جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای بختیاری

حمید سوری، اکرم انصاری فر، فرزانه مباشری، علی محمدلو، زهرا نورافکن،  محمود بختیاری،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1390 )
چکیده

مقدمه و اهداف: به رابطه بین دو چیز به صورتی که یکی پدیدآورنده دیگری باشد، علیت می‌گویند. علیت منحصر به علوم پزشکی و اپیدمیولوژی نیست اما به خصوص در رشته اپیدمیولوژی از مفاهیم مهم و قابل بحث است. علیت پایه‌ای‌ترین اصلی است که علم چه از نوع تجربی و چه از نوع نظری وابسته به آن است زیرا پایه‌ریزی هر یک از قوانین علمی بدون مقبولیت علیت امری بس محال است. با توسعه روزافزون علم اپیدمیولوژی علیت نیز مفهوم گسترده‌تری پیدا کرده است و کاربرد آن در مطالعات تحلیلی و تفسیر عقلایی و منطقی یافته‌های این مطالعات، ابعاد وسیع‌تری یافته است. با گسترش دوره‌های تحصیلات تکمیلی در دانشگاه‌های کشور و افزایش تعداد دانشجویان این رشته نیز توجه به این مقوله بیش از پیش احساس می‌شود. هرچند پرداختن جامع به علیت در اپیدمیولوژی نیازمند تلاشی مبسوط‌تر و صرف زمان طولانی‌تری است. اما در این بررسی مروری اجمالی به مفاهیم علیت در علوم انسانی می‌شود، تاریخجه آن به اختصار شرح داده می‌شود، به علیت در علوم پزشکی و اپیدمیولوژی همین طور دین اسلام پرداخته شده، آنگاه چارچوب علیت، تفسیر آن و مدل‌های متداول علیت بررسی خواهد شد.


محمود بختیاری، مسعود صالحی، فرید زایری، پروین یاوری، علی دلپیشه، فرزانه مباشری، مسعود کریملو،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده

مقدمه و اهداف: هدف از اندازه‌گیری کیفیت زندگی، ارزیابی ماهیت ذهنی کیفیت زندگی، دستیابی به ادراک خود فرد از وضعیت موجود زندگی و سلامتی است.
روش‌ کار: در این مطالعه مقطعی در سال 1388، 1000 نفر از جمعیت 15 تا 75 ساله شهر تهران شامل دو گروه افراد سالم و معلولین جسمی- حرکتی، با استفاده از پرسشنامه‌ WHOQOL-100 از نظر کیفیت زندگی مورد مقایسه قرار گرفتند. نمونه‌گیری از افراد سالم به صورت نمونه‌گیری تصادفی انجام شد، افراد معلول نیز از مرکز جامع توانبخشی هلال احمر که یک مرکز مرجع برای این افراد است، انتخاب شده‌اند. تحلیل اطلاعات توسط نرم افزارSPSS  نسخه 18، و آزمون‌های تی مستقل و رگرسیون چندگانه انجام شد.
نتایج: میانگین و انحراف معیار سن افراد سالم مشارکت کننده در مطالعه برابر با 75/12 ± 09/35 و میانگین و انحراف معیار سن معلولین مشارکت کننده در پژوهش برابر با 86/12 ± 88/35 به دست آمد. تنها در حیطه‌های سلامت جسمی و استقلال نمره کیفیت زندگی این دو گروه با یکدیگر اختلاف معنا داری داشتند (001/0P<)، به طوریکه میانگین نمره هر دو حیطه در افراد سالم بیشتر از افراد معلول بود. در سایر حیطه‌ها اختلاف آماری معنا داری بین کیفیت زندگی این دو گروه مشاهده نشد.
نتیجه‌گیری: افراد معلول به دلیل محدودیت‌های موجود در حیطه‌های جسمی و استقلال دارای نمره کیفیت زندگی کمتری نسبت به دیگر اقشار جامعه بوده و این قشر نیازمند دریافت خدمات ویژه از سازمان‌های ذیربط جهت کم کردن هرچه بیشتر فاصله بین افراد سالم و معلول از دید کیفیت زندگی هستند.


بابک عشرتی، ربابه امروزی، عشرت سادات موسوی، مهین سادات عظیمی، عباس اسماعیلی، حسین بختیاری، سید شهریار حسینی، مجید رمضانی،
دوره 9، شماره 3 - ( 11-1392 )
چکیده

مقدمه و اهداف: هدف این مطالعه تعیین شاخص نابرابری ارائه خدمات مراقبت کودک در مناطق روستایی استان مرکزی، با توجه به فاصله خانه‌های بهداشت از مرکز شهرستان و استان است.
روش کار: شاخص‌های مورد نظر با استفاده از فهرست کنترل نظارت‌های گروهی انجام‌شده از سوی کارشناسان بهداشت خانواده ستاد مراکز بهداشت شهرستان‌های استان مرکزی، به‌صورت تصادفی، از خانه‌های بهداشت در هر یک از 10 شهرستان استان مرکزی در سال 1389 جمع‌آوری و امتیازدهی شده‌است. این شاخص ها شامل پایش پزشک از برنامه مراقبت‌های کودکان، مشارکت پزشک مرکز در اجرای راهبرد مانا طبق راهنمای وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی، داشتن اطلاعات مناسب پزشک از محتوای کتابچه‌ها و روند کلی مراقبت‌ها درنظام مراقبت مرگ 59-1 ماهه بوده‌ است. فاصله خانه بهداشت نیز بر اساس فاصله آن تا مرکز شهرستان و مرکز استان اندازه‌گیری‌ شده‌است. برای تعیین نابرابری در شاخص‌های مورد نظر، از محاسبه شاخص غلظت (Concentration Index) و حدود اطمینان 95% استفاده شد.
نتایج: 46 خانه بهداشت به‌صورت تصادفی انتخاب شدند. همه شاخص‌های غلظت محاسبه‌شده برای متغیرهای مورد مطالعه، کمتر از 1/0 بود که اختلاف آن‌ها با صفر معنی‌دار نبود (05/0P>). با توجه به داده‌های مطالعه حاضر، در ارائه خدمات مراقبت کودک بیمار و سالم در سطح خانه‌های بهداشت استان مرکزی، با توجه به فاصله خانه بهداشت از مرکز شهرستان و استان، تفاوتی وجود ندارد.
نتیجه گیری: برای رسیدن به نگاهی جامعتر به مقوله عدالت در ارائه خدمات سلامت در شهر و روستا، بهتر است مطالعه حاضر برای ارزیابی دیگرخدمات ارائه‌شده در خانه‌های بهداشت استان مرکزی نیز انجام شود.

پریچهر کیمیایی، محمود بختیاری، معصومه میرزامرادی، سپیده اشرفی وند، محمد علی منصورنیا،
دوره 11، شماره 3 - ( دوره 11 شماره 3 1394 )
چکیده

مقدمه و اهداف: از واژه‌ی عمومی نئوپلازی‌های تروفوبلاستیک حاملگی (GTN) برای توصیف طیف وسیعی از بیماری‌های بدخیم تروفوبلاست که در برگیرنده‌ی مول مهاجم، کوریوکارسینوما، تومور اپیتلوئیدی تروفوبلاست و تومور تروفوبلاستی محل جفت است؛ استفاده می‌شود. این مطالعه با هدف پیش‌بینی ابتلا به GTN در افراد مبتلا به حاملگی مولار در شهر تهران انجام گرفته است.

روش کار: در این مطالعه تمام موارد مربوط به مول کامل و نسبی که حداقل 4 تیتر β-hCG برای آن‌ها ثبت شده بود؛ وارد مطالعه شدند. در مرحله پیش و پس از برازش مدل مناسب برای محاسبه سطح زیر منحنی مربوط به هر متغیر پیشگویی کننده ابتدا نوع ارتباط- خطی یا غیر خطی بودن- با استفاده از روش‌های(locally weighted scatter plot smoothing)  Lowess Smoother و (Fractional polynomial regression) Fracpoly تعیین و سپس برای ترسیم نمودار ROC از مدل متناسب با برازش داده‌ها استفاده ‌شده است.

نتایج: آنالیز ناپارامتریک مربع کای‌ نشان داد که بین مؤلفه‌های یک حاملگی مولار پر خطر و ابتلای افراد به GTN ارتباط معنی‌داری وجود نداشت (39/0P=). در مجموع از 201 مورد حاملگی مولار، 61 نفر (30 درصد) دارای یکی از مؤلفه‌های وجود حاملگی مولار پر خطر با خود هستند. منحنی راک با سطح زیر منحنی 86/0 نشان داد که شیب خط رگرسیونی غلظت هورمون β-hCG با حساسیت 73 درصد و ویژگی 88 درصد به عنوان یک متغیر پیش‌بینی کننده‌ی مناسب قابلیت استفاده دارد.

نتیجه‏ گیری: پیشنهاد می‌شود، تیتر روز 21ام و شیب خط رگرسیونی هورمون HCG به عنوان یک متغیر ممیزی برای افرادی که دچار GTN شده و آن‌هایی که بهبود خودبه‌خودی بوده‌اند؛ استفاده شود.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله اپیدمیولوژی ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb