محمود بختیاری، مسعود صالحی، فرید زایری، پروین یاوری، علی دلپیشه، فرزانه مباشری، مسعود کریملو،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده
مقدمه و اهداف: هدف از اندازهگیری کیفیت زندگی،
ارزیابی ماهیت ذهنی کیفیت زندگی، دستیابی به ادراک خود فرد از وضعیت موجود زندگی و
سلامتی است.
روش کار: در این مطالعه مقطعی در سال 1388،
1000 نفر از جمعیت 15 تا 75 ساله شهر تهران
شامل دو گروه افراد سالم
و معلولین جسمی- حرکتی، با استفاده از پرسشنامه WHOQOL-100 از نظر کیفیت
زندگی مورد مقایسه قرار گرفتند. نمونهگیری از افراد سالم به صورت نمونهگیری
تصادفی انجام شد، افراد معلول نیز از مرکز جامع توانبخشی هلال احمر که یک مرکز
مرجع برای این افراد است، انتخاب شدهاند. تحلیل اطلاعات توسط نرم افزارSPSS نسخه 18، و آزمونهای تی مستقل و رگرسیون
چندگانه انجام شد.
نتایج: میانگین و انحراف معیار سن افراد سالم مشارکت کننده
در مطالعه برابر با 75/12 ± 09/35 و میانگین و انحراف معیار سن معلولین
مشارکت کننده در پژوهش برابر با 86/12 ±
88/35 به دست آمد. تنها در حیطههای سلامت جسمی و استقلال نمره کیفیت زندگی این دو
گروه با یکدیگر اختلاف معنا داری داشتند (001/0P<)، به طوریکه میانگین نمره هر دو حیطه در افراد
سالم بیشتر از افراد معلول بود. در سایر حیطهها اختلاف آماری معنا داری بین کیفیت
زندگی این دو گروه مشاهده نشد.
نتیجهگیری: افراد معلول به دلیل محدودیتهای
موجود در حیطههای جسمی و استقلال دارای نمره کیفیت زندگی کمتری نسبت به دیگر
اقشار جامعه بوده و این قشر نیازمند دریافت خدمات ویژه از سازمانهای ذیربط جهت کم
کردن هرچه بیشتر فاصله بین افراد سالم و معلول از دید کیفیت زندگی هستند.
الهام گودرزی، قباد مرادی، اردشیر خسروی، نادر اسماعیل نسب، بیژن نوری، علی دلپیشه، ابراهیم قادری، دائم روشنی،
دوره 14، شماره 2 - ( دوره 14، شماره 2، 1397 )
چکیده
مقدمه و اهداف: رضایت از زندگی یکی از ابعاد و پیامدهای مهم سلامت است که تحت تأثیر عوامل تعیین کننده سلامت قرار دارد. هدف این مطالعه بررسی وضعیت و نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی در عدم رضایت از زندگی زنان 54-15 سال ایران است.
روش کار: این مطالعه بهصورت مقطعی در سطح کشور انجام شد. نمونهگیری این مطالعه بهصورت خوشهای چند مرحلهای طبقهبندی شده تصادفی با خوشههای مساوی بود. در مجموع 35305 زن 54-15 سال وارد مطالعه شدند. آنالیز دادهها در دو مرحله بود. مرحلهی نخست بررسی نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی با استفاده از روشهای شاخص تمرکز (Concentration Index) و منحنی تمرکز (Concentration Curve) و در مرحلهی دوم برای شناسایی نقش تعیینکنندهها از روش آنالیز چندسطحی (Multilevel) استفاده شد.
یافتهها: میانگین (±انحراف معیار) نمرهی رضایت از زندگی23/4±81/12 بود. شاخص تمزکز برای نارضایتی از زندگی ۰۶/۰- (فاصله اطمینان ۹۵ درصد: ۰۲/۰-,۰۱/۰-) به دست آمد که بیانگر تمرکز نارضایتی در گروه اجتماعی اقتصادی پایینتر است. یافتههای آنالیز چند سطحی نشان داد که بین عدم رضایت از زندگی و محل سکونت، گروههای سنی، شغل، تحصیلات، وضع تأهل و طبقههای اجتماعی- اقتصادی رابطهی آماری معنیداری وجود دارد (P≤0.05).
نتیجهگیری: نابرابری در عدم رضایت از زندگی در گروه فقیر جامعه متمرکز شده است و این نابرابری در استانهای مختلف متفاوت است. متغیرهای اجتماعی اقتصادی از عوامل تأثیرگذار بر نابرابری در رضایت از زندگی در زنان است و باید برای کاهش نابرابریها باید به این مسائل توجه کرد.