جستجو در مقالات منتشر شده


19 نتیجه برای صالحی

جلال پورالعجل، پروین تاجیک، بهاره یزدی زاده، مجتبی صحت، علیرضا صالحی، محسن رضایی، کورش هلاکویی نایینی،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده

مقدمه و اهدف: مطالعات مشاهده‌ای غالباً به صورت مشروح و واضح گزارش نمی‌شوند و لذا بررسی قدرت و ضعف این مطالعات کار ساده‌ای نیست. برای این منظور در اکتبر سال 2007 چک لیستی تحت عنوان STROBE توسط عده‌ای از محققین پیشنهاد گردید. هدف این مطالعه بررسی کیفیت ارائه نتایج مطالعات کوهورت قبل از صدور این بیانیه است.

روش کار: در این بررسی، 60 مطالعه کوهورت که قبل از اکتبر 2007 در 6 مجله معتبر بین‌المللی به چاپ رسیده‌ بودند به صورت تصادفی انتخاب و کیفیت آنها بر اساس چک لیست STROBE مورد بررسی قرار گرفت.

نتایج به طور میانگین بیش از 81% (87%- 77% CI: 95%) از مطالعات به 43 جزء تحت بررسی در این پژوهش اشاره نموده بودند. کمترین اشاره (33% مطالعات) به موضوع "رسم فلوچارت" و بیشترین اشاره (100% مطالعات) به موضوعات "زمینه تحقیق" و "فقدان دانش کافی در رابطه با موضوع مورد مطالعه" صورت گرفته بود.

نتیجه‌گیری: گر‌چه کیفیت گزارش نتایج مطالعات کوهورت بررسی شده در این مطالعه در حد قابل قبولی بود، ولی با توجه به اینکه نوع مطالعه، نوع مجله و سال انتشار گزارش‌ها می‌تواند بر کیفیت نتایج مطالعات مشاهده‌ای تأثیر بگذارد، لذا به نظر نمی‌رسد که کیفیت مطالعات مشاهده‌ای که در حال حاضر گزارش می‌شوند با توجه به معیارهای بیاینه STROBE از سطح قابل قبولی برخوردار باشد.


لیلی صالحی، محمد حسین تقدیسی، همایون قاسمی، بهجت شکروش،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1389 )
چکیده

مقدمه و اهداف: اهمیت فعالیت جسمانی مطلوب به عنوان یک عامل بازدارنده وکاهنده خطر در سالمندان کاملاً مشخص است. بررسی حاضربه منظورتعیین عوامل تسهیل کننده و بازدارنده فعالیت جسمانی در سالمندان عضو کانون‌های سالمندی شهرتهران در سال 1387انجام گرفت.
روش کار: این مطالعه مقطعی با استفاده از تکنیک مصاحبه ساختمند و با استفاده از پرسشنامه چند قسمتی بر روی 400 سالمند انجام پذیرفت. نمونه‌گیری بصورت دومرحله‌ای با استفاده از روش تصادفی سیستماتیک انجام گرفت تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم افزارSPSS انجام شد.
نتایج: میانگین سنی افراد مورد مطالعه 49/4 ±07/64سال بود که 53 درصد زندگی بدون تحرک داشتند و 25/30 درصد درمرحله پیش تامل، 75/12 درصد درمرحله تامل، 25/27 درصد آمادگی، 25/6 درصد عمل و 5/23 درصد بودند. از تنبلی و ملاقات با تعداد بیشتری از افراد به ترتیب به عنوان مهم‌ترین عامل بازدارنده و تسهیل کننده نام برده شد. سالمندان متاهل، جوانتر، با شاخص توده بدنی کمتر و سابقه قبلی انجام ورزش و بدون بیماری مزمن فعالیت جسمانی بیشتری داشتند. آنالیز رگرسیون نشان داد که دانش ورزشی و منافع درک شده بیشتر و خود کارآمدی بالاتر باعث حرکت افراد در طول مراحل آمادگی رفتار می‌گردند.
نتیجه‌گیری: یافته‌های این مطالعه نشان داد که عوامل فراونی بر فعالیت جسمانی در افراد سالمند مؤثر است. درک این عوامل به آموزش دهندگان و سایر متخصصین سلامت در طراحی برنامه‌های مداخلاتی مناسب کمک می‌کند.
لیلی صالحی، فروزان حیدری،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1389 )
چکیده

مقدمه و هدف: الگوی پرسید الگوی موفقی جهت برنامه‌ریزی مداخلات ارتقاء سلامت است. هدف از این مطالعه طراحی و ارزشیابی این الگو در ارتقاء رفتارهای تغذیه‌ای در یک جامعه روستایی است
روش کار: این مطالعه نیمه تجربی از نوع قبل و بعد است که بر روی 118 زن متأهل ساکن روستاهای شهرستان فریدن انجام گرفت. براساس مراحل این الگو، مرگ و میر ناشی از بیماری‌های قلبی و عروقی (به عنوان مهم‌ترین مشکل اجتماعی)، عادات غذایی نامناسب (مهم‌ترین مشکل بهداشتی)، رفتارهای مرتبط با تغذیه (مهم‌ترین مشکل رفتاری) انتخاب شدند که در طی تشخیص آموزشی، عوامل مستعد کننده، قادر کننده و تقویت کننده رفتارهای تغذیه‌ای مرتبط مورد توجه قرارگرفتند دراین مطالعه جهت آنالیز داده‌ها، از آزمون‌های willxocon،t test،X2 استفاده گردید . پ
نتایج: یافته‌های این مطالعه نمایانگر افزایش معنی‌دار در سازه‌های الگوی پرسید و بهبود عوامل مستعد کننده، قادر کننده، تقویت کننده و رفتار بودند. 25/9 درصد افراد خود را در معرض ابتلا به بیماری‌های قلبی و عروقی می دیدند 96/12 درصد رژیم غذایی خود را نا مناسب می‌دانستند. 5/47 درصد معتقد بودند بیماری‌های قلبی و عروقی قابل پیشگیری هستند .
 نتیجه‌گیری: براساس نتایج این مطالعه، طراحی و اجرای برنامه آموزشی مبتنی بر الگوی پرسید می‌تواند باعث ارتقاء رفتارهای تغذیه‌ای دریک جامعه روستایی گردد
داود شجاعی زاده، اکرم محراب بیک، محمود محمودی، لیلی صالحی،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1390 )
چکیده

مقدمه و اهداف: پوکی استخوان بیماری خاموشی است که میلیون‌ها نفر در سرتاسر جهان از آن رنج می‌برند. طراحی برنامه مداخلاتی مناسب از اصول اولیه موفقیت در پیشگیری است. این مطالعه با هدف بررسی تإثیر آموزش بر آگاهی، نگرش و عملکرد زنان با وضعیت اقتصادی و اجتماعی پایین در خصوص پیشگیری از بیماری پوکی استخوان بااستفاده از الگوی باور سلامتی انجام گرفت.
روش کار: این مطالعه نیمه تجربی از نوع قبل و بعد بر روی 140 نفر مددجوی کمیته امداد منطقه یک استان اصفهان با سن کمتر از 60 سال انجام گرفت. جهت جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه چند قسمتی مشتمل بر قسمت های مختلف استفاده شد. وضعیت عملکردی افراد از نظر دریافت کلسیم و ویتامینD ، سطح فعالیت فیزیکی و برخورداری از تابش مستقیم آفتاب نیز مورد ارزیابی قرار گرفت.
 نتایج: میانگین سنی افراد شرکت کننده در مطالعه 52/10 ± 8/40سال بود. میانگین نمره اجزاء مورد بررسی بجز موانع، آگاهی، وضعیت استفاده از نور خورشید و سطح فعالیت فیزیکی بعد از مداخله نسبت به قبل از آن افزایش معنا داری را نشان داد. بین میزان کلسیم و ویتامین دریافتی روزانه قبل و بعد از مداخله اختلاف معناداری مشاهده نشد.
 نتیجه‌گیری: براساس نتایج این مطالعه، طراحی و اجرای برنامه آموزشی مبتنی بر الگوی باور سلامتی می‌تواند سبب ارتقاء آگاهی و باور افراد در رابطه با رفتارهای پیشگیرانه بیماری گردد. هرچند در خصوص تغییر عملکرد از نظر مصرف کلسیم و ویتامین D توجه به سایر عوامل ضروری است.
لیلی صالحی، سعید سلکی، لیلا علیزاده،
دوره 8، شماره 1 - ( 4-1391 )
چکیده

مقدمه و اهداف : کشور ایران با رشد پر شتاب جمعیت سالمندی مواجه است. اندازه گیری کیفیت زندگی به طراحی برنامه‌های مداخلاتی مناسب در آنان کمک فراوانی می‌کند. این مطالعه مقطعی با هدف بررسی کیفیت زندگی در سالمندان عضو کانون‌های سالمندی شهر تهران انجام گرفت.

روش کار: در این مطالعه شاخص‌های کیفیت زندگی در 400 نفر سالمند از طریق پرسشنامه‌های استاندارد 36-SF و حمایت اجتماعی درک شده مورد بررسی قرار گرفت و به منظور تحلیل داده‌ها از آزمون‌های ANOVA و t .test و آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد.
نتاج: میانگین سنی افراد شرکت کننده 64 بود که در 5/74 درصد زن بودند. میانگین شاخص جسمی در افراد مورد مطالعه 68/12±62/64 و میانگین شاخص روانی 7/4±35/63 بود. کیفیت زندگی زنان در ابعاد جسمانی، عملکرد اجتماعی، درد بدنی و سلامت عمومی از مردان بیشتر بود. با افزایش شاخص توده بدنی، از میزان کیفیت زندگی کاسته، ولی با افزایش درآمد و تحصیلات بر میزان کیفیت زندگی افزوده می‌شد. افراد متاهل در مقایسه با افراد مجرد و افراد سالم در مقایسه با افراد بیمار از میزان کیفیت زندگی بالاتری برخوردار بودند. بین شاخص‌های جسمی و روانی در سالمندان و حمایت اجتماعی از آنان رابطه معنی‌داری وجود داشت.
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که زنان نسبت به مردان از کیفیت زندگی بالاتری برخوردارند. افراد با درآمد بالاتر و تحصیلات بیشتر و توده بدنی کمتر دارای کیفیت زندگی بهتری هستند.

Normal 0

محمود بختیاری، مسعود صالحی، فرید زایری، پروین یاوری، علی دلپیشه، فرزانه مباشری، مسعود کریملو،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده

مقدمه و اهداف: هدف از اندازه‌گیری کیفیت زندگی، ارزیابی ماهیت ذهنی کیفیت زندگی، دستیابی به ادراک خود فرد از وضعیت موجود زندگی و سلامتی است.
روش‌ کار: در این مطالعه مقطعی در سال 1388، 1000 نفر از جمعیت 15 تا 75 ساله شهر تهران شامل دو گروه افراد سالم و معلولین جسمی- حرکتی، با استفاده از پرسشنامه‌ WHOQOL-100 از نظر کیفیت زندگی مورد مقایسه قرار گرفتند. نمونه‌گیری از افراد سالم به صورت نمونه‌گیری تصادفی انجام شد، افراد معلول نیز از مرکز جامع توانبخشی هلال احمر که یک مرکز مرجع برای این افراد است، انتخاب شده‌اند. تحلیل اطلاعات توسط نرم افزارSPSS  نسخه 18، و آزمون‌های تی مستقل و رگرسیون چندگانه انجام شد.
نتایج: میانگین و انحراف معیار سن افراد سالم مشارکت کننده در مطالعه برابر با 75/12 ± 09/35 و میانگین و انحراف معیار سن معلولین مشارکت کننده در پژوهش برابر با 86/12 ± 88/35 به دست آمد. تنها در حیطه‌های سلامت جسمی و استقلال نمره کیفیت زندگی این دو گروه با یکدیگر اختلاف معنا داری داشتند (001/0P<)، به طوریکه میانگین نمره هر دو حیطه در افراد سالم بیشتر از افراد معلول بود. در سایر حیطه‌ها اختلاف آماری معنا داری بین کیفیت زندگی این دو گروه مشاهده نشد.
نتیجه‌گیری: افراد معلول به دلیل محدودیت‌های موجود در حیطه‌های جسمی و استقلال دارای نمره کیفیت زندگی کمتری نسبت به دیگر اقشار جامعه بوده و این قشر نیازمند دریافت خدمات ویژه از سازمان‌های ذیربط جهت کم کردن هرچه بیشتر فاصله بین افراد سالم و معلول از دید کیفیت زندگی هستند.


غلامرضا خیرآبادی، سید جلال هاشمی، سحر اکبری پور، محمد صالحی، محمد رضا مراثی،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده

مقدمه و اهداف: هر ساله در جهان، حدود 20میلیون نفر اقدام به خودکشی می‌کنند و یک میلیون انسان در اثر خودکشی می‌میرند. اختلالات روانپزشکی و سابقه قبلی اقدام به خودکشی از عوامل خطر اصلی خودکشی به شمار می‌آیند. این مطالعه با هدف بررسی وضعیت اختلالات روانپزشکی و عوامل خطر تکرار اقدام به خودکشی، در اقدام کنندگان به خودکشی ارجاع شده به اورژانس مسمومین انجام شده است.

روش کار: داده‌ها در یک مطالعه مقطعی روی نمونه مورد مطالعه در سال 1387، با تمرکز بر متغیرهای جمعیت شناختی و وضعیت روانپزشکی افراد، با یک مصاحبه بالینی مبتنی بر DSM-IV و با استفاده از مدل رگرسیون دو جمله‌ای منفی متورم در صفر، تجزیه و تحلیل شد.

 نتایج: دراین مطالعه، 703 نفر با میانگین سنی 7/9±95/25 سال مشارکت داشتند که 424 نفر از ایشان، زن و 125 نفر از آن‌ها دارای سابقه خانوادگی اقدام به خودکشی بودند. 501 نفر برای نخستین بار، 106 نفر برای دومین بار، 58 نفر برای سومین بار و بقیه افراد برای چهارمین بار یا بیشتر اقدام به خود کشی داشتند. اختلالات طیف دوقطبی، افسردگی یک قطبی و اختلال انطباق، به ترتیب در رأس اختلالات روانپزشکی تشخیص داده شده قرار داشتند. سن، سابقه خانوادگی، نوع اختلالات روانپزشکی وروش اقدام به خودکشی رابطه‌ای معنادار با میانگین دفعات اقدام به خودکشی داشتند.

نتیجه‌گیری: ابتلا به اختلالات طیف دو قطبی، به ویژه تکرار مداوم فازهای افسردگی، مهم‌ترین عامل خطر اقدام به خودکشی مکرر است و وجود همزمان یک اختلال روانپزشکی دیگر نیز، خطرتکرار اقدام به خودکشی را افزایش می‌دهد.


ابوالفضل محمدبیگی، جعفر حسن‌زاده، بابک عشرتی، نرگس محمد صالحی،
دوره 9، شماره 2 - ( دوره 9، شماره 2، تابستان 1392 1392 )
چکیده

مقدمه و هدف: نابرابری در سلامت اصطلاحی کلی است که برای نشان دادن اختلاف‌ها، تغییرات و ناهمسانی‌های موجود در دسترسی افراد یا گروه‌ها به سلامت از آن استفاده می‌شود. بی عدالتی در سلامت شامل آن دسته از نابرابری‌هایی است که ناعادلانه بوده و یا به دلیل برخی خطاها ایجاد شده است. هدف مطالعۀ حاضر تبیین روش‌های معمول در سنجش نابرابری در سلامت، برای استفادۀ محققان و علاقه‌مندان عدالت در سلامت است.
روش کار: مزایا و محدودیت‌های معمول‌ترین شاخص‌های سنجش نابرابری در سلامت، شامل شاخص‌های شیب نابرابری و نسبی نابرابری، تایل، متوسط تغییرات لگاریتمی، درصد عدم توافق، ضریب جینی، تابع وزنی بهره‌مندی رفاه اجتماعی مطلق و نسبی و همچنین، شاخص تمرکز بررسی شد و بر اساس داده‌های طرح ملی بهره‌مندی از خدمات سلامت در استان مرکزی، مقادیر نابرابری محاسبه شد.
نتایج: متوسط بهره‌مندی از خدمات در افراد نیازمند برابر با 4/66% بود و این شاخص در کوآنتایل‌های اول تا پنجم، به‌ترتیب برابر با 6/57% ، 4/63%، 6/71%، 5/69% و 3/75% به دست آمد. شاخص تمرکز نسبی و ضریب جینی برای بهره‌مندی از خدمات سلامت در استان مرکزی به ترتیب برابر با 053/0 و 0062/0 محاسبه شد.
نتیجه‌گیری: نابرابری در بهره‌مندی از خدمات سلامت در استان مرکزی، بسته به نوع شاخص مورد استفاده، متفاوت است. بین شاخص‌های موجود، شاخص تمرکز می‌تواند به‌عنوان بهترین شاخص برای تعیین اندازه و جهت نابرابری استفاده شود.

زهرا هاشمی، مجتبی کیخا، راضیه کیخایی، علیرضا انصاری مقدم، محمد صالحی مرزیجرانی، امیر نصیری،
دوره 9، شماره 2 - ( دوره 9، شماره 2، تابستان 1392 1392 )
چکیده

مقدمه و هدف: ارتباط میان شغل و جنبه‌های مختلف سلامت، از جمله کیفیت زندگی، در مطالعه‌های متعدد بررسی شده است. از سویی آمار زنان شاغل ایران رو به افزایش است. هدف این مطالعه بررسی ارتباط اشتغال و کیفیت زندگی زنان در شهرستان زابل است.
روش کار: این مطالعه از نوع مقطعی است که بر نمونه‌ای شامل 420 زن انجام شد. از پرسش‌نامه
SF-36 به‌عنوان یک ابزار معتبر برای اندازه‌گیری کیفیت زندگی افراد استفاده شد. کیفیت زندگی با استفاده از روش خوشه‌بندی، دسته‌بندی شد و ارتباط میان متغیرهای مستقل با دسته‌های کیفیت زندگی، با رگرسیون لجستیک بررسی گردید.
نتایج: افراد مورد بررسی دارای میانگین سنی 46/30 با انحراف معیار 75/8 سال بودند. کیفیت زندگی افراد به سه دسته کیفیت زندگی پایین، متوسط و بالا تقسیم‌بندی شد که به‌ترتیب شامل 4/35، 7/33 و 9/30 درصد افراد نمونه بودند. افراد شاغل نسبت به زنان خانه‌دار، به‌ترتیب دارای 153 و 217 درصد شانس بیشتر برای عضویت در دسته افراد با کیفیت زندگی متوسط و بالا بودند(05/0 >p). به ازای یک واحد افزایش سن به‌ترتیب 5 و 4 درصد کاهشی معنادار در شانس عضویت در دسته افراد با کیفیت زندگی متوسط و بالا دیده شد (0/05 >P).
نتیجه‌گیری: بیش از نیمی از زنان بررسی‌شده، دارای کیفیت زندگی متوسط و پایین بودند. افزایش سن با کاهش کیفیت زندگی همراه بود، اما اشتغال یک پیش‌بینی کننده مستقل برای کیفیت زندگی بالاتر بود.
حمید اراضی، اکبر صالحی،
دوره 9، شماره 3 - ( 11-1392 )
چکیده

مقدمه و اهداف: مصرف استروئیدهای آنابولیک- آندروژنیک در ورزشکاران و جوانان غیر ورزشکار افزایش یافته ‌است. هدف این پژوهش بررسی میزان مصرف، نگرش و آگاهی درباره عوارض این داروها بین بدن‌سازان مرد شهر قزوین بود.
روش کار: این تحقیق از نوع توصیفی است و جامعه‌ آماری، به روش خوشه‌ای تصادفی از ورزشکاران بدن‌ساز تمام باشگاه‌های سطح شهر قزوین انتخاب شدند. ابزار اندازه‌گیری پرسشنامه‌ (آلفا کرونباخ 84%) بود. داده‌ها با نرم افزارSpss نسخه 16 و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (T مستقل و ANOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
 نتایج: 1/40% (91نفر) از بدن‌سازان حداقل یک بار از استروئیدهای آنابولیک استفاده کرده بودند. دلایل اصلی مصرف این داروها، به‌ترتیب قدرت، توده ‌عضلانی، سرعت و استقامت بود و 73/7% دلیل مصرف آن را نمی‌دانستند. همچنین، 6/32% معتقد بودند که استروئیدهای آنابولیک بدون تمرین و تغذیه مناسب، قدرت و اندازه عضله را افزایش می‌دهد. میزان آگاهی و نگرش بدن‌سازانی که از این داروها استفاده کرده بودند، به‌طور معنی‌دار بالاتر از مصرف ‌نکرده‌ها بود (001/0P=). بدن‌سازانی که سابقه‌ قهرمانی داشتند، نسبت به بدن‌سازان بدون سابقه‌ قهرمانی، از عوارض داروها بیشتر آگاه بودند. با وجود این، میزان آگاهی (1/10) نیز پایین بود.
 نتیجه‌گیری: یافته‌های تحقیق، میزان مصرف بالای داروهای استروئیدی را نشان می‌دهد. همچنین، میزان آگاهی مصرف‌کنندگان این داروها پایین بود. آگاهی پایین همراه با باورهای غلط، در دسترس‌بودن و آسانی تهیه‌ این داروها، می‌تواند باعث افزایش مصرف این داروها در ورزشکاران و جمعیت‌های مختلف شود که این امر، لزوم توجه بیشتر مسئولان و طراحی برنامه‌های پیشگیری را آشکار می‌سازد.

مجتبی حبیبی، خدیجه مرادی، مینو پورآوری، سمیه صالحی،
دوره 11، شماره 1 - ( دوره 11، شماره 1 1394 )
چکیده

مقدمه و اهداف: پژوهش حاضر به منظور بررسی میزان شیوع اختلالات رفتاری دانش‌آموزان دوره‌ی راهنمایی و متوسطه استان قم انجام شده است.

روش کار: این پژوهش یک مطالعه توصیفی- مقطعی است که روی 762 دانش‌آموز (382 نفر دانش‌آموز دوره‌ی راهنمایی و 380 نفر دانش‌آموز دوره‌ی متوسطه) که با استفاده از روش نمونه‌گیری طبقه‌ای و خوشه‌ای چندمرحله‌ای انتخاب شده بودند، اجرا شده است. از پرسشنامه اختلالات شخصیتی وودورث به عنوان ابزار غربالگری، از آمار توصیفی و آزمون مربع کای برای تحلیل داده‌ها استفاده شد.

نتایج: بر اساس یافته‌های مطالعه‌ی حاضر، می‌توان گفت که میزان شیوع اختلالات رفتاری در کل نمونه 82/19 درصد، در دانش‌آموزان دوره‌ی راهنمایی 72/22 درصد و در دانش‌آموزان دوره‌ی متوسطه 1/17 درصد است. میزان شیوع در پسران بیش‌تر از دختران، در دوره‌ی راهنمایی بیش‌تر از دوره‌ی متوسطه و در مناطق شهری بیش‌تر از مناطق روستایی می‌باشد. هم‌چنین نتایج نشان داد که اختلال پرخاشگری شایع‌ترین و اختلال وسواس- پسیکاستنی کم‌ترین میزان شیوع را در هر دو گروه دانش‌آموزان دوره‌ی راهنمایی و متوسطه دارد. در بین عوامل جمعیت‌شناختی، پایه‌ی تحصیلی، تحصیلات والدین، طلاق والدین، فوت والدین و سطح درآمد خانواده با رخداد اختلالات رفتاری در دانش‌آموزان رابطه‌ی آماری معنی‌داری داشت.

نتیجه گیری: میزان شیوع اختلالات رفتاری در استان قم در مقایسه با سایر پژوهش‌های انجام گرفته در داخل و خارج از کشور در دامنه‌ی متوسط قرار دارد. با این وجود، لزوم سیاست‌گذاری‌های سلامت روان در مقطع نوجوانی برای کاهش بار آسیب در آینده و ارایه راه‌کارهای برون‌رفت از این مسأله به قوت خود باقی است.


میثم جهانی، جلال رضایی نور، اسماعیل هداوندی، ایرج صالحی، حبیب اله تحسینی،
دوره 11، شماره 2 - ( دوره 11، شماره 2 1394 )
چکیده

مقدمه و اهداف: در طی سال‌های اخیر از جمله روش‌های پیش‌بینی و تشخیص بیماری در عرصه پزشکی، به کارگیری روش‌های پشتیبان تصمیم با الگوریتم‌های تکاملی و ترکیبی است، که دارای توانمندی بالایی در مدل‌سازی مسائل پزشکی و مهندسی دارند. هدف این مقاله مقایسه‌ی چند سامانه پشتیبان تصمیم‌گیری و بررسی دقت این سامانه‌ها در پیش‌بینی بیماری دیابت است.

روش کار: در مطالعه‌ی حاضر با استفاده روش ترکیب الگوریتم ژنتیک و لونبرگ- مارکوارت(Genetic Algorithm and Levenberg-Marquardt GALM ) ، به تعیین و بهینه‌سازی اوزان‌های شبکه‌ی عصبی پرداخته شد، و برای بررسی اعتبارسنجی مدل‌ها، از روش‌های اعتبار سنجی سنتی و اعتبار سنجی  kباره (K-Fold Cross Validation K-Fold  ) استفاده گردید، و در نهایت مدل پیشنهادی (GALM) با مدل‌های رگرسیون لجستیک، الگوریتم ژنتیک از طریق نمودار سطح زیر منحنی(Receiver operating characteristic, (ROC)) و ماتریس در هم ریختگی(Confusion matrix) مقایسه گردید.

نتایج: پس از انجام بررسی‌ها معلوم شد در بین مدل‌های مقایسه شده، مدل حاصل از الگوریتم GALM دارای حساسیت و ویژگی بالاتری نسبت به مدل‌های رگرسیون لجستیک و الگوریتم ژنتیک می‌باشند. هم‌چنین در بین مدل‌ها، مدل پیشنهادی (الگوریتم GALM) مدلی است که دارای حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری منفی (NPV) (Negative Predictive Value NPV )، ارزش اخباری مثبت (PPV) (Positive Predictive Value PPV) ، بالا و درست‌نمایی منفی (-LR) (Negative Likelihood Ratio NLR ) پایین و نزدیک به صفر می‌باشد، و می‌توان این مدل را به عنوان مدلی مناسب انتخاب کرد.

نتیجه‌گیری: نتایج نشان می‌دهد، مدل GALM با میزان‌های به ترتیب حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت، ارزش اخباری منفی، سطح زیر منحنی 7/98، 01/90، 8/91، 3/98، 972/0، در مقایسه با مدل‌های GA و LR مدلی مناسب برای پیش‌بینی دیابت می‌باشد.


کورش هلاکویی نائینی، مهین احمدی پیشکوهی، طیبه شفیعی زاده، حمید صالحی نیا، بهزاد پویا،
دوره 11، شماره 2 - ( دوره 11، شماره 2 1394 )
چکیده

مقدمه و اهداف: ارزیابی جامعه ابزار کلیدی برای بهبود و ارتقای سلامت جامعه است. نقش آن شناسایی مهمترین عواملی است که بر روی سلامت مردم تاثیر می گذارد. هدف مطالعه‌ی حاضر، بررسی گزارش‌های ارزیابی‌های انجام شده در محدوده جمعیت های تحت پوشش مراکز بهداشتی درمانی روستایی و شهری در سطح کشور به منظور جمع‌بندی بهتراز مشکلات شناسایی شده، اولویت ها و برنامه‌های عملیاتی پیشنهاد شده برای حل مشکلات سلامتی می‌باشد.

روش کار: مجموعه مستندات مربوط به گزارشات ارزیابی جامعه که از سال 1378تا 1392منطبق برالگوی تدوین شده کارآموزی MPH دانشگاه علوم پزشکی تهران و فرایند ارزیابی جامعه کارولینای شمالی، با نظارت گروه اپیدمیولوژی و آمار زیستی دانشکده‌ی بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شده بودند،  مورد بررسی قرار گرفتند. تیم‌های ارزیابی جامعه شامل دانشجویان  MPH،  کارشناسی ارشد و دکترای تخصصی اپیدمیولوژی، داده ها و اطلاعات را با روش های مشاهده، مصاحبه، بحث گروهی متمرکز و بررسیهای میدانی جمع آوری کرده و با استفاده از«تکنیک گروه اسمی» و «روش هانلون» به اولویت‌بندی مشکلات پرداخته بودند.

نتایج: اعتیاد، وضع اقتصادی و مشکلات مرتبط با آب آشامیدنی به عنوان مهم‌ترین مشکلات مناطق مختلف کشور در طول سال‌های مطالعه تعیین شده‌اند.

نتیجه‌گیری: مروری بر ارزیابی‌های انجام شده دال بر توانمندی این فرآیند در آشکارسازی همه جنبه‌های مشکلات سلامتی جامعه است. بنابراین کاربرد آن در ارزیابی و اولویت‌بندی مشکلات سلامتی و تدوین برنامه‌های عملیاتی در سطح خرد و کلان می‌تواند مورد توجه قرار گیرد.


زهرا چراغی، سحر ناز نجات، لیلا حقجو، فاطمه صالحی،
دوره 12، شماره 3 - ( دوره 12 شماره 3 1395 )
چکیده

مقدمه و اهداف: سؤال اصلی که مطرح است این است که افراد چگونه وضعیت کیفیت زندگی خود را ارزیابی می‌کنند و از دیدگاه آنان چه عواملی روی کیفیت زندگی‌شان بیشترین تأثیر را دارد؟ در صورتی‌که جواب این سؤالات را بدانیم می‌توانیم تحلیل بهتری از یافته‌های کیفیت زندگی داشته باشیم.

روش کار: در این مطالعه کیفی که از نوع آنالیز محتوا بود، از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. نمونه‌گیری به‌صورت حداکثر تنوع فرصت‌طلبانه ازنظر جنس، سن، تحصیلات، قومیت و وضعیت اقتصادی انجام شد. ابتدا از افراد خواسته شد به‌ صورت بلند فکرکردن به سؤال کیفیت زندگی کلی پاسخ دهند سپس از آنان پرسیده شد که زمانی که پاسخ را انتخاب می‌کردند چه عواملی در تصمیم آنان در مورد وضعیت کیفیت زندگی‌شان بیشتر مؤثر بود. در نهایت به‌صورت استقرایی آنالیز کیفی را انجام و مدل ذهنی شرکت‌کنندگان، استخراج گردید.

نتایج: در مجموع این مطالعه کیفی 32 تم و پنج طبقه اصلی استخراج شد. طبقات شامل عوامل جسمانی، روان‌شناختی، اقتصادی- اجتماعی، مسائل خانوادگی و محیطی بودند. از مهم‌ترین عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی سلامت جسمانی خود و اطرافیان، رضایتمندی و انتظارات، مهارت زندگی، مشکلات مالی، آلودگی محیطی، اوقات فراغت و تفریحات، محیط خانواده، روابط فامیلی و نقش همسر در کیفیت زندگی بود.

نتیجه‏گیری: علاوه بر وضعیت سلامتی عوامل خانوادگی مانند محیط خانواده و مشکلات مالی بر ارزیابی مردم جامعه ایران از کیفیت زندگی‌شان مؤثر است. همین‌طور شرکت‌کنندگان این مطالعه بر این باور بودند که سلامت محیط جزء اصلی کیفیت زندگی آنان است.


نرگس محمد صالحی، کورش هلاکویی نائینی، بابک عشرتی، ابوالفضل محمد بیگی، الهام احمد نژاد، شهرام ارسنگ جنگ،
دوره 14، شماره 1 - ( دوره 14، شماره 1، 1397 )
چکیده


مقدمه و اهداف: وبا به‌عنوان یکی از تهدیدات سلامت عمومی است که با تغییرات اقلیمی و متغیرهای هواشناسی موردتوجه قرارگرفته است. در ابن مطالعه روند بیماری وبا و اپیدمی‌های رخ‌داده در 50 سال اخیر ، بر اساس متغیرهای اقلیمی بارش و دما موردبررسی قرار گرفت.
روش کار: این مطالعه به‌صورت کوهورت گذشته‌نگر با استفاده از نظام ثبت وزارت بهداشت در مرکز مدیریت بیماری‌های واگیر، کل موارد وبا و اپیدمی‌های بیماری در کشور از سال 1344 تا سال 1394 و همچنین موارد بروز در سال‌های 1384 تا 1393به تفکیک استان‌ها، روند بیماری بررسی شد و داده‌های دما و بارش برای مدت‌زمان مشابه نیز از سایت سازمان هواشناسی برای هر استان به دست آمد. در تحلیل داده‌ها از آزمون‌های ضریب همبستگی و مدل رگرسیون Mixed-effects binomial استفاده شد.
یافته‌ها: همبستگی مثبت معنی‌داری بین موارد وبا با میزان بارش دیده شد (008/0=P و 168/0=r). با افزایش هر یک میلی‌متر بارش نسبت میزان بروز سال بعد 9/10% افزایش‌یافته است. همچنین از سال 1384 تا 1393هرساله نسبت میزان بروز برابر با 7/14% کاهش‌یافته است و این کاهش معنی‌دار بوده است (021/0=P) و بیشترین نسبت میزان بروز به ترتیب مربوط به استان‌های سیستان و بلوچستان، قم، تهران، کرمان و هرمزگان بوده است.
نتیجه‌گیری: در سال‌های اخیر روند کلی بروز وبا در طی ده‌ساله اخیر کاهشی بوده است. رخداد بیماری پیامدی از پارامتر بارش باران در سال قبل است که با افزایش بارش، احتمال رخداد اپیدمی در سال بعد را افزایش می‌دهد اما تغییرات دما، بی تاثیر است.
ابراهیم قادری، مصطفی صالحی وزیری، احسان مصطفوی، قباد مرادی، خالد رحمانی، محمد زینلی، محمدرضا شیرزادی، حسین عرفانی، شهلا افراسیابیان، سنا عیب پوش،
دوره 15، شماره 3 - ( دوره 15، شماره 3 1398 )
چکیده


مقدمه و اهداف: هدف از این مطالعه، ارایه خلاصه‌ای از برنامه مراقبت و کنترل تب خونریزی دهنده کریمه- کنگو در کشور، دست‌آوردها و نقاط قوت و ضعف آن است.
روش کار: این مطالعه یک مطالعه تلفیقی است. منابع اطلاعاتی شامل داده‌ها، گزارش‌ها و دستورالعمل‌های موجود بودند. به منظور ارزیابی نقاط قوت و ضعف برنامه، مصاحبه‌ای با دست‌اندرکاران برنامه صورت گرفت.
یافته‌ها: برنامه از سال 1378 در شبکه بهداشتی ادغام و مشمول گزارش‌دهی فوری شد. سازمان‌های دخیل شامل مرکز مدیریت بیماری‌های واگیر، معاونت بهداشتی دانشگاه‌های علوم پزشکی، انستیتو پاستور ایران، و سازمان دامپزشکی کشور هستند. بیماریابی بر اساس تعاریف استاندارد مورد مشکوک، محتمل، و قطعی است. تشخیص قطعی براساس نتیجه تست آزمایشگاهی و ظرف 48 ساعت پس از دریافت نمونه توسط آزمایشگاه مرجع کشوری در انستیتو پاستور ایران صورت می‌گیرد. درمان به‌صورت حمایتی و دارویی و رایگان انجام می‌شود. مهم‌ترین دست‌آوردهای برنامه شامل تشخیص و درمان سریع بیماران، پیشگیری از انتقال بیمارستانی، ارتقای هماهنگی بین بخشی، و شناسایی استان‌های پرخطر و راه‌های انتقال اصلی در کشور است. دیگر دست‌آوردها شامل ارتقای سطح آمادگی در برخورد با طغیان‌ها، راه‌اندازی آزمایش‌های جدید برای شناسایی سایر آربوویروس‌ها، و کاهش نرخ مرگ است.
نتیجه‌گیری: اجرای برنامه بر شناسایی به‌هنگام و کنترل طغیان‌های سالیانه بیماری مؤثر بوده است. ادامه موفقیت برنامه مستلزم نظارت مستمر بر اجرای صحیح فرایندها و ارزیابی راه‌کارهای جاری است. ارتقای آگاهی جمعیت عمومی و در معرض خطر، گسترش همکاری‌های بین بخشی و توسعه همکاری‌های بین‌المللی و منطقه‌ای با کشورهای هم‌جوار برای پایش و کنترل بیماری/ آلودگی در انسان، دام و ناقل‌ها پیشنهاد می‌شود.
همایون امیری، شکراله سلمان زاده، فرهاد صفدری، عطااله شیرالی، ابراهیم اژدری نیا، خاطره سرمدی، سید علی علوی، هادی صالحی، منیژه اسکندری،
دوره 16، شماره 4 - ( دوره 16، شماره 4 1399 )
چکیده

مقدمه و اهداف: در تیرماه 1397 تعداد 537 نفراز اهالی یک منطقه روستایی در استان خوزستان به دلیل علائم گاستروانتریت به مرکز خدمات جامع سلامت منطقه مراجعه کردند. این مطالعه به منظور تعیین وسعت و علت احتمالی طغیان، طراحی و اجرا گردید.
روش کار: مطالعه مورد- شاهدی پس از انتخاب تصادفی گروه‌های مورد و شاهد 80 نفر مورد و 88 نفر شاهد- انجام شد. بررسی نمونه‌های بالینی و نمونه‌های آب از نظر عوامل بیماری‌زای انگلی، باکتریایی و ویروسی در آزمایشگاه‌های محلی، استانی و ملی انجام گردید. از نسبت شانس (Odds Ratio) با حدود اطمینان 95 درصد برای ارزیابی ارتباط بین بیماری و مواجهه استفاده شد.
یافته‌ها: نسبت شانس برای مصرف آب لوله کشی روستایی 3/3 (فاصله اطمینان 95 درصد: 2/6-7/1) به‌عنوان عامل خطر محاسبه شد. با استفاده از روش‌های آزمایشگاهی، شیگلا سونئی در نمونه‌های بالینی و اشریشیا کولی انتروهموراژیک و اشریشیا کولی انتروپاتوژنیک هم در نمونه‌های بالینی و هم از نمونه آب حوضچه تأسیسات آب‌رسانی جدا شد.
نتیجه‌گیری: احتمالاً مصرف آب لوله‌کشی روستایی از تاریخ 05/04/97 مصرف آب ذخیره شده در مخازن خانگی در زمان قطعی آب - با طغیان گاستروانتریت ارتباط دارد. برای پیشگیری از رخداد طغیان‌های مشابه، کلرزنی مستمر آب آشامیدنی در زمان توزیع از طریق لوله‌کشی روستایی و برای پیشگیری از افزایش موارد ثانویه، آموزش و اطلاع‌رسانی ضروری است.

محبوبه شالی، اعظم قربانی، پگاه مطوری پور، احسان صالحی مورکانی، محمد صالح پور عمران، علیرضا نیکبخت نصر آبادی،
دوره 17، شماره 2 - ( دوره 17، شماره 2، تابستان 1400 1400 )
چکیده

مقدمه و اهداف: به‌کارگیری روش‌های سازگاری مناسب برای کاهش اثرات مخرب جسمانی و روانی تنش در زمان پاندمی ضروری به‌نظر می‌رسد. این مطالعه با هدف تبیین تجربیات پرستاران از روش‌های سازگاری با تنش در طی پاندمی کووید- 19 انجام شد.
روش کار: این مطالعه مبتنی بر رویکرد کیفی و از نوع پدیدارشناسی تفسیری است. در این پژوهش با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند،پرستاران شاغل در بیمارستان‌های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران، از طریق مصاحبه‌های عمیق، فردی و نیمه‌ساختاریافته، تجربه‌های  خود را به اشتراک گذاشتند. متن مصاحبه‌های ضبط شده پس از مکتوب‌سازی، بر اساس رویکرد دیکلمن و با نرم‌افزار MAXQDA 12 تجزیه و تحلیل شدند.
یافته‌ها: مشارکت‌کنندگان شامل 9 نفر پرستار (6 زن و 3 مرد) با میانگین±انحراف معیار سنی3/5 ± 45 سال بودند. نتایج آنالیز داده‌ها، به‌صورت 4 طبقه اصلی و 15 زیر طبقه، تعیین و براساس ماهیت، به‌صـورت مفهـومی نام‌گذاری گردید. طبقه‌های اصلی پژوهش در 4 طبقـه اصلی خودحمایتی، در پناه خانواده، چتر حمایتی بیمارستان و حمایت جامعه در دو سوی بی‌نهایت جای گرفتند.
نتیجه‌گیری: شرکت‌کنندگان برای مقابله با استرس و اضطراب، راه‌کارهای  مختلف مقابله‌ای را تمرین و تجربه کردند. در کنار مکانیسم‌های فردی، پرستاران از منابع حمایتی دیگری چون خانواده و محیط کار و اجتماع نیز مدد جسته‌اند. با توجه به‌تجربه‌های  پرستاران مشارکت‌کننده در پژوهش، آموزش روش‌های سازگاری با تنش‌ها به کارکنان به‌ویژه در زمان بحران‌هایی همانند پاندمی کووید- 19 توصیه می‌شود.

محمدرضا صالحی، زهرا صابری، فاروق کریمی، فاطمه عباسی،
دوره 17، شماره 4 - ( دوره 17، شماره 4، زمستان 1400 1400 )
چکیده

مقدمه و اهداف: مطالعات اپیدمیولوژیک طیف وسیعی از شیوع ضایعات پیگمانته را در نقاط مختلف جهان و ایران نشان داده ‌اند. هدف مطالعه تعیین توزیع فراوانی ضایعات پیگمانته منتشر دهانی در بیماران مراجعه ‌کننده به بخش بیماری‌های دهان دانشکده دندانپزشکی اصفهان در سه ‌ماهه اول 1398 بود.
روش کار: مطالعه توصیفی مقطعی روی 303 بیمار مراجعه ‌کننده به دانشکده دندانپزشکی اصفهان در سه ‌ماهه اول سال 1398 به ‌صورت سرشماری انجام شد. اطلاعات جمعیت ‌شناختی، محل ضایعه، نوع ضایعه در لیستی ثبت شد. اطلاعات توسط SPSS نگارش 22 و با آزمون‌های Chi square، Mann-Whitney، Fisher's  Exact و ضریب همبستگی spearman مورد آنالیز قرار گرفتند. سطح معنی ‌داری آزمون‌های آماری کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد.
یافته ‌ها: در مطالعه 303 بیمار بررسی شد. 93 نفر(69/30 درصد) دارای ضایعه پیگمانته منتشر بودند. شدت پیگمانتاسیون 54 نفر(58درصد) پیگمانتاسیون خفیف، 13نفر(14 درصد) متوسط، و 26 نفر(28درصد) شدید بودند. شایع‌ترین محل، لثه لبی، شایع‌ترین نوع، فیزیولوژیک بود. بین جنسیت و شیوع پیگمانتاسیون ارتباط معنی ‌داری وجود نداشت(P=0.09) ولی بین جنسیت و شدت پیگمانتاسیون (P=0.047)، سن و شدت پیگمانتاسیون (P<0.001 و r=0.459) و رنگ پوست و نوع پیگمانتاسیون(P<0.001) ارتباط معنی ‌دار وجود داشت.
نتیجه ‌گیری: مطالعات نشان داد فراوانی ضایعات پیگمانته منتشر دهانی بیماران مراجعه ‌کننده به دانشکده دندانپزشکی اصفهان قابل ‌توجه است.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله اپیدمیولوژی ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb