جستجو در مقالات منتشر شده


15 نتیجه برای امامی

سالک سالک، محمدرضا مسجدی، سلماز سالک، حبیب امامی،
دوره 3، شماره 3 - ( 11-1386 )
چکیده

مقدمه و اهداف: استان گلستان هر ساله، بعد از سیستان و بلوچستان به عنوان دومین استان پرشیوع کشور از نظر بیماری سل گزارش می­شود. این مطالعه با هدف بررسی میزان بروز سل در قومیت­های مختلف ساکن استان گلستان انجام شد.
روش کار: در مطالعه­ای توصیفی، تمامی بیماران مبتلا به یکی از اشکال مختلف سل ریوی اسمیر مثبت ومنفی، خارج ریوی و ارزنی طی سال­های 1382-1378 در استان گلستان مورد مطالعه قرار گرفتند و میزان بروز همه اشکال سل در قومیت­های مقیم استان مورد مقایسه گردید.
نتابج: تعداد2773 بیمار سلی ثبت شده بین سالهای 1382–1378 در مرکز مبارزه با بیماری­های واگیر استان گلستان قابل دسترسی بودند که وارد مطالعه شدند. 47% آن­ها مرد و بقیه زن بودند. بر اساس نوع بیماری، 7/62% بیماران، سل ریوی اسمیرمثبت، 4/16% اسمیر منفی، 7/20% خارج ریوی و 1/0% ارزنی بودند. به طور کلی میزان بروز تمامی اشکال سل طی مدت مطالعه 36 مورد در صدهزار نفر بوده که روند تغییرات این شاخص طی مدت مطالعه اختلاف آماری معنی­داری را نشان نداد. نظر به توزیع سل در قومیت­های این استان، سیستانی­ها و بلوچ­ها با مجموع تنها 20% کل جمعیت استان، بیش از 50% کل موارد سل این منطقه را به خود اختصاص دادند. میزان بروز سل در سیستانی­ها، 10 برابر ترک و کردها، 6 برابر فارس­ها، 4 برابر ترکمن­ها و 5/2 برابر افغانی­های این منطقه بود.
نتیجه­ گیری:
میزان بروز سل نزد قومیت­های مختلف استان گلستان تفاوت چشمگیری داشت و سیستانی­ها بیش از همه اقوام ساکن در این منطقه مبتلا به بیماری سل شدند.
سلماز سالک، سالک سالک، حبیب امامی،
دوره 4، شماره 1 - ( 2-1387 )
چکیده

مقدمه و اهداف : نظر به اینکه کودکان از نظر ابتلای به سل جزء اقشار آسیب پذیر جامعه هستند و میزان بروز سل در کودکان به نوعی نشانگر وضعیت سل در جامعه است، لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی روند تغییرات شاخص‌های اپیدمیولوژیک سل در کودکان انجام شد .
مواد و روش‌ها : مطالعه حاضر از نوع Trend Study بوده و تمامی بیماران مبتلا به یکی از اشکال مختلف سل ریوی اسمیر مثبت ، منفی و خارج ریوی از کل ایران که در محدوده سنی زیر 14 سال قرار داشتند طی سالهای 84-1371 وارد مطالعه شدند و با استفاده از تست X² روند تغییرات شاخص‌های اپیدمیولوژیک سل بررسی شد.
نتایج: تعداد 6168 بیمار مبتلا به سل مورد بررسی قرار گرفتند . از این تعداد 2528 نفر(1/40%) پسر و بقیه دختر بودند. بیماران بر اساس شکل بیماری به سه گروه سل ریوی اسمیر مثبت 1812 نفر(4/29%) ، سل ریوی اسمیرمنفی 1920نفر(1/31%) و خارج ریوی 2449 نفر(7/39%) تقسیم شدند. میزان بروز سل ریوی اسمیر مثبت از 8/0 در صد هزار در سال 1371 به 2/0 در صد هزار در سال 1384 کاهش پیدا کرده است . میزان بروز سل ریوی اسمیر منفی ، خارج ریوی و کل موارد نیز طی سالهای 84 – 1376 کاهش داشت . از نظر سنی نیز کل بیماران در سه گروه سنی 4-0 و9-5 و14-10 سال به تفکیک جنسیت مورد بررسی قرار گرفتند. در تمامی سال های مورد مطالعه در گروه سنی 4-0 و9-5 ،سال تفاوت چشمگیری از نظر ابتلای به سل در بین دخترها و پسرها مشاهده نشد ولی در گروه سنی 14-10 سال، میزان بروز در دخترها بیش از دو برابر پسرها بود .
نتیجه‌گیری : طی دوره 14 ساله مورد مطالعه، میزان بروز سل ریوی اسمیر مثبت به میزان چهار برابر کاهش نشان داد .این میزان کاهش می‌تواند نشانگر افزایش آگاهی، در ارتقاء بهداشت و موثر بودن برنامه ملی کنترل سل کشوری باشد . در کودکان زیر ده سال میزان ابتلا به سل نزد دو جنس دختر و پسر تفاوت محسوسی ندارد. با شروع دوران بلوغ جنسی، دختران بیشتر از پسرهای هم سن خود به بیماری سل مبتلا می‌شوند. با توجه به نتایج بدست آمده به منظور یافتن پاسخ برای اختلاف توزیع جنسی سل کودکان در سنین بلوغ بر ضرورت انجام بررسی‌های بیشتر دراین مورد تاکید می‌شود .
حدیث صبور، عباس نوروزی جاویدان، محمد رضا وفا، فرزاد شید فر، مریم نظری، سمیه اطهاری نیک عزم، عباس رحیمی، حسن امامی رضوی، هوشنگ صابری،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1390 )
چکیده

مقـدمه و اهداف: علیرغم افزایش خطر چاقی و بیماری‌های قلبی در افراد با ضایعه نخاعی، ارزیابی کامل از دریافت غذایی که اثرات متغیرهای وابسته به ضایعه را در این بیماران بررسی کند تاکنون صورت نگرفته است. هدف از این مطالعه، ارزیابی دریافت غذایی بیماران با ضایعه نخاعی بر اساس جنس، متغیرهای وابسته به ضایعه و چاقی است.

روش کـار: در این مطالعه مقطعی، 162 بیمار با ضایعه نخاعی و میانگین سنی 69/0±17/34 سال شرکت نمودند. دریافت غذایی بیماران توسط پرسشنامه بسامد خوراک نیمه کمی بررسی شد. تفاوت دریافت رژیمی و متغیرهای آنتروپومتریک بر اساس ویژگی‌های ضایعه با آزمون t مستقل ارزیابی شد.

نتایج: مردان در مقایسه با زنان دریافت کالری و کربوهیدرات بیشتری داشتند (001/0>P). افراد با ضایعه غیر کامل MUFA بیشتر مصرف می‌کردند (03/0=P). بیماران مسن‌تر دریافت انرژی تام، چربی اشباع، MUFA،کلسترول (01/0>P) و (05/0>P) کمتری داشتند. بیماران با مدت ابتلا بیشتر، انرژی تام، کربوهیدرات (01/0>P)، چربی تام و MUFA (05/0>P) کمتری مصرف می‌کردند. بر اساس تقسیم‌بندی جدید، 5/60% بیماران این مطالعه مبتلا به اضافه وزن و یا چاقی بودند. 1/33% از مردان و 4/48% از زنان دارای چاقی مرکزی بودند. بیماران پاراپلژیک BMI بیشتری از بیماران تتراپلژیک داشتند (009/0=P).

نتیـجه‌گیری: تعادل دریافت درشت مغذی‌ها به سمت مصرف بیشتر چربی اشباع و دریافت کمتر کربوهیدرات پیچیده و پروتئین تغییر یافته است. در بیماران مسن‌تر و با ضایعه طولانی مدت تمایل به داشتن رژیم سالم بیشتر است.


محمد حسن امامیان، علی عالمی، منصوره فاتح،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1390 )
چکیده

مقدمه و اهداف: بیماری‌های غیرواگیر در همه جوامع قسمت اعظم بار بیماری‌ها را به خود اختصاص می‌دهند. عوامل خطر ایجاد کننده این بیماری‌ها کمتر بررسی شده و نابرابری در این عوامل اهداف سلامت برای همه را تحت تأثیر قرار می‌دهد. بررسی نابرابری اقتصادی-اجتماعی در عوامل خطر بیماری‌های غیر واگیر و شناسایی عوامل مؤثر بر این نابرابری در شهرستان شاهرود اهداف این مطالعه هستند.
 روش کار: داده‌های نظام مراقبت غیرواگیر شهرستان شاهرود در سال 83 مورد بررسی قرار گرفت. برای تعیین متغیر وضعیت اقتصادی- اجتماعی، از روش آنالیز مولفه اصلی (principal component analysis) استفاده گردید. هر یک از عوامل خطر بیماری‌های غیر واگیر در سطوح مختلف این متغیر بررسی و شاخص تمرکز (Concentration Index) محاسبه شد. برای بررسی علل ایجاد کننده نابرابری این شاخص به عوامل مؤثر از آنالیز تجزیه (decomposition analysis) استفاده شد.
نتایج: شاخص تمرکز برای فشارخون، مصرف سیگار، بی حرکتی و تغذیه نامناسب به ترتیب برابر 141/0- ،191/0- ،046/0- و 091/0- محاسبه گردید و اختلاف منحنی تمرکز در مورد این عوامل از خط برابری معنی‌دار بود. این شاخص برای دیابت، چاقی و کلسترول بالا معنی‌دار نبود. سن، شغل کارمندی، مجرد بودن، زندگی در روستا و وضعیت اقتصادی پایین از عوامل مهم مؤثر بر این نابرابری‌ها هستند.
نتیجه‌گیری: بررسی شاخص و منحنی‌های تمرکز نشان دهنده وجود نابرابری قابل توجه در بعضی از عوامل خطر بیماری‌های غیرواگیر در شهرستان شاهرود می‌باشد. مطالعات با حجم نمونه‌ بیشتر و متغیرهایی که وضعیت اقتصادی-اجتماعی را بهتر توصیف کند، پیشنهاد می‌گردد.
محمد رضا فرخی، کورش هلاکویی نائینی، علی اکبر حقدوست، آناهیتا امامی،
دوره 8، شماره 1 - ( 4-1391 )
چکیده

مقدمه و اهداف: سرطان هزینه‌های بسیاری را به صورت مستقیم و غیرمستقیم در پی دارد و میزان آن‌ها در سیاست‌گذاری سلامت اهمیت دارد. با توجه به فقدان مطالعه مشابه درکشور و با هدف پاسخ به کمیت وکیفیت هزینه‌های سرطان، برخی از بیماران سرطانی شهرکرمان در طی سال‌های 88 و 89 مورد مصاحبه و استخراج هزینه قرار گرفتند.
 روش کار: با بررسی لازم از دیدگاه بیماران، گروه‌ها و شکل هزینه‌های 233 بیمار مبتلا به سرطان را ثبت و آن‌ها را در هشت گروه سرطان خون، پستان، مغز و اعصاب محیطی، اندام‌های تناسلی زنان، گوارش، ریه، اندام‌های تناسلی مردان و پروستات قرارداده و محاسبات لازم انجام گردید.
 نتایج: میانگین هزینه‌های کلی سرطان در ماه 32/3 میلیون تومان
SD:0.71)) بود و پرهزینه‌ترین، سرطان پستان با میانگین ماهانه 30/4 میلیون تومان SD:3.70)) و کمترین، سرطان اندام‌های تناسلی مردان با میانگین ماهانه16/2 میلیون تومان (SD:1.67) شناخته شد. حدود دو میلیون تومان هزینه‌های مخفی این بیماران در ماه بودند سرطان‌های پستان، ریه، خون و اندام‌های تناسلی زنان به عنوان سرطان‌های پرهزینه، سرطان‌های مغز و اعصاب محیطی، گوارش وپروستات باهزینه متوسط و سرطان‌های اندام‌های تناسلی مردان در رده کم‌هزینه‌ترین سرطان‌های این استان قرارگرفتند.
 نتیجه‌گیری: با دقت در هزینه‌های انجامی توسط بیماران میزان هزینه‌ها در تمامی گروه‌ها و برای خانواده‌ها بالا و قابل توجه بوده، بخش مهمی از این هزینه‌ها به صورت مخفی هستندکه ضرورت توجه لازم را در سیاست‌گذاری سلامت و مدیریت هزینه بیماری‌ها می‌طلبند.
فاطمه مقدس، فاطمه یوسفی، فاطمه باقری، مریم محمدی، فهیمه مهدیان عارفی، اعظم بیک محمدی، محمد حسن امامیان،
دوره 11، شماره 2 - ( دوره 11، شماره 2 1394 )
چکیده

مقدمه و اهداف: مطالعه‌های  محدودی در زمینه اپیدمیولوژی سنگ‌های ادراری در ایران انجام شده است. با این وجود الگوی مصرف مایعات در افراد سالم و افراد دارای سنگ‌های ادراری روشن نیست، این مطالعه سعی دارد رابطه‌ی بین مقدار مصرف انواع مایعات با سنگ‌های ادراری را نیز بررسی نماید.

روش کار: در این مطالعه مورد- شاهدی، موردها بیماران مبتلا به سنگ ادراری بودند. شاهدها از بیماران بستری در سایر بخش‌های بیمارستان (به غیر از بخش‌های مراقبت‌های ویژه و دیالیز) انتخاب شدند. مشخصات دموگرافیک، قد، وزن و مقدار مصرف انواع مایعات از دو گروه پرسیده شد. رابطه بین متغیرها با استفاده از رگرسیون لجستیک ساده و چندگانه بررسی شد.

نتایج: تعداد60 بیمار مبتلا به سنگ ادراری (گروه مورد) و 67 بیمار مبتلا به سایر بیماری‌ها (گروه شاهد) بررسی شدند. میانگین سن افراد مورد بررسی 6/44 با انحراف معیار 7/1 سال بود. میانگین مصرف چای، آب میوه طبیعی، ماءالشعیر و میانگین کلی مایعات در گروه مورد بیش‌تر از شاهد بود. در گروهی که سابقه‌ی سنگ ادراری نداشتند، فقط مصرف کلی مایعات (021/0p=) و آب میوه طبیعی (006/0p=) در گروه مورد بیش‌تر از شاهد بود. جنس مرد (2/3OR=)، افزایش نمایه‌ی توده بدنی (2/1OR=)، سابقه‌ی خانوادگی سنگ ادراری (5/3OR=) به عنوان عامل خطر برای ایجاد سنگ ادراری در مدل چندمتغیره معنی‌دار بودند؛ در حالی که مصرف شیر در این مدل به عنوان عامل محافظت کننده (995/0OR=) مطرح بود.

نتیجه‌گیری: مصرف شیر به عنوان یک عامل محافظت کننده و جنس مرد، سابقه‌ی خانوادگی سنگ‌های ادراری و افزایش نمایه‌ی توده بدنی عامل خطر سنگ‌های ادرای هستند.


محمد حسین مهرالحسنی، مژگان امامی، علی اکبر حقدوست، رضا دهنویه، سارا امان پور، فائزه صباح، میترا بذر افشان،
دوره 12، شماره 0 - ( ویژه نامه دوره 12 1395 )
چکیده

مقدمه و اهداف: دانشگاه‏های علوم پزشکی، نقش حیاتی در ارتقای سلامت جامعه ایفا می‏نمایند و بدون شک برای بهبود عملکرد آن‏ها، نیاز به اندازه گیری و ارزیابی عملکرد می‏باشد.

روش کار: مطالعه‏ی حاضر، از نوع ترکیبی متوالی بود و دانشگاه‏های علوم‌پزشکی کشور به صورت سرشماری مورد بررسی قرار گرفتند. در فاز کیفی مطالعه با بررسی اسناد و جلسات گروه کاری متمرکز، چارچوب اولیه مدل ارزیابی عملکرد و چالش های مرتبط با آن استخراج گردید. سپس سیاست‌ها، اهداف و راهبردهای مربوط به هر بعد استخراج و شاخص ها شناسایی گردیدند. درنهایت، با اجرای روش تحلیل سلسله مراتبی وزن هریک از ابعاد و محورهای آن محاسبه گردید و مدل اجرا گردید.

نتایج: مدل کارت امتیاز متوازن متناسب با دانشگاه‌های علوم‌پزشکی طراحی شد. در این مدل، 4 بعد اصلی سلامت جمعیت، خدمات، مالی و بعد رشد و توسعه مشخص گردید. سپس با بررسی اسناد، سیاست و راهبردهای کلیدی، سیاست و معیارهای کلیدی، راهبردهای اصلی و فرعی استخراج گردید. تعداد 13 شاخص کلیدی به عنوان شاخص‌های نهایی انتخاب گردید. همچنین 3 چالش اصلی و 11 چالش فرعی شناسایی و طبقه بندی گردید در نهایت نتایج حاصل از مدل تحلیل سلسله مراتبی-کارت امتیازی متوازن، نشان داد که تیپ بندی دانشگاه بر وضعیت عملکردی دانشگاه ها تاثیر دارد.

نتیجه‏گیری: برای ارزیابی عملکرد دانشگاه‏ها، وجود رابطه منطقی بین سیاست‏ها و راهبردها و معیارها چالش کلیدی می‏باشد تا به صورت جامع و موجز، شاخص‏هایی برای ارزیابی و رتبه بندی عمل نمایند.


محمد حسین مهرالحسنی، بهزاد نجفی، وحید یزدی فیض آبادی، مسعود ابوالحلاج، مریم رمضانیان، رضا دهنویه، مژگان امامی،
دوره 12، شماره 0 - ( ویژه نامه دوره 12 1395 )
چکیده

مقدمه و اهداف: دسترسی بهنگام افراد به خدمات سلامت مورد نیاز بدون تحمیل هیچگونه بار مالی، جهت تحقق سلامت در جامعه بسیار ضروری است. از این رو، مطالعه حاضر با هدف مروری بر سیاست‏ها و برنامه‏های اتخاذ شده در حوزه تأمین مالی بخش سلامت انجام شد.

روش کار: مطالعه کیفی حاضر ابتدا با رویکرد سیاست پژوهی به مرور قوانین و سیاست‏های بالادستی در حوزه تامین مالی سلامت در ایران پرداخت. سپس با برگزاری 7 جلسه گروه کاری متمرکز با مشارکت 28 نماینده از ذینفعان مختلف، سیاست‏ها و برنامه‌های این حوزه شناسایی شد. داده‏ها با استفاده از روش تحلیل چارچوب کدگذاری و طبقه‏بندی شد.

نتایج: در پاسخگویی به بهبود وضعیت شاخص‏های حفاظت مالی، سیاست‏ها و برنامه‏های این حوزه در 10 مضمون در چهار طبقه جمع‏آوری منابع، مدیریت و انباشت منابع، تخصیص منابع و خرید راهبردی کالاها و خدمات شناسایی شد. از مهمترین سیاست‏ها و برنامه‌ها می‏توان به یکپارچه‏سازی صندوق‏های بیمه‏ای، افزایش منابع پایدار و تخصیص هدفمند یارانه‌ها، اولویت‏بندی خدمات سلامت، استقرار و بهبود نظام پرداخت مبتنی بر عملکرد با تأکید بر یکسان‏سازی جزءحرفه‏ای در بخش دولتی و خصوصی اشاره نمود.

نتیجه‏گیری: در حوزه تأمین مالی نظام سلامت کشور، خلاء قانونی و سیاستی عمده‏ای وجود ندارد. آنچه به عنوان محدودیت عمده شناسایی شد، روش اجرا و تعهد به قوانین می‏باشد که چالش‏های اساسی در ارتباط با حفاظت مالی ایجاد کرده است و رفع آن مستلزم حمایت سیاسی کافی و ایجاد درک واحد بین ذینفعان در سطوح مختلف سیاستگذاری و اجرا‏ و انطباق طراحی برنامه‏های اجرایی با زیرساخت می‏باشد.


محمد حسین مهرالحسنی، علی اکبر حقدوست، مژگان امامی،
دوره 12، شماره 0 - ( ویژه نامه دوره 12 1395 )
چکیده

ارتقای حکمرانی خوب در حوزه سلامت نیازمند سیاست‌گذاری‏ها و تصمیم‏گیری‏های موثر و منطبق بر شواهد علمی می‌باشد .بهره‌برداری کارآمد و موثر از اطلاعات بسیار حایز اهمیت بوده به نحوی که برنامه‌ریزان بین بسیاری از اعداد و ارقام سردرگم نشده و مساله اصلی در این میان به حاشیه رانده نشود. از این رو، وجود یک زبان مشترک و اجماع بین سیاست‌گذاران و تصمیم‌گیرندگان در خصوص چرخه (جمع‌آوری و پردازش اطلاعات، تحلیل و قضاوت) و ابزارهای تصمیم‌گیری (معیار، نشانگر، شاخص و متغیرها) گامی ابتدایی و زیربنایی در تصمیم‌گیری مبتنی بر شواهد محسوب می‌شود. چالش اصلی در ایجاد چنین سیستم اطلاعاتی که مورد استفاده تصمیم‌گیرندگان این بخش باشد نبود وجود زبان مشترکی بین خبرگان علمی و اجرایی می‌باشد. لذا هدف از این نوشته ارایه دیدگاهی پیرامون تعریف تصمیم‌گیری و اجزای اصلی چرخه و ابزارهای آن و همچنین بررسی این مفاهیم در بخش تامین مالی حوزه سلامت می‌باشد.


محمد حسین مهرالحسنی، علی اکبر حقدوست، رضا دهنویه، مسعود ابوالحلاج، مژگان امامی،
دوره 12، شماره 0 - ( ویژه نامه دوره 12 1395 )
چکیده

No Abstract   


علی اکبر حقدوست، مژگان امامی، مریم حسین پور، فاطمه رخشانی، محمد حسین مهرالحسنی،
دوره 13، شماره 0 - ( ویزه نامه دوره 13، 1396 )
چکیده


مقدمه و اهداف: ارتقاء شاخص‏های بهداشتی، یک موضوع کلیدی در اکثر جوامع می باشد. در این راستا، معاونت‏های بهداشتی با تولیت، پایش و هماهنگی‏های لازم در راستای ارتقای این شاخص‏ها اقدام می‏کنند. هدف از پژوهش حاضر، ارائه مدل برای رتبه‌بندی عملکرد معاونت‏ها می‏باشد.
روش کار: پژهش حاضر، از نوع کاربردی و کیفی است که در سال 1391 انجام پذیرفت. گروه تحقیق اولیه متشکل از 12 نفر از خبرگان با توجه به سابقه مدیریتی و تجربه طولانی در معاونت بهداشتی انتخاب شدند. در این مطالعه، ابتدا مرور کتابخانه‏ای و اسنادی صورت گرفت و سپس با جلسات گروه کاری متمرکز و نظرخواهی از خبرگان به تعریف و تعیین شاخص‏های کلیدی پرداخته شد.
یافته‌ها: الگویی متشکل از 9 معیار فرآیندی (13 شاخص عمومی و 15 شاخص اختصاصی)، جهت رتبه‌بندی معاونت‏های بهداشتی کشور ارایه شد. فرآیندهای عمومی شامل معیارهای رهبری و مدیریت، برنامه‏ها و استراتژی‏ها، منابع و مشارکت‏ها، نیروی انسانی و نظام جامع آمار و اطلاعات و فرآیندهای اختصاصی شامل مراقبت‏های بهداشت اولیه، پزشک خانواده، مؤلفه‌های اجتماعی مؤثر بر سلامت و طرح‏های پایلوت کشوری بود. محدوده نمره‏ شاخص ها بین 1-8 بود که با شاخص صفر، مقایسه گردیدند.
نتیجه‌گیری: یافته‏ها نشان داد که مؤلفه‌ها و شاخص‏های فرآیندی در تعیین وضعیت عملکرد معاونت‏های بهداشتی مؤثرتر بوده و الگوی ارائه‌شده نیز مبتنی بر این موضوع می‏باشد و پیشنهاد می‏گردد که رتبه‏بندی معاونت‏های بهداشتی، هر دو سال یک‌بار از سوی وزارت بهداشت صورت پذیرد و مؤلفه‌ها و معیارهای فرآیندی این مدل براساس نتایج عملی بهبود یابند
وحید یزدی فیض آبادی، محمد حسین مهرالحسنی، مژگان امامی، سجاد خسروی،
دوره 13، شماره 0 - ( ویزه نامه دوره 13، 1396 )
چکیده

رویکرد انسان ها به سلامت و شناخت عوامل موثر بر آن در طول زمان دچار تغییرات گوناگونی شده است. شناخت این رویکردها در ارتقای سیاست‌گذاری و حکمرانی خوب حوزه سلامت می‌تواند کمک کننده باشد. رویکردهای زیست‌پزشکی، روانشناختی، ارتقا سلامت، تعیین کننده‌های سلامت، سلامت در همه سیاست‌ها و سلامت واحد، به ترتیب مهم‌ترین رویکردهایی هستند که در سال‌های مختلف ظهور پیدا کرده و مورد توجه قرار گرفته‌اند. هر کدام از این رویکردها دارای چالش‌ها و نقاط قوت و ضعف متعددی می‌باشند. بررسی اسناد و پژوهش‌های انجام شده نشان می‌دهد که اگرچه به این رویکردهای سلامت تا حدودی در نظام سلامت ایران به صورت جهت‌گیری‌های مقطعی و غیرمنسجم پرداخته شده است، امّا دکترین مشخص و نظام مندی که هدایت‌کننده سیاست‌های کلان سلامت باشد، تبیین نشده است. لذا، به نظر می‌رسد در عمل، این رویکرد زیست پزشکی به سلامت است که رویکرد غالب در نظام سلامت ایران می‌باشد.
محمد حسین مهرالحسنی، مژگان امامی، سمیرا سادات پورحسینی،
دوره 14، شماره 0 - ( ویژه نامه دوره 14، 1397، 1397 )
چکیده


همزمان با جهانی شدن، تغییراتی در کارکرد دانشگاه‌های کشورهای توسعه یافته، ایجاد شده که آنها را به یک منبع قدرت جهت توسعه اقتصادی مبدل ساخته است. در این مطالعه تغییرات در نسل‌های دانشگاهی در حوزه سلامت ایران بر اساس چارچوب تحلیل لایه‌ای علت ها مورد تحلیل قرار گرفت. پژوهش حاضر نشان داد که جایگاه دانشگاه‌ها در کشور ایران در حال گذار از نسل اول و دوم دانشگاه (آموزشی و پژوهشی) به سوی نسل سوم (تولید ثروت) است. تمرکز زیاد بر رشد کمی شاخص‌هایی چون آموزش نیروی انسانی متخصص و افزایش تعداد مقالات و ارجاعات، منجر به توقف در لایه های لیتانی و ساختاری شده است و پایداری روند کنونی در توسعه علمی را نیز با چالش مواجه کرده است. با توجه به اسناد بالادستی جهت کسب مرجعیت علمی و توسعه فناوری، تحول بنیادین علوم در لایه‌های عمیق همچون جهان بینی، میانی ارزشی و ساختارهای علمی در چارچوب گفتمان جمهوری اسلامی، ضروری است.
سیما برید کاظمی، احسان موسی فرخانی، رضا افتخاری گل، علی تقی پور، علیرضا باهنر، امید امامی، حمیدرضا بهرامی،
دوره 14، شماره 3 - ( دوره 14، شماره 3، 1397 )
چکیده

مقدمه و اهداف: محققان و متخصصان حوزه سلامت از یافته‌های خود‌گزارشی ابتلا به بیماری‌های مزمن به طرز چشم‌گیری استفاده می‌کنند. این مطالعه با هدف بررسی روایی خود‌گزارشی ابتلا به دیابت طراحی شده است.

روش کار: در این مطالعه مقطعی از یافته‌های سرشماری سال 1394 در سطح کلان‌شهر مشهد که یک بررسی مبتنی بر جمعیت در افراد بالای 30 سال بوده (n=307103) برای تعیین نسبت خودگزارشی ابتلا به دیابت استفاده  شد. از سامانه پرونده الکترونیک سلامت سینا SinaEHR® با کدهای تشخیصی E10 و E11 تأیید شده توسط پزشکان به عنوان مرجع استفاده شد. حساسیت، ویژگی، ارزش‌های اخباری مثبت ومنفی و نسبت درستنمایی با فاصله اطمینان 95 درصد محاسبه شد.

یافته‌ها: حساسیت خودگزارشی ابتلا به دیابت 59/24 درصد (فاصله اطمینان 95 درصد: 21/25-97/23)، ویژگی 04/98درصد
 (فاصله اطمینان 95 درصد: 09/98-99/97)، PLR 56/12درصد (فاصله اطمینان 95 درصد: 02/13-11/12)، NLR 77/0درصد
(فاصله اطمینان 95 درصد: 78/0-76/0)،PPV 77/44درصد (فاصله اطمینان 95 درصد: 67/45-89/43) و NPV 27/95درصد
(فاصله اطمینان 95 درصد: 31/95-23/95)، می‌باشد. حساسیت خودگزارشی ابتلا به دیابت در مردان، افراد ایرانی، مجرد، سن 60 سال و بیشتر، افراد دارای شاخص توده بدنی (BMI) بین 25-5/18 و افراد دارای تحصیلات دانشگاهی بالاتر بوده است.

نتیجه‌گیری: اگرچه حساسیت خودگزارشی ابتلا به دیابت در این مطالعه حاضر پایین بوده است، اما ویژگی و ارزش‌های اخباری مثبت و منفی آن نسبتاً خوب بود.خودگزارشی دیابت در مردان، افراد ایرانی، مجرد، سن 60 سال و بیشتر، افراد دارای BMI بین  25-5/18 و افراد دارای تحصیلات دانشگاهی بالاتر بوده است. به نظر می‌رسد در استفاده از داده‌های خودگزارشی در مطالعه‌های اپیدمیولوژیک احتیاط بیشتری باید صورت پذیرد.
جواد امامی، سعید بکایی، یوسف محمدزاده، صمد لطف اله زاده،
دوره 19، شماره 2 - ( دوره 19، شماره 2، تابستان 1402 )
چکیده

مقدمه و اهداف: تب ‌برفکی مهم­ترین بیماری دامی دنیا بوده و می ­تواند خسارات اقتصادی بالایی در جمعیت نشحوارکنندگان اهلی ایجاد نماید. این مقاله با هدف بررسی اثرات اقتصادی تب ‌برفکی در گاوداری‌های صنعتی شیری استان آذربایجان‌غربی در فاصله سال‌های 97-1396 انجام شد.
روش کار: این مطالعه به روش پیمایش پرسشنامه‌ای در تمام گاوداری‌های صنعتی شیری درگیر بیماری در دوره مطالعه به تعداد هشت واحد انجام شد. نتایج با استفاده از نرم‌افزارهای اکسل نسخه 2013 و version 18 SPSS  به صورت توصیفی بررسی شدند.
یافته‌ها: خسارات مطلق (ریال) و نسبی (درصد) ناشی از تب ‌برفکی به ترتیب اهمیت، تلفات 2,170 میلیون ریال (60/6 درصد)، فروش دام از روی ناچاری 713 میلیون ریال (19/9 درصد)، درمان 288/65 میلیون ریال (8/1 درصد)، کاهش کوتاه‌مدت تولید شیر 193/35 میلیون ریال (5/4 درصد)، بکارگیری کارگر اضافه 152/4 میلیون ریال (4/3 درصد)، سقط‌جنین 35 میلیون ریال (1 درصد) و نمونه‌برداری 32 میلیون ریال (0/9 درصد) محاسبه شدند. کل خسارات تب‌ برفکی در گاوداری‌های صنعتی شیری 3584/4 میلیون ریال و با احتساب میانگین قیمت دلار در سال 1397 (92,487 ریال) معادل 38,758 دلار برآورد شدند.
نتیجه‌گیری: گاوداری‌های صنعتی شیری با توجه به سرمایه‌گذاری بالایی که در آنها صورت گرفته است در صورت ابتلا به تب ‌برفکی دچار خسارات سنگین اقتصادی می­شوند که ممکن است جبران آن مدت طولانی به­طول انجامیده و موجب افت تولید دام و محصولات لبنی استان و کشور خواهد شد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله اپیدمیولوژی ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb