9 نتیجه برای عملکرد
محمد علی ززولی، اسمعیل قهرمانی، مهدی قربانیان اله آباد، ایوب نیکویی، مریم السادات هاشمی،
دوره 3، شماره 1 - ( 1-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از پیامدهای زیست محیطی شهرکهای صنعتی، ایجاد آلودگی زیست محیطی از جمله تولید فاضلابهای صنعتی میباشد. در این شهرکها باید فاضلابهای صنعتی قبل از ورود به آبهای پذیرنده به روش مناسب تصفیه گردد. اما احداث تصفیهخانههای فاضلاب به تنهایی نگرانیهای زیستمحیطی را بر طرف نمیکند بلکه برای رسیدن به استانداردهای مطلوب زیست محیطی باید عملکرد این تصفیهخانهها مدام تحت بررسی و ارزیابی قرار گیرند. لذا هدف از این مطالعه بررسی عملکرد لجن فعال در تصفیه فاضلاب شهرک صنعتی آققلا در استان گلستان میباشد.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی میباشد که در واحد آزمایشگاه تصفیهخانه فاضلاب شهرک صنعتی آققلا واقع در استان گلستان در سال 1386 طی مدت 12 ماه به انجام رسید. هر سه روز یکبار آزمایش COD (اکسیژن مورد نیاز شیمیایی و هر هفته یکبار آزمایش اکسیژن مورد نیاز بیوشیمیایی (BOD) شد . پارامتر pH روزانه به وسیلۀ pH متر اندازهگیری شد. نمونه برداری از پساب خروجی به صورت لحظهای انجام شد، ولی از نمونههای بردداشت شده ازفاضلاب ورودی به تصفیهخانه به صورت نمونهبرداری مرکب بود. جمعاً 120 بار از فاضلاب و پساب نمونهبرداشته شد وآزمایشات بر روی آنها انجام شد. آزمایشات مربوط به مواد جامد معلق (TSS) و مواد جامد محلول (TDS) نیز به صورت هر 10 روز یکبار انجام شد. آزمایشات صورت گرفته بر اساس آخرین روش ارائه شده در کتاب استاندارد متد انجام شد. در پایان با استفاده از نرم افزاز Excel دادهها را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادیم.
یافتهها: میانگین BOD، COD و TSS ورودی به تصفیه خانه به ترتیب 17/1196، 58/1854 و 25/1232 میلیگرم بر لیتر بود که بیشترین بار آلی ورودی به تصفیهخانه مربوط به ماههای شهریور و مهر بوده است. میانگین کل راندمان حذف برای COD ، BOD و TSS به ترتیب برابر با66/96 ، 2/98 و 6/97 درصد محاسبه شد.
نتیجهگیری: کیفیت پساب خروجی از تصفیهخانه شهرک صنعتی آققلا در اکثر ماههای سال مطابق استانداردهای دفع پساب بود و در کل کارایی این تصفیهخانه (سیستم لجن فعال) در حذف آلایندههای ورودی بسیار عالی بود. البته در برخی موارد کیفیت پساب خروجی منطبق با استانداردها نبود مثلاً COD خروجی در ماههای تیر و بهمن و اسفند بالاتر از حد استاندارد بود که عواملی مثل بالا بودن مقدار TSS ورودی در این ماهها از موارد اثرگذار بر این قضیه بودند. در کل اگرچه در مواردی پساب خروجی منطبق با استانداردهای زیست محیطی نبود ولی با مدیریت ونظارت دقیق بر مقدار دبی و بار آلی ورودی این نواقص به راحتی قابل برطرف شدن است.
مقداد پیرصاحب، علی الماسی، منصور رضایی،
دوره 3، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: آموزش صنوف از برنامه هایی است که در بهبود بهداشت مواد غذایی موثر است. از طرفی اطلاع از سطح آگاهی، نگرش و عملکرد بهداشتی متصدیان مواد غذایی، مدیریت بهداشت محیط را تسهیل می نماید. این تحقیق با هدف تعیین تاثیر دوره ویژه آموزش بهداشت بر آگاهی، نگرش و عملکرد متصدیان مواد غذایی صورت گرفته است.
روش بررسی: مطالعه به روش نیمه تجربی انجام شده و در آن آگاهی، نگرش و عملکرد 370 نفر از صنوف مختلف قبل و بعد از آموزش مورد بررسی قرار گرفته است. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه و چک لیست بود. روش تحلیل داده ها آزمون t زوجی ،2 χ و آنالیز واریانس یک طرفه بوده است.
یافته ها: آموزش بر آگاهی، نگرش و عملکرد متصدیان موثر است. به طوری که میانگین نمرات آگاهی از 03/4±55/20 به 75/3 ± 73/23، نگرش از 6/14 ± 2/107به 5/14 ± 23/112 و عملکرد از 6/7 ± 93/43 به 8 ± 11/ 46 افزایش یافت(001/0>P ).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که میانگین نمرات آگاهی، نگرش و عملکرد پس از مداخله آموزشی تغییر کرده و بیان گر تاثیر دوره ویژه آموزش بهداشت بر آگاهی، نگرش و عملکرد متصدیان مراکز مواد غذایی است. توصیه می گردد، آموزش صنوف بر اساس نوع صنف و به صورت همگن تشکیل شود و جهت اعطای گواهی نامه دوره، تدارک آزمون و کسب نمره حد نصاب ضروری به نظر می رسد.
احسان رفیعی منش، لیلی نزاکتی الفتی ،
دوره 8، شماره 2 - ( 5-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماریهای منتقله از راه غذا یکی از مشکلات شایع و همیشگی نظام سلامت است که کارکنان مراکز تهیه و توزیع مواد غذایی نقش مهمی در بروز آنها دارند. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر دورههای آموزشی بر تغییر آگاهی و عملکرد بهداشتی متصدیان و کارکنان مراکز تهیه و توزیع مواد غذایی شهر مشهد در سال 1391 است. روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، 513 نفر از متصدیان و کارکنان مراکز تهیه و توزیع مواد غذایی در شهر مشهد از لحاظ آگاهی و عملکرد بهداشتی در سه محور بهداشت فردی، ساختمانی و ابزار کار مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادههای این پژوهش از طریق مصاحبه، مشاهده و تکمیل چک لیست جمعآوری گردید. یافتهها: از جمعیت مورد بررسی، 265 نفر (51/6 درصد) دوره آموزشی اصناف را گذرانده و 248 نفر (48/4 درصد) به هیچ وجه در کلاسهای آموزشی اصناف شرکت نکرده بودند. میانگین و انحراف معیار نمرات دانش و عملکرد کلی در گروه آموزشدیده به ترتیب 16/1±68/1 و 10/5±70/8 و در گروه آموزشندیده 15/4±62/6 و 11/6±61/8 درصد بود که از لحاظ آماری اختلاف آنها معنیدار شد (p&le0/05). مقایسه امتیازات آگاهی و عملکردی بین متصدیان دارای گواهینامه معتبر (طی 3 سال اخیر) و متصدیان فاقد گواهینامه معتبر کاهش امتیاز موثری در هیچیک از محورهای آگاهی و عملکردی نشان نداد. نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه نشان داد دورههای آموزشی بهداشت اصناف، میتواند در بهبود آگاهی و عملکرد متصدیان و کارگران مراکز تهیه و توزیع مواد غذایی موثر باشد.
منصور شمسی پور، هما کاشانی، مسعود یونسیان، کاظم ندافی، محمدصادق حسنوند، رضا سعیدی، مهدی هادی، علیرضا مصداقی نیا،
دوره 13، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعه حاضر به منظور ارزیابی جایگاه و روند تغییرات وضعیت بهداشت محیط کشور ایران در مقایسه با کشورهای سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 با استفاده از آخرین گزارش شاخص عملکرد محیط زیست (EPI) در سال 2018 میلادی صورت گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه امتیاز شاخصهای حیطه بهداشت محیط؛ کیفیت هوا (شامل سوختهای جامد خانگی، مواجهه با PM2.5، تخطی مقادیر PM2.5 از مقادیر رهنمودی سازمان جهانی بهداشت)، آب و بهسازی (شامل آب آشامیدنی و بهسازی)، همچنین فلزات سنگین (شامل مواجهه با سرب)، برای کشورهای سند چشم انداز در افق 1404 از آخرین گزارش EPI در سال 2018 استخراج شد. براساس امتیاز هر شاخص در هر کشور رتبه بندی انجام شد و درصد تغییرات امتیاز هر شاخص در آخرین سال در مقایسه با سال مبنا محاسبه گردید و با میانگین درصد تغییرات شاخص در کلیه کشورهای مورد بررسی مقایسه شد.
یافتهها: در حیطه کیفیت هوا، کشور ایران در سال 2016 در رتبه 7ام قرار گرفته است بهطوریکه از لحاظ شاخصهای سوختهای جامد خانگی، مواجهه با PM2.5، و تخطی مقادیر PM2.5 از مقادیر رهنمودی سازمان جهانی بهداشت بهترتیب در رتبه 6ام، 8ام و 9ام در میان کشورهای سند چشم انداز در افق 1404 قرار گرفته است. در حیطه آب و بهسازی، ایران در سال 2005 با داشتن امتیاز 54/4 در رتبه 10ام و در سال 2016 با رشد 7/98 درصد به امتیاز 58/74 ولی رتبه 15ام رسیده است. کشور ایران از لحاظ شاخص مواجهه با سرب در سال 2005 در رتبه 21ام قرار گرفته است. اگرچه این شاخص در سال 2016، رشد 100 درصدی داشته است که این میزان رشد در مقایسه با میانگین رشد همه کشورها (34/47 درصد) بسیار مطلوب است، اما تنها منجر به یک پله ارتقا در رتبه ایران و جایگاه 20ام در مقایسه با سایر کشورهای مورد بررسی شده است.
نتیجهگیری: بهطور کلی، براساس گزارش EPI در سال 2018، کشور ایران در رتبه 6ام در حوزه بهداشت محیط در میان 23 کشور سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 قرار دارد. باید در نظر داشت که درخصوص دادههای خام مورد استفاده در گزارش EPI در سال 2018 و در نتیجه امتیازهای حاصله در شاخصها، عدم قطعیت جدی وجود داشته و میبایست در تفسیر آنها احتیاط لازم بهعمل آید.
افسانه عسکری زاده حقیقی، سمانه ابولی، محمود علی محمدی،
دوره 15، شماره 1 - ( 2-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: آرایشگاه یکی از مهمترین اماکن عمومی حساس برای انجام فعالیتهای زیبایی است که توجه به مسائل بهداشتی (فردی و محیطی) ضروری است و عدم رعایت موازین و شیوه نامههای بهداشتی میتواند تهدیدی برای سلامت جامعه باشد. همچنین سطح آگاهی و نحوه عملکرد کارکنان، میتواند بر مدیریت پسماندهای تولیدی موثر باشد. هدف از این مطالعه بررسی سطح آگاهی آرایشگران درخصوص پسماند تولیدی و نحوه عملکرد آنان در مدیریت پسماند در محدوده جنوب شهر تهران در سال 1400 است.
روش بررسی: این تحقیق بهصورت توصیفی-مقطعی در جامعه آماری آرایشگران مناطق جنوب تهران با نمونه آماری 330 باب آرایشگاه انجام شده است. در این مطالعه از پرسشنامهای استفاده شد که محتوی آن شامل بخشهای؛ اطلاعات دموگرافیک، سطح آگاهی و نحوه عملکرد بود و اطلاعات مورد نظر بعد از مصاحبه با آرایشگران تکمیل شد. دادهها با آزمونهای آماری کولموگروف-اسمیرنوف (Kolmogorov–Smirnov test)، کای اسکوئر (chi-square-X2)، ضریب همبستگی پیرسون (Pearson correlation coefficient)، تی تست تک نمونه (One sample T test) و من-ویتنی (Mann–Whitney) و به کمک نرمافزارSPSS (IBM – v.26) تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: میانگین نمره آگاهی و عملکرد افراد در مدیریت پسماند بهترتیب 43/18 و 48/27 بود و براساس نتایج تحلیل کیفی، نمره آگاهی و عملکرد مطلوب افراد در مدیریت پسماند به ترتیب 53/6 و 72 درصد بود. همچنین 46/6 و 28 درصد از افراد بهترتیب نمرات نامطلوبی در میزان آگاهی و نحوه عملکرد در مدیریت پسماند را کسب نمودند. آگاهی افراد در مورد مدیریت پسماندهای تولیدی در آرایشگاهها با جنسیت، سابقه آموزش بهداشت، سابقه جرایم بهداشتی، تحصیلات و متغیر عملکرد افراد در مورد مدیریت پسماندهای تولیدی در آرایشگاهها با جنسیت و سابقه آموزش بهداشت رابطه معنیداری داشت. برای سایر متغیرهای مورد بررسی با سطح آگاهی و نحوه عملکرد ارتباط معنیداری مشاهده نشد.
نتیجهگیری: آراﻳﺸﮕﺎه از ﺟﻤﻠﻪ ﻣﻜﺎنهایی اﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺑﻬﺪاﺷﺖ ﻣﺤﻴﻂ و ﺑﻬﺴﺎزی آن در ارﺗﻘﺎء ﺳﻄﺢ ﺳﻼﻣﺖ ﺟﺎﻣﻌﻪ و ﻛﻨﺘﺮل ﺑﻴﻤﺎری ﺗﺎﺛﻴﺮﮔﺬار است. ﺑﻲﺗﻮﺟﻬﻲ ﺑﻪ اﻳﻦ ﻣﺴﺎﻟﻪ میتواند ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﮔﺴﺘﺮش اﻧﻮاع ﺑﻴﻤﺎریﻫﺎ گردد. به طور کلی نتایج این مطالعه نشان داد که متغیر سطح آگاهی در نحوه عملکرد آرایشگران درخصوص مدیریت پسماندهای تولیدی موثر است. از طرفی متغیر آموزش بهداشت بر میزان آگاهی و نحوه عملکرد آرایشگران در این زمینه موثر بوده، لذا بایستی به این متغیرها توجه ویژه نمود.
محسن انصاری، مهدی فرزادکیا،
دوره 15، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه و با شیوع بیماری کووید-19 در سراسر جهان، مسئله جنبههای بهداشتی در مدیریت پسماند شهری، بویژه بازیافت، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. لذا هدف از انجام این پژوهش بررسی آگاهی، نگرش و عملکرد کارگران یکی از مراکز بازیافت پسماند کلانشهر تهران درخصوص جنبههای بهداشتی در زمان شیوع کووید-19 است.
روش بررسی: این بررسی یک مطالعه توصیفی-تحلیلی از نوع مقطعی بوده و جامعه مورد پژوهش تمامی کارگران شاغل در یکی از مراکز بازیافت شهرداری تهران بود. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته دارای روایی و پایایی معتبر در چهار بخش جمعیت شناختی، آگاهی، نگرش و عملکرد این کارگران در مورد شیوع کووید-19 بود.
یافتهها: یافتههای این مطالعه نشان داد بیشترین تعداد کارگران شاغل در این مرکز در گروه سنی 20 تا 40 سال (60 درصد) بودند. سطح آگاهی در میان کارگران حدود 80 درصد و عدم آگاهی 20 درصد بود. میزان سطوح نگرش کارگران حدود 79/71 درصد بصورت نگرش مثبت، نگرش منفی 14/56 درصد و عدم نگرش 5/72 درصد بود. سطح عملکرد مثبت در میان کارگران حدود 67/42 درصد و عملکرد منفی 32/57 درصد بود.
نتیجه گیری: نتایج این تحقیق روشن ساخت جهت توفیق هرچه بیشتر برنامههای مدیریت پسماند در مراکز بازیافت، مدیران شهری پسماند بایستی توجه بیشتری بر جنبههای آموزشی خصوصا از طریق تمرکز بر برنامهها و تدوین و مناسبسازی آنها برای گروه سنی مختلف، بویژه 20 تا 40 سال، داشته باشند.
مبینا نادم سورکی، فاطمه نجات زاده، فتح اله غلامی بروجنی،
دوره 15، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر ارزیابی سطح آگاهی، نگرش و رفتار زیست محیطی شهروندان استان مازندران در سال 1400 بوده است.
روش بررسی: در یک مطالعه توصیفی به ارزیابی سطح آگاهی، نگرش و رفتارهای زیست محیطی شهروندان استان مازندران پرداخته شد. جامعه آماری تحقیق (384 نفر) به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور جمع آوری دادهها از یک پرسشنامه که پایایی آن در مطالعه مرزبان مشخص شده بود استفاده شد. دادههای جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS 21 مورد تحلیل قرار گرفتند. با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، رابطه میان میزان آگاهی و عملکرد زیست محیطی تحلیل شد.
یافتهها: از بین 384 نفر از شرکت کنندگان فقط 135 نفر به تمام سوالات پاسخ کافی داده بودند. نتایج مطالعه نشان داد، علیرغم آگاهی متوسط شهروندان، رفتار زیست محیطی در سطح خوبی قرار دارد. میانگین نمره آگاهی، نگرش و رفتار زیست محیطی به ترتیب برابر با 2/06±5/93، 9/30±47/67، 12/69±58/70 بوده و بیشترین منبع کسب اطلاعات زیست محیطی تلویزیون (46/7 درصد) و محاورات اجتماعی (19/3 درصد) بود. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان میدهد بین آگاهی و عملکرد زیست محیطی شهروندان ارتباط معنیداری وجود داشت (0/05p<).
نتیجهگیری: با وجود آگاهی متوسط شهروندان، رفتار زیست محیطی آنها در سطح خوبی قرار داشت ولی طبق گزارشات متعدد، شاخصهای زیست محیطی استان در شرایط مناسبی نیست و بیانگر این است که احتمالا ساز و کارها و عوامل دیگری مانند سیاستگذاریهای زیست محیطی و عوامل اقتصادی نیز بر عملکرد زیست محیطی افراد اثرگذار است که بایستی مورد بررسی قرار گیرند.
انسیه نوروزی، فریده فتحی نژاد، فاطمه سلمانی، پریسا صدیق آرا، طیبه زینلی،
دوره 16، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه ارزیابی تفاوت دانش، نگرش و عملکرد از جنبه بهداشت و ایمنی مواد غذایی بین افراد جامعه با و بدون سابقه ابتلا به کووید-۱۹ است.
روش بررسی: مطالعه توصیفی-تحلیلی با استفاده از پرسشنامه آنلاین استاندارد بر روی 712 نفر از شهریور تا مهر ماه 1400 انجام شد. پرسشنامه در چهار بخش که بخش اول شامل اطلاعات دموگرافیک، بخش دوم شامل 7 سوال در ارتباط با دانش شرکتکنندگان در مورد بهداشت و ایمنی مواد غذایی، بخش سوم شامل 10 سوال درباره نگرش و بخش چهارم 10 سوال مربوط به عملکرد بهداشتی شرکت کنندگان استفاده شد. از مدل رگرسیون خطی چندگانه برای تعیین بهترین پیش بینی کنندههای دانش، نگرش و عملکرد استفاده شد. سطح معنیداری p <0/05 در نظر گرفته شد.
یافتهها: افراد دارای سابقه ابتلا 271 (43 درصد) و افراد بدون سابقه ابتلا 361 (57 درصد) نفر بودند. فاکتورهای جمعیت شناختی در بین افراد با و بدون سابقه ابتلا تفاوت معنیداری نداشت. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که دانش (0/05p=) و عملکرد افراد (0/002p=) در ارتباط با بهداشت و ایمنی موادغذایی با سابقه ابتلا به کرونا ارتباط معنیداری دارد. اما نگرش افراد متاثر از سابقه ابتلا به کرونا نبود (0/17p=). مهمترین پیش بینی کننده عملکرد نگرش بود (0/001p<).
نتیجهگیری: میتوان گفت که ابتلا به کرونا باعث افزایش دانش و بهبود عملکرد مردم در ارتباط با اصول بهداشت و ایمنی موادغذایی در طول همه گیری کووید-19 شده و در نتیجه شرایط بهداشتی بهبود یافته است.
سمانه دهقان، محمد علی ززولی، ابوالفضل حسین نتاج، معصومه شیخی، علی کوهی،
دوره 16، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه بازیافت یکی از راههای نجات بشر از انبوه پسماندهایی است که تولید میکند و تفکیک پسماند از مبدأ اولین و مهمترین حلقه در بحث بازیافت پسماندهای شهری است. از آنجایی که لازمه و اساس بازیافت مشارکت مردم در طرحهای تفکیک از مبدأ است، لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی آگاهی، نگرش و عملکرد مردم استان مازندران در مورد تفکیک از مبدأ پسماندهای خانگی در سال 1400 انجام شد.
روش بررسی: مطالعه حاضر توصیفی-تحلیلی و از نوع مقطعی بوده و ابزار مورد استفاده در آن، پرسشنامهای محققساخته شامل سه حیطه آگاهی، نگرش و عملکرد بوده که لینک آن به صورت آنلاین در اختیار افراد واجد شرایط قرار گرفت. روایی محتوای کیفی این پرسشنامه توسط ۸ نفر از متخصصین بهداشت محیط به تایید رسید. پایایی ابزار نیز از طریق روش بازآزمایی برآورد گردید. بعلاوه مقادیر ضریب آلفای کرونباخ برای سه حیطه آگاهی، نگرش و عملکرد محاسبه گردید. در ادامه، نمونهها بر اساس روش نمونهگیری در دسترس و از طریق توزیع لینک پرسشنامه بصورت آنلاین در گروههای مجازی انتخاب شدند. برای مقایسه میانگین نمرات در سطوح متغیرها از آزمون آنالیز واریانس، جهت بررسی ارتباط بین نمره ابعاد آگاهی، نگرش و عملکرد از آزمون همبستگی پیرسن و برای بررسی تاثیر متغیرهای مستقل بر نمرات ابعاد از رگرسیون خطی استفاده شد. در نهایت داده ها با استفاده از نرمافزار SPSS ورژن 22 مورد آنالیز قرار گرفتند.
یافتهها: برای کل جمعیت مورد مطالعه (305 نفر)، محدوده و میانگین نمره آگاهی به ترتیب برابر با 6-0 و 1/18±5/03، محدوده و میانگین نمره نگرش به ترتیب برابر با 85-17 و 9/45±61/01 و محدوده و میانگین نمره عملکرد به ترتیب برابر با 30-6 و 5/19±11/43 بوده است. همچنین همبستگی معناداری بین میانگین نمرات ابعاد آگاهی و نگرش (ضریب همبستگی=0/70)، آگاهی و عملکرد (ضریب همبستگی=0/68) و نگرش و عملکرد (ضریب همبستگی=0/63) وجود داشته است.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه که با هدف سنجش دانش، نگرش و عملکرد مردم استان مازندران در مورد تفکیک پسماند خانگی از مبدأ و بازیافت پسماند و با نظرسنجی از 305 خانوار در این استان به صورت آنلاین انجام شد نشان داد که اگرچه عموم مردم از آگاهی و نگرش مناسبی در ارتباط با اهمیت تفکیک و بازیافت پسماند جامد برخوردار بودهاند، اما در طرحهای تفکیک از مبدأ مشارکت چندانی نداشته اند. لذا بهمنظور افزایش سطح عملکرد افراد، تدوین برنامههای تشویقی در زمینه تفکیک از مبدأ شامل اهدای جوایز یا اعمال تخفیف در عوارض پسماند ملک و همینطور در اختیار قرار دادن ظروف مناسب تفکیک پسماند به خانوارها به صورت رایگان توسط شهرداری جهت تشویق به تفکیک پسماند پیشنهاد میگردد.