جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای ریماز

شهناز ریماز، مریم دستورپور، سمیرا وصالی آذرشربیانی ، نرگس ساعی پور، زهرا بیگی، سحرناز نجات،
دوره 10، شماره 2 - ( دوره 10، شماره 2 1393 )
چکیده

مقدمه و اهداف: زنان سرپرست خانوار جزء گروه آسیب‌پذیر جامعه محسوب میشوند که با مشکلات، مصایب و موانع زیادی هم در سطح فردی و هم در سطح کلان در مقایسه با مردان سرپرست خانوار مواجهند که کیفیت زندگی آنان را تحت تاثیر قرار می دهد. هدف از این مطالعه، تعیین کیفیت زندگی و عوامل مؤثر بر آن در زنان سرپرست خانوار تحت پوشش شهرداری منطقه 9 شهر تهران بود.

روش کار: این مطالعه مقطعی روی تمام زنان سرپرست خانوار تحت پوشش شهرداری منطقه 9 شهر تهران در مدت 14ماه انجام شد. ابزار جمع‌آوری داده‌ها در این مطالعه شامل پرسشنامه‌های اطلاعات دموگرافیک و کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (WHOQOL-BREF) گونه‌ی ایرانی بود.تجزیه و تحلیل نتایج با کمک نر‌م افزار آماری SPSS نسخه 16 با استفاده از آمار توصیفی و آنالیز رگرسیون چند متغیره انجام شد.

نتایج: میانگین± خطای معیار سنی شرکت کنندگان 8/13± 8/50 سال و اکثر آنان غیرشاغل (1/71 درصد) بودند. نتایج نشان دادند که در میان حیطه‌های 4 گانه‌ی کیفیت زندگی، حیطه‌ی سلامت محیط و رابطه‌ی اجتماعی به ترتیب کم‌ترین ( 87/9) و بیش‌ترین (61/12) نمره را به خود اختصاص دادند. مدل رگرسیون چندگانه توأم نشان داد که متغیر سن (05/0P<) و متغیر بیماری فعلی (001/0P<) تنها متغیرهای تأثیرگذار روی شاخص کلی کیفیت زندگی هستند.

نتیجه‌گیری: یافته‌های حاصل از این پژوهش حاکی از نیاز جدی به برنامه‌ریزی مسؤولان ذی‌ربط در راستای مداخله‌های مؤثر و به تبع آن افزایش بهبود کیفیت زندگی در این قشر آسیب‌پذیر جامعه می‌باشد.


صادق کارگریان مروستی، جمیله ابوالقاسمی، ایرج حیدری، شهناز ریماز،
دوره 13، شماره 2 - ( دوره 13، شماره 2، تابستان 1396 )
چکیده

مقدمه و اهداف: نوروپاتی ازجمله عوارض شایع دیابت است که می‌تواند سبب ناتوانی حرکتی در بیمار مبتلا به دیابت گردد. هدف از انجام این مطالعه، تعیین عوامل مؤثر بر زمان رخداد نوروپاتی در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 با استفاده از مدل مخاطرات متناسب کاکس است.

روش کار: در این پژوهش، کلیه بیماران (371 بیمار) مبتلا به دیابت نوع 2 و فاقد نوروپاتی که از سال 1385 در کلینیک دیابت فریدون‌شهر اصفهان تشکیل پرونده داده بودند، وارد مطالعه و وضعیت ابتلا به نوروپاتی آن‌ها تا پایان سال 1394 به‌صورت مستمر پیگیری شد. کلیه محاسبات با نرم‌افزار R (نسخه 3.2.3) و آزمون‌ها با در نظر گرفتن خطای 05/0 انجام شد.
یافته‌ها: در پایان دوره 10 ساله مطالعه، بروز تجمعی و شیوع نوروپاتی به ترتیب 7/30% و 6/41% برآورد شد. با روش ناپارامتری کاپلان مایر، میانگین زمان تشخیص نوروپاتی 5±6/76 ماه پس از اولین تشخیص دیابت بود (8±8/83 ماه در مردان و 6±7/72 ماه در زنان). طبق مدل نیمه پارامتری رگرسیون کاکس، نرخ بقای بدون بیماری (Disease-Free Survival) یک‌ساله، دوساله، پنج‌ساله و هشت‌ساله به ترتیب 867/0، 819/0، 647/0 و 527/0 بود و متغیرهای سابقه دیابت در فامیل درجه‌یک، جنسیت، HbA1c و مدت‌زمان ابتلای به دیابت، می‌توانند به‌عنوان عوامل مؤثر بر «زمان» رخداد نوروپاتی شناخته شوند (05/0>P).

نتیجه‌گیری: کنترل قند خون و ارزیابی مرتب پاها در بیماران با زمان ابتلای دیابت طولانی‌تر به‌ویژه زنان دارای سابقه خانوادگی دیابت، میزان بروز و سرعت پیشرفت نوروپاتی را کاهش داده و کیفیت زندگی بیماران را بهبود می‌بخشد.
فاطمه ورسه، شهناز ریماز، یوسف مرادی،
دوره 16، شماره 3 - ( دوره 16، شماره 3 1399 )
چکیده

مقدمه و اهداف: کارآزمایی‌های بالینی تصادفی به عنوان استاندارد طلایی برای ارزیابی اثربخشی و ایمنی مداخله‌های  حوزه سلامت محسوب می‌شوند، با این وجود ممکن است چالش‌های غیرمنتظره، یافته‌های این مطالعه‌ها را تحت تأثیر قرار دهند. این مطالعه، به شناسایی جامع چالش‌های مطالعه‌های کارآزمایی بالینی در مرحله طراحی، اجرا، تحلیل و انتشار پرداخته است.
روش کار: این مطالعه، یک پژوهش کیفی با رویکرد تحلیل محتوای قراردادی بوده که در فاصله زمانی 1396 تا 1398 انجام شده‌است. جامعه پژوهش، افراد خبره در زمینه اجرای مطالعات کارآزمایی‌ بالینی بودند که با روش نمونه‌گیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند. پس از کسب رضایت‌نامه کتبی، مصاحبه نیمه‌ساختار یافته انجام شد. داده‌ها با 13 مصاحبه به اشباع رسید.
یافته‌ها: از میان 4 مرحله طراحی، اجرا، تحلیل و انتشار یافته‌ها، بیش‌ترین چالش‌ها مربوط به مرحله اجرا بود. مهم‌ترین چالش‌های مرتبط با مرحله اجرا شامل کمبود دانش  پژوهشگران، آزمودنی‌ها، حامیان مالی و پزشکان و چالش‌های نظارتی و اخلاقی بود. سایر چالش‌ها شامل ظن بالینی اثربخشی، طراحی ضعیف (چالش‌های مرحله طراحی)، نبود متخصص آمار در جریان مطالعه و در نتیجه نداشتن برنامه‌ای برای تحلیل مناسب و عدم آشنایی پژوهشگران با رویکرد‌های تحلیل آماری (چالش‌های مرحله آنالیز)، عدم آشنایی با راهنما‌های استاندارد گزارش‌دهی (چالش‌های مرحله انتشار) بود.
نتیجه‌گیری: چالش‌های متعددی در بخش‌های مختلف مطالعه‌های کارآزمایی بالینی وجود دارد. ارایه آموز‌ش‌های لازم برای آشنایی پژوهشگران با  راهنماها و استاندارد‌ها و نیز برگزاری دوره‌های GCP می‌تواند کمک‌کننده باشد.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله اپیدمیولوژی ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb