جستجو در مقالات منتشر شده


19 نتیجه برای دهنویه

محمد حسین مهرالحسنی، بهزاد نجفی، وحید یزدی فیض آبادی، علی اکبر حقدوست، مسعود ابوالحلاج، مینا انصاری، رضا دهنویه، مریم رمضانیان، فرهاد کوهی، محمد جعفری، مرضیه لشکری،
دوره 12، شماره 0 - ( ویژه نامه دوره 12 1395 )
چکیده

مقدمه و اهداف: سهم پرداخت مستقیم از جیب یکی از شاخص‌های کلیدی در تامین منابع مالی سلامت است که توزیع خطر و انباشت ریسک را نشان می‌دهد. مطالعه حاضر با هدف محاسبه کل مخارج سلامت، سرانه آن و همچنین سهم پرداخت از جیب در استان‌ها برای سال‏های 1387 تا 1393 انجام شد.

روش کار: داده‌های استانی هزینه‌های بخش سلامت از سازمان‌های عمومی و خصوصی طی سال‌های 1387 تا 1393 جمع‌آوری شد. همچنین داده‌های هزینه سلامت خانوارها از مرکزآمارایران جمع‌آوری شد.

نتایج: پرداخت مستقیم از جیب از حیث مقادیر مطلق ریالی روند افزایشی داشته امّا از نظر سهم از 9/51 درصد در سال 1387 به 6/40 درصد در سال 1393 رسیده است. مقادیر ریالی کل مخارج سلامت و سرانه آن در کلیه استان‌های کشور افزایش یافته و حدود 5/3 برابر گردید. در تمامی سال‌های مطالعه استان‌های تهران و سیستان و بلوچستان به ترتیب بیشترین و کمترین سرانه کل مخارج سلامت را داشتند و این اختلاف از 12/2 در سال 1387 به 56/10 میلیون ریال در سال 1393 افزایش یافت.

نتیجه‏ گیری: اگرچه سهم پرداخت مستقیم از جیب در تمامی استان‌ها کاهش یافت، اما همچنان با اهداف تعیین شده در برنامه‌های توسعه ملی (کاهش به 30%) فاصله دارد. برای بهبود شاخص‌های مورد مطالعه و کاهش نابرابری‌های استانی، تمرکز بیشتر بر سازوکارهای مبتنی بر پیش پرداخت، بهبود نظام بیمه‌ای و توزیع عادلانه منابع ملی متناسب با محرومیت منطقه و زیرساخت های آن ضروری است.


الناز قاسمی، محسن بارونی، رضا دهنویه، محمد جعفری سیریزی، محمد حسین مهرالحسنی،
دوره 12، شماره 0 - ( ویژه نامه دوره 12 1395 )
چکیده

مقدمه و اهداف: بیمه‌های سلامت تضمین کننده امنیت خاطر افراد در برابر بیماری و عوامل تهدید کننده سلامت هستند. با توجه به نقش کلیدی آنها در تحقق اهداف عدالت محوری و کاهش پرداخت از جیب این مطالعه با هدف ارزیابی ادارات کل بیمه سلامت ایران با استفاده از مدل DEA در سال 1393 انجام شد.

روش کار: مطالعه حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و جامعه پژوهش، تمام ادارات کل بیمه سلامت بود. معیارهای ورودی و خروجی مدل با مرور کتابخانه‌ای و بررسی اسنادی هدفمند استخراج و داده‌ها جمع‌آوری شد. ادارات با استفاده از مدل DEA ارزیابی و رتبه‌بندی شدند. آزمون رگرسیون خطی برای تاثیر متغیرهای محیطی انجام شد.

نتایج: میانگین کارایی فنی، مدیریتی و مقیاس ادارات کل مورد مطالعه به ترتیب 593/0، 761/0 و 721/0 می‌باشد. به عبارتی ظرفیت ارتقاء کارایی در ادارات کل در حدود 41 درصد است. از کل ادارات مورد بررسی تعداد 5 اداره دارای حداکثر کارایی 1، 7 اداره کارایی بین 5/0 تا 1 و 19 اداره کارایی کمتر از 5/0 داشتند. متغیر جمعیت استان و تعداد کل موسسات بر روی کارایی تاثیر داشت.

نتیجه ‏گیری: براساس متغیرهای تعریف شده، مدل AP-DEA ورودی محور مناسب بود. نتایج نشان دهنده‌ ظرفیت بالا برای افزایش کارایی فنی در ادارات کل می‌باشد که می‌توان با الگو بردارای از ادارات کارا و مرجع و تعدیل ورودی‌های آن‌ها میزان کارایی را افزایش داد. بنابراین بکارگیری سیاست کوچک‌سازی و چابکسازی سازمان بیمه سلامت براساس محور دولت الکترونیک در اصلاح نظام اداری کشور پیشنهاد می‌گردد.


محمد حسین مهرالحسنی، مژگان امامی، علی اکبر حقدوست، رضا دهنویه، سارا امان پور، فائزه صباح، میترا بذر افشان،
دوره 12، شماره 0 - ( ویژه نامه دوره 12 1395 )
چکیده

مقدمه و اهداف: دانشگاه‏های علوم پزشکی، نقش حیاتی در ارتقای سلامت جامعه ایفا می‏نمایند و بدون شک برای بهبود عملکرد آن‏ها، نیاز به اندازه گیری و ارزیابی عملکرد می‏باشد.

روش کار: مطالعه‏ی حاضر، از نوع ترکیبی متوالی بود و دانشگاه‏های علوم‌پزشکی کشور به صورت سرشماری مورد بررسی قرار گرفتند. در فاز کیفی مطالعه با بررسی اسناد و جلسات گروه کاری متمرکز، چارچوب اولیه مدل ارزیابی عملکرد و چالش های مرتبط با آن استخراج گردید. سپس سیاست‌ها، اهداف و راهبردهای مربوط به هر بعد استخراج و شاخص ها شناسایی گردیدند. درنهایت، با اجرای روش تحلیل سلسله مراتبی وزن هریک از ابعاد و محورهای آن محاسبه گردید و مدل اجرا گردید.

نتایج: مدل کارت امتیاز متوازن متناسب با دانشگاه‌های علوم‌پزشکی طراحی شد. در این مدل، 4 بعد اصلی سلامت جمعیت، خدمات، مالی و بعد رشد و توسعه مشخص گردید. سپس با بررسی اسناد، سیاست و راهبردهای کلیدی، سیاست و معیارهای کلیدی، راهبردهای اصلی و فرعی استخراج گردید. تعداد 13 شاخص کلیدی به عنوان شاخص‌های نهایی انتخاب گردید. همچنین 3 چالش اصلی و 11 چالش فرعی شناسایی و طبقه بندی گردید در نهایت نتایج حاصل از مدل تحلیل سلسله مراتبی-کارت امتیازی متوازن، نشان داد که تیپ بندی دانشگاه بر وضعیت عملکردی دانشگاه ها تاثیر دارد.

نتیجه‏گیری: برای ارزیابی عملکرد دانشگاه‏ها، وجود رابطه منطقی بین سیاست‏ها و راهبردها و معیارها چالش کلیدی می‏باشد تا به صورت جامع و موجز، شاخص‏هایی برای ارزیابی و رتبه بندی عمل نمایند.


رضا گودرزی، محمد حسین مهرالحسنی، رضا دهنویه، علی درویشی،
دوره 12، شماره 0 - ( ویژه نامه دوره 12 1395 )
چکیده

مقدمه و اهداف: سنجش کارایی می تواند برای تمام تصمیم‌گیران و برنامه ریزان جهت تخصیص منابع مفید باشد. سازمان تامین اجتماعی به عنوان یک سازمان ارائه دهنده خدمات سلامت، بخشی از مراقبت‌های بهداشتی و درمانی را به صورت خدمات غیر مستقیم ارائه می‌دهد. هدف مطالعه حاضر سنجش کارایی عملکرد مراکز استانی سازمان تامین اجتماعی در زمینه درمان غیر مستقیم می‌باشد.

روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی تحلیلی می‌باشد که بر اساس داده‌های موجود مرکز آمار سازمان تامین اجتماعی مربوط به سال 1393 انجام شد. برای ارزیابی کارایی اولیه از مدل DEA-VRS و برای رویکرد ابرکارایی از مدل اندرسون پترسون استفاده شد. همچنین عوامل موثر بر کارایی نیز با استفاده از رگرسیون چند متغیره مورد بررسی قرار گرفت.

نتایج: نتایج تحلیل کارایی اولیه نشان داد که 61 درصد از واحدهای استانی تامین اجتماعی کارایی حداکثر دارند. همچنین میانگین کارایی 94/0 برآورد شد. پس از تحلیل ابرکارایی مشخص شد که واحدهای استانی مرکزی و کرمان به ترتیب کاراترین و ناکاراترین واحدها می‌باشند. همچنین هیچکدام از متغیرهای محیطی در نظر گرفته شده بر روی کارایی تاثیر معنادار نداشتند.

نتیجه‏گیری: ارزیابی عملکرد واحدهای استانی نشان دهنده وضعیت مطلوب کارایی فنی در بخش درمان غیر مستقیم می‌باشد. در رابطه با واحدهای ناکارا کارایی مقیاسی در مقایسه با کارایی مدیریتی سهم بالاتری در عدم کارایی این واحدها دارد که با توجه به این موضوع و همچنین اصلاع شیوه های مدیریتی در بهره‌گیری مطلوب از امکانات و عوامل موجود می توان به سطح کارایی بهینه دست یافت.


محمد حسین مهرالحسنی، بهزاد نجفی، وحید یزدی فیض آبادی، مسعود ابوالحلاج، مریم رمضانیان، رضا دهنویه، مژگان امامی،
دوره 12، شماره 0 - ( ویژه نامه دوره 12 1395 )
چکیده

مقدمه و اهداف: دسترسی بهنگام افراد به خدمات سلامت مورد نیاز بدون تحمیل هیچگونه بار مالی، جهت تحقق سلامت در جامعه بسیار ضروری است. از این رو، مطالعه حاضر با هدف مروری بر سیاست‏ها و برنامه‏های اتخاذ شده در حوزه تأمین مالی بخش سلامت انجام شد.

روش کار: مطالعه کیفی حاضر ابتدا با رویکرد سیاست پژوهی به مرور قوانین و سیاست‏های بالادستی در حوزه تامین مالی سلامت در ایران پرداخت. سپس با برگزاری 7 جلسه گروه کاری متمرکز با مشارکت 28 نماینده از ذینفعان مختلف، سیاست‏ها و برنامه‌های این حوزه شناسایی شد. داده‏ها با استفاده از روش تحلیل چارچوب کدگذاری و طبقه‏بندی شد.

نتایج: در پاسخگویی به بهبود وضعیت شاخص‏های حفاظت مالی، سیاست‏ها و برنامه‏های این حوزه در 10 مضمون در چهار طبقه جمع‏آوری منابع، مدیریت و انباشت منابع، تخصیص منابع و خرید راهبردی کالاها و خدمات شناسایی شد. از مهمترین سیاست‏ها و برنامه‌ها می‏توان به یکپارچه‏سازی صندوق‏های بیمه‏ای، افزایش منابع پایدار و تخصیص هدفمند یارانه‌ها، اولویت‏بندی خدمات سلامت، استقرار و بهبود نظام پرداخت مبتنی بر عملکرد با تأکید بر یکسان‏سازی جزءحرفه‏ای در بخش دولتی و خصوصی اشاره نمود.

نتیجه‏گیری: در حوزه تأمین مالی نظام سلامت کشور، خلاء قانونی و سیاستی عمده‏ای وجود ندارد. آنچه به عنوان محدودیت عمده شناسایی شد، روش اجرا و تعهد به قوانین می‏باشد که چالش‏های اساسی در ارتباط با حفاظت مالی ایجاد کرده است و رفع آن مستلزم حمایت سیاسی کافی و ایجاد درک واحد بین ذینفعان در سطوح مختلف سیاستگذاری و اجرا‏ و انطباق طراحی برنامه‏های اجرایی با زیرساخت می‏باشد.


محمد حسین مهرالحسنی، علی اکبر حقدوست، رضا دهنویه، مسعود ابوالحلاج، مژگان امامی،
دوره 12، شماره 0 - ( ویژه نامه دوره 12 1395 )
چکیده

No Abstract   


علی اکبر حقدوست، حسن هاشمی، سمیه نوری حکمت، محمد حاجی آقا جانی، قاسم جان بابایی، علی ماهر، امیر محمد جوادی، سمیرا عمادی، هاجر حقیقی، محمدرضا رجبعلی پور، رضا دهنویه، مسعود فردوسی، حمیدرضا رشیدی نژاد، فائزه معین صمدانی، روحانه رحیمی صادق،
دوره 13، شماره 0 - ( ویزه نامه دوره 13، 1396 )
چکیده

مقدمه و اهداف: از میان منابع بخش سلامت، تخت‌های بیمارستانی، واحد اولیه محاسبه برای ظرفیت خدمت‌رسانی درمانی و ظرفیت حیاتی در مراقبت از بیمار هستند که عدم توزیع مناسب آن در مناطق مختلف کشور منجر به جابجایی بیماران و ایجاد مشکلات
جبران‌ناپذیر می‌شود. هدف مطالعه حاضر ارائه اطلاعات دقیقی درمورد تعداد و توزیع تخت‌های بیمارستانی کشور در سال 1394 و برآورد تعداد تخت‌های مورد‌نیاز تا سال 1404 می‌باشد.
روش‌کار: مطالعه حاضر توصیفی‌- تحلیلی می‌باشد که در سال 1395 انجام گرفت. جامعه مورد مطالعه شامل 439 شهرستان تحت پوشش 46 دانشگاه علوم پزشکی کشور بود. در این مطالعه از داده‌های سال 1394 استفاده شد که اطلاعات مربوط به تعداد و مالکیت تخت‌ها و اندازه بیمارستان‌ها از معاونت درمان دانشگاه‌های علوم پزشکی سراسر کشور گرفته شد.
یافته‌ها: تعداد تخت‌های بستری فعال کشور در سال 1394 برابر با ۱۱۷۵۸۰ بوده است و برآورد می‌شود برای پاسخ به نیاز جامعه این تعداد تا سال 1404 باید به ۱۹۴۴۷۱تخت برسد. شاخص تخت به ازای 1000 نفر جمعیت در سال 1394 برابر با 47/1 بوده و درصورت پیاده‌سازی این برآوردها، در سال 1404 به 19/2 خواهد رسید. ضریب پراکندگی نسبت تخت به ازای 1000 نفر جمعیت در سال 1394 برابر با 36% بوده که براساس برآوردهای صورت گرفته در پروژه نقشه راه درمان ایران تا سال 1404 به 19% خواهد رسید.
نتیجه‌گیری: پراکندگی تخت در مناطق مختلف کشور متفاوت بوده و در برخی مناطق تخت بستری کافی در دسترس نمی‌باشد. درصورت پیاده‌سازی برآوردهای نقشه راه درمان ایران 1404، تخت‌های بستری به صورت متوازن‌تری در سراسر کشور توزیع خواهند شد.
محمد آقا جانی، حسن هاشمی، علی اکبر حقدوست، سمیه نوری حکمت، قاسم جان بابایی، علی ماهر، روحانه رحیمی صادق، سمیرا عمادی، محمدرضا رجبعلی پور، هاجر حقیقی، رضا دهنویه، فاطمه دهنویه تیجنگ،
دوره 13، شماره 0 - ( ویزه نامه دوره 13، 1396 )
چکیده


مقدمه و اهداف: مطالعه حاضر توصیف شفافی درمورد وضعیت پراکندگی تجهیزات پزشکی تشخیصی درمانی در کشور در سال 1395 و برآورد تعداد دستگاه مورد نیاز در سال 1404 ارائه می نماید.
روش کار: مطالعه حاضر در سال 1395 انجام شد. جامعه مورد مطالعه 46 دانشگاه علوم پزشکی کشور و تجهیزات مورد بررسی شامل 8 دستگاه MRI،CT Scan ، گاما کمرا، شتاب‏دهنده خطی، PET Scan، آنژیوگرافی قلبی، آنژیوگرافی محیطی و سی تی آنژیو بود. داده‌های مربوط به تعداد تجهیزات موجود در محدوده تحت پوشش هر شهرستان از طریق سرشماری دستگاه‌ها جمع‌آوری شدند.
یافته‌ها: مطالعه حاضر در سال 1395 انجام شد. جامعه مورد مطالعه 46 دانشگاه علوم پزشکی کشور و تجهیزات مورد بررسی شامل 8 دستگاه MRI،CT Scan ، گاما کمرا، شتاب‏دهنده خطی، PET Scan، آنژیوگرافی قلبی، آنژیوگرافی محیطی و سی تی آنژیو بود. داده‌های مربوط به تعداد تجهیزات موجود در محدوده تحت پوشش هر شهرستان از طریق سرشماری دستگاه‌ها جمع‌آوری شدند.
نتیجه‌گیری: درسال 1395 درمورد اغلب دستگاه های مورد بررسی، نسبت دستگاه به جمعیت در کل کشور تقریبا در حد متوسط جهانی بوده است ولی در تجمع دستگاه ها در مناطق برخوردار و شهرهای بزرگ این نسبت است. در نقشه راه درمان ایران 1404 این مسئله شناسایی شده و برای حرکت به سمت کاهش نابرابری‌ها مدلسازی شده است.
رضا دهنویه، سمیه نوری حکمت، علی مسعود، محمد علی مقبلی، حامد رحیمی، آتوسا پورشیخعلی، مریم حسین پور، سیروس سالاری،
دوره 13، شماره 0 - ( ویزه نامه دوره 13، 1396 )
چکیده


مقدمه و اهداف: یکی از مدل‌هایی که بصورت غیرمتمرکز  و در راستای دستیابی به پوشش همگانی سلامت در تبریز شکل گرفته، مدل مجتمع های سلامت می‌باشد. این مطالعه، با هدف ارزیابی مدل و شناسایی نکات مفید آن انجام شده است. 
روش کار: این پژوهش یک مطالعه کیفی و موردی است که در سال 1396 انجام شد. علاوه بر مشاهده، 28 نفر شامل افراد مسئول و مطلع درمورد مجتمع‌های سلامت در دانشگاه علوم پزشکی تبریز به صورت هدفمند انتخاب و با آنها مصاحبه‌های نیمه ساختاریافته انجام شد. برای تحلیل مصاحبه‌ها و نتایج حاصل از مشاهده، از روش تحلیل چارچوبی بر پایه ابزار ارزشیابی مراقبت‌های اولیه (PCET) استفاده شد که توسط سازمان بهداشت جهانی توسعه یافته است.
یافته‌ها: از جمله نقاط قوت این مدل می‌توان به برنامه‌ریزی غیرمتمرکز، تقویت حضور بخش خصوصی، استفاده مناسب‌تر از روش‌های ارزیابی عملکرد تیم سلامت، ایجاد حس ارائه خدمات تاثیرگذار در ارائه دهندگان، استفاده از روش پرداخت آینده‌نگر، تقویت سیستم ارجاع، تقویت تداوم خدمت، تسهیل دسترسی مالی و افزایش دسترسی بویژه در مناطق حاشیه نشین اشاره کرد. همچنین، مشکلاتی نظیر کمبود برخی امکانات و تجهیزات، کمبود در برخی نیروها و حجم کاری بالا، ناپایداری منابع مالی و عدم همکاری سازمان‌های بیمه سلامت به چشم می‌خورد.
نتیجه‌گیری: مدل مجتمع‌های سلامت، در افزایش دسترسی سازمانی، مالی و جغرافیایی مردم به خدمات سلامت عملکرد مناسبی داشته است و به نظر می‌رسد در صورت پایداری مناسب‌تر منابع این طرح و همراهی بیمه‌های پایه؛ دستاوردهای این طرح بیشتر خواهد گردید.
محمد حاجیی آقاجانی، علی اکبر حقدوست، سمیه نوری حکمت، قاسم جان بابایی، علی ماهر، امیر محمد جوادی، روحانه رحیمی صادق، محمدرضا رجبعلی پور، هاجر حقیقی، رضا دهنویه، سمیرا عمادی،
دوره 13، شماره 0 - ( ویزه نامه دوره 13، 1396 )
چکیده


مقدمه و اهداف: کمبود و عدم توازن بین نیروی انسانی موجود و نیازهای حال و آینده نظام سلامت، فرآیند ارائه خدمت را مختل می‏نماید. مطالعه حاضر با هدف ارائه توصیف روشن از وضعیت تعداد و توزیع نیروهای پزشک‏عمومی، دندانپزشک‏عمومی، داروساز، ماما، پرستار و گروه پرستاری، در مناطق مختلف کشور و برآورد تعداد نیروی مورد نیاز در سال 1404، انجام گرفته است.
روش کار: مطالعه حاضر مطالعه‏ای توصیفی- تحلیلی می‏باشد که در سال 1395 انجام شد. جامعه مورد مطالعه 46 دانشگاه علوم‏پزشکی کشور بود. داده‎های تعداد و توزیع کادردرمانی شاغل در بخش‏های دولتی، خصوصی، خیریه و عمومی نیمه‏دولتی از معاونت‏های درمان دانشگاه‏های علوم‏پزشکی جمع‏آوری شد. جهت تجمیع داده‏ها و طراحی داشبوردهای اطلاعاتی از نرم‏افزارQlikView بهره گرفته شد.
یافته‏ ها: شاخص نسبت پرستار، گروه پرستاری، ماما، داروساز، دندانپزشک و پزشک‏عمومی به ازای 100000 نفر جمعیت در ابتدای سال 1395 به ترتیب برابر با 133، 199، 32، 17، 22 و 53 بوده که برآورد می‏شود در سال 1404 به 223، 272، 37، 26، 27 و 79 برسد. میزان ضریب تغییرات پراکندگی این نیروها نیز به ترتیب در سال 1395 برابر با 39%، 32%، 43%، 33%، 43% و 44% بوده و برآورد می‏شود در صورت پیاده‏سازی نقشه راه درمان ایران، در سال 1404 مقدار این شاخص کاهش یابد.
نتیجه‌گیری: مقادیر بالای شاخص پراکندگی کادردرمانی نسبت به جمعیت در شهرستان‏های تحت پوشش دانشگاه‏های علوم‏پزشکی حاکی از توزیع نامتوازن نیروها می‏باشد. درصورت پیاده‏سازی برآوردهای نقشه راه درمان ایران 1404 انتظار داریم شاهد توزیع مناسب‏تر نیروها باشیم.
علی ماهر، علی اکبر حقدوست، سمیه نوری حکمت، محمد حاجی آقا جانی، قاسم جان بابایی، حسن واعظی، غلامرضا خادمی، سمیرا عمادی، روحانه رحیمی صادق، هاجر حقیقی، رضا دهنویه، محمدرضا رجبعلی پور،
دوره 13، شماره 0 - ( ویزه نامه دوره 13، 1396 )
چکیده


مقدمه و اهداف: توصیف دقیق وضع موجود منابع، اولین گام در سیاست‌گذاری مطلع از شواهد است. هدف از مطالعه حاضر که بخشی از پروژه ملی "نقشه راه درمان ایران (ندا 1404)" می‌باشد، ارائه تصویری دقیق از نیازمندی‌های اورژانس پیش بیمارستانی و مدیریت خطر در حوادث و بلایا طبق استانداردهای مصوب، در مناطق مختلف کشور است.
روش کار: مطالعه حاضر از نوع توصیفی بود که در 57 دانشگاه و دانشکده علوم پزشکی کشور در سال 1395 انجام گردید. جامعه مطالعه تمامی استان‌های کشور بود. اطلاعات مورد نیاز از دانشگاه های علوم پزشکی کشور جمع‌آوری گردید. استانداردهای منابع و زیرساخت‌های اورژانس پیش بیمارستانی و مدیریت خطر در حوادث و بلایا از پورتال وزارت بهداشت و واحد آمار مرکز مدیریت حوادث و فوریت‌های پزشکی کشور احصاء شد.
یافته‌ها: در سال 1395، بیشترین و کمترین ضرایب تغییرات در حوزه پیش بیمارستانی به ترتیب مربوط به موتورآمبولانس (301%) و نیروی انسانی عملیاتی پایگاه (93%) بود. در مدیریت خطر در حوادث و بلایا نیز در هیچ یک از استان‌های کشور استانداردهای ملی مستقر نشده بود. اما در برآوردهای سال 1404، تقریبا همه فاکتورها افزایش یافته و ضرایب پراکندگی کاهش یافت.
نتیجه‌گیری: علیرغم توزیع نامناسب شاخص های پیش بیمارستانی و حوادث و بلایا در کشور، آینده نگاری روند ده ساله، توزیع منابع را در حوزه پیش بیمارستانی و حوادث و بلایا به شرایط مطلوب نزدیک نمود و موجب رضایتمندی از ارائه خدمات در این حوزه‌ها شد.
رضا دهنویه، علی اکبر حقدوست، سیدرضا مجدزاده، سمیه نوری حکمت، حمید رواقی، محمد حسین مهرالحسنی، امید براتی، هدایت سالاری، علی مسعود، آتوسا پورشیخعلی، نادیا میرشکاری، سارا قاسمی، عاطفه اسفندیاری،
دوره 13، شماره 0 - ( ویزه نامه دوره 13، 1396 )
چکیده


مقدمه و اهداف: پوشش همگانی سلامت بدون توجه به کیفیت، در دستیابی به اهداف خود ناکام خواهد ماند. این مطالعه بدنبال ارائه سیمای کیفیت خدمات سلامت در ایران و شناسایی چالش‌ها و راهکارهای ارتقای آن می‌باشد.
روش کار: پژوهش حاضر ترکیبی از یک مطالعه کیفی و مروری می‌باشد. در مرحله اول، شاخص های مهم موجود در زمینه کیفیت بررسی و سپس جهت گیری اسناد بالادستی تبیین گردید. در ادامه، از طریق مصاحبه، مهم‌ترین چالش‌ها، روندهای موثر و راهبردهای ارتقای کیفیت، تعیین گردید.  
یافته‌ها: رصد کیفیت خدمات سلامت، نیازمند تعریف چارچوب و شاخص و فراهم‌سازی شرایط جمع آوری اطلاعات این شاخص‌ها است. اسناد بالادستی، تاکید بر مسئولیت دولت برای ایفای نقش تولیت کیفیت داشته و نظام سلامت می‌بایست همراه با انتخاب مدل مناسب، الزامات ساختاری، فرآیندی و پیامدی را فراهم کند. برنامه‌های مدیریت کیفیت بخش سلامت در ایران، ثبات نداشته و در زمینه عملکرد مدیران ارشد، عملکرد نیروی انسانی و الزامات ساختاری/ ارتباطی، آموزش، نظام پرداخت، فرهنگ، استفاده از مدل‌ها و شاخص‌های مدیریت کیفیت، منابع مالی، اطلاعاتی و تجهیزاتی، قوانین و مقررات و نظارت، موانعی در راه ارتقای کیفیت خدمات وجود دارد.
نتیجه‌گیری: بهبود کیفیت خدمات، نیازمند بکارگیری راهبردهایی در زمینه سازماندهی، تامین منابع، پرداخت، قوانین و مقررات و رفتار می باشد. استفاده از ابزارهای کیفیت باید به دور از شتاب زدگی بوده و به تغییر ماهیت بیماری ها، تغییر انتظارات ذینفعان و افزایش توجه جهانی به کیفیت، توجه شود.
سمیه نوری حکمت، حسن هاشمی، علی اکبر حقدوست، محمد آقاجانی، قاسم جان بابایی، علی ماهر، امیر جوادی، روحانه رحیمی صادق، سمیرا عمادی، محمدرضا رجبعلی پور، رضا دهنویه، هاجر حقیقی،
دوره 13، شماره 0 - ( ویزه نامه دوره 13، 1396 )
چکیده


مقدمه و اهداف: مطالعه حاضر با هدف توصیف وضعیت توزیع پزشکان متخصص در سال 1395 و برآورد آن برای سال 1404 تدوین شده است.
روش کار: مطالعه حاضر توصیفی- تحلیلی بوده که در سال 1395 انجام گرفت و تمرکز عمده آن بررسی وضعیت تعداد پزشک متخصص در بخش درمان 46 دانشگاه علوم پزشکی کشور بود. داده های پراکندگی متخصصان از معاونت درمان دانشگاه های علوم پزشکی جمع آوری گردید. جهت محاسبه نسبت توزیع تعداد متخصصین به ازای هر 100000 نفر جمعیت از نرم افزار اکسل و جهت تجمیع داده‌ها و طراحی نقشه‌های GIS از نرم افزارهای QlikView و Arc GIS استفاده شد.
یافته‌ها: در سال 1395 در کشور 46 پزشک متخصص به ازای هر 100000 نفر جمعیت در دسترس بوده و با لحاظ نمودن شاخص معادل تمام وقتی 2/1، در سال 1404 تعداد 63 متخصص به ازای هر 100000 نفر جمعیت مورد نیاز می‌باشد. بیشترین و کمترین نسبت متخصص به جمعیت در سال 1395 به ترتیب در دانشگاه‌های علوم پزشکی تهران (89 به ازای 100000نفر) و جیرفت (10 به ازای 100000نفر) گزارش شده است. بیشترین تعداد در گروه متخصصین زنان و زایمان و فوق تخصص ها (4747 نفر) و کمترین تعداد در گروه متخصصین سالمندان (4 نفر) گزارش شده است.
نتیجه‌گیری: در هر دو شکل توزیع، نابرابری وجود دارد و طبق برآوردهای سال 1404 درصورت پیاده سازی نقشه راه درمان ایران، بخشی از این پراکندگی کاهش می‌یابد ولی بخشی که مرتبط با سطح‌بندی متخصصین براساس منطق ارجاع است، حفظ خواهد شد.
وحید کوه پیمای جهرمی، رضا دهنویه، محمد حسین مهرالحسنی،
دوره 13، شماره 0 - ( ویزه نامه دوره 13، 1396 )
چکیده


مقدمه و اهداف: به دلیل ناکافی بودن پوشش مناسب نظام سلامت در شهرها، اجرای برنامه پزشک خانواده شهری در دو استان در ایران پایلوت شد. تصمیم‌گیری برای توسعه برنامه به کل کشور نیازمند ارزیابی جامع آن می‌باشد، لذا هدف مطالعه ارزیابی برنامه پزشک خانواده شهری بود.
روش کار: این مطالعه مقطعی در سالهای 94-95 در دو استان فارس و مازندران انجام گرفت. داده‌ها به روش پرسشنامه از 141 نفر پزشک خانواده در مراکز بهداشتی درمانی و 710 نفر از بیماران جمع آوری شد. روش نمونه‌گیری چند مرحله‌ای برای انتخاب نمونه‌ها استفاده گردید. تحلیل داده‌ها با روش‌های توصیفی و تحلیلی انجام گرفت.
یافته‌ها: 81 درصد حجم کار پزشکان خانواده مربوط به ویزیت بیماران بود. پرداخت برای خدمات سطوح دو و سه مراقبت یکی از موانع دسترسی برای برخی بیماران بود. برای اکثریت بیماران، کمتر از 40 دقیقه دسترسی به تسهیلات بهداشتی درمانی امکان‌پذیر بود. برنامه نرم‌افزاری کمتر استفاده می‌شد. بیماران در طول یک سال 5/5 بار توسط پزشکان خانواده ویزیت می‌شدند و مدت زمان هر ویزیت برای 80 درصد بیماران تا 10 دقیقه بود. میزان ارجاع بیماران ، 14 درصد بدست آمد (فارس 8/21 درصد، مازندران 4 درصد). به طور متوسط 30 قلم از 45 قلم تجهیزات پزشکی، در دسترس پزشکان خانواده بود.
نتیجه‌گیری: اگرچه برنامه، در ابعاد دسترسی به خدمات و جامعیت مراقبت، موفقیت نسبی داشته است؛ ولی در ابعاد هماهنگی بین سطوح ارائه خدمت و استمرار مراقبت، موفقیت کمتری نشان داد. لذا پیشنهاد می‌گردد قبل از گسترش کشوری برنامه، حل ریشه‌ای چالش‌های آن مورد توجه قرار گیرد.
سمیه نوری حکمت، علی اکبر حقدوست، رضا دهنویه، راحیل قربانی نیا،
دوره 14، شماره 0 - ( ویژه نامه دوره 14، 1397، 1397 )
چکیده


مقدمه و اهداف: سیاست ادغام در سال 1364 و با هدف افزایش تعامل و پاسخگویی دوجانبه نظام آموزش علوم پزشکی و نظام سلامت کشور طراحی، اجرا و منجر به تشکیل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی شد. مطالعه حاضر با ترکیب نتایج مطالعاتی که به بررسی پیامدهای اجرای سیاست ادغام پرداخته‌اند، توصیفی اجمالی از دانش موجود در این زمینه را ارائه می‌نماید.
روش‌کار: در این مطالعه مرور نظام مند و متاسنتز بر روی مقالات منتشر شده در مورد اجرای طرح ادغام آموزش پزشکی در نظام سلامت ایران انجام شد. به همین منظور طی جستجو در بانکهای اطلاعاتیScienceDirect ،PubMed ، EMBASE، ISI، ScholarGoogle،Scopus ، SID،Magiran و Irandoc تعداد 187 مقاله یافت شد و در ادامه 24 مقاله مرتبط انتخاب و وارد مطالعه شدند. محتوای مطالعات وارد شده تحلیل و سپس با تکنیک والش و داون با هم ترکیب شدند.
یافته‌ها: حاصل بررسی مطالعات مرتبط، 5 مفهوم اصلی شامل اهداف و دلایل اجرای طرح ادغام آموزش پزشکی، دستاوردها، چالش‌ها، موانع دستیابی به اهداف ادغام و آینده ادغام بود. بر اساس یافته این مطالعات، بیشترین توفیق طرح ادغام در عرضه خدمات بهداشتی- درمانی گزارش شده است و آموزش و پژوهش‌های علوم پزشکی کمتر از تاثیرات مثبت ادغام، بهره مند شده‌اند.
نتیجه‌گیری: مرور مستندات موجود نشان می‌دهد که هنوز ابعاد مختلف ادغام به خوبی واکاوی نشده و اثرات اقتصادی، اجتماعی، توسعه‌ای و علمی آن بررسی نشده است. مطالعات محدود موجود عمدتا به صورت نظرخواهی و بررسی کلی وضعیت انجام شده بود و کمتر از مدل‌سازی‌ها و تحلیل‌های اقتصادی استفاده شده است. لذا با استفاده از مطالعات در دسترس، نمی‌توان بصورت دقیق تاثیرات ادغام را تحلیل نمود.
رضا دهنویه، علی اکبر حقدوست، سمیه نوری حکمت، موسی بامیر، علی مسعود، آتوسا پورشیخعلی، محمدرضا چشم یزدان،
دوره 14، شماره 0 - ( ویژه نامه دوره 14، 1397، 1397 )
چکیده


مقدمه و اهداف: نقشه جامع علمی سلامت ایران در سال1389به منظور جهت‌دهی فعالیت‌های علم و فناوری برای افق 1404تدوین شد. این نقشه، برای نیل به اهدافش، نیازمند پایش تولیدات علمی حوزه های اولویت‌دار تعیین شده می‌باشد. این پژوهش با هدف تعیین روند رشد کیفیت و کمیت تولیدات علمی رشته‌های اولویت‌دار انجام شد.
روش‌کار: مطالعه حاضر از نوع علم‌سنجی و روش انجام آن مقطعی و در بازه زمانی 1389 تا 1396 می‌باشد. از بین رشته‌های اولویت‌دار نقشه جامع سلامت، تعداد 26 عنوان در 3 دسته بقا، زیرساخت و کمال انتخاب شد. ابزار گردآوری داده‌ها، پایگاه اطلاعاتی سایمگو بود. سپس ‌ شاخص‌های تعداد تولیدات علمی، اچ و استناد با نرم‌افزار Excel تحلیل شد.
یافته‌ها: بالاترین میزان شاخص اچ به ترتیب در دسته کمال، متعلق به نانوتکنولوژی با میزان90؛ دسته بقا، متعلق به بیماری‌های عفونی با 67 و دسته زیر ساخت، متعلق به سیستماتیک اکولوژی با 56 می‌باشد. بالاترین رتبه استناد دریافتی، به ترتیب در دسته کمال، طب‌سنتی با رتبه 8؛ دسته زیرساخت، پزشک خانواده با رتبه 9 و در دسته بقا، دندان‌پزشکی با رتبه 15 می‌باشد. در دسته زیرساخت، بهداشت عمومی با  7045 مقاله؛ دسته کمال، بیوتکنولوژی با 5371 مقاله و در دسته بقا، بیماریهای عفونی با 5135 مقاله بیشترین تولیدات را داشته‌اند.
نتیجه‌گیری: در کلیه دسته‌های موضوعی، کیفیت و کمیت رشد چشمگیری داشته است؛ بیشترین میانگین اچ به ترتیب مربوط به دسته کمال، بقا و زیرساخت و بیشترین میانگین رشد تعداد تولیدات علمی به ترتیب به دسته کمال، زیرساخت و بقا می‌باشد.
رضا دهنویه، علی اکبر حقدوست، حامد رحیمی، آتوسا پورشیخعلی، مرضیه حسنی، نادیا میرشکاری، فهیمه حسین آبادی، سامرا رادمریخی، زهرا خواجه، ناهید خواجه پور، علی مسعود، منیره بلوچی، سمیه نوری حکمت، کاوه نوحی،
دوره 14، شماره 0 - ( ویژه نامه دوره 14، 1397، 1397 )
چکیده


مقدمه و اهداف: سرقت علمی شایعترین نوع سوء‎رفتار علمی است و قوانین و راهکارهای گوناگونی برای مبارزه با این آفت علمی در کشورهای مختلف پیش‎بینی شده است. بررسی تجارب سایر کشورها در این زمینه، کمک شایانی به سیاست‎گذاری مناسب می‎نماید. مطالعه حاضر با هدف معرفی مداخلات ملی پیشگیری از سرقت علمی در کشورهای منتخب انجام شد.
روش‌کار: پژوهش حاضر یک مطالعه تطبیقی است که به صورت مروری انجام پذیرفت. در این مطالعه، مداخلات پیشگیری از سرقت علمی در 27 کشور عضو اتحادیه اروپا به دلیل انسجام و تشابه ساختاری مناسب؛ در سه سطح ملی، سازمانی و فردی مورد بررسی قرار گرفت. مداخلات سطح ملی، بعد از تهیه جداول تطبیقی، در این کشورها با استفاده از روش تحلیل محتوا، ‎بررسی شد.
یافته‌ها: نتایج به دست آمده از تحلیل مداخلات سطح ملی در هشت تم اصلی دسته‎بندی شدند. تم‎ها شامل دستیابی به توافق ملی در خصوص مصادیق سرقت و تخلف علمی، تدوین سیاست‎ها، پایش و نظارت، توسعه حمایت‎های مالی، توسعه بانک‎های اطلاعاتی و نرم‎افزاری، تدوین برنامه‎های آموزشی ویژه اعضای هیئت‎علمی و دانشجویان، انتشار و بهره‎گیری از تجربیات موفق و نهایتاً وضع قوانین مرتبط با سرقت علمی و اعمال مجازات بودند.
نتیجه‌گیری: انجام مداخلات پیشگیری از سرقت علمی در سطح ملی، تعهد و عزم جدی سیاست‎گذاران را در زمینه کنترل و پیشگیری از سرقت علمی نشان می‎دهد. با بکارگیری صحیح مداخلات پیشگیری در سطح ملی؛ می‎توان زیرساخت‎های کنترلی و پیشگیرانه از این مسئله را در سطح سازمانی و سپس تعهد اخلاقی و مهارت‎های حرفه‎ای را درپژوهشگران کشور تقویت نمود.
علی اکبر حقدوست، علیرضا علیخانی، مصطفی حسینی گلکار، رضا دهنویه، سمیرا سیفی،
دوره 18، شماره 2 - ( دوره 18، شماره 2، تابستان 1401 1401 )
چکیده

مقدمه ‌و اهداف: همهگیری کووید-19 و اثرات پیرو آن از جنبههای سلامت و مسایل اقتصادی به یک چالش اساسی در جهان تبدیل شده است. ایران افزون بر تأثیرپذیری از این بحران، با مشکلات فراوان دیگری نیز مانند تحریم‌ها و مشکلات اقتصادی مواجه است و بیم آن می‌رود که عواقب جدیتری را متحمل شود.
روش کار: سناریونگاری یکی از روشهای شناخت تغییرات آینده و عدم قطعیت‌های محیطی است. در این مطالعه با روش موسوم به شبکه جهانی کسب‌وکار (GBN) که روش ماتریس سناریوها نیز شناخته میشود استفاده شده است. این روش بر مبنای دو عدم قطعیت کلیدی هست و طی ­6 مرحله به بررسی متغیرهای مرتبط با سلامت و عوامل اقتصادی_اجتماعی و استفاده از نظرات خبرگان مرتبط پرداخته شده است.
یافته‌ها: انتظار می‌رود نظام سلامت کشور در مواجهه با شرایط مختلف با شدت و ضعف قادر به مدیریت همهگیری خواهد بود و تنها در سناریوی بدبینانه با پیش‌فرض ادامه تحریمها و گسترش همهگیری، انتظار میرود شرایطی همچون محدودیتهای جهانی، افت ذخایر ارزی، افت عملکرد یا فروپاشی نظام سلامت، افزایش میزان مرگ‌ومیر بیماری و کاهش ملموس کیفیت زندگی را در پی داشته باشد.
نتیجه‌گیری: با عنایت به همهگیری کووید-19 و عوامل زمینه‌ای موجود، سناریوهایی از وضع سلامت و شرایط اقتصادی کشور روایت شد. انتظار میرود با توجه به توانمندی سناریوها برای درک پیچیدگی و کمک به تصمیمگیریها، سیاستگذاران با نگاهی وسیعتر، همهجانبه و معقول به یک جمع‌بندی درست که منجر به حفظ و تداوم سلامت جامعه و آثار متعارف اقتصادی در این همهگیری شود، دست یابند.

سحر نجفی زاده، سید وحید احمدی طباطبایی، فاطمه دهنویه تیجنگ، سمیه نوری حکمت،
دوره 19، شماره 1 - ( دوره 19، شماره 1، بهار 1402 )
چکیده

مقدمه و اهداف: منابع انسانی نقش مهمی در ارائه خدمات بهینه مراقبت های بهداشتی به مردم ایفا می کنند. گسترش پوشش مراقبت های بهداشتی اولیه به دلیل نقش محوری آنها نیازمند تمرکز بیشتر بر نیروی کار مراقبت های بهداشتی است. این مطالعه با هدف ارزیابی حجم کار و نیاز به کارکنان بهداشتی اولیه و ماماها در کرمان، ایران با استفاده از روش شاخص‌های حجم کار نیاز به نیروی انسانی (WISN) انجام شد.
روش کار: جهت برآورد نیاز کارکنان از یک مطالعه توصیفی مقطعی در چهار مرکز بهداشتی درمانی منتخب شهر کرمان، در دو گروه استفاده شد. در مجموع 118 فعالیت برای بهورزان و 89 فعالیت برای ماماها با همکاری پنل های متخصصین و بررسی جامع نظام یکپارچه سلامت ایران (سیب) شناسایی شد. پس از آن، تمام فعالیت‌ها در هر یک از چهار مرکز بهداشتی با استفاده از کرونومتر زمان‌بندی دقیق شدند و میزان ها و نسبت‌های WISN با استفاده از نرم افزار مایکروسافت اکسل 2010 محاسبه شدند.
یافته‌ها: بر اساس محاسبات WISN مازاد نیروی مراقب سلامت در سه مرکز ب، ج و د نشان داده شد. با این حال، در مرکز الف، نیروی کار کافی درنظر گرفته می‌شود. برعکس، کمبود ماماها در دو مرکز الف و ب با نسبت WISN به ترتیب  0/67 و 0/50 مشاهده شد، در حالی که مرکز ج مازاد نیروی کار را با نسبت WISN برابر با 2/0 نشان داد. قابل ذکر است که به طور متوسط ​​50 درصد از حجم کار کارکنان در هر دو دسته شامل فعالیت های حمایتی و اضافی است.
نتیجه‌گیری: جالب اینجاست که علیرغم 75 درصد موارد که حاکی از مازاد یا کفایت کارمندان است، کارکنان همچنان با فشارهای کاری بالا دست و پنجه نرم می کنند. به نظر می رسد این ناهنجاری با حجم قابل توجهی از فعالیت های پشتیبانی و اضافی مرتبط باشد. علاوه بر این، حجم کاری شدید در طول روزها و ساعات خاص به احساس فشار فراگیر در طول هفته تبدیل می شود. به عنوان یک راه حل بالقوه، معرفی یک سیستم نوبت دهی در بخش مراقبت های بهداشتی اولیه می تواند این مشکل را کاهش دهد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله اپیدمیولوژی ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb