9 نتیجه برای غلامی
گلوریا شلویری، کاظم محمد، سیدرضا مجدزاده، خیراله غلامی،
دوره 1، شماره 1 - ( 9-1384 )
چکیده
زمینه و اهداف : در سالهای اخیر عوارض و مشکلات دارویی چهارمین الی ششمین عامل مرگ و میر در ایالات متحده آمریکا تخمین زده شده، مرگ و میر ناشی از عوارض دارویی در طول یک سال بیش از مرگ و میر سالانه ناشی از تصادفات با وسایل نقلیه، سرطان پستان و ایدز گزارش شده است. با توجه به این شواهد، هدف اصلی این پژوهش مقایسه مدلهای اپیدمیولوژیک در شناسایی سیگنالهای عوارض دارویی در ایران می باشد.
روش بررسی : در این پژوهش کلیه عوارض دارویی گزارش شده به مرکز فارماکوویژیلانس ایران از فروردین 1377 الی پایان آذرماه 1383 مورد بررسی قرار گرفت و سه روش: Network (BCPNN) Bayesian Confidence Propagation Neural ، ROR))Reporting Odds Ratio و Proportional Reporting Ratio (PRR) جهت شناسایی سیگنالهای عوارض دارویی به کار گرفته شد. پس از انجام سه روش مذکور، سیگنالهای شناسایی شده توسط هر سه نوع روش با توجه به معیارهای جدید بودن عارضه، جدی و شدید بودن عارضه و فراوانی گزارشات مورد مقایسه قرار گرفت.
یافته ها : یافته ها نشان می دهد که از فروردین 1377 الی پایان آذرماه 1383، تعداد 6353 مورد گزارش حاوی 11130 عارضه دارویی به مرکز فارماکوویژیلانس ایران ارسال شده است. برای ترکیب های دارو-عارضه با فراوانی 1 , 2 و 3 به ترتیب معادل 2838، 872 و 488 سیگنال توسط روش PRR ، 1120، 378 و 235 سیگنال توسط روش BCPNN و 2722، 862 و 481 سیگنال توسط روش ROR شناسایی شد. به نظر می رسد که جدی بودن عارضه، تعداد موارد گزارش شده از هر ترکیب دارو- عارضه و جدید بودن عارضه در فرآیند شناسایی و ارزیابی سیگنال های عوارض دارویی موثر می باشند. یافته ها نشان می دهد که روش BCPNN نسبت به سایر روشها درصد بیشتری از عوارض جدی و شدید شناخته شده را در کل سیگنالهای ردیابی شده به خود اختصاص می دهد.
نتیجه گیری : بر اساس یافته ها پیشنهاد می گردد که روشهای به کار رفته در این مطالعه جزو فعالیت های روتین مرکز فارماکوویژیلانس ایران گنجانده شود و روند تغییرات معیارهای مورد بررسی در طول زمان ارزیابی گردد.
علی غلامی، شاکر سالاری، طاهره علی نیا، رحیم نژاد رحیم،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1389 )
چکیده
مقدمه و اهداف: آسیبهایی که به وسیله سرسوزنها و اشیاء تیز و برنده ایجاد میشوند از جمله خطرات شغلی مهم برای کارکنان بهداشتی- درمانی به شمار میرود. این مطالعه با هدف بررسی میزان شیوع و عوامل مرتبط با آسیبهای ناشی از سرسوزن واشیای تیز و برنده در کارکنان مراکزاموزشی درمانی شهر ارومیه انجام شده است.
روش کار: این مطالعه به صورت مقطعی و بر روی 400 نفر از کارکنان مراکز اموزشی درمانی ارومیه انجام شده است، نمونهها به صورت تصادفی ساده از بین کارکنان انتخاب شدهاند. برای تجزیه و تحلیل دادههای جمعآوری شده، از روشهای آماری توصیفی و تحلیلی استفاده گردید. جهت انجام تجزیه تحلیل دادهها از نرم افزار SPSS16 استفاده شد.
نتایج: میزان شیوع آسیب در نمونه مورد مطالعه 8/26%، در زنان 28/28% و در مردان 16/24% بود. از نظر نوع وسیله، سرسوزن و سوزن انژیوکت به ترتیب با 3/47% و 9/19% بیشترین میزان آسیب را ایجاد کرده بودند. میانگین سنی افراد اسیب دیده نسبت به دیگر افراد کمتر است که این اختلاف از نظر آماری معنیدار بود (022/0= p).
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان میدهد که میزان شیوع آسیبهای ناشی از سرسوزن و اشیاء تیز و برنده در مراکز اموزشی درمانی ارومیه در سطح نسبتاً بالایی قرار دارد.
طاهره حسین زاده نیک، نگین شهسواری، داراب غلامی بروجنی، امیر رضا فتاحی میبدی، شاهین نوروزی، محمد جواد خرازی فرد،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1390 )
چکیده
مقدمه و اهداف: برنامهریزی برای درمان ارتودنسی به آگاهی از میزان نیاز به درمان ارتدنسی درجامعه نیاز دارد. همچنین بدلیل تقاضای زیاد جهت درمانهای ارتدنسی اولویتبندی آنها ضروری میباشد. هدف این مطالعه برآورد میزان نیاز و تقاضا برای درمان ارتودنسی در دانشآموزان 12 ساله شهرستان آباده است.
روش کار: شاخص IOTN در417 دانشآموز 12 ساله از مدارس آباده براساس معیارهای AC و DHC توسط دندانپزشک و بر اساس شاخص AC توسط دانش آموزان و والدین آنها تعیین شد و سپس میزان تقاضای دانش آموزان و والدین آنها برای درمان ارتودنسی بررسی گردید. جهت آنالیز دادهها از ضریب همبستگی spearman's استفاده شد.
نتایج: 3/22 درصد از دانشآموزان12 ساله طبق شاخص DHC در گروه "بینیاز به درمان"، 5/29% در گروه " حد واسط" و 2/48% در گروه " نیازمند به درمان " قرار گرفتند. هنگام ارزیابی بیماران با شاخص ACتوسط دندانپزشک، این درصدها به ترتیب 9/61%،29% و1/9% بود. در ارزیابی والدین و دانشآموزان طبق معیارAC ، به ترتیب 6/8% و 7/7% در گروه نیازمند قطعی به درمان قرار گرفتند. تقاضای دانشآموزان و والدین آنها برای درمان به ترتیب6/40%و9/44 % بود.
نتیجهگیری: نیاز به درمان ارتودنسی بر اساس معیار DHC در آباده نسبت به مطالعات دیگر بالا است. معیار DHC، رابطه کمی با میزان تقاضای درمان دانشآموزان دارد. ولی معیار ACرابطه بالایی با میزان تقاضای بیماران به درمان دارا میباشد.
محمد غلامی فشارکی، انوشیروان کاظم نژاد، فرید زایری، جواد صنعتی، حامد اکبری،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده
مقدمه و اهداف: در زمینۀ ارتباط نوبتکاری با فشار خون، مطالعههای پیشین روابطی ضد و نقیض را گزارش کردهاند. از این رو، این بررسی با هدف مطالعۀرابطۀ نوبتکاری و فشار خون با استفاده از روش تحلیل بیزی چندسطحی که روشی کارا در تحلیل دادههای همبسته و طولی است، انجام پذیرفتهاست.
روش کار:این مطالعه از نوع مطالعههای همگروه تاریخی است و افراد شرکتکننده در آن همۀکارکنان شاغل در کارخانۀ تولید الیاف پلیاکریل اصفهان، طی سالهای 75 تا 87 بودند. روش نمونهگیری در این مطالعه بهصورت سرشماری و با مراجعه به پروندههای پزشکی کارکنان انجام پذیرفت. تعداد همگروه مورد نظر در این مطالعه 4145 نفر بود. در این مقاله برای تحلیل دادهها از نرمافزارWinBugs استفاده شد.
نتایج:در بین شرکت کنندههای این مطالعه،92 نفر (2/2%) زن و 4053 نفر (8/97%) مرد بودند. از نظر متغیر نوبتکاری، 1886 نفر (5/45%) روزکار، 307 نفر (4/7%) دو نوبتکار و 1952 نفر (1/47%) سه نوبتکار بودند. در این مطالعه با کنترل عوامل مخدوشگر، نوبتکاری با فشار خون سیستولیک (911/0P=) و دیاستولیک (278/0P=) رابطهای معنیدار نشان نداد.
نتیجهگیری: از آنجایی که نتایج کوهورت تاریخی ما به رابطهای میان نوبت کاری و فشار خون دست نیافت، جهت بررسی بهتر در این زمینه، مطالعات چندمرکزی آینده نگر با کنترل متغیرهای مخدوشگر بیشتر پیشنهاد می گردد.
فاطمه رحمتی نجارکلائی، ایمان غفارپسند، محمد غلامی فشارکی،
دوره 10، شماره 2 - ( دوره 10، شماره 2 1393 )
چکیده
مقدمه و اهداف: بیماریهای مزمن هم اکنون علت 60% کل مرگومیرها در سطح دنیا بوده و 47% بار جهانی بیماریها هستند. با توجه به طیف گسترده نتایج گزارش شده، مطالعهی حاضر با هدف مرور بر تأثیر مداخله آموزشی روش زندگی در اصلاح فاکتورهای خطر قلبی- عروقی انجام شد.
روش کار: مرور سیستماتیک با جستجو در پایگاههای اطلاعاتی انگلیسی و فارسی انجام شد. انواع مطالعات مرتبط لحاظ شد. فهرست منابع مقالات یافت شده بررسی شد. محدودیت زمانی در جستجوی مقالات نبود. مقالات به زبان غیر انگلیسی (به استثنای فارسی) و همچنین چکیده و خلاصه مقالات ارایه شده در کنفرانسها و همایشها حذف شد. دیگر مقالات نیز در صورت کسب امتیاز در پرسشنامه JADAD وارد شدند.
نتایج: در جستجوی اولیه، 194 مقاله یافت شد که با ارزشیابی صورت گرفته در نهایت 43 مقاله وارد مطالعه شد. مطالعات بین سالهای 2013-1989 میلادی منتشر شده بود. سه مطالعه در ایران انجام شده بود. نیمی از مطالعات در سطح جامعه انجام شده بود. تنها دو مطالعه (65/4 درصد) تغییری را در فاکتورهای خطر نشان نداده و بقیه بهبود معنیدار این فاکتورها را به دنبال آموزشهای انجام شده نشان دادند.
نتیجهگیری: در نهایت مشاهده شد که بیشتر مقالات بر تأثیر معنیدار آموزشهای روش زندگی بر میزان کلسترول خون، فشار خون سیستولیک و دیاستولیک و نیز مصرف سیگار در کنار آگاهی و نگرش در بیماران پرخطر قلبی- عروقی صحه گذاشتهاند. این موضوع لزوم توجه بیش از پیش را به آموزش «شیوه زندگی» را به بیماران در معرض حوادث قلبی- عروقی میرساند.
محمد غلامی فشارکی، انوشیروان کاظم نژاد، فرید زایری، محسن روضاتی، حامد اکبری،
دوره 10، شماره 4 - ( دوره 10، شماره 4 1393 )
چکیده
مقدمه و اهداف: مطالعههای گذشته نتایج ضد و نقیضی را در مورد رابطه نوبت کاری با کلسترول خون گزارش نمودهاند. از این رو در این مقاله به بررسی این رابطه پرداخته شد.
روش کار: دادههای استفاده شده در این مطالعه کوهورت تاریخی با استفاده از مشاهدههای سالیانه مرکز بهداشت حرفهای شرکت فولاد مبارکه اصفهان در طی سالهای 90-1375 و از بین تمامی کارکنان شاغل در این شرکت که با استفاده از نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شده بودند؛ انجام پذیرفت. در این مطالعه اثر متغیر نوبت کاری بر کلسترول خون افراد مورد بررسی با تعدیل اثر متغیرهای BMI، سن، سابقه، تأهل، وضعیت سیگار و مقدار تحصیلات مورد تحلیل قرار گرفت.
نتایج: این مطالعه از 574 نفر مرد با میانگین±انحراف معیار سنی 51/7±89/41 و سابقه کار 16/7±75/16 سال تشکیل شده بود. در این مطالعه، با تعدیل متغیرهای مخدوشگر رابطه آماری معنیداری میان نوبت کاری و کلسترول خون مشاهده نگردید.
نتیجهگیری: از آنجایی که مطالعه ما نشان دهنده عدم وجود رابطه میان نوبت کاری و کلسترول خون بود، میتوان با اطمینان بیشتر به نبود چنین رابطه ای اذعان نمود.
مائده امینی، انوشیروان کاظم نژاد، فرید زایری، محمد غلامی فشارکی،
دوره 13، شماره 4 - ( دوره 13، شماره 4, زمستان 1396 )
چکیده
مقدمه و اهداف: امروزه نوبتکاری در طولانی مدت میتواند عامل تهدیدی در محیط کاری برای سلامت و ایمنی افراد محسوب شود. هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثر برنامه نوبتکاری بر شاخص توده بدنی در طول دوره زمانی مشخصی با استفاده از مدل چند سطحی بود.
روش کار: دادههای این مطالعه طولی مربوط به اطلاعات سالیانه نمونهای از کارکنان است، که در طول سالهای 89- 1386 در دو شرکت فولاد مبارکه و پلیاکریل اصفهان مورد پیگیری قرار گرفتند. برنامه نوبتکاری شامل دو گروه روزکار و نوبتکار چرخشی بود. برای تحلیل دادهها و بررسی اثر متغیر نوبتکاری بر شاخص توده بدنی با تعدیل اثر متغیرهای وضعیت تأهل، سابقهی کار، سن، شرکت و سطح تحصیلات از مدل رگرسیون چند سطحی استفاده شد.
یافتهها: در این مطالعه از میان 1368 کارکنان شرکتکننده، 3/42 درصد (578 نفر) روزکار و 7/57 درصد (790 نفر) نوبتکار چرخشی بودند. میانگین (± انحراف معیار) سن افراد به ترتیب در دو گروه روزکار و نوبتکار چرخشی 66/8±07/33 و 70/8±31/33 سال بود. پس از کنترل عوامل مخدوشگر در مدل سلسله مراتبی دو سطحی، برنامه نوبتکاری تأثیر آماری معنیداری بر شاخص توده بدنی نداشت (837/0=p). حدود 90 درصد از تغییرات کل، مربوط به کارکنان بود.
نتیجهگیری: با توجه به اینکه در این پژوهش، رابطهی آماری معنیداری بین برنامه نوبتکاری و شاخص توده بدنی مشاهده نشد، بنابراین انجام یک مطالعه مشابه دیگر در دوره زمانی طولانیتر (بیش از 4 سال) و با در نظر گرفتن متغیرهای مخدوشگر بیشتر برای بررسی دقیقتر این ارتباط پیشنهاد میشود.
نیلوفر ربیعی، محمد غلامی فشارکی، محسن روضاتی،
دوره 14، شماره 3 - ( دوره 14، شماره 3، 1397 )
چکیده
مقدمه و اهداف: مدل کاکس یکی از روشهای مورد استفاده در دادههای بقا بهشمار میرود. این درحالی است که دادههای سلسله مراتبی همانند دادههای این مطالعه ناقض فرض استقلال بوده و استفاده از مدل کاکس با فرض استقلال مشاهدات امکانپذیر نیست. یکی از روشهای مهم در تحلیل دادههای سلسه مراتبی بقا، استفاده از مدل کاکس چند سطحی است. در این روش علاوه بر مدلبندی متغیر پاسخ، ضرایب رگرسیونی نیز مدلبندی شده و خطای اندازهگیری ناشی از عدم استقلال دادهها کاهش مییابد. این پژوهش با استفاده از مدل کاکس چندسطحی به بررسی تأثیر ماندگاری داروهای کنترل فشار خون در افراد مبتلا به پرفشاری خون پرداخته است.
روش کار: مطالعه حاضر نوعی مطالعه طولی بقا بوده که شامل 346 نفر از کارکنان مبتلا به پرفشاری خون در کارخانه فولاد مبارکه اصفهان است. کارکنان طی سالهای ۹۴-۱۳۹۰ با مراجعه به مرکز بهداشت کارخانه با ۶ دارو کاپتوپریل، لوزارتان، اتانولول، پروپرانولول، آملودیپین و هیدروکلروتیازید تحت درمان قرار گرفتند. برای بررسی ارتباط متغیرهای سابقه کاری، شاخص تودهی بدنی و داروهای مصرف شده با مدت ماندگاری داروها از مدل کاکس دوسطحی بهصورت h_ij (t)=h_0 (t)exp(α_g+x_ij β_j) استفاده شد، بهطوریکه اندیس i و j به ترتیب واحدهای سطح اول و دوم هستند.
یافتهها: یافتههای حاصل از برازش مدل در طول یک دوره ۵ ساله، اثر متغیر شاخص تودهی بدنی (019/0=P) و داروهای آتنولول(046/0P=) و آملودیپین (021/0P=) را به صورت تکی و اثر لوزارتان-آملودیپین (042/0=P) و آتنولول هیدروکلروتیازید (003/0P=) را به صورت ترکیبی معنیدار نشان میدهد.
نتیجهگیری: براساس یافتههای این مطالعه، مؤثرترین داروها در کنترل فشار خون به ترتیب آملودیپین، ترکیب آملودیپین-لوزارتان و آتنولول گزارش شد.
ابراهیم قادری، مهشید ناصحی، جعفر حسن زاده، حجت الله براتی، شهپر طاهری، مهری غلامی، محمدرضا بذرافشان، رحیم تقی زاده اصل، محسن شمس،
دوره 15، شماره 2 - ( دوره 15، شماره 2 1398 )
چکیده
مقدمه و اهداف: بازاریابی اجتماعی روشی است که بر اساس شناسایی نیازها و خواستههای مخاطب، تعیین مولفههای بازار رفتاری با استفاده از نتایج پژوهش تکوینی عمل مینماید. درگیر کردن بخش خصوصی در برنامه مبارزه با سل با استفاده از بازاریابی اجتماعی تابهحال انجامنشده است. این مطالعه به طراحی برنامه Public-Private Mix (PPM) با استفاده از بازاریابی اجتماعی میپردازد.
روش کار: این مطالعه بهصورت کیفی و با استفاده از بحث متمرکز گروهی با 6 گروه مختلف شامل پزشکان هماهنگکننده سل، پزشکان متخصصین رشتههای مختلف بخش خصوصی و مدیران آزمایشگاههای بخش خصوصی و بیمارستانهای منتخب کشور و شهرستان کرج در سال 1392 انجام شد و اجزای برنامه PPM بر اساس آن مشخص گردید.
یافتهها: اغلب شرکتکنندگان معتقد بودند که مشارکت بخش خصوصی در برنامه کشوری سل با مشکلات مهمی روبروست. فقدان فرایند مشخص و تعریفشده برای ارتباط با بخش خصوصی، فقدان بستر مناسب، فقدان ابزار مناسب برای نظارت، عدم تمکین بخش خصوصی، عدم آشنایی بخش خصوصی با پروتکلهای برنامههای کشوری سل، عدم وجود اقدامات تشویقی و تنبیهی مناسب، عدم دریافت بازخورد مناسب توسط بخش خصوصی و انحصارطلبی در آزمایشگاهها از موارد ذکرشده در این مطالعه بود.
نتیجهگیری: برای اجرای برنامه PPM در برنامه کنترل سل لازم است آزمایشگاهها بهصورت داوطلبانه و وارد برنامه شوند. یک بسته اطلاعرسانی و تشویقی فراهم شود که در آن آموزشهای مؤثر و کمحجم، پسخوراندها و احترام به بخش خصوصی گنجاندهشده باشد.