۱۰ نتیجه برای شاکری
لیدا معنوی فر، حبیب الله نعمتی کریموی، امیره نجات شکوهی، عباس شیردل، محمد تقی شاکری، منیره محجوب،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۸۸ )
چکیده
مقدمه و اهداف: اختلالات عصبی ادراکی و روانی در سالمندان شایع است. در این مطالعه ارتباط مقادیر سرمی کوبالامین، فولات، هموسیستئین با شاخصهای عصبی ادراکی و روانی مورد بررسی قرار میگیرد.
روشکار: ۲۸۰ سالمند در بیمارستان امام رضا (ع) شهر مشهد پذیرش شدند. معاینات فیزیکی و آزمونهای لازم توسط پزشک بعمل آمد. اسیدفولیک و کوبالامین سرم به روش RIA اندازهگیری شد. برای ۷۸ سالمند که دارای کوبالامین pg/ml ۴۵۰- ۱۲۰ و فولات ng/ml ۱۳-۵/۱ بودند، هموسیستئن سرم به روش الایزا اندازهگیری شد. نتایج با spss تحلیل گردید.
نتایج: بر اساس هموسیستئین mol/lµ ۱۵>، نقطه برش برای کمبود کوبالامین و فولات سرم بترتیبpg/ml ۳۳۰> و ng/ml۵/۶> بود. بین کوبالامین و فولات، ارتباط معنی داری وجود داشت (۰۰۱/۰p<). هموسیستئن ارتباط عکس با کوبالامین (۰۰۱/۰p<) و فولات (۰۴۴/۰(p= داشت. مطالعه ما نشان داد که کوبالامین وفولات و هموسیستئن سرم با شاخصهای ادراکی عصبی و روانی ارتباط معنیدار ندارد به جز در مورد هموسیستئن با رفلکسهای تاندونی عمقی (۰۴۵/۰ (p=. در سالمندان دچار دمانس، هموسیستئین سرم بالا بود.
نتیجهگیری: با نتایج این مطالعه و نتایج ضد و نقیض در سایر مطالعات، بنظر میرسد که باید در روشهای ارزیابی اختلالات عصبی ادراکی و روانی تجدید نظر گردد. چنانچه بین شاخصهای آزمایشگاهی و اختلالات عصبی ادراکی روانی ارتباط معنیدار بدست آید، میتوان با غربالگری دورهای سالمند از نظر هموسیستئین یا کوبالامین و اسید فولیک از بروز این اختلالات پیشگیری نمود.
نزهت شاکری، فاطمه اسکندری، فرهاد حاج شیخ الاسلامی، امیر عباس مومنان، فریدون عزیزی،
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۱۱-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه و اهداف: در جمعیت رو به افزایش سالمندان در ایران، پژوهش درباره نقش عوامل تعیینکننده در کاهش طول عمر سالمندان ضروری است.
روش کار: این مطالعه از نوع آیندهنگر است و بر اساس مطالعه قند و لیپید تهران انجام شدهاست. وضعیت حیاتی همه افراد بالای ۶۰ سال شرکتکننده در مرحله مقدماتی مطالعه قند و لیپید تهران، طی ۱۲ سال پیگیری، ثبت شد. میزان مرگومیر سنی، جنسی و میزانهای خطر مرگ و میانگین طول عمر، با استفاده از مدل رگرسیون کاکس برآورد و ارائه شد. دادهها به کمک نرمافزار SPSS، ویرایش ۱۶، تجزیه و تحلیل شدند.
نتایج: پس از ورود به ۶۰ سالگی، امید زندگی و طول عمر زنان ۸۱ سال و مردان ۸۰ سال برآورد شد، ولی اختلافی معنیدار بین دو گروه زنان و مردان دیده نشد. مدل رگرسیون کاکس نشان داد که سابقه دیابت، نمایه توده بدنی بالاتر از ۳۳ کیلوگرم/مترمربع و بیماری غیر ایسکمیک قلبی از عوامل خطر گروه زنان و دیابت، مصرف سیگار، افزایش فشار خون، سابقه سکته قلبی، سکته مغزی یا مرگ ناگهانی در بین پدر، برادر و یا فرزند پسر، سابقه بیماری ایسکمیک قلبی، مصرف داروی فشار خون و نداشتن فعالیت بدنی از عوامل خطر طول عمر در گروه مردان است.
نتیجهگیری: از میان متغیرهایی که تأثیر آن بر طول عمر بررسی شد، تنها ۳ متغیر در گروه زنان معنیدار بود، در حالی که در گروه مردان ۷ عامل خطر مشخص شد. به نظر میرسد برای تعیین عوامل خطر برای گروه زنان به مطالعات بیشتر نیاز است.
ابوالحسن شاکری، فتاح جعفری زاده، محمد زارع نژاد،
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( دوره ۱۰، شماره ۱، بهار ۹۳ ۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه و اهداف: خودکشی اقدامی آگاهانه در خاتمه بخشیدن به حیات خود است. شواهد نشان میدهد که سالانه نزدیک به یک میلیون نفر در جهان بر اثر خودکشی جان خود را از دست میدهند. هدف از انجام این پژوهش، توصیف اطلاعات اپیدمیولوژیک و دموگرافیک قربانیان خودکشیهای موفق دراستان فارس و مطالعه برخی از عوامل مرتبط بر آن است.
روش کار: در این مطالعه مقطعی- توصیفی، اطلاعات دموگرافیک و اپیدمیولوژیک قربانیان خودکشی موفق در استان فارس طی مدت ۵ سال از ابتدای فروردینماه سال ۱۳۸۶ تا پایان اسفندماه سال۱۳۹۰به کمک پرسشنامه جمعآوری و سپس مورد تجزیه و تحلیل آماری قرارگرفت.
نتایج: در این مدت، تعداد ۹۳۴ مورد به عنوان خودکشی موفق شناسایی شد. میانگین (±انحراف معیار) سنی افراد خودکشی کرده برابر با ۳۲/۱۲±۸۱/۲۹سال بود که ۵/۷۲ درصد آنان مذکر و ۳/۵۴ درصد آنان مجرد بودند. بیشتر قربانیان خودکشی- ۶۸۹ نفر
(۸/۷۳ درصد) در شهر ۶۸۹ نفر ساکن بودند. شایعترین روش خودکشی در مردان، حلقآویزی- ۴۷۲ نفر (۵/۵۰ درصد)- و در زنان، خودسوزی- ۱۰۳ نفر (۱۶ درصد)- بود. بیشتر افراد- ۴۱۱ نفر (۴۴ درصد)- در دهههای سوم عمر ( ۲۹-۲۰ سالگی) خودکشی کرده بودند. شایعترین علت خودکشی بیشتر افراد (۵/۵۳ درصد) نامعلوم بود.
نتیجهگیری: با توجه به بالا بودن فراوانی خودکشی در جوانان و نیز در افراد ازدواج نکرده، لزوم توجه خاص به این گروهها در برنامهریزیهای اجتماعی توسط مسؤولان در استان فارس ضرورت دارد.
حسین تیره، راضیه یوسفی، سید بهنام مظلومشهری، محمد تقی شاکری،
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( دوره ۱۴، شماره ۳، ۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه و اهداف: فشار خون بهواسطه پیامدهای آن یک مشکل جهانی است. مدلهای رگرسیون معمولی برای ارزیابی این مشکل محدودیت دارند، زیرا نمودار مرجع حاصل از یک جمعیت مشخص نمیتواند برای جمعیت دیگر مناسب باشد. مدل رگرسیون چندکی چندجمله ای، جایگزینی انعطافپذیر است. این مطالعه با هدف تعیین مقادیر مرجع و منحنیهای صدکی فشار خون در شهر مشهد انجام شد.
روش کار: این مطالعه مقطعی روی نمونه تصادفی شامل ۶۹۴۹ نفر از افرادی که برای غربالگری دیابت در سال ۱۳۸۹ به مراکز بهداشتی- درمانی منطقه ثامن مراجعه کرده بودند، انجام شد. تجزیه و تحلیل صدکهای مختلف با متغیرهای جنس، سن، شاخص تودهی بدنی، دور کمر به باسن و فشار خون سیستولیک و دیاستولیک صورت گرفت. تمامی محاسبهها با استفاده از نرمافزار R نسخه ۳,۰.۱ انجام شد.
یافتهها: ۵۸/۷۰ درصد از بین شرکتکنندگان مرد و ۴۲/۲۹ درصد زن بودند. یافتههای مدل رگرسیون چندکی نشان داد که اغلب با افزایش متغیرهای سن، شاخص تودهی بدنی و نسبت دور کمر به باسن، فشار خون در تمامی صدکها افزایش داشت. در تمامی متغیرها در صدکهای ۷۵ام و ۹۵ام افراد دارای علائم فشار خون متوسط و بالا بودند و در سایر صدکها افراد دارای فشار خون نرمال بودند.
نتیجهگیری: مدل بهکار رفته اطلاعات بیشتری در مورد فشار خون و الگوهای مربوط به آن ارایه داد. با توجه به یافتهها به نظر میرسد نیاز به توجه بیشتری به افراد سالخورده و دارای اضافه وزن در صدکهای ۷۵ ام و ۹۵ ام وجود دارد.
محمد تقی شاکری، راضیه یوسفی، مهدی قلیان اول، مریم سالاری، مریم امینی، امیر مازیار حامدی،
دوره ۱۶، شماره ۴ - ( دوره ۱۶، شماره ۴ ۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه و اهداف: بررسی دقیق مرگومیر کودکان در جامعه از جمله مهمترین راهکارها برای ارتقای سلامت کودکان است. این مطالعه با هدف بررسی توزیع سنی، روند و پیشبینی مرگومیر کودکان زیر۵ سال استان خراسان رضوی کشور انجام شده است.
روش کار: جامعه مورد بررسی شامل اطلاعات مرگومیر کودکان زیر۵ سال استان خراسان رضوی طی سالهای ۹۶-۱۳۹۱ است که از سامانه ثبت علل و طبقهبندی مرگو میرمعاونت بهداشتی دانشگاه مشهد و ۵ دانشگاه و دانشکده استخراج شده است. سببهای فوت بر اساس کدهای بینالمللیICD۱۰ بازنویسی شد. در نهایت پس از پالایش دادهها با استفاده از نرمافزارANACoD، دادهها در نرمافزارهای Minitab نسخه ۱۵ و Stata نسخه ۱۶ قرار داده شدند و با استفاده از روشهای آمارتوصیفی و روشهای مدلبندی سری زمانی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: بیشترین میزان مرگومیر کودکان زیر۵ سال مربوط به سال ۱۳۹۳ و کمترین میزان مربوط به سال ۱۳۹۶ بود. با استفاده از روش تفاضلگیری دادهها را ایستا نموده و در نهایت مدلARIMA (۱,۱,۲) به عنوان مدل مناسب شناسایی و برازش داده شد.
نتیجهگیری: میزان مرگومیر کودکان زیر۵ سال در ۴ سال مورد بررسی در استان خراسان رضوی کاهش خوبی داشته است و براساس پیشبینی مدل این کاهش در سالهای بعد هم ادامه دارد، اما همچنان با میزان مرگومیر در کشورهای توسعه یافته و برخی از کشورهای در حال توسعه فاصله زیادی وجود دارد. از این رو میتوان با افزایش سطح خدمات بهداشتی، سطح آگاهی خانوادهها و بهبود مراقبتهای دوران بارداری و زایمان مادران در راستای کاهش شاخص میزان مرگومیر کودکان زیر ۵ سال تلاش نمود.
نسرین تلخی، نوشین اکبری شارک، زهرا رجب زاده، مریم سالاری، سید مسعود ساداتی، محمد تقی شاکری،
دوره ۱۸، شماره ۳ - ( دوره ۱۸، شماره ۳، پاییز ۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه و اهداف: شیوع و نرخ مرگومیر بالای بیماری کووید-۱۹، علائم، اطلاعات جمعیت شناختی و بیماریهای زمینهای مؤثر در پیشبینی مرگ ناشی از آن را ضروری میسازد. لذا در این مطالعه قصد داریم به پیشبینی رفتار مرگومیر ناشی از کووید-۱۹ در استان خراسان رضوی بپردازیم.
روش کار: در این مطالعه دادههای کامل ۴۷۴۶۰ نفر از بیماران بستری در بیمارستانهای استان خراسان رضوی از ۴ اسفند ۱۳۹۸ تا ۲۱ شهریور ۱۴۰۰ جمعآوری شد. برای تشخیص بازماندگان و غیر بازماندگان ناشی از کووید-۱۹ روش شبکههای عصبی و رگرسیون لوژستیک و برای مقایسه دو مدل از حساسیت، ویژگی، صحت پیشبینی و سطح زیر منحنی مشخصه عملکرد استفاده گردید.
یافتهها: کاهش سطح هوشیاری، سرفه، درصد اکسیژن خون کمتر از ۹۳%، سن، سرطان، بیماریهای مزمن کلیه، تب داشتن، سردرد داشتن، سیگاری بودن، و بیماریهای مزمن خون بهعنوان ده عامل مهمتر در پیشبینی مرگ شناسایی شدند. صحت مدل شبکه عصبی و رگرسیون لوژستیک به ترتیب برابر ۸۹/۹۰% و ۸۳/۶۷%درصد، همچنین حساسیت، ویژگی و سطح زیر منحنی راک در دو مدل به ترتیب (۷۶/۱۴%، ۶۸/۹۴%)، (۹۱/۹۹%، ۸۵/۳۰%) و (۷۷/۱۴%، ۶۸/۹۸%) بود.
نتیجهگیری: یافتههای ما اهمیت برخی اطلاعات جمعیت شناختی، بیماریهای زمینهای و علائم بالینی را ارائه کرد. همچنین، مدل شبکه عصبی میتواند مرگ را با دقت بیشتری نسبت به مدل رگرسیون لوژستیک پیشبینی کند. بااینحال، تحقیقات پزشکی در این زمینه با بهکارگیری سایر روشهای یادگیری ماشین و قدرت بالای آنها، نتایج کاملکنندهای به دنبال خواهد داشت.
مصطفی طالبی، ساره شاکریان،
دوره ۱۹، شماره ۳ - ( دوره ۱۹، شماره ۳، پاییز ۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه و اهداف: لیشمانیوز جلدی (سالک) یکی از مهم ترین بیماریهای بومی در ایران است. که میتواند سبب ایجاد ضایعات پوستی، اسکارهای مادام العمر و در نهایت انگ جدی در افراد مبتلا شود. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیرعوامل اقلیمی و اکولوژیک بر اپیدمیولوژی بیماری سالک در ایران طراحی و اجرا گردید.
روش کار: مطالعه حاضر به شیوه مرور روایتی انجام شد. جستجو با استفاده از کلیدواژههای اصلی "لیشمانیوز پوستی"، "سالک "، "عوامل اقلیمی"، "عوامل محیطی" در پایگاههای ملی و بینالمللی بدون محدودیت زمانی انجام گردید. تمامی پژوهشهای انجام شده در زمینه ارتباط بین عوامل اقلیمی و محیطی با پراکندگی بیماری سالک در کشور بدون محدودیت مکانی، زمانی، و روش شناسی پژوهش، مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج جستجو در ابتدا شامل ۸۲۳۶۲۵ مقاله بود. با ویژه کردن کلیدواژهای جستجو و طی مراحل غربالگری اولیه و نیز حذف مقالات تکراری تعداد ۱۸۴ مطالعه باقی ماند و در ادامه با حذف مواردی به دلیل عدم احراز شرایط لازم ۳۰ مقاله و در نهایت با ورود ۶ مورد پایـان نامـه کارشناسـی ارشـد، تعداد ۳۶ مطالعه جهت انجام بررسی نهایی انتخاب گردیدند. بررسی مطالعات نشان داد همراهی موثری بین بر خی عوامل اقلیمی نظیر دما، رطوبت، ساعات آفتابی و بارش در اکثر مناطق جغرافیایی کشور با میزان بروز و شیوع سالک وجود دارد. ارتباط بین عواملی مانند پوشش گیاهی، وزش باد با تعداد موارد بیماری در نقاط مختلف کشور دارای نتایج متفاوتی بود.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر تاثیر عوامل اقلیمی و محیطی را بر میزانهای سالک در کشور نشان می دهد. با توجه به اینکه تاثیر عوامل مذکور در همه نقاط کشور یکسان نیست، لازم است اقدامات پیشگیرانه موثری به منظور کاهش باربیماری متناسب با نیاز های هر نقطه جغرافیایی اجرا گردد.
فاطمه باپیری، ساره شاکریان،
دوره ۱۹، شماره ۴ - ( دوره ۱۹، شماره ۴، زمستان ۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه و اهداف: شواهد نشان می دهند یکی از رفتارهایی که ممکن است تحت تاثیر قرنطینه ناشی از کرونا قرار گیرد، رابطه جنسی است. در همین راستا مطالعه حاضر طراحی و انجام گردید.
روش کار: مطالعه حاضر به صورت توصیفی – تحلیلی با اندازه گیری قبل-بعد )در دوران کرونا و پسا کرونا( و با استفاده از پرسشنامه استاندارد شاخص عملکرد جنسی بر روی ۲۵۰ زن در سطح دانشگاه علوم پزشکی ایلام در سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ انجام شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمارهای استنباطی آزمون t زوجی، آزمون همبستگی وکای اسکوار از نرم افزار آماری SPSS استفاده گردید.
یافتهها: نتایج تحلیل نشان داد که شیوع بیماری کووید ۱۹ بر روی هر ۶ مؤلفه عملکرد جنسی شامل میل جنسی، تحریک جنسی، رطوبت جنسی، لذت جنسی، رضایت جنسی و درد بر روی زنان در سنین باروری تأثیر دارد. با توجه به نتایج به دست آمده میانگین عملکرد جنسی در کل در دوران کرونا (۱/۲۵±۲/۰۱) و میانگین عملکرد جنسی در پساکرونا (۱/۲±۲/۹۴) کمتر از نقطه برش(۳/۸) است که نشانگر عملکرد ضعیف در کل مقیاس عملکرد جنسی است. نتایج نشان داد بین سن، مدت ازدواج و تعداد بارداری با شاخص عملکرد جنسی و زیر مقیاس های آن یک رابطه معکوس و معنی داری (۰/۰۵>P)وجود دارد.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد، جامعه پژوهش در دوران کرونا عملکرد جنسی ضعیف تری در مقایسه با پسا کرونا داشتند. نتایج نمایانگر تأثیرات بار روانی و جسمی اپیدمی کرونا بر عملکرد جنسی میباشد.
الهه فقیهی فر، مرجان عجمی، ساره شاکریان،
دوره ۱۹، شماره ۴ - ( دوره ۱۹، شماره ۴، زمستان ۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه و اهداف: چاقی کودکان امروزه به یک چالش جهانی تبدیل شده است. مطالعات بسیاری ارتباط چاقی را با عوامل اقتصادی اجتماعی نشان داده اند. تحقیق حاضر با هدف بررسی نابرابری های اقتصادی- اجتماعی با الگوی تغذیه ای و چاقی در کودکان انجام شده است.
روش کار: مطالعه حاضر با روش تحلیل ساختاری انجام گردید. مشارکت کنندگان پژوهش ۸۰ نفراز کودکان ۶ تا ۱۳ ساله با شیوه تصادفی ساده از مراجعین پایگاه های سنجش سلامت شهرستان سنقر و کلیایی انتخاب و وارد مطالعه شدند. توده بدنی کودکان بـه روش اسـتاندارد محاسبه شد. الگوی تغذیه ای از پرسشنامه یادآمد ۲۴ ساعته خوراک و وضعیت اقتصادی - اجتماعی با پرسشنامه های استاندارد مرتبط سنجیده شد. آنالیز داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS ۲۴ و AMOS ۲۴ انجام گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد ۲۸/۷۵ درصد از آزمودنی ها چاق، و یا دارای اضافه وزن بودند. نتایج تحلیل ساختاری نشان داد متغیر اقتصادی – اجتماعی با ضریب تاثیر (۰/۶۵) بر الگوی تغذیه ای و بر توده بدنی (۰/۴۳ - ) اثر مستقیم دارد. متغیر الگوی تغذیه ای با ضریب تاثیر (۰/۷۴- ) بر توده بدنی اثر داشت. نتایج آزمون بوت استراپ نشان داد که اثر غیرمستقیم وضعیت اقتصادی- اجتماعی بر توده بدنی براساس نقش میانجی الگوی تغذیه ای (۰/۴۸-) می باشد. مقادیر پیش بینی نیز نشان می دهد دو متغیر اقتصادی و اجتماعی و الگوی تغذیه ای به ترتیب ۰/۱۶ و ۰/۲۹ از تغییرات توده بدنی را پیش بینی می کنند.
نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه تأثیر وضعیت اجتماعی-اقتصادی را بر الگوهای تغذیهای و شاخص توده بدنی جامعه پژوهش نشان داد. امروزه بحث افزایش توده بدن در جهان و کشور ما یکی از مهمترین چالش های اجتماعی است. با توجه به اثرات ناهمگون وضعیت اجتماعی-اقتصادی بر الگوهای تغذیه ای و شاخص توده بدنی، تدوین و اجرای سیاست های پیشگیرانه با توجه به شرایط جوامع برای دستیابی به نتایج موثر ضروری است.
طاهره تیموری، مرجان عجمی، ساره شاکریان، مرتضی عبدالهی،
دوره ۲۰، شماره ۲ - ( دوره ۲۰، شماره ۲، تابستان ۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه و اهداف: شواهد نشان میدهد ابتلا به اختلالات چربی خون در افراد تحت تاثیر پیروی آنان از رژیم غذایی ناسالم میباشد. این مطالعه با هدف بررسی الگوی غذایی افراد مبتلا به اختلالات چربی خون و نیز وضعیت ابتلا به بیماریهای غیرواگیر در جمعیت مورد بررسی انجام گردید.
روش کار: مطالعه مقطعی روی ۳۰۰ بیمار مبتلا به اختلالات چربی خون انجام شد. شرکت کنندگان از بین افراد دارای چربی خون مراجعه کننده به مراکز خدمات جامع سلامت شهر الوند به شیوه نمونه گیری چند مرحلهای انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامه نیمه کمی بسامد خوراک FFQ جمع آوری گردید. یافتهها توسط نرم افزارSPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: سه الگوی غذایی شامل الگوی غذایی سالم، ناسالم و میانه یا معمولی در مشارکت کنندگان پژوهش شناسایی شد. بیشتر افراد (۶۶/۳ درصد) از الگوی غذایی میانه یا معمولی پیروی می کردند. همچنین ۸۵ درصد افراد دارای اضافه وزن و یا چاق بودند. نتایج تحلیل رگرسیون لجستیک نشان داد، الگوی غذایی از ناسالم در مقایسه با الگوی غذایی سالم احتمال ابتلا به بیماری شخص را ۲/۲۷ برابر بیشتر می کند. همچنین نشان داد با افزایش سن احتمال ابتلا به بیماری شخص ۱/۰۹۳ بیشتر می شود. همچنین بین الگوی غذایی و سطح تحصیلات ارتباط معنی دار (۰/۰۵>P) بود و افراد دارای سطح تحصیلات بالاتر الگوی غذایی سالم تری داشتند. در این بررسی ارتباط معنی داری بین سن، وضعیت تأهل افراد و الگوی غذایی آنان ( ۰/۰۵< P) مشاهده نگردید.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد افرادی که از الگوی غذایی ناسالم پیروی می کنند بیماری های غیرواگیر بیشتری دارند. بنابراین به نظر می رسد اصلاح الگوی غذایی از طریق آموزش تغذیه مناسب بوده و می تواند در پیشگیری از ابتلا به سایر بیماری های غیر واگیر در آینده موثر باشد.