7 نتیجه برای اسماعیل نسب
نادر اسماعیل نسب، عبدالرحیم افخم زاده، ئاوات ابراهیمی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1389 )
چکیده
مقدمه و اهداف: براساس بررسیها در ایران بیش از دو میلیون نفر به دیابت غیر وابسته به انسولین مبتلا هستند. شواهد دال برآن است که کنترل قندخون بیمار میتواند خطر عوارض ناتوان کننده و حتی کشنده دیابت را کاهش دهد. این مطالعه به منظور بررسی وضعیت کنترل دیابت با استفاده از هموگلوبین گلیکوزیله و قند خون ناشتا و ارتباط آن با برخی عوامل انجام شد.
روش کار: در یک مطالعه توصیفی تحلیلی بیماران تیپ2 دیابت مراجعه کننده به مرکز دیابت بیمارستان توحید سنندج، به شرط کامل بودن پرونده وارد مطالعه شدند. روش نمونهگیری تصادفی ساده بود و حجم نمونه 411 نفر تعیین شد. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامهای که توسط پژوهشگر طراحی شده بود، استفاده گردید. برای آنالیز نتایج از تحلیل تک متغیره و تحلیل چند متغیره (رگرسیون لجستیک) استفاده شد. سطح معنیداری 05/ P<0بود.
نتایج: در تحلیل تک متغیره،رابطه قند خون ناشتای بیماران با تحصیلات و شغل بیماران و نحوه مراجعه از نظر آماری معنیدار بود. هموگلوبین گلیکوزیله با جنسیت و سن و تحصیلات و شغل بیماران و نحوه مراجعه رابطه معنیدار داشت. در رگرسیون لجستیک قند خون ناشتا با شاخص توده بدنی و نحوه مراجعه و هموگلوبین گلیکوزیله نیز با شاخص توده بدنی و نحوه مراجعه رابطه معنیدار داشت. همبستگی مثبت بین قند خون ناشتا و هموگلوبین گلیکوزیله وجود داشت (54/r =0).
نتیجهگیری: رگرسیون لجستیک نشان داد که متغیرهایی چون شاخص توده بدنی و نحوه مراجعه در کنترل دیابت تأثیر دارند.
منوچهر کرمی، حمید سوری، یداله محرابی، علی اکبر حقدوست، محمد مهدی گویا، نادر اسماعیل نسب،
دوره 9، شماره 2 - ( دوره 9، شماره 2، تابستان 1392 1392 )
چکیده
مقدمه و اهداف: آمادگی، کشف زودرس و پاسخ بههنگام به بیماریهای نوپدید و طغیانها یکی از مهمترین اولویتهای بهداشت عمومی و نظامهای سلامت است. مطالعههایی بسیار محدود در دنیا بهطور همزمان برای ارزشیابی روشهای کشف طغیان، روی دادههای یکسان و با استفاده از رویکرد ارزشیابی عملکرد بر مبنای دادههای نیمهشبیهسازی شده، اقدام کردهاند. رسالۀ حاضر نیز با هدف ارزشیابی عملکرد الگوریتم مجموع تراکمی در شناسایی بههنگام 831 روز طغیان نیمهشبیهسازی شده، انجام شده است.
روش کار: در این مطالعه، عملکرد الگوریتم مجموع تراکمی در کشف طغیانهای نیمهشبیهسازی شده با استفاده از دادههای موارد گزارش شدۀ روزانۀ مشکوک به سرخک، طی سالهای 1387 تا 1389، ارزشیابی گردید. عملکرد این الگوریتم با استفاده از شاخصهای حساسیت، درصد هشدار کاذب، نسبتهای درستنمایی و سطح زیر منحنی راک ارزیابی شد.
نتایج: حساسیت الگوریتم مجموع تراکمی در شناسایی طغیانهای شبیهسازی شده 50 درصد، با فاصلۀ اطمینان 95 درصد (54- 47) بود. عملکرد این الگوریتم بسته به اندازه، شکل و دورۀ طغیان شبیهسازی شده متفاوت است. از نظر شاخص بههنگامبودن نیز، بهطور متوسط، کمترین فاصلۀزمانی بین روز واقعی شروع طغیان بر مبنای دادههای نیمهشبیهسازی شده تا زمان کشف طغیان، بااین الگوریتم، 84/13روز بود.
نتیجهگیری: اگرچه نتایج مطالعه بیانگر عملکرد خوب الگوریتم مجموع تراکمی در شناسایی طغیانهای با اندازۀ بزرگ و دورۀ کوتاه بود، اما عملکرد این الگوریتم، بهویژه در شناسایی طغیانهای با دورۀ طولانی و اندازۀ کوچک، ضعیف بود.
اعظم بی درفش، منوچهر کرمی، جواد فردمال، جلال پورالعجل، نادر اسماعیل نسب،
دوره 10، شماره 3 - ( دور10، شماره 3 1393 )
چکیده
مقدمه و اهداف: با توجه به شیوع قابل توجه فشار خون بالا در ایران و قابل تعدیل بودن آن به عنوان مهمترین عامل خطرساز سکتهمغزی، این مطالعه با هدف تعیین الگوی پرفشاری خون و تعیین درصد خطر قابل انتساب جمعیتی ((PAF سکتهمغزی مرتبط با فشار خون بالا در استان همدان انجام گردید.
روش کار: دادههای فشار خون جمعیت بالای 19 سال استان همدان طی سالهای 88-1384 از نظام مراقبت عواملخطر بیماریهای غیرواگیر استخراج گردید. شیوع فشار خون بالا در زیرگروههای جنسی و سنی مختلف به صورت درصد با فاصله اطمینان 95 درصد گزارش گردید. روند فشار خون بالا طی سالهای دوره مطالعه با استفاده از نمودار ترسیم شده است. به منظور محاسبهPAF ، شیوع فشار خون بالا از دادههای نظام مراقبت عواملخطر بیماریهای غیر واگیر سال 1388 استخراج گردید و شاخص اندازه اثر بین فشار خون بالا و سکته مغزی از مطالعههای موجود استخراج گردید.
نتایج: درصد شیوع فشار خون از سال 88-1384 بهترتیب برابر 4/9 درصد (فاصله اطمینان 95 درصد: 6/10-2/8)، 5/7 درصد (فاصله اطمینان 95 درصد: 3/9-9/5)، 2/14درصد (فاصله اطمینان 95 درصد: 5/16-1/12)، 8/13 درصد (فاصله اطمینان 95 درصد: 1/16-7/11) و 2/12 درصد (فاصله اطمینان 95 درصد: 5/14-3/10) گزارش گردید. نتایج مطالعه بیانگر آن است که 17/8 درصد از کل سکته مغزی در استان همدان بهدلیل فشار خون بالا رخ داده است.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه تأییدکننده سهم قابل انتساب سکته مغزی مرتبط با فشار خون بالا در استان همدان است. پیشنهاد میگردد سیاستگذاران نظام سلامت راهکارهای کنترلی و پیشگیرانه این عامل خطرساز قابل تعدیل را در اولویت قرار دهند.
کبری جعفری، منوچهر کرمی، علیرضا سلطانیان، نادر اسماعیل نسب،
دوره 12، شماره 2 - ( دوره 12، شماره 2 1395 )
چکیده
مقدمه و اهداف: نظامهای مراقبت سندرومیک برای شناسایی به هنگام رخداد احتمالی طغیانها استفاده میشوند. این مطالعه باهدف امکانسنجی استفاده از دادههای فروش بدون نسخه دارو و موارد غیبت دانش آموزان در نظامهای مراقبت سندرومیک برای پیشبینی طغیان آنفلوانزا انجامشده است.
روش کار: مطالعه حاضر یک مطالعه سری زمانی است. دادههای غیر بالینی و بالینی قابلاستفاده در نظام مراقبت سندرومیک بیماری آنفلوانزا به ترتیب شامل تعداد روزهای غیبت دانشآموزان به علت سندروم شبهآنفلوانزا از 12 مدرسه و فروش بدون نسخه دارو برای درمان سندروم شبهآنفلوانزا از 15 داروخانه در سطح شهر زنجان که بهصورت تصادفی انتخابشده بودند، در ششماهه دوم سال 1393 گردآوری گردید. از نمودارهای خطی و میانگین متحرک برای ترسیم روند زمانی روزهای غیبت و فروش بدون نسخه دارو به دلیل رخداد سندرم شبه آنفلوانزا استفاده گردید. ارتباط بین سریهای زمانی موردنظر در این مطالعه یعنی دادههای بالینی و غیربالینی مرتبط با رخداد موارد سندروم شبه آنفلوانزا با ترسیم همزمان نمودار روند موردبررسی قرار گرفت. تشابه سریهای زمانی دادههای یادشده با ترسیم نمودار همبستگی متقاطع ارزیابی گردید.
نتایج: با مشاهده نمودارهای خطی، الگوی تکرارشونده در مقیاسهای هفتگی مشاهده گردید که بیانگر اثر روزهای هفته است. مقدار تابع همبستگی متقاطع برابر با 5/0 بود. نمودار همبستگی متقاطع بیانگر ارتباط بین سریهای زمانی موردنظر در این مطالعه یعنی دادههای بالینی و غیربالینی مرتبط با رخداد موارد سندروم شبه آنفلوانزا است.
نتیجهگیری: تشابه روند افزایشی یا کاهشی و بهطورکلی تشابه سریهای زمانی دادههای موارد روزانه غیبت دانش آموزان مدارس و اقلام فروش بدون نسخه دارو بیانگر قابلیت دادهها بهعنوان منابع بالقوه داده نظام مراقبت سندرومیک آنفلوانزا است.
سارا شریفی، منوچهر کرمی، نادر اسماعیل نسب، قدرت اله روشنایی، حسین فرسان،
دوره 12، شماره 4 - ( دوره 12، شماره 4 1395 )
چکیده
مقدمه و اهداف: بیماریهای قلبی- عروقی یکی از عمدهترین دلایل مرگ در ایران بهشمار میرود، با کنترل آلودگی هوا میتوان میزان بروز این بیماریهای قابل پیشگیری و مرگ ناشی از آن را کاهش داد. هدف از انجام این مطالعه تعیین ارتباط بین افزایش سطح آلودگی هوا و میرایی از بیماریهای قلبی و تنفسی در شهر تهران است.
روش کار: میانگین غلظت روزانه پنج آلایندهی مونواکسید کربن (Carbon monoxide) ، دیاکسید نیتروژن (Nitrogen dioxide )، ازن، (Ozone) دیاکسید گوگرد(Sulfur dioxide) و ذرات معلق (PM10) (Particulate matter with a diameter less than 10 microns) از 8 ایستگاه هواشناسی شهر تهران جمعآوری شد و اثر غلظت آنها به روی تعداد مرگ روزانه ناشی از بیماریهای قلبی- عروقی و تنفسی با استفاده از سری زمانی و مدل رگرسیون پوآسن GLARMA(Generalized Linear Autoregressive Moving Average ) ارزیابی شد. همچنین عناصر اقلیمی مانند میانگین دما و رطوبت روزانه و حداقل و حداکثر دما بهعنوان عوامل مخدوش کننده در نظر گرفته شد.
یافتهها: پس از برازش مدل نهایی و تعدیل اثر عوامل مخدوش کننده مورد نظر از بین آلایندهها، میانگین روزانه ازن (P=0.02) و ذرات معلق (P<0.001) با تعداد مرگ روزانه رابطه آماری معنیداری را نشان داد.
نتیجه گیری: با توجه به یافتههای این مطالعه که با روش آماری جدیدی به آنالیز روابط بین آلایندهها و مرگ پرداخته، لازم است برای کاهش موارد مرگ از بیماریهای قلبی- عروقی و تنفسی اقدامهای مناسب پیشگیرانه کارآمدتری روی منابع تولید آلایندههای ازن و ذرات معلق (PM10) صورت پذیرد.
الهام گودرزی، قباد مرادی، اردشیر خسروی، نادر اسماعیل نسب، بیژن نوری، علی دلپیشه، ابراهیم قادری، دائم روشنی،
دوره 14، شماره 2 - ( دوره 14، شماره 2، 1397 )
چکیده
مقدمه و اهداف: رضایت از زندگی یکی از ابعاد و پیامدهای مهم سلامت است که تحت تأثیر عوامل تعیین کننده سلامت قرار دارد. هدف این مطالعه بررسی وضعیت و نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی در عدم رضایت از زندگی زنان 54-15 سال ایران است.
روش کار: این مطالعه بهصورت مقطعی در سطح کشور انجام شد. نمونهگیری این مطالعه بهصورت خوشهای چند مرحلهای طبقهبندی شده تصادفی با خوشههای مساوی بود. در مجموع 35305 زن 54-15 سال وارد مطالعه شدند. آنالیز دادهها در دو مرحله بود. مرحلهی نخست بررسی نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی با استفاده از روشهای شاخص تمرکز (Concentration Index) و منحنی تمرکز (Concentration Curve) و در مرحلهی دوم برای شناسایی نقش تعیینکنندهها از روش آنالیز چندسطحی (Multilevel) استفاده شد.
یافتهها: میانگین (±انحراف معیار) نمرهی رضایت از زندگی23/4±81/12 بود. شاخص تمزکز برای نارضایتی از زندگی ۰۶/۰- (فاصله اطمینان ۹۵ درصد: ۰۲/۰-,۰۱/۰-) به دست آمد که بیانگر تمرکز نارضایتی در گروه اجتماعی اقتصادی پایینتر است. یافتههای آنالیز چند سطحی نشان داد که بین عدم رضایت از زندگی و محل سکونت، گروههای سنی، شغل، تحصیلات، وضع تأهل و طبقههای اجتماعی- اقتصادی رابطهی آماری معنیداری وجود دارد (P≤0.05).
نتیجهگیری: نابرابری در عدم رضایت از زندگی در گروه فقیر جامعه متمرکز شده است و این نابرابری در استانهای مختلف متفاوت است. متغیرهای اجتماعی اقتصادی از عوامل تأثیرگذار بر نابرابری در رضایت از زندگی در زنان است و باید برای کاهش نابرابریها باید به این مسائل توجه کرد.
جمیل محمدی بلبلان آباد، امجد محمدی بلبلان آباد، سینا ولیئی، نادر اسماعیل نسب، فرزام بیدارپور، قباد مرادی،
دوره 15، شماره 1 - ( دوره 15، شماره 1 1398 )
چکیده
مقدمه و اهداف: برنامه پزشک خانواده روستایی در مناطق روستایی و شهرهای زیر 20 هزار نفر در سال 1384 اجرا شد. هدف از این مطالعه تبیین چالشهای برنامه پزشک خانواده روستایی از دیدگاه ذینفعان در استان کردستان بود.
روش کار: این مطالعه کیفی از طریق 30 مصاحبه نیمهساختاریافته و 5 بحث گروهی متمرکز با ذینفعان برنامه پزشک خانواده از خردادماه تا بهمن ماه 1396 انجام گرفت. مشارکتکنندگان از طریق روش نمونهگیری هدفمند با حداکثر تنوع انتخاب شدند. محتوی مصاحبهها و بحثهای گروهی به روش تحلیل محتوی کیفی با کمک نرمافزار MAXQDA10 (نسخه 10) تحلیل شد.
یافتهها: چالشها و موانع اجرایی برنامه پزشک خانواده روستایی در 16 زیر طبقه و 5 طبقه اصلی دستهبندی شد. چالشهای تولیتی، چالشهای ارایه خدمت، چالشهای فرهنگی و آموزشی، چالشهای نیروی انسانی، و چالشهای زیر ساختی طبقههای اصلی بودند. مهمترین زیرطبقههای چالشها نیز شامل ضعف سیاستگذاری، تدوین قوانین و مقررات، ضعف در کارکرد بیمهها، ضعف هماهنگی درونبخشی و بینبخشی، ضعف نظام ارجاع، ضعف در بسترسازی فرهنگی و اطلاعرسانی برنامه به جامعه، ماندگاری پایین پزشکان، مکانیسمهای انگیزشی نامناسب، و ضعف نظام اطلاعاتی بودند.
نتیجهگیری: برنامه پزشک خانواده روستایی با چالشهای متعددی مواجه است که مرتفع کردن آنها مداخلههای چند بعدی میطلبد. شناسایی چالشهای برنامه از دیدگاه ذینفعان آن میتواند به بهبود تدریجی برنامه کمک نماید.