جستجو در مقالات منتشر شده


12 نتیجه برای رمضانی

سید محمد تقی آیت اللهی، جعفر حسن زاده، عباسعلی رمضانی،
دوره 4، شماره 3 - ( 12-1387 )
چکیده

مقدمه و اهداف: حوادث ترافیکی، یک مشکل بزرگ سلامت عمومی است که پیشگیری مداوم و موثر از آن نیازمند تلاش‌های هماهنگ و همه جانبه است . این مطالعه به منظور محاسبه بار سوانح وحوادث ترافیکی در استان خراسان جنوبی در سال 1384 طراحی و اجرا گردید.
روش‌کار: مطالعه حاضر یک مطالعه بار بیماری (Burden of disease study)است. جامعه مورد مطالعه ، جمعیت تحت پوشش استان خراسان جنوبی در سال 84 بود. در این مطالعه، برای حفظ قابلیت مقایسه، از روش‌شناسی به کار رفته در مطالعه اصلی بار جهانی بیماری‌ها در سال 2003 برای محاسبه سال‌های از دست رفته ناشی از مرگ زودرس، سال‌های عمر با ناتوانی و سال‌های عمر با ناتوانی تعدیل شده استفاده شد.
نتایج: طی سال 1384 در سطح استان خراسان جنوبی تعداد 7456 سال ناشی از سوانح و حوادث ترافیکی از دست رفته است که تعداد سال‌های از دست رفته ناشی از مرگ زودرس و همراه با ناتوانی (DALYs) 28/13 در هزار بود و بیشترین میزان تعداد سال‌های از دست رفته ناشی از مرگ زودرس و همراه با ناتوانی (DALYs در هزار) به ترتیب در گروه‌های سنی 44-30 سال (86/20 در هزار) و 29- 15 سال (96/16‌در هزار) قرار داشت.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج این بررسی پیشنهاد می‌گردد برنامه‌های مداخلاتی مناسب به منظور پیشگیری از بروز سوانح و حوادث ترافیکی، به حداقل رساندن صدمات و عوارض ناشی از آن‌ها و ارزیابی نتیجه نهایی این برنامه‌ها در سطوح مختلف و بویژه در گروه‌های سنی زیر 44 سال و مردان صورت گیرد.
عباسعلی رمضانی، محمدرضا میری، حسین حنفی، حسن زنگویی،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده

مقدمه و اهداف: ایمن‌سازی یکی از مهم‌ترین شاخص‌های هزینه- اثربخشی برای پیشگیری از ابتلا و مرگ و میر است. لذا این مطالعه به منظور برآورد دقیق پوشش ایمن‌سازی و علل قطع یا تاخیر واکسیناسیون در کودکان و مادران استان خراسان جنوبی طراحی و اجرا گردید.
روش‌کار: در این مطالعه توصیفی– تحلیلی از نوع مقطعی، جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیه کودکان 26-15 ماهه و مادران آن‌ها در خانوار‌های ساکن در مناطق شهری، روستایی و سیاری تحت پوشش استان خراسان جنوبی در زمان پرسش‌گری بودند. که با استفاده از روش مصاحبه با مادران و یا قیم و سرپرست اصلی کودک و همچنین بررسی کارت‌های واکسیناسیون اطلاعات مورد نیاز جمع‌آوری گردید داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی و آزمون آماری Chi-square مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: پوشش ایمن‌سازی کودکان و مادران به ترتیب 7/96 درصد و 1/71 درصد برآورد گردیدو مهم‌ترین علل ناقص بودن واکسیناسیون کودکان و مادران به ترتیب مربوط به عدم آگاهی از نیاز به دوزهای بعدی واکسن، عدم آگاهی از نیاز به واکسیناسیون و دوری محل انجام واکسیناسیون و ترس از عوارض جانبی گزارش گردید.
نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌های پژوهش، لزوم برگزاری کلاس‌های آموزشی برای مادران در خصوص برنامه ایمن‌سازی و تأمین امکانات و خدمات مورد نیاز، ضروری به نظر می‌رسد.
عباسعلی رمضانی، سوری صغری راغبی، فرشاد امیر خیزی،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده

مقدمه و اهداف: شیوع بالای سوء تغذیه و ارتباط آن با میزان میرایی و نقصان رشد جسمانی کودکان از مهم‌ترین مشکلات بهداشتی در کشورهای در حال توسعه است. این مطالعه با هدف ارزیابی وضع تغذیه‌ای و عوامل مرتبط با آن در کودکان 24-0 ماهه استان خراسان جنوبی انجام پذیرفت.
روش کار: در این مطالعه مقطعی 700 کودک 24-0 ماهه استان خراسان جنوبی به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌ای انتخاب شدند. گردآوری داده‌ها از طریق پرسشنامه و مصاحبه حضوری با مادران و اندازه‌گیری قد و وزن کودکان انجام شد. سپس وزن و قد کودکان با جداول استاندارد مرکز ملی آمارهای بهداشتی آمریکا (NCHS) به عنوان جامعه مرجع، مقایسه شدند. وضع تغذیه کودکان توسط سه شاخص کم‌وزنی، کوتاه‌قدی و لاغری مورد ارزیابی و عوامل مرتبط با آنها مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج: میانگین و انحراف معیار سن کودکان مورد بررسی 81/7 ± 14/11 ماه بود. بر اساس طبقه‌بندی
Z و منفی 2 انحراف معیار از جامعه بازبرد، 6/10، 3/5 و 6/11 درصد از کودکان به ترتیب از نظر وزن برای سن(کم وزنی)، قد برای سن (کوتاه قدی) و وزن برای قد (لاغری) به سوء تغذیه مبتلا بودند. وابستگی آماری
معنی‌دار بین شاخص‌های ارزیابی وضعیت تغذیه‌ای با سن کودک و وضعیت تغذیه کودک با شیر مادر مشاهده شد (001/0=p). نتیجه‌گیری: با توجه به شیوع سوء تغذیه در کودکان مورد بررسی، اقداماتی نظیر تداوم تغذیه با شیر مادر تا دو سالگی جهت بهبود وضع تغذیه و کاهش سوء تغذیه توصیه می‌شود.
عبدالله محمدیان هفشجانی، حمیدرضا برادران، نضال صراف زادگان، محسن اسدی لاری، آرش رمضانی، شیدخت حسینی، فاطمه الله بخشی هفشجانی7،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده

مقدمه و اهداف: با وجود روند روبه کاهش شیوع بیماری‌های کرونری در کشورهای پیشرفته و پیشرفت‌های چشمگیر در درمان بیماران،میزان کشندگی در پی رخداد سکته قلبی حاد در هر دو جنس بالا باقی مانده است. تعیین عوامل پیشگویی کننده بقای کوتاه مدت از سکته قلبی می‌تواند نقش مهمی در کاهش مرگ و میر در بیماران داشته باشد.
روش کار: در این مطالعه همگروهی، اطلاعات تمامی بیماران مبتلا به انفارکتوس  قلبی حاد که درطی سال‌های1378 تا 1386 به بیمارستان‌های شهر اصفهان مراجعه کرده‌اند، درمرکزتحقیقات قلب و عروق اصفهان گردآوری شده است. با استفاده از روش رگرسیون کاکس، خطر نسبی تک متغیره و چند متغیره تطبیق شده مربوط به متغیرهای مطالعه محاسبه شد.
نتایج: در طی دوره مطالعه 8800 بیمار به مطالعه وارد شدند که 6/73%از آن‌ها مرد بودند. میانگین سنی بیماران 58/12±85/61 و میزان بقای 28 روزه کل بیماران 5/90% بود. خطر نسبی مرگ برای گروه‌های سنی 50 تا 70 سال(1/3-2 CI: 5/2RR=) و گروه سنی بالاتر از 70 سال (3/6-4 CI: 5 RR=) و در زنان (9/1-5/1 CI:7/1RR=) و در گروهی که داروی استرپتوکیناز را دریافت نکرده بودند
(1/1- 8% CI: 9/0RR=) و از نظر نوع انفارکتوس قلبی، خطر نسبی مرگ برای انفارکتوس تحتانی (8/7-2/2 CI: 2/4RR=) و برای انفارکتوس قدامی (3/13-4 CI: 2/7RR=) بود.
نتیجه‌گیری: بامشخص شدن شاخص‌های پیشگویی کننده بقای کوتاه مدت بیماران مبتلا به انفارکتوس قلبی باید در اقدامات درمانی و مراقبتی گروه‌های با خطر بیشتر )بیماران با سن بالاتر، زنان و انفارکتوس قدامی( دقت بیشتری مبذول گردد.


بابک عشرتی، ربابه امروزی، عشرت سادات موسوی، مهین سادات عظیمی، عباس اسماعیلی، حسین بختیاری، سید شهریار حسینی، مجید رمضانی،
دوره 9، شماره 3 - ( 11-1392 )
چکیده

مقدمه و اهداف: هدف این مطالعه تعیین شاخص نابرابری ارائه خدمات مراقبت کودک در مناطق روستایی استان مرکزی، با توجه به فاصله خانه‌های بهداشت از مرکز شهرستان و استان است.
روش کار: شاخص‌های مورد نظر با استفاده از فهرست کنترل نظارت‌های گروهی انجام‌شده از سوی کارشناسان بهداشت خانواده ستاد مراکز بهداشت شهرستان‌های استان مرکزی، به‌صورت تصادفی، از خانه‌های بهداشت در هر یک از 10 شهرستان استان مرکزی در سال 1389 جمع‌آوری و امتیازدهی شده‌است. این شاخص ها شامل پایش پزشک از برنامه مراقبت‌های کودکان، مشارکت پزشک مرکز در اجرای راهبرد مانا طبق راهنمای وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی، داشتن اطلاعات مناسب پزشک از محتوای کتابچه‌ها و روند کلی مراقبت‌ها درنظام مراقبت مرگ 59-1 ماهه بوده‌ است. فاصله خانه بهداشت نیز بر اساس فاصله آن تا مرکز شهرستان و مرکز استان اندازه‌گیری‌ شده‌است. برای تعیین نابرابری در شاخص‌های مورد نظر، از محاسبه شاخص غلظت (Concentration Index) و حدود اطمینان 95% استفاده شد.
نتایج: 46 خانه بهداشت به‌صورت تصادفی انتخاب شدند. همه شاخص‌های غلظت محاسبه‌شده برای متغیرهای مورد مطالعه، کمتر از 1/0 بود که اختلاف آن‌ها با صفر معنی‌دار نبود (05/0P>). با توجه به داده‌های مطالعه حاضر، در ارائه خدمات مراقبت کودک بیمار و سالم در سطح خانه‌های بهداشت استان مرکزی، با توجه به فاصله خانه بهداشت از مرکز شهرستان و استان، تفاوتی وجود ندارد.
نتیجه گیری: برای رسیدن به نگاهی جامعتر به مقوله عدالت در ارائه خدمات سلامت در شهر و روستا، بهتر است مطالعه حاضر برای ارزیابی دیگرخدمات ارائه‌شده در خانه‌های بهداشت استان مرکزی نیز انجام شود.

محمد رضا میری، عباسعلی رمضانی، غلامرضا شریف زاده، مریم بهلگردی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده

مقدمه و اهداف: مصرف دخانیات یکی از معضلات جهانی است و به عنوان مهم‌ترین علت مرگ از بیماری‌های غیر واگیر می‌باشد. این مطالعه با هدف تعیین مصرف دخانیات و همبسته‌های آن در دانش‌آموزان پسر دبیرستانی استان خراسان جنوبی در سال88- 1387 طراحی و اجرا گردید.

روش کار: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی جامعه آماری شامل تمامی دانش‌آموزان پسر شاغل به تحصیل در زمان مطالعه بود که تعداد 2371 نفر از بین آن‌ها با استفاده از روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چند مرحله‌ای انتخاب شدند. داده‌ها از طریق پرسشنامه ساختاری تکمیل و با استفاده از نرم‌افزار SPSS و آمارهای توصیفی و تحلیلی و به وسیله آزمون‌های آماری مربع کای و رگرسیون لجستیک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

نتایج: شیوع مصرف سیگار در بین افراد مورد مطالعه 3/12 درصد برآورد گردید. مهم‌ترین انگیزه‌های شروع مصرف سیگار در بین افراد مورد مطالعه به ترتیب کنجکاوی و کسب لذت تعیین گردید. مهم‌ترین عوامل پیشگویی کننده آن کشیدن قلیان، حضور فرد سیگاری در خارج و در محل زندگی و نگرش منفی در مورد سیگار شناخته شد. شاغل بودن پدر و آموزش در مورد خطرات دخانیات به عنوان عوامل پیش‌گیری کننده مصرف سیگار برآورد گردید.

نتیجه‌گیری: آموزش اختصاصی و آگاهی عمومی در رابطه با خطرات مصرف سیگار و ایجاد مراکز مشاوره برای نوجوانان در فشارهای زندگی می‌تواند قدمی اساسی در پیش‌گیری و کنترل مصرف سیگار در دانش‌آموزان باشد.


علی محمد لو، پروین یاوری، فرید ابوالحسنی، اردشیر خسروی، رشید رمضانی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده

مقدمه و اهداف: سرطان کولورکتال، به‌عنوان سومین سرطان شایع کشور، یکی از مشکلات جدی سلامت در ایران است. در این مطالعه توصیفی -مقطعی بار سرطان کولورکتال، به‌عنوان یکی از شاخص‌های مهم اولویت‌بندی مربوط به سال 1387 در ایران، برآورد شد.

روش کار: برای محاسبه از نرم‌افزار کن مود (CANMOD) استفاده شد. اطلاعات لازم برای نرم‌افزار، شامل جمعیت کشور، میزان مرگ ناشی از تمام علل، به‌طور عام و از سرطان کولورکتال، به‌طور خاص و میزان بروز سرطان کولورکتال، به ترتیب از مرکز آمار ایران، نظام ثبت مرگ و نظام ثبت سرطان جمع‌آوری شد. نتایج: مقدار بار سرطان کولورکتال در کشور 52534 سال است که 26455 سال در مردان و 19887 سال در زنان، به‌علت مرگ زودرس و 3473 سال در مردان و 2719 سال در زنان، به‌علت ناتوانی است. میزان بار سرطان کولورکتال در هر صد هزار نفر جمعیت کشور در مردان برابر 4/75 سال و در زنان 7/65 سال است. اوج سنی آن در گروه سنی 45 تا 79 سال است.

نتیجه‌گیری: بار سرطان کولورکتال در کشور، نسبت به مطالعه پیشین، افزایش داشته‌است که می‌تواند با میزان افزایش بروز و مرگ متعاقب آن طی این دوره، قابل توجیه باشد. با توجه به امکان پیشگیری و مداخله مؤثر برای این سرطان، به نظر می‌رسد که این بیماری از اولویت‌های نظام سلامت است، ولی قضاوت قطعی مستلزم محاسبه بار دیگر سرطان‌ها، بیماری‌ها و آسیب‌ها در سطح کشور و رتبه‌بندی آن‌ها است.


روناک قهرمانی، پروین یاوری، سهیلا خداکریم، کوروش اعتماد، اردشیر خسروی، رشید رمضانی دریاسری، محمد امین پور حسین قلی،
دوره 11، شماره 4 - ( دوره 11، شماره 4، زمستان 94 1394 )
چکیده

مقدمه و اهداف: سرطان کولورکتال، چهارمین علت مرگ ناشی از سرطان در دنیا است و سالیانه 000/430/1 نفر را مبتلا میکند و تقریباْ نیمی فوت میکنند. در میان مردان ایرانی، پنجمین و در زنان ایرانی سومین سرطان شایع میباشد. این مطالعه به منظور برآورد میزان بقای مبتلایان به سرطان کولورکتال و عوامل مرتبط با استفاده از مدل مخاطره جمعی آلن انجام گردید.

روش کار: طی سالهای ۸۸-۱۳۸۴، 24807 بیمار با تشخیص سرطان کولورکتال در واحد ثبت سرطان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ثبت شده بود. سن ، جنس، وضع تأهل، تحصیلات، وضع اشتغال، محل سکونت، مرحله تشخیص تومور، ناحیه درگیر به عنوان عوامل دموگرافیک و بالینی که روی میزان بقا مؤثرند، به مدل مخاطره جمعی آلن وارد شدند و از نمودار آلن برای بررسی اثر این عوامل در طول زمان استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم‌افزار R3.2.0 استفاده شد.

یافته‌ها: مرحله تشخیص تومور به عنوان مهم‌ترین تعیین کننده میزان بقا رابطه معنی‌داری با میزان بقای مبتلایان داشته و میزان بقای 1 تا 5 ساله در بیماران  مرحله دوم و سوم  تومور به ترتیب 100، 98، 96، 93 ، 93 و  و 99، 97، 94، 90 ، 84 درصد به دست آمد.

نتیجه‏گیری: باوجود تمایل بسیاری از پژوهشگران در استفاده از مدل کاکس در تحلیل داده‌های بقا، مدل مخاطرات جمعی آلن این قابلیت را دارد که اثر متغیرهای مستقل را در طول زمان بررسی کند و دید بهتری به پژوهشگر در مطالعه‌های پیش‌آگهی کننده بقا در بیماران مبتلا به سرطان ارایه دهد. با توجه به نتایج این پژوهش نیاز به تشخیص زودرس سرطان کولورکتال در مراحل اولیه سرطان، برای افزایش طول عمر بیماران ضروری به نظر می‌رسد.


محمد حسین مهرالحسنی، بهزاد نجفی، وحید یزدی فیض آبادی، علی اکبر حقدوست، مسعود ابوالحلاج، مینا انصاری، رضا دهنویه، مریم رمضانیان، فرهاد کوهی، محمد جعفری، مرضیه لشکری،
دوره 12، شماره 0 - ( ویژه نامه دوره 12 1395 )
چکیده

مقدمه و اهداف: سهم پرداخت مستقیم از جیب یکی از شاخص‌های کلیدی در تامین منابع مالی سلامت است که توزیع خطر و انباشت ریسک را نشان می‌دهد. مطالعه حاضر با هدف محاسبه کل مخارج سلامت، سرانه آن و همچنین سهم پرداخت از جیب در استان‌ها برای سال‏های 1387 تا 1393 انجام شد.

روش کار: داده‌های استانی هزینه‌های بخش سلامت از سازمان‌های عمومی و خصوصی طی سال‌های 1387 تا 1393 جمع‌آوری شد. همچنین داده‌های هزینه سلامت خانوارها از مرکزآمارایران جمع‌آوری شد.

نتایج: پرداخت مستقیم از جیب از حیث مقادیر مطلق ریالی روند افزایشی داشته امّا از نظر سهم از 9/51 درصد در سال 1387 به 6/40 درصد در سال 1393 رسیده است. مقادیر ریالی کل مخارج سلامت و سرانه آن در کلیه استان‌های کشور افزایش یافته و حدود 5/3 برابر گردید. در تمامی سال‌های مطالعه استان‌های تهران و سیستان و بلوچستان به ترتیب بیشترین و کمترین سرانه کل مخارج سلامت را داشتند و این اختلاف از 12/2 در سال 1387 به 56/10 میلیون ریال در سال 1393 افزایش یافت.

نتیجه‏ گیری: اگرچه سهم پرداخت مستقیم از جیب در تمامی استان‌ها کاهش یافت، اما همچنان با اهداف تعیین شده در برنامه‌های توسعه ملی (کاهش به 30%) فاصله دارد. برای بهبود شاخص‌های مورد مطالعه و کاهش نابرابری‌های استانی، تمرکز بیشتر بر سازوکارهای مبتنی بر پیش پرداخت، بهبود نظام بیمه‌ای و توزیع عادلانه منابع ملی متناسب با محرومیت منطقه و زیرساخت های آن ضروری است.


محمد حسین مهرالحسنی، بهزاد نجفی، وحید یزدی فیض آبادی، مسعود ابوالحلاج، مریم رمضانیان، رضا دهنویه، مژگان امامی،
دوره 12، شماره 0 - ( ویژه نامه دوره 12 1395 )
چکیده

مقدمه و اهداف: دسترسی بهنگام افراد به خدمات سلامت مورد نیاز بدون تحمیل هیچگونه بار مالی، جهت تحقق سلامت در جامعه بسیار ضروری است. از این رو، مطالعه حاضر با هدف مروری بر سیاست‏ها و برنامه‏های اتخاذ شده در حوزه تأمین مالی بخش سلامت انجام شد.

روش کار: مطالعه کیفی حاضر ابتدا با رویکرد سیاست پژوهی به مرور قوانین و سیاست‏های بالادستی در حوزه تامین مالی سلامت در ایران پرداخت. سپس با برگزاری 7 جلسه گروه کاری متمرکز با مشارکت 28 نماینده از ذینفعان مختلف، سیاست‏ها و برنامه‌های این حوزه شناسایی شد. داده‏ها با استفاده از روش تحلیل چارچوب کدگذاری و طبقه‏بندی شد.

نتایج: در پاسخگویی به بهبود وضعیت شاخص‏های حفاظت مالی، سیاست‏ها و برنامه‏های این حوزه در 10 مضمون در چهار طبقه جمع‏آوری منابع، مدیریت و انباشت منابع، تخصیص منابع و خرید راهبردی کالاها و خدمات شناسایی شد. از مهمترین سیاست‏ها و برنامه‌ها می‏توان به یکپارچه‏سازی صندوق‏های بیمه‏ای، افزایش منابع پایدار و تخصیص هدفمند یارانه‌ها، اولویت‏بندی خدمات سلامت، استقرار و بهبود نظام پرداخت مبتنی بر عملکرد با تأکید بر یکسان‏سازی جزءحرفه‏ای در بخش دولتی و خصوصی اشاره نمود.

نتیجه‏گیری: در حوزه تأمین مالی نظام سلامت کشور، خلاء قانونی و سیاستی عمده‏ای وجود ندارد. آنچه به عنوان محدودیت عمده شناسایی شد، روش اجرا و تعهد به قوانین می‏باشد که چالش‏های اساسی در ارتباط با حفاظت مالی ایجاد کرده است و رفع آن مستلزم حمایت سیاسی کافی و ایجاد درک واحد بین ذینفعان در سطوح مختلف سیاستگذاری و اجرا‏ و انطباق طراحی برنامه‏های اجرایی با زیرساخت می‏باشد.


زهرا علی اکبرزاده آرانی، طاهره رمضانی، اعظم حسین پور،
دوره 19، شماره 2 - ( دوره 19، شماره 2، تابستان 1402 )
چکیده

مقدمه و اهداف: با توجه به وجود شواهدی مبنی بر تأثیر نگرش به سالمندی بر کیفیت زندگی؛ مطالعه حاضر با هدف برسی امید به زندگی و ارتباط آن با نگرش به سالمندی در گروه­ های مختلف سنی در شهر قم انجام شد.
روش کار: مطالعه مقطعی حاضر در سال 1401-1400 بر روی 83 نفر از کودکان (15-8 سال) و 340 نفر از بزرگسالان (16سال به بالا) ساکن جامعه در همه گروه ­های سنی براساس طبقه بندی مرکز آمار ایران، با روش نمونه ­گیری تصادفی منظم و طبق درصد فراوانی هر گروه در سرشماری سال 1395، انجام شد. داده­ ها از طریق پرسشنامه اطلاعات جمعیت­ شناختی و مقیاس ­های نگرش به سالمندی کوگان و امید به زندگی اسنایدر جمع­ آوری و با استفاده از نرم­ افزار SPSS-24 و آزمون ­های همبستگی پیرسون، تی مستقل، آنوا و رگرسیون خطی مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته­ ها: میانگین و انحراف معیار امید به زندگی و نگرش به سالمندی به­ ترتیب در گروه کودکان 5/81±25/97(6-36) و 21/65±137/38 (238-34) و در بین بزرگسالان 4/92±27/54 (32-8) و17/30±154/66 (238-34) بود. آزمون همبستگی پیرسون ارتباط معناداری را بین امید به زندگی و نگرش به سالمندی تنها در گروه­ های سنی 24-16 سال (0/220=r و 0/05 > P) و 44-25 سال (0/273 = r و 0/01>P) نشان داد، اما این ارتباط در سایر گروه­ ها معنادار نبود (0/05<P).
نتیجه­ گیری: هرچند که نگرش به سالمندی در تمام گروه ­های سنی ارتباط قوی و یا معناداری با امید به زندگی نداشت، ولی از آنجا که میزان امید به زندگی در همه رده­ های سنی در حد متوسط بود؛ آموزش مثبت­ نگری و تبیین ویژگی ‌های سالمندی و منزلت سالمند در جامعه می­ تواند احساس فرد را در ارتباط با زندگی آینده­ بهبود بخشد.

صدف یحیایی، امید گرکز، سپیده مهدوی، سمیه رمضانی، محبوبه پورحیدری،
دوره 19، شماره 3 - ( دوره 19، شماره 3، پاییز 1402 )
چکیده

مقدمه و اهداف: تلفن همراه ابزاری بی نهایت جذاب در ارتباطات و تعاملات بین اشخاص است و این مطالعه با هدف تعیین ارتباط بین استفاده مفرط از تلفن همراه با افسردگی و تنهایی اجتماعی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شاهرود انجام شد.
روش کار: این مطالعه به­ صورت توصیفی-تحلیلی با استفاده از نمونه ­گیری تصادفی طبقه­ ای بر روی 313 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شاهرود در سال 1399 انجام شد که داده­ ها با استفاده از پرسشنامه­ های اطلاعات دموگرافیک، مقیاس استفاده آسیب زا از تلفن همراه، مقیاس افسردگی (کاواجا و برایدن) دانشجویان جمع‌آوری گردید. داده ­ها بعد از جمع آوری وارد SPSS18 شده و با کمک آمار توصیفی و تحلیلی تجزیه و تحلیل شد.
یافته‌ها: در مجموع 313 نفر در مطالعه شرکت کردند که میانگین سنی شرکت کنندگان 3/41±22/16 سال بود. ضریب همبستگی پیرسون (ضریب استاندارد شده) بین نمره افسردگی و متغیرهای مقطع تحصیلی، علاقه به رشته، وضعیت بومی، محل سکونت، سابقه مصرف داروی افسردگی، وضعیت اشتغال، داشتن مشکلات مالی، وضعیت زندگی خانوادگی، سن پدر و استفاده مفرط از تلفن همراه ارتباط مثبت وجود دارد. نتایج حاصل از آنالیز رگرسیون خطی، مقدار ضریب تعیین (0/603) نشان داد که شدت همبستگی بین عوامل موثر بر افسردگی و افسردگی بالا می باشد.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج مطالعه بین استفاده مفرط از تلفن همراه با افسردگی و تنهایی اجتماعی در دانشجویان رابطه معنادار وجود دارد که نیازمند برنامه ریزی مناسب برای مداخله است.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله اپیدمیولوژی ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb