جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای شاخص خطر

زهرا فرح بخش، آرش اکبرزاده، پریسا امیری، ابوالفضل ناجی،
دوره 12، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: فلزات سنگین از راه‌های مختلفی وارد منابع آبی می‌شوند و باعث ایجاد خطراتی از جمله مسمومیت، سرطان‌زایی و در کل ایجاد اختلال در بدن موجودات زنده می‌شوند. از آنجاکه ماهی کفال­ غذای پرمصرف مردم استان گیلان است بنابراین غلظت فلزات سنگین مس، روی و نیکل در بافت عضله‌ ماهی کفال‌ مورد مطالعه قرار گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه تعداد 11 عدد ماهی کفال­ از بندرانزلی تهیه شد. پس از آماده‌سازی و هضم شیمیایی بافت ماهی، میزان فلزات سنگین موردمطالعه به‌وسیله‌ دستگاه جذب اتمی تعیین شد.
یافته‌ها: میانگین غلظت فلزات مس، روی، نیکل در بافت عضله‌ ماهی کفال‌ به‌ترتیب به‌ترتیب
0/93±10/07، 3/99±28/39،0/55±4/01 میکروگرم بر گرم وزن خشک بود. غلظت فلزات به‌جز فلز  نیکل در نمونه‌های ماهی آنالیز شده در مقایسه با استانداردهای بین‌المللی FAO، WHO، FDA، NHMRC و UKMAFF پایین‌تر بود. میزان جذب روزانه‌ فلزات مورد مطالعه (EDI)، برای مصرف‌کنندگان کودک و بزرگسال، پایین‌تر از دوز مرجع تعیین‌ شده توسط سازمان EPA و مصرف قابل‌ تحمل (TI) ارائه‌ شده توسط سازمان FAO/WHO به‌دست آمد. در ارزیابی خطر سلامتی، میزان پتانسیل خطر (THQ)، برای بزرگسالان و کودکان در مصرف 7 روز، 3 روز و 1 روز در هفته براساس مصرف عضله‌ ماهی کفال‌ کمتر از 1 به‌دست آمد. در ارزیابی خطر سلامتی، میزان شاخص خطر (HI)، برای بزرگسالان و کودکان در مصرف هفت روز در هفته، بر‌اساس مصرف عضله‌ ماهی کفال‌ میزان شاخص خطر در کودکان بیشتر از 1 بود.
نتیجه‌گیری: بر‌اساس نتایج به‌دست آمده بنظر می‌رسد، مصرف ماهی کفال اثر مضری بر روی سلامت مصرف‌کننده در گروه سنی کودکان دارد.


 
امید لاهیجانی، میثم رستگاری مهر، عطا شاکری، مینا یگانه فر،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: آلودگی­ فلزات سنگین به‌ویژه در محیط­ های آبی از مسائل مهم است. با توجه به تامین آب شرب شهر مهاباد از سد، و نیز فروش ماهی­ های صید شده در منطقه، غلظت فلزات سنگین در رسوبات رودخانه و سد مهاباد و خطر سلامت ناشی از مصرف ماهی­ های موجود در منطقه بررسی شد.
روش بررسی: نمونه برداری رسوب  از 21 ایستگاه در رودخانه و سد مهاباد و 16 نمونه ماهی (دو گونهSander lucioperca و Abramis brama) انجام شد. نمونه ها بعد از آماده سازی به روش ICP-MS آنالیز شدند. برای تحلیل‌  داده ها از ضریب غنی شدگی (EF)، شاخص خطر بوم شناختی (RI)، شاخص های ریسک سلامت، تحلیل مولفه اصلی (PCA) و آزمون Mann-Whitney استفاده شد.
یافته‌ها: مقادیر EF و RI فلزات سنگین در رسوب پایین بود اما بیشینه غلظت سرب، روی، مس، آرسنیک و منگنز بهترتیب به 36، 162، 74، 22/8 و mg/kg 3221 می رسد. این امر به‌ویژه در نمونه ­های مربوط به رودخانه و در پایین دست سد مشهود است. با این وجود تجمع فلزات سنگین در بافت ماهی­ ها موجب شده ­است که مقادیر خارج قسمت خطر کل (THQ) به‌ویژه برای آرسنیک (1/19)، و شاخص خطر (بیش از 1) و مقدار میزان مصرف روزانه (EDI) برای مس (1/64) در منطقه بالا باشد.
نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که شرایط فیزیکوشیمیایی مناسب برای تحرک عناصر در رودخانه و سد مهاباد فراهم است. بنابراین نیاز به بررسی تحرک و زیست­ دسترس ­پذیری فلزات سنگین در رسوب منطقه و پایش مستمر غلظت فلزات سنگین در آب، رسوب و ماهی منطقه وجود دارد.

صفیه حسن‌ زاد، حسین پیرخراطی، معصومه آهنگری، فرخ اسدزاده،
دوره 17، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: آلودگی به فلزات سنگین در محدوده های معدنی یکی از چالش‌­های بسیار مهم بوده و ارزیابی پتانسیل آلایندگی باطله‌­های معدنی و اتخاذ تدابیری جهت کاهش تأثیر آنها بر محیط ­زیست مهم است. در تحقیق حاضر، پتانسیل خطر باطله­‌های تازه دپو شده در محدوده معدنی مس سونگون مورد ارزیابی قرار گرفت.
روش بررسی: نمونه‌­برداری با توجه به شرایط باطله­‌های تازه دپو شده، به صورت تصادفی انتخاب شده و تعداد 26 نمونه برداشت گردید. بمنظور انجام مطالعات سنگ ­شناسی و کانی­‌شناسی، تعداد 22 مقطع نازک و نازک صیقلی تهیه گردید. 26 نمونه به روش طیف‌­سنجی نشر نوری پلاسمای جفت شده القایی (ICP-MS) و 10 نمونه به روش پراش اشعه ایکس XRD)) مورد تجزیه قرار گرفتند.
یافته­‌‌ها: کانی­ های سولفیدی به عنوان منشأ عمده آلودگی های زیست ­محیطی، در باطله­‌های مورد نظر سالم و فاقد آثار دگرسانی هستند. با این وجود غلظت اکثر عناصر بالقوه سمی در ترکیب باطله‌­ها بالاتر از حد استاندارد بوده و شاخص کل خطر اکولوژیکی برای باطله‌­ها برابر با 49/93 (خطر زیست­ محیطی کم) است. با توجه به شاخص‌‌های زمین‌شیمیایی، عناصر As و Cu و Pb دارای سطح آلودگی قابل توجه هستند. مقادیر شاخص خطر غیر سرطانزایی برای کودکان (بجز آهن و آرسنیک) و بزرگسالان کمتر از 1، بیانگر خطر سلامتی غیر سرطانزایی قابل توجهی نبوده و شاخص سرطانزایی نیز بیانگر وجود خطر سرطانزایی قابل توجه در صورت مواجهه طولانی با باطله‌­ها برای کودکان در مورد برخی از عناصر است.
نتیجه‌گیری: باطله ­ها دارای پتانسیل خطر زیست­ محیطی قابل توجهی بوده و بنابراین بایستی مدیریت صحیح در خصوص نحوه دپوسازی بمنظور عدم انتشار و ورود عناصر بالقوه سمی به محیط­ زیست اطراف صورت گیرد.
 


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به سلامت و محیط زیست می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb