4 نتیجه برای جعفرآبادی
محمد اصغری جعفرآبادی، ابراهیم حاجی زاده، انوشیروان کاظم نژاد، سید رضا فاطمی،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1389 )
چکیده
مقدمه و اهداف: عوامل تشخیصی سرطان کورکتال درک دقیقی از دو سرطان کولون و رکتوم و عوامل مخاطرهی مؤثر بر آن فراهم نمیکند. هدف از این مطالعه، مقایسهی عوامل خطر مؤثر بر بقای بیماران بین سرطانهای فوق است.
روش کار: دادههای 1219 بیمار مبتلا به سرطانهای کولون و رکتال به تشخیص گزارش پاتولوژی مرکز تحقیقات گوارش و بیماریهای کبد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، طی دیماه 1383 تا مهرماه 1387، با مدل شکنندگی بقای پارامتری، تحلیل شدند.
نتایج: در تحلیل یک متغیره، برای سن حین تشخیص، جنسیت، وضعیت تأهل، نژاد و سطح تحصیلات، بقای بیماران مبتلا به سرطان کولون بین تقریباً نصف تا حدود یک چهارم برابر و برای شاخص تودهی بدنی (BMI: Body Mass Index)، سابقه مصرف الکل، بیماری التهابی روده (IBD: Inflammatory Bowel Disease)، سابقه فامیلی ابتلا به سرطان و مرحلهی پاتولوژیک تومور به صورت معنیداری (بین 12/0 تا 56/0 برابر) کوتاهتر از بیماران مبتلا به سرطان رکتال حاصل شد. در تحلیل چند متغیره برای سن حین تشخیص، تفاوت معنیداری بین کولون و رکتوم مشاهده شد، اما برای عوامل BMI، سابقه مصرف الکل و IBD و مرحله پاتولوژیک این تفاوت معنیدار نبود. وضعیت بقای تعدیل شده و بقای1، 2، 3، 4 و 5 ساله بیماران مبتلا به سرطان رکتال بهتر از وضعیت بقای بیمارن مبتلا به سرطان کولون بود.
نتیجهگیری: برای عوامل خطر مورد بررسی، بین کولون و رکتوم تفاوت وجود دارد، بنابراین اطلاعات حاصل از ارزیابی اختصاصی کولون و رکتوم میتواند در مطالعه مکانیسمهای مولکولی، طراحی کارآزماییهای بالینی، تشخیص بهتر بیماری و یا تجویز درمان مطلوب و اختصاصی مفید باشد.
شیلا حسن زاده، همایون صادقی بازرگانی، مینا هاشمی پرست، محمد اصغری جعفرآبادی،
دوره 15، شماره 4 - ( دوره 15، شماره 4 1398 )
چکیده
مقدمه و اهداف: مدلسازی رابطه پیامد با عوامل خطر، بهصورت بهینهای با رویکرد PLS-SEM انجام میشود. در این مدلسازی، خطای اندازهگیری و متغیرهای پنهان را میتوان حتی در حجم نمونه کم لحاظ کرد. هدف مطالعه حاضر، تعیین پیشگوییکنندههای مصدومیت منجر به بستری موتورسواران با در نظر گرفتن نقش میانجیگری متغیر رفتار حرکتی موتورسواری در یک مطالعه مورد- شاهدی با استفاده از PLS-SEM بود.
روش کار: در مطالعه مورد- شاهدی حاضر، تعداد 300 مورد و 156 شاهد بر اساس نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. با استفاده از پرسشنامه، متغیرهای رفتار حرکتی موتورسواران، بیشفعالی بزرگسالان غربالگری کانرز و زیرمقیاسهای آن و همچنین متغیرهای مرتبط با راندن موتورسیکلت (نظیر داشتن کلاه ایمنی) ارزیابی شد.
یافتهها: بین متغیر پیامد مصدومیت با بیشفعالی بزرگسالان(B= 0.20, P < 0.001) و رفتار موتورسواران(B= 0.33, P<0.001)، رابطه مستقیم و معنیداری مشاهده شد ولی بین پیامد مصدومیت با متغیرهای مشخصات جمعیت شناختی و رفتارهای حرکتی موتورسواران رابطه معنیداری مشاهده نشد (P> 0.05). همچنین بین بیشفعالی با رفتار حرکتی موتورسواران (B= 0.51, P< 0.001) و رفتار موتورسواران با رفتارهای حرکتی موتورسواران(B= 0.52, P< 0.001) و نیز بیشفعالی با رفتار موتورسواران
(B= 0.39, P< 0.001) رابطه مستقیم و معنیداری مشاهده شد.
نتیجهگیری: بر مبنای نتایج بهدستآمده از PLS-SEM، برنامههای مداخلهای جهت کاهش مصدومیت بر اساس متغیرهای بیشفعالی، رفتار موتورسواران و رفتارهای حرکتی موتورسواران توصیه میشود.
محمد اصغری جعفرآبادی، لیلا کریمی، فرشید رحیمی بشر، امیر واحدیان عظیمی،
دوره 15، شماره 4 - ( دوره 15، شماره 4 1398 )
چکیده
مقدمه و اهداف: آموزش آرامسازی پیشرونده عضلانی برای بیماران درگیر با رویدادهای پاتولوژیک و فیزیولوژیک منافع فیزیولوژیک و روانشناختی مهمی داشته و بر ابعاد مختلف زندگی آنها مانند کیفیت زندگی مؤثر است. هدف این مطالعه ارزیابی تأثیر اجرای آرامسازی پیشرونده عضلانی بر کیفیت زندگی بیماران درگیر با رویدادهای پاتولوژیک و فیزیولوژیک است.
روش کار: با جستوجوی عبارت «آرامسازی پیشرونده عضلانی» و «کیفیت زندگی» در پایگاههای فارسی SID، MagIran، IranMedex، IranDoc و Googlescholar و انگلیسی Scopus، Medline، Web of science، ProQuest و Sciencedirect تمامی مطالعههای چاپ شده اجرای آرامسازی پیشرونده عضلانی بر کیفیت زندگی بیماران استخراج شد. کیفیت روششناسی مقالهها با استفاده از ابزار Cochrane risk of bias بررسی شد. برای تحلیل از مدل اثرات تصادفی استفاده و ناهمگنی مطالعهها با شاخص I2 تحلیل شد. دادهها با نرمافزار STATA نسخه 14 تحلیل شد.
یافتهها: از 495 مطالعه اولیه تنها 10 مطالعه به تأثیر اجرای تکنیک آرامسازی پیشرونده عضلانی بر کیفیت زندگی بیماران پرداخته بودند. اختلاف میانگین استاندارد شده کیفیت زندگی و ابعاد آن در تمام موارد معنیدار بود (0.001>P) و عبارتاند از: عملکرد فیزیکی (339/0SMD=)، محدودیت نقش فیزیکی (378/0SMD=)، درد جسمانی (341/0SMD=)، سلامت عمومی (598/0SMD=)، عملکرد اجتماعی (873/0SMD=)، سلامت روانی (736/0SMD=)، محدودیت نقش عاطفی (791/0SMD=)، شادابی (706/0SMD=)، مجموع ابعاد جسمی (652/0SMD=)، مجموع ابعاد روانی (316/1SMD=) و نمره کل کیفیت زندگی (480/0SMD=). تنها یک مطالعه خطر پایین تورش داشت.
نتیجهگیری: اجرای تکنیک آرامسازی پیشرونده عضلانی بر کیفیت زندگی بیماران درگیر با رویدادهای پاتولوژیک و فیزیولوژیک تأثیر معنیداری داشت؛ به منظور ارتقای کیفیت زندگی این بیماران اجرای تکنیک آرامسازی پیشرونده عضلانی توصیه میشود.
زهرا جعفرآبادی، فرید ابوالحسنی، محمدحسن لطفی، حسین فلاحزاده،
دوره 18، شماره 2 - ( دوره 18، شماره 2، تابستان 1401 1401 )
چکیده
مقدمه و اهداف: سرطان کولورکتال دومین سرطان شایع در زنان و چهارمین در مردان ایرانی است. در استان یزد چهارمین سرطان در زنان و پنجمین در مردان است. هدف از این مطالعه برآورد بار سرطان کولورکتال در استان یزد در سال 1395 بود.
روش کار: این مطالعه بهصورت توصیفی- مقطعی روی جمعیت استان یزد در سال 1395 انجام شد. برای محاسبهی بار سرطان کولورکتال از راهبر CanMod استفاده شد. اطلاعات موردنیاز، شامل جمعیت استان یزد، میزان بروز سرطان کولورکتال، میزان مرگ ناشی از سرطان کولورکتال، میزان مرگ ناشی از همه علل و میزان بقای بیماران که به ترتیب از مرکز آمار ایران، نظام ثبت سرطان و نظام ثبت مرگ، مرکز بهداشت استان یزد و نظر متخصصان استانی جمعآوری و نهایی شد.
یافتهها: مقدار کلی بار سرطان کولورکتال در استان یزد 632 سال (382 سال در مردان و 250 سال در زنان) محاسبه شد؛ مقدار YLL و YLD ناشی از سرطان کولورکتال در هر دو جنس بهترتیب 478 سال و 154 سال بود. میزان بار سرطان کولورکتال در مردان 65 و در زنان 45 سال (بهازای صد هزار نفر) برآورد شد. اوج سنی میزان بار این سرطان در گروه سنی بالای 60 سال برآورد شد.
نتیجهگیری: با توجه به بالا بودن میزان بروز و قابلیت درمان در مراحل اولیهی بیماری، غربالگری و تشخیص در مراحل اولیه میتواند از اولویتهای بهداشتی استان باشد، اما قضاوت قطعی زمانی انجام میشود که بار سایر بیماریها و آسیبها نیز در استان محاسبه شود.