جستجو در مقالات منتشر شده


13 نتیجه برای زیرزمین

زهرا سجادی میان آب، نصرا... کلانتری، جابر مظفری زاده،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه وهدف: در استان بوشهر، کیفیت آب زیرزمینی به خصوص در مناطق ساحلی به دلیل فعالیت‌‌های صنعتی و تراکم جمعیتی از اهمیت بسیاری برخوردارست. شوری آب زیرزمینی دشت عسلویه از سمت ارتفاعات به سمت خلیج فارس افزایش یافته و در برخی نقاط ساحل حتی برای مصارف کشاورزی غیر قابل استفاده می‌‌شود.
روش بررسی: جهت ارزیابی منشا آنومالی کلریدی، نمونه­‌هایی از آب زیرزمینی چاه‌‌های موجود در دشت آنالیز و از نظر نسبت یونی با آب خلیج فارس مقایسه شدند. همچنین دیاگرام‌‌های مختلف نمونه‌‌های آب تهیه و دلایل شوری آب دشت عسلویه مشخص گردید.
یافته‌ها: نتایج آنالیزهای شیمیایی مشخص‌کننده شوری بیش از حد آب زیرزمینی دشت به خصوص در مجاورت دریاست. براساس ماتریس همبستگی، بیشترین میزان همبستگی بین یون‌‌های سدیم و کلر مشاهده می‌گردد.
نتیجه­‌گیری: دلایل شوری آب زیرزمینی در این دشت مختلف و ناشی از انحلال هالیت و ژیپس سازندهای اطراف، افزایش ناگهانی کلرید سدیم در برخی از قسمت‌‌های دشت و تشکیل تیپ آب کلروره سدیک است. نتایج این تحقیق نشان می‌­دهد که آب زیرزمینی منطقه عسلویه دارای تیپ کلروره ـ سدیک بوده و از نظر شرب در رده غیر قابل شرب قرار دارند.

 


حافظ گلستانی‌فر، سیمین ناصری، امیرحسین محوی، محمد هادی دهقانی، انور اسدی،
دوره 5، شماره 4 - ( 11-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: نیترات از جمله منابع آلاینده آب‌های زیرزمینی و عامل ایجاد بیماری متهموگلوبینمیا در نوزادان و نیز تشکیل ترکیبات سرطان‌زای نیتروزآمین است. هدف از این پژوهش بررسی کارایی نانو ذرات آلومینا در حذف نیترات از محلول‌های آبی و تعیین ایزوترم‌های جذب است. مواد و روش‌ها: این تحقیق یک مطالعه تجربی ـ توصیفی بوده است که در مقیاس آزمایشگاهی به صورت ناپیوسته و در شرایط آزمایشگاهی دمای ‍0C 52 انجام گرفت. ساختار نانو ذرات آلومینا با تکنیک‌های پراکنش پرتو ایکس TEM مشخص گردید. غلظت باقی‌مانده نیترات به وسیله دستگاه اسپکتروفتومتری در طول موج‌های nm 275 و 220 اندازه‌گیری شد. پارامترهای مختلفی از جمله دوز اولیه Al2O3   (g/L 0/25-0/06)، غلظت اولیه محلول (mg/L 300 -50)، زمان تماس (min 60-5) و 3،5،7،9= pH مورد بررسی قرار گرفت. هم‌چنین محلول‌های جذب نیترات بر روی نانو آلومینا تعیین شدند. یافته‌ها: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که با افزایش زمان تماس، غلظت اولیه و pH کارایی حذف نیترات افزایش می‌یابد. به نحوی که در 5 =pH، زمان min 60 وغلظت اولیه mg/L 300، کارایی حذف نیترات 60% بود. نتایج حاصل از مطالعات ایزوترمی نشان داد که حذف نیترات بر روی جاذب مورد استفاده در این تحقیق از معادله ایزوترمی لانگمیر 982/R2>0 پیروی می‌کند. نتیجه‌گیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که می‌توان از نانو ذرات آلومینا به عنوان جاذب موثر در جهت حذف غلظت‌های بالای نیترات از محلول‌های آبی استفاده نمود.

محمدرضا محبی، کوشیار اعظم واقفی، احمد منتظری، مهرنوش ابطحی، سوگل اکتابی، رضا غلام نیا، فاطمه علی عسگری، رضا سعیدی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: در این مطالعه، یک شاخص نوین برای ارزیابی کیفیت منابع آب برای مصرف شرب با عنوان شاخص اصلاح شده کیفیت آب آشامیدنی (Modified Drinking Water Quality Index: MDWQI) توسعه یافت و از آن در بررسی وضعیت کیفیت منابع آب زیرزمینی تأمین‌کننده آب آشامیدنی در مناطق شهری ایران در سال 1390 استفاده گردید. روش بررسی: تعداد 23 خصوصیت کیفی آب بعنوان خصوصیات کیفی ورودی به شاخص استفاده شد و از استانداردهای کیفیت آب آشامیدنی ایران بعنوان معیار مقایسه استفاده گردید. شاخص MDWQI با استفاده از سه عامل تعداد خصوصیات متجاوز از معیار، تعداد اندازه‌گیری‌های متجاوز از معیار و بزرگی تخطی‌ها از معیار محاسبه می‌شود. این شاخص کیفیت منابع آب را با توجه به امتیاز کسب شده در محدوده 0 تا 100 در پنج دسته عالی (100-95)، خوب (94-80)، متوسط (79-65)، مرزی (64-45) و نامناسب (44-0) توصیف می‌نماید. یافته‌ها: بر اساس شاخص MDWQI، کیفیت 95% آب‌های زیرزمینی کشور در سطح خوب تعیین شد و در بقیه موارد متوسط یا مرزی بود، همچنین بهترین و بدترین کیفیت منابع آب زیرزمینی به ترتیب در استان‌های اردبیل و قم مشاهده شد. سه خصوصیت کیفی اول با بیشترین نرخ تخطی به ترتیب فلوراید، منیزیم و نیترات بودند که نرخ تخطی آنها به ترتیب 74%، 32% و 13% تعیین شد. نتیجه‌گیری: میانگین کشوری امتیاز شاخص MDWQI حدود 85 (وضعیت خوب) بود. این مطالعه نشان داد که شاخص MDWQI و زیرشاخص‌های آن کیفیت منابع آب را به سهولت، به درستی و به طور قابل اعتماد توصیف می‌کنند و می‌توان از آنها بطور گسترده در سراسر دنیا برای ارزیابی کیفیت منابع آب استفاده کرد.


راضیه سادات حاجی میر محمد علی، حمید کاریاب،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: اطلاع از غلظت نیترات، عوامل تاثیر‌گذار در بیلان و روند تغییرات آن در یک آبخوان از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است. با توجه به آنکه مدل‌سازی روشی کارامد جهت پیش‌بینی غلظت این آنیون در منابع آب است، در این مطالعه با استفاده از مدل تجمعی پارامتریک و شبیه‌سازی مونت‌‌کارلو غلظت نیترات در منابع آب زیر‌زمینی دشت قزوین برآورد و تجزیه تحلیل شد.

روش بررسی: تعداد 19 حلقه چاه در اقلیم‌های مختلف حوضه آبریز شور در دشت قزوین انتخاب و مسیر‌های ورود و خروج نیترات به این منابع با استفاده از مدل تجمعی پارامتریک مورد تحلیل قرار گرفت. در ادامه شبیه‌سازی غلظت نیترات در آبخوان با مدل مونت‌‌کارلو اجرا گردید.

یافته‌ها: کاربرد مدل تجمعی پارامتریک در بخشی از منابع آب زیر‌زمینی حوضه آبریز شور دشت قزوین تغییرات غلظت نیترات را در دامنه mg/L 8/12 تا 15/94 پیش‌بینی نمود. غلظت نیترات در اقلیم خشک‌ سرد با میانگین mg/L 0/04±12/8 بالاترین برآورد بود. همچنین اختلاف بین غلظت برآورد شده نیترات و عوامل موثر در انتشار آن در اقلیم‌های مختلف معنی‌دار بود (0/05>(p.

نتیجه‌گیری: علیرغم آنکه غلظت پیش‌بینی شده نیترات در محدوده مطالعاتی مطابق با استاندارد ملی ایران جهت مصارف شرب بود، احتمال تجمعی حاصل از شبیه‌سازی مونت کارلو نشان داد که احتمال افزایش نیترات از حد کاملا ایمن  mg/L10 در کل منطقه مطالعاتی 90 درصد است (0/05 =(p.


محسن احمدی، علی شهیدی، زهرا قربانی،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: نقش آب زیرزمینی به خصوص در مناطق کویری به منظور تامین آب شرب همواره مورد توجه بوده است. لیکن مطالعات و تصمیم‌گیری در خصوص استحصال آب از این منبع آب هزینه‌بر و دشوارتر از منابع سطحی است. بنابراین لزوم توجه به روش‌های نوین تصمیم‌گیری در این زمینه مانند پهنه‌بندی اهمیت می‌یابد. با توجه به اثرات متفاوت پارامترهای شیمیایی آب در کیفیت نهایی آن، کاربرد روش‌های تصمیم‌گیری چند معیاره و فازی مانند AHP، FAHP، ANP و FANP منجر به تهیه نقشه‌های دقیق‌تری در این زمینه می‌گردد. هدف این پژوهش پهنه‌بندی کیفیت آب زیرزمینی با استفاده از روش‌های ANP و FANP و مقایسه نتایج روش‌های AHP و FAHP با ANP و FANP است. بدین منظور تحقیق حاضر با هدف پهنه‌بندی کیفیت آب زیرزمینی در آبخوان طبس واقع در شرق ایران با عرض جغرافیایی ˚19 33 تا 50 ˚33 شمالی و طول جغرافیایی ˚42 60 تا 12 ˚63 شرقی انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه پارامترهای Mg، Ca، SO4، Cl، TDS، EC و TH مورد مطالعه قرار گرفتند. ابتدا نقشه‌های رستری هر پارامتر تهیه و این نقشه‌ها به لایه‌های فازی تبدیل گردیدند. سپس لایه‌های مورد نظر با اعمال وزن‌های بدست آمده از روش‌های AHP و ANP تلفیق شدند.

یافته ­ها: نتایج نشان داد که بیشترین اوزان در روش ANP به پارامترهای Cl (0/172)، Mg (0/161) و EC (0/159) اختصاص داشت. بیشترین اوزان در روش AHP نیز به پارامترهای Cl (0/457)، TDS (0/163) و EC (0/114) اختصاص یافت. همچنین غلظت کلیه پارامترهای مورد بررسی در نقشه‌های پهنه‌بندی و فازی ‌شده از سمت شرق و جنوب ‌شرقی به شمال‌ غربی افزایش نشان داد.

نتیجه ­گیری: براساس نتایج بدست آمده و جهت جریان، کیفیت آب زیرزمینی با حرکت در آبخوان (از سمت جنوب و شرق به شمال‌ غربی) کاهش یافت. بنابراین قسمت‌های شرق و جنوب‌ شرقی به عنوان مناطق مطلوب جهت تامین آب شرب مشخص شد. مساحت این مناطق در روش‌های AHP، ANP، FAHP و FANP به ترتیب 22/12، 25/08، 57/35 و 58/24 درصد از کل آبخوان را شامل می‌شود.


شهرام گرگانی، علی بافکار، سید احسان فاطمی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: وجود منابع مهم آلاینده‌های انتشاری و نقطه‌ای ناشی از فعالیت‌های انسانی در سطح زمین و نفوذ این آلاینده‌ها به آبخوان موجب کاهش کیفیت آب زیرزمینی می‌شود. ارزیابی آسیب‌پذیری روشی کم ‌هزینه در شناسایی نواحی مستعد به آلودگی است که در مدیریت منابع آب نقش اساسی دارد. دشت­ ماهیدشت یکی از دشت‌های مهم استان کرمانشاه بوده و نقش بسزایی در تولید محصولات کشاورزی دارد. با برداشت بی‌رویه از منابع آب زیرزمینی این دشت و بروز خشکسالی‌های اخیر، و ارجح بودن نیاز شرب منطقه اراضی کشاورزی با خطر کمبود آب مواجه است. لذا برای تصمیمات بهتر در زمینه مدیریت صحیح مصرف آب و کنترل آلودگی، این محدوده مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت.

روش بررسی: آسیب‌پذیری، بعنوان حساسیت کیفیت آب‌های زیرزمینی به بار آلودگی اعمال ‌شده تعریف می‌شود و توسط خصوصیات ذاتی آبخوان تعیین می‌گردد. در این تحقیق با استفاده از مدل دراستیک (DRASTIC) و GIS به بررسی آسیب‌پذیری ذاتی آبخوان دشت ماهیدشت نسبت به آلودگی پرداخته ‌شده است. در روش دراستیک از هفت پارامتر شامل عمق تا سطح ایستابی، تغذیه خالص، مواد تشکیل‌دهنده آبخوان، نوع خاک، توپوگرافی، مواد تشکیل‌دهنده منطقه غیراشباع و هدایت هیدرولیکی برای پهنه‌بندی آسیب‌پذیری آبخوان استفاده ‌شده که به‌صورت هفت لایه اطلاعاتی توسط نرم‌افزار 10Arc GIS تهیه گردیده است. آمار و اطلاعات اخذ شده محدوده مورد مطالعه شامل لوگ حفاری چاه‌ها، 44 عدد پیزومتر، آزمایش‌های پمپاژ و سه ایستگاه باران‌سنجی بوده است. این لایه‌ها در نرم‌افزار 10ArcGIS تهیه، رتبه دهی، وزن دهی و در نهایت تلفیق گردید.

یافته‌ها: با تلفیق لایه‌ها و در نظر گرفتن رتبه و وزن آنها نتایج اخذ شده نشان داد که دامنه شاخص دراستیک برای کل محدوده دشت معادل 34 تا 120 واحد بدست آمد. بر این اساس و با توجه به استانداردهای ذکر شده برای شاخص دراستیک، آبخوان در گروه آسیب‌پذیری بدون ریسک تا ریسک کم قرار گرفت.

نتیجه‌گیری: خروجی مدل دراستیک اعمال شده در منطقه مورد مطالعه، آسیب پذیری ذاتی آبخوان را نشان می­دهد و می­تواند بعنوان ابزار اولیه در توسعه و مدیریت منابع آب در آینده نیز به کار رود. در ضمن این مدل قادر به تولید اطلاعاتی از جنس میزان و نوع آلاینده نیست. لذا در تحقیقات آتی پیشنهاد می‌گردد با توجه به کم شدن میزان بارندگی و پایین آمدن تراز آب زیرزمینی، و احتمال شور شدن آب زیرزمینی پهنه‌بندی از لحاظ شوری مورد بررسی قرار گیرد، همچنین برای معتبر کردن نتیجه مدل­ عمومی دراستیک، پساب‌های آبیاری و فاضلاب خانگی و صنعتی و میزان تغذیه آب زیرزمینی از آنها در نظر گرفته شود.


مریم بیات ورکشی، روژین فصیحی،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: خشکسالی و کمآبی سال­ های اخیر باعث گرایش برنج­کاران به استفاده حداکثری از منابع آب زیرزمینی به­ عنوان یک منبع مطمئن برای تولید شده است. این درحالی است که برنج علاوه بر کمیت آب، شدیدا تحت تاثیر کیفیت آب مورد استفاده است. هدف از این مطالعه بررسی روند پارامترهای کیفی آب زیرزمینی چهار دشت آستانه، تالش، لاهیجان و فومنات واقع در استان گیلان به تفکیک ماههای کمآب و پرآب است.
روش بررسی: در این پژوهش، اطلاعات 15 متغیر کیفی آب زیرزمینی چهار دشت استان گیلان از سال 1382 تا سال 1393 مدنظر قرار گرفت. این اطلاعات در قالب 15 سری زمانی چاه پیزومتری دشت آستانه، 41 چاه پیزومتری دشت تالش، 24 چاه پیزومتری دشت لاهیجان و 44 چاه پیزومتری دشت فومنات جمع ­آوری گردید. بدین ترتیب برای هر چاه دو سری زمانی 15 تایی عوامل کیفی، در ماه کم­آب و پرآب در محیط SPSS ایجاد شد. تجزیه و تحلیل روند با آزمون ناپارامتری من کندال (Mann-Kendall)، صورت گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد در هر دو ماه کمآب و پرآب، روند تغییرات بیشتر متغیرهای کیفی کاهشی بود، لیکن در ماه پرآب روندهای کاهشی مشهود بود. ضمن آن‌که روندهای افزایشی نیز اگرچه با تعداد کم، در ماه پرآب مشاهده گردید. در هر دو ماه پرآب و کمآب، روند تغییرات pH و Na% افزایشی بود. لیکن در ماه کمآب، روند افزایشی در پارامترهای SAR و SO4 نیز مشاهده گردید. همچنین کیفیت آب چاه­ های دشت تالش برای کشت برنج، به­ عنوان کشت غالب استان، مناسب ­تر از سه دشت دیگر ارزیابی شد.
نتیجهگیری: مصرف آب زیرزمینی کلیه دشت‌ها در هر دو ماه کم‌آب و پرآب فاقد محدودیت برای کشاورزی و به‌ویژه کشت برنج بود. بنابراین با توجه به کاهش غلظت اغلب متغیرهای مورد مطالعه طی دوره آماری، می‌توان اظهار داشت کیفیت آب زیرزمینی دشت های استان گیلان بهبود یافته است.
 

آزاده توکلی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: تجمع آلاینده‌ها و تراز صوتی از نگرانی‌های حوزه سلامت کلان‌‌شهرها است. در تونل‌ها، ایستگاه‌های زیرزمینی و اماکن محصور، عدم تهویه کافی و انعکاس و بازتاب صوت منجر به تجمع آلاینده‌ها و آلودگی صوتی می‌شود.
روش بررسی: پژوهش حاضر به ارزیابی ذرات معلق و تراز صوتی در پارک‌سوار مجلسی اصفهان پرداخته است. نمونه‌ برداری در بهار و تابستان، هر بار در شش روز کاری، دو نوبت پیک ترافیک صبح و عصر انجام گرفته و تاثیر ناشی از راه‌اندازی خطوط BRT مورد ارزیابی قرار گرفته است. از پمپ نمونه ‌بردار SKC و دستگاه ترازسنج صوتی KIMO در ارزیابی سطح ذرات معلق و تراز صوتی استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد راه اندازی BRT، باعث تغییر غلظت میانگین ذرات معلق از 85/17 به μg/m3 53/58 (کاهش 37 درصد) در محوطه ترمینال شده است. همچنین میانگین تراز صوتی تابستان (dB 78/34) بالاتر از بهار (dB 76/23) بود. غلظت ذرات معلق و تراز صوتی در هر دو نمونه برداری بالاتر از استانداردهای EPA و رهنمودهای WHO است. ذرات معلق و تراز صوت، تابعی از تردد خودروها و در روزهای مختلف متغیر است. پنجشنبه‌ها و روزهای بعد از تعطیلات بالاترین مقادیر را تجربه می‌کنند. به‌دلیل تردد بیشتر و تجمع آلودگی، بعد از ظهرها در مقایسه با ساعات پیک صبحگاهی، غلظت ذرات و تراز صوت بالاتر است.
نتیجه‌گیری: جریان طبیعی هوا تاثیر قابل توجهی در کاهش غلظت آلاینده‌ها دارد. مطالعات موید آن است که محیط‌های بسته و زیرزمینی، به‌علت نیاز به تهویه مکانیکی و عدم تبادل هوای کافی با محیط و انعکاس صوت گزینه‌های‌ مناسبی برای انتخاب به‌عنوان پارکینگ یا ترمینال نیستند.
 

مریم بیات ورکشی، روژین فصیحی، حمید زارع ابیانه،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: آب زیرزمینی جز منابع بسیار مهم برای ادامه حیات موجودات زنده است. از این­ رو مدل­سازی آب زیرزمینی اهمیت ویژه­ ای در مدیریت و برنامه­ ریزی هر منطقه دارد. در این پژوهش با استفاده از اطلاعات زمین شناسی، هیدرولیکی و هیدرولوژیکی، به شبیه ­سازی عددی مسیر جریان آب زیرزمینی آبخوان دشت همدان - بهار با استفاده از نرم­‌افزار GMS پرداخته شد.
روش بررسی: در این بررسی، ابتدا مدل سه ­بعدی هیدرولوژیکی دشت همدان - بهار تهیه و سپس جریان در دشت با کد عددی MODFLOW شبیه­ سازی گردید. پس از شبیه ­سازی جریان، کالیبره کردن مدل به روش سعی و خطا انجام گرفت. تخمین مسیر جریان آب زیرزمینی نیز با استفاده از کد عددی MODPATH صورت گرفت. نهایتا مناطق تسخیر چاه‌های مورد مطالعه و جهت حرکت آب زیرزمینی با زمان حرکت‌های مختلف ترسیم گردید.
یافته­ ها: اختلاف سطح آب مشاهده شده و شبیه­ سازی شده در محدوده مجازm  35 ± به­ عنوان دامنه مطلوب بود. تخمین مسیر جریان آب زیرزمینی با کد عددی MODPATH نشان داد که در حرکت رو به جلو، طولانی ­ترین مسیر انتقال جریان  m 43400 و در حرکت رو به عقب8270/674 به­عنوان طولانی ­ترین مسیر انتقال جریان مشخص گردید. نتایج شبیه ­سازی انتقال مسیر جریان آب زیرزمینی گویای این واقعیت بود که انتقال جریان از مرز آبخوان به سمت مرکز و خروجی آبخوان همسو با گرادیان هیدرولیکی بود.
نتیجه‌گیری: در مجموع می‌توان اظهار داشت، ادامه روند فعلی جریان آب زیرزمینی، افزایش سطح آلودگی آبخوان را در پی خواهد داشت که خسارت­ های جبران ناپذیری به سفره آب زیرزمینی وارد خواهد نمود.

لیلا کرمی، محمود علی محمدی، لیندا یادگاریان،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: آب‌های زیرزمینی اصلی‌ترین منابع تامین آب شرب در جهان هستند. تغییرات اقلیمی در دهه‌های اخیر منجر به ﺑﺤﺮان ﻛﻢ‌آﺑﻲ در ﺑﺴﻴﺎری از ﻛﺸﻮرﻫﺎی ﺟﻬﺎن از جمله ایران شده است. در چنین شرایطی، ﺗاﻣﻴﻦ آب آﺷﺎﻣﻴﺪﻧﻲ ﺳﺎﻟﻢ اﻫﻤﻴﺖ ویژه‌ای دارد و آﮔﺎﻫﻲ از تاثیرات اقلیمی بر ﻛﻴﻔﻴﺖ ﺷﻴﻤﻴﺎﻳﻲ اﻳﻦ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﻲ‌ﺗﻮاﻧﺪ ﻧﻘﺶ ﻋﻤﺪه‌ای در ﺑﻬﺮه‌ﺑﺮداری مناسب از آنها داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ.
روش بررسی: با استفاده از مدل‌های زمین‌آماری GIS تاثیر عوامل اقلیمی دمای کمینه و بیشینه، میانگین بارش، تبخیر، تعرق و شاخص پوشش گیاهی بر کیفیت منابع آب زیرزمینی دشت ورامین شامل: pH، هدایت الکتریکی، مواد جامد محلول، آنیون‌ها و کاتیون‌ها و سختی کل بررسی و نقشه‌های پهنه‌بندی آنها تولید شد. همبستگی این فاکتورها با استفاده از ابزار تحلیل همبستگی فضایی در سطح اطمینان 0/95 (0/05 p =) در محیط GIS بررسی شد.
یافته‌ها: نتایج نشان دادند که این پارامترها (به جز pH) در سطح دشت از تغییرپذیری بسیار بالایی برخوردارند و توزیع فضایی داده‌ها در این منطقه حول میانگین، نرمال نیست و به‌صورت معنی‌داری فراوانی پیکسل‌های با مقادیر کمتر از میانگین فضایی منطقه، بالاتر است. توزیع فضایی فاکتورها نشان دادند که مقدار آنها (به جز pH) در نواحی مرکزی دشت کم بوده و در نواحی غربی و شمال ‌غربی به اوج خود می‌رسند. توزیع فضایی pH در تمامی نواحی دشت تقریبا یکنواخت بود.
نتیجه‌گیری: نتایج آنالیز همبستگی نشان داد که کیفیت منابع آبی متاثر از عوامل اقلیمی بوده و دمای بیشینه، بالاترین اثر اقلیمی را دارد.

 

مهدی هادی، زهرا ابوسعیدی، حسن پاسالاری،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: رسوبگذاری و خورندگی باعث کاهش کیفیت آب و آسیب به تجهیزات لوله‌کشی در سیستم‌های تامین آب می‌شوند. در این مطالعه تمایل به خورندگی یا رسوبگذاری منابع آب زیرزمینی شامل چشمه، قنات، چاه‌های عمیق و نیمه‌‌عمیق در مناطق روستایی کاشان طی سال‌های 1381 تا 1392 مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: بر مبنای پارامترهای pH، دما، کلسیم، کربنات، بی‌کربنات، کل جامدات محلول، مقادیر شاخص‌های پایداری آب شامل لانژلیر (LSI رایزنار (RSI)، پوکوریوس (PSI) و همچنین مقدار و روند شاخص کمی پتانسیل ترسیب کربنات کلسیم (CCPP) به تفکیک منابع آب تعیین و تحلیل شد.  
یافته‌ها: مقدار متوسط شاخص‌های LSI، RSI و PSI و CCPP به ترتیب برابر با 0/02±0/41، 0/03±6/99، 0/02±7/40و mg/L 2/44±21/41 تعیین شد. براساس شاخص CCPP مقدار پتانسیل رسوبگذاری چشمه، قنات، چاه عمیق و نیمه‌عمیق به‌ترتیب برابر با 3/16±17/23، 1/38±15/66، 11/22±41/23 و mg/L 4/46±23/15 است. از سال 1381 تا 1392 شاخص CCPP افزایش محسوسی داشته به‌گونه‌ای که به‌طور میانگین mg/L 1/6 در سال افزایش یافته است.
نتیجه‌گیری: منابع آب منطقه رسوبگذار هستند به نحوی‌که این تمایل از بیشترین تا کمترین مربوط به چاه‌های عمیق، چاه‌های نیمه‌عمیق، چشمه و قنات است. مقدار تشکیل رسوب به ازای هر متر مکعب آب منطقه در حدود g 21 برآورد شد که شاید در افزایش رسوبات در جداره سیستم‌های توزیع آب مشکل ساز باشد. مدیریت برداشت آب در منطقه همراه با کاهش مقدار TDS در منابع آب (شاید از طریق کنترل تخلیه زه‌آب‌های کشاورزی)، در کاهش تمایل آب به رسوبگذاری موثر است.

محمد رضوانی قالهری، بنیامین عجمی، اسفندیار قوردوئی میلان، معین خالویی، امیرحسین محوی،
دوره 14، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: آب‌های زیرزمینی، اصلی ­ترین منبع آب جهت آشامیدن در مناطق خشک و نیمه‌خشک هستند. میزان بارش، ساختار زمین‌شناسی، کانی­ شناسی آبخوان و مدت ‌زمان تماس آب با محیط اطراف در زیرزمین اصلی­ ترین عوامل موثر بر کیفیت شیمیایی آب زیرزمینی هستند. هدف این مطالعه تعیین خواص فیزیکوشیمیایی آب زیرزمینی با در نظر گرفتن WQI و همچنین ارزیابی کیفی آن برای مصارف آشامیدنی بود.
روش بررسی: در این مطالعه نمونه‌برداری از 71 حلقه چاه مورد استفاده جهت شرب شهرستان کاشان در فصل تابستان سال 1399 با 2 بار نمونه برداری از هر چاه انجام شد و پارامترهای فیزیکی و شیمیایی مورد بررسی قرار گرفت و با استفاده از روش‌های ریاضی شاخص کیفیت آب (WQI) مشخص شد و از ضریب همبستگی پیرسون جهت آنالیز همبستگی استفاده شد. در نهایت آنالیز داده‌های جمع‌آوری ‌شده با استفاده از نرم ‌افزار SPSS-16 ،Excel و آزمون‌های آماری صورت گرفت.

یافته‌ها: WQI محاسبه شده از 71 چاه شهرستان کاشان نشان می‌دهد که 67 درصد چاه‌ها دارای کیفیت عالی و 33 درصد چاه‌ها از نظر پارامترهای کیفی آب کیفیت خوب داشتند. در مجموع از 71 نمونه مورد بررسی شاخص عددی کیفیت آب 44/94 بود و آب دارای کیفیت عالی بود.
نتیجه‌گیری: نتایج نشان می‌دهد یون‌هایی مانند سدیم، سولفات و کلرور به‌طور مستقیم با وجود شوره‌زار در یک منطقه مرتبط هستند و باعث بالا رفتن غلظت‌های EC و TDS و همچنین به‌ هم خوردن تعادل آنیونی و کاتیونی در محیط‌های آبی می‌شود. همچنین مشخص شد که بیش از نیمی از چاه‌ها دارای کیفیت عالی هستند در‌نتیجه استفاده از آب چاه‌های کاشان برای آشامیدن مناسب است.

محسن پورخسروانی، فاطمه جمشیدی گوهری، نسرین سیاری،
دوره 16، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: این پژوهش سعی دارد، ضمن آنالیز توزیع مکانی و روند تغییرات میزان آرسنیک در منابع آب زیرزمینی حوضه سیرجان، عوامل موثر بر غلظت این عنصر در این منابع آبی را ارزیابی و تحلیل نماید.
روش بررسی: نمونه ­برداری از منابع آب زیرزمینی حوضه سیرجان از چاه ‏های بهره‏ برداری در محدوده آبخوان به تعداد 19 نمونه به روش سیستماتیک تصادفی صورت پذیرفت. در هنگام نمونه ‏برداری، پارامترهایی همچون pH و همچنین موقعیت جغرافیایی چاه ‏های نمونه با استفاده از GPS تعیین گردید. سنجش آرسنیک با روش ICP-MS که متداول ترین روش برای شناسایی و اندازه ‏گیری آرسنیک است، صورت پذیرفت. همچنین جهت ارزیابی عوامل موثر بر غلظت عنصر آرسنیک در منابع آب زیرزمینی دشت سیرجان از روش تحلیل سیستم ‏های ارضی استفاده شد.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان می ‏­دهد که میزان آرسنیک در تمام نمونه‏ ها بالاتر از رهنمود ارائه شده سازمان جهانی بهداشت است به طوریکه میزان این عنصر در منابع آب زیرزمینی محدوده مطالعاتی بین µg/L 30 تا  µg/L390 تغییر می ‏کند. نتایج نشان می دهد که با توجه به آنالیز ارتفاعی حوضه سیرجان حداکثر غلظت آرسنیک مربوط به قسمت ­هایی از عمیق ­ترین نقاط حوضه است. مقدار آرسنیک نمونه شماره 9 که در پست ‏ترین قسمت حوضه گرفته شده، به میزان µg/L 390 است. به همین علت ماندگاری آب در این قسمت از حوضه افزایش یافته و به تبع آن شدت جریان کاهش می‏ یابد در نتیجه طبق قانون اثر تجمعی این فرآیند می ‏تواند منجر به افزایش غلظت آرسنیک گردد.
نتیجهگیری: ارزیابی روند تغییرات غلظت عنصر آرسنیک در منابع آب زیرزمینی محدوده مطالعاتی حاکی از آن است که غلظت این عنصر یک روند افزایشی بالایی داشته است. طبق نتایج، قرارگیری منطقه مورد مطالعه در مرکز فرآیندهای هیدروترمال و ژئوترمال (کمربند کانه ‏زایی مس در ایران)، اثر تجمعی و تاثیر pH بر جذب و واجذب عنصر آرسنیک، از مهمترین عوامل موثر بر افزایش میزان آرسنیک در منابع آب زیرزمینی حوضه سیرجان هستند.
 


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به سلامت و محیط زیست می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb