جستجو در مقالات منتشر شده


6 نتیجه برای سعادت

علیرضا اکبرزاده باغبان، احمد بعاجی، یدالله محرابی، حبیب الله سعادت،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1388 )
چکیده

مقدمه و اهداف: میزان کاهش خطر مرگ دربیماران کرونری قلبی بعد از ترک سیگار هنوز مورد شک و تردید است. دراین تحقیق از مدل آماری فراتحلیل بیزی برای به دست آوردن برآوردی معتبر از خطرنسبی مرگ در بیماران کرونری قلبی بعد از ترک سیگار استفاده شده است.
روش‌کار:به منظور انجام فراتحلیل، مطالعات کوهورت با طول مدت پیگیری حداقل 2 سال، توسط دو مرورگر بررسی و جمع‌آوری شدند. این مطالعات روی افراد سیگاری که وضعیت بیماری کرونری قلبی آنان از لحاظ بالینی تشخیص داده شده بود، انجام گردیده بودند. همچنین از متغیرهای مستقل تعداد افراد مورد بررسی و طول مدت پیگیری افراد، جهت دستیابی به برآورد دقیق‌تر استفاده شد. تحلیل داده‌ها به کمک روش Meta-regression و توسط نرم افزارهایNCSS،Winbugs و Boaانجام شد.
نتبرآورد کلی خطرنسبی مرگ در بیماران کرونری قلبی بعد از ترک سیگار 64/0 با (70/0 - 57/0ایج:CI:95%) به دست آمد. همچنین یافته‌های حاصل از تحقیق نشان داد که متغیرهای مستقل تعداد افراد مورد بررسی و طول مدت پیگیری افراد در هر مطالعه اثر معنی‌داری در برآورد کلی خطر نسبی ندارند.
نتیجه‌گیری:
بعد از حذف اثر دو متغیر تعداد افراد مورد بررسی و طول مدت پیگیری افراد در هر مطالعه و همچنین با در نظر گرفتن عدم همگنی بین مطالعات، می‌توان نتیجه گرفت که ترک سیگار به مقدار 36/0 خطر مرگ را در بیماران کرونری قلبی کاهش می‌ده
سعید بکایی، مهدی سلطانی، عباس رحیمی فروشانی، علیرضا باهنر، محمد افشار نسب، سیامک روحانی زاده، امراله قاجاری، داریوش سعادتی،
دوره 8، شماره 1 - ( 4-1391 )
چکیده

مقدمه و اهداف: بیماری لکه سفید از جمله بیماری‌های ویروسی است که باعث تلفات شدید در استخرهای پرورش میگو می‌شود. علیرغم اقدامات گسترده صورت گرفته جهت کنترل آن، این بیماری هنوز اصلی ترین مشکل بهداشتی مزارع پرورش میگو در ایران می‌باشد. هدف مطالعه حاضر تعیین سهم عوامل خطر بیماری لکه سفید در میگوهای پرورشی در استان خوزستان است.
روش کار: در یک مطالعه مقطعی 223 استخر در منطقه چوئبده آبادان از خرداد تا مهر ماه سال 1389 بررسی گردید. اطلاعات مربوط به 17 متغیری که تصور می‌شد با وقوع بیماری لکه سفید ارتباط دارند از صاحبان استخرها، اداره شیلات و اداره دامپزشکی اخذ گردید. وقوع بیماری لکه سفید بر مبنای علائم بالینی و نتایج آزمایش PCR تعیین گردید. از آنالیز رگرسیون چند متغیره و آزمون مربع کای برای تجزیه و تحلیل داده‌ها استفاده شد.
نتایج: در استخرهای تحت مطالعه، مدیریت ضعیف مبارزه با پرندگان(72/3(OR =، تحصیلات کم سر کارگر (29/3 (OR= و فیلتراسیون ضعیف آب ورودی (43/3 (OR= شانس رخداد بیماری را به طور معنی‌داری افزایش می‌داد و تغییرات کم شوری آب استخرها
(16/0 (OR= شانس وقوع بیماری را کاهش می‌داد.
نتیجه‌گیری: در تحقیق اخیر مهم‌ترین عوامل موثر بر وقوع بیماری لکه سفید در سایت پرورش میگوی استان خوزستان مشخص شد و سهم هر یک از عوامل خطر تعیین گردید. یافته‌های این مطالعه به توسعه صنعت پرورش میگو در ایران، به ویژه در استان خوزستان کمک می‌کند.

Normal 0

مهسا سعادتی، آرزو باقری،
دوره 12، شماره 2 - ( دوره 12، شماره 2 1395 )
چکیده

نمونه‌گیری از جوامع پنهان به دلایلی چون عدم وجود چارچوب آماری مناسب همواره چالش برانگیز است. از آن‌جا که اکثر جوامع در معرض بیماری‌های خاص، پنهان و با دسترسی سخت هستند، روش‌های نمونه‌گیری که نمونه‌هایی معرف و کارا از این جوامع تولید نمایند، موضوع بسیاری از تحقیقات دهه‌های اخیر در سرتاسر دنیا شده است. به دلیل نامعلوم بودن احتمال انتخاب نمونه‌ها در جوامع پنهان که در روش‌های نمونه‌گیری متداول به آن‌ها نیاز است و همچنین عدم کارایی روش‌های نمونه‌گیری غیراحتمالی به منظور تعمیم نتایج حاصل از نمونه‌ها، لزوم معرفی نمونه‌گیری ارجاع زنجیره‌ای احتمالی چون نمونه‌گیری پاسخگو محور ضروری شد. در این مقاله ضمن معرفی روش نمونه‌گیری پاسخگو محور به برخی از مزایای این روش از جمله کاهش نسبی اریبی برآوردها، امکان تقلیل نرخ بی‌پاسخی با پرداخت مشوق‌ها و تخصیص وزن متناسب با عکس اندازه شبکه اجتماعی پاسخگویان به منظور ارائه برآوردهایی نااریب پرداخته شده است. همچنین به برخی از معایب این روش شامل دست نیافتن به نمونه‌های افتراقی در صورت انتخاب هسته‌هایی همگون، عدم دستیابی به کارایی بیش از روش نمونه‌گیری گلوله برفی در صورت اجرای نادرست آن و عدم رسیدن به تعادل در صورت نبود شبکه‌های اجتماعی ضعیف میان اعضای جامعه مورد مطالعه نیز اشاره شده است. هدف دیگر این مقاله، مقایسه روش‌های نمونه‌گیری از جوامع پنهان با این روش نمونه‌گیری که حاصل از اجرای این روش‌ها در طرح‌های مختلف و شبیه‌سازی‌های موجود است، می‌باشد.


آرزو باقری، حجیه بی بی رازقی نصرآباد، مهسا سعادتی،
دوره 13، شماره 2 - ( دوره 13، شماره 2، تابستان 1396 )
چکیده

مقدمه و اهداف: تغییر ایده‌آل‌ها و تمایلات فرزند آوری عوامل مؤثر در فرایند رفتار باروری هستند. امروزه کاهش میزان باروری به زیر سطح جانشینی و پایین بودن ایده‌آل‌های فرزند آوری از رایج‌ترین چالش‌های باروری در ایران است. بنابراین با کاهش نرخ باروری، آگاهی از ایده‌آل تعداد فرزندان و تعیین‌کننده‌های آن، به منظور اتخاذ سیاست‌های جمعیتی مناسب ضروری به نظر می‌رسد. هدف اصلی این مطالعه، بررسی عوامل مؤثر بر تعداد فرزندان ایده‌آل با استفاده از مدل رگرسیون پوآسون است.
روش کار: در سال 1391، 389 زن 15-49 ساله حداقل یک‌بار ازدواج‌کرده استان سمنان با روش نمونه‌گیری طبقه‌بندی دومرحله‌ای تصادفی انتخاب و با استفاده از پرسشنامه ساختاریافته بررسی شدند. به منظور مدل‌سازی تعداد فرزندان ایده‌آل با استفاده از متغیرهای تعداد فرزندان زنده به دنیا آمده، وضع فعالیت، سطح تحصیلی، نوع ازدواج و محل سکونت از مدل رگرسیون پوآسون وقتی متغیر طول مدت ازدواج به‌عنوان متغیر مبدأ در مدل وارد شد و به منظور برازش مدل از نرم‌افزار SPSS 22 استفاده شد.
یافته‌ها: کلیه متغیرهای پیش‌بین، موردمطالعه بر تعداد فرزندان ایده‌آل زنان سمنانی تأثیر معنی‌داری داشتند (05/0>P-Value). زنان دارای 2 فرزند زنده به دنیا آمده و کمتر، شاغل، دارای تحصیلات دانشگاهی، با ازدواج غیر خویشاوندی و روستایی تعداد فرزندان بیشتری را نسبت به زنان دارای 3 فرزند و بیشتر به دنیا آمده، غیر شاغل، دارای تحصیلات ابتدایی و راهنمایی، با ازدواج خویشاوندی و شهری ایده‌آل می‌دانستند.
نتیجه‌گیری: برای مدل‌سازی متغیر تعداد فرزندان ایده‌آل، با توجه به ماهیت شمارشی و گسسته بودن آن، رگرسیون پوآسون نسبت به سایر روش‌های رگرسیون خطی کاراتر است.
آرزو باقری، مهسا سعادتی،
دوره 15، شماره 1 - ( دوره 15، شماره 1 1398 )
چکیده


مقدمه و اهداف: یکی از اساسی‌ترین تعیین‌کننده‌های سطوح باروری که نقشی مؤثر در تغییرات نرخ‌های باروری و هم‌چنین بهداشت و مرگ‌ومیر مادر و نوزاد دارد، فواصل موالید است. با توجه به اهمیت این موضوع، هدف این پژوهش ، تحلیل فاصله ازدواج تا فرزندآوری و فاصله فرزندآوری اول و دوم با استفاده از مدل شکنندگی مشترک بقا و مقایسه‌ی عوامل مؤثر بر این فواصل بود.
روش کار: با استفاده از روش نمونه‌گیری طبقه‌بندی شده با تخصیص متناسب 610 زن متأهل 15-49 ساله از مناطق مختلف شهر تهران در زمستان 1395 و بهار 1396 انتخاب شدند و از پرسشنامه ساختاریافته به منظور جمع‌آوری اطلاعات آن‌ها و از مدل شکنندگی مشترک بقا برای بررسی تأثیر متغیرهای مورد نظر بر فواصل موالید اول و دوم زنان استفاده شد.
یافته‌ها: میانه طول فرزندآوری اول و دوم به ترتیب برابر 38 و 55 ماه بود. متغیرهای دوره تقویمی بر فاصله اولین فرزندآوری
(016/0= P-value) و وضع فعالیت (045/0= P-value) و منطقه سکونت (025/0= P-value) بر فاصله موالید اول و دوم تأثیر معنی‌‌دار آماری داشتند. مخاطره‌ی نسبی نخستین فرزندآوری زنان در دوره تقویمی اخیر نسبت به زنان در نخستین دوره برابر 484/0 و مخاطره‌های  نسبی دومین فرزندآوری زنان شاغل نسبت به غیرشاغلان و ساکن در منطقه  توسعه‌یافته نسبت به ساکنان منطقه‌های توسعه‌نیافته به ترتیب برابر 812/0 و 724/0 بودند.
نتیجه‌گیری: به تأخیر انداختن فرزندآوری در میان زنان جوان‌تر و فاصله‌ی طولانی‌تر میان فرزندآوری اول و دوم زنان شاغل می‌تواند ناشی از شرایط اقتصادی و اجتماعی باشد که با فراهم آوردن بستر مناسب می‌توان مانع از این تأخیرها شد.
آرزو باقری، مهسا سعادتی، نسیبه زنجری، اشکان شباک،
دوره 18، شماره 1 - ( دوره 18، شماره 1، بهار 1401 1401 )
چکیده

مقدمه و اهداف: با توجه به روند رو به رشد سالمندی در ایران، مطالعه عوامل مؤثر بر سلامت آنان ضروری می‌باشد. هدف اصلی مطالعه حاضر، بررسی تعیین‌کننده‌های جمعیتی، اجتماعی و اقتصادی سلامت خودارزیابی شده سالمندان در شهر تهران با استفاده از مدل معادله ساختاری است.
روش کار: در مطالعه حاضر از داده‌های یک مطالعه مقطعی که در آن 598 سالمند60 ساله و بیشتر از مناطق 22 گانه شهر تهران در سال 1394 با استفاده از روش نمونه‌گیری چندمرحله‌ای طبقه‌بندی‌شده انتخاب و پرسشنامه محقق‌ساخته برای آنان تکمیل شد، استفاده گردید. پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از دو شاخص‌ سازگاری درونی و زمانی تأیید گردید. به منظور بررسی تعیین‌کننده‌های شاخص خودارزیابی سلامت سالمندان از معادله ساختاری تعمیم‌یافته (GSEM) و دو برآوردگر ULSMV و WLSMV در نرم‌افزار (MPLUS  3.7) استفاده شد.
یافته‌ها: براساس شاخص‌های نیکویی برازش، برآوردگر ULSMV برای بررسی عوامل مؤثر بر خودارزیابی سلامت سالمندان انتخاب شد (0/02=RMSEA، 0/951 = CFI و 0/962=TLI). نتایج نشان داد که رتبه خودارزیابی سلامت سالمندان متأهل نسبت به مجرد (0/022=P-value) و شاغلین نسبت به غیرشاغلین (0/048=P-value) بیشتر بود. با افزایش شاخص‌های معنویت (0/016=P-value)، سلامت فیزیکی و روانی (0/001=P-value) و رفتار سلامت محور (0/016=P-value)، مقدار نمره استاندارد خودارزیابی سلامت سالمندان افزایش یافت. سلامت فیزیکی و روانی نقش میانجی کامل را در روابط میان متغیرهای جنسیت (0/014=P-value)، وضعیت تأهل (0/040=P-value)، سطح تحصیلی (0/039=P-value)، پایگاه اجتماعی-اقتصادی خوداظهاری (خوب 0/013=P-value و متوسط 0/017=P-value) و تعداد بیماری (0/001=P-value) با خودارزیابی سلامت سالمندان داشت.
نتیجه‌گیری: براساس یافته ‏های این مطالعه، در سیاست‌گذاری‌های حوزه سالمندی توجه ویژه به متغیرهای ساختاری مانند جنسیت، وضعیت تأهل، سطح تحصیلات و پایگاه‏ های اجتماعی اقتصادی علاوه بر سلامت فیزیکی و روانی ضروری می‌نماید.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله اپیدمیولوژی ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb