جستجو در مقالات منتشر شده


15 نتیجه برای حاجی زاد

محمدامین پورحسینقلی، ابراهیم حاجی زاده، علیرضا ابدی، آزاده صفایی، بیژن مقیمی دهکردی، محمد رضا زالی،
دوره 3، شماره 1 - ( 6-1386 )
چکیده

مقدمه و اهداف: در بسیاری از تحقیقات پزشکی، با هدف بررسی توزیع بقای بیماران سرطانی براساس گروه‌بندی‌های دموگرافیک و کلینیکی از رگرسیون کاکس استفاده می‌شود حال آن‌که مدل‌های پارامتریک در برخی شرایط می‌توانند جایگزین مناسبی باشند. هدف از مطالعه حاضر مقایسه کارایی رگرسیون کاکس و مدل‌های پارامتریک در تحلیل بقای بیماران مبتلا به سرطان معده تحت مداوا در بخش گوارش بیمارستان طالقانی تهران است
 روش کار: این تحقیق یک مطالعه گذشته‌نگر بود که از طریق مراجعه به پرونده بیماران مبتلا به سرطان معده که از تاریخ بهمن 1381 لغایت دی 1385 در بخش گوارش بیمارستان طالقانی تهران تحت درمان بودند و از طریق تماس تلفنی، اطلاعات مربوط به بقای بیماران جمع‌آوری شد و مجموعاً اطلاعات 746 بیمار به مطالعه وارد شدند. برای بررسی عوامل مؤثر بر بقای بیماران از رگرسیون کاکس و مدل‌های پارامتریک شامل وایبل، نمایی و لگ نرمال استفاده شد و معیار مقایسه کارایی مدل‌ها ملاک آکائیکه بود. کلیه محاسبات با نرم افزار SAS انجام و سطح معنی‌داری 05/0 در نظر گرفته شد.
نتایج: نتایج حاصل نشان داد میزان بقا برای بیماران در گروه سنی زیر 35 سال، بیمارانی با تومورهای کوچک و بیمارانی که هنوز دچار متاستاز نشده بودند به طور معنی‌داری بالاتر است (05/0P<) هم‌چنین طبق ملاک آکائیکه، کارایی کاکس و مدل نمایی در آنالیز چند متغیری مشابه بودند اما در آنالیز تک متغیری، جز در مدل مربوط به تحلیل اثر اندازه تومور، مدل‌های پارامتریک از مدل کاکس کارایی بهتری داشتند و در میان آن‌ها مدل لگ نرمال از همه مناسب‌تر به نظر می‌رسید.
نتیجه گیری: مدل کاکس و مدل نمایی در آنالیز چند متغیری مشابه بودند و اگر چه در آنالیز تک متغیری یک مدل مشخص به عنوان کاراترین مدل به دست نیامد اما نتایج نشان داد مدل لگ نرمال در میان مدل‌های پارامتریک بهترین برازش را دارد و می‌تواند به عنوان جایگزین کاکس در تحلیل بقای بیماران سرطان معده به کار رود.


حمید رضا خلخالی، ابراهیم حاجی زاده، انوشیروان کاظم نژاد، علی غفاری مقدم،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1389 )
چکیده

مقدمه و اهداف: از نظربالینی، بیماران با اختلال عملکرد مزمن کلیه پیوندی، سیر پیشرونده‌ای در تخریب کلیه دارند و طی 5 مرحله به رد پیوند می‌رسند. پیش‌بینی این روند مورد علاقه نفرولوژیست‌ها است. در این مقاله این فرآیند را با دو توزیع احتمال ارلانگ و هپیو– نمایی بعنوان توزیع‌های فاز- نوع، مطالعه کردیم.
روش کار: در یک مطالعه تک مرکزی گذشته‌نگر، 214 بیمار با اختلال عملکرد مزمن کلیه پیوندی مراجعه کننده به بیمارستان امام علوم پزشکی ارومیه طی سال‌های 1376 تا 1384 بررسی گردید. عملکردکلیه باشاخص GFR ارزیابی شد و برمبنای راهنمای بالینی NKF و KCOQI طبقه‌بندی گردید.
نتایج: در این بیماران، خطر گذر از مرحله 1 به 2 برابر 0378/0، برای مرحله 2 به 3 برابر 04/0، برای مرحله 3 به 4 برابر 0458/0 و مرحله 4 به 5 برابر 0541/0 با ازاء هر ماه انتظار در آن مرحله است. میانگن و میانه زمان انتظار برای رد پیوند به ترتیب 63/91 و 84 ماه برآورد شد احتمال بقاء پیوند تا ماه‌های 18 ام، 58 ام، 118ام و 155ام بعد از پیوند به ترتیب 99/0، 75/0، 25/0 و 10/0 است.
نتیجه‌گیری: یافته‌های این روش تحلیل آماری، کاملاً با تئوری‌ها پیرفیلتراسیون در بیماران مزمن کلیوی تطابق دارد و اطلاع بیشتری از فرآیند دینامیکی بیماری می‌دهد که در فهم پاتولوژی بیماری و مدیریت بهترآن کمک می کند.
احمد رضا باغستانی، ابراهیم حاجی زاده، سید رضا فاطمی،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1389 )
چکیده

مقدمه و اهداف: در اکثر تحقیقات پزشکی که هدف بررسی توزیع بقا است از روش‌های کلاسیک مانند رگرسیون کاکس و مدل‌های پارامتری استفاده می‌شود، حال آن که مدل‌های بیزی مزیت‌هایی نسبت به حالت کلاسیک دارند. هدف از مطالعه‌ حاضر، مقایسه مدل‌های بیزی پارامتریک در تحلیل بقای بیماران مبتلا به سرطان معدء است.
روش کار: این تحقیق یک مطالعه همگروه تاریخی است که از طریق مراجعه به پرونده بیماران مبتلا به سرطان معده که از تاریخ دی 1382 لغایت دی 1386 در بخش گوارش بیمارستان طالقانی تهران تحت درمان بودند، انجام شد. برای بررسی عوامل مؤثر بر بقای بیماران از مدل بیزی پارامتری در حالت سانسور فاصله‌ای استفاده گردید و معیار مقایسه برای انتخاب بهترین مدل، معیار اطلاع انحرافی (DIC) بود.
نتایج: نتایج حاصل نشان داد میزان بقا به سن هنگام تشخیص بیماری و اندازه تومور بستگی دارد. برای بیمارانی که سن آن‌ها هنگام تشخیص بیماری کمتر می‌باشد، میزان بقا بیشتر است و در مورد بیمارانی که اندازه تومور در آن‌ها کوچک‌تر می‌باشد، نیز میزان بقا بیشتر است. بر طبق ملاک DIC، مدل لگ نرمال نسبت به سایر مدل‌ها بیزی مناسب‌ترین مدل تشخیص داده شد.
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که در بین مدل‌های بیزی پارامتری، مدل لگ‌نرمال قادر به برازش بهتر است. همچنین این مطالعه نشان داد سن بیمار در زمان تشخیص و اندازه تومور از عوامل مهم مرتبط با بقای بیماران مبتلا به سرطان معده هستند. در نتیجه در صورت تشخیص این بیماری در سنین پایین‌تر و مراحل اولیه پیشرفت بیماری، طول مدت بقاء بیماران افزایش می‌یابد
اکبر بیگلریان، ابراهیم حاجی زاده، انوشیروان کاظم نژاد،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1389 )
چکیده

مقدمه و اهداف: یکی از روش‌های تحلیل داده‌های بقا، استفاده از مدل‌های پارامتری است که در آن باید توزیع زمان بقا مشخص باشد. در چند دهه اخیر، از مدل شبکه عصبی مصنوعی نیز برای پیش‌بینی داده‌های بقا استفاده شده است. هدف این مطالعه، پیش‌بینی بقای بیماران مبتلا به سرطان معده به کمک دو مدل پارامتری و مدل شبکه عصبی مصنوعی است.
روش کار: طی سال‌های 1381 لغایت 1385، تعداد 436 بیمار مراجعه کننده با تشخیص قطعی سرطان معده که در بخش گوارش بیمارستان طالقانی تحت عمل جراحی قرار گرفتند به صورت همگروه تاریخی مطالعه شدند. داده‌ها به تصادف به دو گروه آموزشی و آزمایشی تقسیم شدند. برای تحلیل داده‌ها از یک مدل پارامتری مناسب (از بین مدل‌های نمایی، وایبول، نرمال، لگ نرمال، لجستیک و لگ لجستیک) و مدل شبکه عصبی مصنوعی سه لایه استفاده شد. برای مقایسه پیش‌بینی‌های دو مدل، از سطح زیر منحنی مشخصه عملکرد، صحت کلاس‌بندی و شاخص هماهنگی استفاده شد.
نتایج: صحت پیش‌بینی مدل شبکه عصبی برابر 45/79 درصد و مدل پارامتری مناسب (وایبول) برابر 97/73 درصد گردید. سطح زیر منحنی مشخصه عملکرد برای مدل شبکه عصبی و پارامتری وایبول به ترتیب برابر 5/81 درصد و 8/74 درصد به دست آمد.
نتیجه‌گیری: مدل شبکه عصبی مصنوعی نسبت به مدل پارامتری پیش‌بینی‌های بهتری نتیجه داد. لذا بکارگیری این نوع مدل‌ها در زمینه پیش‌بینی بقا پیشنهاد می‌شود. این امر در تحقیقات مرتبط با حوزه سلامت و به خصوص در تخصیص منابع درمانی لازم برای افرادیکه پرمخاطره پیش‌بینی می‌شوند بسیار با اهمیت است.
محمد اصغری جعفرآبادی، ابراهیم حاجی زاده، انوشیروان کاظم نژاد، سید رضا فاطمی،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1389 )
چکیده

مقدمه و اهداف: عوامل تشخیصی سرطان کورکتال درک دقیقی از دو سرطان کولون و رکتوم و عوامل مخاطره‌ی مؤثر بر آن فراهم نمی‌کند. هدف از ‌این مطالعه، مقایسه‌ی عوامل خطر مؤثر بر بقای بیماران بین سرطان‌های فوق است.
روش کار: داده‌های 1219 بیمار مبتلا به سرطان‌های کولون و رکتال به تشخیص گزارش پاتولوژی مرکز تحقیقات گوارش و بیماری‌های کبد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، طی دی‌ماه 1383 تا مهرماه 1387، با مدل شکنندگی بقای پارامتری، تحلیل شدند.
نتایج: در تحلیل یک متغیره، برای سن حین تشخیص، جنسیت، وضعیت تأهل، نژاد و سطح تحصیلات، بقای بیماران مبتلا به سرطان کولون بین تقریباً نصف تا حدود یک‌ چهارم برابر و برای شاخص‌ توده‌ی بدنی (BMI: Body Mass Index)، سابقه‌ مصرف الکل، بیماری التهابی روده (IBD: Inflammatory Bowel Disease)، سابقه‌ فامیلی ابتلا به سرطان و مرحله‌ی پاتولوژیک تومور به صورت معنی‌داری (بین 12/0 تا 56/0 برابر) کوتاه‌تر از بیماران مبتلا به سرطان رکتال حاصل شد. در تحلیل چند متغیره برای سن حین تشخیص، تفاوت معنی‌داری بین کولون و رکتوم مشاهده شد، اما برای عوامل BMI، سابقه‌ مصرف الکل و IBD و مرحله‌ پاتولوژیک این تفاوت معنی‌دار نبود. وضعیت بقای تعدیل شده و بقای1، 2، 3، 4 و 5 ساله‌ بیماران مبتلا به سرطان رکتال بهتر از وضعیت بقای بیمارن مبتلا به سرطان کولون بود.
نتیجه‌گیری: برای عوامل خطر مورد بررسی، بین کولون و رکتوم تفاوت وجود دارد، بنابراین اطلاعات حاصل از ارزیابی اختصاصی کولون و رکتوم می‌تواند در مطالعه‌ مکانیسم‌های مولکولی، طراحی کارآزمایی‌های بالینی، تشخیص بهتر بیماری و یا تجویز درمان مطلوب و اختصاصی مفید باشد.
محمد رضا آخوند، انوشیروان کاظم نژاد، ابراهیم حاجی زاد، سید رضا فاطمی، علی قنبری مطلق،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1389 )
چکیده

مقدمه و اهداف: از جمله داده‌های بقاء چند متغیره، داده‌های ریسک‌های رقابتی هستند. یکی از روش‌های مدل‌سازی داده‌های ریسک‌های رقابتی استفاده از توابع مفصل است که هدف این مطالعه مدل‌سازی بیزی داده‌های ریسک‌های رقابتی به کمک توابع مفصل است.
روش کار: در این مطالعه از اطلاعات ثبت شده بیماران مبتلا به سرطان کولورکتال در مرکز تحقیقات گوارش و کبد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی استفاده شد. برای تحلیل داده‌ها، تابع درست نمایی به کمک تابع مفصل کلایتون تشکیل گردید. در ادامه با انتخاب توزیع‌های پیشین مناسب برای پارامترها، توزیع پسین پارامترها با استفاده از الگوریتم متروپلیس- هستینگ و نمونه‌گیری برشی بدست آمد.
نتایج: در حالت تک متغیره بر زمان مرگ در اثر سرطان کولون و رکتوم عواملی همچون جنسیت، درجه تمایز یافتگی تومور، متاستاز به گره‌های لنفاوی، متاستاز به سایر ارگان‌ها و مرحله تومور دارای اثری معنی‌دار بودند. همچنین میزان نفوذ تومور به دیواره روده فقط بر بقاء بیماران مبتلا به سرطان کولون دارای اثری معنی‌دار بود. در حالت چند‌گانه نیز بر زمان مرگ در اثر سرطان کولون متغیرهای سن در زمان تشخیص، درجه تمایز یافتگی تومور و متاستاز به سایر ارگان‌ها دارای اثری معنی‌دار بودند، در حالیکه بر زمان مرگ در اثر سرطان رکتوم، متغیرهای درجه تمایز یافتگی و اندازه تومور اثر معنی‌داری داشتند.
نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که برخی از متغیرها ممکن است اثرات متفاوتی بر روی سرطان کولون و رکتوم داشته باشند که در نتیجه نیاز است تا تحقیقات بیشتری با متمایز در نظر گرفتن ریسک فاکتورهای مرتبط با سرطان کولون و رکتوم صورت گیرد.
فیروز امانی، انوشیروان کاظم نژاد، رضا حبیبی، ابراهیم حاجی زاده،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1390 )
چکیده

مقدمه و اهداف: مرگ و میر یکی از وقایع مهم حیاتی است که تغییر آن از مکانی به مکان دیگر یا از زمانی به زمان دیگر روی الگوهای سلامت تاثیر می‌گذارد. هدف از مطالعه حاضر تعیین مکان و زمان تغییر الگوهای مرگ و میر کشور در طی سال های 88-1350 با استفاده از روش نقطه تغییر به عنوان یک روش آماری است.

روش کار: در این مطالعه با فرض مدل پواسون برای متغیر پاسخ  (تعداد مرگ و میر در سال)، در نظر گرفته شد که قبل و بعد از نقطه تغییر  دارای توزیع پواسون به ترتیب با میانگین‌های و  باشد. از روش‌های مختلفی برای برآورد نقطه تغییر در داده‌های واقعی مرگ و میر با فرض مدل پواسون استفاده شد.

 نتایج: با تحلیل داده‌های مرگ و میر با دو روش شبیه سازی و کار بر روی داده‌های واقعی نتایج نشان داد که نقطه تغییر داده‌های
مرگ و میر کشوری در سال 1372 رخ داده و با نتیجه مرکز آمار ایران همخوانی داشته هر چند که نتیجه مرکز آمار جنبه توصیفی داشته است.

نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که تغییرات الگوی مرگ ومیر در کشور ایران طی سال‌های مورد مطالعه معنی‌دار بوده که بیانگر توسعه شاخص‌های بهداشتی در کشور و کاهش مرگ و میر بوده است.


امل ساکی مالحی، ابراهیم حاجی زاده، سیدرضا فاطمی،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده

مقدمه و اهداف: جستجو برای ارزیابی و تحلیل فاکتورهای مهم و موثر در بقای بیماران یکی از مباحث کلیدی در مطالعات بالینی است. مدل درخت تصمیم روش جدیدی است که در تعیین فاکتورهای پیش آگهی بیماری و رده بندی بیمارن بر اساس زیرگروه‌های همگن استفاده می‌شود. در این روش انتخاب رده‌ها برحسب مهم‌ترین فاکتورهای پیش‌آگهی صورت می‌گیرد. هدف از این مطالعه تحلیل
داده‌های بقای بیماران مبتلا به سرطان کولورکتال با استفاده از درخت تصمیم است.
روش کار: در این مطالعه، از داده‌های 739 بیمار مبتلا به سرطان کولورکتال استفاده شده است. این داده‌ها در مرکز تحقیقات بیماری‌های گوارش و کبد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی ثبت شده‌اند. داده‌ها شامل اطلاعات دموگرافی و هیستوپاتولوژیک هستند. پیشامد مورد نظر در این مطالعه مرگ بیماران است و زمان بقای بیماران از زمان تشخیص بیماری تا وقوع پیشامد (یا سانسور شدن) است که بر حسب ماه اندازه‌گیری شده است. برای تحلیل داده‌ها و رده‌بندی بیماران از مدل درخت تصمیم استفاده شد.
نتایج: مدل درخت تصمیم متغیرهای مرحله سرطان در زمان تشخیص (بر حسب TNM)، سن بیمار در زمان تشخیص، متغیر نوع مورفولوژی تومور و درجه سرطان را در سطح معناداری (05/0P<) به عنوان فاکتورهای پیش‌آگهی مهم در بقای بیماران مبتلا به سرطان کولورکتال نشان داد. همچنین بیماران بر حسب این فاکتورها به پنج زیرگروه همگن رده‌بندی شدند. مقادیر بزرگتر از 1 معیار اندازه اختلاف (measure of separation) (SEP)، مناسبت مدل را تائید می‌کند.
نتیجه‌گیری: مدل درخت تصمیم علاوه بر ارزیابی فاکتورهای پیش‌آگهی بیماری، روشی مناسب و قدرتمند در رده‌بندی نرخ بقای بیماران است.


هدی نور کجوری، ابراهیم حاجی زاده، احمد رضا باغستانی، محمد‌امین پورحسینقلی،
دوره 9، شماره 2 - ( دوره 9، شماره 2، تابستان 1392 1392 )
چکیده

مقدمه و هدف: یکی از روش‌های آماری تحلیل داده‌های بقا، مدل رگرسیونی کاکس است. استفاده از تکنیک‌های هموارسازی در مدل کاکس باعث برآورد دقیق‌تر برای پارامترها می‌شود. یکی از تکنیک‌های هموارسازی در مدل کاکس استفاده از مدل چندجمله‌ای کسری است. این مطالعه به منظور تحلیل عوامل مرتبط با بقای بیماران مبتلا به سرطان معده، با استفاده از دو مدل خطرات متناسب کاکس و چند‌جمله‌ای کسری در مدل کاکس انجام شده‌است. روش کار: در یک مطالعه گذشته‌نگر طی سال‌های 1382 تا 1387، 216 بیمار مراجعه‌کننده با تشخیص قطعی سرطان معده که در بخش سرطان بیمارستان طالقانی تهران تحت عمل جراحی قرار گرفتند، بررسی شدند. در این مطالعه به‌ منظور تحلیل عوامل مرتبط با بقای این بیماران، مدل‌های چندجمله‌ای کسری در کاکس و خطرات متناسب کاکس برازش و نتایج و کارآیی آن‌ها توسط ملاک آکاییکه با یکدیگر مقایسه شدند.
نتایج: نتایج حاصل از تحلیل مدل خطرات متناسب کاکس و چندجمله‌ای کسری نشان داد که سن هنگام تشخیص و اندازه تومور با طول عمر بیماران ارتباطی معنی‌دار داشتند (P<0/05) و ملاک آکاییکه در هر دو مدل برابر بود.
نتیجه‌گیری: در مطالعه حاضر، کارآیی دو مدل‌ خطرات متناسب کاکس و چندجمله‌ای کسری یکسان شد. در نتیجه با این‌ که استفاده از روش‌های هموارسازی برای از بین بردن آثار غیرخطی متغیرهای کمکی تأثیرگذار است، ولی مدل خطرات متناسب کاکس به دلیل راحتی تفسیر نتایج در داده‌های پزشکی و محدود نبودن در استفاده از انواع متغیرهای کمکی، مناسب‌تر است.
امل ساکی مالحی، ابراهیم حاجی زاده، پروین منصوری ، کامبیز احمدی ،
دوره 10، شماره 1 - ( دوره 10، شماره 1، بهار 93 1393 )
چکیده

مقدمه و اهداف: هدف از این مطالعه بررسی خط سیر بیماری و عود بیماری پمفیگوس با استفاده تحلیل زمان‌های سپری شده بین عودهای متوالی است. در این راستا عوامل مهم مرتبط با خطر عود بیماری نیز تعیین می‌شوند.

روش کار: این مطالعه به عنوان یک مطالعه طولی، شامل 112 بیمار با تشخیص قطعی پمفیگوس است، که از فروردین سال 1385 تا فرورین 1391 به بخش پوست بیمارستان امام خمینی تهران مراجعه نموده‌اند. مدت زمان مطالعه از زمان تشخیص بیماری تا پایان دی‌ماه 1391بر حسب ماه در نظر گرفته شد. تحلیل پیشامدهای عود بر اساس مدت زمان سپری شده بین عودهای متوالی و با استفاده از مدل‌های بقای چندمتغیره شکنندگی وابسته به زمان انجام شد. زمان سپری شده بین عودهای متوالی، از زمان بهبودی افراد تا عود بعدی نیز بر حسب ماه تعیین گردید.

نتایج: کاهش فواصل زمانی بین عودهای متوالی نشان‌دهنده این است که عودهای مکرر پس از اولین عود با فاصله‌های زمانی کوتاه‌تری از هم رخ می‌دهند. بنابراین خط سیر بیماری بیان‌گر افزایش وقوع عود در طی زمان است.بر اساس نتایج حاصل از برازش مدل شکنندگی چند متغیره، اثرات شکنندگی افراد در طی زمان متغیر است و آنتی‌بادی IgG (35/1 HR=و001/0>P-value) تنها متغیر تأثیرگذار بر بقای فواصل زمانی سپری شده بین عودها و عود بیماران است.

نتیجه‌گیری: تحلیل فواصل زمانی سپری شده، امکان ارزیابی  روند بیماری و خطر وقوع عودها را برای محقق امکان‌پذیر می‌نماید. با استفاده از این تحلیل، عوامل مؤثر بر خطر وقوع عودها نیز مشخص می‌شوند.


جواد ناصریان، ابراهیم حاجی زاده، علی اکبر راسخی، حسن آهنگر،
دوره 12، شماره 2 - ( دوره 12، شماره 2 1395 )
چکیده

مقدمه و اهداف: از مهم‌ترین نگرانی‌های متخصصین قلب و عروق، تنگی مجدد آنژیوپلاستی عروق کرونر است که می‌تواند پیامدهایی چون جراحی پیوند بای پس عروق کرونر،  انفارکتوس میوکارد و یا مرگ را به دنبال داشته باشد. این مطالعه با هدف تعیین عوامل مؤثر بر تعداد موارد بروز تنگی مجدد در فاصله زمانی چهارساله پس از آنژیوپلاستی بر روی بیماران شهر زنجان انجام‌شده است.

روش کار: در این مطالعه هم‌گروهی، تمامی 981 بیماری که طی فروردین 1388 لغایت آخر خردادماه 1390 جهت آنژیوپلاستی به بیمارستان آیت‌الله موسوی زنجان مراجعه کرده بودند به مدت 4 سال ازنظر تعداد بروز تنگی مجدد پیگیری شدند. بر اساس پرونده بیمار، اطلاعات جمعیت شناختی و سوابق بالینی بیمار اخذ گردید و با توجه به ماهیت شمارشی متغیر وابسته و بیش پراکنش داده‌ها از رگرسیون دوجمله‌ای منفی برای مدل بندی داده‌ها استفاده گردید.

نتایج: بروز حداقل یک مرتبه تنگی مجدد در فاصله 4 سال پس از آنژیوپلاستی 43 درصد بوده است. بر اساس مدل رگرسیون دوجمله‌ای منفی، نسبت نرخ تنگی مجدد در افراد دارای سابقه دیابت حدود 32 درصد، آنژین ناپایدار 44 درصد، نارسایی مزمن کلیوی 66 درصد و انفارکتوس میوکارد 30 درصد، بیشتر از سایر افراد بوده است (05/0P<).

نتیجه‌گیری: در این مطالعه عوامل مؤثر بر نرخ تنگی مجدد، دارا بودن سابقه دیابت، آنژین ناپایدار، نارسایی مزمن کلیوی و انفارکتوس میوکارد تشخیص داده شد. ازاین‌رو، بررسی و پیگیری‌های دوره‌ای در این افراد پیشنهاد می‌گردد.


فرشته عثمانی، ابراهیم حاجی زاده، پروین منصوری،
دوره 12، شماره 3 - ( دوره 12 شماره 3 1395 )
چکیده

مقدمه واهداف: داده‌های مطالعه‌هایی که در آن هر فرد امکان تجربه متعدد یک پیشامد را در زمان‌های مختلف داشته باشد؛از نوع حوادث بازگشتی هستند. از رایج‌ترین رویکردهای تحلیل رخدادهای بازگشتی،به‌دست آوردن برآوردی از میانگین/نرخ بروز رخدادها در زمان‌های مختلف است. دراین زمینه یکی از مواردی که می‌تواند به شناخت بیش‌تر اثر فاکتور مورد نظر بر پاسخ کمک کند، مشخص‌کردن تغییرپذیری اثر متغیرهای کمی روی نرخ وقوع رخدادها در طول زمان است. در این مطالعه‌ از روش‌های کرنل و بی‌اسپلاین برای هموارسازی برآورد ضرایب در مدل نرخ با ضرایب وابسته-زمان و کاربرد آن درداده‌های مبتلایان به پسوریازیس استفاده شد.

روش‌کار: در این مطالعه از داده‌های موجود ‌در پرونده‌های بیماران مبتلا به پسوریازیس که در طی فروردین 1385تاخرداد1393در بخش پوست بیمارستان امام خمینی تهران،عود منجربه بستری داشته‌اند، استفاده شد. برای بررسی میزان عود بیماری در طول سال از مدل نرخ با ضرایب وابسته-زمان استفاده شد و تغییرپذیری اثرات با استفاده از آزمون ‌والد مورد ارزیابی قرار گرفت. برای برآورد ضرایب در مدل نرخ وابسته-زمان از توابع بی‌اسپلاین و کرنل کمک گرفته‌شد. در پایان یافته‌های حاصل از دو روش براساس برآوردهای به‌دست آمده با یکدیگر مقایسه شدند.

یافته‌ها: نتایج این مطالعه نشان دادکه براساس نتیجه آزمون والد، اثرمتغیری مانند فصل‌عود روی میزان عود پسوریازیس به‌صورت معنی‌داری متفاوت است(P<0.01). هم‌چنین باتوجه به برآورد ضرایب از دو روش بی‎اسپلاین وکرنل تفاوت چندانی بین این دو روش مشاهده نشد.

نتیجه‏گیری: در شرایطی که اثرمتغیر موردبررسی روی وقوع رخدادها درنقاط مختلف زمانی متفاوت است؛استفاده از مدل نرخ با ضرایب وابسته‌زمان می‌تواند برآورد مناسب‌تری از اثر متغیر مورد نظر بر پاسخ ارایه دهد.


فرزاد ابراهیم زاده، ابراهیم حاجی زاده، مهدی بیرجندی، سهیلا فعلی، شیرین قاضی،
دوره 14، شماره 3 - ( دوره 14، شماره 3، 1397 )
چکیده


مقدمه و اهداف: افت تحصیلی در دانشجویان رشته پزشکی از اهمیت خاصی برخوردار است؛ چرا که در آینده می‌تواند سبب کاهش سطح علمی پزشکان شود. این مطالعه برای پیش‌بینی رخداد افت تحصیلی در دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی لرستان با استفاده از درخت رده‌بندی انجام شده است.
روش کار: در این مطالعه طولی، پرونده تحصیلی دانشجویان پزشکی ورودی 87-1378 دانشگاه علوم پزشکی لرستان به روش سرشماری انتخاب و تا شهریور 1395 از نظر افت تحصیلی پیگیری شدند. افت تحصیلی بر اساس وجود حداقل یکی از مؤلفه‌های معدل کل نامطلوب، طولانی شدن مدت تحصیل، مشروطی، انصراف از تحصیل، اخراج و مردودی در آزمون‌های جامع تعریف شد و برای پیشگویی آن از درخت رده‌بندی CRT و نرم‌افزار SPSS نسخه 22 استفاده شد.
یافته‌ها: میزان بروز تجمعی افت تحصیلی 4/26 درصد و شایع ترین مؤلفه‌های آن، طولانی شدن مدت تحصیل (7/21 درصد) و مشروطی (15 درصد) بوده است. احتمال افت تحصیلی در افراد دارای سابقه‌ی میهمانی در سایر دانشگاه‌ها 449/0، در افراد فاقد سابقه میهمانی، پذیرفته شده در ورودی‌هایی کمتر از 40 نفر و سهمیه قبولی مناطق 1 یا 3 220/0 و در افراد فاقد سابقه‌ی میهمانی، پذیرفته شده در ورودی‌هایی با تعداد حداقل 40 نفر و مذکر 456/0 بوده است.
نتیجه‌گیری: با توجه به شناسایی عوامل پیشگوی افت تحصیلی پیشنهاد می‌شود این افراد از ابتدای تحصیل به مراکز مشاوره یا استادان راهنمای آموزشی معرفی شوند و در ضمن قوانین میهمانی در سایر دانشگاه‌ها بازبینی شوند.
علی محمد کشت ورز حسام آبادی، ابراهیم حاجی زاده، محمد امین پورحسینقلی، احسان ناظم الحسینی مجرد،
دوره 14، شماره 4 - ( دوره 14، شماره 4، 1397 )
چکیده


مقدمه و اهداف: هدف این مطالعه پیش بینی مرگ ومیر حاصل از سرطان کولورکتال در بیماران ایرانی و تعیین عوامل موثر بر آن با استفاده از روش جنگل تصادفی و رگرسیون لجستیک است.
روش کار: از اطلاعات 304 بیمار مبتلا به سرطان کولورکتال ثبت مرکز تحقیقات گوارش و کبد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی طی سال‌های 88‌ تا ‌93 به صورت یک مطالعه گذشته نگر استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از روش‌های جنگل تصادفی و رگرسیون لجستیک انجام شد. برای تحلیل داده‌ها از نرم افزار R نسخه 3 .4 .3 استفاده شد.
یافته‌ها: ده متغیر مهمی که با مرگ ومیر سرطان کولورکتال ارتباط دارند، توسط روش جنگل تصادفی انتخاب شدند. چندین معیار مانند مساحت زیر منحنی مشخصه عملکرد (AUC) برای مقایسه روش جنگل تصادفی با رگرسیون لجستیک در نظر گرفته شد. با توجه به هر دو معیار، پنج متغیر اثر گذار رتبه بندی شده توسط جنگل تصادفی عبارتند از: مرحله سرطان، سن تشخیص بیماری، سن بیمار، مکانیسم فرار از سلول ایمنی و درجه تمایز یافتگی تومور. از نظر معیارهای مختلف، روش جنگل تصادفی عملکرد بهتری نسبت به رگرسیون لجستیک داشت (مساحت زیر منحنی ROC به ترتیب برای روش جنگل تصادفی و رگرسیون لجستیک برابر با 98%، %80 ).
نتیجه‌گیری: متغیرهای سن تشخیص، مرحله سرطان، سن بیمار، مکانیسم فرار از سلول ایمنی و درجه تمایز یافتگی تومور به عنوان مهمترین عوامل موثر بر مرگ ومیر در سرطان کولورکتال به حساب می‌آیند که با تشخیص زودرس سرطان با برنامه های بیماریابی و غربالگری می‌توان بر طول عمر بیماران افزود.
فرشته عثمانی، ابراهیم حاجی زاده، علی اکبر راسخی، محمد اسماعیل اکبری،
دوره 15، شماره 2 - ( دوره 15، شماره 2 1398 )
چکیده


مقدمه و اهداف: ‌در بسیاری ازموقعیت‌های پزشکی، افراد می‌توانند پیشامدهای بازگشتی را با یک پیشامد پایانی تجربه کنند. درصورتی که پیشامد پایانی به عنوان سانسور در نظرگرفته شود، ممکن است از پذیره استقلال در آنالیز داده‌های بقا تخطی شود. در این مطالعه، با استفاده از یک مدل شکنندگی سعی شده تا به طور توأم، پیشامدهای بازگشتی عود به‌همراه رخداد نهایی مرگ بیماران مبتلا به سرطان پستان مدل‌بندی شود.
روش کار: دراین مطالعه همگروهی گذشته‌نگر، تعداد 443 بیمار مبتلا به سرطان پستان ثبت شده در مرکز تحقیقات سرطان بیمارستان شهدای تجریش، مورد بررسی قرارگرفتند. در این مطالعه، ازمدل لیو برای مدل‌بندی توأم پیشامدهای بازگشتی و مرگ استفاده شد، که در آن از یک شکنندگی مشترک با توزیع گاما استفاده شد. اجرای مدل و تحلیل داده‌ها در بسته Frailtypack نرم‌افزار R نسخه 3.4.1 انجام شد.
یافته‌ها: تعداد 443 زن مبتلا به سرطان پستان مورد بررسی قرار گرفتند. تحلیل یک‌متغیره و چندمتغیره برای این بیماران انجام شد. از این تعداد، برای 338 بیمار (3/76 درصد)پیشامد عود رخ داده بود و 105بیمار (7/23%) سانسور شده بودند. یافته‌ها به‌دست آمده از مدل ‌شکنندگی توأم نشان داد که خطر نسبی عود در بیماران دارای سابقه فامیلی درجه ‌یک در مقایسه با سایر افراد 36 درصد بیش‌تر بوده است (05/0>P) هم‌چنین خطر نسبی عود در بیماران با مرحله 3 بیماری 19% بیش‌تر نسبت به سایر مراحل و همین‌طور خطر نسبی عود در بیمارانی که شیمی درمانی انجام داده‌اند، 5/2 برابر بیش‌تر از بیماران بدون سابقه شیمی‌درمانی به‌دست آمد.
نتیجه‌گیری: در این مطالعه،مدل ارایه شده علاوه بر قابلیت مدل‌بندی هم‌زمان پیشامدها، می‌تواند به پیشگیری از شیوع بالاتر ابتلا به رخداد نهایی (مرگ) و در نتیجه کاهش عوارض نامطلوب ناشی از بیماری‎‌های برگشت‌پذیر کمک‌کننده باشد.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله اپیدمیولوژی ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb