جستجو در مقالات منتشر شده


72 نتیجه برای هوا

مریم احمدی، حسین گنجی­دوست، بیتا آیتی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: فرایند USBF یک نوع سیستم لجن فعال متعارف می‌باشد که با یک منطقه غیر هوازی و یک زلال‌ساز ترکیب و در یک بیوراکتور قرار داده شده ‌است. این فرایند یک سیستم کارآمد جهت تصفیه انواع  فاضلاب­های مسکونی، بهداشتی، صنعتی و کشاورزی بوده که در این تحقیق هدف بررسی کارائی آن در تصفیه فاضلاب صنایع قندی می­باشد.
روش بررسی: از یک پایلوت 60 لیتری از جنس پلکسی‌گلاس شامل سه بخش هوازی به حجم 38 لیتر، غیر هوازی به حجم 14 لیتر و زلال‌ساز به حجم 8 لیتر استفاده و ملاس مورد نیاز جهت تهیه فاضلاب خام از کارخانه قند ورامین تأمین شد. در طول دوره، فاضلاب خام وارد بخش غیرهوازی شده و در آنجا با لجن برگشتی از کف مخزن ته‌نشینی مخلوط می‌گردید. پس از آن، جریان از قسمت زیر زلال‌ساز بصورت نهرگونه وارد بخش هوازی و سپس پایین زلال‌ساز می‌شد. در این بخش بستر لجن، لخته‌های لجن را جذب کرده و فاضلاب تصفیه شده از سیستم خارج می‌شد. پس از تکمیل چرخه‌ داخلی، لجن فعال جمع‌آوری شده در کف زلال‌ساز به قسمت غیرهوازی در ابتدای راکتور برگشت داده می‌شد.
یافته­ها: راندمان حذف  CODبا زمان ماند هیدرولیکی 21 تا 26 ساعت در بخش هوازی و 8 تا 10 ساعت در بخش غیرهوازی، حدود 77 تا 97 درصد بسته به میزان بارگذاری بارآلی COD در محدوده 1000 تا 30000 میلی‌گرم بر لیتر در سیستم متغیر بوده است.
نتیجه­گیری: راکتور USBF به عنوان یک فرایند تصفیه پیشرفته، قابلیت مناسبی در حذف بیولوژیکی فاضلاب صنایع قندی نسبت به سایر روش­های ذکر شده در تحقیقات دارد.


غلامرضا موسوی، اکرم جمال، حسن اصیلیان،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1387 )
چکیده

زمینه وهدف: متداول­ترین روش تثبیت لجن­های بیولوژیکی مازاد ، هضم هوازی می­باشد که به دلیل بالا بودن زمان هوادهی، اندازه این تأسیسات بزرگ بوده و هزینه سرمایه­گذاری زیادی را به سیستم تحمیل می­کند. به دلیل قدرت اکسیداسیون بالای ازن، افزودن این ماده به لجن باعث واپاشی جامدات لجن و تسریع در عمل تثبیت و در نتیجه کاهش اندازه و هزینه تأسیسات تصفیه لجن می­گردد. بنابراین دراین تحقیق، فرآیند تلفیقی پیش تصفیه با ازن و سپس هضم هوازی لجن مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: در این پژوهش از یک سیستم آزمایشگاهی شامل ژنراتور ازن، راکتور ازن زنی با حجم 2 لیتر و یک راکتور هوادهی استفاده گردید و پارامترهای TSS، VS ، COD  کل و محلول، HPC، کلیفرم مدفوعی و قابلیت ته نشینی لجن    اندازه­گیری شد.
یافته ها: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که میزان کاهش جامدات فرار پس از گذشت 10 روز از هوادهی لجن بدون پیش تصفیه با ازن هنوز قادر به تأمین استاندارد EPA (کاهش 38 درصد (VS در  این زمینه نمی­باشد. در حالی که  نتایج حاصل از تلفیق ازن زنی با دوز 25/0 یا  g O3/g TS 5/0 و به ترتیب 6 یا 3 روز هوادهی باعث کاهش VS به بیش از 38 درصد شده و استانداردهای EPA را از این نظر برآورده می­کند. بنابراین زمان هضم که در سیستم های متداول هضم هوازی 20-15 روز است پس از پیش تصفیه با ازن به 3 تا 6 روز کاهش می­یابد. همچنین ازن زنی به لجن تا حد زیادی باعث بهبود قابلیت ته نشینی لجن وکاهش حجم لجن دفعی نهایی می­شود. 
نتیجه گیری: پیش ازن زنی لجن با مقادیر کم ازن به دلیل واپاشی جامدات می­تواند راندمان هضم هوازی را به میزان زیادی افزایش دهد که این امر باعث کاهش اندازه تأسیسات و هوای مورد نیاز شده و هزینه های سرمایه گذاری و تا حدودی      بهره بردای را نیز می تواند کاهش دهد.


کاظم ندافی، سهیلا رضایی، رامین نبی زاده، مسعود یونسیان، حسین جباری،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: انتقال میکروب ها از طریق اتمسفر یک عامل کلیدی برای پراکندگی آن ها می باشد. انتقال میکروب های هوابرد از این طریق می تواند اثرات قابل ملاحظه ای بر سلامت انسان داشته باشد. هدف اصلی این مطالعه تعیین غلظت باکتری های هوابرد در یک بیمارستان کودکان بود.
روش بررسی: تعداد نقاط نمونه برداری هوای داخل بیمارستان 3 نقطه در نظر گرفته شد. این نقاط در طبقات مختلف بیمارستان بوده و نمونه های میکروبی هوا با استفاده از نمونه بردار Quick Take مدل 30 به مدت 4 ماه متوالی (از آذر تا اسفند) و هر 6 روز یک بار برای هر طبقه برداشت شدند.
یافته ها: طبق نتایج این مطالعه میانگین تعداد کلنی تشکیل شده در طول دوره نمونه برداری در طبقه سوم، بخش خون و انکولوژی با مقدار CFU/m3 429 از سایر بخش ها بیشتر بود.جنس باکتری های شناسایی شده ، فلور نرمال پوست ،سیستم تنفسی و دستگاه گوارش بودند.
نتیجه گیری:  نتایج این بررسی نشان داد که تعداد کلنی ها در 14% موارد دراتاق بستری از استاندارد (CFU/m3500) بیشتر بود. که از این میزان 11% مربوط به بخش خون و انکولوژی بود.


حسین جباری، نبی الله منصوری، علیرضا عبدالهی، مریم چهره ای، کاظم ندافی،
دوره 2، شماره 1 - ( 4-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: میکروارگانیسم ها از جمله قارچها ازعوامل عفونت های بیمارستانی هستند که برخی از آنها از طریق هوا منتقل  می شوند. عفونت های بیمارستانی نه تنها بیماران،  بلکه کارمندان و عیادت کنندگان را نیزمبتلا می سازند در نتیجه باعث افزایش میزان مرگ و میر می شوند. استفاده از فناوری نانو و نانو ذرات نقره در سال های اخیر به منظور کنترل عفونت ها مورد توجه و پژوهش قرار گرفته است.در این نوشتار که حاصل یک طرح پزوهشی است، به اثر نانو ذرات نقره در قالب رنگ حاوی این ذرات در کاهش بار میکربی هوای محیط بیمارستانی پرداخته شده است.
روش بررسی: برای بررسی خاصیت ضد میکربی تولیدات رنگ حاوی ذرات نانو نقره سه اتاق در بخش بیماری های عفونی یکی از بیمارستان های تابعه ی دانشگاه علوم پزشکی تهران انتخاب و دو اتاق بستری بیماران با دو نوع رنگ حاوی ذرات نانو نقره محصول دو شرکت مختلف به عنوان "موارد یک و دو" و اتاق سوم با رنگ معمولی بدون ذرات نانو نقره به عنوان اتاق "شاهد" رنگ آمیزی شدند. برای  نمونه گیری از پمپ پرتابل نمونه بردار هوا به نامQuick Take 30 ، استفاده شد و نمونه ها در مدت 2 دقیقه با دبی 3/28 لیتر در دقیقه روی محیط سابرو دکستروز آگار جمع آوری گردید. کلنی های موجود در هوا ((CFU در دو اتاق مورد و یک اتاق شاهد با  استفاده از آزمون ANOVA با هم مقایسه شدند .
یافته ها: در بررسی به عمل آمده ارتباط معنی داری بین میانگین شمارش کلنی مشاهده شده ((CFU در دو اتاق مورد و یک اتاق شاهد به صورت کلی مشاهده نشد و این به آن معنی بود که بررسی اثرات  رنگ های استفاده شده حاوی ذرات نانو نقره در کاهش بار آلودگی میکربی هوای اتاق رنگ آمیزی شده با رنگ نانو نقره به شیوه اکتیو (با استفاده از پمپ نمونه گیری) قادر به نشان دادن تاثیر این رنگ ها در کاهش بار میکربی هوای اتاق ها  نبوده است.
 نتیجه گیری: در بررسی تاثیر گذشت زمان بر اثر بخشی رنگ نانو نقره، خاصیت رنگ نانو نقره در کاهش بار آلودگی میکربی در ماه اول نمایان  می باشد


محمد جواد ذوقی، آریامن قویدل،
دوره 2، شماره 2 - ( 6-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: تکنیک ‌های مختلفی برای استفاده بهینه از گاز تولیدی در دفنگاه زباله مورد مطالعه قرار گرفته است. اما برای استفاده از هر یک از این تکنیک‌­ ها  و همچنین تضمین کارایی سیستم های استحصال انرژی، باید درصد متان موجود در بیوگاز سنجش و پیش بینی شود. در این مطالعه برای پیش بینی درصد متان موجود در گاز دفنگاه زباله در مقیاس آزمایشگاهی، از شبکه عصبی استفاده شده است.
روش بررسی: در این مطالعه راکتورهای شبیه ساز مرکز دفن زباله، در دو سیستم متفاوت عمل می کنند، جهت تخمین درصد متان موجود در گاز مرکز دفن به وسیله شبکه عصبی مصنوعی، از مشخصات فاضلاب این راکتورها به عنوان داده های ورودی استفاده شده است. سیستم یک(C1)، در این سیستم، فاضلاب پس از تولید بر روی زباله تازه بازگردانده می شود. سیستم دو(C2)، در این سیستم، فاضلاب پس از خروج از زباله تازه  برروی راکتور حاوی زباله خوب تجزیه شده تخلیه و سپس بر روی زباله تازه بازگردانده می شود
یافته ها: شبکه عصبی دارای کارایی بالایی در پیش بینی درصد متان موجود در بیوگاز است، به طوری که مقدار ضریب همبستگی در شبکه عصبی بهینه، برای داده های آموزش و تست، به ترتیب برابر 999/0 و 997/0 می باشد و ضریب انحراف معیار به ترتیب برابر 098/1 و 387/2 می باشد.
نتیجه گیری: با توجه به کارایی بالای شبکه عصبی در پیش بینی درصد متان موجود در بیوگاز، می توان از این مدل جهت طراحی بهینه سیستم های جمع آوری و تصفیه گاز مراکز دفن زباله، و همچنین برای حصول اطمینان از نتایج پایش و کاهش هزینه پایش استفاده کرد.


مهدی اشراقی، بیتا آیتی، حسین گنجی دوست،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: ترکیبات نیتروژن در فاضلاب عمدتاً به چهار صورت آلی، آمونیاکی، نیترات و نیتریت می باشند. غلظت نیتروژن کل در فاضلاب شهری معمولاً در محدوده 25 تا 45 میلیگرم در لیتر بر حسب نیتروژن قرار دارد که مهمترین مشکل در رابطه با آن، میزان تمایل اکسیژن خواهی و اثرات بهداشتی آن می باشد. راکتور بافلدار غیر هوازی، سیستمی است که در آن ردیفهایی از بافلها برای هدایت جریان فاضلاب وجود دارند.
روش بررسی: در این تحقیق 9 ماهه، جهت انجام نیتریفیکاسیون و دنیتریفیکاسیون همزمان، از یک راکتور بافلدار بی هوازی اصلاح شده به ابعاد 15×30×104 سانتیمتر و حجم مفید 15 لیتر با هشت بخش استفاده گردید که در بافل هفتم اقدام به هوادهی شد تا طی آن آمونیاک در یک محیط هوازی به نیتریت و نیترات اکسید گردد.
یافته­ها: دنیتریفیکاسیون تقریباً به طور کامل در دو بخش ابتدایی راکتور بافلدار بی هوازی و به ترتیب با راندمان 60 تا 84 درصد حذف نیتروژن نیتراتی تا بخش چهارم اتفاق افتاد. همچنین حذف بار نیتروژن ورودی در شرایط ورود شوک بار نیتروژن (4 برابر میزان آخرین غلظت نیتروژن ورودی به راکتور) پس از گذشت یازده روز به شرایط اولیه بازگشت. جهت بررسی و پردازش اطلاعات دریافت شده در طی تحقیق، از روش شبکه عصبی مصنوعی نیز استفاده گردید بطوریکه میزان خطای مشاهده شده در 10 مورد آزمایش فرضی کمتر از 15 درصد بود.
نتیجه گیری: راکتور بافلدار بی هوازی تا غلظت ورودی mg/L 200 قابلیت رساندن غلظت نیتروژن نیتراتی موجود در فاضلاب به حد استاندارد سازمان حفاظت محیط زیست ایران (mg/L 50 برحسب نیترات و mg/L 10 برحسب نیتروژن) را دارا می باشد.


زهره فرهمندکیا، محمد رضا مهراسبی، محمدصادق سخاوتجو، امیر شاهرخ حسنعلی زاده مظهر، زهرا رمضانزاده،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده

زمینه و هدف:   فلزات سنگین موجود درگرد و غبار هوا قادرند مستقیما از طریق بلع و تنفس وارد بدن شوند و یا از طریق ریزش های جوی به سطح زمین برسند و پس از آلودگی منابع آب و خاک و ورود به ساختار گیاهان از طریق آب و غذا وارد بدن شوند. هدف از این مطالعه تعیین میزان ترسیب فلزات سنگین در ریزش های جوی و تاثیر پذیری این مقادیر از منابع زمینی بوده است.
روش بررسی: در این مطالعه شهر زنجان به پنج ناحیه تقسیم شده است که جمع آوری نمونه های ذرات راسب شونده (ریزش های خشک) و بارش های جوی (ریزش های تر)، طی سه فصل پاییز 1387 ، زمستان 1387 و بهار 1388در این نواحی صورت گرفته است وسرب ، روی، کادمیم و کروم این ریزش ها به روش جذب اتمی اندازه گیری شده است.
یافته ها: در مطالعه حاضر میانگین ترسیب فلزات سنگین در ریزش های جوی برای سرب 082/0 ،    روی 286/0  ، کادمیوم 018/0  وکروم 009/0  میلی
گرم بر متر مربع در روز بود.  ضریب همبستگی بین عناصر سرب ـ روی برابر 8/0 بوده است (01/0P < ).  ضریب همبستگی بین کروم ـ کادمیوم بالاتر از89/0 می باشد (05/0P < ) ولی ضریب همبستگی بین کادمیوم ـ سرب و کروم ـ سرب کمتر و به ترتیب 58/0 و 61/0 است.
نتیجه گیری: مقایسه مقادیر در نواحی مختلف نشان داد که منابع صنعتی منتشر کننده فلزات سنگین  نقش مستقیمی درترسیب فلزات سنگین ریزش های جوی خشک و تر دارد . با توجه به ضرایب همبستگی می توان نتیجه گرفت که سرب و روی از یک منشا مشترک در منطقه پراکنده می شوند. اندازه گیری فلزات در ذرات راسب شونده می تواند نشان دهنده تاثیر منابع انسان ساز در کیفیت هوا باشد و می توان از ذرات راسب شونده به عنوان شاخص آلودگی هوا به فلزات سنگین استفاده نمود.


علی الماسی، منصور رضایی، احسان امیر پور، عبداله درگاهی، مجتبی محمودی،
دوره 3، شماره 1 - ( 1-1389 )
چکیده

مقدمه‌وهدف: به منظور تعیین  میزان سرانه‌ مصرف‌آب‌ و تخمین تولید سرانه فاضلاب وسرانه‌بارآلی‌و ارتباط کمی آن‌ ها با وضعیت اقتصادی-اجتماعی جامعه وشرایط آب‌وهوائی، بر رسی آب و فاضلاب شهر کرمانشاه دراین مقاله صورت گرفته است‌. رابطه آب مصرفی،فاضلاب تولیدی و سرانه بار آلی  با درآمد ماهیانه خانوارهای جامعه و دما ی محیط برآورد گردیده است.
روش بررسی: دراین مطالعه توصیفی-تحلیلی، متناسب با جمعیت شهر(713000 نفر)، و با توجه به ملاحظات اقتصادی-اجتماعی و در آمد ماهیانه، سه منطقه(کسری، الهیه وتعاون‌) با درآمد خوب ، متوسط و پائین که مناطق کاملا مشخص و تعریف شده ای از نظر شهرداری و عرف اجتماعی بوده و معرف سه سطح مورد نظر باشد به عنوان‌زیرگروه‌های جامعه مورد مطالعه انتخاب گردید.ابزار جمع‌آوری‌داده‌ها‌،برای سنجش وضعیت‌اقتصادی-اجتماعی‌‌ درآمدماهیانه، وبرای‌آب مصرفی از کنتور‌آب، برای ‏فاضلاب تولیدی‌از دبی سنجی‌وبرای سرانه‌ بار‌آلی‌ ازنمونه‌گیری‌24ساعته استفاده‌گردید. اندازه گیری در دوفصل تابستان وزمستان انجام گردید.
یافته‌ها: مصرف‌آب‌ سه منطقه کسری،الهیه وتعاون درتابستان (75 ±398،48 ±291و50±188) ودرزمستان به ترتیب برای سه منطقه (25±200،35 ±188و 41 ±140( ‌تفاوت معنی‌داری‌نشان داد، لیکن بارآلی‌هرسه منطقه‌علیرغم‌تفاوت‌ ظاهری‌ اختلاف‌ معنی‌ داری‌ نشان‌نداد.  سرانه آب مصرفی با وضعیت اقتصادی-اجتماعی رابطه معنی‌داری دارد(r2 =   0/977 و< 0/001  p)، اما  میزان سرانه فاضلاب تولیدی مناطق(60±220، 15 ±204و 34 ±170) برای‌شرائط‌گرم‌و (21±170 ، 31 ±158و 29±112 (برای‌شرایط سرد،ازنظر آماری اختلاف معنی داری نشان نمی‌دهند(r2 = 0/371 و< 0/001  p)و‌سرانه‌فاضلاب‌تولیدی‌تفاوت چشمگیری در سه منطقه نداشت .
نتیجه‌گیری: این‌مطالعه‌تاثیر دوپارامتر، درآمدو‌تغییرات‌فصلی‌را‌بر میزان‌سرانه مصرف آب و سرانه‌تولید فاضلاب، بار‌آلی قابل‌تجزیه میکربی تأییدمی نماید. مصرف آب‌و تولید سرانه فاضلاب‌در شرائط‌گرم به طور چشمگیری بیشتر‌ از شرایط‌سرد‌می‌باشد. ارتباط‌سرانه مصرف‌آب‌با درآمد اقتصادی چشمگیر، لیکن سرانه‌تولید فاضلاب، تفاوت‌محسوسی‌نشان نمی دهد.همچنین‌این مطالعه‌برآورد‌میزان سرانه‌مصرف آب، وبالتبع‌آن میزان‌ سرانه‌فاضلاب تولیدی‌و‌میزان ماده‌آلی‌قابل‌تجزیه زیستی‌‌رادررابطه با‌درآمد‌اقتصادی‌ ودمای محیط مقدور می‌نماید.


محمد ملکوتیان، نعمت اله جعفرزاده حقیقی فرد، محمد احمدیان، مهشید لؤلؤیی،
دوره 3، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: در بسیاری از کشورهای جهان شیرابه زباله بدون هیچ گونه تصفیه ای در محیط رها می شود و به دلیل ترکیب متفاوت شیرابه زباله در مکان های مختلف، تاکنون روش تصفیه یکنواختی برای آن ارائه نشده است. عدم کنترل و بی توجهی نسبت به تصفیه و دفع صحیح شیرابه موجبات آلودگی محیط را فراهم می آورد. هدف از این مطالعه کاربرد فرآیند فنتون برای کاهش آلاینده های شیرابه زباله شهر کرمان بود.
روش بررسی: در این مطالعه شیرابه زباله جمع آوری شده از خودروهای جمع آوری زباله شهر کرمان طی دو مرحله مورد تصفیه قرار گرفت. در مرحله اول جهت تصفیه مواد آلی قابل تجزیه زیستی، بر اساس خصوصیات محل دفن پسماند های شهر کرمان پایلوتی ساخته شد و شیرابه خام در داخل این پایلوت به صورت بی هوازی تصفیه شد. درمرحله بعد شیرابه مورد تصفیه در پایلوت، با استفاده از فرآیند فنتون مورد تصفیه قرار گرفت و تاثیر پارامترهایی pH، زمان تماس، مقدار بهینه آهن دو ظرفیتی ((Fe2+ و مقدار بهینه پراکسید هیدروژن (H2O2) بر آن نیز مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: راندمان حذف  TSS، BOD5 وCOD  در اثر تصفیه بی هوازی شیرابه در پایلوت به ترتیب برابر با 62% ، 96% و 89% بود. نسبت BOD5/COD نیز از 6/0 در شیرابه خام به 2/0 در شیرابه تصفیه شده، کاهش یافت. حداکثر راندمان حذف COD برابر 78% در 3= pH، زمان تماس=min  75، mg/L 1400 =Fe2+ و  mg/L2500 = H2O2 حاصل شد. نسبت BOD5/COD روند افزایشی داشت و از 2/0 به 51/0 افزایش یافت که حاکی از افزایش تصفیه پذیری زیستی شیرابه پس از انجام فرآیند فنتون بود.
نتیجه‌گیری: کیفیت شیرابه از لحاظ آلودگی های موجود درآن به وسیله تصفیه زیستی بی هوازی و تصفیه با فرآیند فنتون میزان زیادی بهبود یافت. تصفیه زیستی به تنهایی برای کاهش آلودگی های شیرابه زباله کافی نبود و مقادیر آلودگی های شیرابه پس از تصفیه زیستی و فرآیند فنتون به میزان زیادی کاهش پیدا کرد. مهمترین مزیت فرآیند فنتون کاهش مواد آلی مقاوم، ترکیبات سمی و همچنین افزایش تجزیه پذیری زیستی شیرابه زباله است.


فردوس کرد مصطفی پور، ادریس بذرافشان، حسین کمانی،
دوره 3، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده

زمینه  هدف: آرسنیک یکی از سمی ترین و خطرناک ترین عنصر موجود در آب آشامیدنی شناخته می شود که با توجه به گسترش کاربرد آن در کشاورزی، دامداری، پزشکی، صنعت و غیره شرایط ورود آن به منابع آب و محیط زیست بسیار تسهیل شده است. آرسنیک یک ماده سمی، تجمعی و باز دارنده آنزیم های دارای گروه SH بوده و مطالعات مختلف ارتباط معنی دار بین غلظت های بالای آرسنیک در آب آشامیدنی و سرطان­&thinspهای کبد، حفره بینی، شش، پوست، مثانه و کلیه در مردان و زنان و پروستات و کبد در مردان را مشخص نموده است. تحقیق حاضر با هدف امکان سنجی حذف آرسنیک از آب با استفاده از فرایند شناور سازی با هوای محلول انجام پذیرفت.
روش بررسی: در تحقیق حاضر ابتدا به منظور تعیین شرایط بهینه حذف آرسنیک در روش شناور سازی با هوای محلول، مقدار بهینه مواد منعقدکننده با توجه به شرایط خاص حاکم بر فرایند فوق تعیین شد و در ادامه پس از تهیه محلول های سنتتیک آرسنیک (100،50 ، 200 میکروگرم در لیتر) با استفاده از ترکیب آرسنات سدیم، راندمان حذف تحت تاثیر متغیرهای مختلف شامل غلظت آرسنیک، زمان لخته سازی و شناور سازی و فشار اشباع سازی مورد بررسی قرار گرفت. در پایان غلظت آرسنیک باقی مانده به روش دی اتیل دی تیوکارمات نقره تعیین مقدار شد.
یافته ها: تاثیر شرایط بهینه بر راندمان حذف آرسنیک در غلظت های اولیه 50، 100 و 200 میکروگرم در لیتر نشان داد که بهترین منعقدکننده در حذف این عنصر، پلی آلومینیوم کلراید و در مرتبه بعدی سولفات آلومینیوم است. در غلظت اولیه آرسنیک معادل 200 میکروگرم در لیتر حداکثر راندمان حذف (4/99%) حاصل شد.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از این مطالعه بیانگر آن است که روش شناور سازی با هوای محلول همراه با کاربرد منعقدکننده پلی آلومینیوم کلراید از کارایی بالایی در حذف آرسنیک از آب حتی در غلظت های زیاد برخوردار بوده و بنابراین با توجه به مخاطرات فراوان ناشی از حضور این عنصر در آب شرب، می تواند به عنوان یک گزینه مناسب حذف مد نظر متخصصین صنعت آب قرار گیرد.


بهروز کریمی، محمد حسن احرامپوش، مهدی مختاری، اصغر ابراهیمی،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: اکسیداسیون مرطوب با هوا (WAO) یکی از روش های اکسیداسیون پیشرفته برای کاهش غلظت ترکیبات آلی در فاضلاب های صنعتی، ترکیبات سمی و غیر قابل تجزیه بیولوژیکی، شیرابه زباله و... است. هدف این پژوهش تعیین راندمان روش اکسیداسیون مرطوب با هوا در تصفیه شیرابه زباله کارخانه کمپوست اصفهان است.
روش بررسی: نمونه شیرابه به حجم 5/1 لیتر وارد راکتور فولادی به حجم 3 لیتر شد و تحت فشار bar 10 و دماهای C° 100، 200 و300  و سه زمان ماند60،30 و90 دقیقه قرار گرفت. نمونه در 18 مرحله از برکه های ذخیره شیرابه در کارخانه کمپوست اصفهان به حجم 20 لیتر گرفته و از روشWAO برای تصفیه شیرابه استفاده شد. راندمان حذف COD ،BOD ،NH4-N ،NO3-N و TSS بررسی شد.
یافته ها: نتایج نشان می دهد که راندمان حذف بیش از 35% برای  COD، 38% برای BOD5 و 85 % برای TSS در یک ساعت زمان ماند به دست آمد وحداکثر راندمان حذف NH4-N 3/53% و NO3-N 9/73% در طی فرایند به دست آمد.
 نتیجه گیری: نتایج نشان داد که دمای واکنش بیشترین تاثیر در تجزیه مواد آلی دارد. ونیز راندمان حذف COD ,BOD5 در فرایند WAOبا افزایش زمان ماند افزوده شد. همچنین نسبت BOD5/COD به عنوان شاخص مهم از قابلیت تجزیه بیولوژیکی از نمونه شیرابه بررسی شد و بهبود این شاخص تا 84% در این فرایند به دست آمد. در این مطالعه نشان داده شد که این فرایند در کاهشCOD ،BOD5 و نیترات بسیار موثر است.


بهنام چاوشی، محمدرضا مسعودی نژاد، امیر ادیب زاده،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: پالایشگاه های نفت منبع مهم تولید آلاینده های خطرناک و سمی مانند دی اکسید گوگرد  (SO2) هستند. حدود 99 درصد از دی اکسیدگوگرد موجود در هوا از منابع انسانی تولید می گردد. اگرچه اندازه گیری های مختلفی از خروجی صنایع و پالایشگاه ها توسط کارشناسان محیط زیست و یا شرکت های خصوصی فعال در زمینه محیط زیست انجام گرفته ولی ارزیابی دقیق از میزان انتشار آلاینده ها بر حسب میزان تولید (ضرایب انتشار) و همچنین میزان کل انتشار سالانه که می تواند به عنوان داده اولیه در مدل­ سازی های آلودگی هوا و تصمیم گیری های مدیریتی مورد استفاده قرار گیرد در دسترس نیست.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی مقطعی بوده و اندازه گیری گازهای خروجی از دودکش با استفاده از دستگاه Testo 350 XL صورت گرفته است. نوع استاندارد عملکرد دستگاه براساس ASTM D6522  EPA-CTM030-41 تعیین گردید. میزان دی اکسیدگوگرد از 44 خروجی دودکش پالایشگاه نفت تهران از ابتدای فروردین 1386 لغایت آبان 1387 به مدت 20 ماه اندازه گیری شد. نمونه برداری به طور میانگین در بازه زمانی ساعات 9 تا 14به انجام رسید.
یافته ها: با مطالعه نتایج به دست آمده مشخص گردید که میزان آلاینده SO2 تولیدی توسط واحد تقطیر شمالی بیش از 3 برابر واحد جنوبی است و میزان انتشار گاز آلاینده از این واحد 8/2 برابر و ضریب انتشار آن 6/5 برابر نسبت به واحد تقطیر جنوبی است، همچنین میزان غلظت، انتشار و ضریب دی اکسیدگوگرد در واحد تبدیل کاتالیست شمالی بیش از 2 برابر واحد مشابه جنوبی است و مقایسه این سه فاکتور در واحد غلظت شکن شمالی به ترتیب 3، 6/2 و 6/2 برابر در مقایسه با واحد مشابه جنوبی اندازه گیری شده است.
نتیجه گیری: در کلیه واحدهای مستقر در بخش شمالی میزان آلایندگی 2 تا 3 برابر واحدهای جنوبی است. با ارزیابی به عمل آمده مشخص گردید که اولا‌ حجم تولید در واحدهای شمالی بیشتر از واحدهای جنوبی بوده و از طرفی واحدهای جنوبی از طراحی جدیدتری برخوردار و از امکانات حذف آلاینده بهتری استفاده می نمایند. با مطالعه منابع مشخص می گردد استفاده از تکنولوژی های جدیدتر در فرایند تولید در پالایشگاه ها و استفاده از آخرین دستاوردها در این صنعت قادر است گام اساسی در توسعه این صنعت در بخش های مختلف کشور را ایفا نماید.


محمد آقاپورصباغی،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: نداشتن قیمت و ارزش مشخص برای فعالیت های زیست محیطی باعث ایجاد برخی ویژگی های خاص برای این کالاها می شود. از جمله این ویژگی ها فاصله ای است که بین هزینه و منافع شخصی و اجتماعی آنها به وجود می آید. محققین در جهت ارزیابی این فعالیت ­های زیست محیطی روش­ های مختلفی از جمله هزینه سفر، تمایل به پرداخت و روش هدونیک را پیشنهاد می­ کنند. با توجه به مشکل آلودگی هوای تهران استفاده از الگوهای فوق در جهت ارزش گذاری برای حفظ کالای زیست محیطی (هوای پاک) مدنظر قرار گرفته اند.
روش بررسی: دریک مطالعه موردی ارزش گذاری برای هوای سالم  در سال 138٧ با استفاده از روش هدانیک انجام گرفته است. به منظور انجام تحقیق حاضر 300 پرسش نامه به روش طبقه بندی تصادفی از مناطق مختلف شهر تهران جمع آوری شده است.
یافته‌ها: نتایج تحقیق نشان می دهد که فعالیت های انجام شده در جهت کاهش آلودگی هوا علاوه بر ارزش زیست محیطی از دید مصرف کنندگان دارای  ارزش اقتصادی نیز هست. همچنین نتایج نشان می دهد که تمایل به پرداخت هر شهروند تهرانی برای هر مترمربع خانه ای که در مناطق با آلودگی کمتر قرار دارند  بین 1120 تا 1350 هزار ریال است.
نتیجه‌گیری : نتایج این تحقیق و تحقیقات مشابه می تواند در توجیه اقتصادی طرح های زیست محیطی مورد استفاده قرار بگیرد.


بهروز کریمی، محمد حسن احرامپوش، مهدی مختاری، اصغر ابراهیمی،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: اکسیداسیون مرطوب با هوا (WAO) یکی از روش های اکسیداسیون پیشرفته برای کاهش غلظت ترکیبات آلی در فاضلاب های صنعتی، ترکیبات سمی و غیر قابل تجزیه بیولوژیکی، شیرابه زباله و... است. هدف کلی این پژوهش تعیین راندمان سه روش اکسیداسیون مرطوب با هوا و اکسیداسیون مرطوب با پراکسید هیدروژن درحذف مواد آلی از شیرابه زباله شهری اصفهان بوده است.
روش بررسی: نمونه شیرابه به حجم Lit 5/1 وارد راکتور فولادی به حجم Lit 3 شد و تحت فشار bar 10 و دماهای 100، 200 و C°300 و سه زمان ماند60،30 و 90 دقیقه قرار گرفت. نمونه در 18 مرحله از برکه های ذخیره شیرابه در کارخانه کمپوست اصفهان به حجم Lit 20 گرفته و از سه روشWAO ،WPO و ترکیبی از WAO/GAC جهت پیش تصفیه شیرابه استفاده شد. از اکسیژن خالص و پراکسید هیدروژن 30% به عنوان عامل اکسیداسیون استفاده شد.
یافته ها: راندمان حذف COD در روش WAO، 3/33-8/7% و BOD5 6/50-7/14% می باشد. راندمان حذفCOD و BOD5  در روشWPO به ترتیب، 34-6/4% و50-24% است. با افزودن GAC به راکتور راندمان حذف همه پارامترها بهبود یافت. حداکثر راندمان حذف به وسیله روش ترکیبی برای C‏OD، 48% و برای BOD5 ، 6/43-31% و نسبت COD/BOD5 هم تا 90% افزایش یافت.
نتیجه گیری: در این مقاله از فرایند WAO و WPO برای پیش تصفیه شیرابه، و از فرایند ترکیبی WAO/GAC برای بهبود حذف مواد آلی و تصفیه شیرابه استفاده شد و نیز مشخص شد که فرایند اخیر در حذف مواد آلی مقاوم بسیار کارآمدتر است.


نعمت الله جعفرزاده حقیقی فرد، آرام زویداوی، مریم قلیشخانی، علیرضا معصومی،
دوره 4، شماره 3 - ( 7-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: واحدهای تولید نفت و گاز به دلیل دارا بودن فرایند احتراق، آلودگی‌های گازی متنوعی، از جمله دی‌اکسیدکربن را وارد اتمسفر می‌کنند. در این مقاله، برآورد میزان انتشار دی‌اکسیدکربن ناشی از یک واحد شیرین‌سازی گاز شرکت ملی مناطق نفت‌خیز جنوب ایران، ارایه می‌گردد.
روش بررسی: با توجه به این نکته که روش موازنه جرم، یک روش مناسب برای برآورد میزان دی‌اکسیدکربن ناشی از احتراق سوخت های فسیلی است، در این مقاله میزان انتشار دی‌اکسید کربن با استفاده از ضرایب انتشار، براساس روش آنالیز سوخت، محاسبه می‌گردد.
یافتهها: براساس نتایج به دست آمده در این تحقیق، میزان کل انتشار دی‌اکسیدکربن از واحد منتخب (kg/day) 97/922212 است. در این میان سهم مشعل گاز اسیدی 75/579661، مشعل گاز ترش 93/12921 و دیگ‌های بخار (kg/day) 29/329629  است.
نتیجهگیری: در بین منابع آلاینده، مشعل گاز اسیدی با 63%، بیش­ترین سهم را در انتشار دی اکسیدکربن دارد. مقادیر برآورد شده براساس ضرایب انتشار سازمان حفاظت محیط زیست امریکا 2/1% پایین ‌تر از تخمین واقعی میزان انتشار دی اکسیدکربن در واحد منتخب است.


مهدی کارگر، امیرحسین محوی،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: در تصفیه بیولوژیکی فاضلاب مقدار بسیار زیادی لجن تولید می‌شود که بسیار فسادپذیر است. بنابراین جهت دفع و استفاده ایمن باید تثبیت شود. با توجه به زمان ماند زیاد و مشکلات آبگیری لجن در هاضم‌ها  نیاز به کاربرد روش‌هایی جهت کاهش زمان و رفع محدودیت‌ها و در نتیجه کم کردن هزینه‌های بهره‌برداری و نگه‌داری است. امواج اولتراسونیک به دلیل افزایش دادن فعالیت آنزیم‌ها می‌تواند زمان مرحله هیدرولیز که عامل محدودکننده در هاضم‌هاست، را کم کند در نتیجه باعث کاهش زمان ماند شود. در نتیجه این تحقیق با هدف بهبود فرایند هضم و آبگیری توسط امواج اولتراسونیک در لجن هاضم‌های بی هوازی و هضم سریع‌تر لجن و کم کردن هزینه‌ها طراحی گردیده است.
روش بررسی: این بررسی یک مطالعه توصیفی تحلیلی و روش آن به صورت مقطعی بوده که  نمونه‌های هاضم هوازی، از ورودی هاضم تصفیه خانه شهرک غرب تهران و نمونه‌های هاضم بی‌هوازی، از لجن ورودی هاضم بی‌هوازی تصفیه‌خانه جنوب تهران طی چهار ماه از تیر لغایت مهر 1389جهت انجام مطالعه به صورت نمونه منفرد و تصادفی برداشت شد. تعداد نمونه‌ها 20 نمونه از هر نوع هاضم بوده و هر هفته دو نمونه از هر هاضم گرفته شد. نمونه‌های لجن  به آزمایشگاه شیمی دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران منتقل شده و مورد بررسی قرار گرفتند. از دو فرکانس 35 و 131 کیلوهرتز امواج اولتراسونیک استفاده شد. هرکدام از نمونه‌های لجن با چهار مدت زمان مختلف شامل 15، 30، 60 و 90 دقیقه در معرض هر کدام از امواج اولتراسونیک قرار گرفتند. آزمایش‌های کل جامدات، جامدات فرار، pH، دما، CODکل ، COD محلول و جامدات قابل ته‌نشینی انجام شد. راکتور مورد استفاده به صورت ناپیوسته دارای حجم 300 میلی‌لیتر بود.
یافته ها: نتایج این بررسی نشان داد که کاربرد امواج اولتراسونیک باعث افزایش میزان اکسی‍ژن مورد نیاز شیمیایی کل و محلول و دما شده و  باعث کاهش جامدات فرار، pH و جامدات قابل ته‌نشینی می شود. کاربرد امواج اولتراسونیک در فرکانس 131 کیلوهرتز جهت کاهش جامدات فرار و افزایش قابلیت آبگیری لجن موثرتر از فرکانس 35 کیلوهرتز است و بیشترین کارایی را در مدت زمان 30 دقیقه و فرکانس 131 کیلوهرتز داشته است. همچنین کاهش جامدات فرار و آبگیری در نمونه‌های هاضم بی‌هوازی بیشتر از هاضم هوازی بوده است.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که کاربرد امواج اولتراسونیک با کاهش میزان جامدات فرار به هضم لجن کمک می‌کند و همچنین با کاهش زمان جامدات قابل ته‌نشینی، در  افزایش قابلیت آبگیری موثر است. بنابراین به عنوان یک گزینه در کمک کردن به تصفیه لجن می تواند مورد توجه قرار گیرد.


علی الماسی، مقداد پیرصاحب، عبدالله درگاهی،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: فنل یکی از ترکیبات آروماتیک بوده که به دلیل سمیت بالا و حضور آن در پساب‌های صنایع، بایستی نسبت به حذف آن و جلوگیری از آلودگی آب‌های پذیرنده اقدام نمود. بهترین و کم هزینه‌ترین روش تصفیه پساب‌های آلوده به فنل و ترکیبات فنلی، استفاده از روش‌های تصفیه بیولوژیکی، به ویژه روش‌های طبیعی است. هدف از این تحقیق بررسی کارایی برکه تثبیت بی‌هوازی در حذف فنل و سایر ترکیبات آلی از فاضلاب پالایشگاه نفت است.
روش بررسی: این مطالعه از نوع تجربی تحلیلی بوده و برکه تثبیت بی‌هوازی مورد استفاده در مقیاس آزمایشگاهی با ابعاد 1×1×2/0متر با استفاده از ورقه فایبرگلاس با ضخامتmm  6 طراحی، ساخته و راه‌اندازی گردید. زمان ماند هیدرولیکی برکه بی‌هوازی در این مطالعه 2 روز و بارهیدرولیکی آن 95 لیتر در روز منظور گردید. با توجه به ماکزیمم غلظت فنل در پساب نفت، بار آلی برکه بی‌هوازی 100 گرم در مترمکعب تامین شد. پس از راه اندازی و بذرپاشی و تثبیت بیولوژیکی، مطالعه کارایی برکه ادامه پیدا کرد. در این مطالعه علاوه بر غلظت فنل موجود در فاضلاب نفت، به میزان mg/L 100 فنل برای ورودی پایلوت تامین گردید. سپس پارامترهای ازت آمونیاکی، فسفات، فنل به ترتیب در طول موج  nm 425، 690، 500 توسط دستگاه اسپکتروفتومتر Varian مدل UV-120-02  برای هریک از نمونه‌ها و همچنین اکسی‍‍‍‍ژن مورد نیاز شیمیایی کل، اکسیژن مورد نیاز شیمیایی محلول، اکسیژن مورد  نیاز بیوشیمیایی کل، اکسیژن مورد نیاز بیوشیمیایی محلول، pH و ORP سیستم اندازه‌گیری شد.
یافته‌ها: نتایج حاصل از مطالعه نشان داد که راندمان حذف پارامترهای ازت آمونیاکی، فسفات، فنل، اکسی‍‍‍‍ژن مورد نیاز شیمیایی کل، اکسیژن مورد نیاز شیمیایی محلول، اکسیژن مورد  نیاز بیوشیمیایی کل، اکسیژن مورد نیاز بیوشیمیایی محلول در برکه بی‌هوازی به ترتیب 91/519 % ، 34/ 64 %، 82/89%، 99/74%،  34/ 73 %، 75/71%، 9/68  %به دست آمد.
نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که برکه بی‌هوازی قابلیت حذف فنل  و سایر ترکیبات آلی از فاضلاب پالایشگاه نفت با کارایی بالا دارد و با توجه به ویژگی‌های خوب این سیستم می‌توان از این سیستم به جای سیستم‌های گران و پیچیده‌ای استفاده کرد.


انسیه طاهری، مهدی حاجیان نژاد، محمد مهدی امین، حسین فرخ زاده، مریم حاتم زاده، مرضیه وحید دستجردی،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: گرانولاسیون هوازی لجن، به عنوان فرایندی پبشرفته با مکانیسم ناشناخته، قادر است به یکی از تکنولوژی های آتی تصفیه ببولوژیکی فاضلاب تبدیل شود. پارامتری مانند شوری بالا سبب پلاسمولیز و کاهش فعالیت سلول ها  شده و باعث مشکل شدن تصفیه بیولوژیکی فاضلاب شور می شود. هدف از انجام این مطالعه بررسی مشخصات گرانول‌های هوازی تشکیل شده در راکتورSBR  تصفیه کننده فاضلاب شور است.
روش بررسی: این مطالعه مداخله ای بر روی تصفیه فاضلاب حاوی g‏/L  10-5/0 کلرید سدیم در راکتورهای پر و خالی شونده متوالی انجام شده است. فاضلاب به کار رفته سنتزی و حاوی مواد مورد نیاز رشد میکروارگانیسم‌ها بود. pH  ورودی در محدوده 8-7 و اکسیژن محلول بین mg/L 5-2  تنظیم گردید. جهت تعیین مشخصات گرانول‌ها از میکروسکوپ الکترونی روبشی  (SEM) استفاده شد. ازآنالیز EDX  جهت تعیین ترکیبات موجود در گرانول‌ها استفاده گردید.
یافته ها: گرانول‌های ایجاد شده با مشخصات متفاوت بوده و از نظر رنگ ظاهری دو دسته بودند: گرانول‌هایی به رنگ قهوه‌ای روشن و گرانول‌هایی به رنگ سیاه. اندازه گرانول‌ها در محدوده mm 7-3 با سرعت سقوطcm/s 35/1 - 9/0  و دانسیتهg/L  60  و 32 بود. در تصاویرSEM  مشخص شد که در برخی گرانول‌ها باکتری های رشته ای و قارچ ها، و در برخی دیگر باکتری های غیر رشته ای غالب بودند. هم چنین در آنالیز EDX انجام شده حضور مواد معدنی نظیر کلسیم و فسفات تعیین شد.
نتیجه گیری: گرانول‌های دارای جمعیت باکتریایی غیر رشته ای غالب، دارای فشردگی و سرعت ته نشینی بالاتری هستند. حضور غلظت های مختلف شوری سبب پلاسمولیز سلول‌های باکتریایی و افزایش غلظت ترکیبات EPS در سیستم و تسریع گرانولاسیون می گردد.


روح ا.. رستمی، احمد جنیدی جعفری، روشنک رضایی کلانتری، میترا غلامی،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: بنزن، تولوئن و زایلن‌ها (BTX) آلاینده‌های آلی هستند که به طور عمده به همراه نفت و مشتقات آن وجود دارند. BTX جزو آلاینده‌های زیست محیطی بوده و برای سلامتی انسان نیز مضر به حساب می‌آیند. استفاده از جاذب‌هایی مانند زئولیت، یکی از انواع روش‌های حذف این ترکیبات است که در این مطالعه نیز هدف بر آنست تا حذف ترکیبات BTX با استفاده از زئولیت نوع کلینوپتیلولیت و همچنین زئولیت به همراه نانوذرات اکسید مس به جهت خاصیت کاتالیستی آن مورد بررسی و مقایسه قرار گیرد.
روش بررسی: در این مطالعه از زئولیت منطقه گرمسار سمنان در اندازه دانه‌ای 1-2 میلی‌متر و با انجام اصلاح اسیدی توسط اسید کلردریک و همچنین حالت نانوذره دار شده آن با استفاده از نانوذرات اکسید مس، استفاده شد. جریان هوا که به طور مصنوعی آلوده شده بود، به صورت پیوسته به کار گرفته شد و نمونه‌برداری با استفاده از چارکول تیوب از جریان ورودی و خروجی انجام شد. تشخیص غلظت آلاینده‌ها با استفاده از کروماتوگرافی گازی با آشکارساز FID صورت گرفت.
یافته ها: راندمان حذف برای بنزن، تولوئن، -pزایلن، -mزایلن و -oزایلن در کلینوپتیلولیت به ترتیب برابر 3/78، 1/62، 2/32، 15/32 و 8/18% و در کلینوپتیلولیت حاوی نانوذرات اکسید مس به ترتیب 42/25، 65/35، 33/36، 24/33 و 39/29% به دست آمد. میانگین راندمان حذف ترکیبات BTX در زئولیت بدون نانوذره (31/43%) بیشتر از زئولیت نانوذره دار (32%) به دست آمد. لیکن، نتایج نشان داد که غلظت CO2 در هوای خروجی از زئولیت حاوی نانوذره (ppm 550) بیشتر از زئولیت بدون نانوذره (ppm 525) است.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که اضافه شدن نانوذرات به زئولیت هرچند باعث کاهش راندمان حذف بنزن و تولوئن شده است که می تواند ناشی از اشغال یا مسدود شدن سایت‌های جذب آلاینده‌ها روی زئولیت توسط نانوذرات باشد، ولی موجب ارتقای تاثیر کاتالیستی زئولیت در شکستن مولکول‌های آلاینده ها و پیشرفت بیشتر فرایند تجزیه آنها تا تبدیل شدن به CO2 شده است.


محمدصادق حسنوند، ایوب ترکیان، محمدرضا صاحب نسق، کاظم ندافی، محمدکاظم مویدی،
دوره 5، شماره 3 - ( 7-1391 )
چکیده

MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: بادبردگی مواد از پشته‌‌های ذخیره مواد اولیه در صنایع سبب مشکلات زیست ­محیطی و تبعات اقتصادی می‌‌شود.
روش بررسی: در این تحقیق تاثیر مواد افزودنی بر کاهش میزان انتشار مواد از پشته سنگ آهن با استفاده از تونل باد در دو مرحله عدم تثبیت و تثبیت سطح پشته منشوری شکل در چهار سرعت مختلف باد m/s 11، 7، 5 و3/4 مورد بررسی قرار گرفته است. آب شهری، آب‌آهک 2%، آب دریا، پساب صنعتی و پلی‌لاتیس 25/0 % به عنوان افزودنی استفاده شده است.
یافتهها: نتایج به دست آمده نشان می‌‌دهد که ضریب انتشار در شرایط عدم تثبیت سطح پشته برای سرعت‌های m/s 11، 7، 5 و 3/4 به ترتیبg/m2 7/13768، 4/1025، 2/73 و 7/46 است. در صورت استفاده از آب شهری، پساب صنعتی، آب دریا و آب آهک به میزان 8/2، 8/2، 7/2 و 6/2%(درصد رطوبت)، میزان بادبردگی به ترتیب 4/99، 3/99، 5/99 و 5/99% و در صورت استفاده از محلول پلی‌لاتیس 25/0% به میزان 7/2%، میزان بادبردگی100% کاهش می‌‌یابد.
نتیجهگیری: در صورت پاشش صحیح و مناسب مواد افزودنی در لبه‌‌های جانبی و فوقانی (نوک) پشته که دارای بیشترین میزان بادبردگی هستند می‌توان بادبردگی مواد ذره‌‌ای از پشته‌ها را بیش از 99% کاهش داد. با توجه به نتایج به دست آمده در این تحقیق و مشاهدات میدانی، مشکل تداوم بادبردگی در صنایع فولادی عدم وجود برنامه منظم عملیاتی (سطح پوشش، تناوب پاشش، هندسه پشته، تنظیمات فصلی مورد نیاز متناسب با دما و رطوبت محیط، سرعت باد و آموزش راهبران) است.



صفحه 1 از 4    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به سلامت و محیط زیست می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb