۱۲ نتیجه برای طباطبایی
آزاده صفایی، بهرام ضیغمی، سید حمیدرضا طباطبایی، بیژن مقیمی دهکردی،
دوره ۳، شماره ۳ - ( ۱۱-۱۳۸۶ )
چکیده
مقدمه و اهداف: در حال حاضر بررسی کیفیت زندگی
(Quality of Life) به عنوان یک موضوع مهم در مطالعات بیماریهای مزمن، به خصوص سرطان، مطرح میباشد. سرطان در تمام موارد بر کیفیت زندگی بیماران به درجات مختلف تأثیر میگذارد و در حال حاضر ابتلا به سرطانها یکی از مسائل مهم در ایران و تمام دنیا میباشند. در این بین سرطان پستان یکی از شایعترین سرطانها در زنان
میباشد. میزان بقای مبتلایان به سرطان پستان طولانی بوده و در نتیجه مدت زمان بیشتری با سرطان و عوارض و پیامدهای آن دست به گریبان هستند. از این رو انجام اقداماتی در جهت شناسایی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی این مبتلایان ضروری به نظر میرسد.
روش کار: مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی-تحلیلی بوده که به منظور بررسی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی مبتلایان به سرطان پستان بر روی ۱۱۹ بیمار مبتلا، در بخش شیمی درمانی بیمارستان نمازی شیراز انجام شده است. جمعآوری اطلاعات مربوط به کیفیت زندگی با استفاده از دو پرسشنامه QLQ-C۳۰ و QLQ-BR۲۳ در طی دوماه، از ابتدای دی ماه ۱۳۸۴ تا پایان بهمن ماه ۱۳۸۴ انجام شد. تحلیل دادهها بااستفاده از روشهای تک متغیره ناپارامتریک و روش رگرسیون خطی چند متغیره صورت پذیرفت.
نتایج: میانگین نمره کلی کیفیت زندگی در افراد تحت مطالعه ۹۲/۶۴ با انحراف معیار ۲۸/۲۴ تعیین شد. وضعیت شغلی، طول دوره بیماری، درجه تمایز یافتگی تومور، عملکرد جسمانی، احساسی، شناختی و همچنین علائم بیماری نظیر خستگی، تهوع و استفراغ، درد، تنگی نفس، کاهش خواب، یبوست و مشکلات اقتصادی از جمله متغیرهایی بودند که در تحلیل تک متغیره ارتباط معنیداری با کیفیت زندگی نشان دادند (۰۵/۰P<). این در حالی است که با استفاده از تحلیل چند متغیره تنها ارتباطی معنیدار میان درجه تمایز یافتگی تومور، وضعیت شغلی، وضعیت یائسگی، تنگی نفس و مشکلات اقتصادی با کیفیت کلی زندگی مشاهده گردید (۰۵/۰P<).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصله به نظر میرسد انجام حمایتهای اقتصادی از سوی دولت و انجام اقداماتی در جهت تشخیص بیماری در مراحل اولیه، در ارتقاء کیفیت زندگی این بیماران مؤثر خواهد بود.
محسن رضائیان، آرش دهداری نژاد، علی اسماعیلی ندیمی، سید ضیا طباطبایی،
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۸۷ )
چکیده
مقدمه و اهداف: بیماری قلبی عروقی اصلی ترین علت مرگ و میر در جهان است و انتظار میرود تا سال ۲۰۲۰ اصلیترین علت مرگ در جهان باشد. هدف از مطالعه حاضر تهیه نقشههای توزیع جغرافیایی میزانهای مرگ بیماریهای قلبی عروقی در شهرستانهای استان کرمان در فاصله سالهای ۱۳۸۴-۱۳۸۳ است.
روش کار: در این مطالعه توصیفی، آمار کلیه موارد مرگ و میر ثبت شده در شهرستانهای استان کرمان جمع آوری شد. آمار جمعآوری شده برای محاسبه میزانهای میرایی مرگ ناشی از بیماریهای قلبی عروقی و تهیه نقشههای توزیع جغرافیایی، مورد استفاده قرار گرفت.
نتایج: میزان کلی مرگ و میر بیماریهای قلبی عروقی در شهرستانهای شمالی استان، بیشتر از شهرستانهای جنوبی است. الگوی مشاهده شده به تفکیک برای مردان و زنان نیز یکسان است.
نتیجهگیری: الگوی مشاهده شده احتمالا به علل رژیم غذایی نامناسب، عدم تحرک و مصرف سیگار است که به نظر میرسد در شهرستانهای شمالی استان شایعتر از شهرستانهای جنوبی است.
عباس علیپور، نرگس حبیبیان، سیدحمید رضا طباطبایی،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۸۸ )
چکیده
مقدمه و اهداف: طرح پزشک خانواده ازسال ۱۳۸۴ در ایران آغاز گشت. از مهمترین وظایف این طرح ارائه خدمات و مراقبتهای اولیه بهداشتی است. در این بررسی تاثیر اجرای این طرح بر روی روند تغییرات شاخصهای مربوط به روشهای مختلف پیشگیری از بارداری از سال۱۳۸۲ تا سال۱۳۸۶ درشهرستان ساری مورد ارزیابی قرار گرفت.
روشکار: جامعه آماری این پژوهش که بصورت مقطعی صورت گرفته است، زنان همسردار ۴۹-۱۵ ساله واجد شرایط برنامه تنظیم خانواده بوده است. نمونهگیری به روش سرشماری و اطلاعات از روی زیجهای حیاتی مراکز مذکور استخراج گردید. الگوی تغییرات زمانی و مقایسه آن با شاخصهای متناظر استان، با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمونهای آماری آنالیز واریانس با تکرار مشاهدات و تست t مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج: در این مدت استفاده از روشهای کاندوم، آمپول، وازکتومی و کل روشهای پیشگیری از بارداری سیر صعودی و بکارگیری روشهای توبکتومی، IUD، قرص، نور پلانت و روش طبیعی، سیری نزولی داشتند. این تغییرات برای روشهای کاندوم، توبکتومی و طبیعی از نظر آماری معنادار (۰۵/۰P<) و برای سایر روشها معنادار نبوده است (
۰۵/۰P>). اختلاف میانگین درصدهای روشهای مختلف پیشگیری از بادرای برای روشهای کاندوم، آمپول، توبکتومی و قرص در دو مقطع قبل و بعد از اجرای طرح پزشک خانواده، ازنظر آماری معنادار (۰۵/۰P<) و برای سایر روشها معنادار نبوده است (۰۵/۰P>).
نتیجهگیری: در این مطالعه مشخص گردید که روند کلی استفاده از اکثر روشهای مطمئن در استان و شهرستان ساری روبه رشد بوده است (توفیقات نسبی حاصل شده است)؛ ولی دو روش قرص و توبکتومی در طول مدت مطالعه، روندی کاملاً نزولی و نسبتاً هماهنگ در استان و شهرستان ساری داشته است.
سید حمیدرضا طباطبایی، امید فاضل زاده،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۸۸ )
چکیده
مقدمه و اهداف: انتشار مقالات در مجلات معتبر علمی از شاخصهای مهم تولید علم به شمار میرود. مطالعه حاضر به بررسی چگونگی رعایت نگارش علمی در بخش " مواد و روشها " و " نتایج " در آن گروه از مقالات رشته پزشکی که در مجلات معتبر منتشر گردیده است، میپردازد.
روشکار: این مطالعه به روش توصیفی و با استفاده از پرسشنامه، ۲۰۰ مقاله دانشگاه علوم پزشکی شیراز را به روش نمونهگیری تصادفی منظم مورد بررسی قرار داده است. این مقالات طی سالهای ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۶ در مجلات علمی- پژوهشی داخلی و خارجی چاپ شده بودند، انجام شد.
نتایج: ازمیان ۲۰۰ مقاله ثبتی در معاونت پژوهشی، ۱۹۰ مقاله (۹۵%) دارای نویسنده مسئول از اعضای هیات علمی بودند. ۲۳ درصد از این مقالات مربوط به رشتههای علوم پایه و ۷۲ درصد به رشتههای بالینی تعلق داشتند. در مطالعات توصیفی، عدم اشاره به زمان مطالعه در ۲۶% از موارد، در مطالعات مورد- شاهدی، عدم شرح دقیق بیماری و نحوه تشخیص آن در ۵۹% از موارد و در مطالعات کوهورت و کارآزماییهای بالینی، عدم اشاره به تعداد موارد مفقود شده در۹۰% و ۸۵% از موارد مشاهده گردید.
نتیجهگیری: با توجه به مشکلات نگارش علمی مشاهده شده در مقالات، توجه بیشتر به کمیت و کیفیت کارگاههای روش تحقیق و نگارش علمی، فراهم آوردن تمهیدات لازم جهت حضور موثر پژوهشگران در این کارگاهها، فراهم آوردن زمینه برای تهیه و تدوین کتب راهنمای پژوهش و نگارش مقالات علمی الزامی بنظر میرسد. کیفیت مقالات نشریات داخلی به نشریات خارجی نمایه شده نزدیک است.
داریوش طیبی، مژگان طباطبایی، مرجان راه ساز، اسفندیار شریفی، مهرداد شریعتی، اسماعیل سهرابی،
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۸۸ )
چکیده
مقدمه و اهداف:CMV یک هرپس ویروس و از عوامل مهم ایجاد بیماریهای مادرزادی نظیر کری و عقب افتادگی ذهنی است. میزان شیوع این ویروس در کشورهای مختلف بین ۱۰۰-۴۰ درصد است. با توجه به اهمیت شناسایی دختران سرونگاتیو که در سنین ازدواج هستند و کاهش خطرات بالقوه در زمان حاملگی، مطالعه ما بر سرواپیدمیولوژی عفونت CMV در دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی کازرون متمرکز بود.
روشکار: ۳۶۰ نفر از دانشجویان دختر رشتههای پرستاری و مامایی به صورت اتفاقی انتخاب شدند. پس از جمع آوری اطلاعات دموگرافیک و تهیه سرم، آزمایش ELISA انجام گرفت و در پایان، نتایج مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
نتایج: میانگین سنی دانشجویان ۸/۲۰ سال بود (انحراف معیار= ۴۲/۱). ۳۴۰ نفر (۴/۹۴%) با
CMV آلودگی قبلی داشتند (دارای IgG) در حالی که IgM در ۴ نفر (۱/۱%) قابل شناسایی بود. همچنین تفاوت معنیداری بین دانشجویان از نظر رشته تحصیلی و محل سکونت و میزان آلودگی به ویروس مشاهده نشد )۰۵/۰(P>.
نتیجهگیری: شیوع عفونت
CMV در این پژوهش ۴/۹۴% تعیین شد که به سایر مطالعات انجام شده در ایران و دیگر نقاط دنیا به خصوص کشورهای در حال توسعه نزدیک است. با توجه به تعداد خانمهای در خطر و اهمیت بیماریهای مادرزادی ناشی از CMV، گسترش برنامههای پیشگیری و آموزشهای لازم به خصوص به پرسنل بهداشتی سرونگاتیو (مثل پرستاران و ماماها) و خانمهای سرونگاتیوی که در سنین ازدواج هستند از ارزش فوق العادهای برخوردار میباشد.
حسین لشکردوست، بهرام ضیغمی، محمود محمودی، جعفر حسن زاده، اندیشه حامدی، سید حمیدرضا طباطبایی، فرهاد سمیعی منش، منصور کشفی،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۸۹ )
چکیده
مقدمه و اهداف: بدلیل وجود معایب تستهای روتین تشخیص سل، تصمیمگیری برای درمان این بیماری، بر اساس مجموعه چند تست تشخیصی است. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تست تشخیصی کوانتی فرون طلایی در تشخیص سل صورت پذیرفته است.
روش کار: مطالعه حاضر یک پژوهش از نوع بررسی تستها میباشد. بررسی بر روی ۳۰ بیمار مبتلا به سل و ۴۶ فرد سالم صورت پذیرفت. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از شاخصهای آماری حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت و منفی، نسبتهای درستنمایی، نسبت شانس و تجزیه و تحلیل منحنی مشخصه عملکرد استفاده شده است.
نتایج: شاخصهای اعتبار کوانتی فرون (با فاصله اطمینان % ۹۵) در پژوهش حاضر به قرار زیر است: حساسیت %۰/۹۰ (۶/۹۷-۰/۷۳)، ویژگی %۷/۹۵ (۳/۹۹-۸/۸۳)، ارزش اخباری مثبت ۱/۹۳ (۹/۹۸-۳/۷۶)، ارزش اخباری منفی ۶/۹۳ (۴/۹۸-۳/۸۱)، سطح زیر منحنی ROC برابر ۹۴۲/۰ (۰/۱-۸۸/۰)بود، که به طور معنیداری از سطح زیر منحنی به دلیل شانس، در این تجزیه و تحلیل تفاوت داشت (۰۰۰۱/۰> P). در تجزیه و تحلیل این منحنی، بهترین نقطه مرزی برای تست تشخیصی کوانتی فرون برابر ۳۵/۰ واحد بینالمللی بود.
نتیجهگیری: با وجود شاخصهای اعتبار قابل قبول، و از طرفی هزینه نسبتا سنگین برای تست کوانتی فرون، پیشنهاد میشود که از این تست فقط برای تشخیص سلهای ریوی اسمیر منفی و خارج ریوی کشت منفی، سل کودکان و ارزیابی موارد تماس با بیماران سلی استفاده شود.
سعید بکایی، فرشته انصاری، سید مصطفی پیغمبری، محمود محمودی، محمد حسین فلاح مهر آبادی، فرشاد زین العابدین طهرانی، ابوالفضل رجب، سید علی غفوری، سید محمد مهدی طباطبایی، مریم شعبانی،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( دوره ۱۲، شماره ۲ ۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه و اهداف: آلودگی به سالمونلا در مزارع مرغ مادر گوشتی از نظر گسترش آلودگی در ادامه زنجیره تولید گوشت مرغ اهمیت زیادی دارد. هدف از این مطالعه تعیین شیوع آلودگی به سالمونلا در مزارع مرغ مادر گوشتی کشور و همچنین تعیین رابطه عوامل مدیریتی با آلودگی به سالمونلا در این مزارع بوده است.
روش کار: این مطالعه مقطعی در سال ۱۳۹۲ و در ۲۳ استان کشور انجام شد. در این پژوهش از ۱۳۹ مزرعه مرغ مادر گوشتی کشور نمونه مدفوع اخذ گردید و آزمونهای باکتریشناسی استاندارد برای جداسازی سالمونلا روی این نمونهها انجام گرفت. گروه سرمی نمونههایی که از نظر کشت مثبت بودند با استفاده از آزمونهای سرمی مشخص شدند. اطلاعات مرغداریهای نمونهبرداری شده از سیستم GIS استخراج شدند و از این اطلاعات بهمنظور تحلیل عوامل خطر استفاده گردید.
نتایج: از ۱۳۹ مزرعه نمونهبرداری شده ۱۱ مزرعه (۹/۷ درصد) به باکتری سالمونلا آلوده بودند و بیشترین تعداد موارد آلوده مربوط به استانهای تهران و فارس بود. نتایج تحلیل آماری نشان داد بالا رفتن سن گلّه (۰۱۹/۰= P) و بالا بودن تعداد سالنهای مرغداری (۰۳۷/۰= P) عوامل خطر مهمی برای آلودگی به سالمونلا در مزارع مرغ مادر گوشتی کشور هستند.
نتیجهگیری: شیوع آلودگی به سالمونلا در مزارع مرغ مادر کشور نسبتاً بالا است و لازم است برنامه مناسبی برای کنترل آلودگی به سالمونلا در مزارع مرغ مادر کشور تنظیم شود. نمونهگیریهای منظّم برای شناسایی زودهنگام گلّههای آلوده اهمیت زیادی در این رابطه دارد و توصیه میشود نمونهگیری در مزارع مرغ مادر با سنین بالاتر در اولویت قرار گیرد.
مصطفی عنایت راد، حمیدرضا طباطبایی، سپیده مهدوی، طناز ولدبیگی، کوروش اعتماد، شهاب رضاییان، حلیمه یعقوبی، فاطمه زولفی زاده، محمود حاجی پور،
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( دوره ۱۵، شماره ۲ ۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه و اهداف: یکی از علل مرگ نوزادی و مرگ کودکان زیر پنج سال، نارس به دنیا آمدن نوزادان است. هدف از این مطالعه شناسایی عوامل خطر مرتبط با تولد نوزاد نارس در سبک زندگی زنان باردار است.
روش کار: بررسی حاضر یک مطالعه مورد شاهدی است، که بر روی مادران مراجعهکننده به مراکز خدمات جامع سلامت استانهای سطح کشور انجام شد. آنالیز توصیفی متغیرهای موردبررسی بهصورت درصد و فراوانی گزارش شد و در تحلیل دادهها از آنالیز رگرسیون لجستیک در سطح معناداری کمتر از ۰۵/۰ استفاده شد.
یافتهها: در مطالعه حاضر۲۴۶۳ زن باردار (۶۶۸ نفر بهعنوان مورد و ۱۷۹۵ نفر بهعنوان شاهد) موردبررسی قرار گرفتند و ارتباط معناداری بین مکان سکونت (۰۰۲/۰ :P ،۴۲۴/۱OR:)، سطح تحصیلات مادر (۰۲۷/۰:P، ۹۲۰/۱OR:)، دوقلویی بودن
(۰۰۱/۰:P، ۹۵۳/۴OR:)، فاصله بین بارداری (۰۰۹/۰:P، ۸۲۱/۱OR:)، ابتلا به بیماری خاص (۰۱۰/۰:P، ۶۹۴/۱OR:)، وضعیت تغذیه مادر (۰۲۴/۰:P، ۴۲۰/۱OR:)، فعالیت بدنی (۰۰۱/۰:P، ۵۹۱/۱OR:)، نحوه خوابیدن (۰۰۸/۰:P، ۶۳۴/۰OR:)، و سابقه مردهزایی (۰۰۱/۰:P، ۲۴۷/۰OR:) با تولد نوزاد نارس نشان داد.
نتیجهگیری: با توجه به اینکه برخی از عوامل تولد نوزاد نارس قابلپیشگیری میباشند. میتوان با بهبود وضعیت مراقبتهای دوران بارداری و تغییر سبک زندگی مادر باردار و با افزایش آگاهی و ایجاد محیط سالم و امن برای مادر عوامل خطر تولد نوزاد نارس را کاهش دهد.
حسینعلی نیکبخت، هاله قائم، حمیدرضا طباطبایی، علیرضا میراحمدی زاده، سهیل حسنی پور، ثریا زحمت کش، عبدالرسول همتی، فریبا مرادی، اعظم عباسی،
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( دوره ۱۵، شماره ۳ ۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه و اهداف: شاخصهای آنتروپومتریک بخصوص وزن اطلاعات مفیدی را برای مراقبت از نوزادان فراهم کرده و منجر به شناسایی نوزادان در معرض خطر میشود لذا هدف مطالعه حاضر، تعیین میانگین وزن، قد و دور سر بدو تولد نوزادان و برخی عوامل مرتبط با آن بود.
روش کار: در این مطالعه مقطعی، شاخصهای آنتروپومتریک (وزن، قد و دور سر) تعداد ۱۴۸۴ نوزاد تازه متولدشده، اطلاعات دموگرافیک و اطلاعات مربوط به زایمان مادران بهصورت نمونهگیری چندمرحلهای در استان فارس در سال ۱۳۹۵جمعآوری گردید. همچنین پیشبینی کنندههای شاخصها با استفاده از مدل رگرسیون خطی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: از کل نمونههای موردپژوهش در این مطالعه، میانگین وزن، قد و دور سر نوزادان تازه متولدشده به ترتیب ۴۶۵±۳۱۸۵ گرم، ۹۲/۲±۹۲/۴۹ و ۲۹/۲±۵۸/۳۴ سانتیمتر بود. ۷% نوزادان نیز دارای وزن کم هنگام تولد بودند. در اختلاف بین میانگین وزن نوزادان در زمان تولد با جنسیت، نوزادان پسر بهطور متوسط ۲۹/۵۷ گرم وزن بیشتری نسبت به نوزادان دختر در زمان تولد دارند (۰۵/۰ >p ) همچنین قد و دور سر نوزادان پسر اگرچه به ترتیب ۱۵/۰ و ۱۰/۰ سانتیمتر نسبت به نوزادان دختر بیشتر بود اما این رابطهها معنیدار نبودند. در تحلیل چند متغیره علاوه بر جنسیت؛ سن بارداری در هنگام زایمان (هفته) و نوع زایمان با هر سه شاخص آنتروپومتریک رابطه داشت.
نتیجهگیری: با شناخت و کنترل عوامل خطرزا که عمدتاً قابل تعدیل هستند میتوان از بروز نوزادان دارای مشکلات شاخصهای تنسنجی بخصوص کموزنی جلوگیری کرد.
بهروز معتمدی زاده، حسین انصاری، ابوالفضل پاینده، سید مهدی طباطبایی، عباس رمضان پور امیردهی،
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( دوره ۱۶، شماره ۱ ۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه و اهداف: با وجود درمان مؤثر، رخداد عود در بیماران مبتلا به سل یکی از مهمترین چالشهای درمان است. این مطالعه با هدف بررسی عوامل خطر مرتبط با عود این بیماری طراحی شد.
روش کار: در این مطالعه مورد- شاهدی لانه گزیده، تعداد ۲۰۲ بیمار با عود سل و ۲۰۲ شاهد همسان شده از نظر سن، جنس و محل سکونت، از همگروه بیماران مسلول سالهای ۹۷-۱۳۹۰ در استان سیستانوبلوچستان انتخاب و بررسی شدند. دادهها با استفاده از پروندهها و مصاحبه جمعآوری شدند. برای تجزیه و تحلیل از آزمونهای t مستقل، مربع کای و رگرسیون لجستیک چندگانه شرطی استفاده شد.
یافتهها: سابقه مصرف مواد (۱/۶=OR)، سه مثبت بودن درجه اسمیر خلط (۰۳/۳ =OR)، نتیجه رادیوگرافی قفسه سینه به نفع سل (۹/۴=OR)، داشتن مقاومت دارویی (۳/۷=OR)، وضعیت اقتصادی- اجتماعی پائین (۹/۳=OR)، داشتن علامت کاهش وزن (۱/۳=OR)، داشتن درد قفسه سینه (۲/۳=OR)، داشتن مشکلات گوارشی (۱/۲۲=OR)، سابقه استعمال دخانیات (۱/۶=OR) و داشتن سابقه زندان (۷/۳= OR) بهطور معنیداری شانس عود سل را افزایش میدهد (۰۵/۰p<). از طرفی شانس عود سل در بیماران با علامت سرفه (۲۹/۰=OR) و بعد پائین خانوار (۲۸/۰=OR) بهطور معنیداری کمتر بود (۰۵/<۰p).
نتیجهگیری: مهمترین عوامل مؤثر بر عود سل در جنوبشرق ایران استعمال دخانیات،مصرف مواد، شرایط زندگی وشرایط مربوط به بیماری است. بهطور کلی فاکتورهای اپیدمیولوژیک مرتبط با عود سل در مناطق مختلف متفاوت بوده و ارائه راهکارهای پیشگیری و آموزش بیماران و خانوادهها باید با توجه به این عوامل باشد.
زهرا جعفری، زهرا عبدالهی نیا، هاجر قاسمی، علی اسماعیل پور، سعیده محمود زاده، علی بهاء الدینی، سید وحید احمدی طباطبایی، نجمه صفا، حمیدرضا توحیدی نیک، علی اکبر حقدوست، علی شریفی، وحید یزدی فیض آبادی، حمید شریفی،
دوره ۱۷، شماره ۲ - ( دوره ۱۷، شماره ۲، تابستان ۱۴۰۰ ۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه و اهداف: بهرهمندی پایین از خدمات بهداشتی یکی از تعیینکنندههای اصلی عدم دستیابی به شاخصهای مطلوب سلامت در مناطق شهری است. این مطالعه با هدف بررسی موانع و عوامل تسهیلکننده دریافت خدمات بهداشتی از مراکز و پایگاههای خدمات جامع سلامت در شهر کرمان صورت گرفت.
روش کار: مطالعه حاضر یک مطالعه کیفی با رویکرد تحلیلمحتوا بود، که در سال ۱۳۹۸ انجام شد. پس از انتخاب مراکز بهداشتی دارای تجربه بهرهمندی از خدمات مطلوب یا پایین، نمونهگیری هدفمند تا اشباع اطلاعاتی ادامه یافت. درمجموع با ۷۸ نفر از ارائهدهندگان خدمت، دریافتکنندگان خدمت و عدم دریافتکنندگان خدمت که در سامانه سیب مراکز بهداشتی ثبتشده بودند، مصاحبه نیمهساختارمند و چهرهبهچهره صورت گرفت. تمامی مصاحبهها یادداشت و کدگذاری بهصورت دستی انجام شد و با روش تحلیل محتوای جهتدار بررسی و مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت.
یافتهها: در خصوص عوامل تسهیلکننده مراجعه، به خدمات ضروری کودکان و مادران، خدمات رایگان و برخورد ارائهدهندگان خدمت اشاره شد. درحالیکه عوامل مسافتی و فیزیکی، وضعیتآگاهی از انواع خدمات، ترجیح مراکز خصوصی، دسترسی زمانی، دیدگاه مراجعهکنندگان نسبت به مراجعه منظم به مراکز، آدرسها و شماره تلفنهای ثبتشده در سیستم، وضعیت پاسخگویی به نیازهای بهداشتی، ترس از افشای بیماری، کمبود نیروی انسانی مراکز و برخورد ارائهدهندگان خدمت از موانع مراجعه افراد به مراکز بود.
نتیجهگیری: طبق نتایج این مطالعه فهم دقیق دیدگاهها و درک مردم تحت پوشش میتواند به برنامهریزان و سیاستگذاران ملی و محلی کمک نماید تا راهبردهای لازم را برای افزایش بهرهمندی از خدمات بهداشتی در مراکز خدمات جامع سلامت شهری طراحی نمایند.
سحر نجفی زاده، سید وحید احمدی طباطبایی، فاطمه دهنویه تیجنگ، سمیه نوری حکمت،
دوره ۱۹، شماره ۱ - ( دوره ۱۹، شماره ۱، بهار ۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه و اهداف: منابع انسانی نقش مهمی در ارائه خدمات بهینه مراقبت های بهداشتی به مردم ایفا می کنند. گسترش پوشش مراقبت های بهداشتی اولیه به دلیل نقش محوری آنها نیازمند تمرکز بیشتر بر نیروی کار مراقبت های بهداشتی است. این مطالعه با هدف ارزیابی حجم کار و نیاز به کارکنان بهداشتی اولیه و ماماها در کرمان، ایران با استفاده از روش شاخصهای حجم کار نیاز به نیروی انسانی (WISN) انجام شد.
روش کار: جهت برآورد نیاز کارکنان از یک مطالعه توصیفی مقطعی در چهار مرکز بهداشتی درمانی منتخب شهر کرمان، در دو گروه استفاده شد. در مجموع ۱۱۸ فعالیت برای بهورزان و ۸۹ فعالیت برای ماماها با همکاری پنل های متخصصین و بررسی جامع نظام یکپارچه سلامت ایران (سیب) شناسایی شد. پس از آن، تمام فعالیتها در هر یک از چهار مرکز بهداشتی با استفاده از کرونومتر زمانبندی دقیق شدند و میزان ها و نسبتهای WISN با استفاده از نرم افزار مایکروسافت اکسل ۲۰۱۰ محاسبه شدند.
یافتهها: بر اساس محاسبات WISN مازاد نیروی مراقب سلامت در سه مرکز ب، ج و د نشان داده شد. با این حال، در مرکز الف، نیروی کار کافی درنظر گرفته میشود. برعکس، کمبود ماماها در دو مرکز الف و ب با نسبت WISN به ترتیب ۰/۶۷ و ۰/۵۰ مشاهده شد، در حالی که مرکز ج مازاد نیروی کار را با نسبت WISN برابر با ۲/۰ نشان داد. قابل ذکر است که به طور متوسط ۵۰ درصد از حجم کار کارکنان در هر دو دسته شامل فعالیت های حمایتی و اضافی است.
نتیجهگیری: جالب اینجاست که علیرغم ۷۵ درصد موارد که حاکی از مازاد یا کفایت کارمندان است، کارکنان همچنان با فشارهای کاری بالا دست و پنجه نرم می کنند. به نظر می رسد این ناهنجاری با حجم قابل توجهی از فعالیت های پشتیبانی و اضافی مرتبط باشد. علاوه بر این، حجم کاری شدید در طول روزها و ساعات خاص به احساس فشار فراگیر در طول هفته تبدیل می شود. به عنوان یک راه حل بالقوه، معرفی یک سیستم نوبت دهی در بخش مراقبت های بهداشتی اولیه می تواند این مشکل را کاهش دهد.