15 نتیجه برای احمدی
مینو محمد شیرازی، فروغ اعظم طالبان، معصومه ثابت کسایی، علیرضا ابدی، محمدرضا وفا، خندان زارع، فریبا سید احمدیان،
دوره 3، شماره 1 - ( 6-1386 )
چکیده
مقدمه و اهداف: نتایج مطالعات در مورد اثر نوع چربی دریافتی در رژیم غذایی بر روند ایجاد آترواسکلروز در عروق متفاوت است. در این مطالعه اثر روغن ماهی و رژیمی که دارای الگوی چربیهای دریافتی در رژیم غذایی ایرانیان است، با رژیم غذایی استاندارد بر ایجاد آترواسکلروز در موش صحرایی مورد مقایسه قرار گرفته است.
روش کار: سی سر موش صحرایی ماده در دوران بارداری و شیردهی با سه نوع رژیم غذایی تغذیه شدند، رژیم استاندارد موش صحرایی (که چربی آن تنها از روغن سویا تشکیل میشود)، رژیم غذایی دارای روغن ماهی و رژیم دارای الگوی چربیهای دریافتی در رژیم غذایی ایرانی (شامل کره، روغن نباتی جامد و روغن مایع آفتابگردان). موشهای صحرایی متولد شده نیز پس از از شیرگیری با همان رژیم غذایی مادر تغذیه شدند. مراحل ایجاد آترواسکلروز در موشهای متولد شده در دو زمان از شیرگیری و بلوغ ارزیابی شد. میانگین مقادیر به دست آمده با نرم افزار SPSS و از طریق آزمون کروسکال والیس مقایسه گردید.
نتایج: میزان رگه چربی وضخیمشدگی انتیما در آئورت هم در زمان از شیرگیری و هم در زمان بلوغ در موشهای صحرایی تغذیه شده با رژیم استاندارد به طور معنیداری کمتر از دو گروه دیگر بود. رژیم غذایی دارای روغن ماهی و رژیم دارای الگوی چربی مصرفی ایرانی نسبت به رژیم استاندارد باعث آسیب آترواسکلروتیک بیشتر در آئورت گردیدند.
نتیجهگیری: به نظر میرسد رژیم غذایی که نسبت اسیدهای چرب امگا-3 به امگا-6 آن حدود 6 به 10 باشد (رژیم دارای روغن ماهی در پژوهش حاضر)، باعث تشدید آترواسکلروز در آئورت میگردد. همچنین به نظر میرسد که رژیم غذایی فعلی جامعه ایران که دارای اسیدهای چرب اشباع فراوان است،آترواسکلروز را در آئورت تشدید میکند.
علی احمدی، جعفر حسن زاده، عبدالرضا رجایی فرد،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1387 )
چکیده
مقدمه و اهداف: پرفشاری خون یکی از مهمترین و شایعترین عوامل خطر بیماریهای قلبی عروقی است. هدف از این پژوهش تعیین عوامل موثر بر پرفشاری خون و مدلسازی آنهاست.
روشکار: این بررسی یک مطالعه مورد– شاهد مبتنی بر جمعیت است. حجم نمونه آن 830 نفر مشتمل بر: 415 نفر بیمار مبتلا به پرفشاری خون بعنوان گروه موارد و 415 نفر بدون سابقه پرفشاری خون و بیماریهای قلبی، عروقی و مغزی، بعنوان گروه شاهد بوده که به روش تصادفی منظم انتخاب شدند. دادهها به وسیله نرم افزار 9 Stata
و استفاده از آزمون مجذور کای، رگرسیون لجستیک شرطی وسطح معنی داری آماری کمتر از 05/0تجزیه و تحلیل شدند.
نتایج: سابقه پرفشاری خون در بستگان درجه یک بیماران، سن 60 سال و یا بالاتر، عدم تحرک و نمایه توده بدنی 30 و یالاتر به ترتیب با نسبت شانس و حدود اطمینان95%: (47/3 -58/1) 32/2، (67/2 –24/1) 01/2، (7/2-2/1) 8/1 و (07/2 –32/1) 66/1 به عنوان عوامل خطر فشارخون بالا با معنی داری آماری (05/0 >P) و مصرف ماهی، مصرف روغن مایع و باسوادی به ترتیب با نسبت شانس و حدود اطمینان95%: (69/0-35/0)516/0، (72/0-36/0) 514/0 و(45/0-17/0) 28/0 به عنوان عوامل محافظت کننده فشارخون بالا با معنیداری آماری (01/0 >P) بدست آمدند.
نتیجهگیری: با تعیین مقادیر نسبت شانس برای عوامل موثر بر پرفشاری خون، زمینه برای برنامهریزی مداخلهای و کنترل فشار خون افراد فراهم میگردد.
مهدی اصولی، علی اکبر حقدوست، شهین یار احمدی، محمد حسین فروزانفر، محبوبه دینی، کورش هلاکویی نایینی،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده
مقدمه و اهداف: این مطالعه با هدف بررسی توزیع جغرافیایی (کشوری) کمکاری مادرزادی تیرویید (CH) که یکی از علل اصلی عقب ماندگی ذهنی نوزادان در جهان محسوب میشود، طراحی و اجرا شده است.
روشکار: با استفاده از دادههای برنامه کشوری غربالگری، میزانهای بروز CH در شهرستانها و استانهای کشور محاسبه و نقشههای آن ترسیم شد. با استفاده از آزمون توزیع دو جملهای و تحلیل نقاط داغ (Hot Spot Analysis)، توزیع مکانی بروز CH در شهرستانهای کشور بررسی شد. پس از ورود دادهها در صفحاتMS-excel ، ترسیم نقشهها و تحلیلهای مکانی با استفاده از نرم افزارهای ArcGIS9.2 انجام پذیرفت.
یافتهها: میزان بروز کشوری CH (در بر گیرنده هر دو نوع گذرا و دایمی CH) برابر 2/2 در 1000 نوزاد است. این میزان بروز بالا بجز در مورد بعضی شهرها در کشور، کم و بیش یکسان توزیع شده است و تغییرات جغرافیایی آن از لحاظ آماری معنادار نبود. ما هیچ نقطه داغ مشخصی برای CH در ایران نیافتیم.
نتیجهگیری: ما هیچ توجیه جغرافیایی مشخصی برای بروز بالای CH در ایران نیافتیم، بنابراین باید سایر توجیهات برای این خطر بالا در بین نوزادان غربالگری شده شامل عوامل غیر محیطی و عوامل وابسته به کیفیت برنامه غربالگری آزمون شود.
مولود پیاب، احمدرضا درستی مطلق، محمدرضا اشراقیان، رضا رستمی، فریدون سیاسی، مهرناز احمدی،
دوره 8، شماره 1 - ( 4-1391 )
چکیده
مقدمه و اهداف: نا امنی غذایی به عنوان مشکل عمده سلامت عمومی، علاوه بر تأثیر بر سلامت جسمی،
آثار سوء اجتماعی و روانی نیز به همراه دارد. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط
امنیت غذایی خانوار و افسردگی در مادران دارای کودک دبستانی شهرستان ری انجام
گردید.
روش کار: بررسی توصیفی- تحلیلی مقطعی در بهار 1389 بر روی 430 مادر دارای کودک دبستانی
انجام شد. طی نمونهگیری خوشهای دو مرحلهای، پرسشنامه امنیت غذایی 18 گویهای (USDA)، افسردگی بک (Beck) و پرسشنامه اطلاعات عمومی با
مصاحبه مادران تکمیل شد. آزمون کای اسکوار، تحلیل واریانس یک طرفه و رگرسیون ساده
و چندگانه مورد استفاده قرار گرفت.
نتایج: شیوع ناامنی غذایی و افسردگی در مادران مورد بررسی به ترتیب 2/50% و 4/51% بود. در
"گروه امن غذایی" 6/34% و در گروه "ناامن غذایی توام با
گرسنگی" 8/77% افسرده بودند. از بین متغیرهای مورد بررسی، سن و قد با امنیت
غذایی و همچنین سن و وضعیت تأهل با افسردگی رابطه معنیداری داشتند. ناامنی غذایی
با افسردگی در مادران دارای کودک دبستانی شهرستان ری همبستگی مثبت و معنیداری را
نشان داد.
نتیجهگیری: شیوع ناامنی غذایی خانوار و افسردگی در جامعه مورد بررسی بالا بود. از آنجا که بین
ناامنی غذایی و افسردگی رابطه معنیداری وجود دارد، توجه بیشتر به این گروه لازم
میباشد.
Normal
جمشید یزدانی چراتی، الهام احمدی باصری، محمد ساکی، سیاوش اعتمادی نژاد،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده
مقدمه و اهداف: سل یکی از بیماریهای عفونی مهم در ایران است که میتواند به صورت ریوی و خارج ریوی تظاهر کند. با توجه به تفاوتهایی که در پراکندگی موارد سل در نواحی مختلف وجود دارد، برآن شدیم تا خصوصیات اپیدمیولوژیک و الگوی جغرافیایی این بیماری را در استان لرستان مورد بررسی قرار دهیم.
روش کار: این مطالعه از نوع اکولوژیک (توصیفی- تحلیلی) و دوره مطالعه سالهای 87-1381 بود. اطلاعات 1481 بیمار مبتلا به سل از معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی لرستان استخراج شد. دادهها برمبنای متغیرهای سن، جنس، محل سکونت، نوع بیماری، سال و مکان ثبت به روشهای آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نسخه 2/9 نرم افزار SAS تحلیل شد.
نتایج: از 1481 بیمار ثبت شده، 4/58 درصد را مردان و 6/41 درصد را زنان تشکیل میدادند که74/68 درصد آنها شهری، 98/29 در صد روستایی و 28/1 درصد عشایر بودند. میانگین سن بیماران 87/41 سال بود. بیشترین میزان بروز در خرم آباد (38/19 در صدهزار نفر) و کمترین آن در شهرستان ازنا (04/7 در صدهزار نفر) بود. با براز ش مدل رگرسیون پواسن بر دادهها، اثر ساختار سنی و محل سکونت بر میزان بروز بیماری معنیدار شد.
نتیجه گیری: درصد عشایرنشینی به عنوان مهمترین عامل جمعیت شناختی مؤثر بر بروز سل در لرستان شناسایی شد. تخصیص امکانات مناسبتر به مناطق عشایرنشین و آموزشهای صحیح میتواند در کنترل و پیشگیری از این بیماری مؤثر باشد.
امل ساکی مالحی، ابراهیم حاجی زاده، پروین منصوری ، کامبیز احمدی ،
دوره 10، شماره 1 - ( دوره 10، شماره 1، بهار 93 1393 )
چکیده
مقدمه و اهداف: هدف از این مطالعه بررسی خط سیر بیماری و عود بیماری پمفیگوس با استفاده تحلیل زمانهای سپری شده بین عودهای متوالی است. در این راستا عوامل مهم مرتبط با خطر عود بیماری نیز تعیین میشوند.
روش کار: این مطالعه به عنوان یک مطالعه طولی، شامل 112 بیمار با تشخیص قطعی پمفیگوس است، که از فروردین سال 1385 تا فرورین 1391 به بخش پوست بیمارستان امام خمینی تهران مراجعه نمودهاند. مدت زمان مطالعه از زمان تشخیص بیماری تا پایان دیماه 1391بر حسب ماه در نظر گرفته شد. تحلیل پیشامدهای عود بر اساس مدت زمان سپری شده بین عودهای متوالی و با استفاده از مدلهای بقای چندمتغیره شکنندگی وابسته به زمان انجام شد. زمان سپری شده بین عودهای متوالی، از زمان بهبودی افراد تا عود بعدی نیز بر حسب ماه تعیین گردید.
نتایج: کاهش فواصل زمانی بین عودهای متوالی نشاندهنده این است که عودهای مکرر پس از اولین عود با فاصلههای زمانی کوتاهتری از هم رخ میدهند. بنابراین خط سیر بیماری بیانگر افزایش وقوع عود در طی زمان است.بر اساس نتایج حاصل از برازش مدل شکنندگی چند متغیره، اثرات شکنندگی افراد در طی زمان متغیر است و آنتیبادی IgG (35/1 HR=و001/0>P-value) تنها متغیر تأثیرگذار بر بقای فواصل زمانی سپری شده بین عودها و عود بیماران است.
نتیجهگیری: تحلیل فواصل زمانی سپری شده، امکان ارزیابی روند بیماری و خطر وقوع عودها را برای محقق امکانپذیر مینماید. با استفاده از این تحلیل، عوامل مؤثر بر خطر وقوع عودها نیز مشخص میشوند.
کورش هلاکویی نائینی، مهین احمدی پیشکوهی، طیبه شفیعی زاده، حمید صالحی نیا، بهزاد پویا،
دوره 11، شماره 2 - ( دوره 11، شماره 2 1394 )
چکیده
مقدمه و اهداف: ارزیابی جامعه ابزار کلیدی برای بهبود و ارتقای سلامت جامعه است. نقش آن شناسایی مهمترین عواملی است که بر روی سلامت مردم تاثیر می گذارد. هدف مطالعهی حاضر، بررسی گزارشهای ارزیابیهای انجام شده در محدوده جمعیت های تحت پوشش مراکز بهداشتی درمانی روستایی و شهری در سطح کشور به منظور جمعبندی بهتراز مشکلات شناسایی شده، اولویت ها و برنامههای عملیاتی پیشنهاد شده برای حل مشکلات سلامتی میباشد.
روش کار: مجموعه مستندات مربوط به گزارشات ارزیابی جامعه که از سال 1378تا 1392منطبق برالگوی تدوین شده کارآموزی MPH دانشگاه علوم پزشکی تهران و فرایند ارزیابی جامعه کارولینای شمالی، با نظارت گروه اپیدمیولوژی و آمار زیستی دانشکدهی بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. تیمهای ارزیابی جامعه شامل دانشجویان MPH، کارشناسی ارشد و دکترای تخصصی اپیدمیولوژی، داده ها و اطلاعات را با روش های مشاهده، مصاحبه، بحث گروهی متمرکز و بررسیهای میدانی جمع آوری کرده و با استفاده از«تکنیک گروه اسمی» و «روش هانلون» به اولویتبندی مشکلات پرداخته بودند.
نتایج: اعتیاد، وضع اقتصادی و مشکلات مرتبط با آب آشامیدنی به عنوان مهمترین مشکلات مناطق مختلف کشور در طول سالهای مطالعه تعیین شدهاند.
نتیجهگیری: مروری بر ارزیابیهای انجام شده دال بر توانمندی این فرآیند در آشکارسازی همه جنبههای مشکلات سلامتی جامعه است. بنابراین کاربرد آن در ارزیابی و اولویتبندی مشکلات سلامتی و تدوین برنامههای عملیاتی در سطح خرد و کلان میتواند مورد توجه قرار گیرد.
محمد آرام احمدی، عباس بهرامپور،
دوره 11، شماره 3 - ( دوره 11 شماره 3 1394 )
چکیده
مقدمه و اهداف: بیماری دیابت از جمله بیماریهای مزمن بوده، که درمان قطعی ندارد و شایعترین علت قطع اندام، نابینایی و نارسایی کلیوی و از عوامل خطر در ایجاد بیماریهای قلبی است. رگرسیون لجستیک و تحلیل جداسازی از مدلهای تحلیل آماری برای امر پیشبینی و جداسازی چند متغیره میباشند. هدف تعیین متغیرهای تأثیرگذار بر دیابت نوع 2 و مقایسه مدلهای رگرسیون لجستیک و تحلیل جداسازی میباشد.
روش کار: دادهها شامل اطلاعات 5357 نفر از مرکز فیزیولوژی دانشگاه علوم پزشکی کرمان میباشد. متغیر پاسخ دیابت ومتغیرهای وزن، قد،(BMI) Body Mass Index)(، دور کمر، دور باسن، نسبت کمر به باسن (WHR) ، Waist hip Ratio)( کلسترول و ... در مدل در نظر گرفته شدند. برای مقایسه از حساسیت، ویژگی، دقت، منحنی راک و شبیه سازی استفاده شد.
نتایج: حساسیت، ویژگی و دقت پیشبینی در مدل لجستیک و تحلیل جداسازی به ترتیب 74، 1/71 و 5/71 و 4/22،22/95 و 3/85 بود. منحنی راک برای مدل رگرسیون لجستیک 3/80 درصد 0 و تحلیل جداسازی 1/80 درصد بهدست آمد. شبیهسازی نشان داد که حساسیت، ویژگی، دقت و منحنی راک در مدل لجستیک و مدل جداسازی به ترتیب 18/99، 49/98 ، 59/98 و 9/99 و 62/92 ، 19/99 ، 26/98 و 56/99 شدند.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که دور کمر، سن، جنس، مصرف داروی کاهنده فشار خون، اندازه فشار خون سیستولیک و سطح LDL مهم میباشند. حساسیت در مدل لجستیک بیشتر ، اما ویژگی و دقت پیشبینی در تحلیل جداسازی بالاتر بود. منحنیهای راک نشان داد که مقادیر پیشبینی به طور مجانبی یکسان بودند.
علی احمدی، حمید سوری، یداله محرابی، کورش اعتماد،
دوره 12، شماره 1 - ( دوره 12، شماره 1 1395 )
چکیده
مقدمه و اهداف: تعیین و پایش سن رخداد بیماری و مقایسه در مناطق مختلف، از اصول ضروری و پایه برای مدیریت سکتههای قلبی است. این مطالعه به منظور تعیین سن رخداد نخستین سکتهی قلبی در بیماران ایرانی انجام شد.
روش کار: در این مطالعه مقطعی- تحلیلی، از دادههای 20750 بیمار جدید مبتلا به سکتهی قلبی(کدهای ICD10:I21-22) ثبت شده طی سال 1392 (آوریل 2012 تا مارس 2013میلادی) در 31 استان ایران استفاده شد. محاسبات با نرمافزار Stata نسخه ۱۴ انجام شد.
نتایج: میانگین و انحراف معیار سن ابتلا به نخستین سکتهی قلبی در کل بیماران ایرانی 4/13±2/61 سال بود. 15033 بیمار
(۴/۷۲ درصد) مرد و میانگین سنی آنها 3/13±6/59 سال بود. میانگین سن ابتلا به سکتهی قلبی در مردان کمتر از میانگین سن ابتلا در زنان (6/12±4/65 سال) و از نظر آماری معنیدار بود (001/0>P). میانگین سن ابتلا به سکتهی قلبی در بین استانهای کشور متفاوت و از نظر آماری معنیدار بود (001/0>P). کمترین میانگین سن رخداد نخستین سکتهی قلبی مربوط به بیماران ساکن در استانهای سمنان (9/12±1/59 سال)، سیستان و بلوچستان (9/13±3/60 سال) و لرستان (5/14±1/60 سال) و با میانگین سنی بیماران در استان اردبیل با 1/15±2/63 سال و استان زنجان (8/12±4/64 سال) تفاوت آماری معنیداری داشتند (019/0 > P).
نتیجهگیری: یافته های این مطالعه نشان میدهد که سن ابتلا به سکتهی قلبی در مردان حدود 5 سال زودتر از سن ابتلا به سکتهی قلبی در زنان است. این مطالعه زمینه را برای پایش سن رخداد سکتهی قلبی و مدیریت مؤثرتر بیماریهای قلبی- عروقی در کشور فراهم نموده است.
حسینعلی نیکبخت، هاله قائم، حمیدرضا طباطبایی، علیرضا میراحمدی زاده، سهیل حسنی پور، ثریا زحمت کش، عبدالرسول همتی، فریبا مرادی، اعظم عباسی،
دوره 15، شماره 3 - ( دوره 15، شماره 3 1398 )
چکیده
مقدمه و اهداف: شاخصهای آنتروپومتریک بخصوص وزن اطلاعات مفیدی را برای مراقبت از نوزادان فراهم کرده و منجر به شناسایی نوزادان در معرض خطر میشود لذا هدف مطالعه حاضر، تعیین میانگین وزن، قد و دور سر بدو تولد نوزادان و برخی عوامل مرتبط با آن بود.
روش کار: در این مطالعه مقطعی، شاخصهای آنتروپومتریک (وزن، قد و دور سر) تعداد 1484 نوزاد تازه متولدشده، اطلاعات دموگرافیک و اطلاعات مربوط به زایمان مادران بهصورت نمونهگیری چندمرحلهای در استان فارس در سال 1395جمعآوری گردید. همچنین پیشبینی کنندههای شاخصها با استفاده از مدل رگرسیون خطی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: از کل نمونههای موردپژوهش در این مطالعه، میانگین وزن، قد و دور سر نوزادان تازه متولدشده به ترتیب 465±3185 گرم، 92/2±92/49 و 29/2±58/34 سانتیمتر بود. 7% نوزادان نیز دارای وزن کم هنگام تولد بودند. در اختلاف بین میانگین وزن نوزادان در زمان تولد با جنسیت، نوزادان پسر بهطور متوسط 29/57 گرم وزن بیشتری نسبت به نوزادان دختر در زمان تولد دارند (05/0 >p ) همچنین قد و دور سر نوزادان پسر اگرچه به ترتیب 15/0 و 10/0 سانتیمتر نسبت به نوزادان دختر بیشتر بود اما این رابطهها معنیدار نبودند. در تحلیل چند متغیره علاوه بر جنسیت؛ سن بارداری در هنگام زایمان (هفته) و نوع زایمان با هر سه شاخص آنتروپومتریک رابطه داشت.
نتیجهگیری: با شناخت و کنترل عوامل خطرزا که عمدتاً قابل تعدیل هستند میتوان از بروز نوزادان دارای مشکلات شاخصهای تنسنجی بخصوص کموزنی جلوگیری کرد.
بهزاد دماری، مریم چگینی، ایرج اسماعیلی، حمید صرامی، حسین المدنی، هومن نارنجی ها، فریما مینایی، مهین احمدی پیشکوهی،
دوره 15، شماره 4 - ( دوره 15، شماره 4 1398 )
چکیده
مقدمه و اهداف: مصرف الکل در میان کارکنان مشاغل مختلف منجر به بروز مشکلات متعددی میشود لذا به سبب اهمیت موضوع، این مطالعه باهدف بررسی جامع شیوع مصرف الکل در میان کارکنان مشاغل صنعتی انجام شد.
روش کار: مطالعه حاضر پژوهشی توصیفی مقطعی است. دادهها از طریق مصاحبه پرسشگر آموزشدیده بر مبنای پرسشنامه ساختارمند و بر اساس خوداظهاری شرکتکنندگان گردآوری شدند. شرکتکنندگان مطالعه شامل 13128 نفر از کارکنان سراسر کشور بوده که به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای و بر اساس جمعیت شاغلین کارگری و مراکز صنعتی هر استان انتخاب شدند. دادهها پس از تجزیهوتحلیل به تفکیک شیوع مصرف در 31 استان کشور گزارش گردید.
یافتهها: در وضعیت خوشبینانه، کارکنان استانهای اردبیل (%7/10)، کرمانشاه (%6/10) و گیلان (%1/7) بالاترین فراوانی مصرف الکل را گزارش داده بودند. میانگین کشوری شیوع مصرف فعلی در کارکنان 3/2% بوده و فراوانی شیوع مصرف الکل در طول عمر کارکنان تا 4/12% میرسد.
نتیجهگیری: دادههای این مطالعه با تکیهبر خوداظهاری شرکتکنندگان گرداوری شده لذا نرخ شیوع برآورد شده بهصورت خوشبینانه و پایینتر از وضعیت واقعبینانه تلقی میگردد. بر اساس یافتهها، در محیطهای کاری کشور بهویژه در استانهای اردبیل، کرمانشاه و گیلان نیاز به سیاستگذاری و مداخله جهت کاهش شیوع مصرف الکل و به حداقل رساندن صدمات ناشی از آن احساس میشود.
ابراهیم قادری، قباد مرادی، سعید شرفی، خالد رحمانی، شهناز احمدی، بهزاد محسن پور، مهشید ناصحی،
دوره 15، شماره 4 - ( دوره 15، شماره 4 1398 )
چکیده
مقدمه و اهداف: در طی دهههای قبل، برنامه مبارزه با سل در کشور بسیار ساختارمند شده و موفقیتهای زیادی حاصل شده است. هدف این مقاله، توصیف مشخصات برنامه مراقبت سل و اجزای آن در کشور جمهوری اسلامی ایران است.
روش کار: دادههای این مطالعه از نظام مراقبت مرکز مدیریت بیماریهای واگیر، بررسی اسناد، مدارک، کتابها و مقالههای منتشر شده و مصاحبه با صاحبان فرایند و صاحبنظران نظام مراقبت سل در سالهای ۹۸-۱۳۹۶ هجری شمسی اخذ شد.
یافتهها: در نظام مراقبت سل، شناسایی و درمان و پیگیری اطرافیان بیماران انجام میشود. اجرای راهکار DOTS یا به عبارتی درمان کوتاه مدت تحت نظارت مستقیم یک جزء اصلی برنامه محسوب میشود. ثبت بیماران در نرمافزار آنلاین انجام میشود و امکان گزارشگیری شاخصهای مهم برنامه در این نرمافزار وجود دارد. در این نظام مراقبت، حساسیت ویژهای روی درمان بیماران وجود دارد، بنابراین بروز سل مقاوم به درمان در کشور به نسبت همسایگان کمتر است. وجود آزمایشگاههای منطقهای که به صورت گستردهای همه مناطق کشور را پوشش میدهند، از نقاط قوت دیگر برنامه مبارزه با سل است.
نتیجهگیری: برنامه مبارزه با سل در ایران با وجود مشکلات بودجهای، موفقیتهای زیادی را به همراه داشته است. هرچند این برنامه نیازمند درنظر گرفتن راهکارهای جدید برای کاهش هرچه بیشتر میزان بروز سل است.
مقدمه و اهداف: در طی دهههای قبل، برنامه مبارزه با سل در کشور بسیار ساختارمند شده و موفقیتهای زیادی حاصل شده است. هدف این مقاله، توصیف مشخصات برنامه مراقبت سل و اجزای آن در کشور جمهوری اسلامی ایران است.
روش کار: دادههای این مطالعه از نظام مراقبت مرکز مدیریت بیماریهای واگیر، بررسی اسناد، مدارک، کتابها و مقالههای منتشر شده و مصاحبه با صاحبان فرایند و صاحبنظران نظام مراقبت سل در سالهای ۹۸-۱۳۹۶ هجری شمسی اخذ شد.
یافتهها: در نظام مراقبت سل، شناسایی و درمان و پیگیری اطرافیان بیماران انجام میشود. اجرای راهکار DOTS یا به عبارتی درمان کوتاه مدت تحت نظارت مستقیم یک جزء اصلی برنامه محسوب میشود. ثبت بیماران در نرمافزار آنلاین انجام میشود و امکان گزارشگیری شاخصهای مهم برنامه در این نرمافزار وجود دارد. در این نظام مراقبت، حساسیت ویژهای روی درمان بیماران وجود دارد، بنابراین بروز سل مقاوم به درمان در کشور به نسبت همسایگان کمتر است. وجود آزمایشگاههای منطقهای که به صورت گستردهای همه مناطق کشور را پوشش میدهند، از نقاط قوت دیگر برنامه مبارزه با سل است.
نتیجهگیری: برنامه مبارزه با سل در ایران با وجود مشکلات بودجهای، موفقیتهای زیادی را به همراه داشته است. هرچند این برنامه نیازمند درنظر گرفتن راهکارهای جدید برای کاهش هرچه بیشتر میزان بروز سل است.
یحیی سلیمی، تکتم پیکانی، سینا احمدی، مرضیه شیرازی خواه، علی الماسی، اکبر بیگلریان، نادر رجبی گیلان، زهرا جرجران شوشتری،
دوره 16، شماره 5 - ( ویژه نامه دوره 16 1399 )
چکیده
مقدمه و اهداف: عدم تمایل به پذیرش واکسن میتواند تلاشهای جهانی برای کنترل پاندمی کووید-19 را بهطورجدی تحت تأثیر قرار دهد. هدف این مطالعه برآورد تمایل به پذیرش واکسنهای تأییدشده کووید-19 و عوامل مرتبط با آن در دو شهر تهران و کرمانشاه است.
روش کار: مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی مبتنی بر جمعیت است. دادهها از طریق پیمایش تلفنی با استفاده از روش استاندارد شمارهگیری ارقام تصادفی بر روی 850 نفر از افراد در دو شهر تهران و کرمانشاه جمعآوریشده است. از رگرسیون لجستیک چندگانه برای برآورد نسبت شانسهای تطبیق شده عوامل مرتبط با تمایل به پذیرش واکسن استفاده شد.
یافتهها: فراوانی تمایل به پذیرش واکسن کووید-19 در افراد شرکتکننده در مطالعه 47/66 % (با فاصله اطمینان95%:57/69 %-21/%63) بود. از بین این افراد، 02/86 درصد گزارش کردند که هر نوع واکسن تأییدشده از طرف وزارت بهداشت (ایرانی/خارجی) و 98/13 درصد اظهار داشتند که فقط واکسن خارجی که خودشان ترجیح دهند را (در صورت در دسترس بودن) استفاده خواهند کرد. متغیرهای سن، تقدیرگرایی و وضعیت اقتصادی-اجتماعی رابطه معناداری با تمایل به پذیرش واکسن داشتند.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر تمایل به پذیرش واکسن کووید-19 در افراد موردمطالعه در حد متوسط بود. به نظر میرسد برای سریعتر رسیدن به هدف ایمنی گروهی با واکسیناسیون در جامعه میتوان راهبرد اولویتبندی دریافت واکسن را بر اساس متغیرهای تأثیرگذاری مانند اعتقادات مذهبی و تقدیرگرایی، گروههای سنی جوانتر و افراد با وضعیت اقتصادی-اجتماعی بالاتر بر تمایل به پذیرش واکسن نیز برنامهریزی کرد.
زهرا جعفری، زهرا عبدالهی نیا، هاجر قاسمی، علی اسماعیل پور، سعیده محمود زاده، علی بهاء الدینی، سید وحید احمدی طباطبایی، نجمه صفا، حمیدرضا توحیدی نیک، علی اکبر حقدوست، علی شریفی، وحید یزدی فیض آبادی، حمید شریفی،
دوره 17، شماره 2 - ( دوره 17، شماره 2، تابستان 1400 1400 )
چکیده
مقدمه و اهداف: بهرهمندی پایین از خدمات بهداشتی یکی از تعیینکنندههای اصلی عدم دستیابی به شاخصهای مطلوب سلامت در مناطق شهری است. این مطالعه با هدف بررسی موانع و عوامل تسهیلکننده دریافت خدمات بهداشتی از مراکز و پایگاههای خدمات جامع سلامت در شهر کرمان صورت گرفت.
روش کار: مطالعه حاضر یک مطالعه کیفی با رویکرد تحلیلمحتوا بود، که در سال 1398 انجام شد. پس از انتخاب مراکز بهداشتی دارای تجربه بهرهمندی از خدمات مطلوب یا پایین، نمونهگیری هدفمند تا اشباع اطلاعاتی ادامه یافت. درمجموع با 78 نفر از ارائهدهندگان خدمت، دریافتکنندگان خدمت و عدم دریافتکنندگان خدمت که در سامانه سیب مراکز بهداشتی ثبتشده بودند، مصاحبه نیمهساختارمند و چهرهبهچهره صورت گرفت. تمامی مصاحبهها یادداشت و کدگذاری بهصورت دستی انجام شد و با روش تحلیل محتوای جهتدار بررسی و مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت.
یافتهها: در خصوص عوامل تسهیلکننده مراجعه، به خدمات ضروری کودکان و مادران، خدمات رایگان و برخورد ارائهدهندگان خدمت اشاره شد. درحالیکه عوامل مسافتی و فیزیکی، وضعیتآگاهی از انواع خدمات، ترجیح مراکز خصوصی، دسترسی زمانی، دیدگاه مراجعهکنندگان نسبت به مراجعه منظم به مراکز، آدرسها و شماره تلفنهای ثبتشده در سیستم، وضعیت پاسخگویی به نیازهای بهداشتی، ترس از افشای بیماری، کمبود نیروی انسانی مراکز و برخورد ارائهدهندگان خدمت از موانع مراجعه افراد به مراکز بود.
نتیجهگیری: طبق نتایج این مطالعه فهم دقیق دیدگاهها و درک مردم تحت پوشش میتواند به برنامهریزان و سیاستگذاران ملی و محلی کمک نماید تا راهبردهای لازم را برای افزایش بهرهمندی از خدمات بهداشتی در مراکز خدمات جامع سلامت شهری طراحی نمایند.
سحر نجفی زاده، سید وحید احمدی طباطبایی، فاطمه دهنویه تیجنگ، سمیه نوری حکمت،
دوره 19، شماره 1 - ( دوره 19، شماره 1، بهار 1402 )
چکیده
مقدمه و اهداف: منابع انسانی نقش مهمی در ارائه خدمات بهینه مراقبت های بهداشتی به مردم ایفا می کنند. گسترش پوشش مراقبت های بهداشتی اولیه به دلیل نقش محوری آنها نیازمند تمرکز بیشتر بر نیروی کار مراقبت های بهداشتی است. این مطالعه با هدف ارزیابی حجم کار و نیاز به کارکنان بهداشتی اولیه و ماماها در کرمان، ایران با استفاده از روش شاخصهای حجم کار نیاز به نیروی انسانی (WISN) انجام شد.
روش کار: جهت برآورد نیاز کارکنان از یک مطالعه توصیفی مقطعی در چهار مرکز بهداشتی درمانی منتخب شهر کرمان، در دو گروه استفاده شد. در مجموع 118 فعالیت برای بهورزان و 89 فعالیت برای ماماها با همکاری پنل های متخصصین و بررسی جامع نظام یکپارچه سلامت ایران (سیب) شناسایی شد. پس از آن، تمام فعالیتها در هر یک از چهار مرکز بهداشتی با استفاده از کرونومتر زمانبندی دقیق شدند و میزان ها و نسبتهای WISN با استفاده از نرم افزار مایکروسافت اکسل 2010 محاسبه شدند.
یافتهها: بر اساس محاسبات WISN مازاد نیروی مراقب سلامت در سه مرکز ب، ج و د نشان داده شد. با این حال، در مرکز الف، نیروی کار کافی درنظر گرفته میشود. برعکس، کمبود ماماها در دو مرکز الف و ب با نسبت WISN به ترتیب 0/67 و 0/50 مشاهده شد، در حالی که مرکز ج مازاد نیروی کار را با نسبت WISN برابر با 2/0 نشان داد. قابل ذکر است که به طور متوسط 50 درصد از حجم کار کارکنان در هر دو دسته شامل فعالیت های حمایتی و اضافی است.
نتیجهگیری: جالب اینجاست که علیرغم 75 درصد موارد که حاکی از مازاد یا کفایت کارمندان است، کارکنان همچنان با فشارهای کاری بالا دست و پنجه نرم می کنند. به نظر می رسد این ناهنجاری با حجم قابل توجهی از فعالیت های پشتیبانی و اضافی مرتبط باشد. علاوه بر این، حجم کاری شدید در طول روزها و ساعات خاص به احساس فشار فراگیر در طول هفته تبدیل می شود. به عنوان یک راه حل بالقوه، معرفی یک سیستم نوبت دهی در بخش مراقبت های بهداشتی اولیه می تواند این مشکل را کاهش دهد.