جستجو در مقالات منتشر شده


8 نتیجه برای فاضلاب شهری

مجید مسچی نظامی، حسین گنجی دوست، نادر مختارانی، بیتا آیتی،
دوره 3، شماره 4 - ( 10-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به این که لجن تولید شده در تصفیه ­خانه ­ها یکی از مشکلات عمده در زمینه محیط زیست است، کاهش حجم لجن تولیدی در اثر تشکیل پلیمر از اهداف این تحقیق بود.
روش بررسی: از یک راکتور SBR (هوازی ـ بی­&thinspهوازی) به حجم 10 لیتر جهت سازگاری میکروارگانیسم&thinsp­ها و از یک راکتور تولید پلیمر (PPR) به حجم 5/1 لیتر جهت تولید پلیمر استفاده شد. خوراک این سیستم از فاضلاب شهری به همراه غلظت­ های مختلف اسیدهای چرب فرار (استات و پروپیونات سدیم) تامین گشت و زمان ­های ماند سلولی 5، 7 و 10 روز در میزان تولید پلیمر بررسی شد.
یافته&thinsp­ها: زمان ماند سلولی 5 روز با اختلاف کمی از دو زمان دیگر پلیمر بیشتری تولید کرد و استات با غلظت  mg/L 3000 در راکتور تولید پلیمر بیش ترین راندمان تولید PHA یعنی 25 درصد وزن خشک سلول را نتیجه داد.
نتیجه گیری: تولید پلیمر از لجن فعال باعث کاهش حجم لجن شد که بیش ترین میزان کاهش حجم لجن با اعمال شرایط بهینه حاصل در روند تحقیق 19 درصد بود.


مهدی هادی، رضا شکوهی، امیرمرتضی ابراهیم زاده نامور، مهرداد کریمی، مهری سلیمانی امین آباد،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: استفاده گسترده از آنتی بیوتیک ها و ورود آنها به فاضلاب های پذیرنده منجر به افزایش باکتری های مقاوم به آنتی بیوتیک ها شده که اثرات منفی بر درمان عفونت های باکتریایی دارد. مقاومت آنتی بیوتیکی باکتری های اشریشیا کلی، کلبسیلا پنومونیه و سودوموناس آئروجینوزا در فاضلاب های شهری و بیمارستانی نسبت به آنتی بیوتیک های کلرامفنیکل، سیپروفلوکساسین، تری متوپریم سولفامتوکسازول، جنتامایسین، سفتیزوکسیم، نالیدیکسیک اسید، سفتازیدیم و سفالکسین مورد مطالعه قرار گرفت.
روش بررسی: طی یک مطالعه توصیفی مقطعی به دنبال جداسازی باکتری ها از فاضلاب بیمارستانی و شهری با استفاده از تکنیک های میکروبشناسی، حساسیت آنها با تکنیک استاندارد انتشار دیسک و تفسیر ناحیه انتشار با چارت کربی- بوئر، سنجیده شد. اختلاف آماری بین مقاومت آنتی بیوتیکی در فاضلاب شهری و بیمارستانی با استفاده از تست ناپارامتریک Mann-Whitney مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: درصد مقاومت باکتری اشریشیا کولای نسبت به آنتی بیوتیک ها بین 81/1% تا 02/51% تعیین شد که نسبت به سودوموناس آئروجینوزا (بین 57/3% تا 76/61%) و کلبسیلا پنومونیه (بین 45/6% تا 831/9%) کمتر است. باکتری کلبسیلا پنومونیه بیشترین مقاومت را در مقایسه با بقیه نشان داد. باکتری های اشریشیا کلی، کلبسیلا پنومونیه و سودوموناس آئروجینوزا به ترتیب بیشترین مقاومت را نسبت به سفتازیدیم ، تری متوپریم سولفامتوکسازول و سفالکسین نشان دادند. مشخص شد که میزان بروز مقاومت دارویی در فاضلاب بیمارستانی بیشتر از فاضلاب های شهری است.
نتیجه گیری: با دسترسی آسان به آنتی بیوتیک ها و استفاده بی رویه آنها طیف وسیعی از آنها به فاضلاب ها راه یافته و از توانایی آنها در درمان عفونت های باکتریایی کاسته شده است.  بالاتر بودن غلظت و تنوع آنتی بیوتیک ها در فاضلاب های بیمارستانی در مقایسه با شهری منجر به افزایش انتقال عوامل مقاوم بین باکتری ها شده و مقاومت چندگانه تسریع می گردد.


مهدی کارگر، امیرحسین محوی،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: در تصفیه بیولوژیکی فاضلاب مقدار بسیار زیادی لجن تولید می‌شود که بسیار فسادپذیر است. بنابراین جهت دفع و استفاده ایمن باید تثبیت شود. با توجه به زمان ماند زیاد و مشکلات آبگیری لجن در هاضم‌ها  نیاز به کاربرد روش‌هایی جهت کاهش زمان و رفع محدودیت‌ها و در نتیجه کم کردن هزینه‌های بهره‌برداری و نگه‌داری است. امواج اولتراسونیک به دلیل افزایش دادن فعالیت آنزیم‌ها می‌تواند زمان مرحله هیدرولیز که عامل محدودکننده در هاضم‌هاست، را کم کند در نتیجه باعث کاهش زمان ماند شود. در نتیجه این تحقیق با هدف بهبود فرایند هضم و آبگیری توسط امواج اولتراسونیک در لجن هاضم‌های بی هوازی و هضم سریع‌تر لجن و کم کردن هزینه‌ها طراحی گردیده است.
روش بررسی: این بررسی یک مطالعه توصیفی تحلیلی و روش آن به صورت مقطعی بوده که  نمونه‌های هاضم هوازی، از ورودی هاضم تصفیه خانه شهرک غرب تهران و نمونه‌های هاضم بی‌هوازی، از لجن ورودی هاضم بی‌هوازی تصفیه‌خانه جنوب تهران طی چهار ماه از تیر لغایت مهر 1389جهت انجام مطالعه به صورت نمونه منفرد و تصادفی برداشت شد. تعداد نمونه‌ها 20 نمونه از هر نوع هاضم بوده و هر هفته دو نمونه از هر هاضم گرفته شد. نمونه‌های لجن  به آزمایشگاه شیمی دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران منتقل شده و مورد بررسی قرار گرفتند. از دو فرکانس 35 و 131 کیلوهرتز امواج اولتراسونیک استفاده شد. هرکدام از نمونه‌های لجن با چهار مدت زمان مختلف شامل 15، 30، 60 و 90 دقیقه در معرض هر کدام از امواج اولتراسونیک قرار گرفتند. آزمایش‌های کل جامدات، جامدات فرار، pH، دما، CODکل ، COD محلول و جامدات قابل ته‌نشینی انجام شد. راکتور مورد استفاده به صورت ناپیوسته دارای حجم 300 میلی‌لیتر بود.
یافته ها: نتایج این بررسی نشان داد که کاربرد امواج اولتراسونیک باعث افزایش میزان اکسی‍ژن مورد نیاز شیمیایی کل و محلول و دما شده و  باعث کاهش جامدات فرار، pH و جامدات قابل ته‌نشینی می شود. کاربرد امواج اولتراسونیک در فرکانس 131 کیلوهرتز جهت کاهش جامدات فرار و افزایش قابلیت آبگیری لجن موثرتر از فرکانس 35 کیلوهرتز است و بیشترین کارایی را در مدت زمان 30 دقیقه و فرکانس 131 کیلوهرتز داشته است. همچنین کاهش جامدات فرار و آبگیری در نمونه‌های هاضم بی‌هوازی بیشتر از هاضم هوازی بوده است.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که کاربرد امواج اولتراسونیک با کاهش میزان جامدات فرار به هضم لجن کمک می‌کند و همچنین با کاهش زمان جامدات قابل ته‌نشینی، در  افزایش قابلیت آبگیری موثر است. بنابراین به عنوان یک گزینه در کمک کردن به تصفیه لجن می تواند مورد توجه قرار گیرد.


محمد آقانژاد، غلامرضا موسوی،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: راکتور بافل‌دار بی‌هوازی با توجه به مزایایی مانند هزینه ساخت و راهبری کمتر نسبت به روش‌های هوازی تصفیه فاضلاب بویژه برای جوامع کوچک مورد توجه است. با وجود این، نیاز است این سامانه برای ارتقا و غلبه بر محدودیت‌هایش مطالعه گردد. هدف اصلی این تحقیق بررسی کارایی راکتورهای بافل‌دار بی‌هوازی با بستر مدیای ثابت (FABR) و چرخان (RABR) در مقیاس آزمایشگاهی و شرایط میدانی برای تصفیه فاضلاب شهری و تعیین عملکرد هرکدام با توجه به تامین استانداردهای دفع پساب است.

روش بررسی: این مطالعه در تصفیه‌خانه فاضلاب شهر خوی انجام گردید. راکتور FABR به مدت 267 روز با زمان‌ ماند هیدرولیکی h 48-18 و راکتور  RABRبه مدت 90 روز با چرخش بستر مدیای rpm 10-50 راهبری شد. تغذیه راکتورها به‌صورت درخط از کانال فاضلاب بود. از ورودی و خروجی سامانه‌ها نمونه‌برداری ترکیبی 24 ساعته به تعداد 224 بار انجام و پارامترهای COD, BOD, TSS, VSS, TKN, TP اندازه‌گیری گردید.

یافته‌ها: راه‌اندازی راکتور 107 روز طول کشید. خروجی راکتور FABR در زمان ماند h 48-18 به ترتیب حذف 93-80 درصد COD، 21-10 درصد TKN و 30-21 درصد فسفات بود و در همه شرایط به استاندارد خروجی TSS و با HRT بهینه h 36 به استاندارد خروجی COD و BOD رسید. RABR در زمان ماند h 24 و دور rpm 50 به این استانداردها رسید ولی در هیچکدام از زمان های ماند نتوانست استاندارد خروجی مواد مغذی را تامین کند.

نتیجه‌گیری: FABR سامانه مناسبی برای تصفیه فاضلاب شهری هست اما با توجه به حذف ناکافی مواد مغذی ضروری است، پساب خروجی آن با یک روش هوازی تصفیه تکمیلی گردد و یا با توجه به مفید بودن خروجی راکتور در آبیاری زمین‌هایی با خاک کشاورزی فقیر بصورت زیرسطحی مورد استفاده قرار گیرد.


رضا براتی رشوانلو، مهدی فرزاد کیا،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: تجزیه لجن با امواج اولتراسونیک، به‌عنوان یک روش پیش تصفیه قبل از فرایند تثبیت و آبگیری است که باعث تغییر در ویژگی‌های فیزیکی و شیمیایی آنها می‌شود. هدف اصلی از این تحقیق بررسی کارایی امواج اولتراسونیک در بهبود فرایندهای هیدرولیز، تثبیت و آبگیری لجن فعال خام فاضلاب شهری است.
روش بررسی: از لجن فعال برگشتی به حوض هوادهی، نمونه‌برداری انجام گردید و آمایش فیزیکی با هدایت امواج اولتراسونیک با فرکانس‌های 20 و  kHz40 در زمان‌های 0/5، 3، 5، 10، 15، 30 و min 60 انجام گرفت. در ادامه بهبود فرایندهای هیدرولیز، تثبیت و آبگیری نمونه‌ها با انجام آزمایشاتی نظیر:TS ،TSS ، CST، SRF، VS، nVS، VSssو VSSOL مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: VS SOL درفرکانس kHz 20 در زمان min 15 به میزان 73 درصد افزایش داشت و VS SOL در فرکانس kHz 40 در زمان  min10 به میزان 100 درصد افزایش داشت. درصد کاهش VS در فرکانس kHz 20 از زمان  min15 شروع و در min 60  به 18 درصد رسید. کاهش این شاخص در فرکانس kHz 40 در زمان min 10 شروع و تاmin  60 به میزان 24 درصد رسید. مقاومت ویژه لجن در دو فرکانس 20 و kHz 40 در زمان تماس min 1 به ترتیب 25 و 20 درصد کاهش داشت و زمان مکش موئینه در دو فرکانس 20 و  kHz40 در زمان  تماس min 1 به ترتیب کاهش 28 و 21 درصد را نشان داد.
نتیجه‌گیری: بهترین کارایی هیدرولیز جامدات آلی لجن خام بیولوژیکی در زمان  min10 با فرکانس kHz 40 به‌دست آمد. بیشترین راندمان تثبیت لجن در فرکانس kHz 40 در زمان min 60 بدست آمد. بهترین شرایط آبگیری لجن در فرکانس kHz 20 در زمان تماس min 1 حاصل گردید.

محسن انصاری، مهدی فرزادکیا،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به سالانه حدود 900000 هزار مرگ ناشی از بیماری ­های اسهالی به‌دلیل آلودگی آب در جهان، سازمان بهداشت جهانی تاکید نموده تا کشورها با ارتقا سیستم­ های تصفیه فاضلاب این نرخ را کاهش دهند. لذا هدف از انجام این پژوهش بررسی کارایی سپتیک تانک اصلاحی بر مبنای با جریان رو به بالا در تصفیه فاضلاب سنتتیک است.
روش ­بررسی: در این مطالعه تجربی یک راکتور سپتیک تانک متعارف و یک راکتور سپتیک تانک اصلاحی بر مبنای با جریان رو به بالا طراحی، ساخته و بهره­ برداری شدند. جهت راه ­اندازی این سیستم‌ها، از فاضلاب خام شهری و جهت بهره­ برداری از آنها، از فاضلاب سنتتیک استفاده شد. شاخص­ های عمده کارایی سپتیک تانک ­ها شامل: میزان جامدات فرار (VS)، جامدات معلق فرار (VSS)، کل جامدات معلق (TSS) و میزان اکسیژن مورد نیاز شیمیایی (COD) با 3 بار تکرار در هر دو راکتور مطالعه و در زمان­ های ماند هیدرولیکی (HRT) 24، 48، و h 72 مورد اندازه­ گیری قرار گرفتند. نتایج مطالعه در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته­ ها: میانگین حذف TSS، VS، VSS و COD به‌ترتیب برای راکتور متعارف برابر است با 55/07، 27/36، 30/82 و 55/52 درصد در h 24 و برای راکتور اصلاح شده با جریان رو به بالا در HRT، h 24 به‌ترتیب برابر 66/57، 34/05 ،38/47 و 65/57 درصد بود.
نتیجه­ گیری‌: با تغییر جریان هیدرولیکی به‌صورت رو به بالا و ایجاد شکل استوانه ­ای در سپتیک تانک­ های متداول، کارایی سپتیک تانک متعارف در تصفیه فاضلاب شهری ارتقا یافته و بار آلودگی پساب کاهش می­ یابد.
رضا براتی رشوانلو، مهدی فرزادکیا، عباسعلی مصرزاده،
دوره 14، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: هیدرولیز چربی، روغن و گریس با امواج اولتراسونیک، به‌عنوان یک روش پیش تصفیه قبل از فرایند هضم بی‌هوازی است که باعث تغییر در ویژگی‌های فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی آنها می‌شود. هدف اصلی از این تحقیق، بررسی کارایی امواج اولتراسونیک جهت بهبود فرایند هیدرولیز و استفاده به‌عنوان سوبسترای کمکی جهت افزایش کارایی فرایند هضم بی‌هوازی به همراه لجن فاضلاب شهری است.
روش بررسی: در این مطالعه از چربی و روغن واحد چربی‌گیر نمونه برداری و آمایش فیزیکی با هدایت امواج اولتراسونیک با فرکانس‌kHz  20 با دانسیته جریان W/mL 0/14- 0/012 و در زمان‌های  min12-0 انجام گرفت. تاثیر سوبسترای کمکی بر کارایی هاضم بی‌هوازی در بارگذاری مختلف 10، 20 و 40 درصد MSS/FOG: (municipal sewage sludge/Fat, Oil and Grease) مورد بررسی قرار گرفت. ارزیابی فرایند پیش تصفیه با انجام آزمایشاتی نظیر SCOD (soluble chemical oxygen demand) و فعالیت آنزیم لیپاز و فرایند هضم بی‌هوازی همزمان با اندازه گیری TS، VS، VA (volatile acidity)، قلیائیت، میزان بیوگاز تولیدی و درصد متان بیوگاز مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد که بیشترین افزایش در فعالیت آنزیم لیپاز تحت تاثیر اولتراسونیک با قدرت W/mL0/1 در زمان min 8 به‌دست آمد. بارگذاری با نسبت 10، 20 و40 درصد FOG/MSS: به‌ترتیب منجر به افزایش 55، 66 و 64 درصد تولید متان نسبت به نمونه شاهد شد. بارگذاری بالاتر از 40 درصد FOG/MSS: باعث محدودیت در فرایند هضم همزمان گردید.
نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد پیش تصفیه امواج اولتراسونیک با قدرت و زمان بهینه می‌تواند ضمن افزایش فعالیت آنزیم لیپاز، هیدرولیز TFOG را بهبود بخشد و همچنین استفاده از آن به‌عنوان سوبسترا کمکی می‌تواند عملکرد هضم را بهبود بخشد و هضم با ثبات‌تری ایجاد کند.

عباسعلی مصرزاده، غلامرضا نبی بیدهندی، ناصر مهردادی، محمدجواد امیری،
دوره 17، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: غلظت بالای هیدروژن سولفوره بیوگاز، یک مشکل اساسی در ارتباط با هضم بی هوازی زائدات غنی از سولفات است که  باعث اختلال در عملکرد فرایندی و کاهش عمر تأسیسات می شود. استفاده از روش های فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی جهت کاهش H2Sبیوگاز به دلیل تولید زیاد لجن و هزینه بالای بهره برداری محدود است. فرایند هوازی جزئی یک روش جایگزین برای سولفورزدایی مستقیم از بیوگاز است.
روش بررسی: در این مطالعه ابتدا مشخصات لجن تصفیه خانه تعیین شد. در ادامه تأثیر بارگذاری سولفات (200، 500 و mg/L 700) بر افزایشH2S  بیوگاز و کارایی هاضم بی هوازی بدست آمد. سپس تأثیر هوادهی جزئی (1/04، 0/88، NL/day 1/34) بر کاهشH2S  بیوگاز مشخص و شاخص های کنترلی فرایند از جملهORP  و pH مورد ارزیابی قرار گرفت. نهایتاً در شرایط بهینه، حجم بیوگاز و درصد CH4 وCO2  بیوگاز تعیین شد.
یافته‌ها: حجم بیوگاز تولیدی در بارگذاری mg/L 200 و نمونه شاهد تفاوت معنی داری نداشت ولیکن در بارگذاری mg/L 500 و 700 کاهش و به 4103 و mL 3929 رسید. S2 Hبیوگاز در نمونه شاهد و بارگذاری 200، 500 و mg/L 700 به ترتیب 0/35، 0/46، 2/4، 1/8 درصد بود. تحت تأثیر هوادهی جزئی با نرخ 0/88، 1/04، NL/day 1/34 مقدار H2S بیوگاز به ترتیب 1/95، 0/9، 0/4 و 0/1 درصد حجمی بیوگاز است. pH راکتور در بازه 7/2 تا 7/4 وORP  در حدود 281- تا  mV 291- تغییر داشت. بر اساس شاخص آماریANOVA  تفاوت معنی داری بین میانگین تولید روزانه بیوگاز تحت تأثیرهوادهی با نرخ 0/88 و NL/day 1/04 وجود نداشت ولیکن هوادهی با نرخNL/day  1/34 منجر به کاهش تولید بیوگاز شد.
نتیجه‌گیری: بـراسـاس یافته هـای ایـن پژوهـش هوادهی جزئی با نرخ NL/day 1/04 به دلیل کارایی مناسب در حذفH2S  و همچنین هوای اضافی کمتر در بیوگاز، گزینه ای مناسب جهت سولفورزدایی از لجن فاضلاب شهری غنی از سولفات است.
 


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به سلامت و محیط زیست می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb