6 نتیجه برای بهروز
بهروز یزدان پناه، میترا صفری، پروین عنقا، محمد کرمی، معصومه السادات عمادی، سیروس یزدانپناه، علی بینا پوربهشت،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1390 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
مقدمه و اهــداف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر مراقبتهای جامعه محور بر
کنترل دیابت و عوامل خطر آن اجرا گردید.
روش کار
: جهت هدایت این پروژه مشارکتی مبتنی بر جامعه گروه همیار
سلامت منطقه با شرکت نمایندگان مردم، سازمانهای متولی سلامت و پژوهشگران تشکیل
شد. با انجام نیاز سنجی وتعیین اولویت مشکلات سلامت، دیابت مشکل اولویت دار منطقه
شناخته شد. افراد 30 تا 65 ساله منطقه غرب یاسوج (2569 نفر) مورد پرسشگری و معاینات
لازم قرار گرفتند و از افراد در معرض خطر دیابت آزمایشات قند خون ناشتا و چربیهای
خون، ازبیماران دیابتی هموگلوبین گلیکوزیله به عمل آمد. کلاسهای آموزش تغذیه و برنامه
ورزشی به مدت 3 ماه برای مبتلایان به دیابت اجرا و بعد از آن مجددا آزمایشات انجام
و پرسشنامه تکمیل گردید. داده ها بوسیله نرم افزار آماری SPSS و آزمونهای آماری مجذور کای، تی و ناپارامتری تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: 52 درصد افراد در معرض خطر دیابت و 17درصد آنان، مبتلا
به آن بودند. میانگین قند خون ناشتا، چربیهای خون و هموگلوبین گلیکوزیله افراد،
بعد از مداخله با اختلاف معنیدار کاهش یافت. مصرف مواد غذایی مانند غذاهای سرخ
کردنی ، چربی ها و نمک نیز کاهش داشت درحالیکه میزان ورزش، پیاده روی و فعالیت بدنی
افراد با اختلاف آماری معنیداری بعد از مداخله افزایش یافت (05/0P<).
نتیجهگیری:
برنامههای مشارکتی و مراقبتهای جامعه محور میتواند به عنوان الگویی عملی در
کنترل و پیشگیری از دیابت مورد استفاده قرار گیرد.
بهروز بهروز، کیانوش امینی، فرحناز شاکه نیا، احمد عابدی، نظام الدین قاسمی،
دوره 9، شماره 1 - ( 2-1392 )
چکیده
مقدمه و اهداف: سردرد یکی از شایعترین عارضههایی است که میتواند مشکلی جدی برای افراد، در هر گروه سنی، به وجودآورد. پژوهش حاضر، با هدف برآورد شیوع سردردهای تنشی و میگرنی، گزارش ویژگیهای بالینی سردرد و مقایسه آنها با هم، صورت گرفت.
روش کار: پژوهش به روش مقطعی، روی 1150 بیمار مراجعهکننده با شکایت سردرد، به بیمارستان فارابی کرمانشاه در سالهای
90-1389 انجام شد و در پایان،350 نفر بهعنوان بیمار تشخیص داده شدند و فهرست طبقهبندی بینالمللی سردرد (IHS) را تکمیل کردند. دادهها با استفاده از آمارههای توصیفی فراوانی و درصد، با نرمافزارSPSS 16 تحلیل شد.
نتایج: نتایج نشان داد که زنان بیشتر از مردان به سردرد مبتلا بودند (0001/0P<). همچنین، میگرن درگروههای سنی 41-30 سال، با 54 نفر مبتلا (4/15%)، بیشتر شیوع داشت، اما سردرد تنشی در گروههای سنی 53-42 سال، با 58 نفر مبتلا (3/23%)، شایعتر بود و رابطهای معنادار بین موقعیت و نوع سردرد مشاهده شد (0001/0P<). همچنین، پژوهش نشان داد که (4/20%) از مبتلایان به میگرن و (9/8%) از مبتلایان به سردرد تنشی بهعلت سردرد شغل خود را از دست داده بودند. و بین سردرد تنشی و سابقه درگیری در شغل دوم رابطهای معنادار وجود داشت (026/0P<).
نتیجهگیری: سردردهای تنشی و میگرنی دو عارضۀ جداگانهاند و در ایجاد هر یک، دیگری کاملاً بیتأثیر است. عارضه سردرد توجه بیشتر و ارائه راهکارهایی را میطلبد که با کمک آنها،روندی مناسب برای پیشگیری، تشخیص و درمان آن، در نظر گرفته شود.
فرزام بیدارپور، خالد رحمانی، بهروز اخوان، اردشیر رحیم زاده، احمد پورمرادی،
دوره 14، شماره 4 - ( دوره 14، شماره 4، 1397 )
چکیده
مقدمه و اهداف: علیرغم اجرای طرح تحول بهداشت و افزایش تعداد خدمات و مراکز خدمات جامع سلامت در سال 1393 در ایران، هنوز تعداد زیادی از افراد جهت دریافت خدمات سلامت به این مراکز مراجعه نمیکنند. مطالعه حاضر باهدف شناخت علل عدم مراجعه خانوارهای شهری به مراکز خدمات جامع سلامت در شهر سنندج انجام شد.
روش کار: این مطالعه با دو رویکرد کمی و کیفی انجام شد. در بخش کمی، دادهها با استفاده از یک چکلیست و از طریق مصاحبه با 200 نفر از سرپرستان خانوارهایی که مراجعه نمیکردند گردآوری شد. در بخش کیفی هم نظرات پزشکان و کارشناسان شاغل در مراکز جامع خدمات سلامت و سرپرستان خانوارها با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته اخذ شد.
یافتهها: عدم احساس نیاز به خدمات، توجه بیشتر به درمان، شاغل بودن در نوبت صبح، مشکلات جسمی، نامناسب بودن مکان ارائه خدمات، اطلاعرسانی ناکافی، عدم تناسب خدمات با نیازها، برخورد نامناسب برخی از کارکنان ارائهدهنده خدمت مهمترین علل عدم مراجعه افراد بودند. علیرغم گذشت چهار سال از اجرای طرح تحول سلامت در ایران، 5/53 و 60% از افراد بررسیشده به ترتیب از حضور کارشناس سلامت روان و کارشناس تغذیه و خدمات رایگان آنها در مراکز هیچ اطلاعی نداشتند.
نتیجهگیری: علل مختلفی در عدم مراجعه افراد به مراکز خدمات جامع سلامت در شهرها نقش دارند اما اطلاعرسانی و معرفی خدمات موجود به جامعه، توجه به نیازهای افراد و تسهیل نمودن فرایند ارائه خدمات ضروری است.
بهروز معتمدی زاده، حسین انصاری، ابوالفضل پاینده، سید مهدی طباطبایی، عباس رمضان پور امیردهی،
دوره 16، شماره 1 - ( دوره 16، شماره 1 1399 )
چکیده
مقدمه و اهداف: با وجود درمان مؤثر، رخداد عود در بیماران مبتلا به سل یکی از مهمترین چالشهای درمان است. این مطالعه با هدف بررسی عوامل خطر مرتبط با عود این بیماری طراحی شد.
روش کار: در این مطالعه مورد- شاهدی لانه گزیده، تعداد 202 بیمار با عود سل و 202 شاهد همسان شده از نظر سن، جنس و محل سکونت، از همگروه بیماران مسلول سالهای 97-1390 در استان سیستانوبلوچستان انتخاب و بررسی شدند. دادهها با استفاده از پروندهها و مصاحبه جمعآوری شدند. برای تجزیه و تحلیل از آزمونهای t مستقل، مربع کای و رگرسیون لجستیک چندگانه شرطی استفاده شد.
یافتهها: سابقه مصرف مواد (1/6=OR)، سه مثبت بودن درجه اسمیر خلط (03/3 =OR)، نتیجه رادیوگرافی قفسه سینه به نفع سل (9/4=OR)، داشتن مقاومت دارویی (3/7=OR)، وضعیت اقتصادی- اجتماعی پائین (9/3=OR)، داشتن علامت کاهش وزن (1/3=OR)، داشتن درد قفسه سینه (2/3=OR)، داشتن مشکلات گوارشی (1/22=OR)، سابقه استعمال دخانیات (1/6=OR) و داشتن سابقه زندان (7/3= OR) بهطور معنیداری شانس عود سل را افزایش میدهد (05/0p<). از طرفی شانس عود سل در بیماران با علامت سرفه (29/0=OR) و بعد پائین خانوار (28/0=OR) بهطور معنیداری کمتر بود (05/<0p).
نتیجهگیری: مهمترین عوامل مؤثر بر عود سل در جنوبشرق ایران استعمال دخانیات،مصرف مواد، شرایط زندگی وشرایط مربوط به بیماری است. بهطور کلی فاکتورهای اپیدمیولوژیک مرتبط با عود سل در مناطق مختلف متفاوت بوده و ارائه راهکارهای پیشگیری و آموزش بیماران و خانوادهها باید با توجه به این عوامل باشد.
مریم آقاجری نژاد، یحیی سلیمی، شهاب رضاییان، قباد مرادی، فاطمه خسروی شادمانی، رویا صفری فرامانی، ابراهیم شکیبا، یحیی پاسدار، بهروز حمزه، نائب علی رضوانی، میترا دربندی، فرید نجفی،
دوره 18، شماره 2 - ( دوره 18، شماره 2، تابستان 1401 1401 )
چکیده
مقدمه و اهداف: مطالعههای سرولوژیک مبتنی بر شناسایی آنتیبادیها هستند، اما بهدلیل افت مقدار آنتیبادیها در بدن در طول زمان، این روشها نمیتوانند مقادیر واقعی شیوع و بروز را نشان دهند. هدف از این مطالعه، تعیین شیوع سرمی و بروز تجمعی در جمعیت کوهورت روانسر (کوهورت جوانان و بزرگسالان) در آبان 1399 بود.
روش کار: نمونه تصادفی به تعداد 716 نفر در بازه زمانی نیمه نخست آبان 1399 از بین افراد با سن بالای 18 سال از بین شرکتکنندگان در مطالعه کوهورت روانسر انتخاب شدند. برای سنجش سطح آنتیبادی از کیتهای الایزا IgG ضد SARS COV-2 شرکت Euroimmun (لوبک، آلمان) استفاده شد. بعد از در نظر گرفتن نقطه برش 1IgG=، شیوع سرمی برآورد شد و بروز تجمعی (اصلاح شده و اصلاح شده براساس ویژگی تست) با استفاده از مدلسازی صورت گرفت.
یافته ها: در این مطالعه، شیوع سرمی ابتلا به عفونت ویروسی کووید-19 در جمعیت کوهورت روانسر 35/16 (فاصله اطمینان 95 درصد: 38/79-31/64) درصد برآورد شد و بروز تجمعی (اصلاح شده و اصلاح شده براساس ویژگی تست)، از اسفند 98 تا آبان 1399 بهترتیب 68/85 و 67/71 درصد برآورد شدند.
نتیجهگیری: اگرچه بروز تجمعی بسیار بالا میتواند نشانهای از نزدیک شدن به ایمنی گروهی باشد، اما کماکان توصیه به رعایت دستورالعملهای بهداشتی با توجه به نقش بالقوه موارد بدون علامت بالینی در انتقال بیماری به سایر افراد جامعه و وجود واریانتهای جدید ویروس و کاهش مقدار آنتیبادی، باید مورد توجه قرار گیرد.
علیرضا دیدارلو، بهروز فتحی، رعنا حسینی، حبیب الله پیرنژاد، سیما قربان زاده، کژال یاسمنی،
دوره 19، شماره 1 - ( دوره 19، شماره 1، بهار 1402 )
چکیده
مقدمه و اهداف: واکسیناسیون از برجستهترین دستاوردهای بهداشت عمومی در جهان و بهترین استراتژی برای کنترل بیماری کووید-19 می باشد. پذیرش و تمایل به دریافت واکسن از عوامل اصلی موفقیت یا شکست برنامه واکسیناسیون محسوب میگردد. با توجه به توانایی مدلها و تئوریهای آموزش بهداشت در پیشبینی قصد رفتار، پژوهش حاضر با هدف بررسی تعیینکنندههای قصد واکسیناسیون کووید-19 در بین جمعیت عمومی شهر ارومیه با استفاده از مدل اعتقاد بهداشتی انجام گرفت.
روش کار: مطالعه توصیفی- تحلیلی حاضر به روش مقطعی در بین 575 فرد بالای 18 سال ساکن شهر ارومیه انجام گرفت. نمونهها به روش گلولهبرفی و نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامه محققساخته الکترونیکی روا و پایا مشتمل بر چهار بخش شامل ویژگیهای دموگرافیک، آگاهی، سازههای مدل اعتقاد بهداشتی و قصد دریافت واکسن کووید-19 جمعآوری شد و با روشهای آمار توصیفی و استنباطی در نرم افزار SPSS نسخه16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: مدل اعتقاد بهداشتی توانست 67% از واریانس قصد واکسیناسیون کووید-19 را تبیین کند و در بین مولفههای مدل، خودکارآمدی درکشده افراد (0/001 = P، 0/505β =)، قویترین پیشبینیکننده قصد انجام واکسیناسیون کووید-19 بود. بقیه مولفهها از جمله حساسیت درکشده (0/001 = P، 0/158= β) و موانع درکشده (0/001 = P، 0/109= -β) از دیگر عوامل موثر بر قصد افراد برای انجام واکسیناسیون بودند.
نتیجهگیری: با توجه به پیشبینی قوی قصد واکسیناسیون کووید-19 بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی، میتوان از این مدل در برنامهها و مداخلات آموزشی و رفتاری با تاکید بر سازههای تاثیرگذار بهویژه خودکارآمدی جهت افزایش انجام واکسیناسیون توسط شهروندان استفاده کرد