6 نتیجه برای رنجبر
حمیدرضا باصری، کورش هلاکویی نایینی، احمد رئیسی، خندان شاهنده، کامران اکبرزاده، منصور رنجبر، عبدالمحسن پروین،
دوره 3، شماره 3 - ( 11-1386 )
چکیده
مقدمه و اهداف: هدف مطالعه حاضر مقایسه آگاهی، نگرش و عملکرد جمعیت مهاجرین افغانی (جامعه غیربومی) با ایرانیان (جامعه بومی) در یکی از مالاریا خیزترین مناطق، شهرستان ایرانشهرنسبت به انتقال و پیشگیری از مالاریا است.
روش کار: این مطالعه، یک بررسی مقطعی است بر روی 775 نفر ایرانیان و افاغنه ساکن منطقه ایرانشهر در محدوده سنی 55-15 سال در طی 10 ماه درطی سالهای 1385-1384 انجام گرفت. با مراجعه به درب منازل 381 نفر ایرانی و 376 نفر افاغنه به طور تصادفی با روش نمونهگیری خوشهای انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. برای همه نمونهها پرسشنامهای حاوی پرسشهای دموگرافیک، آگاهی، نگرش و عملکرد به طریق مصاحبه تکمیل شد.
نتایج: در این مطالعه نتایج نشان داد که بیشتر شرکتکنندگان ایرانی و افغانی با حداقل یکی از سه علائم مشخصه مالاریا یعنی تب، لرز و درد استخوان و عضلات آشنایی دارند. اکثریت ایرانیان و افاغنه میدانستند که نیش پشه عامل انتقال مالاریا است ولی تفاوت معنیداری بین دو گروه از نظر آگاهی به انتقال مالاریا توسط نیش پشه مشاهده شد. (001/0>P 2/142= 2χ). بیشترین منبع کسب اطلاعات درباره مالاریا برای ایرانیها (5/44% از آنها) از طریق مراکز بهداشتی درمانی بود در حالیکه در بین افاغنه3/65% آنها اظهار داشتند که اطلاعات خود را از خویشان و دوستان کسب میکنند. به طور کلی 4/3% از شرکتکنندگان به نقش رسانههای عمومی به اطلاع رسانی در مورد مالاریا اشاره کردند. طبق نتایج به دست آمده فقط 24% از کل شرکتکنندگان در این مطالعه اظهار داشتند که از پشهبند استفاده میکنند. میزان استفاده از پشهبند در بین ایرانیان 4 برابر افاغنه بود.
نتیجه گیری: در یک جمعبندی کلی اگر چه اکثر شرکتکنندگان از هر دو گروه با مالاریا و نحوه انتقال آن آشنا هستند ولی برای پیشگیری از ابتلاء به این بیماری اقدامی نمیکنند. همچنین علت بالا بودن نسبی موارد مالاریا در بین افاغنه ممکن است ناشی از شیوه زندگی آنها باشد نه صرفاً از مسافرتهای برون مرزی، چرا که در مقام مقایسه اهالی بلوچیستان نیز اینگونه تردد را دارند. در این مطالعه همچنین مشخص شد که افاغنه ارتباط ضعیفی با مراکز بهداشتی درمانی دارند که این امر نیز در درمان به موقع و کامل بیماری اهمیت زیادی خواهد داشت.
رضا عباسی، محمد رضا افلاطونیان، بهناز افلاطونیان، لیا رنجبر،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده
مقدمه و اهداف: پایگاههای تحقیقات جمعیتی با هدف توانمندسازی مردم، پژوهشهای مشارکتی مبتنی بر جامعه با روشهای ساده را در دستور کار قرار میدهند. این تحقیق با هدف تعیین اولویتهای سلامت از دیدگاه کارشناسان و مردم در پایگاه تحقیقات جمعیتی کرمان با مشارکت مردم منطقه انجام گرفت.
روش کار: دیدگاههای مردم از 20 خوشه 20 خانواری توسط 10 تیم دو نفره آموزش دیده مردمی در فرمهای پرسشنامه ثبت گردید. اطلاعات جمعآوری شده با نرمافزار SPSS و آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: مجموعاً اطلاعات 1289 نفر مربوط به 324 خانوار ثبت گردید که 4/7 درصد از آنها حداقل یک بیماری مزمن و غیرواگیر در خانواده داشتند. بیشترین شکایت محیطی مردم مربوط به دفع زباله و بوی فاضلاب و یا وجود سگهای ولگرد در منطقه بود (7/48 و 5 /42 درصد). بیشترین نگرانی اجتماعی مردم به ترتیب تورم، گرانی و وضعیت اقتصادی خانواده و همچنین بیکاری اعضای خانواده بوده است (24% و 35%). بین دیدگاههای مردم و کارشناسان در تعیین اولویتهای سلامت از نظر آماری تفاوتی وجود نداشت.
نتیجهگیری: گسترش پایگاههای تحقیقات جمعیتی یکی از بهترین راهکارهای جلب مشارکت مردم است که بازوئی قوی برای دولت به منظور حفظ و ارتقاء سلامت محسوب میشوند مشروط بر این که در گام نخست، مسئولین خود به این باور برسند و مردم را در سرنوشت خود شریک نمایند.
محمد مهدی سمیرونی، مرتضی بحرانی، محمد حسین فلاح مهرآبادی، نعمت اله رنجبر، کامران آبسالان فرد، مهدی تنگستانی مکان، محمد حسن ربیعی،
دوره 13، شماره 4 - ( دوره 13، شماره 4, زمستان 1396 )
چکیده
مقدمه و اهداف: بروسلوز از مهمترین بیماریهای مشترک است. هدف، بررسی شیوع سرمی بروسلوز در گوسفند، بز و گاو روستایی استان بوشهر بود.
روش کار: مطالعه مقطعی در سالهای 93-1391 انجام گرفت. در جمعیت گاوی، از 118 روستا و 891 رأس گاو و در جمعیت گوسفندی، از 202 روستا، 526 گله و 10246 رأس گوسفند و بز (3064 رأس گوسفند و 7182 رأس بز) نمونهبرداری شد. نمونهها با آزمون رزبنگال، رایت و 2 مرکاپتواتانول آزمایش شدند.
یافتهها: در جمعیت گاو روستایی، 24 روستا از 118 روستا، 34/20 درصد (فاصله اطمینان 95 درصد: 73/28-49/13) و 30 رأس گاو از 891 رأس گاو، 36/3 درصد (فاصله اطمینان 95 درصد: 77/4-28/2) و در جمعیت گوسفند و بز، 89 روستا از 202 روستا، 06/44 درصد (فاصله اطمینان 95 درصد: 20/51-10/37) ، 142 گله از 526 گله، 27 درصد (فاصله اطمینان 95 درصد: 31-25/23) و 335 رأس گوسفند و بز (119 رأس گوسفند و 216 رأس بز) از 10246 رأس گوسفند و بز، 27/3 درصد (فاصله اطمینان 95 درصد: 63/3-93/2)، سرم مثبت بودند. شیوع بروسلوز در سطح فردی مجموع دامها در سال 1391 (53/3 درصد) به طور معنیداری بیشتر از سال 1392 (59/2 درصد) بود (02/0P=). در مجموع 3 سال، شیوع بروسلوز در گوسفندان (88/3 درصد) بهطور معنیداری بالاتر از شیوع در بزها
(3 درصد) (02/0P=) و شیوع در جنس ماده (52/3 درصد) به طور معنیداری بالاتر از جنس نر (58/1 درصد) بود (001/0P< ).
نتیجهگیری: با کاهش میزان شیوع، واکسیناسیون و تست و کشتار دامهای آلوده میتواند موجب کنترل بیماری در جمعیت دامی شود.
مهرداد افتخار اردبیلی، مژگان تابان، مریم حاتمی زاده، هادی رنجبر،
دوره 15، شماره 2 - ( دوره 15، شماره 2 1398 )
چکیده
مقدمه و اهداف: پرسشنامه استفاده مشکلساز از اینترنت که برای ارزیابی عوارض استفاده زیاد از اینترنت طراحی شده است، قبلا به زبان فارسی برگردانده شده است. در بررسی روایی این ابزار فاکتورهای درونی ابزار با نسخه اصلی انگلیسی متفاوت به دست آمدند. هدف از این پژوهش تعیین ساختار عاملی نسخه فارسی پرسشنامه استفاده مشکلساز از اینترنت بود.
روش کار: این پژوهش، یک مطالعه روششناختی بود. نمونهگیری از بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ایران، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و دانشگاه صنعتی شریف انجام شد. 428 دانشجو پرسشنامه پژوهش را تکمیل کردند. ابزار پژوهش، پرسشنامه استفاده مشکلساز از اینترنت بود. تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 16 و با استفاده از نرمافزار AMOS نسخه 16 انجام شد. پایایی ابزار به روش محاسبه آلفای کرونباخ تأیید شد (α=0.89).
یافتهها: تحلیل عاملی اکتشافی، 4 عامل را نشان داد که شامل اشتغال ذهنی آنلاین، عوارض استفاده زیاد، تعاملات اجتماعی و استفاده بیش از حد بودند. میانگین ± انحراف معیار نمره بعد اشتغال ذهنی 81/0±12/2، عوارض استفاده زیاد 86/0±01/2، تعاملات اجتماعی 85/0±18/2 و استفاده بیش از حد 97/0±39/2 به دست آمد.
نتیجهگیری: تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی نشان دادند که ساختار عاملی نسخه فارسی پرسشنامه استفاده مشکلساز با نسخه انگلیسی تشابه نسبی دارد. یکی از ابعاد پرسشنامه به دو بعد جدید تبدیل شد. این پرسشنامه میتواند ابزاری مناسب برای اندازهگیری رفتارهای مشکلساز در زمینه استفاده زیاد از اینترنت باشد.
محمد پوررنجبر، حسین جمالی زاده، محمد مهرتاش، کورس دیوسالار،
دوره 15، شماره 2 - ( دوره 15، شماره 2 1398 )
چکیده
مقدمه و اهداف: یکی از دورانهای حساس زندگی یک زن، دوره یائسگی است. افزایش سطح سلامت در این دوران میتواند کیفیت زندگی بهتری را برای او رقمزده و ثمرات زیادی برای وی داشته باشد. هدف از این مطالعه، ارزیابی رابطه سطح فعالیت بدنی و سطح سلامت زنان یائسه در استان کرمان بود.
روش کار: 536 زن یائسه استان کرمان مد نظر قرار گرفتند. از پرسشنامه سلامت عمومی گلدنبرگ برای سنجش سطح سلامت و برای سطح فعالیت بدنی از پرسشنامه عمومی فعالیت ورزشی (GPAQ) استفاده شد. از فرمول شاخص توده بدنی برای اندازهگیری BMI استفاده شد. در نهایت باتوجه به طبیعی نبودن توزیع دادهها از آمار غیر نرمال اسپیرمن، کروسکال والیس و بونفرونی استفاده شد.
یافتهها: سطح فعالیت بدنی در زنان یائسه استان کرمان پایینتر از مقدار توصیه شده توسط سازمان جهانی بهداشت بود. یافتهها نشان داد که رابطه آماری معنیداری بین فعالیت بدنی و سطح سلامت (259/0r=) در زنان یائسه استان کرمان وجود دارد (001/0 P≤). شاخص توده بدنی و سطح سلامت رابطه معکوس و معنیداری (186/0-) با یکدیگر داشتند (001/0 P≤).
نتیجهگیری: بر اساس یافتهها، رابطه آماری معنیداری بین سطح فعالیت بدنی و سطح سلامت عمومی زنان یائسه مشاهده شد و با توجه به تأثیر فعالیت بدنی بر سلامت میتوان گفت احتمالاً افزایش سطح فعالیت بدنی زنان یائسه استان کرمان بتواند سطح سلامت و شاخص توده بدنی آنها را بهبود بخشید.
مقدمه و اهداف: یکی از دورانهای حساس زندگی یک زن، دوره یائسگی است. افزایش سطح سلامت در این دوران میتواند کیفیت زندگی بهتری را برای او رقمزده و ثمرات زیادی برای وی داشته باشد. هدف از این مطالعه، ارزیابی رابطه سطح فعالیت بدنی و سطح سلامت زنان یائسه در استان کرمان بود.
روش کار: 536 زن یائسه استان کرمان مد نظر قرار گرفتند. از پرسشنامه سلامت عمومی گلدنبرگ برای سنجش سطح سلامت و برای سطح فعالیت بدنی از پرسشنامه عمومی فعالیت ورزشی (GPAQ) استفاده شد. از فرمول شاخص توده بدنی برای اندازهگیری BMI استفاده شد. در نهایت باتوجه به طبیعی نبودن توزیع دادهها از آمار غیر نرمال اسپیرمن، کروسکال والیس و بونفرونی استفاده شد.
یافتهها: سطح فعالیت بدنی در زنان یائسه استان کرمان پایینتر از مقدار توصیه شده توسط سازمان جهانی بهداشت بود. یافتهها نشان داد که رابطه آماری معنیداری بین فعالیت بدنی و سطح سلامت (259/0r=) در زنان یائسه استان کرمان وجود دارد (001/0 P≤). شاخص توده بدنی و سطح سلامت رابطه معکوس و معنیداری (186/0-) با یکدیگر داشتند (001/0 P≤).
نتیجهگیری: بر اساس یافتهها، رابطه آماری معنیداری بین سطح فعالیت بدنی و سطح سلامت عمومی زنان یائسه مشاهده شد و با توجه به تأثیر فعالیت بدنی بر سلامت میتوان گفت احتمالاً افزایش سطح فعالیت بدنی زنان یائسه استان کرمان بتواند سطح سلامت و شاخص توده بدنی آنها را بهبود بخشید.
زهرا حمیدی، مهدی رنجبران، فاطمه قطبی نیا، اکرم باحجب، حمید کاریاب،
دوره 18، شماره 3 - ( دوره 18، شماره 3، پاییز 1401 )
چکیده
مقدمه و اهداف: کروم فلزی سنگین است که غلظت جزئی آن هم برای انسان سمی بوده و حضور آن در آب خطر ابتلا به سرطان را به همراه دارد. بر این اساس، مطالعه حاضر برای نخستین بار در کشور در مناطق روستایی استان قزوین و با هدف برآورد خطر سرطانی مواجهه با کروم درآب شرب انجام شد.
روش کاز: نمونه برداری آب شرب مطابق با دستورالعملهای استاندارد انجام و آنالیز کروم با دستگاه ICP-OES انجام شد. فاکتورهای مواجهه با استفاده از یک پرسشنامه که روایی آن سنجیده شده است، تعیین شدند. تخمین خطر نقطهای مواجهه خوراکی و پوستی با کروم با استفاده از روش فنی ارزیابی خطر انجام و جهت تعیین عدمقطعیت ناشی از برآورد خطر نقطهای، از شبیهسازی مونتکارلو استفاده شد.
یافتهها: میانگین غلظت کروم در آب شرب در دوره زمانی 10 ساله 5/04±2/8 میکروگرم در لیتر بود. مجموع خطر سرطان اضافی در کل عمر در جمعیت مورد مطالعه در برآورد نقطهای 4/83 و در شبیهسازی مونتکارلو 30/8 مورد در هر 100 هزار نفر جمعیت در معرض مواجهه برآورد گردید.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج حاصله میتوان نتیجهگیری نمود که اگرچه غلظت کروم از حداکثر مجاز اعلامشده در استاندارد ملی کشور ایران (0/05 میلیگرم در لیتر) کمتر بود ولی خطر سرطانزایی حاصل از مواجهه با آن بیشتر از سطح خطر قابلپذیرش WHO برآورد شد. همچنین استفاده از نتایج حاصل از روش شبیهسازی مونتکارلو بجای برآورد نقطهای، اطمینان بالاتری در تصمیمگیریهای مدیریت خطر را حاصل مینماید.