محمد حسین مهرالحسنی، بهزاد نجفی، وحید یزدی فیض آبادی، علی اکبر حقدوست، مسعود ابوالحلاج، مینا انصاری، رضا دهنویه، مریم رمضانیان، فرهاد کوهی، محمد جعفری، مرضیه لشکری،
دوره 12، شماره 0 - ( 12-1395 )
چکیده
مقدمه و اهداف: سهم پرداخت مستقیم از جیب یکی از شاخصهای کلیدی در تامین منابع مالی سلامت است که توزیع خطر و انباشت ریسک را نشان میدهد. مطالعه حاضر با هدف محاسبه کل مخارج سلامت، سرانه آن و همچنین سهم پرداخت از جیب در استانها برای سالهای 1387 تا 1393 انجام شد.
روش کار: دادههای استانی هزینههای بخش سلامت از سازمانهای عمومی و خصوصی طی سالهای 1387 تا 1393 جمعآوری شد. همچنین دادههای هزینه سلامت خانوارها از مرکزآمارایران جمعآوری شد.
نتایج: پرداخت مستقیم از جیب از حیث مقادیر مطلق ریالی روند افزایشی داشته امّا از نظر سهم از 9/51 درصد در سال 1387 به 6/40 درصد در سال 1393 رسیده است. مقادیر ریالی کل مخارج سلامت و سرانه آن در کلیه استانهای کشور افزایش یافته و حدود 5/3 برابر گردید. در تمامی سالهای مطالعه استانهای تهران و سیستان و بلوچستان به ترتیب بیشترین و کمترین سرانه کل مخارج سلامت را داشتند و این اختلاف از 12/2 در سال 1387 به 56/10 میلیون ریال در سال 1393 افزایش یافت.
نتیجه گیری: اگرچه سهم پرداخت مستقیم از جیب در تمامی استانها کاهش یافت، اما همچنان با اهداف تعیین شده در برنامههای توسعه ملی (کاهش به 30%) فاصله دارد. برای بهبود شاخصهای مورد مطالعه و کاهش نابرابریهای استانی، تمرکز بیشتر بر سازوکارهای مبتنی بر پیش پرداخت، بهبود نظام بیمهای و توزیع عادلانه منابع ملی متناسب با محرومیت منطقه و زیرساخت های آن ضروری است.
الناز قاسمی، محسن بارونی، رضا دهنویه، محمد جعفری سیریزی، محمد حسین مهرالحسنی،
دوره 12، شماره 0 - ( 12-1395 )
چکیده
مقدمه و اهداف: بیمههای سلامت تضمین کننده امنیت خاطر افراد در برابر بیماری و عوامل تهدید کننده سلامت هستند. با توجه به نقش کلیدی آنها در تحقق اهداف عدالت محوری و کاهش پرداخت از جیب این مطالعه با هدف ارزیابی ادارات کل بیمه سلامت ایران با استفاده از مدل DEA در سال 1393 انجام شد.
روش کار: مطالعه حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و جامعه پژوهش، تمام ادارات کل بیمه سلامت بود. معیارهای ورودی و خروجی مدل با مرور کتابخانهای و بررسی اسنادی هدفمند استخراج و دادهها جمعآوری شد. ادارات با استفاده از مدل DEA ارزیابی و رتبهبندی شدند. آزمون رگرسیون خطی برای تاثیر متغیرهای محیطی انجام شد.
نتایج: میانگین کارایی فنی، مدیریتی و مقیاس ادارات کل مورد مطالعه به ترتیب 593/0، 761/0 و 721/0 میباشد. به عبارتی ظرفیت ارتقاء کارایی در ادارات کل در حدود 41 درصد است. از کل ادارات مورد بررسی تعداد 5 اداره دارای حداکثر کارایی 1، 7 اداره کارایی بین 5/0 تا 1 و 19 اداره کارایی کمتر از 5/0 داشتند. متغیر جمعیت استان و تعداد کل موسسات بر روی کارایی تاثیر داشت.
نتیجه گیری: براساس متغیرهای تعریف شده، مدل AP-DEA ورودی محور مناسب بود. نتایج نشان دهنده ظرفیت بالا برای افزایش کارایی فنی در ادارات کل میباشد که میتوان با الگو بردارای از ادارات کارا و مرجع و تعدیل ورودیهای آنها میزان کارایی را افزایش داد. بنابراین بکارگیری سیاست کوچکسازی و چابکسازی سازمان بیمه سلامت براساس محور دولت الکترونیک در اصلاح نظام اداری کشور پیشنهاد میگردد.
وحید یزدی فیض آبادی، محمد حسین مهرالحسنی، علی اکبر حقدوست، مینا بهرام پور،
دوره 12، شماره 0 - ( 12-1395 )
چکیده
مقدمه و اهداف: یکی از شاخصهای پایش حفاظت مالی عادلانه در نظامهای سلامت، برآورد درصد مواجهه با فقرناشیاز پرداختاز جیب سلامت میباشد. هدف این مطالعه اندازهگیری درصد خانوارهای مواجههیافته با فقر ناشیاز پرداختاز جیب سلامت در استانهای ایران 1393-1387میباشد.
روش کار: مطالعه توصیفی و گذشته نگر حاضر بر روی دادههای حاصل از پیمایش هزینه-درآمد-خانوارهای شهری و روستایی انجام پذیرفت. درصد خانوارهایی که پس از کسر هزینههای سلامت زیر خطفقر قرار میگیرند محاسبه شد. خط فقر به تفکیک مناطق شهری و روستایی، بر اساس مخارج خوراک خانوارها محاسبه شد. برای بررسی روند پراکندگی این شاخص بین استانهای کشور از شاخص ضریب تغییرات استفاده شد. از آمار توصیفی و آزمون من-ویتنییو برای تحلیل داده ها استفاده شد.
نتایج: استانهای گلستان،خراسانشمالی و کرمان به ترتیب ببشترین فقرناشیاز پرداختاز جیب سلامت را داشتند. بعلاوه استانهای البرز، تهران و بوشهر به ترتیب کمترین فقر ناشی از پرداخت از جیب سلامت را نشان دادند. در تمامی سالهای مورد مطالعه، متوسط فقر ناشیاز پرداختاز جیب سلامت در مناطق روستایی بیشتر از مناطق شهری استانها بود و از نظر آماری اختلاف معنادار بود. ضریب تغییرات برای پراکندگی استانی این شاخص درصد روند ثابتی نداشت.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه شواهد مناسبی برای سیاست گذاران به منظور تأثیر مخارج پرداخت از جیب سلامت بر فقر خانوارها در استانها فراهم می آورد. به منظور کاهش فقر ناشیاز پرداختاز جیب سلامت، علاوه بر کاهش سهم پرداختی مردم بابت خدماتسلامت، مداخلات هدفمند حمایتی برای قشر آسیبپذیر و کم درآمد جامعه بویژه روستاها نظیر توسعه یارانههای سلامت و بهبود بستههای خدمتی بیمه ضروری است.
فاطمه اسماعیلی، محمد حسین مهرالحسنی، محسن بارونی، رضا گودرزی،
دوره 12، شماره 0 - ( 12-1395 )
چکیده
مقدمه و اهداف: بهرهوری و کارایی، مهمترین و معمول ترین سازوکارهای ارزیابی و اندازهگیری عملکرد یک بنگاه اقتصادی از جمله سازمان تامین اجتماعی میباشند. بنابراین در چند دهه گذشته بررسی عملکرد بخشهای مختلف اقتصادی و یا بنگاهها و واحدهای اقتصادی مورد توجه محققان رشتههای مختلف بوده است. هدف این مطالعه تعیین کارایی بخش درمان مستقیم واحدهای مدیریت درمان سازمان تامین اجتماعی کشور با استفاده از روش تحلیل پوششی دادهها میباشد.
روش کار: این مطالعه از نوع مطالعات توصیفی- تحلیلی میباشد. در این پژوهش برای تعیین کارایی بخش درمان مستقیم واحدهای مدیریت درمان سازمان تامین اجتماعی کشور به روش تحلیل پوششی دادهها (DEA) اطلاعات و آمار مربوطه از مرکز آمار سازمان تامین اجتماعی کشور جمعآوری شده و با استفاده از نرم افزار Deap کارایی محاسبه گردید. برای رتبهبندی واحدهای کارای روش DEA، ابرکارایی با استفاده از نرم افزار EMS محاسبه شد. همچنین برای بررسی عوامل موثر بر کارایی از نرم افزار Stata استفاده شده است.
نتایج: در سال 1393 میانگین کارایی فنی واحدهای مورد مطالعه 924/0، کارایی مدیریتی 992/0 و کارایی مقیاس 932/0 به دست آمد. از کل واحدهای مورد مطالعه تعداد 12 واحد دارای حداکثر کارایی فنی یک، 16 واحد دارای کارایی 1-8/0 و 3 واحد دارای کارایی کمتر از 8/0 بودند.
نتیجهگیری: این تحقیق ضمن معرفی الگوهای عملکردی برای مدیران سازمان تامین اجتماعی، امکان برنامه ریزی دقیق تر برای توسعه و صرفه جویی در منابع را برای آنها فراهم میکند.
وحید یزدی فیض آبادی، مینا بهرام پور، آرش رشیدیان، علی اکبر حقدوست، مسعود ابوالحلاج، بهزاد نجفی، محمد رضا اکبری جور، محمد حسین مهرالحسنی،
دوره 12، شماره 0 - ( 12-1395 )
چکیده
مقدمه و اهداف: مواجههخانوارها با مخارجکمرشکنسلامت، از شاخصهای سنجش حفاظتمالی خانوارها در نظام سلامت است. مطالعه حاضر با هدف اندازهگیری بروز و شدت مواجههخانوارها با مخارجکمرشکنسلامت استانهای کشور طی سالهای 1393-1387 انجام
شد.
روش کار: اگر سهم مخارج پرداخت از جیب هر خانوار، حداقل 40 درصد ظرفیت پرداخت آن باشد، با مخارجکمرشکنسلامت مواجه شده است. با استفاده از دادههای ملّی پیمایش هزینه-درآمد، سهم این خانوارها به عنوان شاخص بروز محاسبه شد. همچنین شدّت مواجهه با این مخارج، از طریق متوسط درصدی که سهم مخارج پرداخت از جیب سلامت از 40 درصد ظرفیت پرداخت خانوار فراتر میرود، محاسبه شد. دادهها با آمار توصیفی و آزمون منویتنییو تحلیل شد. برای اختلاف بین استانی از شاخص پراکندگی استفاده شد.
نتایج: استانهای فارس و خراسانجنوبی به ترتیب بیشترین و کمترین بروز و شدت مخارجکمرشکنسلامت را در سالهای مطالعه داشتند. درحالیکه بیشترین و کمترین شدت مواجهه در میان خانوارهای مواجههیافته با مخارج کمرشکن سلامت، به ترتیب مربوط به استانهای فارس و کردستان بود. در تمامی سالها بروز مخارج کمرشکن سلامت در مناطق روستایی بیشتر از مناطق شهری بود . پراکندگی استانی نسبت به مقدار بروز هدف برای سالهای مطالعه، روند ثابتی نداشته و بالا بود.
نتیجهگیری: بروز مخارجکمرشکنسلامت در استانهای مختلف و در مناطق روستایی در مقایسه با مناطق شهری اختلاف قابل توجهی دارد. با توجه به اهمیت این شاخص در ارتقای حفاظت مالی سلامت، مثل شاخص پرداختاز جیب مردم، پراکندگی آن در مناطق روستایی و شهری و در بین استانها قابلملاحظه است و نیازمند شناسایی ساختارمند گروههای محروم و کمدرآمد مواجههیافته با مخارجکمرشکنسلامت وحمایتهای مالی و بیمهای هدفمند از آنان میباشد.
محمد حسین مهرالحسنی، مژگان امامی، سمیرا سادات پورحسینی،
دوره 14، شماره 0 - ( 10-1397 )
چکیده
همزمان با جهانی شدن، تغییراتی در کارکرد دانشگاههای کشورهای توسعه یافته، ایجاد شده که آنها را به یک منبع قدرت جهت توسعه اقتصادی مبدل ساخته است. در این مطالعه تغییرات در نسلهای دانشگاهی در حوزه سلامت ایران بر اساس چارچوب تحلیل لایهای علت ها مورد تحلیل قرار گرفت. پژوهش حاضر نشان داد که جایگاه دانشگاهها در کشور ایران در حال گذار از نسل اول و دوم دانشگاه (آموزشی و پژوهشی) به سوی نسل سوم (تولید ثروت) است. تمرکز زیاد بر رشد کمی شاخصهایی چون آموزش نیروی انسانی متخصص و افزایش تعداد مقالات و ارجاعات، منجر به توقف در لایه های لیتانی و ساختاری شده است و پایداری روند کنونی در توسعه علمی را نیز با چالش مواجه کرده است. با توجه به اسناد بالادستی جهت کسب مرجعیت علمی و توسعه فناوری، تحول بنیادین علوم در لایههای عمیق همچون جهان بینی، میانی ارزشی و ساختارهای علمی در چارچوب گفتمان جمهوری اسلامی، ضروری است.
محمد حسین مهرالحسنی، رضا گودرزی، وحید یزدی فیض آبادی، سمیرا سادات پورحسینی، علی درویشی،
دوره 14، شماره 0 - ( 10-1397 )
چکیده
مقدمه و اهداف: بهبود کارآیی و بهرهوری در آموزش عالی خصوصاً در حوزه پژوهش در علوم سلامت به عنوان یکی از مشخصههای توسعه پایدار در جوامع، از اهمیت بالایی برخوردار است. مطالعه حاضر با هدف سنجش کارایی و بهرهوری حوزه پژوهشی دانشگاه های علوم پزشکی انجام شده است.
روشکار: در مطالعه توصیفی حاضر، کارایی و بهرهوری پژوهشی 45 دانشگاه علوم پزشکی با روش تحلیل پوششی دادهها و همچنین شاخص مالم کوئیست در سه مقطع زمانی 1389، 1392 و 1395 ارزیابی شد. در هر دو مدل سنجش کارایی و شاخص مالم کوئیست، از رویکرد ستاده-محور با فرض بازده متغیر نسبت به مقیاس استفاده شد. همچنین رتبه بندی کامل واحدهای کارا با استفاده از مدل اندرسون-پترسون صورت گرفت.
یافتهها: میانگین نمرات کارایی فنی دانشگاهها در طی سه مقطع 86/0 برآورد شد. نتایج شاخص بهرهوری مالم کوئیست نشان داد که در طی سالهای 1389 تا 1392، 6 درصد رشد بهرهوری وجود داشته است؛ ولی از سال 1392 تا 1395، عملکرد دانشگاهها با 12 درصد کاهش بهرهوری همراه بوده است. میانگین بهرهوری کل سه مقطع برابر 96/0 و بیانگر کاهش 4 درصدی رشد بهرهوری بود که از میان اجزای آن، کارایی تکنولوژی 8 درصد کاهش رشد داشته و سایر اجزا رشد مثبت نشان دادند.
نتیجهگیری: به نظر میرسد که برخی از دانشگاهها در حوزه پژوهشی کارا عمل نمیکردند و بهرهوری آنها رو به کاهش بوده است که عمدتاً به علت کاهش رشد کارایی تکنولوژی میباشد که با توجه به توسعه فناوری در سالهای اخیر میتواند نتیجه عدم استفاده موثر از فناوریهای نوین باشد.
سمیه نوری حکمت، علی اکبر حقدوست، رضا دهنویه، راحیل قربانی نیا،
دوره 14، شماره 0 - ( 10-1397 )
چکیده
مقدمه و اهداف: سیاست ادغام در سال 1364 و با هدف افزایش تعامل و پاسخگویی دوجانبه نظام آموزش علوم پزشکی و نظام سلامت کشور طراحی، اجرا و منجر به تشکیل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی شد. مطالعه حاضر با ترکیب نتایج مطالعاتی که به بررسی پیامدهای اجرای سیاست ادغام پرداختهاند، توصیفی اجمالی از دانش موجود در این زمینه را ارائه مینماید.
روشکار: در این مطالعه مرور نظام مند و متاسنتز بر روی مقالات منتشر شده در مورد اجرای طرح ادغام آموزش پزشکی در نظام سلامت ایران انجام شد. به همین منظور طی جستجو در بانکهای اطلاعاتیScienceDirect ،PubMed ، EMBASE، ISI، ScholarGoogle،Scopus ، SID،Magiran و Irandoc تعداد 187 مقاله یافت شد و در ادامه 24 مقاله مرتبط انتخاب و وارد مطالعه شدند. محتوای مطالعات وارد شده تحلیل و سپس با تکنیک والش و داون با هم ترکیب شدند.
یافتهها: حاصل بررسی مطالعات مرتبط، 5 مفهوم اصلی شامل اهداف و دلایل اجرای طرح ادغام آموزش پزشکی، دستاوردها، چالشها، موانع دستیابی به اهداف ادغام و آینده ادغام بود. بر اساس یافته این مطالعات، بیشترین توفیق طرح ادغام در عرضه خدمات بهداشتی- درمانی گزارش شده است و آموزش و پژوهشهای علوم پزشکی کمتر از تاثیرات مثبت ادغام، بهره مند شدهاند.
نتیجهگیری: مرور مستندات موجود نشان میدهد که هنوز ابعاد مختلف ادغام به خوبی واکاوی نشده و اثرات اقتصادی، اجتماعی، توسعهای و علمی آن بررسی نشده است. مطالعات محدود موجود عمدتا به صورت نظرخواهی و بررسی کلی وضعیت انجام شده بود و کمتر از مدلسازیها و تحلیلهای اقتصادی استفاده شده است. لذا با استفاده از مطالعات در دسترس، نمیتوان بصورت دقیق تاثیرات ادغام را تحلیل نمود.
وحید یزدی فیض آبادی، محمد حسین مهرالحسنی، سمیرا سادات پورحسینی،
دوره 14، شماره 0 - ( 10-1397 )
چکیده
مقدمه و اهداف: پژوهش نقش مهمی در حل مسائل سلامت جامعه دارد. توسعه پژوهش متناسب با نیازهای جامعه از طریق ایجاد فرصتهای برابر و عادلانه برای بخشهای پژوهشی از رسالتهای مراکز آموزش عالی است. مطالعه حاضر با هدف سنجش نابرابری در حوزه پژوهش دانشگاههای علوم پزشکی ایران انجام شد.
روشکار: در مطالعه توصیفی حاضر، با استفاده از ضریب جینی، نابرابری برای سالهای 1389 تا 1395 اندازهگیری شد. شاخصها شامل تعداد مقالات، استنادات، خوداستنادی دانشگاهی، ضریب تاثیر سایمگو، ضریب تاثیر بهنجارشده براساس منبع (اسنیپ)، تاثیر استنادی مجلات (سایت اسکور)، شاخص هیرش (شاخص اچ)، تعداد اعضای هیات علمی، تعداد دانشجویان و میزان بودجه آموزشی - پژوهشی بودند. دادهها با نرم افزار Stata نسخه 14 تحلیل شد.
یافتهها: طی سالهای مطالعه، ضرایب جینی سایمگو از 65/0 تا 73/0، اسنیپ از 62/0 تا 73/0 و تاثیر استنادی مجلات از 61/0 تا 72/0، متغیر بود. ضرایب جینی مقالات بینالمللی از 62/0 تا 70/0، کل مقالات از 56/0 تا 66/0، خود استنادی دانشگاهی از 22/0 تا 27/0، استناد به ازای مقاله از 12/0 تا 28/0، هیرش از 33/0 تا 39/0 و کل استنادات از 57/0 تا 72/0، متغیر بودند. ضریب جینی اعضای هیات علمی از 26/0 تا 40/0 و بودجه از 34/0 تا 67/0 متغیر بود.
نتیجهگیری: نابرابری در خوداستنادی دانشگاهی و استناد به ازای مقاله، نسبتاً متعادل، در هیرش و تعداد هیات علمی، نسبتاً نابرابر و در سایر شاخصها زیاد و خیلی زیاد بود. برای کاهش نابرابری، توسعه زیرساختهای متوازن پژوهشی در دانشگاهها پیشنهاد میگردد.
محمد حسین مهرالحسنی، محمد رضا امیراسماعیلی، مهلا ایرانمنش،
دوره 14، شماره 0 - ( 10-1397 )
چکیده
مقدمه و اهداف: نیروی انسانی عامل کلیدی در تحقق اهداف توسعه هزاره میباشد. فقدان شاخص و ابزار استاندارد برای دیده بانی و ارزیابی، ممکن است محدودیتهایی را در تحقق این اهداف ایجاد کند. این مطالعه با هدف تدوین شاخصهای ارزیابی برای دیده بانی منابع انسانی در بخش سلامت انجام شد.
روشکار: پژوهش حاضر با استفاده از فن دلفی برای استخراج شاخص ها در سال 1396 انجام پذیرفت. جهت انجام این مطالعه، 3 مرحله مستقل شامل بررسی مفاهیم نظری، تهیه شاخصهای اولیه ارزیابی نیروی انسانی و ایجاد اجماع، انجام شد. دادهها با شرکت 12 نفر از خبرگان و نمایندههای سازمانهای مرتبط در سه راند، از طریق فرم نظر خواهی طراحی شده با مقیاس نمرهدهی از 1 تا 10 جمعآوری گردید. در هر راند شاخصهایی که حداقل 2/3 شرکت کنندکان به آنها امتیازی بیش از 8 داده بودند تایید گردید.
یافتهها: در مرحله اول220 شاخص شناسایی شد که الگوی نهایی شامل 45 شاخص و 11 معیار اصلی بود. در مرحله ورود نیروی کار 4 معیار (متقاضیان واجد صلاحیت برای آموزش سلامت؛ اعتبار بخشی؛ ظرفیت و برون داد موسسات آموزش سلامت؛ تایید و صدور مجوز)، در مرحله حین کار 5 معیار (شاخصهای اصلی موجودی و توزیع؛ فعالیت؛ بهرهوری نیروی کار؛ اتلاف و تجدید؛ حاکمیت مطلوب بر نظام اطلاعات نیروی انسانی) و در مرحله خروج از کار 2 معیار (انتقال و خروج) مورد تایید قرار گرفت.
نتیجهگیری: با وجود پیچیده بودن ارزیابی نیروی انسانی باید سه مرحله مختلف چرخه حیات نیروی کار (ورودی، نیروی کار فعال و خروجی) در هر ارزیابی و دیدهبانی مورد توجه قرار گیرد. شاخصهای ارائه شده در این پژوهش، امکان ارزیابی و دیده بانی نیروی کار بخش سلامت را فرآهم می کند.
محمد حسین مهرالحسنی، رضا گودرزی، وحید یزدی فیض آبادی، سمیرا سادات پورحسینی، علی درویشی،
دوره 14، شماره 0 - ( 10-1397 )
چکیده
مقدمه و اهداف: آموزش عالی به واسطه رسالت آن در تربیت نیروی انسانی متخصص مورد نیاز، نقش مهمی در توسعه اقتصادی-اجتماعی کشور دارد. از این رو ارزیابی عملکرد حوزههای مختلف آن از اهمیت بالایی برخوردار است. مطالعه حاضر با هدف سنجش کارایی و تغییرات بهره وری در حوزه آموزشی دانشگاههای علوم پزشکی ایران انجام شده است.
روشکار: مطالعه توصیفی حاضر در سه مقطع زمانی 1389، 1392 و 1395 به ارزیابی عملکرد حوزه آموزشی 43 دانشگاه علوم پزشکی ایران با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها با رویکرد ستاده محور پرداخت. سنجش تغییرات بهره وری نیز با استفاده از شاخص مالم کوئیست انجام شد که بدین منظور از نرم افزار Deap 2.1 استفاده شد. رتبه بندی کامل واحدهای کارا نیز با استفاده از مدل اندرسون-پترسون و در نرم افزار EMS انجام شد..
یافتهها: متوسط نمره کارایی آموزشی دانشگاههای علوم پزشکی در سه مقطع 97/0 بود. میانگین بهرهوری کل بر اساس شاخص مالم کوئیست برابر با 05/1 بود و بهره وری آموزشی دانشگاهها در طی سه مقطع زمانی به طور متوسط 5 درصد رشد مثبت نشان داد. این رشد از سال 1389 تا 1392 یک درصد و از سال 1392 تا 1395 به میزان 10 درصد بدست آمد.
نتیجهگیری: دانشگاه های علوم پزشکی در حوزه آموزش از نظر کارایی از وضعیت مطلوبی برخوردار میباشند. همچنین بهرهوری در این حوزه، رشد مثبت و رو به افزایشی نشان داد. به منظور قضاوت دقیقتر در خصوص عملکرد آموزشی دانشگاه های علوم پزشکی، استفاده از سنجههای کیفی علاوه بر کمی ضروری به نظر میرسد.
الهام احسانی چیمه، علی قدکچی، وحید یزدی فیض آبادی، سید علی صدرالسادات، احمد ماهی، محمد حسین مهرالحسنی، مهلا ایرانمنش،
دوره 14، شماره 0 - ( 10-1397 )
چکیده
مقدمه و اهداف: بهبود کمی و کیفی نیروی انسانی، بر بهبود دستیابی به اهداف نظام سلامت تأثیر دارد. مطالعه حاضر با هدف بررسی روند نابرابری جغرافیایی، موجودی و توزیع جنسیتی نیروی انسانی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در کشور انجام شد.
روشکار: در این مطالعه توصیفی، روند نیروی انسانی وزارت بهداشت از سال 88 تا 94 بر حسب جنسیت، سطح تحصیلات و نوع استخدام بررسی شد و از منحنی لورنز و شاخص ضریب جینی برای بررسی نابرابری استفاده گردید. دادهها از دفتر نیروی انسانی معاونت توسعه مدیریت و منابع وزارت بهداشت جمع آوری و با استفاده از Excel 2013 و Stata-14 تحلیل گردید.
یافتهها: در مطالعه حاضر زنان بیشترین سهم را داشتند که میزان رشد آنها در سال 94 ، 66/6 % بود و ضریب جینی آنان به جز سال 91، 29/0بود. بیشترین و کمترین رشد در سال 89 به ترتیب شامل پزشکان متخصص(12/83) و دکترای حرفهای(61/19-) بود. در طی سال های مطالعه کمترین و بیشترین میزان ضریب جینی به ترتیب شامل مقطع کاردانی (26/0) وPhD (61/0)بود. کمترین و بیشترین رشد در شاخص وضعیت استخدام به ترتیب مربوط به سایر انواع قراردادها(89/27-) و هیات علمی بورسیه و متعهد خدمت (34/48) بود.
نتیجهگیری: مطالعه حاضر اولین مطالعهی بررسی روند تغییرات ویژگیهای نیروی انسانی وزارت بهداشت در سطح ملی بود. از آنجا که این مطالعه صرفا کمیت روند تغییرات نیروی انسانی را مدنظر قرار داده است بررسی کیفیت نیروی انسانی در مطالعات آتی پیشنهاد میگردد.
وحید یزدی فیض آبادی، محمد حسین مهرالحسنی، مهلا ایرانمنش،
دوره 14، شماره 0 - ( 10-1397 )
چکیده
مقدمه و اهداف: سهم قابل توجهی از کل مخارج سلامت، مرتبط با داروست. ارزیابی شاخصهای نظام دارویی مبنایی برای اصلاح الگوی مصرف و کنترل هزینههاست. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی روند شاخصهای مصرف دارو در ایران انجام شد.
روشکار: در مطالعه توصیفی- مقطعی حاضر، سرانه مصرف به تفکیک نوع دارو، شکل دارو و گروههای درمانی محاسبه شد. دادهها از آمارنامه دارویی سازمان غذا و دارو و مرکز آمار ایران برای سالهای 1394-1391 استخراج شد. برای گروهبندی درمانی از طبقهبندی کاتزونگ استفاده شد. دادهها در نرم افزار Excel 2013 و با آمار توصیفی و شاخص رشد سالانه تحلیل گردید.
یافتهها: بیشترین سرانه مصرف طی سالهای مطالعه به ترتیب قرص متفورمین500، رانیتیدین150 و سرماخوردگی با 52/18، 45/15 و 29/15 واحد بود. بیشترین متوسط سرانه مصرف در گروههای درمانی، داروهای قلب و عروق با 65/97 بود.. کمترین رشد مصرف عددی را گلی-بنگلامید80 با 12-% در سال 1393 و بیشترین آن را متفورمین500 با 90/16 %در سال 1392 داشت. قرصها پُرمصرفترین شکل دارویی بودند.
نتیجهگیری: سرانه مصرف دارویی ایران از کشورهای توسعه یافته بالاتر است. داروهای قلب و عروق و دیابت سرانه مصرف بالایی در مقایسه با سایرداروها دارند. لذا برای تجویز منطقی دارو، تقویت نظام ارزیابی بالینی با استفاده از طراحی و اجرای راهنماهای بالینی برای بیماریهای شایع و با هزینه بالا پیشنهاد میگردد.
وحید یزدی فیض آبادی، محمد حسین مهرالحسنی، فرشید منجمی، سمیرا سادات پورحسینی،
دوره 14، شماره 0 - ( 10-1397 )
چکیده
مقدمه و اهداف: دسترسی به فرصتهای برابر آموزش از حقوق اساسی هر کشور محسوب میگردد و رفع نابرابری ها بویژه در آموزش عالی یکی از مهمترین اولویتهاست. مطالعه حاضر با هدف سنجش نابرابری آموزشی در حوزه علوم پزشکی استانهای ایران انجام شد.
روشکار: در این مطالعه، نابرابری آموزشی با استفاده از ضریب جینی اندازهگیری شد. شاخصهای مورد مطالعه شامل تعداد دانشجو، تعداد هیات علمی، تعداد کارکنان، رشته های تحصیلی و بودجه آموزشی بود. دادهها با نرم افزار Stata نسخه 14 تحلیل شد.
یافتهها: طی سالهای مورد مطالعه، ضریب جینی شاخصهای تعداد دانشجویان زن از 51/0 به 46/0، دانشجویان مرد از 53/0 به 46/0 و اعضای هیات علمی از 59/0 به 53/0، روند کمابیش کاهشی را نشان داد. در حالی که نابرابری در تعداد کارکنان غیرهیات علمی از 49/0 به 50/0 و بودجه آموزشی از 53/0 به 54/0 افزایش ناچیزی را نشان داد. در تعداد رشتههای تحصیلی بر حسب مقطع تحصیلی، کارشناسی ناپیوسته با کمترین نابرابری، از 13/0 تا 17/0 متغیر بود و بیشترین نابرابری مربوط به فلوشیپ که از 66/0 تا 69/0 متغیر بود.
نتیجهگیری: به رغم کاهش نابرابری در برخی شاخصهای آموزشی، نابرابری در شاخص تعداد رشتههای تحصیلی در برخی مقاطع تحصیلات تکمیلی و تعداد دانشجویان بر حسب جنسیت و بودجه آموزشی زیاد است. این مسأله مستلزم توجه سیاستگذاران به توسعه متوازن زیرساختهای آموزشی در استانها برای ایجاد فرصتهای برابر آموزشی میباشد.
رضا دهنویه، علی اکبر حقدوست، سمیه نوری حکمت، موسی بامیر، علی مسعود، آتوسا پورشیخعلی، محمدرضا چشم یزدان،
دوره 14، شماره 0 - ( 10-1397 )
چکیده
مقدمه و اهداف: نقشه جامع علمی سلامت ایران در سال1389به منظور جهتدهی فعالیتهای علم و فناوری برای افق 1404تدوین شد. این نقشه، برای نیل به اهدافش، نیازمند پایش تولیدات علمی حوزه های اولویتدار تعیین شده میباشد. این پژوهش با هدف تعیین روند رشد کیفیت و کمیت تولیدات علمی رشتههای اولویتدار انجام شد.
روشکار: مطالعه حاضر از نوع علمسنجی و روش انجام آن مقطعی و در بازه زمانی 1389 تا 1396 میباشد. از بین رشتههای اولویتدار نقشه جامع سلامت، تعداد 26 عنوان در 3 دسته بقا، زیرساخت و کمال انتخاب شد. ابزار گردآوری دادهها، پایگاه اطلاعاتی سایمگو بود. سپس شاخصهای تعداد تولیدات علمی، اچ و استناد با نرمافزار Excel تحلیل شد.
یافتهها: بالاترین میزان شاخص اچ به ترتیب در دسته کمال، متعلق به نانوتکنولوژی با میزان90؛ دسته بقا، متعلق به بیماریهای عفونی با 67 و دسته زیر ساخت، متعلق به سیستماتیک اکولوژی با 56 میباشد. بالاترین رتبه استناد دریافتی، به ترتیب در دسته کمال، طبسنتی با رتبه 8؛ دسته زیرساخت، پزشک خانواده با رتبه 9 و در دسته بقا، دندانپزشکی با رتبه 15 میباشد. در دسته زیرساخت، بهداشت عمومی با 7045 مقاله؛ دسته کمال، بیوتکنولوژی با 5371 مقاله و در دسته بقا، بیماریهای عفونی با 5135 مقاله بیشترین تولیدات را داشتهاند.
نتیجهگیری: در کلیه دستههای موضوعی، کیفیت و کمیت رشد چشمگیری داشته است؛ بیشترین میانگین اچ به ترتیب مربوط به دسته کمال، بقا و زیرساخت و بیشترین میانگین رشد تعداد تولیدات علمی به ترتیب به دسته کمال، زیرساخت و بقا میباشد.
رضا دهنویه، علی اکبر حقدوست، حامد رحیمی، آتوسا پورشیخعلی، مرضیه حسنی، نادیا میرشکاری، فهیمه حسین آبادی، سامرا رادمریخی، زهرا خواجه، ناهید خواجه پور، علی مسعود، منیره بلوچی، سمیه نوری حکمت، کاوه نوحی،
دوره 14، شماره 0 - ( 10-1397 )
چکیده
مقدمه و اهداف: سرقت علمی شایعترین نوع سوءرفتار علمی است و قوانین و راهکارهای گوناگونی برای مبارزه با این آفت علمی در کشورهای مختلف پیشبینی شده است. بررسی تجارب سایر کشورها در این زمینه، کمک شایانی به سیاستگذاری مناسب مینماید. مطالعه حاضر با هدف معرفی مداخلات ملی پیشگیری از سرقت علمی در کشورهای منتخب انجام شد.
روشکار: پژوهش حاضر یک مطالعه تطبیقی است که به صورت مروری انجام پذیرفت. در این مطالعه، مداخلات پیشگیری از سرقت علمی در 27 کشور عضو اتحادیه اروپا به دلیل انسجام و تشابه ساختاری مناسب؛ در سه سطح ملی، سازمانی و فردی مورد بررسی قرار گرفت. مداخلات سطح ملی، بعد از تهیه جداول تطبیقی، در این کشورها با استفاده از روش تحلیل محتوا، بررسی شد.
یافتهها: نتایج به دست آمده از تحلیل مداخلات سطح ملی در هشت تم اصلی دستهبندی شدند. تمها شامل دستیابی به توافق ملی در خصوص مصادیق سرقت و تخلف علمی، تدوین سیاستها، پایش و نظارت، توسعه حمایتهای مالی، توسعه بانکهای اطلاعاتی و نرمافزاری، تدوین برنامههای آموزشی ویژه اعضای هیئتعلمی و دانشجویان، انتشار و بهرهگیری از تجربیات موفق و نهایتاً وضع قوانین مرتبط با سرقت علمی و اعمال مجازات بودند.
نتیجهگیری: انجام مداخلات پیشگیری از سرقت علمی در سطح ملی، تعهد و عزم جدی سیاستگذاران را در زمینه کنترل و پیشگیری از سرقت علمی نشان میدهد. با بکارگیری صحیح مداخلات پیشگیری در سطح ملی؛ میتوان زیرساختهای کنترلی و پیشگیرانه از این مسئله را در سطح سازمانی و سپس تعهد اخلاقی و مهارتهای حرفهای را درپژوهشگران کشور تقویت نمود.
ترانه یوسفی نژادی، حمید سوری، عفت محمدی،
دوره 14، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
مقدمه و اهداف: اهداف توسعه پایدار شامل 17 هدف کلی است که یکی از آنها بهطور اختصاصی مرتبط با سلامت است. هدف این مطالعه ارزیابی وضعیت شاخصهای اهداف توسعه پایدار مرتبط با سلامت ایران در مقایسه با کشورهای منطقه و کل کشورهای عضو سازمان جهانی بهداشت بود.
روش کار: این پژوهش از با بهرهگیری از دادههای ثانویه به بررسی وضعیت شاخصهای اهداف توسعه پایدار مرتبط با سلامت پرداخته است. منبع گردآوری دادههای این مطالعه، آخرین دادههای منتشرشده از سوی سازمان جهانی بهداشت 2017، بانک جهانی و سایر سازمانهای بینالمللی مانند سازمان ملل متحد و یونیسف بود. شاخصهایی که در آنها، وضعیت ایران از میانگین منطقه پایینتر بود، برای بررسی و تحلیل بیشتر انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها، از چکلیستی که مطابق با اهداف پژوهش بود، بهره گرفته شد.
یافتهها: در ایران، شاخصهای نسبت مرگومیر مادران (25 در 100 هزار نفر)، بروز سل (16 در 100 هزار نفر) و بروز مالاریا (5/0 در هزار نفر) نسبت به میانگین منطقه در وضعیت مطلوب قرار داشتند. شاخصهایی که ایران نسبت به میانگین منطقه در وضعیت نامطلوب قرار داشت، شامل مرگومیر ناشی از بلایای طبیعی، مرگومیر ناشی از مسمومیت غیرعمدی، مرگومیر ناشی از سوانح ترافیکی و سرانه مصرف الکل در جمعیت بالای 15 سال بودند.
نتیجهگیری: ایران در دستیابی به برخی اهداف پیشرفت داشته است، اما در کنترل و کاهش برخی شاخصها نیاز به برنامهریزی دقیق و اقدامات جدی دارد. اولویت بخشیدن به شاخصهایی که ایران در آنها موفقیت چندانی نداشته باید موردتوجه جدی تصمیمگیرندگان قرار بگیرد.
پریوش شیری، حمید سوری، علیرضا رزاقی،
دوره 14، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
مقدمه و اهداف: خطای انسانی از مهمترین علتهای مرتبط با مرگ و مصدومیت ناشی از سوانح ترافیکی است که سهم کمی آن کمتر مطالعه شده است. هدف این مطالعه محاسبه یکساله سهم منتسب جمعیتی (Population Attributable Fraction) این سببها در تهران بزرگ است.
روش کار: در این مطالعه از اطلاعات ثبتشده 124518 نفر در فرم کام 114 مرکز اطلاعات و ارتباطات راهنمایی و رانندگی کشور (فاوا)، در سال 1393 استفاده شده است. برای برآورد اندازهی اثر تخلفات رانندگان دچار سانحه در خیابان و بزرگراه از نسبت بروز خطر تعدیلیافته (Adjusted relative risk) توسط مدل رگرسیون استفاده شد. برآورد سهم منتسب جمعیتی و اندازه اثر بر اساس نسبت بروز خطر (RR) و با استفاده از روش برازی یا فرمول میتینن سهم منتسب جمعیت محاسبه شد.
یافتهها: سهم منتسب جمعیتی حرکت با دندهعقب در خیابانها 98/1درصد و عدم رعایت فاصله طولی 93/1درصد بود. این رفتارها به ترتیب 22 و 23 درصد خطر جرح ناشی از سوانح ترافیکی را افزایش میدهد. در بزرگراهها بیشترین سهم منتسب جمعیتی، به حرکت با دندهعقب 96/1 درصد، تغییر مسیر ناگهانی 90/1 درصد و تجاوز از سرعت مقرر 87/1 درصد مربوط بود. تجاوز از سرعت مقرر 23 درصد خطر جرح ناشی از سوانح ترافیکی را افزایش میدهد.
نتیجهگیری: نظارت بر تخلفات رانندگان و کنترل دقیق آنها در خیابانها میتواند تا 10 درصد از تصادفات جرحی پیشگیری نماید. همچنین در بزرگراهها، بهکارگیری راهکارهایی برای ممانعت از تخلفات رانندگی موردبررسی در این مطالعه، میتوان تا حدود 15 درصد از تصادفات منجر جرح را پیشگیری نمود.
حسین حاتمی، هنگامه نامداری تبار، مجتبی لطفعلیانی، سمانه اکبرپور، ندا ظفری،
دوره 14، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
مقدمه و اهداف: ابتلای همزمان به HBV یاHCV سبب تشدید علایم و کاهش پاسخ به درمان در مبتلایان اچآیوی/ایدز میگردد. هدف این مطالعه بررسی میزان ابتلای همزمان به HBV یاHCV در مبتلایان اچآیوی/ایدز و مقایسهی ویژگیهای کلی زیرگروههای مختلف مبتلا به HBV یاHCV است.
روش کار: در این پژوهش توصیفی- مقطعی، از میان 2134 مورد جدید اچآیوی/ایدز ثبت شده در مرکز مدیریت بیماریهای واگیر وزارت بهداشت در سال 1395، 908 نفر وارد مطالعه شدند. افراد در 4 زیرگروه HBV-/HCV+, HBV+/HCV-, HBV-/HCV-، و HBV+/HCV+ بررسی شدند. اطلاعات دموگرافیک و راههای انتقال بیماری بین 4 گروه مقایسه شد.
یافتهها: میانگین سنی افراد 9/36 سال، 67% مرد، و 47% متأهل بودند. شایعترین رفتارهای پرخطر رابطهی جنسی ( 5/43%)، و اعتیاد تزریقی ( 4/34%) بود. از 908 نفر، 505 نفر ( 6/60%)HBV-/HCV- ، 20 نفر ( 2/2%) HBV+/HCV-، 318 نفر (35 %) HBV-/HCV+، و20 نفر (2/2 %) HBV+/HCV+ بودند. مقایسه بین 4 زیرگروه نشان داد که میانگین سنی گروهها تفاوت آماری معنیداری نداشت. تمام افراد HBV+/HCV+، 92 % افراد HBV-/HCV+ ،50 % افراد HBV+/HCV- و 52 % افراد HBV-/HCV- مرد بودند. اعتیاد تزریقی در 74 % افراد HBV-/HCV+ و80 % افراد HBV+/HCV+، و همسر فرد پرخطر یا اچآیوی مثبت بودن در 30 % افراد HBV-/HCV- و40 % افراد HBV+/HCV-، دیده شد.
نتیجهگیری: بیش از 30 % مبتلایان اچآیوی/ایدز که در سال 1395 در سامانهی کشوری وزارت بهداشت ثبت شده بودند، به صورت همزمان مبتلا به HCV یا HBV بودند. آمارهای مربوط به جنس، وضع تأهل و رفتارهای پرخطر در زیرگروههای مختلف از نظر ابتلای همزمان به HBV/HCV با یکدیگر تفاوت داشتند.
فرزاد ابراهیم زاده، ابراهیم حاجی زاده، مهدی بیرجندی، سهیلا فعلی، شیرین قاضی،
دوره 14، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
مقدمه و اهداف: افت تحصیلی در دانشجویان رشته پزشکی از اهمیت خاصی برخوردار است؛ چرا که در آینده میتواند سبب کاهش سطح علمی پزشکان شود. این مطالعه برای پیشبینی رخداد افت تحصیلی در دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی لرستان با استفاده از درخت ردهبندی انجام شده است.
روش کار: در این مطالعه طولی، پرونده تحصیلی دانشجویان پزشکی ورودی 87-1378 دانشگاه علوم پزشکی لرستان به روش سرشماری انتخاب و تا شهریور 1395 از نظر افت تحصیلی پیگیری شدند. افت تحصیلی بر اساس وجود حداقل یکی از مؤلفههای معدل کل نامطلوب، طولانی شدن مدت تحصیل، مشروطی، انصراف از تحصیل، اخراج و مردودی در آزمونهای جامع تعریف شد و برای پیشگویی آن از درخت ردهبندی CRT و نرمافزار SPSS نسخه 22 استفاده شد.
یافتهها: میزان بروز تجمعی افت تحصیلی 4/26 درصد و شایع ترین مؤلفههای آن، طولانی شدن مدت تحصیل (7/21 درصد) و مشروطی (15 درصد) بوده است. احتمال افت تحصیلی در افراد دارای سابقهی میهمانی در سایر دانشگاهها 449/0، در افراد فاقد سابقه میهمانی، پذیرفته شده در ورودیهایی کمتر از 40 نفر و سهمیه قبولی مناطق 1 یا 3 220/0 و در افراد فاقد سابقهی میهمانی، پذیرفته شده در ورودیهایی با تعداد حداقل 40 نفر و مذکر 456/0 بوده است.
نتیجهگیری: با توجه به شناسایی عوامل پیشگوی افت تحصیلی پیشنهاد میشود این افراد از ابتدای تحصیل به مراکز مشاوره یا استادان راهنمای آموزشی معرفی شوند و در ضمن قوانین میهمانی در سایر دانشگاهها بازبینی شوند.