۱۵ نتیجه برای زارع
مینو محمد شیرازی، فروغ اعظم طالبان، معصومه ثابت کسایی، علیرضا ابدی، محمدرضا وفا، خندان زارع، فریبا سید احمدیان،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۶-۱۳۸۶ )
چکیده
مقدمه و اهداف: نتایج مطالعات در مورد اثر نوع چربی دریافتی در رژیم غذایی بر روند ایجاد آترواسکلروز در عروق متفاوت است. در این مطالعه اثر روغن ماهی و رژیمی که دارای الگوی چربیهای دریافتی در رژیم غذایی ایرانیان است، با رژیم غذایی استاندارد بر ایجاد آترواسکلروز در موش صحرایی مورد مقایسه قرار گرفته است.
روش کار: سی سر موش صحرایی ماده در دوران بارداری و شیردهی با سه نوع رژیم غذایی تغذیه شدند، رژیم استاندارد موش صحرایی (که چربی آن تنها از روغن سویا تشکیل میشود)، رژیم غذایی دارای روغن ماهی و رژیم دارای الگوی چربیهای دریافتی در رژیم غذایی ایرانی (شامل کره، روغن نباتی جامد و روغن مایع آفتابگردان). موشهای صحرایی متولد شده نیز پس از از شیرگیری با همان رژیم غذایی مادر تغذیه شدند. مراحل ایجاد آترواسکلروز در موشهای متولد شده در دو زمان از شیرگیری و بلوغ ارزیابی شد. میانگین مقادیر به دست آمده با نرم افزار SPSS و از طریق آزمون کروسکال والیس مقایسه گردید.
نتایج: میزان رگه چربی وضخیمشدگی انتیما در آئورت هم در زمان از شیرگیری و هم در زمان بلوغ در موشهای صحرایی تغذیه شده با رژیم استاندارد به طور معنیداری کمتر از دو گروه دیگر بود. رژیم غذایی دارای روغن ماهی و رژیم دارای الگوی چربی مصرفی ایرانی نسبت به رژیم استاندارد باعث آسیب آترواسکلروتیک بیشتر در آئورت گردیدند.
نتیجهگیری: به نظر میرسد رژیم غذایی که نسبت اسیدهای چرب امگا-۳ به امگا-۶ آن حدود ۶ به ۱۰ باشد (رژیم دارای روغن ماهی در پژوهش حاضر)، باعث تشدید آترواسکلروز در آئورت میگردد. همچنین به نظر میرسد که رژیم غذایی فعلی جامعه ایران که دارای اسیدهای چرب اشباع فراوان است،آترواسکلروز را در آئورت تشدید میکند.
وحید ترابی، مهدی محبعلی، غلامحسین ادریسیان، حسین کشاورز، مسعود مهاجری، هما حجاران، بهناز آخوندی، علی اکبر صنعتی، ذبیح الله زارعی، افشین دلشاد،
دوره ۴، شماره ۳ - ( ۱۲-۱۳۸۷ )
چکیده
مقدمه و اهداف: این مطالعه به منظور ارزیابی شیوع سرمی و تعیین اندمیسیته لیشمانیوز احشائی در شهرستان بجنورد در سال ۱۳۸۶ و به منظور ارائه برنامه کنترل این بیماری در آن شهرستان انجام گردیده است.
روشکار: این مطالعه به شکل توصیفی و به روش مقطعی در ۸ روستای شهرستان بجنورد انجام گردید. روش نمونه برداری به شکل خوشهای چند مرحلهای و گروههای هدف شامل کودکان ۱۲ سال و به پایین و۱۰% از افراد بزرگسال ساکن مناطق روستایی شهرستان بجنورد بوده است. در این بررسی از پلاسمای خون افراد تحت مطالعه جهت اندازهگیری آنتی بادیهای ضد لیشمانیایی به روش سرولوژی آگلوتیناسیون مستقیم (DAT) استفاده گردید. برای تعیین نوع لیشمانیا در مناطق تحت بررسی؛ تعداد ۴ قلاده سگ مشکوک به لیشمانیوز احشائی کالبد گشایی شدند. جهت تعیین گونه انگل،از روشهای ملکولی PCR TS۱ استفاده گردید.
نتایج: در مجموع پلاسمای خون ۱۶۰۸ نفر از افراد تحت مطالعه به روش DAT مورد آزمایش سرولوژی قرار گرفتند که ۳۸ نفر(۳۶/۲%) از آنها دارای عیار ۱:۸۰۰ و به بالا و فقط ۹ نفر(۵۶/۰%) دارای عیار ۱:۳۲۰۰ بودند. از لحاظ شیوع سرمی، اختلاف آماری معنیداری بین دو جنس مونث و مذکر و جمعیتهای بالای ۱۲ سال با جمعیتهای ۱۲ سال و به پائین مشاهده نگردید(۰۵/۰P>). گونههای لیشمانیای جدا شده مربوط به ۲ قلاده از ۴ قلاده سگ علامتدار ؛ L.infantum تعیین گردیدند و همچنین سکانسهای قطعه ژنی ITS۱ مربوط به هر ۲ ایزوله فوق الذکر با شمارههای EU۸۱۰۷۷۶ و EU۸۱۰۷۷۷ در بانک ژنی به ثبت رسیدند.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان میدهند، لیشمانیوز احشائی با اندمیسیته پائین در شهرستان بجنورد در حال گردش است.
نجف زارع، مهراب صیادی، الهام رضائیان فرد، هاله قائم،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۸۹ )
چکیده
مقدمه واهداف: مدلبندی آماری تغییرات مشاهده شده در دادهها را از طریق معادلات ریاضی تبیین مینماید. در حالتی که متغیرپاسخ گسسته باشد مدل پواسن مورد استفاده قرار میگیرد و در صورتی که شرایط مدل پواسن برقرار نباشد، بهتر است از تعمیم یافته آن استفاده کرد. لذا هدف از این مطالعه، تاکید و توجه به ساختار دادهها، معرفی مدل رگرسیون پواسنی تعمیم یافته و بکار بردن این مدل جهت برآورد ضرایب عوامل مؤثر بر تعداد فرزندان و مقایسه آن با مدل رگرسیون پواسن معمولی است.
روش کار: در این مطالعه ضمن معرفی مدل پواسنی تعمیم یافته کاربرد آن در تحلیل دادههای باروری بکار رفته است. این دادهها از یک نمونه ۱۰۱۹ نفری زنان روستایی استان فارس بصورت مقطعی و با استفاده از روش نمونهگیری طبقهبندی بدست آمد. متغیر تعداد فرزند ان زنده متولد شده یک زن به عنوان متغیر پاسخ شمارشی جهت کاربرد مدل در نظر گرفته شده است.
نتایج : میانگین فرزندان هر زن۸۸/۲ ±۳/۴ بود. مقدار آماره آزمون، log-likelihoodبرای مدل پواسنی معمولی ۹۳/۱۹۵۰- و برای مدل پواسنی تعمیم یافته ۹۳/۱۹۴۶- بود.
نتیجهگیری: نتایج نشان دادکه دادهها Over Dispersionدارد. و بر اساس معیارهای انتخاب بهترین مدل، مدل پواسنی تعمیم یافته جهت تحلیل این دادهها مناسب است و میتواند ضرایب عوامل مؤثر بر تعداد فرزند را دقیقتر برآورد نماید.
ابوالحسن شاکری، فتاح جعفری زاده، محمد زارع نژاد،
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( دوره ۱۰، شماره ۱، بهار ۹۳ ۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه و اهداف: خودکشی اقدامی آگاهانه در خاتمه بخشیدن به حیات خود است. شواهد نشان میدهد که سالانه نزدیک به یک میلیون نفر در جهان بر اثر خودکشی جان خود را از دست میدهند. هدف از انجام این پژوهش، توصیف اطلاعات اپیدمیولوژیک و دموگرافیک قربانیان خودکشیهای موفق دراستان فارس و مطالعه برخی از عوامل مرتبط بر آن است.
روش کار: در این مطالعه مقطعی- توصیفی، اطلاعات دموگرافیک و اپیدمیولوژیک قربانیان خودکشی موفق در استان فارس طی مدت ۵ سال از ابتدای فروردینماه سال ۱۳۸۶ تا پایان اسفندماه سال۱۳۹۰به کمک پرسشنامه جمعآوری و سپس مورد تجزیه و تحلیل آماری قرارگرفت.
نتایج: در این مدت، تعداد ۹۳۴ مورد به عنوان خودکشی موفق شناسایی شد. میانگین (±انحراف معیار) سنی افراد خودکشی کرده برابر با ۳۲/۱۲±۸۱/۲۹سال بود که ۵/۷۲ درصد آنان مذکر و ۳/۵۴ درصد آنان مجرد بودند. بیشتر قربانیان خودکشی- ۶۸۹ نفر
(۸/۷۳ درصد) در شهر ۶۸۹ نفر ساکن بودند. شایعترین روش خودکشی در مردان، حلقآویزی- ۴۷۲ نفر (۵/۵۰ درصد)- و در زنان، خودسوزی- ۱۰۳ نفر (۱۶ درصد)- بود. بیشتر افراد- ۴۱۱ نفر (۴۴ درصد)- در دهههای سوم عمر ( ۲۹-۲۰ سالگی) خودکشی کرده بودند. شایعترین علت خودکشی بیشتر افراد (۵/۵۳ درصد) نامعلوم بود.
نتیجهگیری: با توجه به بالا بودن فراوانی خودکشی در جوانان و نیز در افراد ازدواج نکرده، لزوم توجه خاص به این گروهها در برنامهریزیهای اجتماعی توسط مسؤولان در استان فارس ضرورت دارد.
سپیده زارع دلاور، عنایت اله بخشی، فرین سلیمانی، اکبر بیگلریان،
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( دوره ۱۰، شماره ۲ ۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه و اهداف: شناسایی عوامل خطر و اثرات متقابل آنها، در مطالعههای پزشکی بسیار مهم است. هدف از این مطالعه شناسایی اثرات متقابل عوامل خطر فلج مغزی در کودکان ۶-۱ ساله دارای فلج مغزی است.
روش کار: در این مطالعه مقطعی، اطلاعات ۲۲۵ کودک ۶-۱ ساله که در سالهای ۸۷-۱۳۸۶جمعآوری شده بود؛ مورد استفاده قرار گرفت. برای شناسایی اثرات متقابل از روشهای کلاسبندی رگرسیونی شامل درخت کلاسبندی رگرسیونی، آدابوست، بگینگ و الگوریتم C۴,۵ با استفاده از نرمافزار R نسخه ۱-۰-۳ استفاده شد.
نتایج: اثرات متقابل برگزیده از روش آدابوست (ازدواج فامیلی والدین: جنس کودک، حاملگیهای قبلی: زایمان واژینال، ازدواج فامیلی والدین: زایمان نارس: جنس کودک، زایمان نارس: سابقه بیماری: آسفیکسی، ازدواج فامیلی والدین: آسفیکسی: جنس کودک، سابقه بیماری: جنس کودک: کوچک جثه نسبت به سن حاملگی، عفونت نوزادی: آسفیکسی: کوچکی جثه نسبت به سن حاملگی، سابقه بیماری: آسفیکسی: جنس کودک، زایمان نارس: زایمان واژینال: آسفیکسی)، روش بگینگ (ازدواج فامیلی والدین: آسفیکسی، ازدواج فامیلی والدین: زایمان نارس: آسفیکسی)، الگوریتم C۴,۵ (آسفیکسی: زایمان نارس، آسفیکسی: ازدواج فامیلی والدین: سابقه بیماری: زایمان نارس) و درخت کلاسبندی رگرسیونی (آسفیکسی: ازدواج فامیلی والدین) شناسایی شدند. حساسیت و ویژگی روش آدابوست بهتر از سایر روشهای گفته شده، به ترتیب ۰۲۹/۰±۹۴۱/۰ و ۰۳۰/۰±۹۵۱/۰، به دست آمد.
نتیجهگیری: روش آدابوست عملکرد موفقتری در تشخیص و مدلسازی اثرات متقابل احتمالی میان عوامل خطر فلج مغزی کودکان داشت.
نجف زارع، سمیه خدارحمی، عباس رضاییان زاده،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( دوره ۱۱ شماره ۳ ۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه و اهداف: سرطان پستان یکی از شایعترین سرطآنها در بین زنان بوده و پس از سرطان ریه دومین علت مرگومیر را به خود اختصاص میدهد. هدف از این مطالعه، استفاده از مدلهای بیز برای بررسی اثر عوامل پیشآگهی روی بقای زنان مبتلا به سرطان پستان در جنوب ایران پس از عمل جراحی است.
روش کار: طی سالهای ۸۵-۱۳۸۰، دادههای مربوط به ۱۱۹۲ بیمار مبتلا به سرطان پستان در مرکز تحقیقات سرطان بیمارستان نمازی جمعآوری شد. از این تعداد، دادههای کامل مربوط به ۱۱۴۸ بیمار به طور کامل ثبت شد. دادهها توسط دو روش بیز پارامتری و کاکس بیزی و با در نظر گرفتن ۰۵/۰ به عنوان سطح معنیداری با استفاده از نرمافزار WinBUGS نسخه ۱۴ تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: میانگین سنی بیماران (سن در زمان تشخیص) در این مطالعه ۴۷ سال به دست آمد. در تحلیل تکمتغیره کاکس ارتباط معنیداری بین متغیرهای سیگار کشیدن (۰۰۹/۰=P)، متاستاز به استخوان ( ۰۱/۰=P) ، تعداد گرههای لنفاوی درگیر
(۰۰۱/۰=P)، درجه بدخیمی تومور (نوع یک: well-differentiated، نوع دو: moderately-differentiated، نوع سه: poorly-differentiated) (۰۰۱/۰=P)، روش جراحی ( ۰۱۵/۰=P)، وضع اقتصادی ( ۰۲۵/۰=P) و اندازهی تومور (۰۰۱/۰=P) با مرگومیر مشاهده گردید و در ادامه با برازش مدلهای بیز، تنها متغیرهای اندازهی تومور، درجهی بدخیمی تومور و تعداد گرههای لنفاوی درگیر از نظر معنیدار شد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، متغیرهای وابسته به ویژگی بالینی بیماری در مرگومیر تأثیر اصلی را داشتند
شعبان مهرورز، حسنعلی محبی، سلیمان حیدری، حمید زارع زاده مهریزی، حمیدرضا رسولی،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( دوره ۱۳، شماره ۱، بهار ۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه و اهداف: سرطان سر پانکراس (Head of Pancrease) و آمپول واتر (Ampulary) هر دو بیماری پیشروندهای هستند، که معمولاً در مراحل پیشرفته با ایجاد علایمی ناشی از انسداد در مسیر معده و صفرا تظاهر میکند. تشخیص این بیماری در مراحل اولیه کمتر اتفاق میافتد، به همین دلیل بیشتر بیماران به درمانهای تسکینی (Palliative Bypass) نیاز پیدا میکنند. هدف این مطالعه بررسی میزان بقا و عوارض اعمال جراحی تسکینی در این بیماران است.
روش کار: در این مطالعه مقطعی (Cross-Sectional)، ۴۹ بیمار مبتلا به کانسر سر پانکراس وآمپول واتر پیشرفته در سالهای
۹۳-۱۳۸۲ تحت عمل جراحی بایپس تسکینی در بیمارستان بقیهالله الاعظم (عج) قرار گرفته بودند، انتخاب شدند. میزان بقا، عوارض جراحی و عوامل مؤثر بر آنها مطالعه شدند.
یافتهها: ۱۱ نفر (۴۴/۲۲ درصد) عمل بایپس صفراوی (Biliary Bypass)، ۶ نفر (۲۴/۱۲ درصد) عمل بایپس معده
(Gastric Bypass) و ۳۲ نفر (۳۲/۶۵ درصد) تحت هر دو نوع عمل (Both) قرار گرفتند. ۱۲ نفر (۴۹/۲۴ درصد) دچار عوارض شدند. شایعترین عوارض در بیماران شامل لیک آناستوموز و پریتونیت ۶ نفر (۲۴/۱۲ درصد) بود. ۷ نفر (۲۸/۱۴ درصد) بیماران در بیمارستان فوت نمودند. میانگین بقای بیماران ۳۸/۸±۴۷/۵ ماه بود. سن بالاتر تنها عامل مؤثر در کاهش عوارض بود (۰۱/۰P=).
نتیجه گیری: استنباط میشود، حدود یک چهارم بیماران که در مراحل پیشرفته تحت اعمال جراحی تسکینی قرار میگیرند؛ دچار عارضه شده و میانگین بقای آن ها کمتر از ۶ ماه است. لذا توصیه میشود در مراحل پیشرفته و در صورت امکان از روشهای کمتهاجمیتر مانند تعبیه استنتهای صفراوی یا گوارشی استفاده شود.
سوگند ستاره، میثاق ظهیری اصفهانی، محمد زارع بند امیری، احمد رئیسی، رضا عباسی،
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( دوره ۱۴، شماره ۱، ۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه و اهداف: با توجه به روند رو به رشد سرطان رودهبزرگ در ایران در سالهای اخیر، پیشبینی پیامد سرطان و اطلاعات بالینی پایه مربوط به آن بااهمیت است. روشهای دادهکاوی در پیشبینی و تشخیص سرطانها میتواند مورداستفاده قرار گیرند. هدف از انجام این مطالعه تعیین عملکرد دو الگوریتم پیشبینی کننده ماشین بردار پشتیبان و بگینگ در پیشبینی بقاء بیماران مبتلا به سرطان روده بزرگ است.
روش کار: جمعیت موردمطالعه ۵۷۰ بیمار مبتلا به سرطان رودهبزرگ با مرحله تومور ۱ تا ۴، مراجعهکننده به بخش پرتودرمانی بیمارستان نمازی شیراز شامل ۳۳۸ بیمار زنده و ۲۳۲ بیمار فوتشده از سال ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰ میباشند. برای پیشبینی بقاء بیماران مبتلا به سرطان رودهبزرگ از روش ماشین بردار پشتیبان و روش بگینک استفاده شد. برای تحلیل دادهها نیز از نرمافزار Weka نسخه ۳,۶.۱۰ استفاده گردید.
یافتهها: بیشترین و کمترین محل قرارگیری تومورها مربوط به رکتوم و کولون چپ و به میزان ۵۱ و ۹ درصد بود. روش درمانی در بیش از ۸۰% از بیماران نیز ابتدا عمل جراحی و سپس شیمیدرمانی و یا رادیوتراپی بود. در عملکرد دو الگوریتم بر اساس صحت، ویژگی و حساسیت محاسبهشده از ماتریس درهمریختگی تعیین، مورداستفاده قرار گرفت. به ترتیب میزان صحت، ویژگی و حساسیت در الگوریتم ماشین بردار پشتیبان ۴/۸۴، ۸۰ و ۵/۸۷ درصد و در الگوریتم بگینگ ۲/۸۳، ۷۵ و ۸۸ درصد به دست آمد.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که هر دو روش حساسیت و ویژگی قابل قبولی در پیشبینی بقاء بیماران مبتلا به سرطان رودهبزرگ دارند اما ماشین بردار پشتیبان از میزان صحت بیشتری برخوردار بود
حمیده تکه، حسین انصاری، علیرضا انصاری مقدم، نورمحمد نوری، کورش تیرگر فاخری، فریبا زارع،
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( دوره ۱۵، شماره ۲ ۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه و اهداف: بیماری مادرزادی قلبی شایعترین نوع نقص هنگام تولد است که ۲۵ درصد از کل ناهنجاریهای مادرزادی را تشکیل میدهد. این مطالعه با هدف شناسایی عوامل تأثیرگذار بر بیماری مادرزادی قلبی در جنوبشرق ایران انجام گرفت.
روش کار: در این مطالعه، ۳۵۳ مورد از کودکان ۵۹-۰ ماهه و دارای بیماری قلبی مادرزادی مراجعه کننده از سراسر استان سیستان و بلوچستان به کلینیک قلب کودکان و ۳۵۳ شاهد نیز از کودکان ۵۹-۰ ماهه و سالم مراجعه کننده به مراکز سلامت زاهدان انتخاب شدند. از نظر سن،و جنس و محل سکونت همسانسازی انجام گرفت. دادهها با استفاده از پرسشنامه جمعآوری شدند و با استفاده از آزمونهای t مستقل و مربع کای و مدل رگرسیون لجستیک چندگانه تحلیل شد.
یافتهها: این مطالعه نشان داد عدم مصرف فولیک اسید در دوران بارداری (۸/۱۱=OR)، عدم مصرف مولتی ویتامین در دوران بارداری (۱/۴=OR)، وجود بیماری در فامیل درجه اول والدین (۴/۳=OR)، وجود دکل مخابراتی در دید خانه (۳ =OR) و سابقه سقط (۴/۳=OR) و مواجهه همیشگی مادر با دود دخانیات ثانویه (۹/۲=OR) از مهمترین متغیرهایی بودند که بهطور معنیداری شانس تولد نوزاد با بیماری مادرزادی قلبی را افزایش میدادند (P<۰,۰۵).
نتیجهگیری: برنامهریزی و تأکید بر مصرف مکملها در دوران بارداری و افزایش سطح آگاهی زنان در معرض خطر در کاهش این بیماری مؤثر است. آموزش چگونگی اجرایی کردن روشهای جلوگیری از این بیماری به کادر پزشکی و بهداشت برای کنترل فاکتورهای خطر و کاهش هزینههای مرتبط با این بیماری در جامعه ضروری به نظر میرسد.
فرید نجفی، قباد مرادی، امجد محمدی بلبلان آباد، ستار رضایی، رویا صفری فرامانی، بهزاد کرمی متین، بختیار پیروزی، سونیا درویشی، طاهره محمدی، شینا امیری حسینی، بشری زارعی، آرین آزادنیا،
دوره ۱۶، شماره ۳ - ( دوره ۱۶، شماره ۳ ۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه و اهداف: در ۲۱ آبان ۱۳۹۶ زلزلهای به بزرگی ۷,۳ ریشتر در استان کرمانشاه رخ داد. بررسی چالشها و نیازهای قربانیان در چنین حوادثی میتواند منبع مهمی برای برنامهریزیهای آتی و مدیریت بهتر چنین شرایطی باشد؛ بنابراین، هدف این مطالعه تبیین چالشها و نیازهای زلزلهزدگان این زلزله است.
روش کار: این پژوهش یک مطالعه کیفی است. بیستونه مصاحبه نیمه ساختاریافته با سیاستگذاران، مدیران و ارائهدهندگان خدمات سلامت و امدادی در مناطق زلزلهزده و ۱۰ بحث گروهی متمرکز با آسیب دیدگان زلزله از دی تا اسفند ۱۳۹۶ انجام گرفت. دادهها با استفاده از روش آنالیز محتوی قراردادی تحلیل شد.
یافتهها: نیازها و چالشهای موجود در زلزله کرمانشاه در سه بازه زمانی بعد از زلزله دستهبندی شد. ۱- چالشها و نیازهای چند روز اول زلزله شامل سهطبقه فرعی مدیریتی، امداد و نجات و چالشهای مراقبت درمانی فوری بودند. ۲- چالشها و نیازهای چند هفته اول زلزله شامل سهطبقه فرعی اسکان و کمکهای فوری، خدمات بهداشت عمومی و دسترسی به مراقبتهای درمانی بودند و ۳- نیازها و چالشهایی چند ماه بعد از زلزله شامل چهار طبقه فرعی اقتصادی، اجتماعی، زیرساختی و نیازها و خدمات بهداشتی و درمانی بودند. تغییر نیازهای سلامتی زلزلهزدگان با مرور زمان بود؛ بنابراین، توصیه میگردد اعزام نیروهای امدادی به مناطق بحرانزده برنامهریزیشده و مبتنی بر نیاز باشد.
ندا فرجی، نفیسه سادات علی زاده، مجید اکرمی، زاهدین خیری، حدیثه هوسمی رودسری، نرجس زارعی جلال آبادی، سمانه اکبر پور، محمد عارفی، فاطمه تقی زاده، صفیه محمد نژاد، فروغ گودرزی،
دوره ۱۶، شماره ۵ - ( ویژه نامه دوره ۱۶ ۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه و اهداف: گزارشها حاکی از آن است که مرگومیر به علت بیماری کووید-۱۹ در سالمندان بیشتر از سایر گروههای سنی است. ازآنجاکه تاکنون، مطالعات محدودی بر روی بیماران سالمند در ایران انجامشده لذا در مطالعه حاضر سعی شده است به بررسی ویژگیهای بالینی و بقا در بیماران سالمند مبتلا به کووید-۱۹ در بیمارستان بهارلو تهران پرداخته شود.
روش کار: این مطالعه همگروهی گذشتهنگر بر روی اطلاعات افراد سالمند مبتلا به کووید-۱۹ بستریشده در بیمارستان بهارلو تهران انجامشده است. اطلاعات بیمارانی که در بیمارستان بستریشده بودند حداقل تا زمانی که ترخیص یا فوت شدند مورد پیگیری قرار گرفتند و درنهایت با استفاده از رگرسیون کاکس عوامل مرتبط با بقا مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت.
یافتهها: درمجموع ۵۲۲ بیمار وارد مطالعه شدند که ۸/۵۳ درصد آنها مرد بودند و ۱۰۱ نفر از آنها فوت شدند. میانگین سنی افراد فوتشده ۳/۷۶ سال با انحراف معیار ۶/۸ سال بود. شایعترین علائم بالینی بیماران در بدو بستری شدن، اختلال در تنفس (۵/۶۹درصد)، سرفه(۱/۶۱درصد) و تب(۱/۵۱ درصد) بود. نتایج رگرسیون کاکس نشان داد که به ازای افزایش یک سال سن، خطر مرگ ۵درصد افزایش خواهد یافت. علاوه براین، تجویز مکمل کلسیم خطر مرگ را ۳۵ درصد کاهش خواهد داد.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که تجویز مکمل کلسیم میتواند با افزایش بقا سالمندان و کاهش مرگ آنها در ارتباط باشد. با توجه به کمبود کلسیم در جمعیت ایرانی و از طرفی نقش محافظتی کلسیم در کووید-۱۹، این موضوع در سالمندان بیمار حائز اهمیت است که نیاز به بررسیهای بیشتری در آینده دارد.
محمد زارع، زهرا تقربی، خدیجه شریفی، زهرا سوکی، جواد ابوالحسنی،
دوره ۱۷، شماره ۲ - ( دوره ۱۷، شماره ۲، تابستان ۱۴۰۰ ۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه و اهداف: وجود ابزار روا، پایا، کوتاه و درعینحال حساس و دقیق، جهت تشخیص درد در مبتلایان به دمانس ضروری است. مطالعه حاضر با هدف بررسی ویژگیهای روانسنجی و ارزش تشخیصی فرم کوتاه نسخه فارسی Doloplus-۲ (P-Doloshort) در ارزیابی درد در سالمندان مبتلا به دمانس انجام شد.
روش کار: در این مطالعه مقطعی، ۱۰۰ سالمند تحت پوشش کلینیکهای خصوصی و مراکز نگهداری سالمندان در کاشان (سال ۹۸-۱۳۹۷) بهروش دردسترس انتخاب شدند. روایی سازه بهروش تحلیل عاملی اکتشافی، مقایسه گروههای شناختهشده و روایی همگرا، و پایایی بهروش همسانی درونی، همارزی و ثبات تعیین شد. اثر سقف و کف نیز ارزیابی گردید. P-Doloplus-۲ بهعنوان آزمون طلایی و
P-Doloshort بهعنوان آزمون تشخیصی منظور شد. دادهها توسط SPSS-v۱۶ با آزمون تی-مستقل، رگرسیون خطی، ضرایب همبستگی درونخوشهای (ICC ) و پیرسون، آلفای کرونباخ، منحنی راک و پارامترهای ارزش تشخیصی تحلیل شدند.
یافتهها: تحلیل عاملی، ابزار را تکعاملی شناسایی نمود؛ این عامل قادر به تبیین ۸۵۱/۶۵% از واریانس کل بود. P-Doloshort قادر به تفکیک دو گروه مبتلا و غیرمبتلا به بیماریهای زمینهای دردناک از یکدیگر بود (۰۰۰۱/۰>P). بین نمرات P-Doloshort با P-Doloplus-۲ (۹۷۵/۰=r،۰۰۰۱/۰>P) و PACSLAC-II-IR (۹۰۲/۰=r،۰۰۰۱/۰>P)، همبستگی معنیدار مثبت وجود داشت. آلفای کرونباخ، ICC و خطای استاندارد اندازهگیری به ترتیب ۸۹۸/۰، ۸۹۱/۰ و ۱۸۳/۱± بود. فراوانی نسبی حداقل و حداکثر نمره ممکن، کمتر از ۱۵% بود. در نقطه برش ۵/۲، سطح زیر منحنی راک، حساسیت، ویژگی و دقت تشخیصی کلی به ترتیب ۹۸۵/۰، ۹۵۶/۰، ۰۰۰/۱ و ۹۷۰/۰ برآورد شد.
نتیجهگیری: P-Doloshort بهعنوان ابزاری روا، پایا، حساس و دقیق جهت ارزیابی درد سالمندان مبتلا به دمانس قابلاستفاده است.
فاطمه ارشادی نیا، الهام رحیمی، بشرا زارعی، هادی پاشاپور، منوچهر کرمی،
دوره ۱۹، شماره ۲ - ( دوره ۱۹، شماره ۲، تابستان ۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه و اهداف: نظام مراقبت از بیماری، اطلاعات مهمی از قبیل جمعیت در معرض خطر و الگوی انتشار بیماری را در دسترس قرار می دهد. این مطالعه مرور ساختارمند، در راستای ارائه تجارب کشورهای جهان در راه اندازی نظامهای مراقبت کووید-۱۹ مبتنی بر مدارس انجام شده است.
روش کار: مطالعه حاضر یک مطالعه مرور ساختارمند است. چهار پایگاه داده در بازه زمانی ژانویه ۲۰۱۹ الی دسامبر۲۰۲۲ با استفاده از کلمات کلیدی مرتبط جستجو شدند. مطالعات توسط دو نفر با توجه به معیارهای ورود و خروج غربالگری شدند. استخراج داده ها با استفاده از فرم استاندارد انجام شد. یافته ها متناسب با اهداف مطالعه برحسب توزیع جغرافیایی، روند زمانی و ویژگی های نظام های مراقبت گزارش شدند.
یافته ها: اطلاعات ۱۲ مطالعه با توجه به فرم استاندارد استخراج شد. تمام مطالعات مرتبط با نظام مراقبت کووید-۱۹ مبتنی بر مدرسه بودند. بیشترین تعداد مطالعات مربوط به ایالات متحده آمریکا و انگلیس بوده است. گزارشات، منطبق با استاندارد نبودند. تعداد مدارس تحت پوشش در نظام های مراقبت اجرا شده از ۲ مدرسه تا بیش از ۶۰۰۰ مدرسه متغیر بوده است. گروه سنی در این مطالعات ۰ تا ۱۹ سال بوده است. داده ها از مدارس به صورت روزانه و یا هفتگی جمع آوری شده اند.
نتیجه گیری: نظام های مراقبت مبتنی بر مدارس غالبا در کشورهای اروپایی و آمریکا اجرا شده است. نتایج نظام های مراقبت کووید-۱۹ در مدارس باید طبق استانداردهای گزارش نظام مراقبت صورت گیرد. این مهم به منظور پایش و ارزیابی نظام مراقبت یک ضرورت به شمار می رود. همچنین امکان اشتراک و استفاده سایر کشورها و محققین را جهت تبادل داده ها فراهم می کند. علاوه بر این، گزارش سنجه هایی از جمله حساسیت، به هنگام بودن، ارزش اخباری مثبت در نظام های مراقبت راه اندازی شده صورت نگرفته بود.
فریبا زمردی زارع، فاطمه خسروی شادمانی، رویا صفری فرامانی، فاطمه ترکمان اسدی، یزدان رضایی، فرید نجفی،
دوره ۲۰، شماره ۱ - ( دوره ۲۰، شماره ۱، بهار ۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه و اهداف: در پاندمی کووید-۱۹ واکسیناسیون، نقش موثری در پیشگیری از همهگیری کووید داشت و جان میلیونها نفر را نجات داد. کشورهایی که برنامه واکسیناسیون کووید -۱۹را اجرا کردند، کاهش قابلتوجهی در تعداد موارد ابتلا، بستری شدن در بخش مراقبت های ویژه و مرگومیر را گزارش کردند. این مطالعه به بررسی اثربخشی واکسن کووید-۱۹ در کاهش بستری شدن و پیامدهای شدید در استان همدان میپردازد.
روش کار: این مطالعه به روش مورد – شاهدی تست منفی (TND) در بیماران بالاتر از ۱۲ سال که با علائم بیماری های حاد تنفسی در بیمارستانهای استان همدان بستری بودند، انجام شد. دادهها از پایگاههای اطلاعاتی بیمارستان و نظام سلامت استخراج شد. تجزیه و تحلیل رگرسیون لجستیک چندگانه برای تخمین اثربخشی واکسن برای دوز اول، دوز دوم، دوز یادآور، در پیشگیری از بستری شدن در بیمارستان و پیامدهای شدید (بستری در ICU یا مرگ) انجام شد.
یافتهها: این مطالعه شامل ۳۷۰۲ بیمار بود. حداکثر اثربخشی واکسن ها در برابر بستری شدن در بیمارستان برای بیمارانی که دوز یادآور تزریق کرده بودند۵۰% برآورد شد. اثر بخشی دوز اول واکسن بر پیامدهای شدید (بستری در ICU و یا مرگ) برابر با ۴۲% تخمین زده شد، اما اثر بخشی واکسن ها در دوز دوم و دوز یادآور معنی دار نبود.
نتیجهگیری: علیرغم استفاده غالب از واکسنهای ویروس غیرفعال و شروع با تاخیر فراوان در ایران، این مطالعه تأثیر واکسیناسیون بر کاهش بستری شدن در بیمارستان و بهبود پیامدهای کووید-۱۹ را نشان میدهد. استفاده از واکسن های موثرتر و در زمان مناسب تر نقش مهمی در کاهش بار خدمات بهداشتی و پیشگیری از انتقال بیشتر در اپیدمی های آتی دارد.
پروانه اصفهانی، محمد سارانی، سمیه سامانی، عالیه بزی، سیده معصومه حسینی زارع، احمد سیر صدر، مریم سادات حسینی، سیده محبوبه حسینی زارع،
دوره ۲۰، شماره ۲ - ( دوره ۲۰، شماره ۲، تابستان ۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه و اهداف: افسردگی از شایع ترین اختلالات روحی- روانی در دانشجویان است که منجربه افت شدید عملکرد تحصیلی و اجتماعی میشود. بنابراین، این مطالعه مرور ساختارمند و متاآنالیز با هدف تعیین شیوع افسردگی در دانشجویان پرستاری در ایران انجام شد.
روش کار: این مطالعه به صورت مرور ساختارمند و متاآنالیز انجام شد. کلیه مقالات علمی منتشر شده تعیین شیوع افسردگی در دانشجویان پرستاری در ۵ پایگاه داده (Web of Science، Scopus ، PubMed، SID، Magiran) و موتور جستجوگر Google Scholar جستجو و ارزشیابی کیفیتی شدند. ناهمگنی مطالعات با استفاده از شاخص I۲ و مدل متارگرسیون برای ارزیابی متغیرهای مظنون به ناهمگونی انجام شد. در نهایت، تعداد ۹ مقاله شرایط ورود به این مطالعه را داشت که با استفاده از نرم افزار Comprehensive Meta-Analysis تحلیل شدند.
یافتهها: بر مبنای مدل تصادفی، شیوع کلی افسردگی در دانشجویان پرستار ایرانی برابر با۳/۲ درصد (۴/۵ ـ ۲/۱؛ حدود اطمینان %۹۵) به دست آمد. بیشترین شیوع افسردگی در دانشجویان پرستاری در استان سیستان و بلوچستان در سال ۱۳۸۳برابر ۶/۲ درصد (۷/۱- ۵/۳؛ حدود اطمینان %۹۵) و کمترین شیوع افسردگی در دانشجویان پرستاری در استان قم و اصفهان در سال ۱۳۹۵ برابر ۰/۸درصد (۱/۲- ۰/۵؛ حدود اطمینان %۹۵) به دست آمد. همچنین بین سال، حجم نمونه، میانگین سنی و شیوع افسردگی در دانشجویان پرستاری ایرانی رابطه معناداری وجود داشت (۰/۰۵>P).
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که شیوع افسردگی در دانشجویان پرستاری برابر با ۳/۲ درصد بود و با افزایش سال و میانگین سنی این میزان شیوع کاهش مییابد. با این وجود، ضروری است سیاستگذاران و مدیران اقداماتی به منظور کاهش افسردگی به کار گیرند.