4 نتیجه برای ساسانی پور
مجید کوششی، اردشیر خسروی، محمد ساسانی پور، سجاد اسعدی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده
مقدمه و اهداف: مطالعات اخیر در مورد مرگومیر در ایران آشکارا بر این نکته تأکید کردهاند که طی سه دهه گذشته بیماریهای قلبی- عروقی، حوادث غیر عمدی و سرطانها به عنوان سه علت عمدهی کاهش عمر ایرانیان، نقشآفرینی کردهاند. این مقاله در تلاش است تا چنین نقشی را در الگوی مرگومیر استان فارس در سال 1385 مطالعه کند.
روش کار: تعداد موارد مرگ ثبتشده بر حسب سن و جنس و توزیع مرگ بر حسب علت در استان فارس برای سال 1385 از نظام ثبت مرگ وزارت بهداشت اخذ شده و برای کسب اطلاع از جمعیت در معرض، به سرشماری مراجعه شده است. مرگومیر بالای 5 سال با روش تعادل رشد براس و مرگومیر کودکان زیر 5 سال با روش غیر مستقیم برآورد شده و تحلیل دادهها به وسیله جدول عمر چندکاهشی انجام شده است.
نتایج: برآورد این مقاله از امید زندگی سال 1385 در استان فارس، 3/70 سال است که برای زنان حدود 72 و برای مردان به کمتر از 69 سال میرسد. یافتهها نشان میدهد که سه علت عمده مرگ، مسؤول کاهش حدود 11 سال از عمر مردان و زنان استان فارس است. نتایج جزییتر، بیانگر این است که بیماریهای قلبی- عروقی و سپس حوادث غیر عمدی سهم بیشتری در این کاهش داشتهاند و نقش حوادث غیر عمدی در کاهش امید زندگی مردان، پررنگتر از زنان است.
نتیجهگیری: توجه ویژه به عوامل خطر مربوط به بیماریهای قلبی- عروقی در هر دو جنس و حوادث غیر عمدی در سطح مردان برای کاهش سطح مرگومیر و در نهایت افرایش امید زندگی استان ضروری است.
محمد ساسانی پور، اردشیر خسروی، مهیار محبی میمندی،
دوره 17، شماره 4 - ( دوره 17، شماره 4، زمستان 1400 1400 )
چکیده
مقدمه و اهداف: با توجه به سهم بالای حوادث غیرعمدی از علل مرگ بهویژه برای مردان در کشور و همچنین تغییرات آن در دهه اخیر، این مقاله در تلاش است تا سهم حوادث غیرعمدی در تفاوت جنسی امیدزندگی در بدو تولد در کشور در دهه اخیر را موردبررسی قرار دهد.
روش کار: دادههای مرگ برای سالهای 1385 تا 1394 از سامانه ثبت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اخذشده است. سپس میزان مرگ کودکان با استفاده از روش رویکرد نسلی بین دو سرشماری و مرگ بزرگسالان با استفاده از روش بنت - هوریوشی اصلاحشده است. سپس نقش تغییرات مرگ ناشی از حوادث غیرعمدی در فزونی امیدزندگی زنان در کشور با استفاده از روش تجزیه آریاگا محاسبهشده است.
یافتهها: تفاوت جنسی امیدزندگی در سال 1385 حدود 3.5 سال بوده است که در سال 1390 به 2.9 سال کاهش و سپس با اندکی افزایش در سال 1394 به 3 سال افزایش مییابد. حوادث غیرعمدی در هر سه دوره نقش مسلط در تفاوت جنسی مرگ داشتند اما سهم آن در طول زمان بهطور قابلتوجهی کاهشیافته و از 60 درصد به حدود 42 درصد در فاصله سالهای 1385 تا 1394 رسیده است.
نتیجهگیری: با توجه به کندشدن روند افزایش امیدزندگی در بدو تولد در ایران طی دهههای اخیر، توجه به مرگ افتراقی ازجمله تفاوتهای جنسی مرگ و شناسایی پتانسیلهای افزایش امیدزندگی برحسب گروههای مختلف میتواند منجر به افزایش امیدزندگی در کشور شود.
نسیبه زنجری، محمد ساسانی پور،
دوره 18، شماره 1 - ( دوره 18، شماره 1، بهار 1401 1401 )
چکیده
مقدمه و اهداف: سرعت افزایش امیدزندگی در ایران طی دو سه دهه اخیر کند شده است. در این مقاله با توجه به افزایش مرگ و میرها در سنین سالمندی در کشور، نقش تغییرات علل مرگ در این سنین در افزایش امیدزندگی در سالهای 1385 و 1395 بررسی شده است.
روش کار: دادههای مرگ و میر بر حسب سن و جنس و علل مرگ در کشور برای سالهای 1385 و 1395 از سامانه ثبت و طبقهبندی علل مرگ وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اخذ شده است. ارزیابی و اصلاح کم ثبتی مرگ از سنین کودکی تا بزرگسالی بر اساس روشهای براس – تراسل و توسعه یافته بنت – هوریوشی انجام شد. سپس با استفاده از روش تجزیه آریاگا، نقش گروههای سنی و علل مرگ سالمندان در افزایش امیدزندگی در بدو تولد محاسبه شده است.
یافتهها: امیدزندگی در بدو تولد مردان کشور طی سالهای 1385 تا 1395، 3/7 سال افزایش یافته است که سهم تغییرات علل مرگ سالمندان در این افزایش 2 سال بوده است. از مجموع افزایش 3/1 سال در امیدزندگی زنان کشور، 1/57 سال آن نیز مربوط به تغییرات علل مرگ در سنین سالمندی بوده است. به ترتیب 74 درصد و 57 درصد از نقش مرگ و میر سنین سالمندی زنان و مردان در افزایش امیدزندگی کشور ناشی از بیماریهای قلبی - عروقی بوده است.
نتیجهگیری: در بستر گذارهای ساختار سنی، ادامه روند انتقال مرگ و میر به سنین بالاتر در دهههای آینده دور از انتظار نیست. نتایج این پژوهش نشان داد که لازم است در اولویتگذاریهای سیاستی به بیماریهایی که به ویژه سنین سالمندی را تحتتأثیر قرار میدهند، توجه بیشتری شود.
محمد ساسانی پور، سعیده شهبازین،
دوره 19، شماره 1 - ( دوره 19، شماره 1، بهار 1402 )
چکیده
مقدمه و اهداف: هدف این تحقیق بررسی مؤلفههای مدل سالمندی موفق روو و کان یعنی نبود بیماری و معلولیت، عملکرد بالای شناختی و فیریکی و مشارکت در زندگی در شهر تهران در سال 1401 است که بر روی دو گروه از سالمندان زن و مرد شهر تهران انجام شده است.
روش کار: این مطالعه مبتنی بر پیمایش از یک نمونه 637 نفری از سالمندان 60 سال و بالاتر شهر تهران است که از طریق نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از مناطق 22 گانه شهر تهران، متناسب با حجم جمعیت سالمندان در هر منطقه انتخاب شد. برای آزمون اینکه آیا مدل رو و کان، توسط داده ها تأیید می شود یا خیر از مدل معادلات ساختاری (SEM) تاییدی استفاده شد.
یافتهها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که مدل رو و کان از برازش آماری خوبی برخوردار است (0/01> p). بارهای عاملی در مدل کل جمعیت و نیز در میان هر دو جنس مورد مقایسه، از نظر آماری معنی دار و در عین حال متفاوت است. از بین سه بعد سالمندی موفق (نبود بیماری و معلولیت، کارکرد فیزیکی و شناختی و مشارکت در زندگی)، نبود بیماری و معلولیت بیشترین ارتباط را با سالمندی موفق در کل و هر دو جنس دارد. اما در دو بعد دیگر بر حسب جنس، اهمیت و قوت بعد مشارکت در زندگی و کارکرد فیزیکی و شناختی متفاوت است.
نتیجهگیری: برنامه هایی برای حمایت از سلامت جسمی سالمندان به ویژه در زمینه بیماری های مزمن ناشی از سبک زندگی باید تدوین شود و افزایش مشارکت فعال باید در اولویت باشد که به اعمال مداخلاتی در دوره جوانی و میان سالی نیاز دارد.