جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای مواجهه شغلی

فاطمه رضایی، حسین کاکویی، رضا احمد خانی ها، کمال اعظم، لیلا امیدی، سید جمال الدین شاه طاهری،
دوره 8، شماره 2 - ( 5-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: هیدروکربن‌های چند حلقه ای آروماتیک به عنوان آلاینده های اصلی موجود در هوای شهرها دارای اثر جهش زایی بوده و تغییرات فصلی بر میزان مواجهه با این ترکیبات موثر است. مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان مواجهه شغلی شاغلین کیوسک‌ های روزنامه فروشی با هیدروکربن‌های چند حلقه ای آروماتیک موجود در هوای شهر تهران در دو فصل گرم و سرد سال و مقایسه میزان مواجهه در هر دو فصل طراحی و اجرا گردید. روش بررسی: ارزیابی مواجهه شغلی با هیدروکربن‌ های چند حلقه ای آروماتیک از طریق نمونه برداری فردی توسط روش 5515 موسسه ملی ایمنی و سلامت حرفه ای با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی گازی مجهز به آشکارساز اسپکتروفتومتر جرمی انجام گردید. جهت ارزیابی تاثیر تغییرات فصلی بر میزان مواجهه آزمون Mann-Whitney test بکار گرفته شد. یافته ها: مواجهه شاغلین کیوسک‌ های روزنامه فروشی واقع در منطقه جنوب تهران با ترکیب سرطان‌زای بنزو آلفا پیرن در فصل تابستان با میانگین µg/m3 0/010 ±0/148 و در فصل پاییز با میانگین µg/m3 0/041 ±0/417 بیش از مواجهه شاغلین کیوسک‌های روزنامه فروشی در سایر موقعیت های جغرافیایی مورد بررسی بود. میزان مواجهه شاغلین با هیدروکربن‌های چند حلقه ای آروماتیک در فصل سرد بطور معنی داری (0/001>p) بالاتر از میزان مواجهه آنان در فصل گرم بود. نتیجهگیری: میزان مواجهه شاغلین کیوسک‌ های روزنامه فروشی در فصل پاییز دو تا سه برابر بیش از میانگین مواجهه روزانه در فصل تابستان بود. شاغلین کیوسک‌ های روزنامه فروشی واقع در منطقه جنوب تهران مواجهه بیشتری با هیدروکربن‌ های چند حلقه ای آروماتیک داشتند.


نوشین راستکاری، فائزه ایزدپناه، مسعود یونسیان،
دوره 8، شماره 2 - ( 5-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: بنزن یکی از آلاینده‌های اصلی در آلودگی هوا بوده که گسترده‌ترین ترکیب شیمیایی است که هم در فرایندهای طبیعی و هم در فرایندهای انسانی کاربرد دارد. مواجهه بنزن موجب خطرناک‌ترین عوارض نامطلوب بهداشتی زیادی بخصوص سرطان خون می‌گردد. هدف از انجام این مطالعه تعیین میزان مواجهه کارگران پمپ بنزین با بنزن از طریق اندازه‌گیری بنزن هوای تنفسی و شاخص زیستی ترانس، ترانس- موکونیک اسید در ادرار است. مواد و روش‌ها: این مطالعه از نوع مطالعات مقطعی بوده که در تابستان سال 93 انجام شد. 40 پرسنل شاغل در پمپ بنزین‌ها (گروه مواجهه یافته با بنزن) و 40 نفر از افراد عادی جامعه به عنوان گروه کنترل (گروه مواجهه نیافته با بنزن) در این مطالعه شرکت نمودند. نمونه‌های ادرار قبل و بعد از شیفت کاری جمع‌آوری گردید. به منظور تعیین غلظت ترانس، ترانس- موکونیک اسید در نمونه‌های ادرار از تکنیک کروماتوگرافی مایع (HPLC) مجهز به ردیاب diode array استفاده گردید. در انتهای شیفت کاری بنزن جذب شده بر روی کارتریج توسط کربن دی سولفید استخراج و توسط دستگاه گاز کروماتوگرافی مجهز به دتکتور جرمی تعیین مقدار گردید. یافته‌ها: میانگین غلظت بنزن هوای تنفسی در گروه کارگران پمپ بنزین برابر با ppm 1/93±5/90 بود که به صورت معناداری از میانگین غلظت بنزن هوای تنفسی در گروه مواجهه نیافته (ppm 0/744±1/15) بالاتر است. میانگین غلظت ترانس، ترانس- موکونیک اسید در ادرار کارگران پمپ بنزین µg/L 19/47±64/75 بدست آمد که به صورت معناداری با غلظت ادراری این ترکیب در افراد مواجهه نیافته µg/L) 13/67±47/10) متفاوت بود. نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که همبستگی مناسبی (0/581=r) میان غلظت ادراری ترانس، ترانس- موکونیک اسید و غلظت بنزن هوای تنفسی وجود دارد. افراد شاغل در پمپ های بنزین در معرض مواجهه با غلظت‌های بالای بنزن بوده و در این گروه از افراد، تماس از طریق استنشاق اصلی ترین مسیر مواجهه است.


معصومه مرادزاده، خسرو اشرفی، مجید شفیع پور مطلق،
دوره 11، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: صنایع هیدروکربنی به‌دلیل ماهیت خاص فرایندی، منابع بالقوه انتشار ترکیبات آلی محسوب می‌شوند. این ترکیبات می‌توانند مستقیما یا با تولید ترکیبات ثانویه بر روی سلامتی افراد تاثیر نامطلوب ایجاد نمایند. بنابراین شناسایی آنها گام مهمی در تدوین برنامه‌های کنترلی محسوب می‌شود. این مطالعه با هدف شناسایی نوع و میزان ترکیبات آلی فرار در منطقه پارس جنوبی صورت گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، فرایندهای صنعتی مستقر در منطقه بررسی‌ و اطلاعات لازم برای تخمین انتشار ترکیبات آلی گردآوری شد. جرم انتشار یافته از هر یک از ترکیبات آلی فرار در یک دوره یکساله (میانگین 92 تا 93) برآورد و براساس سه معیار جرم منتشره، مخاطرات بهداشتی و پتانسیل تولید ازن یا واکنشگری، اولویت‌بندی شدند.
یافته‌ها: نتایج این مطالعه نشان داد که بیشترین میزان انتشار از نشتی تجهیزات و تانک‌های ذخیره (64 درصد)، برج‌های خنک‌کننده (21 درصد) و فلرینگ (11 درصد) رخ داده است. 171 نوع ماده آلی از این فرایندها منتشر می‌شوند که بیشترین جرم انتشار یافته مربوط به پروپیلن (21 درصد) بود. آلکن‌ها بیشترین سهم را در کل جرم منتشره (41 درصد) و تولید ازن (78 درصد) داشتند. با وزن‌دهی فهرست مواد براساس سه معیار مورد نظر، فرمالدهید مهمترین ماده آلی فرار منتشره بود و مهمترین واحدهای انتشار نیز واحدهای الفین و آروماتیک بودند.
نتیجه‌گیری: این روش می‌تواند ابزاری مفید برای شناسایی ترکیبات آلی موثر در چنین مناطقی باشد. در منطقه پارس جنوبی بهینه‌ترین استراتژی کنترلی، کنترل انتشار فرمالدئید از فرایندهای الفین و آروماتیک است. کنترل منابع انتشار پروپیلن، اتیلن و بوتیلن در اولویت بعد قرار دارد.
 

مریم دلفانی، مریم محمدی روزبهانی، نسرین چوبکار، نوشین سلیمی،
دوره 15، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه صنایع نفت و گاز به عنوان منابع با اهمیت برای بدست آوردن انرژی و درآمد، هستند. در زمان تولید نفت و گاز، ترکیبات بسیار پیچیده ­ای که شامل مواد آلی و غیر آلی، هیدروکربن­ های نفتی و ترکیبات آروماتیک و آلیفاتیک هستند، به محیط زیست انتقال می ­یابند. بنزن، تولوئن، اتیل بنزن و زایلن­ ها که به اختصار به آنهاBTEX  می­ گویند از آلاینده­ های مونو آروماتیک بسیار با اهمیت هستند. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر مواجهه با BTEX بر برخی فاکتورهای بالینی افراد در معرض در انبار نفت و کارکنان سایت اداری در شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی کرمانشاه انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی و در سال 1398 انجام شد. نمونه­ های این مطالعه شامل پرسنل شاغل در انبار نفت و کارکنان سایت اداری شرکت ملی پخش فرآورده ­های نفتی شهر کرمانشاه است. پس از لحاظ معیار ورود به مطالعه، اطلاعات جمعیت شناختی شرکت کنندگان تکمیل و پس از جمع آوری نتایج آزمایشات فیزیولوژیک کارکنان، از نرم افزار SPSS19  برای تجزیه و تحلیل آماری استفاده شد.
یافته ­ها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که شاخص ­های اسپیرومتری در کارکنانی که با ترکیبات BTEX مواجه داشته­ اند کاهش یافته است اما از نظر آماری معنی‌دار نبود. همچنین میزان گلبول قرمز (6/73 درصد) به طور معنی‌داری در کارکنان غیر اداری کمتر بوده، همچنین گلبول سفید (6/61 درصد)، SGOT (10/14 درصد) و SGPT (5/09 درصد) در کارکنان غیر اداری بیشتر بوده است. میزان پلاکت در کارکنان اداری بیشتر بوده است.
نتیجه‌گیری: با توجه به خطراتی ‌که آلودگی BTEX برای سلامت انسان دارد توصیه می‌شود از اقدامات پیشگیرانه مانند استفاده از ماسک مخصوص و نظام نوبت کاری استفاده شود.
 


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به سلامت و محیط زیست می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb