جستجو در مقالات منتشر شده


21 نتیجه برای کمپوست

محمدصادق حسنوند، رامین نبی زاده، محسن حیدری،
دوره 1، شماره 1 - ( 8-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: در سال‌های اخیر پسماندهای جامد شهری یکی از مهمترین مسائل زیست محیطی برای تمام مناطق ایران بوده است. مدیریت مناسب پسماندهای جامد شهری در هر منطقه‌ای به داده‌های آماری موثقی که بیانگر وضعیت واقعی پسماندهای جامد شهری در آن باشند، نیاز دارد. هدف از این مطالعه ارائه سیمای جامعی از وضعیت پسماندهای جامد شهری در ایران می باشد.
روش بررسی: در این مطالعه با جمع‌آوری داده‌های غیرمتمرکز از مناطق مختلف کشور سیمای نسبتاَ جامع از وضعیت مدیریت پسماندهای جامد شهری ایران ارائه شده است. در این مطالعه همچنین وضعیت پسماندهای جامد شهری  از نظر میزان تولید، سرانه، ترکیب فیزیکی و انواع روش‌های دفع در تمام مناطق شهری ایران مورد بررسی قرار گرفته است.
یافتهها: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد  که میزان تولید پسماندهای جامد شهری در مناطق شهری ایران 10370798 تن در سال بوده و میزان سرانه تولید پسماندهای جامد شهری به ازای هر نفر به طور متوسط 64/0 کیلوگرم در روز می‌باشد. از کل تولید تنها 6% بازیافت و 10% به کمپوست تبدیل گردیده و حدود 84% آن از طریق دفن دفع گردیده است.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج به دست آمده از این مطالعه و مقایسه خصوصیات پسماندهای جامد شهری ایران با کشورهای دیگر، مشخص گردید که خصوصیات پسماندهای جامد شهری در ایران به خصوصیات پسماندهای جامد شهری کشورهای کم‌درآمد نزدیک است. از طرف دیگر با توجه به اینکه قسمت اعظم پسماندهای جامد شهری ایران را بخش آلی تشکیل می‌دهد، پتانسیل بالایی جهت توسعه صنعت کمپوست در ایران وجود دارد.


روح الله رستمی، امیر نبئی، اکبر اسلامی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1387 )
چکیده

 زمینه و هدف:امروزه تولید ورمی کمپوست از پسماندهای غذایی یکی از روش­های مناسب دفع پسماندهای غذایی به شمار می­رود که محصول آن به عنوان کودی سودمند در کشاورزی و باغداری کاربرد دارد، از طرفی این فرآیند علاوه بر تولید کود مفید کشاورزی محصولات جانبی نیز دارد که یکی از آنها خود کرم­ها می­باشند که با پرورش آنها می­توان از این موجودات در انواع محصولات به خصوص در تولید غذای طیور و ماهی استفاده کرد. لذا تعیین شرایط بهینه انجام فرآیند ورمی کمپوست پسماندهای غذایی و همچنین رشد کرم­ها در این پسماندها حائز اهمیت است. هدف از این مطالعه تعیین حدود دما و رطوبت بهینه رشد کرم­ها و پیشرفت فرآیند در تولید ورمی کمپوست از پسماندهای غذایی بود.
روش بررسی: در این مطالعه از کرم های گونه (Eisenia foetida) ای زنیا استفاد شد. انجام فرآیند در محیط های کوچک  به اندازه گلدان به ارتفاع cm15و قطرcm12 و به مدت یک ماه صورت گرفت،  سه بازه دمایی 5-15، 15- 25و 25-35 درجه سانتی­گراد و سه بازه رطوبتی 55-65% ، 65-75% و75-85% استفاده شد.
یافته­ها: برای آنالیز آماری نتایج از آزمون چند متغیره استفاده شد که تحلیل نتایج نشان دهنده معنی­دار بودن تاثیر دما و رطوبت بر نسبت ‍C:N در فرآیند می­باشد .(Pvalue<0.05)
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که دمای 15-25 درجه سانتی­گراد برای انجام فرآیند مناسب­تر می­باشند. بر طبق نتایج با افزایش یا کاهش دمای محیط، مانند فصل زمستان و تابستان، نگهداری رطوبت در حد 65-75% در انجام بهتر فرآیند موثر است. با توجه به نتایج به دست آمده، همچنین به نظر می­رسد که دمای 15-25 درجه و رطوبت 65-75% برای رشد کرم­ها شرایط بهتری باشد.


مهدی فرزادکیا، سعید صالحی، احمد عامری، احمد جنیدی جعفری، رامین نبی زاده،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: بیش از 70 درصد از ترکیب زباله های شهری ایران را پسماندهای مواد غذایی با درصد فسادپذیری بالا تشکیل می دهند. بر این اساس احداث کارخانه های کمپوست به منظور دفع بهداشتی و تولید کودی ارزشمند از این مواد، از الویت های اصلی مدیریت زباله های شهری در کشور به شمار می آید. هدف از این مطالعه بررسی و مقایسه کیفیت کمپوست تولیدی در کارخانه های کمپوست خمین و تهران است.
وش بررسی: این مطالعه به مدت 9 ماه بر روی کمپوست تولیدی در کارخانه های کمپوست خمین و تهران انجام شد. به منظور تعیین خصوصیات شیمیایی کمپوست تولیدی دراین دو کارخانه فاکتورهایی نظیر درصد موادآلی، کربن، ازت،  فسفر، پتاسیم و فلزات سنگین سرب، کادمیوم، جیوه و کروم مورد ارزیابی قرار گرفت. خصوصیات میکربی کمپوست تولیدی نیز با تعیین مقادیر کلیفرم، سالمونلا وتخم انگل مشخص گردید.
یافته ها: فاکتورهای مورد ارزیابی در کمپوست خمین و تهران به ترتیب عبارتند از:  میانگین درصد مواد آلی 29,80ppm) ، 37.77)، درصد کربن  (ppm 22,18، 22.14)، درصد ازت (ppm 1.6، 2.08)، میزان سرب (ppm 59.44، 229.6)، میزان کروم (ppm 19.75، 70.2). کیفیت میکربی نمونه های کمپوست تولیدی در سطح کلاس B سازمان حفاظت محیط زیست آمریکا قرارداشت.
نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که درصد موادآلی در کمپوست تهران کیفیت بهتری داشته اما هر دو نمونه کیفیتی پایین تر از کمپوست درجه 2 دارند. درصد کربن، ازت و پتاسیم در نمونه ها در محدوده قابل قبول و درصد فسفر درآنها پایین تر ازحد مطلوب بود. میزان فلزات سنگین خصوصا سرب و کروم در کمپوست تهران به مراتب بیشتر بوده اما هر دو نمونه در اکثر موارد استانداردهای کمپوست را تامین می نمایند. با استناد به کیفیت میکربی به دست آمده، هر دو نمونه کمپوست قابلیت کاربرد به عنوان عامل اصلاح کننده خاک های ضعیف را دارند.


بهروز کریمی، محمد حسن احرامپوش، مهدی مختاری، اصغر ابراهیمی،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: اکسیداسیون مرطوب با هوا (WAO) یکی از روش های اکسیداسیون پیشرفته برای کاهش غلظت ترکیبات آلی در فاضلاب های صنعتی، ترکیبات سمی و غیر قابل تجزیه بیولوژیکی، شیرابه زباله و... است. هدف کلی این پژوهش تعیین راندمان سه روش اکسیداسیون مرطوب با هوا و اکسیداسیون مرطوب با پراکسید هیدروژن درحذف مواد آلی از شیرابه زباله شهری اصفهان بوده است.
روش بررسی: نمونه شیرابه به حجم Lit 5/1 وارد راکتور فولادی به حجم Lit 3 شد و تحت فشار bar 10 و دماهای 100، 200 و C°300 و سه زمان ماند60،30 و 90 دقیقه قرار گرفت. نمونه در 18 مرحله از برکه های ذخیره شیرابه در کارخانه کمپوست اصفهان به حجم Lit 20 گرفته و از سه روشWAO ،WPO و ترکیبی از WAO/GAC جهت پیش تصفیه شیرابه استفاده شد. از اکسیژن خالص و پراکسید هیدروژن 30% به عنوان عامل اکسیداسیون استفاده شد.
یافته ها: راندمان حذف COD در روش WAO، 3/33-8/7% و BOD5 6/50-7/14% می باشد. راندمان حذفCOD و BOD5  در روشWPO به ترتیب، 34-6/4% و50-24% است. با افزودن GAC به راکتور راندمان حذف همه پارامترها بهبود یافت. حداکثر راندمان حذف به وسیله روش ترکیبی برای C‏OD، 48% و برای BOD5 ، 6/43-31% و نسبت COD/BOD5 هم تا 90% افزایش یافت.
نتیجه گیری: در این مقاله از فرایند WAO و WPO برای پیش تصفیه شیرابه، و از فرایند ترکیبی WAO/GAC برای بهبود حذف مواد آلی و تصفیه شیرابه استفاده شد و نیز مشخص شد که فرایند اخیر در حذف مواد آلی مقاوم بسیار کارآمدتر است.


احمد جنیدی جعفری، ایوب رستگار، مهدی فرزادکیا، روشنک رضایی کلانتری، زهرا رضائی گزل‌آباد،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: کاربرد کمپوست حاوی فلزات سنگین می‌تواند میزان غلظت فلزات را در خاک و آب‌های زیرزمینی افزایش دهد. بنابراین هدف از انجام این مطالعه بررسی نشت فلزات سرب، کروم و کادمیوم از سه خاک آمیخته به کمپوست مواد زائد شهری است. روش بررسی: ابتدا خاک‌های انتخاب شده داخل ستون‌های با قطر داخلی mm 100 و ارتفاع mm 600 ریخته شده و تیمارها که شامل: کمپوست حاوی فلزات کمتر، کمپوست حاوی فلزات بیشتر و شاهد بودند هر یک در ستونی مجزا بارگذاری گردیدند. ستون‌های خاک در دمای اتاق به مدت 9 روز با آب مقطر آبیاری شدند تا اینکه ارتفاع آب مصرفی به mm 250 رسید. شیرابه جمع‌آوری شده و غلظت سرب، کروم، کادمیوم، pH و هدایت الکتریکی آن مورد آنالیز قرار گرفت. یافته‌ها: نتایج حاصل از مطالعه نشان می‌دهد، کاربرد کمپوست حاوی فلزات بیشتر بر کاهش pH، افزایش هدایت الکتریکی و نشت فلزات سرب، کروم و کادمیوم بر روی هر سه خاک نسبت به شاهد معنادار است (PV≤0.05). اما کاربرد کمپوست حاوی فلزات کمتر بر نشت فلزات نسبت به شاهد در هر سه خاک معنادار نیست (PV≥0.05). به‌طور کلی میزان نشت فلزات از هر سه خاک‌ به این ترتیب شنی لومی > شنی رسی لومی> سیلت رسی لومی است. نتیجه‌گیری: غلظت فلزات در شیرابه بستگی به وی‍ژگی‌های خاک و نوع کمپوست افزوده شده به خاک دارد. از این‌رو کاربرد کمپوست حاوی فلزات بیشتر برروی خاک‌های دارای درصد بالای شن، ممکن است آب‌های زیرزمینی را در معرض آلودگی به فلزات سنگین قرار دهد.

کاظم ندافی، رامین نبی زاده، سیمین ناصری، کامیار یغماییان، علی کولیوند،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: ذخیره نفت‌ خام در مخازن سبب می‌شود مقدار زیادی لجن در کف آنها تشکیل شود که لازم است بطور مناسبی تصفیه و دفع گردند. تحقیق حاضر با هدف بررسی کارایی فرایند کمپوست درون محفظه­ ای در حذف کل هیدروکربن­ های نفتی (TPH) از لجن­ های کف مخازن ذخیره نفت ­خام انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه تجربی، لجن با پسماند تحت‌کمپوست به نسبت­ های 1 به صفر (بعنوان شاهد)، 1 به 2، 1 به 4، 1 به 6، 1 به 8 و 1 به 10 مخلوط و با C/N/P و رطوبت اولیه 100/5/1 و 55 درصد بمدت 10 هفته کمپوست شد. در طول زمان فرایند، اختلاط و تنظیم رطوبت توده­ ها 3 بار در روز انجام شد. نمونه­ برداری و آنالیز نمونه­ های TPH وpH  بترتیب بصورت هفتگی و دو روز یکبار انجام گرفت.

یافته­ ها: میزان حذف TPH در راکتورهای کمپوست 1 به 2، 1 به 4، 1 به 6، 1 به 8 و 1 به 10 بترتیب برابر با  66/59، 73/19، 74/81، 80/20 و 79/91 درصد بود. بنابراین تنظیم نسبت اختلاط لجن با پسماند تحت کمپوست نقش مهمی در کاهش TPH داشت. نتایج راکتورهای شاهد نشان داد که مکانیسم اصلی کاهش هیدروکربن­ های نفتی فرایندهای بیولوژیکی بود.

نتیجه ­گیری: فرایند کمپوست درون محفظه ­ای با استفاده از پسماند تحت کمپوست گزینه قابل قبولی در اصلاح زیستی لجن­ های کف مخازن ذخیره نفت خام است. 


ویدا پاست، علیرضا مصداقی نیا، مازیار نادری،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: کود کمپوست برای بهبود ساختار و مواد مغذی خاک سودمند است. فلزات سمی مهمترین آلاینده‌هایی هستند که می‌توانند از طریق کود کمپوست وارد چرخه غذایی شوند و اثرات مضری بر سلامت انسان‌ ‌بگذارند. در این مطالعه میزان آرسنیک، جیوه، کادمیوم و سرب موجود در 6 مارک ورمی کمپوست تولیدی از پسماندهای آلی شهر تهران بررسی و مقایسه‌ این مقادیر با استانداردهای داخلی و جهانی انجام شد.

روش بررسی: این تحقیق یک مطالعه‌ توصیفی – تحلیلی بود که در آن 6 مارک مختلف به صورت تصادفی از مراکز توزیع ورمی کمپوست شهر تهران انتخاب و از هر مارک چهار نمونه تهیه گردید. در مجموع 24 نمونه تهیه گردید. سپس نمونه‌ها به روش TCLP (روش استخراج ویژه سمیت) استخراج و پس از صاف‌سازی، غلظت فلزات موجود به وسیله‌ دستگاه ICP اندازه‌گیری شد. سپس داده‌ها به وسیله نرم افزار Excel مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها: میانگین و انحراف معیار غلظت فلزات سمی (آرسنیک، جیوه، کادمیوم و سرب) موجود در نمونه‌های ورمی کمپوست تهیه شده از هر مارک بر حسب میلی گرم بر کیلوگرم جرم کمپوست گزارش شد. بیشترین میانگین غلظت آرسنیک، کادمیوم، جیوه و سرب در مارک‌های ورمی کمپوست شهر تهران به ترتیب 7/45، 0/15‌، 0/19 و mg/kg 79/95 برآورد شد.

نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که غلظت فلزات سمی در نمونه‌های ورمی کمپوست حاصل از پسماند آلی شهر تهران پایین‌تر از حد مجاز استانداردهای ملی ایران و جهان است.


علی کولیوند، کاظم ندافی، رامین نبی زاده، احمد جنیدی جعفری، مسعود یونسیان، کامیار یغماییان، سیمین ناصری،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: عملکرد فرایند کمپوست به عنوان یکی از روش ­های موثر تصفیه لجن­ های نفتی به عواملی همچون مواد مغذی و دما بستگی دارد. بنابراین لازم است که روند تغییرات این عوامل بررسی شوند. هدف از انجام مطالعه حاضر بررسی روند تغییرات کربن آلی، نیتروژن، فسفر و دما در فرایند کمپوست لجن­ های کف مخازن ذخیره نفت ­خام بود.

روش بررسی: در این مطالعه تجربی، لجن با پسماند تحت‌ کمپوست به نسبت­ های 1 به 2، 1 به 4، 1 به 6، 1 به 8 و 1 به 10 مخلوط و با C/N/P اولیه 100/5/1 به مدت 10 هفته کمپوست شد. در طول زمان فرایند، اختلاط و تنظیم رطوبت توده­ ها 3 بار در روز انجام شد. نمونه­ برداری و آنالیز نمونه­ های کربن آلی، نیتروژن و فسفر بصورت هفتگی و دما بصورت روزانه انجام گرفت.

یافته ­ها: نتایج نشان دادند که میزان کاهش مقادیر کربن آلی، نیتروژن و فسفر در هفته­ های ابتدایی فرایند زیاد و به مرور کمتر شد. نسبت­ های C/N و C/P در انتهای فرایند کمپوست به ترتیب از نسبت 20:1 و 100:1 به نسبت 26:1 و 166:1 افزایش یافت. علاوه بر این، دمای راکتورها در طول دوره زمانی فرایند در محدوده مزوفیلیک قرار داشت.

نتیجه­ گیری: الگوی مشابه کاهش مقادیر کربن آلی، نیتروژن و فسفر در راکتورهای کمپوست نشان‌دهنده کاهش فعالیت بیولوژیکی دخیل در تجزیه و مصرف هیدروکربن­ های نفتی در هفته‌های انتهایی فرایند است.


ماهرخ جلیلی، مهدی مختاری، علی اصغر ابراهیمی، فهیمه بقری،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: میزان ضایعات پسته تولیدی در ایران، سالانه حدود ton 105 × 1/35 است که در صورت مدیریت نامناسب می­تواند سبب ایجاد مشکلات زیست محیطی گردد. هدف از این مطالعه بررسی فرایند تولید کمپوست راکتوری ضایعات حاصل از  فرآوری پسته با تیمارهای مختلف کود گاوی و لجن فاضلاب شهری به عنوان روشی برای بازیافت آن است.

روش بررسی: ضایعات پسته به نسبت وزنی 5/5 به 10 (لجن آبگیری شده فاضلاب شهری به ضایعات پوست‌گیری پسته) و نسبت وزنی 1 به 10 (کود گاوی به ضایعات پوست‌گیری پسته) برای رسیدن به نسبت کربن به ازت 25 به 1 با هم ترکیب شدند. پارامترهای pH، EC، درصد رطوبت، جامدات کل، جامدات فرار، خاکستر، کربن آلی، دما و فنل اندازه‌گیری شدند.

یافته­ ها: طی فرایند 60 روزه کمپوست‌سازی راکتوری، ضایعات پسته با تیمار کود گاوی نسبت کربن به ازت از 25:1 به 13:1 و لجن آبگیری شده فاضلاب شهری از 25:1 به 14:1 و فنل در تیمار کود گاوی از  ppm4980 به  ppm254 و در تیمار لجن آبگیری شده فاضلاب شهری از ppm 6100 به ppm  254 رسید. حداکثر درجه حرارت در تیمار کود دامی و لجن آبگیری شده فاضلاب به ترتیب طی فرایند کمپوست به °C 50 و °C9/48 رسید.

نتیجه­ گیری: نتایج نشان داد کمپوست تولیدی با تیمار کود گاوی در مقایسه با تیمار لجن آبگیری شده فاضلاب به علت تجزیه مناسب‌تر مواد آلی دارای ارزش کودی بالاتری بود.


مهدی مختاری، اکبر صالحی وزیری، طاهره زارعی، ماهرخ جلیلی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: لجن آبگیری شده فاضلاب نوعی محصول فرعی در فرایند تصفیه فاضلاب است که در صورت عدم مدیریت مناسب می­ تواند مشکلات بهداشتی و زیست محیطی ایجاد کند. مطالعه حاضر با هدف تعیین قابلیت کمپوست شدن لجن آبگیری شده تصفیه خانه فاضلاب شهری یزد به روش ویندرو با تیمارهای مختلف انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه، لجن آبگیری شده فاضلاب با دو تیمار پسماند کشاورزی (کاه) و پسماند سبز (باغبانی) به ترتیب با نسبت وزنی 20:1 و 10:1 (پسماند کشاورزی:­ لجن آبگیری شده و پسماند سبز: لجن آبگیری شده) برای رسیدن به نسبت 20:C/N مخلوط و ویندروهایی به طولm 2، عرض cm 75 و ارتفاع1/5 ساخته شد. فرایند کمپوست‌سازی از طریق اندازه ­گیری پارامترهای دما، رطوبت، جامدات فرار، خاکستر، pH، EC، کربن آلی و برآورد نسبت C/N کنترل و در نهایت با مقادیر استاندارد اعلام شده توسط موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران مقایسه گردید.

یافته ­ها: پس از گذشت 100 روز از شروع فرایند کمپوست‌سازی نسبت C/N در تیمار پسماند سبز به 6/25±13/08 و در تیمار پسماند کشاورزی به 5/35±15/46 رسید. مقدار جامدات فرار در تیمار پسماند سبز 14/01±19/8 درصد و در تیمار پسماند کشاورزی 16/06±20/71 درصد کاهش یافت. میزان EC در هر دو تیمار روند افزایشی داشت.

نتیجه‌گیری: کمپوست‌سازی منجر به بهبود شاخص­های کود آلی در لجن آبگیری فاضلاب با هر دو تیمار شد. به هر حال ویندرو حاوی پسماند سبز از لحاظ زمانی زودتر از ویندرو حاوی پسماند کشاورزی به استانداردهای تعیین شده کمپوست رسیده، رسید.


امیرحسین بقائی،
دوره 10، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: آلودگی زنجیره غذایی از جمله سبزیجات به فلزات سنگین از مسائل مهم زیست محیطی به حساب می‌آید و مدیریت پالایش این فلزات خصوصا کادمیوم از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، لذا این تحقیق با هدف بررسی اثر کمپوست زباله شهری اراک غنی ‌شده با خاکستر لاستیک بر کاهش میزان کادمیوم در گیاه اسفناج در یک خاک آلوده به کادمیوم انجام گرفت.
روش بررسی: تیمارهای آزمایشی شامل کاربرد 0، 20 و ton/ha 40 کمپوست زباله شهری اراک غنی‌شده با 0 و kg/ha 200 خاکستر لاستیک و آلودگی کادمیوم در مقادیر  0، 10، 20 و  mg Cd (kg soil)-130 و گیاه مورد نظر اسفناج بوده است.
یافته‌ها:  افزایش کاربرد کمپوست زباله شهری اراک از 0 به 20 و ton/ha 40 در خاک آلوده به mg Cd (kg soil)-1 30 به ترتیب باعث کاهش 16 و 45 درصدی در مقدار کادمیوم قابل عصاره‌گیری با DTPA (Dietilene Triamine Pentaacetic Acid) شد. مشابه این نتیجه، غلظت کادمیوم اندام هوایی گیاه نیز کاهش یافت. کاربرد خاکستر لاستیک نیز نقش موثری در کاهش قابلیت دسترسی کادمیوم داشت.  
نتیجه‌گیری: نتایج این تحقیق حاکی از آن است که کاربرد کمپوست زباله شهری اراک توانسته است نقش به سزایی در کاهش قابلیت دسترسی کادمیوم داشته باشد که دلیل آن را می‌توان به نقش کاربرد این افزودنی آلی در افزایش ویژگی‌های جذبی خاک و در نتیجه کاهش قابلیت دسترسی کادمیوم در خاک و گیاه نسبت داد، هر چند که نقش نوع گیاه و ویژگی‌های فیزیکوشیمیایی خاک در تغییر قابلیت دسترسی کادمیوم نبایستی نادیده گرفته شود.
 

امیرحسین بقائی،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه مدیریت دفن پسماند شهری و مشکل آلودگی خاک‌ها به فلزات سنگین از مشکلات عمده زیست محیطی به حساب می‌آید. این پژوهش با هدف بررسی اثر کاربرد کمپوست پسماند شهری شازند و بیوچار پوسته انار ساوه بر کاهش قابلیت دسترسی سرب در خاک و گیاه سورگوم انجام شد.
روش بررسی: تیمارهای آزمایشی شامل کاربرد 0، 10 و  ton/ha20 کمپوست پسماند شهری، بیوچار پوسته انار ساوه در دو سطح 0 و  g/kg15 و آلودگی خاک با مقادیر 0، 600، 800 وmg Pb/kg soil  1000 بوده است. بعد از گذشت 8 هفته از کشت گیاه سورگوم (رقم کیمیا)، ویژگی‌های فیزیکی، شیمیایی خاک و غلظت سرب در خاک و گیاه اندازه گیری شد.   
یافتهها: کاربرد  ton/ha20 کمپوست پسماند شهری به همراه‌g/kg  15 بیوچار باعث افزایش 0/4 واحدی  pHخاک و کاهش 11 درصدی در مقدار سرب قابل دسترس خاک شده است. نتایج مشابهی در مورد غلظت سرب ریشه و شاخساره گیاه مشاهده شد، به نحوی‌که کاربرد همین میزان کود در خاک آلوده به  mg Pb/kg soil1000 به ترتیب باعث کاهش 1/8و 2/2 برابری در غلظت سرب ریشه و شاخساره گیاه شده است.
نتیجه‌گیری: نتایج کلی این پژوهش حاکی از آن است که کاربرد کمپوست پسماند شهری شازند و بیوچار می‌تواند با افزایش ویژگی‌های جذبی خاک باعث کاهش غلظت سرب در خاک یا گیاه شود، هر چند که اثرات کاربرد این افزودنی‌های آلی در تامین نیازهای تغذیه‌ای گیاه نبایستی نادیده گرفته شود.

احمد جنیدی جعفری، مهدی فرزادکیا، میترا غلامی، مینا محققی،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه استفاده فزآینده از آنتی­ بیوتیک ­ها به‌منظور کنترل بیماری­ و از طرفی مدیریت و دفع نامناسب پسماند­های دارویی در اماکن مختلف بهداشتی-درمانی، موجب بروز معضلات زیست­ محیطی شده و سلامت انسان را تهدید می‌نماید. تحقیق حاضر با هدف بررسی کارایی حذف آنتی­ بیوتیک مترونیدازول، به‌عنوان یکی از پرمصرف‌ترین داروها، در طول فرایند کمپوست‌سازی انجام شد.
مواد و روش‌ها: در این مطالعه، از روش کمپوست هوازی جهت حذف مترونیدازول استفاده شده است که برای تهیه آن، مخلوطی از فضولات دامی، زائدات میوه، کاه و لجن به‌کار برده شد. مترونیدازول در سه غلظت 20، 50 و mg/kg 100 به راکتورهای کمپوست اضافه شد. مدت زمان فرایند 40 روزه بود. نمونه برداری از راکتورها به‌صورت هفتگی بوده و جهت آنالیز آنتی­ بیوتیک از دستگاه HPLC مجهز به دتکتور UV استفاده گردید. تعداد نمونه ­ها 42 عدد بود و آزمایش دوبار تکرار شد. شرایط دما، رطوبت، pH و  C/N بستر کمپوست تحت پایش بود و جهت آنالیز نمونه ­ها از نرم افزار  SPSS22 استفاده شد.
یافته‌ها: کارایی حذف مترونیدازول پس از 21 روز برای راکتورها با غلظت 20، 50 و  mg/kg100 از آنتی ­بیوتیک به ترتیب برابر با 99/9، 96/73 و 93/48 درصد بود. با افزایش غلظت در راکتورها میزان حذف کاهش و با افزایش زمان درصد حذف افزایش یافته است. در انتهای فرایند، کارایی حذف برای هر سه راکتور 99/99 درصد بوده است. خصوصیات فیزیکی-شیمیایی کمپوست نهایی در محدوده استاندارد ملی بود.
نتیجه‌گیری: استفاده از فرایند کمپوست هوازی جهت حذف مترونیدازول، اثر بخش و سازگار با محیط زیست است. بطوری‌که در پایان فرایند 99/99 درصد مترونیدازول حذف شد.
 

فریبا عباسی، محمدرضا سمایی، ماهرخ جلیلی، حسین خدادادی، علی کریمی،
دوره 13، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه بررسی اثر تغییر فصل بر روی تراکم و تنوع گونه ­های هوابرد قارچی از فرایند کمپوست ­سازی است.
روش بررسی: نمونه­ ها براساس روش 0800  NIOSHدر ارتفاع m 1/5 از سطح زمین طی فرایند تفکیک پسماند، همزدن ویندرو و سرند کمپوست رسیده گرفته شد. نمونه ­های هوا در دو فصل تابستان (108 نمونه) و زمستان (108 نمونه) در کارخانه کمپوست­ سازی در شیراز برداشته شد. محیط کشت شامل سابورود دکستروز آگار (Sabaroud Dextrose Agar) بوده که پس از نمونه ­برداری در دمای °C 37-45 انکوبه گردید. نتایج توسط آزمون t-test در MATLAB نسخه 2018 آنالیز شدند.
یافته ­ها: طی تفکیک پسماند و سرند توده کمپوست رسیده، تنوع قارچی در تابستان بیشتر از زمستان بود (0/05p<). گونه غالب به ترتیب آسپرژیلوس فلاووس (CFU/m3 4449/8) (0/05p<) و گونه ­های پسیلیومایسس (CFU/m3 1850/9) (0/05p<) بودند. در حالی‌که تنوع گونه­ های قارچی در زمان به همزدن توده ویندرو در زمستان بیشتر از تابستان (0/05p<) و گونه غالب، مخمر(CFU/m3 420/6) بود. در تمام مراحل کمپوست­ سازی تنوع گونه­ های قارچی ترموفیل در تابستان بیشتر از زمستان بوده و ارتباط مستقیم و مثبتی با دما و رطوبت داشته است. به‌طوری‌که در زمستان، تنها گونه آسپرژیلوس فومیگاتوس در طی به همزدن توده ­های ویندرو شناسایی شد (CFU/m3 433/46).
نتیجه ­گیری: از آنجائی‌که تراکم و تنوع قارچ ­های مزوفیل در تابستان بیشتر از زمستان بوده و در تمام مراحل کمپوست ­سازی غلظت گونه­ آسپرژیلوس از محدوده مجاز و رهنمودهای EPA, ACGIH, NIOSH و EU بالاتر بوده، تمهیدات لازم فردی و اقدامات مربوط به حذف اسپورهای قارچی از هر دو محیط ضروری است.

اصغر یاوری، مهدی مرادی نظر، سیده مریم شرفی، امیرحسین نافذ، مقداد پیرصاحب،
دوره 15، شماره 1 - ( 2-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: برای استفاده صحیح از کمپوست،‌ تعیین کیفیت کمپوست اهمیت زیادی دارد. هدف از این مطالعه، تعیین تاثیر نسبت اختلاط عامل حجیم کننده بر روی شاخص‌های تثبیت و رسیدگی در کمپوست حاصل از فضولات مرغداری بود.
روش بررسی: دو توده از مخلوط خاک اره همراه با فضولات با نسبت‌های حجمی ۱:۱ (W1) و ۲:۱ (W2) با روش ویندرو تهیه شد و یک توده حاوی فضولات مرغداری به عنوان شاهد (W0) استفاده شد. به منظور تعیین شاخص‌های تثبیت و رسیدگی در کمپوست، مهمترین پارامترهای فیزیکوشیمیایی و بیولوژیکی مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: فاز ترموفیلیک در نسبت 1:1 حدود ۷ هفته و در نسبت 2:1 حدود ۴ هفته طول کشید. مقدار رطوبت در توده‌ها از 67/3955/05 درصد به 40/36-28/19 درصد رسید. نسبت اولیه C/N در توده‌های W0، W1 و W2 به ترتیب 27/10، 31/40 و 56/24 بود که در پایان به کمتر از ۲۰ رسید. میزان کاهش مواد آلی در سه توده به ترتیب 8/30، 62/59 و 85/53 درصد بود. مرحله ترموفیلیک باعث کاهش شدید جمعیت‌ میکروارگانیسم‌های شاخص و پاتوژن در‌ همه توده‌ها شد. بیشترین میزان فعالیت آنزیم دهیدروژناز در توده W1 به مقدار mgTPF/g DW.h 2/95 بود و با کاهش دما تا روز پایانی مقدار آن  به mgTPF/g DW.h 0/29 رسید.
نتیجه‌گیری: بهترین نسبت برای اختلاط خاک اره با فضولات مرغداری، نسبت ۱:۱ (v:v) بود. فعالیت‌های میکروبی و آنزیمی پارامترهای مفیدی برای پایش کمپوست سازی و تعیین میزان تثبیت کمپوست هستند و استفاده از این کمپوست در کشاورزی، باعث بهبود کیفیت خاک خواهد شد.
 

پریسا محمدحسینی،
دوره 15، شماره 2 - ( 5-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به اثرات منفی زباله‌های شهری، نیاز به مدیریت صحیح و انتخاب راهکارهای مناسب جهت به حداقل رساندن این اثرات به شدت احساس می‌گردد. از جمله روش‌های بازیابی و بازیافت پسماندها می‌توان به تهیه کمپوست از مواد آلی اشاره کرد. هدف از انجام این مطالعه، ارزیابی اثرات محیط زیستی دو گزینه اجرا و عدم اجرای پروژه کارخانه کمپوست شهر کرج است.
روش بررسی: روش تحقیق توصیفی-‌تحلیلی است و با استفاده از ماتریس ارزیابی اثرات سریع مبتنی بر مطالعات کتابخانه‌ای، بازدیدهای میدانی و مصاحبه با کارشناسان انجام شد. دو گزینه اجرا و عدم اجرای فعالیت کارخانه کمپوست بررسی و سپس با استفاده از مدل پایداری، میزان پایداری گزینه‌ها بررسی شد.
یافته‌ها: براساس نتایج به‌دست آمده اجرای پروژه، با کسب امتیاز بیشتر (0/181) به لحاظ پایداری و برخورداری از کمترین اثرات مخرب محیط زیستی و عدم اجرای پروژه با کسب امتیاز کمتر (0/155-) به لحاظ پایداری و دارای اثرات مخرب محیط زیستی بیشتر تعیین گردید.
نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌های پژوهش، نتایج حاصل از ماتریس ارزیابی اثرات سریع و مدل پایداری در تایید برتری اجرای کارخانه کمپوست نسبت به عدم اجرای آن همخوانی دارد.


زهره نادری، هیوا حسینی، مقداد پیرصاحب، اکبر برزگر، سارا کیانپور،
دوره 15، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: تولوئن یکی از مهمترین ترکیبات آلی فرار است که علاوه­ بر ایجاد مشکلات زیست­محیطی، سلامت انسان را نیز تهدید می­کند. بنابراین مطالعه حاضر با هدف تعیین عملکرد بیوفیلتر مبتنی بر بستر مخروط کاج/کمپوست جهت حذف بخارات تولوئن از جریان هوای آلوده انجام شده است.
روش بررسی: در این پژوهش یک بیوفیلتر با حجم L 19/468 طراحی و ساخته شد. بستر بیوفیلتر از دو قسمت به ارتفاعcm  26 تشکیل و با مخلوطی از کمپوست و مخروط کاج به نسبت حجمی 1:1 پر شد. پس از تلقیح بستر با لجن تصفیه خانه فاضلاب شهری و سازگار نمودن آن با تولوئن، عملکرد بیوفیلتر در قسمت‌های مختلف بستر در غلظت تولوئن ورودی g/m3 5/5-2/5 و زمان­ ماند بستر خالی(EBRT)  1/3، 1/7 و min 2/43 مورد بررسی قرار گرفت. همچنین نتایج به لحاظ آماری نیز تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ­ها: در EBRT min 2/43 و غلظت­ های تولوئن ورودی  g/m35/5-2/5 کارایی حذف به 100 درصد رسید. همچنین با کاهش EBRT از کارایی حذف کاسته شد. نتایج نشان داد که کارایی حذف در قسمت اول بستر بیوفیلتر بیشتر از قسمت دوم آن بود. در غلظت تولوئن ورودی g/m3 2/62 و EBRT min 1/7، حداکثر ظرفیت حذف (ECmax) بیوفیلتر g/m3.min 2/74 بدست آمد.
نتیجه گیری: در کلیه­ شرایط بهره­ برداری بیوفیلتر، غلظت خروجی بیوفیلتر مخروط کاج/کمپوست، پایین­تر از استاندارد WHO  (µg/m3260) بود. همچنین، ظرفیت حذف بالای بیوفیلتر قابلیت آن را در حذف تولوئن از جریان گازهای آلوده تایید کرد.

سپیده صادقی، فرزانه محمدی، امیرحسین نافذ، سحر قلی پور، مهناز نیک آئین،
دوره 16، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: حضور میکروارگانیسمهای بیماریزا در کمپوست تهدیدکننده سلامت عمومی است. لذا ارزیابی کیفیت بهداشتی کمپوستهای تولیدی قبل از کاربرد آنها به عنوان تقویتکننده خاک امری ضروری است. این مطالعه جهت بررسی حضور میکروارگانیسمهای پاتوژن در کمپوست تولید شده از مواد زائد جامد شهری (MSW) و خطرات میکروبی مرتبط با بلع تصادفی کمپوست توسط کودکان انجام گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه، نمونهبرداری از پارکهای عمومی مختلف شهر اصفهان در طول دوره پخش کمپوست صورت گرفت. حضور و غلظت میکروارگانیسمهای پاتوژن سالمونلا، کمپیلوباکتر، کریپتوسپوریدیوم و آدنوویروس به وسیله روشهای کشت یا real-time PCR مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: نتایج مطالعه نشان داد که تمام میکروارگانیسمهای پاتوژن با فراوانی 11 تا 62 درصد در نمونههای کمپوست یافت شدند و بالاترین فراوانی مربوط به آدنوویروس بود. ارزیابی ریسک سلامت نشان داد بالاترین میزان خطر عفونت روزانه برای کریپتوسپوریدیوم (pppy 4-10×7/67) و کمترین خطر مربوط به آدنوویروس(pppy 10-10×8/27) به دست آمد. همچنین خطرات عفونت یکبار تماس و سالیانه مجموع میکروارگانیسمها برای کودکان بالاتر از حد استاندارد (pppy 3-10) محاسبه شد.
نتیجهگیری: نتایج به دست آمده آلودگی کمپوست تولیدی به میکروارگانیسمهای پاتوژن و اثرات بالقوه سلامتی در هنگام کاربرد کمپوست در فضای سبز شهری را نشان داد. بنابراین سازمانهای مربوطه بایستی توجه بیشتری به فرآیند کمپوست سازی، کیفیت میکروبی و کاربرد کمپوست در مکانهایی با دسترس عموم داشته باشند.

محمدعلی ززولی، سمانه دهقان، مهدیه محمدی آلاشتی، افسانه فندرسکی، رضا دهبندی،
دوره 16، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از محدودیت‌های اصلی در استفاده از کمپوست، امکان وجود فلزات‌سنگین با غلظت‌های زیاد است. این عناصر بر خلاف آلاینده‌های آلی نمی‌توانند توسط میکروارگانیسم‌ها تجزیه شوند و در غلظت‌های بالا برای خاک، گیاهان، زندگی آبزیان و سلامت انسان سمی تلقی می‌شوند. لذا مطالعه حاضر، به بررسی غلظت فلزات‌سنگین در کمپوست تولیدی در صنایع کمپوست استان مازندران و مقایسه آن با مقادیر استاندارد پرداخته است.
روش بررسی: این مطالعه، یک مطالعه توصیفی-مقطعی بوده که در سال 1400-1399 انجام شد. نمونه‌ها از سه کارخانه کمپوست مازندران (بابل، بهشهر و تنکابن) با استفاده از روش نمونه‌برداری تصادفی برداشته شدند و طبق روش هضم اسیدی (موسسه ملی استاندارد 5615) آماده‌سازی شدند. غلظت فلزات‌سنگین در نمونه‌ها با استفاده از دستگاه ICP-OES اندازه‌گیری شد.
یافته‌ها: میانگین غلظت آرسنیک، روی، سرب، کادمیوم، کبالت، کروم، مس و نیکل بر حسبmg/kg  در نمونه‌های مورد بررسی به ترتیب برابر با 3/47±1/38، 151/5±490، 12±74، 0/65±2/57، 1/46±4/5، 16/47±31/72، 49/9±186، 4/2±22/7 بوده است. میانگین غلظت فلزات‌سنگین نیز در شهرهای مختلف با استفاده از آزمون کروسکال والیس مقایسه شد که بر اساس آن غلظت فلزات‌سنگین در هیچ کدام از شهرها تفاوت معنی داری با همدیگر نداشتند (0/05<p).
نتیجه‌گیری: غلظت فلزات‌سنگین نمونه‌های کمپوست مورد بررسی کمتر از مقادیر ذکر شده در استانداردهای داخلی و خارجی بوده است، لذا محصول نهایی کمپوست کارخانجات مورد بررسی از نظر فلزات‌سنگین معیارهای بهداشتی را رعایت کرده و قابلیت استفاده ایمن در مقاصد محیط زیستی را دارد.

صادق حسین‌نیایی، محمد جعفری، علی طویلی، سلمان زارع،
دوره 16، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: سمیت فلزات سنگین یکی از موضوعات با اهمیت محیط زیست در قرن حاضر است. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر کمپوست پسماند شهری بر جذب عناصر غذایی و فلزات سرب و روی در گیاهان Marrubium cuneatum و Verbascum speciosum صورت گرفت.
روش بررسی: در یک آزمایش گلخانه‌ای، کمپوست در چهار سطح (0، 1، 3 و 5 درصد وزنی) به صورت کامل با خاک طبیعی آلوده به سرب و روی ترکیب شد. بعد از شش ماه، گیاهان برداشت و بیومس شاخساره و ریشه تعیین شد. همچنین غلظت عناصر درشت مغذی‌ و ریز مغذی و فلزات سرب و روی در ریشه و اندام هوایی گیاهان و سرب و روی تبادلی خاک با استفاده از دستگاه ICP-OES انداز‌ه‌گیری شد. به منظور بررسی همبستگی پارامترهای اندازه‌گیری شده گیاه و خاک، آنالیز مؤلفه‌های اصلی (PCA) انجام شد.
یافته‌ها: کمپوست به طور معنی‌داری وزن خشک شاخساره M. cuneatum و V. speciosum را به ترتیب تا 13 و 19 درصد بهبود بخشید. کمپوست 5 درصد به طور قابل ملاحظه‌ای سرب شاخساره را 64 و 34/4 درصد به ترتیب در M. cuneatum و V. speciosum نسبت به شاهد کاهش داد. کمپوست در افزایش پتاسیم، فسفر، مس و نیکل نسبت به منیزیم، منگنز و کلسیم مؤثرتر بود. غلظت پتاسیم، مس و فسفر شاخساره گونه‌های M. cuneatum و V. speciosum با اعمال کمپوست به ترتیب 22 و 32، 30 و 14 و 19 و21درصد در مقایسه با تیمار شاهد افزایش یافت. آنالیز PCA نشان داد که از بین عناصر مورد بررسی پتاسیم، فسفر و مس بیشترین تأثیر را از اعمال کمپوست پذیرفته و حداکثر نقش را در بهبود رشد گیاه و کاهش سمیت سرب داشتند.
نتیجه‌گیری: کمپوست پسماند شهری رشد گیاهان M. cuneatum و V. speciosum را بهبود بخشید و با تثبیت سرب در خاک و در نتیجه کاهش جذب آن، سمیت گیاهی را تقلیل داد.
 


صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به سلامت و محیط زیست می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb