جستجو در مقالات منتشر شده


7 نتیجه برای بانشی

علی اکبر حقدوست، محمد رضا بانشی، مریم مرزبان،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1390 )
چکیده

مقدمه و اهداف: در مقاله قبلی درباره پاره‌ای از مباحث کلیدی نمونه‌گیری در پژوهش بحث شد. در این مقاله سعی بر آن است که برای تعدیل حجم نمونه در شرایط خاص مانند مقایسه‌های چندگانه؛ محاسبه حجم نمونه برای مواردی که تعداد نمونه‌ها در گروه‌ها برابر نیست، تصحیح حجم نمونه برای مقادیرنامشخص و تعدیل حجم نمونه برای جامعه محدود مطالبی ارایه شود. به علاوه، درباره اثر طرح در نمونه‌گیری چند مرحله‌ای و تأثیر آن در حجم نمونه مطالبی بیان شده است. سپس به تخمین حجم نمونه هنگامی که آزمون‌های ناپارامتریک برای آنالیز داده‌ها به کار برده می‌شود پرداخته شود. همچنین توضیحاتی در مورد توان کارآمدی شیوه‌های پارامتریک در برابر غیر پارامتریک و کاربردشان در تصحیح حجم نمونه ارایه گردد.
مصطفی شکوهی، الهام محبی، اعظم رستگاری، سعیده حاجی مقصودی، علی اکبر حقدوست، محمدرضا بانشی،
دوره 10، شماره 1 - ( دوره 10، شماره 1، بهار 93 1393 )
چکیده

مقدمه واهداف: یکی از مهم‌ترین چالش‌ها در حوزه‌ی بهداشت عمومی و نظام مراقبت بیماری‌های، برآورد تعداد افراد بیمار مبتلا به بیماری‌های نادر یا برآورد برخی زیرگروه‌های جمعیتی خاص مانند تعداد استفاده کنندگان مواد تزریقی (IDUs) (Injected Drug Users) می‌باشد. این در حالی‌است که برآورد جمعیت‌های پنهان یا دور از دسترس کاری، بسیار دشوار بوده و با مشکلات فراوانی همراه است. در سال‌های اخیر، روش‌های جدیدی برای برآورد جمعیت‌های پنهان یا دور از دسترس ارایه شده است. یکی از روش‌های نوین برای برآوزد چنین جمعیت‌هایی، روش بسط شبکه‌ای(NSUM) (Network Scale-up Method) می‌باشد. این روش شامل دو بخش برآوزد شبکه‌ی اجتماعی افراد جامعه، و تخمین تعداد افراد زیر جمعیت‌های پنهان یا دور از دسترس با استفاده از شبکه‌ی اجتماعی است. در این مقاله، سعی شده است با زبانی ساده، در ابتدا به بحث مختصری درباره روش‌های غیر مستقیم برآورد اندازه جمعیت‌ها، تاریخچه‌ی روش بسط شبکه‌ای، و مفهوم شبکه‌ی اجتماعی پرداخته شده، و در ادامه به برآورد گروه‌های پنهان با استفاده از این روش و نکته‌های کاربردی آن در مورد چنین جمعیت‌هایی پرداخته خواهد شد.


سلمان دانشی، علی اکبر حقدوست، محمد رضا بانشی، فرزانه ذوالعلی،
دوره 10، شماره 3 - ( دور10، شماره 3 1393 )
چکیده

مقدمه و اهداف: در برخی از کشورها به ویژه کشورهای در حال توسعه پس از حوادث غیر مترقبه، سامانه ثبت اطلاعات وجود ندارد. هدف این پژوهش استفاده از روش برآوردبرآورد غیر مستقیم به شیوه بسط شبکه‌ای برای برآورد موارد مرگ‌ومیر حاصل از ضایعه نخاعی و تعداد قطع عضو و مرگ‌ومیر در اثر زلزله بم بود.

روش کار: این مطالعه از نوع مقطعی است. برای برآورد تعداد بیماران این آسیب‌ها از روش برآورد بسط شبکه‌ای استفاده گردید. 80 خانوار در نقاط مختلف شهرستان بم زندگی می‌کردند؛ انتخاب شدند. از افراد پرسیده شد که در همسایگی خود سه خانه سمت راست و سه خانه سمت چپ، تعداد مرگ و تعداد بیماران ضایعه نخاعی فوت شده یا دچار قطع عضو (دست و پا) در اثر زلزله شده بودند را به یاد آورند.

نتایج: تعداد کل افراد فوت شده در اثر زلزله 54041 نفر برآورد شد. هم‌چنین موارد مرگ در اثر ضایعه نخاعی 622 نفر، تعداد کل بیماران دچار قطع دست برابر با 519 نفر، و تعداد کل بیماران دچار قطع پا برابر با 519 نفر برآورد شد.

نتیجه‏گیری: برای اقدامات بهتر برای پیش‌گیری سطح سوم و تخصیص منابع نیاز به داشتن سامانه ثبت اطلاعات دقیقی در رابطه با تعداد و انواع آسیب‌ها وجود دارد . حال که چنین سامانه ثبت اطلاعاتی وجود ندارد. به نظر می‌رسد در بین روش‌های برآورد غیر مستقیم، روش بسط شبکه‌ای روش مناسبی برای برآورد چنین آسیب‌هایی باشد.


ابوذر رئیسوندی، علی اکبر حقدوست، محمدرضا بانشی، سعیده گروسی، سیروس فروهری، فرزانه ذوالعلی،
دوره 10، شماره 4 - ( دوره 10، شماره 4 1393 )
چکیده

مقدمه و هدف: تبادل دانش و اطلاعات در قالب ارتباطات اجتماعی از مسایل مهم در اپیدمیولوژی اجتماعی است. با توجه به اهمیت شبکه‌های انتقال اطلاعات جوانان و نوجوانان آسیب‌پذیر، مطالعه‌ی حاضر با هدف بررسی شبکه‌های انتقال اطلاعات درسی و عوامل مؤثر بر آن در نوجوانان ساکن خانه‌های کودک و نوجوان شهر کرمان با روش تحلیل شبکه‌های اجتماعی انجام شد.

روش کار: نمونه پژوهش توصیفی- مقطعی حاضر را تمامی نوجوانان 18-12 ساله ساکن خانه‌های کودک و نوجوان شهر کرمان تشکیل می‌داد. پس از تعیین تراکم شبکهها و استخراج شاخصهای مرکزیت، با استفاده از روش سرشماری تریادها ساختار موضعی شبکه‌ها مورد بررسی قرار گرفت. سپس با بهره‌گیری از آنالیزهای mixed model اثرهای متغیرهای مستقل بر شاخص indegree بررسی شد.

نتایج: میانگین کلی تراکم ارتباطات 34/0 و در خانه‌های دخترانه و پسرانه به ترتیب 42/0 و 27/0 بود، که البته تفاوت آماری معنی‌داری نداشتند (2/0p=). با افزایش سن (001/0P<) و معدل آخرین سال تحصیلی (002/0P=)، شاخص ارتباط‌های ورودی افزایش می‌یافت و میانگین این شاخص در افرادی که مطالعه غیر درسی داشتند؛ به طور معنی‌داری بالاتر از سایرین بود (04/0P=).

نتیجه‌گیری: سن، معدل و مطالعه غیر درسی عوامل مؤثر بر تعداد ارتباط‌های ورودی افراد بودند. در مجموع، تراکم ارتباط‌ها و در نتیجه انسجام ساختاری در شبکه‌ها نسبتاً کم بوده و می‌توان گفت که سرعت انتقال اطلاعات در بین این افراد و به‌ویژه در بین پسران پایین است، بنابراین لزوم برنامه‌ریزی‌های مناسب برای تقویت فرایند تبادل دانش در بین این نوجوانان احساس می‌گردد.


وحید یزدی فیض آبادی، محمد حسین مهرالحسنی، محمدرضا بانشی، سعید میرزایی، نادیا ارومیه ای،
دوره 13، شماره 0 - ( ویزه نامه دوره 13، 1396 )
چکیده


مقدمه و اهداف: از سال 1391 برنامه پزشک خانواده شهری با هدف بهبود عدالت در دسترسی، تأمین مالی و ارتقای کیفیت خدمات سلامت در دو استان فارس و مازندران به صورت آزمایشی در حال اجراست. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط اجرای برنامه با شاخص‌های حفاظت مالی انجام شد.
روش کار: مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی از نوع بوم‌شناختی است که بر روی داده‌های استان‌های فارس و مازندران در دامنه زمانی 1387 تا 1394 انجام شد. در ابتدا با استفاده از مدل رگرسیون لاسو، متغیرهای مستقل موثر بر شاخص‌‌های حفاظت مالی انتخاب شدند. سپس در مدل‌های جداگانه، بعد از تعدیل متغیرهای مستقل منتخب، ارتباط اجرای برنامه پزشک خانواده شهری با شاخص‌های حفاظت مالی به عنوان متغیرهای پیامد، با آزمون رگرسیون خطی پس‌رونده مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: درصد خانوارهای مواجهه یافته با مخارج کمرشکن سلامت، در سال‌های اجرای برنامه، در مقایسه با سال‌های پیش از اجرا، به میزان 82/1 درصد افزایش نشان داد(05/0P<). این افزایش برای مناطق روستایی 37/1 درصد بود (05/0P<). همچنین درصد فقر ناشی از پرداخت‌های سلامت کل در سال‌های اجرای برنامه، 83/0 درصد افزایش داشت (05/0P<). اجرای برنامه، با شاخص کاکوانی و پرداخت مستقیم از جیب به عنوان درصدی از کل مخارج سلامت ارتباط معناداری نداشت (05/0P>).
نتیجه‌گیری: برنامه پزشک خانواده شهری به رغم موفقیت‌ها در افزایش دسترسی فیزیکی به خدمات سلامت، به نظر می‌رسد در بهبود حفاظت مالی و تأمین مالی عادلانه سلامت دستاوردهای چشمگیری نداشته است. هرچند انجام مطالعات بیشتر ضروری است.
ثریا عباس زاده، محمدرضا بانشی، فرزانه ذوالعلی، یونس جهانی، حمید شریفی،
دوره 13، شماره 3 - ( دوره 13، شماره 3، پاییز 1396 )
چکیده

مقدمه و اهداف: بعضی مواقع اثر متغیرهای مستقل به‌طور همزمان، روی چندین متغیر وابسته سنجیده شود، و علاوه بر آن یک همبستگی درونی بین متغیرهای مستقل وجود داشته باشد. این مطالعه با هدف بررسی عملکرد مدل‌های تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) و مدل‌سازی معادله‌های ساختاری روی بررسی روابط پیچیده بین متغیرها انجام شد.
روش کار: این مطالعه به بررسی آگاهی و نگرش افراد 18-15 سال در مورد مواد محرک پرداخته است. با استفاده از روش مدل‌سازی معادله‌های ساختاری و مانوا، اثر متغیرهای مستقل (جنس، وضع تأهل، سطح سواد و سن) روی دو متغیر پنهان آگاهی و نگرش بررسی شد. میانگین مجموع مربع‌های خطای (Mean Square Error; MSE) دو روش باهم مقایسه شد.
یافته‌ها: در دو روش سمت معنی‌داری مسیرها یکی شد، اما مقدار ضرایب و P-value ها با هم متفاوت بود. با توجه به نتایج به‌دست آمده، مشاهد شد در هر دو روش، تنها متغیر جنس، بر آگاهی افراد، اثر گذار بوده است. هم‌چنین در هر دوی این روش، متغیر جنس و متغیر وضع تأهل، بر نگرش افراد اثرگذار بوده‌اند. میانگین مجموع مربع‌های خطا، دو روش تحلیل واریانس چند متغیره و روش مدل‌سازی معادله‌های ساختاری به ترتیب 98/0 و 002/0 شده‌اند.
نتیجه‏گیری: در این مطالعه عملکرد روش مدل‌سازی معادله‌های ساختاری نسبت به عملکرد روش مانوا بهتر بوده است. پیشنهاد می‌شود که برای بررسی هم‌زمان روابط بین متغیرها از روش مدل‌سازی معادله‌های ساختاری استفاده شود. متغیر جنس، بر آگاهی افراد اثرگذار بوده است. هم‌چنین متغیرهای جنس و وضع تأهل، بر نگرش افراد اثرگذار بوده‌اند.
علی حسین زاده، محمدرضا بانشی، بهناز صدیقی، جمشید کرمانچی، علی‌ اکبر حقدوست،
دوره 18، شماره 1 - ( دوره 18، شماره 1، بهار 1401 1401 )
چکیده

مقدمه و اهداف: دمانس یک بیماری مزمن سیستم عصبی مرکزی است که بار مالی و اجتماعی زیادی بر سیستم خدمات بهداشتی-درمانی وارد می‌کند. آگاهی از شیوع بیماری دمانس برای برنامه‌ریزی بهداشتی و اطمینان از این که خدمات کافی برای افراد مبتلا به این بیماری وجود دارد یا خیر ضروری است. با توجه به این که شیوع و تغییرات جغرافیایی این بیماری در ایران به خوبی شناخته نشده است. هدف مطالعه حاضر برآورد شیوع و تعیین توزیع جغرافیایی این بیماری در ایران می‌باشد.
روش کار: در این مطالعه شیوع دمانس در هر استان به صورت غیر مستقیم، و با استفاد از بسامد داروهای تخصصی تجویز شده در طول یکسال با هر دو نام تجاری و ژنریک برآورد شد. سپس از نقشه‌های طیف رنگ برای نمایش تغییرات جغرافیایی دمانس در سطح استانی استفاده گردید. در نهایت، از آزمون‌های جغرافیایی Moran I  و  Getis-Ord Gi (Gi) به ترتیب برای بررسی خود همبستگی فضایی و تغییرپذیری جغرافیایی شیوع دمانس در سطح معنی‌داری 0/05 استفاده شد..
یافته‌ها: در مطالعه حاضر میزان شیوع کلی دمانس در جمعیت عمومی و جمعیت بالای 60 سال در ایران به ترتیب برابر با 49/6 و 508/9 در 100000 نفر بود. در جمعیت عمومی پائین‌ترین میزان شیوع دمانس در استان هرمزگان  (9/4 در 100000 نفر) و بالاترین میزان شیوع آن در استان آذربایجان شرقی  (96/4 در 100000 نفر) مشاهده شد. در جمعیت بالای 60 سال نیز پائین‌ترین میزان شیوع در استان هرمزگان (141/5 در 100000 نفر) و بالاترین میزان شیوع در استان آذربایجان‌شرقی (862/5 در 100000 نفر) مشاهده شد. براساس آزمون‌های Moran I و Getis-Ord Gi (Gi) خودهمبستگی فضایی و تغییرپذیری جغرافیایی شیوع دمانس معنی‌دار نبود.
نتیجه‌گیری: شیوع بیماری دمانس در جمعیت بالای 60 سال ایران نسبت به کشورهای غربی پائین‌تر است، اما شیوع این بیماری کم و بیش با میزان شیوع دمانس در کشورهای در حال توسعه قابل مقایسه هست. اگر چه باید توجه داشته باشیم که در بعضی از استان‌های برخوردار ایران شیوع دمانس بالا و شبیه کشورهای توسعه یافته می‌باشد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله اپیدمیولوژی ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb