15 نتیجه برای رجب
زهرا رجبپور، سیدرضا مجدزاده، علی فیض زاده خراسانی، عباس متولیان، مصطفی حسینی،
دوره 1، شماره 1 - ( 9-1384 )
چکیده
زمینه واهداف : سوانح ترافیکی یکی از مهمترین علل مرگ و میر در ایران است. سوء مصرف مواد نیز یکی از مشکلاتیست که سلامت عمومی جامعه را به خطر میاندازد. با توجه به اهمیت مشکلات ناشی از حوادث ترافیکی و شیوع نسبتا بالای سوء مصرف در رانندگان، بررسی تاثیر این عامل خطر بر بروز این حوادث اهمیت زیادی دارد. هدف این پژوهش برآورد تاثیر خطر رانندگی در وضعیت خماری بر بروز تصادفات رانندگی منجر به جرح میباشد.
روش بررسی : این مطالعه یک بررسی
Case-Crossover بر روی رانندگان حوادث ترافیکی منجر به جرح در کرمان میباشد.
یافته ها : از بین 75 راننده که سابقه مصرف منظم مواد را اعلام نموده بودند، 15 نفر در زمان تصادف در وضعیت خماری قرار داشتند که خطر نسبی رخداد سانحه ترافیکی منجر به جرح در حالت خماری در مقایسه با حالت غیر خماری 62/2 با 95% فاصله اطمینان 68/4-46/1 برآورد گردید.
نتیجه گیری: بر اساس این یافتهها میتوان نتیجه گرفت، احتمال رویداد سانحه ترافیکی منجر به جرح در افراد معتاد، در دوره زمانی یک ساعت مانده به نوبت مصرف بعدی و یا گذشتن از نوبت مصرف قبلی 6/2 برابر دیگر زمانهاست.
رجبعلی حکم آبادی، حمید سوری، محمد جواد جعفری،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1388 )
چکیده
مقدمه و اهداف: تعیین وضعیت ایمنی راه میتواند در کاهش مرگ و جرح ناشی از سوانح ترافیکی مؤثر باشد. در این مطالعه نشانگرهای دخیل در ایمنی راه شناسایی شد و بر اساس رویکردهای مختلف، شاخصی برای سنجش وضعیت ایمنی راههای کشور تدوین شد.
روشکار: یازده نشانگر انتخاب شده در 9 بعدطبقهبندی شدهاند. دادهها با استفاده از مقادیر کمینه، بیشینه و هدف آنها استاندارد سازی شده و براساس سه رویکرد با هم تلفیق شدهاند. برای کاربردی بودن شاخص، دادههای 11 کشور آسیایی جمع آوری شد. بر اساس شاخصها، نتایجی محاسبه شده که با مقادیر بدست آمده از شاخص ال حاجی مورد مقایسه قرار گرفته و بهترین شاخص برای سنجش ایمنی راه کشورانتخاب گردید.
نتایج:مقادیر شاخص بدست آمده از وزن دهی نشانگرها به مقادیر شاخص ال حاجی نزدیک بوده و رابطه بین مقادیر این دو دارای برابر 994/0 است. اختلاف آماری در وضعیت ایمنی راه کشورهای آسیایی وجود دارد. به طوریکه سنگاپور و برونئی دارای بالاترین امتیاز، مالزی و فیلیپین دارای امتیاز متوسط و ایران، تایلند، اندونزی، میانمار، کامبوج، ویتنام و لائوس دارای پایینترین امتیاز بر اساس شاخص هستند.
نتیجهگیری: کشورها نیازمند تدوین شاخص ترکیبی با نگاه سلامت محور از عوامل موثر در حوادث راه هستند تا بتوانند عملکرد ایمنی راه در کشور خود و در مقایسه با سایر کشورها را موردارزیابی قرار دهند. ایمنی راه در کشور ما هنوز با وضع مطلوب فاصله داشته و نیاز به توجه بیشتر دارد.
سعید بکایی، فرشته انصاری، سید مصطفی پیغمبری، محمود محمودی، محمد حسین فلاح مهر آبادی، فرشاد زین العابدین طهرانی، ابوالفضل رجب، سید علی غفوری، سید محمد مهدی طباطبایی، مریم شعبانی،
دوره 12، شماره 2 - ( دوره 12، شماره 2 1395 )
چکیده
مقدمه و اهداف: آلودگی به سالمونلا در مزارع مرغ مادر گوشتی از نظر گسترش آلودگی در ادامه زنجیره تولید گوشت مرغ اهمیت زیادی دارد. هدف از این مطالعه تعیین شیوع آلودگی به سالمونلا در مزارع مرغ مادر گوشتی کشور و همچنین تعیین رابطه عوامل مدیریتی با آلودگی به سالمونلا در این مزارع بوده است.
روش کار: این مطالعه مقطعی در سال 1392 و در 23 استان کشور انجام شد. در این پژوهش از 139 مزرعه مرغ مادر گوشتی کشور نمونه مدفوع اخذ گردید و آزمونهای باکتریشناسی استاندارد برای جداسازی سالمونلا روی این نمونهها انجام گرفت. گروه سرمی نمونههایی که از نظر کشت مثبت بودند با استفاده از آزمونهای سرمی مشخص شدند. اطلاعات مرغداریهای نمونهبرداری شده از سیستم GIS استخراج شدند و از این اطلاعات بهمنظور تحلیل عوامل خطر استفاده گردید.
نتایج: از 139 مزرعه نمونهبرداری شده 11 مزرعه (9/7 درصد) به باکتری سالمونلا آلوده بودند و بیشترین تعداد موارد آلوده مربوط به استانهای تهران و فارس بود. نتایج تحلیل آماری نشان داد بالا رفتن سن گلّه (019/0= P) و بالا بودن تعداد سالنهای مرغداری (037/0= P) عوامل خطر مهمی برای آلودگی به سالمونلا در مزارع مرغ مادر گوشتی کشور هستند.
نتیجهگیری: شیوع آلودگی به سالمونلا در مزارع مرغ مادر کشور نسبتاً بالا است و لازم است برنامه مناسبی برای کنترل آلودگی به سالمونلا در مزارع مرغ مادر کشور تنظیم شود. نمونهگیریهای منظّم برای شناسایی زودهنگام گلّههای آلوده اهمیت زیادی در این رابطه دارد و توصیه میشود نمونهگیری در مزارع مرغ مادر با سنین بالاتر در اولویت قرار گیرد.
علی اکبر حقدوست، حسن هاشمی، سمیه نوری حکمت، محمد حاجی آقا جانی، قاسم جان بابایی، علی ماهر، امیر محمد جوادی، سمیرا عمادی، هاجر حقیقی، محمدرضا رجبعلی پور، رضا دهنویه، مسعود فردوسی، حمیدرضا رشیدی نژاد، فائزه معین صمدانی، روحانه رحیمی صادق،
دوره 13، شماره 0 - ( ویزه نامه دوره 13، 1396 )
چکیده
مقدمه و اهداف: از میان منابع بخش سلامت، تختهای بیمارستانی، واحد اولیه محاسبه برای ظرفیت خدمترسانی درمانی و ظرفیت حیاتی در مراقبت از بیمار هستند که عدم توزیع مناسب آن در مناطق مختلف کشور منجر به جابجایی بیماران و ایجاد مشکلات
جبرانناپذیر میشود. هدف مطالعه حاضر ارائه اطلاعات دقیقی درمورد تعداد و توزیع تختهای بیمارستانی کشور در سال 1394 و برآورد تعداد تختهای موردنیاز تا سال 1404 میباشد.
روشکار: مطالعه حاضر توصیفی- تحلیلی میباشد که در سال 1395 انجام گرفت. جامعه مورد مطالعه شامل 439 شهرستان تحت پوشش 46 دانشگاه علوم پزشکی کشور بود. در این مطالعه از دادههای سال 1394 استفاده شد که اطلاعات مربوط به تعداد و مالکیت تختها و اندازه بیمارستانها از معاونت درمان دانشگاههای علوم پزشکی سراسر کشور گرفته شد.
یافتهها: تعداد تختهای بستری فعال کشور در سال 1394 برابر با ۱۱۷۵۸۰ بوده است و برآورد میشود برای پاسخ به نیاز جامعه این تعداد تا سال 1404 باید به ۱۹۴۴۷۱تخت برسد. شاخص تخت به ازای 1000 نفر جمعیت در سال 1394 برابر با 47/1 بوده و درصورت پیادهسازی این برآوردها، در سال 1404 به 19/2 خواهد رسید. ضریب پراکندگی نسبت تخت به ازای 1000 نفر جمعیت در سال 1394 برابر با 36% بوده که براساس برآوردهای صورت گرفته در پروژه نقشه راه درمان ایران تا سال 1404 به 19% خواهد رسید.
نتیجهگیری: پراکندگی تخت در مناطق مختلف کشور متفاوت بوده و در برخی مناطق تخت بستری کافی در دسترس نمیباشد. درصورت پیادهسازی برآوردهای نقشه راه درمان ایران 1404، تختهای بستری به صورت متوازنتری در سراسر کشور توزیع خواهند شد.
محمد آقا جانی، حسن هاشمی، علی اکبر حقدوست، سمیه نوری حکمت، قاسم جان بابایی، علی ماهر، روحانه رحیمی صادق، سمیرا عمادی، محمدرضا رجبعلی پور، هاجر حقیقی، رضا دهنویه، فاطمه دهنویه تیجنگ،
دوره 13، شماره 0 - ( ویزه نامه دوره 13، 1396 )
چکیده
مقدمه و اهداف: مطالعه حاضر توصیف شفافی درمورد وضعیت پراکندگی تجهیزات پزشکی تشخیصی درمانی در کشور در سال 1395 و برآورد تعداد دستگاه مورد نیاز در سال 1404 ارائه می نماید.
روش کار: مطالعه حاضر در سال 1395 انجام شد. جامعه مورد مطالعه 46 دانشگاه علوم پزشکی کشور و تجهیزات مورد بررسی شامل 8 دستگاه MRI،CT Scan ، گاما کمرا، شتابدهنده خطی، PET Scan، آنژیوگرافی قلبی، آنژیوگرافی محیطی و سی تی آنژیو بود. دادههای مربوط به تعداد تجهیزات موجود در محدوده تحت پوشش هر شهرستان از طریق سرشماری دستگاهها جمعآوری شدند.
یافتهها: مطالعه حاضر در سال 1395 انجام شد. جامعه مورد مطالعه 46 دانشگاه علوم پزشکی کشور و تجهیزات مورد بررسی شامل 8 دستگاه MRI،CT Scan ، گاما کمرا، شتابدهنده خطی، PET Scan، آنژیوگرافی قلبی، آنژیوگرافی محیطی و سی تی آنژیو بود. دادههای مربوط به تعداد تجهیزات موجود در محدوده تحت پوشش هر شهرستان از طریق سرشماری دستگاهها جمعآوری شدند.
نتیجهگیری: درسال 1395 درمورد اغلب دستگاه های مورد بررسی، نسبت دستگاه به جمعیت در کل کشور تقریبا در حد متوسط جهانی بوده است ولی در تجمع دستگاه ها در مناطق برخوردار و شهرهای بزرگ این نسبت است. در نقشه راه درمان ایران 1404 این مسئله شناسایی شده و برای حرکت به سمت کاهش نابرابریها مدلسازی شده است.
محمد حاجیی آقاجانی، علی اکبر حقدوست، سمیه نوری حکمت، قاسم جان بابایی، علی ماهر، امیر محمد جوادی، روحانه رحیمی صادق، محمدرضا رجبعلی پور، هاجر حقیقی، رضا دهنویه، سمیرا عمادی،
دوره 13، شماره 0 - ( ویزه نامه دوره 13، 1396 )
چکیده
مقدمه و اهداف: کمبود و عدم توازن بین نیروی انسانی موجود و نیازهای حال و آینده نظام سلامت، فرآیند ارائه خدمت را مختل مینماید. مطالعه حاضر با هدف ارائه توصیف روشن از وضعیت تعداد و توزیع نیروهای پزشکعمومی، دندانپزشکعمومی، داروساز، ماما، پرستار و گروه پرستاری، در مناطق مختلف کشور و برآورد تعداد نیروی مورد نیاز در سال 1404، انجام گرفته است.
روش کار: مطالعه حاضر مطالعهای توصیفی- تحلیلی میباشد که در سال 1395 انجام شد. جامعه مورد مطالعه 46 دانشگاه علومپزشکی کشور بود. دادههای تعداد و توزیع کادردرمانی شاغل در بخشهای دولتی، خصوصی، خیریه و عمومی نیمهدولتی از معاونتهای درمان دانشگاههای علومپزشکی جمعآوری شد. جهت تجمیع دادهها و طراحی داشبوردهای اطلاعاتی از نرمافزارQlikView بهره گرفته شد.
یافته ها: شاخص نسبت پرستار، گروه پرستاری، ماما، داروساز، دندانپزشک و پزشکعمومی به ازای 100000 نفر جمعیت در ابتدای سال 1395 به ترتیب برابر با 133، 199، 32، 17، 22 و 53 بوده که برآورد میشود در سال 1404 به 223، 272، 37، 26، 27 و 79 برسد. میزان ضریب تغییرات پراکندگی این نیروها نیز به ترتیب در سال 1395 برابر با 39%، 32%، 43%، 33%، 43% و 44% بوده و برآورد میشود در صورت پیادهسازی نقشه راه درمان ایران، در سال 1404 مقدار این شاخص کاهش یابد.
نتیجهگیری: مقادیر بالای شاخص پراکندگی کادردرمانی نسبت به جمعیت در شهرستانهای تحت پوشش دانشگاههای علومپزشکی حاکی از توزیع نامتوازن نیروها میباشد. درصورت پیادهسازی برآوردهای نقشه راه درمان ایران 1404 انتظار داریم شاهد توزیع مناسبتر نیروها باشیم.
علی ماهر، علی اکبر حقدوست، سمیه نوری حکمت، محمد حاجی آقا جانی، قاسم جان بابایی، حسن واعظی، غلامرضا خادمی، سمیرا عمادی، روحانه رحیمی صادق، هاجر حقیقی، رضا دهنویه، محمدرضا رجبعلی پور،
دوره 13، شماره 0 - ( ویزه نامه دوره 13، 1396 )
چکیده
مقدمه و اهداف: توصیف دقیق وضع موجود منابع، اولین گام در سیاستگذاری مطلع از شواهد است. هدف از مطالعه حاضر که بخشی از پروژه ملی "نقشه راه درمان ایران (ندا 1404)" میباشد، ارائه تصویری دقیق از نیازمندیهای اورژانس پیش بیمارستانی و مدیریت خطر در حوادث و بلایا طبق استانداردهای مصوب، در مناطق مختلف کشور است.
روش کار: مطالعه حاضر از نوع توصیفی بود که در 57 دانشگاه و دانشکده علوم پزشکی کشور در سال 1395 انجام گردید. جامعه مطالعه تمامی استانهای کشور بود. اطلاعات مورد نیاز از دانشگاه های علوم پزشکی کشور جمعآوری گردید. استانداردهای منابع و زیرساختهای اورژانس پیش بیمارستانی و مدیریت خطر در حوادث و بلایا از پورتال وزارت بهداشت و واحد آمار مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی کشور احصاء شد.
یافتهها: در سال 1395، بیشترین و کمترین ضرایب تغییرات در حوزه پیش بیمارستانی به ترتیب مربوط به موتورآمبولانس (301%) و نیروی انسانی عملیاتی پایگاه (93%) بود. در مدیریت خطر در حوادث و بلایا نیز در هیچ یک از استانهای کشور استانداردهای ملی مستقر نشده بود. اما در برآوردهای سال 1404، تقریبا همه فاکتورها افزایش یافته و ضرایب پراکندگی کاهش یافت.
نتیجهگیری: علیرغم توزیع نامناسب شاخص های پیش بیمارستانی و حوادث و بلایا در کشور، آینده نگاری روند ده ساله، توزیع منابع را در حوزه پیش بیمارستانی و حوادث و بلایا به شرایط مطلوب نزدیک نمود و موجب رضایتمندی از ارائه خدمات در این حوزهها شد.
سمیه نوری حکمت، حسن هاشمی، علی اکبر حقدوست، محمد آقاجانی، قاسم جان بابایی، علی ماهر، امیر جوادی، روحانه رحیمی صادق، سمیرا عمادی، محمدرضا رجبعلی پور، رضا دهنویه، هاجر حقیقی،
دوره 13، شماره 0 - ( ویزه نامه دوره 13، 1396 )
چکیده
مقدمه و اهداف: مطالعه حاضر با هدف توصیف وضعیت توزیع پزشکان متخصص در سال 1395 و برآورد آن برای سال 1404 تدوین شده است.
روش کار: مطالعه حاضر توصیفی- تحلیلی بوده که در سال 1395 انجام گرفت و تمرکز عمده آن بررسی وضعیت تعداد پزشک متخصص در بخش درمان 46 دانشگاه علوم پزشکی کشور بود. داده های پراکندگی متخصصان از معاونت درمان دانشگاه های علوم پزشکی جمع آوری گردید. جهت محاسبه نسبت توزیع تعداد متخصصین به ازای هر 100000 نفر جمعیت از نرم افزار اکسل و جهت تجمیع دادهها و طراحی نقشههای GIS از نرم افزارهای QlikView و Arc GIS استفاده شد.
یافتهها: در سال 1395 در کشور 46 پزشک متخصص به ازای هر 100000 نفر جمعیت در دسترس بوده و با لحاظ نمودن شاخص معادل تمام وقتی 2/1، در سال 1404 تعداد 63 متخصص به ازای هر 100000 نفر جمعیت مورد نیاز میباشد. بیشترین و کمترین نسبت متخصص به جمعیت در سال 1395 به ترتیب در دانشگاههای علوم پزشکی تهران (89 به ازای 100000نفر) و جیرفت (10 به ازای 100000نفر) گزارش شده است. بیشترین تعداد در گروه متخصصین زنان و زایمان و فوق تخصص ها (4747 نفر) و کمترین تعداد در گروه متخصصین سالمندان (4 نفر) گزارش شده است.
نتیجهگیری: در هر دو شکل توزیع، نابرابری وجود دارد و طبق برآوردهای سال 1404 درصورت پیاده سازی نقشه راه درمان ایران، بخشی از این پراکندگی کاهش مییابد ولی بخشی که مرتبط با سطحبندی متخصصین براساس منطق ارجاع است، حفظ خواهد شد.
یحیی سلیمی، تکتم پیکانی، سینا احمدی، مرضیه شیرازی خواه، علی الماسی، اکبر بیگلریان، نادر رجبی گیلان، زهرا جرجران شوشتری،
دوره 16، شماره 5 - ( ویژه نامه دوره 16 1399 )
چکیده
مقدمه و اهداف: عدم تمایل به پذیرش واکسن میتواند تلاشهای جهانی برای کنترل پاندمی کووید-19 را بهطورجدی تحت تأثیر قرار دهد. هدف این مطالعه برآورد تمایل به پذیرش واکسنهای تأییدشده کووید-19 و عوامل مرتبط با آن در دو شهر تهران و کرمانشاه است.
روش کار: مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی مبتنی بر جمعیت است. دادهها از طریق پیمایش تلفنی با استفاده از روش استاندارد شمارهگیری ارقام تصادفی بر روی 850 نفر از افراد در دو شهر تهران و کرمانشاه جمعآوریشده است. از رگرسیون لجستیک چندگانه برای برآورد نسبت شانسهای تطبیق شده عوامل مرتبط با تمایل به پذیرش واکسن استفاده شد.
یافتهها: فراوانی تمایل به پذیرش واکسن کووید-19 در افراد شرکتکننده در مطالعه 47/66 % (با فاصله اطمینان95%:57/69 %-21/%63) بود. از بین این افراد، 02/86 درصد گزارش کردند که هر نوع واکسن تأییدشده از طرف وزارت بهداشت (ایرانی/خارجی) و 98/13 درصد اظهار داشتند که فقط واکسن خارجی که خودشان ترجیح دهند را (در صورت در دسترس بودن) استفاده خواهند کرد. متغیرهای سن، تقدیرگرایی و وضعیت اقتصادی-اجتماعی رابطه معناداری با تمایل به پذیرش واکسن داشتند.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر تمایل به پذیرش واکسن کووید-19 در افراد موردمطالعه در حد متوسط بود. به نظر میرسد برای سریعتر رسیدن به هدف ایمنی گروهی با واکسیناسیون در جامعه میتوان راهبرد اولویتبندی دریافت واکسن را بر اساس متغیرهای تأثیرگذاری مانند اعتقادات مذهبی و تقدیرگرایی، گروههای سنی جوانتر و افراد با وضعیت اقتصادی-اجتماعی بالاتر بر تمایل به پذیرش واکسن نیز برنامهریزی کرد.
نضال آژ، حمیده پاک نیت، مریم رجبی، فاطمه رنجکش،
دوره 16، شماره 5 - ( ویژه نامه دوره 16 1399 )
چکیده
مقدمه و اهداف: بیماری کووید-19باعث افزایش نگرانی در مورد گروههای آسیبپذیر جامعه شده است. با توجه به کاهش سیستم ایمنی، زنان باردار مستعد ابتلا به این بیماری هستند، لذا این مطالعه بهمنظور بررسی پیامدهای بارداری در زنان باردار مبتلا به کووید-19 در استان قزوین در سال 1399طراحیشده است.
روش کار: این مطالعه توصیفی با طراحی طولی، از اسفند 1398 تا مهر1399 در استان قزوین بر روی 133 زن باردار مبتلا با آزمون PCR یا سیتیاسکن ریه مثبت انجام شد. دادهها با استفاده از یک پرسشنامه 4 قسمتی شامل: اطلاعات جمعیت شناختی، بارداری، بیماری کووید-19، زایمان و بعد از زایمان جمعآوری شد. مادران از زمان ورود به مطالعه تا 6 هفته بعد از زایمان پیگیری شدند. دادهها با استفاده از نسخه 24 نرمافزار SPSS و شاخصهای توصیفی تجزیهوتحلیل شد.
یافتهها: میانگین سنی نمونهها 67/5 ± 09/27 سال بود. 96/87% مادران در سهماهه دوم و سوم بارداری به کووید مبتلا شده بودند. پیامدهای مادری شامل: پارگی زودرس پردهها (3/2%)، سزارین (1/51%) و مرگ مادری (5 مورد (28/11%) و پیامدهای نوزادی مرگ نوزادی (3%) و پره مچوریتی (9%) بود.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر میزان مرگ مادر و زایمان زودرس در مادران باردار مبتلا به کووید- 19افزایش نشان داد. انجام دقیق مراقبتهای پره ناتال، آموزش پروتکلهای بهداشتی، نظارت دقیق بر مادر و جنین حین و پس از زایمان برای کاهش عوارض مادری و نوزادی ضروری است.
علی درویشی، سارا امام قلی پور سفید دشتی، مرضیه رجبی، محمدحسین مهرالحسنی، وحید یزدی فیض آبادی،
دوره 17، شماره 1 - ( دوره 17، شماره 1، بهار 1400 1400 )
چکیده
مقدمه و اهداف: حفاظت مالی عادلانه در مقابل هزینههای سلامت از مهمترین اهداف نظامهای سلامت محسوب میشود. مطالعه حاضر با هدف بررسی مناسبترین آستانه برای سنجش رخداد مواجهه خانوارها با مخارج کمرشکن سلامت در ایران انجامشده است.
روش کار: مطالعه حاضر با استفاده از دادههای پیمایش ملی هزینه-درآمد خانوار مرکز آمار ایران سال 1396 انجام شد. با استفاده از دو روش سازمان جهانی بهداشت و بانک جهانی رخداد و شدت مواجهه خانوارها با مخارج کمرشکن سلامت در نقاط برش مختلف و برای پنجکهای اقتصادی اندازهگیری شد. مناسبترین آستانه در هر یک از روشها نیز با استفاده از برآورد سازگاری آماره کاپا تعیین شد.
یافتهها: رخداد مواجهه خانوارها با مخارج کمرشکن در آستانه مرسوم هر دو روش به ترتیب 02/3 و 51/8 درصد در خانوارهای شهری و 66/4 و 22/9 درصد در خانوارهای روستایی برآورد گردید. این مقدار به تفکیک پنجکهای دارایی نشاندهنده بیشترین رخداد مخارج کمرشکن در پنجک اول و کمترین رخداد در پنجک پنجم بود. همچنین نتایج برآورد سازگاری بر اساس آماره کاپا بهمنظور شناسایی بهترین حد آستانه محاسبه مواجهه یافتگی با مخارج کمرشکن سلامت نشان داد که آستانه 40 درصد روش سازمان جهانی بهداشت و آستانه 25 درصد در روش بانک جهانی مناسبترین حدود آستانه میباشند.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاکی از مقدار نسبتاً بالای مواجهه با مخارج کمرشکن سلامت بود. همچنین رخداد مواجهه با مخارج کمرشکن سلامت در خانوارهای فقیرتر بیشتر بود و آستانههای مرسوم مناسبترین آستانه برای برآورد مخارج کمرشکن بودند.
ناصر رجبی، رضا فدایی، عاطفه خازنی، جواد رمضانپور، ساناز نصیری اصفهانی، قاسم یادگارفر،
دوره 17، شماره 3 - ( دوره 17، شماره 3، پاییز 1400 1400 )
چکیده
مقدمه و اهداف: با توجه به اهمیت لیشمانیوز پوستی در ایران، پروژه ملی مبارزه با سالک در سال 1386 آغاز گردید. هدف از این طرح، ارزشیابی مداخلههای میدانی در تغییرات بروز سالک در استان اصفهان در سالهای 97-1380 با استفاده از مدل رگرسیون سریهای زمانی منقطع (Interrupted time series) بود.
روش کار: این پژوهش بهصورت یک مطالعه مقطعی تکرارشونده انجام شد. در توصیف روند بیماری از میزان بروز و حدود اطمینان 95 درصد استفاده شد. برآورد دادهها در فایل Excel وارد و با استفاده از نرمافزار STATA نسخه 14 در سطح معنیداری 5 درصد تحلیل شد. برای ارزشیابی مداخلههای میدانی در تغییرات بروز سالک از روش رگرسیون سریهای زمانی منقطع استفاده شد.
یافتهها: در سالهای 97-1380، در مجموع تعداد 43904 نفر بهعنوان بیمار مبتلا به سالک در سامانههای ثبت بیماری سالک در واحد مبارزه با بیماریهای مرکز بهداشت استان اصفهان به ثبت رسیده بودند. میانگین (±انحراف معیار) سن افراد مبتلا برابر
99/23 (03/19±) بود. در تمامی شهرستانهای تابعه و کل استان پس از انجام مداخلهها، میزان بروز موارد دارای روند کاهشی بود.
نتیجهگیری: برنامههای مداخلهای پیشگیرانه مرکز بهداشت استان تا حدودی موفق بوده و باعث کاهش روند رخداد بیماری در سالهای پس از انجام مداخله شده است؛ به شکلی که باوجود عوامل مخدوشگر و تأثیرگذار متعدد در خصوص این بیماری و با توجه به میزانهای بروز گزارش شده سالیانه، برنامههای مداخلهای پیشگیرانه منجر به کنترل بیماری و عدم رخداد آمارهای بالاتر شده است.
مهوش غلامحسین زاده، لاله قدیریان مارنانی، الهام احسانی چیمه، فاطمه رجبی،
دوره 18، شماره 1 - ( دوره 18، شماره 1، بهار 1401 1401 )
چکیده
مقدمه و اهداف: توزیع علل فوت، نشاندهنده توزیع عوامل خطر مرگ بوده و مبنای برنامهریزی و مداخله برای کاهش عوامل خطر است. کیفیت و نحوه ثبت اطلاعات، به علت ضعف در فرایندهای تکمیل و صدور گواهی فوت و یا شیوه کدگذاری، دارای مشکلاتی است. هدف از این مطالعه، تبیین چالشهای ثبت مرگ و نیز ارائه راهکار در این زمینه است.
روش کار: این مطالعه کیفی، در نیمه دوم سال 1398 در دانشگاه علوم پزشکی گیلان انجام شد. جامعه هدف، مدیران و کارشناسان برنامه ثبت مرگ بود. نمونهگیری بصورت هدفمند و تمامشماری انجام شد. گردآوری دادهها از طریق مصاحبه عمیق با استفاده از راهنمای پرسشگری، و تحلیل محتوای قراردادی همزمان جهت شناسایی مضامین کلیدی انجام گرفت. برای اطمینان از اعتبار و مقبولیت دادهها، مرور و بازنگری دادهها توسط دو نفر از همکاران تحقیق و مشارکتکنندگان انجام شد.
یافتهها: طبق تحلیل محتوای 24 مصاحبه، چالشهای اصلی ثبت مرگ شامل نیروی انسانی، سازماندهی نظام ثبت مرگ در کشور، سیستم نرم افزاری ثبت مرگ و پیادهسازی آن بود. این مضامین از 45 زیرطبقه و 13 طبقه اصلی انتزاع گردید.
نتیجهگیری: با توجه به چالشهای مطرح شده توسط مدیران و کارشناسان ثبت مرگ، اصلیترین مداخلات پیشهادی جهت ارتقای نظام ثبت مرگ شامل جذب نیروهای مناسب، توانمندسازی و ایجاد انگیزه در ردههای مختلف نیروی انسانی، توسعه همکاری درون بخشی و برون بخشی و افزایش جلب مشارکت مردم، پایش و ارزیابی مداوم جهت شناسایی نقاط قوت و ضعف نظام ثبت مرگ و مدیریت آنها، توجه ویژه به توسعه نرمافزار ثبت مرگ و زیرساختهای مورد نیاز آن مانند دسترسی به اینترنت و تجهیزات مورد نیاز، توجه به تعدد سامانهها و تلاش در جهت یکپارچهسازی آنها میباشد.
نسرین تلخی، نوشین اکبری شارک، زهرا رجب زاده، مریم سالاری، سید مسعود ساداتی، محمد تقی شاکری،
دوره 18، شماره 3 - ( دوره 18، شماره 3، پاییز 1401 )
چکیده
مقدمه و اهداف: شیوع و نرخ مرگومیر بالای بیماری کووید-19، علائم، اطلاعات جمعیت شناختی و بیماریهای زمینهای مؤثر در پیشبینی مرگ ناشی از آن را ضروری میسازد. لذا در این مطالعه قصد داریم به پیشبینی رفتار مرگومیر ناشی از کووید-19 در استان خراسان رضوی بپردازیم.
روش کار: در این مطالعه دادههای کامل 47460 نفر از بیماران بستری در بیمارستانهای استان خراسان رضوی از 4 اسفند 1398 تا 21 شهریور 1400 جمعآوری شد. برای تشخیص بازماندگان و غیر بازماندگان ناشی از کووید-19 روش شبکههای عصبی و رگرسیون لوژستیک و برای مقایسه دو مدل از حساسیت، ویژگی، صحت پیشبینی و سطح زیر منحنی مشخصه عملکرد استفاده گردید.
یافتهها: کاهش سطح هوشیاری، سرفه، درصد اکسیژن خون کمتر از 93%، سن، سرطان، بیماریهای مزمن کلیه، تب داشتن، سردرد داشتن، سیگاری بودن، و بیماریهای مزمن خون بهعنوان ده عامل مهمتر در پیشبینی مرگ شناسایی شدند. صحت مدل شبکه عصبی و رگرسیون لوژستیک به ترتیب برابر 89/90% و 83/67%درصد، همچنین حساسیت، ویژگی و سطح زیر منحنی راک در دو مدل به ترتیب (76/14%، 68/94%)، (91/99%، 85/30%) و (77/14%، 68/98%) بود.
نتیجهگیری: یافتههای ما اهمیت برخی اطلاعات جمعیت شناختی، بیماریهای زمینهای و علائم بالینی را ارائه کرد. همچنین، مدل شبکه عصبی میتواند مرگ را با دقت بیشتری نسبت به مدل رگرسیون لوژستیک پیشبینی کند. بااینحال، تحقیقات پزشکی در این زمینه با بهکارگیری سایر روشهای یادگیری ماشین و قدرت بالای آنها، نتایج کاملکنندهای به دنبال خواهد داشت.
یاسر مصری، مینا پاک خصال، علی اکبر نقوی الحسینی، فاطمه میرزائی، عبدالحلیم رجبی،
دوره 18، شماره 4 - ( دوره 18، شماره 4، زمستان 1401 )
چکیده
مقدمه و اهداف: با توجه به تأثیر پاندمی کووید- ۱۹ بر روی سلامتی و اهمیت سلامت دهان، مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر پاندمی کووید-19 بر روی استفاده از خدمات دندانپزشکی میان کودکان انجام شده است.
روش کار: مطالعه گذشتهنگر حاضر با استفاده از اطلاعات موجود در آرشیو کلینیک دندانپزشکی بیمارستان کودکان شهر گرگان در سال 1401 انجام شد. مشخصات دموگرافیک بیماران و نوع خدمات دندانپزشکی دریافت شده جمع آوری و وارد نرم افزار آماری SPSS نسخه 26 گردید. جهت مقایسه تفاوت سالانه فراوانی دریافت انواع خدمات دندانپزشکی ، دادهها تحت آزمون کای اسکوئر قرار گرفته و برای بررسی روند تغییرات خطی هر خدمت از آزمون کوکران – آرمیتاژ استفاده شد.
یافتهها: تعداد 24185 خدمات دندانپزشکی مختلف، از ابتدای سال 1398 تا انتهای سال 1400 توسط کودکان 2 تا 14 سال مراجعه کننده به کلینیک دندانپزشکی بیمارستان طالقانی دریافت شده بود. مقایسه فراوانی استفاده از خدمات دندانپزشکی سال 1399 نسبت به سال 1398، کاهش 31 درصدی را نشان داد. نوع خدمات استفاده شده در سال اول حین پاندمی نسبت به سال قبل از پاندمی تغییرات معنیداری داشت که عمده آنها افزایش خدمت کشیدن دندان (0/001 P =) و کاهش خدمت ترمیم (0/000 P =) بود. همچنین افزایش درمان پالپ (0/003 P =) بهویژه در سال دوم پاندمی قابل ملاحظه بود.
نتیجه گیری: میزان استفاده از خدمات دندانپزشکی و نوع خدمات دریافتی در زمان پاندمی تغییرات قابل ملاحظهای داشته و این امر برنامهریزی برای درمانهای موردنیاز در آینده و همچنین ایجاد زیرساختارهایی برای مواجهه با پاندمی های مشابه را ضروری میسازد.