطور غالب بیکربنات کلسیم بوده است. آب منطقه مورد مطالعه توسط نمودار شولر برای شرب در حد قابل قبول و براساس نمودار ویلکاکس (۸۰ درصد نمونهها در کلاس S۱-C۳ (شور - قابل استفاده برای کشاورزی)) و میانگین نسبت جذب سدیم (۰/۷۹)، آب رودخانه برای اهداف کشاورزی مناسب ارزیابی شد.
نتیجه گیری: دلیل کیفیت مناسب آب رودخانه چهلچای وجود کانیهای دولومیت و نیز عدم وجود کارخانهها و فاضلابهای خانگی و رعایت موازین بهداشتی توسط ساکنین منطقه است.
سمانه زراعتکاری، عطا شاکری، میثم رستگاری مهر،
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: بهدلیل اهمیت رودخانه مرداب، غلظت و توزیع فلزات سنگین در رسوبات رودخانه مرداب و بخشی از ساحل دریای خزر؛ متأثر از رودخانه مرداب ارزیابی شد. همچنین با توجه به احتمال آزاد شدن فلزات سنگین رسوبات به ستون آب و انتقال به محصولات زراعی، خطر سلامت ناشی از مصرف برنج در منطقه ارزیابی شد.
روش بررسی: ۲۱ نمونه رسوب و ۴ نمونه برنج از شالیزارها در مسیر رودخانه جمع آوری شد. محتوای فلزات سنگین نمونه ها با استفاده از ICP-MS اندازه گیری شد. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب غنی شدگی (Enrichment Factor)، شاخص خطر بوم شناختی (Ecological Risk Index)، شاخص خطر سلامت، و تحلیل مولفه اصلی (PCA) و من ویتنی Mann-Whitney)) انجام شد.
یافتهها: غلظت عناصر در نمونه های رسوب ساحلی بیشتر از رسوبات رودخانه مرداب بود. نتایج، خطر کم تا متوسط عناصر در اکثر ایستگاه ها جز دو ایستگاه ساحلی برای کروم با خطر قابل توجه از نظر آلودگی نشان داد. تحلیل مولفه اصلی عناصر را در سه مولفه با منشا متفاوت رده بندی کرد. همچنین تخمین دریافت هفتگی عناصر از طریق مصرف برنج کمتر از مقادیر مجاز دریافت این عناصر است.
نتیجهگیری: غلظت فلز کروم در رسوبات به ویژه رسوبات ساحلی بالاست که ممکن است بخشی از آن ناشی از تمرکز کانی سنگین (کروم) در رسوبات ساحلی باشد، بنابراین منشأ عناصر بهویژه کروم باید از طریق روش هایی مانند استخراج ترتیبی تعیین شود. از طرفی با وجود آلودگی رسوبات رودخانه و مصرف بالای برنج در بین مردم منطقه، خطری مصرف کنندگان برنج را از نظر آلودگی فلزات سنگین تهدید نمی کند.
رضا خیری سلطان احمدی، حبیب نظرنژاد، فرخ اسدزاده،
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: با صنعتی شدن جوامع و افزایش بهره وری از آبهای سطحی، آلودگی رودخانه ها توسط آلاینده های کشاورزی، صنعتی و فاضلابهای انسانی افزایش یافته است. لذا بررسی آلودگی رودخانهها جهت برنامهریزیهای منطقهای و زیستمحیطی از اهمیت ویژهای برخوردار است. برای ارزیابی آلودگی آبهای سطحی تعدادی از شاخصهای کیفیت آب های سطحی مورد بررسی قرار گرفتند.
روش بررسی: برای بررسی کیفیت آب رودخانه مهابادچای از شاخص کیفیت منابع آب سطحی ایران (SCIRWQI) استفاده شد. نمونه برداری در طول رودخانه مهابادچای و با در نظر گرفتن مواردی مانند محلهای نزدیک به زهکشهای احداث شده در سواحل رودخانه و مکان های تخلیه پسابهای کشاورزی و خانگی انجام شد.
یافتهها: ضریب همبستگی پیرسون بین پارامترهای فیزیکی و شیمیایی و میکروبی آب نشان میدهد که کلیفرم مدفوعی، BOD، COD، نیترات، آمونیوم و فسفات، کدورت و سختی کل با یکدیگر ارتباط معنیدار مثبت در سطح ۹۹ درصد (۰/۰۱>p) دارند. طبق این شاخص، نمونه های بالادست رودخانه در رده خوب، ایستگاه های میانی در رده نسبتا خوب تا متوسط، و نمونه های پایین دست رودخانه در رده نسبتا بد طبقه بندی می شوند.
نتیجهگیری: بررسی ارتباط بین هر پارامتر و شاخص IRWQISC نشان داد که کلیفرم مدفوعی، BOD، COD، آمونیوم و کدورت اثرپذیری بیشتری در تعیین این شاخص دارند. اغلب پارامترهای مورد بررسی، در بالادست رودخانه کم و بهتدریج در طول رودخانه و به طرف مناطق شهری و صنعتی بهطور قابلتوجهی افزایش یافته است.
هوشنگ قمرنیا، میثم پالاش، زلیخا پالاش،
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف: افزایش بهره وری از آب های سطحی، توسعه ناپایدار کشاورزی در حریم رودخانه ها و فاضلاب های انسانی موجب کاهش کیفیت این منابع آبی شده است. لذا بررسی میزان آلودگی و منابع آن جهت برنامه ریزی های منطقه ای امری بسیار ضروری است. این مطالعه به منظور ارزیابی کیفیت آب رودخانه گلین با استفاده از شاخص کیفیت آب (WQI) و شاخص آلودگی رودخانه (Liou) است.
روش بررسی: نمونه برداری از آب رودخانه گلین در ایستگاه روستای نجار طی یک دوره یک ساله از اردیبهشت ۱۳۹۸ تا فروردین ۱۳۹۹ به منظور بررسی کیفیت آب براساس شاخص های WQI و Liou انجام شد.
یافته ها: کیفیت آب طبق شاخص Liou طی پژوهش در ایستگاه نمونه برداری در ماه های شهریور و اسفند در رده خوب و در سایر ماه ها در رده اندکی آلوده قرار گرفت. طبق نتایج شاخص WQI کیفیت آب در ماه های شهریور و اسفند به ترتیب با مقادیر ۴۷/۸۲ و ۴۹/۷۴ در رده توصیفی عالی قرار داشتند ولی در سایر ماه ها در رده خوب قرار گرفت. در ماه های شهریور و اسفند به دلیل میزان کمتر BOD۵ متأثر از کاهش فعالیت های کشاورزی کیفیت آب نسبت به سایر ماه ها بهبود یافت و هر دو شاخص نیز این تغییرات کیفی را نمایان ساختند.
نتیجه گیری: به علت عدم شرایط پایدار در کیفیت آب متأثر از تغییرات فصلی و خروج آن از رده آب های با کیفیت عالی طبق نتایج شاخص WQI و همچنین اندکی آلودگی آب براساس شاخص Liou، استفاده مستقیم از آب رودخانه گلین به منظور شرب توصیه نمی گردد و بدین منظور باید تصفیه متداول صورت گیرد و ارزیابی های دقیق و مستمر کیفیت آب در رودخانه گلین ضروری است.
فاطمه کاکویی دینکی، مهرداد چراغی، بهاره لرستانی، سهیل سبحان اردکانی، عاطفه چمنی،
دوره ۱۶، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: پایش و پالایش آلایندههای فلزی در بوم سازگانهای آبی به منظور برآورد، کنترل و کاهش سطح تهدیدات برای زیست مندان و انسان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از اینرو، این پژوهش با هدف ارزیابی آلودگی رسوبات سطحی و قابلیت پایش و پالایش زیستی عناصر بالقوه سمی آهن، سرب و مس توسط اندام های هوایی و زمینی گونه های لویی (Typha Latifolia) و آب تره (Nasturtium microphyllum) مستقر در بوم سازگان آبی رودخانه لار در سال ۱۴۰۱ انجام یافت.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی، در مجموع ۴۸ نمونه گیاهی و ۱۲ نمونه رسوب از چهار مکان نمونه برداری منتخب برداشت شد. پس از آماده سازی و هضم اسیدی نمونه ها در آزمایشگاه، محتوی عناصر در آنها توسط روش طیفسنجی نوری پلاسمای جفتشده القایی (ICP-OES) خوانده شد. همچنین، مقادیر شاخص های آلودگی (PI)، شاخص بار آلودگی (PLI)، فاکتور تغلیظ زیستی (BCF)، تجمع زیستی (BAF) و فاکتور انتقال (TF) محاسبه شدند. پردازش آماری نتایج نیز با استفاده از نرم افزار آماری SPSS انجام یافت.
یافته ها: بیشینه میانگین محتوی عناصر آهن، سرب و مس (mg/kg) در نمونه های رسوب به ترتیب برابر با ۰/۶۶۵±۱۱/۸، ۰/۰۳۰±۰/۹۱۵ و ۰/۰۲۶±۰/۷۱۰ و مربوط به مکان نمونهبرداری چهار و در اندام های گیاهی نیز به ترتیب برابر با ۱/۲۵±۱۱/۴، ۰/۱۸۰±۰/۵۷۸ و ۰/۰۹۵±۰/۲۹۸ و مربوط به ریشه لویی بود. مقادیر شاخص PI نشان داد که آلودگی عناصر آهن، سرب و مس در رسوب " کم" و میانگین مقادیر آن از ترتیب نزولی سرب > مس > آهن تبعیت کرده است. میانگین مقادیر شاخص PLI نیز در دامنه ۰/۰۰۳ تا ۰/۰۰۶ متغیر و بیانگر شرایط کیفی "فقدان آلودگی" در همه مکان های مورد مطالعه بود. از طرفی، گونه لویی دارای میانگین مقادیر BCF بزرگتر از ۱ و TF کوچکتر از ۱ برای عنصر آهن بود.
نتیجه گیری: با استناد به میانگین محتوی عناصر در بافتهای گیاهی و همچنین میانگین مقادیر محاسبه شده شاخص های BCF، BAF و TF برای عناصر می توان اذعان کرد که لویی، گونه ای مناسب برای تثبیت فلز آهن در رسوب است و به عنوان گونه بومی کارآمد برای پایش و پالایش زیستی عناصر بالقوه سمی بهویژه آهن در بوم سازگانهای آبی آلوده قابل معرفی است.