جستجو در مقالات منتشر شده


8 نتیجه برای پایش

نوشین راستکاری، فائزه ایزدپناه، مسعود یونسیان،
دوره 8، شماره 2 - ( 5-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: بنزن یکی از آلاینده‌های اصلی در آلودگی هوا بوده که گسترده‌ترین ترکیب شیمیایی است که هم در فرایندهای طبیعی و هم در فرایندهای انسانی کاربرد دارد. مواجهه بنزن موجب خطرناک‌ترین عوارض نامطلوب بهداشتی زیادی بخصوص سرطان خون می‌گردد. هدف از انجام این مطالعه تعیین میزان مواجهه کارگران پمپ بنزین با بنزن از طریق اندازه‌گیری بنزن هوای تنفسی و شاخص زیستی ترانس، ترانس- موکونیک اسید در ادرار است. مواد و روش‌ها: این مطالعه از نوع مطالعات مقطعی بوده که در تابستان سال 93 انجام شد. 40 پرسنل شاغل در پمپ بنزین‌ها (گروه مواجهه یافته با بنزن) و 40 نفر از افراد عادی جامعه به عنوان گروه کنترل (گروه مواجهه نیافته با بنزن) در این مطالعه شرکت نمودند. نمونه‌های ادرار قبل و بعد از شیفت کاری جمع‌آوری گردید. به منظور تعیین غلظت ترانس، ترانس- موکونیک اسید در نمونه‌های ادرار از تکنیک کروماتوگرافی مایع (HPLC) مجهز به ردیاب diode array استفاده گردید. در انتهای شیفت کاری بنزن جذب شده بر روی کارتریج توسط کربن دی سولفید استخراج و توسط دستگاه گاز کروماتوگرافی مجهز به دتکتور جرمی تعیین مقدار گردید. یافته‌ها: میانگین غلظت بنزن هوای تنفسی در گروه کارگران پمپ بنزین برابر با ppm 1/93±5/90 بود که به صورت معناداری از میانگین غلظت بنزن هوای تنفسی در گروه مواجهه نیافته (ppm 0/744±1/15) بالاتر است. میانگین غلظت ترانس، ترانس- موکونیک اسید در ادرار کارگران پمپ بنزین µg/L 19/47±64/75 بدست آمد که به صورت معناداری با غلظت ادراری این ترکیب در افراد مواجهه نیافته µg/L) 13/67±47/10) متفاوت بود. نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که همبستگی مناسبی (0/581=r) میان غلظت ادراری ترانس، ترانس- موکونیک اسید و غلظت بنزن هوای تنفسی وجود دارد. افراد شاغل در پمپ های بنزین در معرض مواجهه با غلظت‌های بالای بنزن بوده و در این گروه از افراد، تماس از طریق استنشاق اصلی ترین مسیر مواجهه است.


حامد ادب، آزاده عتباتی، رضا اسماعیلی، قاسم ذوالفقاری، مجید ابراهیمی،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: از مباحث ضروری در حوزه زیست محیطی شهری مشهد، افزایش بهینه تعداد ایستگاه­ های سنجش کیفیت هوای شهر مشهد است. اما پایش واقعی و اطلاع درست از وضعیت کیفیت هوا، نیازمند توزیع مناسب فضایی ایستگاه ­ها در محدوده شهر مشهد است. مطالعه حاضر با هدف جانمایی و سپس اولویت ­بندی مکان احداث ایستگاه­ های تماس عابرین، ایستگاه ­های تماس عمومی، و ایستگاه ­های تماس ساکنین مناطق مسکونی در شهر مشهد با روش­ های تصمیم ­گیری چند معیاره مکانی انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه، جانمایی ایستگاه های مورد نظر در شهر مشهد بر مبنای استانداردهای ارائه شده در کشور آمریکا انجام شد. بر همین اساس، معیارهای مکانی موثر در جانمایی ایستگاه ­ها نظیر، تراکم جمعیت، فاصله از ایستگاه­ های موجود، فاصله از فضای سبز، تراکم خودرو و سایر عوامل در سه روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی، فازی و روش جدید تابع چگالی احتمال مورد استفاده قرار گرفت و تعدادی محل جدید پیشنهاد گردید.

یافته ­ها: میزان تطابق نقشه­ های جانمایی ایستگاه‌ها با روش‌های تصمیم­ گیری جهت بررسی اعتبار آن مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین موقعیت جغرافیایی ایستگاه­ های پیشنهادی توسط روش­ های تصمیم ­گیری به کمک شاخص ­های آمار فضایی میانگین نزدیکترین همسایه و دوایر فاصله استاندارد مورد مقایسه قرار گرفت. براساس شاخص میانگین نزدیکترین همسایه، روش فازی بهترین الگوی جانمایی (پراکنده) را با 99 درصد اطمینان نشان می­ دهد. همچنین تابع چگالی احتمال نیز ارائه دهنده الگوی پراکنده ­ای از ایستگاه ­های پیشنهادی است. دایره فاصله استاندارد نیز موید این نکته است که الگوی فضایی نقاط پیشنهادی در روش فازی و تابع چگالی احتمال به صورت پراکنده­ تری نسبت به روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی قرار دارد. نتایج این مطالعه نشان­ دهنده بهینه بودن جواب­ های مکانی حاصل از روش­ های فازی و تابع چگالی احتمال نسبت به روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی است.

نتیجه­ گیری: نتایج کلی روش ­های تصمیم­ گیری مورد استفاده در این مطالعه نشان­ دهنده نیاز شدید به احداث ایستگاه ­های جدید در مناطقی از شهر مشهد که عمده آن در مناطق شمال غربی است. همچنین نتایج این تحقیق نشان­ دهنده امکان استفاده از روش تابع چگالی احتمال بعنوان روش تصمیم­ گیری در سیستم اطلاعات جغرافیایی جهت جانمایی و اولویت­ بندی مکان­ های احداث ایستگاه­ های سنجش کیفیت هوا است.


نرجس اکاتی، عباس اسماعیلی ساری،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: اطلاعات درباره تاریخچه مواجهه افراد و پایش میزان جیوه بدن را می‌توان از طریق تجزیه بخش‌های طولی مختلف تارهای مو بدست آورد. هدف از این تحقیق ارزیابی تغییرات جیوه در طول مو طی 6 ماهه گذشته و میزان جذب روزانه جیوه در زنان ساکن شهرهای بندرعباس، بوشهر و ماهشهر است.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی و پرسش­نامه‌ای‌، تعداد 43 نمونه موی بلند به صورت کاملا تصادفی از زنان در خانواده‌های صیاد و غیر صیاد جمع‌آوری گردید. میزان جیوه توسط دستگاه پیشرفته آنالیز جیوه (LECO AMA , USA) مدل 254 با روش استاندارد ASTM به شماره 6722-D تعیین گردید.
یافته‌ها: میانگین کل جیوه مو µg/g 2/31 بدست آمد آزمون ANOVA نشان داد که بین غلظت‌های جیوه در قطعات مختلف موی زنان تفاوت معنی‌داری وجود ندارد. میانگین جذب روزانه جیوه‌µg/kg/day  0/24 بدست آمد. متغیرهای سن، مصرف ماهی، شهر محل سکونت، خانواده صیاد یا غیر صیاد بر روی میزان جذب روزانه جیوه مؤثر بودند؛ اما اثر تعداد دندان‌های پرشده با آمالگام بر روی میزان جذب روزانه جیوه از لحاظ آماری معنی­دار نبود.
نتیجه‌گیری: در 6 ماهه گذشته، روند جذب متیل جیوه در افراد مورد مطالعه ثابت بوده است. میزان جذب روزانه جیوه در 23 درصد از زنان مورد مطالعه از حد راهنمای JECFA فراتر بود. بنابراین ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺧﻄﺮﻫﺎی اﺣﺘﻤﺎلی ﻧﺎشی از مواجهه با جیوه، مطالعات ارزیابی ریسک جیوه  با در نظر گرفتن همه مسیرهای مواجهه با آن در این مناطق ضروری به نظر می‌رسد.
 

مریم بیات ورکشی، روژین فصیحی،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: خشکسالی و کمآبی سال­ های اخیر باعث گرایش برنج­کاران به استفاده حداکثری از منابع آب زیرزمینی به­ عنوان یک منبع مطمئن برای تولید شده است. این درحالی است که برنج علاوه بر کمیت آب، شدیدا تحت تاثیر کیفیت آب مورد استفاده است. هدف از این مطالعه بررسی روند پارامترهای کیفی آب زیرزمینی چهار دشت آستانه، تالش، لاهیجان و فومنات واقع در استان گیلان به تفکیک ماههای کمآب و پرآب است.
روش بررسی: در این پژوهش، اطلاعات 15 متغیر کیفی آب زیرزمینی چهار دشت استان گیلان از سال 1382 تا سال 1393 مدنظر قرار گرفت. این اطلاعات در قالب 15 سری زمانی چاه پیزومتری دشت آستانه، 41 چاه پیزومتری دشت تالش، 24 چاه پیزومتری دشت لاهیجان و 44 چاه پیزومتری دشت فومنات جمع ­آوری گردید. بدین ترتیب برای هر چاه دو سری زمانی 15 تایی عوامل کیفی، در ماه کم­آب و پرآب در محیط SPSS ایجاد شد. تجزیه و تحلیل روند با آزمون ناپارامتری من کندال (Mann-Kendall)، صورت گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد در هر دو ماه کمآب و پرآب، روند تغییرات بیشتر متغیرهای کیفی کاهشی بود، لیکن در ماه پرآب روندهای کاهشی مشهود بود. ضمن آن‌که روندهای افزایشی نیز اگرچه با تعداد کم، در ماه پرآب مشاهده گردید. در هر دو ماه پرآب و کمآب، روند تغییرات pH و Na% افزایشی بود. لیکن در ماه کمآب، روند افزایشی در پارامترهای SAR و SO4 نیز مشاهده گردید. همچنین کیفیت آب چاه­ های دشت تالش برای کشت برنج، به­ عنوان کشت غالب استان، مناسب ­تر از سه دشت دیگر ارزیابی شد.
نتیجهگیری: مصرف آب زیرزمینی کلیه دشت‌ها در هر دو ماه کم‌آب و پرآب فاقد محدودیت برای کشاورزی و به‌ویژه کشت برنج بود. بنابراین با توجه به کاهش غلظت اغلب متغیرهای مورد مطالعه طی دوره آماری، می‌توان اظهار داشت کیفیت آب زیرزمینی دشت های استان گیلان بهبود یافته است.
 

حیدر عباس‌زاده، مریم محمدی روزبهانی، سهیل سبحان اردکانی،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: آلاینده‌های منتشرشده از صنایع در صورت ورود به زنجیر غذایی می‌تواند سلامت انسان را با مخاطره جدی مواجه کرده و از این‌رو پایش محیطی آنها ضروری به‌نظر می‌رسد. لذا، این پژوهش با هدف ارزیابی قابلیت پایش زیستی فلزات سنگین (آهن، سرب و کادمیوم) توسط برگ درختان کنار و کهور مستقر در حاشیه یک مجتمع فولاد در سال 1395 انجام یافت.
روش­ بررسی: در این مطالعه توصیفی پس از تعیین ایستگاه‌های نمونه‌برداری، 90 نمونه از برگ درختان کنار و کهور و همچنین 90 نمونه از خاک موجود در پای درختان برداشت شد. پس از آماده‌سازی و هضم نمونه‌ها در آزمایشگاه، محتوی فلزات سنگین در آنها توسط دستگاه جذب اتمی خوانده شد و سپس ضریب تجمع‌ زیستی (Bioconcentration Factor) فلزات محاسبه شد. پردازش آماری نتایج نیز با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS انجام یافت.
یافته­ ها: بیشینه میانگین غلظت عناصر (mg/kg) در برگهای  شسته نشده گونه‌های کنار و کهور برای آهن به‌ترتیب 202/3±2180/3و 315/1±2237/9، برای سرب به‌ترتیب 9/6±76/6 و 4/5±114/3 و برای کادمیوم به‌ترتیب 16/8±69/2 و 6/8±107/2 بود. از طرفی مقادیر BCF در همه ایستگاه‌ها و برای همه عناصر، بزرگ‌تر از 1 بود.
نتیجه­ گیری: با استناد به مقادیر محاسبه ‌شدهBCF عناصر می‌توان اذعان کرد که گونه‌های کنار و کهور از قابلیت تجمع و انباشت فلزات سنگین برخوردار بوده و می‌توان از آنها در مناطق آلوده صنعتی و شهری به‌عنوان گونه بیش ‌اندوز (Hyperaccumulator) در برداشت و استخراج گیاهی (
Phytoextraction) بهره برد.  

مظاهر معین‌الدینی، سیدحسن موسوی، زهره عیسی خان بیگی، سمیه حیدری،
دوره 13، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: از مهمترین اهداف مدیریت محیط‌زیست شهری، پایش کیفیت هوا است. با استقرار صحیح ایستگاه‌های پایش می‌توان وضعیت واقعی کیفیت هوا را به‌دست آورد. هدف این مطالعه مکان‌یابی ایستگاه‌های پایش کیفیت هوای شهر کرج است.
روش بررسی: براساس رویکرد دومرحله‌ای، در مرحله اول نقشه شایستگی، با استفاده از روش WLC تهیه شد. اولویت‌بندی مناطق شهرداری کرج برای نصب ایستگاه مشخص شد. پهنه‌های دارای اولویت، با استفاده از رویکرد تاپسیس مشخص شدند. در مرحله دوم، با بازدید میدانی از بین گزینه‌های دارای اولویت، مکان‌های مناسب استقرار ایستگاه‌های پایش هوای شهر کرج معرفی شدند.
یافته‌ها: تعداد 10 ایستگاه براساس تعداد مناطق شهرداری و جمعیت شهر کرج پیشنهاد شد. معیارها برای مرحله اول مانند معیارهای فاصله از معابر و تقاطع‌ها وزن‌دهی و استاندارد شدند. بیشترین و کمترین اهمیت نسبی را بین معیارهای مورد نظر، به‌ترتیب معیارهای فاصله از معابر و فضای سبز دارند. مناطق سه و نه شهر به‌ترتیب دارای بیشترین و کمترین اولویت برای استقرار ایستگاه پایش کیفیت هوا هستند. در مرحله اول 30 گزینه دارای اولویت برای استقرار ایستگاه مشخص شدند. در مرحله دوم با بازدید میدانی بر‌اساس معیارهای مانند حداقل فاصله از فضای سبز، تقاطع و منابع انتشار، تعداد 10 گزینه مناسب برای استقرار ایستگاه پایش کیفیت هوا مشخص شدند.
نتیجه‌گیری: در رویکرد پیشنهادی ابتدا گزینه‌های دارای اولویت استقرار مشخص شده و در گام بعدی با صرف هزینه، زمان و تلاش منطقی، محل نهایی استقرار ایستگاه‌های پایش کیفیت هوا مشخص شدند. این رویکرد پیشنهادی را می‌توان در سایر شهرها برای استقرار ایستگاه‌های پایش کیفیت هوای شهری به‌‌کار برد.

محمد سهرابی، نسرین حسن زاده، فریبا هدایت زاده، مهدی مفید،
دوره 13، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: کیفیت هوا و توزیع عناصر کمیاب در کلانشهر تهران با استفاده از فراکاشت گلسنگ اپی­فیت Ramalina sinensis مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: تال گلسنگ  R. sinensis از منطقه غیرآلوده جمع آوری و به مدت شش ماه در شش سایت شهری تهران فراکاشت شد. بعد از پایان دوره مواجهه، محتوای 12 عنصر در گلسنگ با آنالیز ICP-MS تعیین شد و داده ­های حاصل با استفاده از آنالیزهای آماری و شاخص ­های مختلف مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ­ها: براساس نتایج، ترتیب میانگین غلظت عناصر در نمونه گلسنگ R. sinensis به‌صورت Co<Ni<Cu<Cr<Pb<Zn<Mn<Na<Mg<Fe<K<Ca تعیین شد و بیشترین میزان انباشت زیستی مربوط به عناصر ضروری یافت شد. برای برخی عناصر اختلاف معنی ­دار آماری بین سایت ­های مختلف شهری مشاهده شد. براساس شاخص بار آلودگی (PLI) نیز دو سایت دانشگاه شریف و ستاد بحران دارای آلودگی بیشتری نسبت به سایر مناطق بودند. مقادیر نسبت مواجهه به کنترل (EC) نیز برای عناصر Pb، Zn، Cr، Fe، Mn، Ni، Mg و Co در محدوده نسبت 1/75-1/25 یافت شد. براساس فاکتور تجمع نسبی (RAF)، توان انباشت عناصر توسط گلسنگ R. sinensis به‌ترتیب Na>Cr>Cu>Fe>Mg>Ni>Zn>Mn>Co>Pb>Ca>K مشاهده شد که بیانگر توانایی قابل توجه این گونه در انباشت عناصر Na، Cr، Cu و Fe است. آنالیز PCA و EF نیز نشان داد که منشا عناصر کمیاب جذب شده توسط گلسنگ به‌طور عمده از منابع وسایل نقلیه هستند.
نتیجه ­گیری: این مطالعه کاربرد و اهمیت استفاده از گلسنگ R. sinensis در پایش زیستی عناصر آلاینده هوا در مناطق شهری را نشان می­ دهد، که این رویکرد می­ تواند جایگزینی مناسب، دقیق و مقرون به صرفه بودن گلسنگ نسبت به سایر پایشگرهای زیستی برای آلاینده ­های هوا و تعیین سطوح مختلف آلودگی هوا را در مقیاس بزرگ ارائه دهد.

عظیم ربیعی مصباح، سهیل سبحان اردکانی، مهرداد چراغی، بهاره لرستانی،
دوره 15، شماره 1 - ( 2-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: هیدروکربن‌های آروماتیک چندحلقه‌ای (PAHs) آلاینده‌های آلی پایداری هستند که به‌طور معمول در اثر فعالیت‌های انسانی تولید شده و با آلوده کردن همه محیط‌ها از جمله خاک، می‌توانند به زنجیر غذایی وارد شوند. از این‌رو، این مطالعه با هدف اندازه‌گیری مقادیر باقیمانده ترکیبات PAH در نمونه‌های خاک­ سطحی کشاورزی همدان در سال 1399 انجام شد.
روش ‌بررسی: در این مطالعه توصیفی، در مجموع 36 نمونه خاک سطحی از 12 ایستگاه منتخب در نواحی­ کشاورزی جمع ­آوری شد و پس از استخراج آنالیت‌ها به‌ روش سوکسله، از روش کروماتوگرافی گازی-طیف‌سنجی جرمی (GC-MS) برای شناسایی و تعیین محتوای ترکیبات PAH در نمونه‌ها استفاده شد. همچنین، مقادیر پارامترهای pH، هدایت الکتریکی (EC) و کربن آلی کل (TOC) نمونه‌های خاک نیز اندازهگیری شد. پردازش آماری داده‌ها نیز با استفاده از نرم‌افزار SPSS انجام شد.
یافته­ ها: نتایج بیانگر شناسایی 16 ترکیب PAH دارای اولویت در نمونه‌های خاک با کمینه و بیشینه غلظت کل (µg/kg) به ترتیب برابر با 435 و 3292 و میانگین مقادیر برابر با  µg/kg 1806 بود. به‌علاوه، مشخص شد که ترکیباتPAH  با وزن مولکولی زیاد (HMW-PAHs) با 78­ درصد از غلظت کل، ایزومرهای غالب در نمونه‌ها بودند. براساس نتایج، میانگین محتوی همه ترکیبات PAH شناسایی شده در نمونه‌های خاک سطحی منطقه مورد مطالعه از بیشینه رواداری وزارت بهداشت هلند کوچک‌تر بود. علاوه بر این، مشخص شد که میانگین غلظت ترکیبات Pyr، B(a)A،Chy ، B(b)F، B(k)F، B(a)P و B(ghi)P بیشتر از بیشینه رواداری سازمان حفاظت محیط ­زیست ایران بود.
نتیجه­ گیری: با توجه به تجاوز میانگین غلظت برخی از ایزومرهای شناسایی شده از حد مجاز، به منظور حفظ سلامت محیط و زیستمندان نسبت به اعمال اقدامات اصلاحی و کنترلی از جمله پایش دوره‌ای ترکیبات PAH در خاک و محصولات زراعی توصیه می‌شود.
 


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به سلامت و محیط زیست می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb