جستجو در مقالات منتشر شده


28 نتیجه برای فرایند

محمد آقانژاد، علیرضا مصداقی نیا، فروغ واعظی،
دوره 2، شماره 1 - ( 4-1388 )
چکیده

سابقه وهدف: امروزه برای حذف استاندارد مواد مغذی از فاضلاب از روش های اصلاح شده لجن فعال موسوم به روش های پیشرفته حذف فسفر استفاده می شود که یکی از مناسب ترین آنها روش بی هوازی-هوازی است. هدف از این تحقیق بررسی ورفع مشکلات موجود تصفیه خانه فاضلاب بهداشتی نیروگاه خوی وبهینه سازی حذف فسفردرآن است.
روش بررسی: این تحقیق در مقیاس کامل روی تصفیه خانه فاضلاب بهداشتی نیروگاه خوی انجام گرفت. این تصفیه خانه که با فرایند هوادهی گسترده طراحی و بهره برداری می شد دارای مشکلاتی بود، لذا در مرحله اول ضمن بررسی کارایی کلی آن، مشکلات و علل آنها بررسی گردید. در مرحله دوم با انجام اصلاحات بهره برداری ضمن رفع مشکلات موجود کارایی کلی تصفیه خانه بررسی گردید. درمرحله سوم سیستم موجود به فرایند بی هوازی-هوازی تبدیل گردید وسیستم جدید با تغییر متغیرهایی چون زمان تماس بی هوازی، میزان غذا به میکروارگانیسم، میزان لجن دفعی و زمان ماند سلولی مورد آزمون قرار گرفت.
یافته ها: درمرحله اول مهم ترین مشکل، بالا بودن غلظت پارامترهای مهم مانندBOD،TSSو فسفر از حدود مجاز تخلیه، رشد بیش ازحد جلبک در قسمت های مختلف تصفیه خانه و آبراه پذیرنده پساب تعیین گردید. دلیل بالابودن فسفر پساب خروجی نیز آزاد شدن مجدد فسفر از لجن تشخیص داده شد. در مرحله دوم با اصلاح شرایط بهره برداری کارایی حذف فسفر از50 به      62 در صد رسید. در مرحله سوم نیز در نهایت میزان حذف فسفر به82 درصد رسید و مناسب ترین زمان تماس بی هوازی  3 الی 4ساعت، زمان ماند سلولی 3 روز و نسبت غذا به میکروارگانیسم 12/0  تعیین گردید که بیشترین تاثیر را کاهش زمان ماند سلولی داشته است.
نتیجه گیری: با تنظیم عوامل بهره برداری مانند زمان ماند سلولی، میزان لجن برگشتی ونحوه پردازش لجن در تصفیه خانه های فاضلاب می توان ضمن حفظ کارایی کلی آنها میزان حذف فسفر را افزایش داد که در مورد این تصفیه خانه این امر به میزان 12درصد بود.درتصفیه فاضلاب،مخصوصا برای حذف فسفر فرایند بی هوازی-هوازی مناسب تراست همچنان که در این طرح تاثیر آن در افزایش میزان حذف فسفر  20 درصد بود


رضا شکوهی، امیرحسین محوی، ضیاءالدین بنیادی،
دوره 3، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: سیانید یک ماده بسیار سمی است که بطور معمول  از ترکیبات معمول در فاضلاب صنایع متعددی از جمله آبکاری، استخراج معدن فلزات، فلزکاری و تمیزکاری فلزات وجود دارد. ورود این ماده به محیط زیست مخاطرات بهداشتی زیادی را به همراه دارد. هدف از انجام این مطالعه مقایسه کارایی فناوری سونوشیمیایی و فتوسونوشیمیایی جهت حذف سیانید از محیط آبی می باشد.
روش بررسی: در این مطالعه از یک دستگاه مولد امواج فراصوت با توان 500 وات در دو فرکانس 35 و 130 کیلوهرتز و یک لامپ 125 وات جیوه ای با فشار کم استفاده شده است. غلظت سیانید در تمام آزمایشات 5/2 تا 75 میلی گرم در لیتر بوده است. در این تحقیق اثر فاکتورهای pH محیط آبی، غلظت اولیه سیانید و مدت زمان فرایند بر کارایی حذف مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که ماکزیمم کارآیی حذف سیانید در فناوری سونوشیمیایی (فرکانس 130 کیلوهرتز، زمان تماس 90 دقیقه، pH=11 و با غلظت 5/2 میلی گرم بر لیتر سیانید) به 71% رسیده است در حالیکه در شرایط مشابه با فناوری فتوسونوشیمیایی کارایی حذف به 74% رسیده است.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که کارایی فرایند فتوسونیک جهت حذف سیانید از محیط آبی بیشتر از فرایند سونوشیمیایی است. ضمناً راندمان حذف سیانید توسط هر دو فرایند با pH، فرکانس و زمان ماند رابطه مستقیم و با غلظت سیانید رابطه عکس دارد.


افشین ملکی،
دوره 3، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: رنگزاهای آزو به عنوان دسته ای از رنگزاها، کاربردهای گوناگونی در صنایع مختلف دارند که پتانسیل جهش زایی و سرطان زایی برخی از این نوع رنگزاها معلوم شده است. این مطالعه به منظور بررسی میزان تجزیه رنگزای راکتیو قرمز 198 توسط فرایند های فتولیز، التراسونولیز، فتولیز ـ پراکسید هیدروژن و التراسونولیزـ پراکسید هیدروژن انجام شد.
روش بررسی: فرایند فتولیز با استفاده از یک فتوراکتور مجهز شده به یک لامپ کم فشار بخار جیوه (طول موج کوتاه) و با توان 55 وات و فرایند التراسونولیز توسط یک سونوراکتور مجهز شده به یک مبدل صفحه ای 42 کیلو هرتز با توان 170 وات در مقیاس آزمایشگاهی با تاکید بر اثرات انواع پارامترهای موثر بر روی روند رنگبری و راندمان تخریب رنگ انجام گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که راندمان حذف رنگزا توسط فرایندهای التراسونولیز و التراسونولیزـ پراکسید هیدروژن بسیار کم و قابل صرف نظر است. تقریبا حذف کامل رنگزای راکتیو قرمز 198  با غلظت اولیه 20 میلی گرم در لیتر در فرایند فتولیز ـ پراکسید هیدروژن بعد از مدت زمان 10 دقیقه بدست آمد. همچنین مشخص شد که pH پایین و غلظت کمتر رنگزا برای تجزیه مناسب تر است و هر گونه افزایش در غلظت اولیه رنگزا منجر به کاهش سرعت تخریب می شود. هم چنین نتایج حاصل نشان داد که ثابت های سینتیکی فرایندهای التراسونولیز و فتولیز به ترتیب از درجه اول کاذب و درجه اول پیروی می نمابد.
نتیجه گیری: فرایند فتولیز ـ  پراکسید هیدروژن در خصوص تجزیه رنگ نسبت به سایر فرایندها بسیار موثر تر عمل می کند و سرعت واکنش نسبت به پارامترهای بهره برداری حساس بوده و با افزایش دز پراکسید هیدروژن تا غلظت 15 میلی مول افزایش می یابد.


محمدهادی دهقانی، سیمین ناصری، منصور قادرپوری، امیرحسین محوی، رامین نبی زاده نودهی،
دوره 3، شماره 4 - ( 10-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: سورفکتانت ها یکی از بزرگ ترین زنوبیوتیک های موجود در فاضلاب های شهری و صنعتی هستند. طی یک دهه گذشته مقادیر زیادی از سورفکتانت ها به علت افزایش استفاده از دترجنت های مصنوعی در مصارف صنعتی و خانگی وارد محیط زیست شده است. در این تحقیق پتانسیل حذف آلکیل بنزن سولفونات خطی از محلول سنتتیک با فرایند اکسیداسیون پیشرفته   UV/H2O2 مورد بررسی قرار گرفته است.
روش بررسی: در این مطالعه برای تعیین مقدار دترجنت های آنیونی از روش متیلن بلو و برای اندازه گیری میزان جذب از دستگاه فتومتر در طول موج 652 نانومتر استفاده گردید. برای بررسی کارایی فرایند از متغیرهای غلظت پراکسید هیدروژن، غلظت اولیه دترجنت، pH و مدت زمان تابش استفاده گردید و پتانسیل استفاده از فرایند برای تجزیه آلکیل بنزن سولفونات خطی با آزمون رگرسیون خطی چندگانه آنالیز گردید.
یافته ها: راندمان تابش فرابنفش به تنهایی در حذف دترجنت در مدت زمان 20 دقیقه و در8=pH برای غلظت های دترجنت 50 میلی گرم در لیتر برابر 88/38 درصد می باشد.  نتایج این آزمایش ها نشان داد که پراکسید هیدروژن در مدت زمان های 10، 20 و 30 دقیقه هیچ تاثیری بر روی محلول دترجنت تهیه شده نداشته است. کارایی فرایند ترکیبی در مدت زمان های 10، 20 و 30 دقیقه به ترتیب برابر 2/86، 90 و 5/96 درصد بوده است.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد که کارایی تابش فرابنفش و پراکسید هیدروژن به تنهایی روش موثری برای حذف دترجنت آنیونی نیست ولی فرایند ترکیبی UV/H2O2 روش مناسبی در حذف دترجنت هاست.


مظاهر معین الدینی، محمدحسین طحاری مهرجردی، نعمت ا.. خراسانی، افشین دانه کار، علی اصغر درویش صفت، فاطمه شاکری،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: محل دفن مواد زاید می تواند به‌طور بالقوه بروی محیط اطراف اثرات منفی و زیان‌بار زیادی در ابعاد سلامتی جامعه، اقتصادی و محیط زیستی داشته باشد. بنابراین ارزیابی گستردهای برای استقرار محل دفن مورد نیاز است تا بهترین مکان دفن شناسایی شود. هدف از این پژوهش مکان یابی دفن مواد زاید جامد مرکز استان البرز می‌باشد.
روش بررسی: در این مقاله، مناطق مناسب برای دفن مواد زاید جامد شهری برای یک دوره 20 ساله، با به کار بردن معیارهای مکان یابی محل دفن و با استفاده از روش های ترکیب خطی وزنی و تجزیه و تحلیل خوشه ای به دست آمدند. برای اولویت‌بندی مکان­‌های مناسب جهت استقرار محل دفن، ابتدا با استفاده از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP)، اوزان هریک از گزینه های دفن نسبت به هر یک از معیارهای دفن به دست آمد. در مرحله بعد با به کارگیری تکنیک تحلیل پوششی داده‌ها (DEA) و با استفاده از این اوزان، رتبه بندی کامل از گزینه ها انجام گردید.
یافته ها: نتایج ارزیابی نشان دادند که از بین 5 گزینه، گزینه 1به‌عنوان ارجح ترین گزینه جهت استقرار محل دفن می باشد.
نتیجه گیری: رویکرد مورد استفاده دراین مقاله (‌روش ترکیبی مدل سلسله مراتبی فازی و تکنیک تحلیل پوششی داده‌ها)‌ بنا به عدم نقض رتبه های گزینه‌ها در زمان حذف یا اضافه کردن گزینه،‌ روشی مناسب برای مکان یابی در حوزه های دیگر قابل استفاده است.


احمد خدادادی، حسین گنجی دوست، حسین ایجادپناه ساروی،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1390 )
چکیده

زمینه وهدف: حذف نفتالین که کاربرد گسترده‌ای در صنایع شیمیایی دارد به دلیل سخت تجزیه پذیر بودن ترکیبات آروماتیک با فرایند‌های متداول تصفیه امکان پذیر نیست. هدف از این تحقیق حذف نفتالین از محلول‌های آبی به روش‌ اکسیداسیون پیشرفته با استفاده از نانو ذرات دی اکسید تیتانیوم تثبیت شده بر روی کربن فعال می باشد. 
روش بررسی: در این مطالعه برای تثبیت نانو ذرات TiO2 بر روی زغال فعال، پس از تهیه سوسپانسیون نانو TiO2 آن را با دانه‌‌های زغال اختلاط داده و مدت 30 دقیقه در دستگاه ماکروویو با شدت 180 وات قرار داده شد. راکتور فوتوکاتالیستی شامل بشر 1 لیتری با شرایط اختلاط کامل و هوادهی، تحت تابش پرتوUV-C 20  وات بوده است.
یافته ها:  نتایج نشان دادند که فرایند فوتوکاتالیستی UV/TiO2 با کاهش غلظت نفتالین بازدهی حذف افزایش پیدا نموده به طوری در غلظتppm 100 مقدار حذف نفتالین بعد از 3 ساعت برابر با 92 درصد است نتایج در صورتی که در غلظت ppm  25 تقریبا در 2 ساعت بازدهی حذف کامل است.
نتیجه گیری:  فرایند UV/TiO2 به عنوان یکی از روش‌‌های اکسیداسیون پیشرفته است که پایداری و راندمان بالا از امتیازات آن به شمار می‌آید. در 11 =pH بیشترین بازدهی حذف نفتالین صورت گرفته و بعد از مدت 5/1 ساعت غلظت نفتالین ازppm 100 به  ppm 10 رسید، درصد حذف نفتالین با استفاده از این روش بالغ بر 90 درصد بوده است.


عماد دهقانی فرد، احمد جنیدی جعفری، روشنک رضایی کلانتری، میترا غلامی، علی اسرافیلی،
دوره 5، شماره 2 - ( 7-1391 )
چکیده

MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: آنیلین ماده‌ای است که در صنایع شیمیایی و در فرایندهای مختلفی استفاده می گردد و به دلیل اثرات منفی روی محیط، روش‌های مختلفی جهت حذف این ماده مورد بررسی قرار گرفته است. در این مطالعه، کارایی فرایند فتوکاتالیستی نانوذرات اکسید روی در حذف آنیلین از پساب سنتتیک مورد مطالعه قرار گرفت.
روش بررسی: راکتور فتوکاتالیستی از جنس پلکسی گلاس و به حجم 5 لیتر که لامپ فرابنفش (20w.) در مرکز آن (داخل غلاف کوارتزی) بوده و نانوذرات اکسیدروی (g/L 5/0-2/0) وارد پساب سنتتیک حاوی آلاینده آنیلین با غلظت ppm.052 می‌گردید. پس از طی زمان‌‌ ماند30و90،60دقیقه، نمونه‌ها سانتریفوژ شده و محلول رویی توسط فیلتر µ.2/0 از جنس PTFE، فیلتر شد. جهت استخراج مواد آلی از نمونه و آنالیز آنها، از روش مایع ـ مایع و دستگاه گازکروماتوگرافی استفاده گردید.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که فرایند فتوکاتالیستی اکسید روی می‌تواند به طور موثری، منجر به حذف آلاینده آنیلین از پساب گردد. راندمان حذف آنیلین در غلظت نانوذرات اکسیدروی برابر g/L 5/0  به مقدار کمتری نسبت به سایر غلظت‌ها افزایش نشان می‌داد و آزمون آماری (ANOVA) نشان از عدم وجود اختلاف معنادار بین راندمان حذف آنیلین در غلظت‌های مختلف نانوذرات داشت. در pH قلیایی، بیشترین راندمان حذف آنیلین در زمان ماند 90 دقیقه و غلظت نانوذرات g/L 5/0 به میزان 3/76% به دست آمد.
نتیجه‌گیری: در نهایت، می‌توان نتیجه‌گیری نمود که فرایند فتوکاتالیستی نانوذرات اکسیدروی برای حذف آلاینده آنیلین از پساب مناسب است.


امیر باقری، غلامرضا موسوی، علی خوانین،
دوره 5، شماره 2 - ( 7-1391 )
چکیده

MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: فرمالدهید ماده‌ای سمی و برای سلامت انسان و محیط زیست خطرناک است. بنابراین فاضلاب‌های حاوی فرمالدهید قبل از تخلیه به محیط زیست باید به طور موثری تصفیه شوند. هدف از این تحقیق بررسی کارایی فرایند الکتروفنتون در پیش‌تصفیه فاضلاب صنعتی حاوی غلظت بالای فرمالدهید بوده است.
روش بررسی: اثر پارامترهای مهمی مانند pH، دانسیته جریان، دوز پراکسید هیدروژن و زمان واکنش در تجزیه فاضلاب فرمالدهیدی با غلظت 7500 میلی‌گرم بر لیتر در راهبری سیستم جریان بسته، مورد ارزیابی قرار گرفت. راکتور جریان بسته فرایند الکتروفنتون متشکل از استوانه شیشه‌ای مدور با قطر داخلی20/5 سانتی‌متر و ارتفاع 50/34 سانتی‌متر بوده است. حجم راکتور مورد استفاده نیز 500 میلی‌لیتر بود.
یافته‌ها: مطابق با نتایج آزمایشات بالاترین راندمان حذف فرمالدهید تحت شرایط قلیایی و در pH برابر با 10، در غلظت 10 میلی‌مول بر دقیقه پراکسید هیدروژن (min/10 mM H2O2) در شدت جریان 5/8 میلی‌آمپر بر سانتی‌متر‌مربع و در طی زمان واکنش نهایی 6 دقیقه به دست آمد. همچنین شرایط هوادهی در سلول فرایند الکتروفنتون سبب افزایش راندمان حذف فرمالدهید گردید. حذف کامل فرمالدهید در شرایط راهبری فوق به دست آمد.
نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که فرایند الکترو فنتون توانایی تصفیه فاضلاب حاوی فرمالدهید با غلظت بالا تا حد مناسب برای تصفیه نهایی در فرایند بیولوژیکی را دارد.


محمدرضا مهراسبی، سرور صفا، امیرحسین محوی، علی اسدی، حامد محمدی،
دوره 5، شماره 3 - ( 7-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: اساس ساختار تمامی هیدروکربن‌‌های نفتی (TPH)، هیدروژن و کربن است. کاربرد گسترده، دفع نامناسب، نشت‌‌های تصادفی و نشت این ترکیبات باعث می‌­شود حلال‌‌های آلی و هیدروکربن‌‌های پلی‌آروماتیک (PAHs) به مدت طولانی در خاک و آب‌‌های زیرزمینی باقی بمانند که منجر به پیامدهای زیست ‌محیطی مهمی می‌‌گردد. در این پژوهش خاک آلوده به ترکیبات نفتی توسط سورفکتانت تویین 80 شسته شد و کاربرد فرایند فتوفنتون در تصفیه فاضلاب حاصل مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: تویین 80  مایعی زرد رنگ با ویسکوزیته بالا و قابل حل در آب است. برای بررسی کارایی فرایند فتوفنتون متغیرهای غلظت آهن، غلظت H2O2، pH و مدت زمان تابش مطالعه گردیدند. منبع تابش UV لامپ فشار متوسط بخار جیوه‌­ای (w400) بود که به شکل عمودی و مستغرق در محلول داخل راکتور از جنس شیشه به حجم  2L   قرار داده شده بود.
یافته‌­ها: نتایج نشان داد که راندمان فرایند فتوفنتون جهت حذف COD فاضلاب تولیدی تابعی از مقدار اولیه آهن، H2O2، pH محیط واکنش و مدت زمان تابش نور UV است. در شرایط بهینه, 3/67% از COD در غلظت آهن mM 1/0، پراکسیدهیدروژن M 43/0 و 3=pH  و زمان تابش لامپ UV به مدت  2h ساعت حذف شد. pH نقش بسیار مهمی در کارایی این فرایند دارد به طوری که با کاهش pH, میزان حذف بالا می‌‌رود.
نتیجه­‌گیری: مطابق نتایج حاصل از این مطالعه, فرایند فتوفنتون در شرایط اسیدی (3=pH) یک روش موثر در حذف COD حاصل از فاضلاب مذکور است.


محمد ملکوتیان، مهدی اسدی، امیرحسین محوی،
دوره 5، شماره 4 - ( 11-1391 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: رنگ‌‌های سنتتیک از آلاینده‌های متداول در فاضلاب‌های صنایع رنگرزی هستند. تخلیه این فاضلاب ها به درون آب‌های پذیرنده علاوه بر جنبه‌های زیباشناختی، ایجاد مشکلات جدی زیست محیطی و کاهش فعالیت فتوسنتز محیط‌های آبی می‌نماید. فرایندهای اکسیداسیون پیشرفته الکتروشیمیایی  از جمله فرایند ا لکتروفنتون بهره‌برداری ساده و قدرت بالایی در معدنی‌سازی آلاینده‌ها دارند. در این مطالعه، عوامل موثر برعملکرد این فرایند با هدف تعیین شرایط بهینه جهت حذف رنگ و COD از محلول آبی حاوی رنگ Reactive Blue 19 مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: نمونه‌های سنتتیک حاوی رنگ Reactive Blue 19 با استفاده از پودر رنگ و آب مقطر دوبار تقطیر تهیه و به سلول پایلوت  الکتروشیمیایی که دارای دو الکترود آند و کاتد ازجنس آهن و کربن بود منتقل گردید. با افزودن یون های Fe2+ به نمونه و برقراری اختلاف پتانسیل الکتریکی، فرایند الکتروفنتون آغاز گردید. پس از آن و در زمان‌های مشخص از سلول پایلوت الکتروشیمیایی نمونه برداری انجام و با اندازه گیری غلظت رنگ و میزان COD، کارایی فرایند بررسی گردید.
یافتهها: شرایط بهینه عملکرد فرایند الکتروفنتون درحذف رنگ وCODبر اساس نتایجی که حاصل شد شامل: اختلاف پتانسیل الکتریکی 20v   برای غلظت رنگ تا mg/L 100 و  اختلاف پتانسیلv 30 برای غلظت رنگ mg/L 200به بالا، زمان واکنش min 06، غلظت mg/L 5/0 یون آهنII و pH مناسب جهت بالاترین درصد حذف  برابر 4  به دست آمد. در این شرایط، حذف 100% رنگ و 59% COD حاصل شد. نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج به دست آمده مشخص گردید که فرایند الکتروفنتون علاوه بر حذف رنگ، توانایی کاهش چشم‌گیر COD را دارد. براین اساس اختلاف پتانسیل الکتریکی، غلظت یون‌های آهن و زمان الکترولیز، پارامترهای موثر بر کارایی فرایند الکتروفنتون در حذف رنگ Reactive Blue19 هستند.


مجید کرمانی، میترا غلامی، زهرا رحمانی، احمد جنیدی جعفری، نیاز محمد محمودی،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: رنگ‌زاهای کاتیونی از جمله رنگ‌زای کاتیونی بنفش کاربردهای بسیار زیادی در صنایع مختلف دارند. این مطالعه به منظور بررسی میزان تجزیه رنگ‌زای کاتیونی بنفش 16 توسط فرایندهای UV، UV/H2O2، US و US/H2O2 انجام شد. روش بررسی: فرایند فتولیز با استفاده از یک فتوراکتور مجهز شده به یک لامپ کم فشار بخار جیوه (طول موج کوتاه) و با توان W 55 در مقیاس آزمایشگاهی و فرایند سونولیز در یک سونوراکتور با فرکانس بالا (kHz 130) و با قدرت kW 100، با تاکید بر اثرات انواع پارامترهای موثر و افزودن نمک سولفات سدیم بر روی روند رنگ‌بری و راندمان تخریب رنگ انجام گردید. یافته‌ها: نتایج نشان داد که راندمان حذف کامل رنگ‌زای کاتیونی بنفش 16 با غلظت اولیه mg/L 30 با استفاده از فرایند UV/H2O2 بعد از زمان حدودmin 8 بدست آمد. در رابطه با فرایند سونوشیمیایی نتایج نشان‌دهنده راندمان کمتر این فرایند نسبت به فرایند فتوشیمیایی بود. به طوری‌که راندمان حذف رنگ‌زا پس از زمان تابشmin 120 حدود 65% بدست آمد. همچنین مشخص شد کهpH طبیعی حاصل از رنگ‌زا و غلظت‌های کمتر رنگ‌زا برای تجزیه مناسب‌تر است و هر گونه افزایش در غلظت اولیه رنگ‌زا منجر به کاهش سرعت تخریب می‌شود. نتایج نشان داد مداخله‌گر سولفات سدیم در فرایند سونوشیمیایی باعث افزایش سرعت واکنش می‌گردد. دیگر یافته‌ها نشان داد که داده‌های کینتیکی از معادله درجه اول بهتر پیروی می‌کنند. نتیجه‌گیری: به‌طور کلی نتایج حاصل از آزمایشات نشان داد که می‌توان از فرایندهای فتوشیمیایی و سونوشیمیایی توام با پراکسید هیدروژن به عنوان یک روش موثر در حذف رنگ‌زای کاتیونی بنفش 16 از محیط‌های آبی استفاده نمود. همچنین در مقایسه با دو فرایند ذکر شده، استفاده از فرایند فتوشیمیایی توام با پراکسید هیدروژن با توجه به کارایی حذف و همچنین قابل دسترس بودن به عنوان یک روش موثر و سریع جهت حذف رنگ‌ها از محیط‌های آبی پیشنهاد می‌گردد.

قربان عسگری، علیرضا رحمانی، علیرضا دهقانیان، علیرضا سلطانیان،
دوره 7، شماره 1 - ( 4-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: در این مطالعه، که یک مطالعه تجربی است، جهت تعیین بهترین فرآیند تصفیه فاضلاب کارخانجات فرآورده های لبنی، از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی(Analytical Hierarchy Process: AHP) که یکی از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره (Multi-Criteria Decision-Making: MCDM) و مبتنی بر دانش کارشناسی است استفاده گردید. روش بررسی: ابتدا ساختار سلسله مراتبی تشکیل و معیارهای اصلی و شاخص ها تعریف گردید. سپس وضعیت فرایندهای تصفیه موجود با انجام بازدید میدانی، نتایج آزمایشات مربوط به پساب ورودی و خروجی بررسی و به شاخص های کمی تبدیل گردید. سپس وزن دهی معیارهای اصلی و شاخص ها بسته به شرایط موجود، آزمایشات انجام شده و نظر اساتید متخصص انجام و در نهایت با استفاده از نرم افزار Expert choice ارزیابی و اولویت بندی نهایی گزینه ها صورت پذیرفت. همچنین آنالیز تحلیل حساسیت بر روی معیارهای اصلی انجام و تاثیر تغییر وزن پارامترها بر روی گزینه ها ارزیابی گردید. یافته ها: در مقایسه معیارهای اصلی، معیار زیست محیطی نسبت به سایر معیارها اهمیت بیشتری دارد. پس از آن معیارهای فنی مهندسی، اقتصادی و مدیریتی به ترتیب از اهمیت بیشتری برخوردارند. نتیجه گیری: با توجه به تاثیر پارامترهای گوناگون در انتخاب گزینه بهینه تصفیه فاضلاب، استفاده از روش های تصمیم گیری چند معیاره ضروری است. پس از آنالیز نهایی، فرایند "UASB ( Upflow anaerobic sludge blanket) + هوادهی” در اولویت اول قرار گرفت و پس از آن فرایندهای” فیلتربی هوازی + هوادهی”، “برکه بیهوازی + 2 مرحله هوادهی+ 2 مرحله ته نشینی”، “ فیلتر بی هوازی + 2 مرحله هوادهی+2 مرحله ته نشینی” و” سپتیک+ فیلترچکنده + هوادهی” در اولویت های بعدی قرار گرفتند.

بابک کاکاوندی، روشنک رضایی کلانتری، احمد جنیدی جعفری، علی اسرافیلی، عبدالمجید قلیزاده، علی آذری،
دوره 7، شماره 1 - ( 4-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: استفاده بی رویه از آنتی بیوتیک ها و تخلیه آن ها به محیط زیست پیامدهای جدی و خطرناکی را به دنبال دارد. کربن فعال پودری در سطح وسیعی برای جذب این آلاینده ها استفاده شده است اما مشکلات ناشی از جداسازی آن مطرح است. هدف از این مطالعه سنتز کربن فعال مغناطیسی شده با نانو ذرات Fe3O4 و بررسی کارایی آن در حذف آموکسی سیلین از محیط های آبی بوده است. روش بررسی: مشخصات فیزیکی و ساختاری جاذب سنتز شده با تکنیک های SEM، TEM، XRD و BET مورد آنالیز قرار گرفت. همچنین برای تعیین پارامترهای ترمودینامیک، ایزوترم های تعادلی و سینتیک های فرآیند جذب تاثیر پارامترهایی نظیر pH، غلظت اولیه آموکسی سیلین و جاذب، زمان تماس و دما مورد مطالعه قرار گرفت. یافته ها: مشخصات فیزیکی کربن فعال مغناطیسی نشان داد که نانوذرات Fe3O4 دارای اندازه متوسط nm 80-30 و سطح ویژه برابر با m2/g 571 بوده است. شرایط بهینه ی جذب عبارتند از: 5=pH، زمان تماس min 90 ، دز جاذب g/L 1 و دمای C °20. داده های ایزوترم های تعادلی نشان داد که فرآیند جذب متناسب با هر دو مدل فروندلیچ و لانگمیر بوده و حداکثر ظرفیت جذب به میزان mg/g 136/98بوده است. فرآیند جذب می تواند به وسیله مدل سینتیکی شبه درجه دوم توصیف شود. مقادیر منفی به دست آمده برای ∆H0 و ∆G0 از مطالعه ترمودینامیک جذب نیز نشان داد که جذب آموکسی سیلین روی کربن فعال مغناطیسی، اگزوترمیک و خودبخودی بوده است. نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد که کربن فعال مغناطیسی علاوه بر داشتن ویژگی هایی چون، جداسازی سریع و آسان، پتانسیل بالایی را برای جذب آموکسی سیلین دارد. لذا می توان از آن برای جذب و جداسازی چنین آلاینده هایی از محیط های آبی استفاده نمود.

رضا شکوهی، صلاح عزیزی، سید امیر غیاثیان، جواد فردمال،
دوره 7، شماره 2 - ( 7-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: پنتاکلروفنل (PCP) یک ترکیب آلی و از مشتقات فنلی و در دسته آلاینده های دارای اولویت است که حتی در غلظت های پایین هم دارای اثرات زیان‌آور بر روی انسان، حیوانات و گیاهان است. بنابر این ضرورت حذف PCP از آب و فاضلاب دارای اهمیت زیادی است. هدف از انجام این مطالعه بررسی کارایی بیومس قارچ آسپرژیلوس نیجر در جذب پنتاکلروفنل است. روش بررسی: این مطالعه از نوع تجربی بوده و پس از طی مراحل مختلف آزمایش‌ها، انجام شد. سوش قارچ آسپرژیلوس نیجر شماره PTCC 5012 از مرکز کلکسیون قارچ ها و باکتری های صنعتی ایران تهیه گردید. بعد از فعال‌سازی سوش قارچ در پلیت های محیط کشت پتیتو دکستروز آگار به مدت 7 تا 10 روز در دمای C° 25 قرار داده شدند. بیومس قارچ آسپرژیلوس نیجر تهیه گردید و سپس برای مطالعه جذب پنتاکلروفنل مورد استفاده قرار گرفت. برای سنجش پنتاکلروفنل از دستگاه کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا استفاده شد. یافته‌ها: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که زمان تماس یک فاکتور مهم و اثر‌گذار در سرعت جذب پنتاکلروفنل است. بهترین زمان ماند در آزمایش h 2 انتخاب گردید که پس از این زمان درصد حذف افزایش چشمگیری نداشت. نتایج جذب پنتاکلروفنل در pH‌های مختلف نشان داد که راندمان جذب پنتاکلروفنل با افزایش pH و غلظت اولیه پنتاکلروفنل کاهش می یابد. اثر عوامل زمان تماس، pH و غلظت اولیه پنتاکلروفنل بر روی فرایند جذب معنی دار بود (0/001> P-value). نتیجه‌گیری: نتایج نشان می دهد که با افزایش زمان ماند در شرایط ثابت، راندمان جذب پنتاکلروفنل افزایش می یابد. همچنین در شرایط pH پایین بیومس اصلاح شده قارچ آسپرژیلوس نیجر می تواند جاذب خوبی برای پنتاکلروفنل باشد.

سید عباس میرزایی، محمد مهدی امین، منصور سرافراز، مهناز حیدری، محمد مهدی احمد معظم،
دوره 7، شماره 4 - ( 10-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: دفع ترکیبات داروئی به محیط زیست به عنوان آلاینده‌های نو ظهور، نگرانی قابل توجهی ایجاد کرده و استفاده از روش‌های جدید تصفیه فاضلاب جهت حذف این ترکیبات ضروری بنظر می‌رسد. مطالعه حاضر درصدد بررسی میزان تاثیر بازدارندگی داروی مترونیدازول قبل و بعد از تصفیه با استفاده از فرایند UV254/H2O2 بر فعالیت متان‌سازی ویژه جرم زیستی بی‌هوازی است. روش بررسی: تعداد 14 آزمایش هضم بی‌هوازی به روش ناپیوسته قبل و پس از کاربرد فرایند UV254/H2O2 در راکتورهای mL500 که 30% جرم زیستی بی‌هوازی و 70% سوبستره بوده، انجام شد. تکنیک مورد استفاده در این مطالعه روش جابجایی مایع بود. مدت هر آزمایش در حدود10 تا 17روز به طول انجامید. یافته‌ها: میزان بیومتان تجمعی در غلظت‌های 1، 5، 10، 25، 50 و mg/L 100 داروی مترونیدازول بترتیب 34/04، 95/12، 100/86، 3/28، 27/88 وmL 6/97 اندازه‌گیری شد. این میزان با کاربرد فرایند پیش تصفیه به مدت min 60 در غلظت‌های 25، 50 و mg/L80 بترتیب 800/73، 243/54 و mL 10/66 و در مدت زمان min90 در غلظت‌های 80، 120 و mg/L150 بترتیب تولید بیومتان به میزان 377/2، 380/48 و mL63/14 مشاهده شد. نتیجه‌گیری: داروی مترونیدازول در غلظت‌های مختلف بر کارایی هاضم‌های بی‌هوازی اثر بازدارندگی دارد و بنابراین نیاز به یک روش پیش تصفیه موثر برای کاهش این اثر مورد نیاز است. فرایند UV254/H2O2روشی موثر برای تجزیه و تبدیل مترونیدازول به ترکیبات ساده‌تر و قابل تجزیه بیولوژیکی بیشتر برای مصرف باکتری‌های بی‌هوازی و در نتیجه افزایش بیوگاز تولیدی در هاضمها است.


سید علیرضا موسوی، ملوک پروانه،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: روش‌های متداول تصفیه شیرابه به دلیل بار آلودگی بالا و خصوصیات ویژه شیرابه، کارایی مناسبی ندارند. لذا در سال‌های اخیر استفاده از روش‌های تلفیقی توسعه چشمگیری داشته است. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر پودر کربن فعال (PAC) بر کارایی تصفیه شیرابه محل دفع پسماند کرمانشاه در یک راکتور ناپیوسته متوالی هوازی (ASBR) است.

روش بررسی: در این مطالعه از سه راکتور ستونی با حجم کل mL 2000 و حجم مفید mL 600 در مقیاس آزمایشگاهی استفاده شد. در راکتورهای شماره 2 و 3 که از نظر شرایط محیطی و راهبری با راکتور شماره 1 که فاقد پودر کربن بود و کاملا یکسان بودند، به ترتیب مقادیر g/L 5 و 10 PAC اضافه شد. تاثیر دوزهای مختلف PAC (g/L 10، 5، 0) و زمان ماندهای هیدرولیکی (h 144، 96، 48 =HRT) به منظور حذف اکسیژن مورد نیاز شیمیایی (COD) و نیتروژن آمونیاکی (NH3-N) شیرابه خروجی مورد مطالعه قرار گرفت و کارایی حذف با استفاده از آزمون آماری two-way ANOVA نرم افزار 16 -SPSS مورد مقایسه قرار گرفت.

یافته‌ها: نتایج حاصل از آزمون آماری نشان داد که بین راندمان حذفCOD  و N-NH3 در  HRTsو دوزهای مختلف PAC اختلاف معنی‌دار است (0/001 =P-value). بیشترین راندمان حذف در h 144 =HRT، برای COD و NH3-N در راکتور شماره 1 به ترتیب 4/42±50/11 درصد  و 1/49±19/85 درصد، راکتور شماره 2، 6/1±55/67 درصد، 0/89±25/7 درصد و راکتور شماره 3، 3/99±58/02 درصد، 1/7±25/48 درصد حاصل شد.

نتیجه‌گیری: می‌توان چنین نتیجه‌گیری کرد که فرایند تلفیقی بیولوژیکی – کربن فعال در مقایسه با فرایند بیولوژیکی مجزا، توانایی افزایش کارایی حذف COD و N-NH3 فاضلاب‌های قوی همچون شیرابه را دارد. اگرچه دستیابی به استانداردهای تصفیه با این روش نیز امکان‌پذیر نیست.


مجید کرمانی، مهدی فرزادکیا، علی اسرافیلی، یوسف دادبان شهامت، سودا فلاح جوکندان،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: تخلیه فاضلاب صنایع حاوی کاتکول اثرات نامطلوبی بر سلامت انسان و محیط­ زیست می­ گذارد. هدف از این مطالعه تعیین اثرات سمیت کاتکول قبل و بعد از فرایند اکسیداسیون پیشرفته (ازن ­زنی)، به وسیله آزمایشات آزمون زیستی توسط دافنیامگنا بود.
روش بررسی: این مطالعه از نوع کاربردی است که با روش آزمون زیستی دافنیامگنا، سمیت کاتکول در فرایند ازن‌زنی تعیین شد. ابتدا محلول استوک با غلظت mg/L 250 و پس از آن 10 نمونه که به ترتیب حاوی 0 (شاهد)، 0/5، 1، 3، 6، 12، 25، 50، 75 و 100 درصد حجمی از محلول اولیه بودند، تهیه گردید. سپس نمونه­ های اولیه از محلول خروجی راکتور، در درصد­های حجمی مشابه تهیه شد. براساس روش استاندارد تعداد 10 عدد نوزاد دافنیامگنا در نمونه ها اضافه و مشاهده نمونه­ ها بعد از 24، 48، 72 و h 96 انجام شد. در نهایت LC50 و واحد سمیت (TU) با استفاده از آنالیز پروبیت (Probit Analysis) محاسبه گردید.
یافته‌ها: با توجه به نتایج، دافنیامگنا متاثر از سمیت کاتکول است LC50 (24 ساعته) پساب خام، ازmL/100 mL  13/30 پس از min 60 تصفیه بهmL/100 mL  30/4 رسید و به تبع آن واحد سمیت نیز از 7/51 واحد (TU) به 3/29 واحد کاهش یافت و سمیت 56 درصد تنزل پیدا کرد. درنهایت میزان سمیت پساب تصفیه شده در فرایند ازن­زنی کاتکول کاهش یافت.
نتیجهگیری: براساس آزمون زیستی، به نظر می‌رسد فرایند ازن­زنی قادر است سمیت کاتکول را کاهش دهد. بنابراین می­توان از این فرایند به­عنوان یک گزینه برای تصفیه فاضلاب­های حاوی کاتکول استفاده کرد.
 

رضا رفیعی، مظاهر معین الدینی، نعمت اله خراسانی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از انجام این مطالعه تحلیل حساسیت و عدم قطعیت یک مدل برای برآورد نرخ فرایندهای هوازی در محل دفن پسماندهای شهری است.
روش بررسی: از روش مونت کارلو که یکی از روش‌های رایج برای برآورد عدم قطعیت در نتایج مدل‌ها است در این تحقیق استفاده شد. پس از به‌دست آوردن داده‌های مبنا از طریق آزمایش، و با در نظر گرفتن تابع توزیع احتمال یکنواخت داده‌های ورودی برای شبیه سازی مونت کارلو از یک بازه %15± از داده‌های مبنا به‌طور تصادفی نمونه برداری شد. مدل 1000 مرتبه اجرا شد. در نهایت شاخص کل سوبول (Total Sobol Index) برای هر یک از ورودی‌ها محاسبه شد. عدم قطعیت خروجی‌های مدل با استفاده از میانگین و خطای استاندارد میانگین در نتایج مونت کارلو به‌دست آمد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که میزان انتشار دی اکسید کربن بیشترین اثر را بر برآورد نرخ فرایند کمپوست در محل دفن دارد. تمام ورودی‌های مدل اثر تقریبا مشابهی در تغییرات نرخ فرایند اکسیداسیون متان داشتند. نرخ فرایند هضم بی هوازی بیشتر تحت تاثیر تغییرات در میزان انتشار متان بود. میانگین‌های محاسبه شده برای خروجی‌ها با استفاده از شبیه سازی مونت کارلو بسیار نزدیک به عدد برآورد شده توسط داده‌های مبنا و در بازه %10± بود.
نتیجه‌گیری: نتایج تحلیل حساسیت نشان داد که واریانس در خروجی‌های مدل ناشی از عدم قطعیت در اندازه گیری متان و دی اکسید کربن منتشر شده از محل دفن است. بنابراین با افزایش تعداد نمونه می‌توان عدم قطعیت نتایج را به‌طور معنی‌داری کاهش داد.

مهدی هادی، مهری سلیمانی امین آباد، مهناز امیری، معصومه ارجی پور،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: تصفیه پسا‌ب‌های بیمارستانی نقش مهمی در کاهش تخلیه ترکیبات آلی و دارویی به محیط دارد. امروزه فرایند‌های اکسیداسیون پیشرفته برای حذف ترکیبات آلی از پساب‌ها استفاده می‌شوند. در این مطالعه تصفیه مواد آلی باقیمانده در پساب واقعی تصفیه شده بیمارستانی با استفاده از فرایندUV/H2O2/TiO2  بررسی و شرایط بهینه تصفیه از نظر هزینه و راندمان با استفاده از روش‌های آماری تحلیل گردید.
روش بررسی: مشخصات اولیه پساب شامل COD، TOC و DOC تعیین و مقادیر متوسط آنها ثبت شد. از فرایند تلفیقی UV/H2O2/TiO2  به منظور تصفیه باقیمانده مواد آلی استفاده شد. تعداد آزمایش‌ها با استفاده از روش سطح پاسخ (RSM) تعیین و ارتباط متغیرهایpH ، زمان ماند، غلظتH2O2  و دی اکسید‌تیتانیم با کاهش TOC، DOC، COD و هزینه تقریبی تصفیه با انجام آنالیز واریانس (ANOVA) بررسی گردید.
یافته‌ها: در شرایط بهینه‌ حذف، مقادیرpH ،H2O2 ، TiO2 و زمان پرتو‌دهی به ترتیب برابر با 7/2، mg/L 50، mg/L 100 و min 19/65 تعیین گردید. بیشترین راندمان حذف ترکیبات آلی با کمترین هزینه، بر حسب TOC، DOC و COD به ترتیب 63/9، 52/9 و 64/7 درصد تعیین شد. مقدار هزینه تقریبی تصفیه برابر با 0/71 دلار به ازای تصفیه هر لیتر پساب برآورد گردید.
نتیجه‌گیری: زمان پرتو‌دهی و غلظت H2O2 بیشترین تاثیر را بر روی مقدار هزینه تصفیه دارند. با بهینه‌سازی فرایند به روش RSM بیشترین راندمان با کمترین هزینه تامین خواهد شد. علیرغم اثربخشی، فرایند مورد استفاده در مقیاس آزمایشگاهی یک فرایند نسبتا گران برای تصفیه تکمیلی پساب است از این‌رو انجام مطالعات بیشتر به منظور بررسی هزینه- اثر‌‌بخشی فرایند در مقیاس واقعی توصیه می‌شود.
 
 

شیما گودرزی، قدرت الله شمس خرم آبادی، مرضیه عصمتی، محمد امین کرمی، آیت حسین پناهی،
دوره 12، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: فاضلاب‌های داروسازی حاوی مقادیر متنوع و بالایی از مواد آلی هستند. به منظور تولید یک پساب مناسب روش‌های شیمیایی و الکتروشیمیایی به‌خصوص در مقیاس پایلوت و آزمایشگاهی برای حذف ترکیبات آلی از فاضلاب صنایع داروسازی به‌کار رفته است. هدف کلی از این مطالعه بررسی کارایی فرایند ترکیبی انعقاد شیمیایی و الکتروفنتون جهت تصفیه فاضلاب داروسازی بود.
روش بررسی: در مطالعه حاضر نمونه‌های فاضلاب از کارخانه داروسازی تهیه شد، جهت ارزیابی فرایند انعقاد شیمیایی اثر دوز منعقدکننده پلی آلومینیوم کلراید در مقادیر 25 الی mg/L 300 و pH 3، 7 و 10 توسط دستگاه جارتست مورد بررسی قرار گرفت، و در فرایند الکتروفنتون نیز تاثیر پارامترهای پتانسیل الکتریکی 10 الی v 30، غلظت پراکسید هیدروژن 100 تا mg/L 4000، زمان واکنش 15 الی min 120 و   pH3، 7 و 10  بررسی شد.
یافته‌ها: نتایج حاصل شده از فرایند انعقاد شیمیایی نشان داد که در شرایط بهینه (دوز منعقدکننده برابر mg/L 200 و pH برابر 7) حذف 49 درصد اکسیژن مورد نیاز شیمیایی (COD) حاصل گردید. از طرف دیگر فرایند الکتروفنتون در شرایط بهینه (غلظت mg/L 100 پراکسید هیدروژن، ولتاژ v 20، pH برابر 3 و زمان واکنش min 30) توانست میزان 5/93 درصد COD را حذف کند.
نتیجه‌گیری: بر طبق نتایج به‌دست آمده می‌توان نتیجه‌گیری کرد که فرایندهای ترکیبی ناپیوسته انعقاد شیمیایی/ الکتروفنتون نسبت به انعقاد الکتریکی به تنهایی برای حذف ترکیبات دارویی از فاضلاب صنایع داروسازی بسیار موثرتر است.
 


صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به سلامت و محیط زیست می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb