عباس علیپور، سید ابوالفضل قدیری، لیلا خزایی،
دوره 14، شماره 2 - ( دوره 14، شماره 2، 1397 )
چکیده
مقدمه و اهداف: بررسی سببهای مرگ در کودکان زیر یکسال میتواند ابزار مهمی برای دستیابی به تدابیر پیشگیری و در نهایت کاهش موارد مرگ شود. هدف از این مطالعه برآورد تعداد واقعی مرگ در کودکان زیر یکسال و مقایسهی آن با موارد گزارش شده از سازمان ثبت احوال کشور با استفاده از شاخص برآورد موری (Murray) در استان مازندران بوده است.
روش کار: در این مطالعه تمامی موارد مرگ کودکان زیر یکسال در بیمارستانهای استان مازندران در سالهای 93-1390 وارد مطالعه شدند. با استفاده از ضریبهای موجود در هر یک از طبقههای 45گانه سببهای مرگ موری موارد واقعی مرگ برآورد شد. این تعداد با موارد مرگ گزارش شده سالانه از سازمان ثبت احوال کشور مقایسه شد.
یافتهها: از بین 764 مورد مرگ، بیشترین سببهای رخداد مرگ در کودکان زیر یکسال بهترتیب مربوط به شرایط حول زایمان، ناهنجاریهای مادرزادی و اختلالات کروموزومی، بیماریهای تنفسی و بیماریهای سیستم گردش خون بود. با استفاده از روش موری در مجموع تعداد 1711 مورد مرگ برای کل استان برآورد شد.
نتیجهگیری: بر اساس روش موری پیشبینی میشود که سالیانه بین 445-390 مرگ در کودکان زیر یکسال رخ داده است. بین برآورد به دست آمده در این پژوهش و موارد مرگ گزارش شده توسط سازمان ثبت احوال کشور، مغایرت وجود دارد و نشان دهندهی نقص در ثبت کامل موارد مرگ توسط این سازمان است.
فاطمه تقدیری، علی اکبر حقدوست، محسن مومنی، مقدمه میرزایی،
دوره 16، شماره 4 - ( دوره 16، شماره 4 1399 )
چکیده
مقدمه و اهداف: امروزه شادکامی و رضایت از زندگی نقش مهمی در سلامت زنان هر جامعه دارد. هدف مطالعه مقایسه سطح شادکامی و رضایت از زندگی در زنان شاغل و خانهدار و بررسی عوامل مؤثر بر آن است.
روش کار: مطالعه حاضر از نوع مقطعی و جامعه آماری شامل 720 نفر از زنان شاغل و خانهدار شهر کرمان در سال 1396 است. برای جمعآوری دادهها از فهرست شادکامی آکسفورد، پرسشنامه رضایت از زندگی داینر و فرم مشخصات دموگرافیک استفاده شد. جهت تعیین ارتباط عوامل مختلف با شادکامی و رضایت از زندگی از آنالیز رگرسیون استفاده گردید.
یافتهها: میانگین و انحراف معیار نمره شادکامی کل جمعیت، 2/13±6/42 (6/13±3/43 شاغل و 7/12±42 خانهدار و 21/0P=) از حداکثر امتیاز 87 و رضایت از زندگی 1/6±5/23 (3/6±8/23 شاغل و 8/5±2/23 خانهدار 24/0 P=) از حداکثر امتیاز 35 محاسبه شد. همچنین بیشتر افراد (55%) شادکامی خود را در حد "نه زیاد نه کم" گزارش نمودند. نتایج آنالیز رگرسیون نشان داد که زنان متأهل، زنان با تحصیلات دانشگاهی و افرادی که بیشترین اوقات فراغت خود را به تفریح و مسافرت اختصاص میدهند و همچنین در گروه زنان شاغل، افراد باسابقه کاری کمتر و استخدام بهصورت رسمی، بهطور معناداری از شادکامی و رضایت از زندگی بالاتری برخوردار هستند.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که زنان از سطح شادکامی و رضایت از زندگی متوسطی برخوردار میباشند و تفاوت معناداری در میزان شادکامی و رضایت از زندگی در دو گروه زنان شاغل و خانهدار وجود ندارد.
مهوش غلامحسین زاده، لاله قدیریان مارنانی، الهام احسانی چیمه، فاطمه رجبی،
دوره 18، شماره 1 - ( دوره 18، شماره 1، بهار 1401 1401 )
چکیده
مقدمه و اهداف: توزیع علل فوت، نشاندهنده توزیع عوامل خطر مرگ بوده و مبنای برنامهریزی و مداخله برای کاهش عوامل خطر است. کیفیت و نحوه ثبت اطلاعات، به علت ضعف در فرایندهای تکمیل و صدور گواهی فوت و یا شیوه کدگذاری، دارای مشکلاتی است. هدف از این مطالعه، تبیین چالشهای ثبت مرگ و نیز ارائه راهکار در این زمینه است.
روش کار: این مطالعه کیفی، در نیمه دوم سال 1398 در دانشگاه علوم پزشکی گیلان انجام شد. جامعه هدف، مدیران و کارشناسان برنامه ثبت مرگ بود. نمونهگیری بصورت هدفمند و تمامشماری انجام شد. گردآوری دادهها از طریق مصاحبه عمیق با استفاده از راهنمای پرسشگری، و تحلیل محتوای قراردادی همزمان جهت شناسایی مضامین کلیدی انجام گرفت. برای اطمینان از اعتبار و مقبولیت دادهها، مرور و بازنگری دادهها توسط دو نفر از همکاران تحقیق و مشارکتکنندگان انجام شد.
یافتهها: طبق تحلیل محتوای 24 مصاحبه، چالشهای اصلی ثبت مرگ شامل نیروی انسانی، سازماندهی نظام ثبت مرگ در کشور، سیستم نرم افزاری ثبت مرگ و پیادهسازی آن بود. این مضامین از 45 زیرطبقه و 13 طبقه اصلی انتزاع گردید.
نتیجهگیری: با توجه به چالشهای مطرح شده توسط مدیران و کارشناسان ثبت مرگ، اصلیترین مداخلات پیشهادی جهت ارتقای نظام ثبت مرگ شامل جذب نیروهای مناسب، توانمندسازی و ایجاد انگیزه در ردههای مختلف نیروی انسانی، توسعه همکاری درون بخشی و برون بخشی و افزایش جلب مشارکت مردم، پایش و ارزیابی مداوم جهت شناسایی نقاط قوت و ضعف نظام ثبت مرگ و مدیریت آنها، توجه ویژه به توسعه نرمافزار ثبت مرگ و زیرساختهای مورد نیاز آن مانند دسترسی به اینترنت و تجهیزات مورد نیاز، توجه به تعدد سامانهها و تلاش در جهت یکپارچهسازی آنها میباشد.