جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای متولیان

زهرا رجب‌پور، سیدرضا مجدزاده، علی فیض زاده خراسانی، عباس متولیان، مصطفی حسینی،
دوره 1، شماره 1 - ( 9-1384 )
چکیده

زمینه واهداف : سوانح ترافیکی یکی از مهمترین علل مرگ و میر در ایران است. سوء مصرف مواد نیز یکی از مشکلاتیست که سلامت عمومی جامعه را به خطر میاندازد. با توجه به اهمیت مشکلات ناشی از حوادث ترافیکی و شیوع نسبتا بالای سوء مصرف در رانندگان، بررسی تاثیر این عامل خطر بر بروز این حوادث اهمیت زیادی دارد. هدف این پژوهش برآورد تاثیر خطر رانندگی در وضعیت خماری بر بروز تصادفات رانندگی منجر به جرح میباشد.
روش بررسی : این مطالعه یک بررسی 
Case-Crossover بر روی رانندگان حوادث ترافیکی منجر به جرح در کرمان میباشد.
یافته ها : از بین 75 راننده که سابقه مصرف منظم مواد را اعلام نموده بودند، 15 نفر در زمان تصادف در وضعیت خماری قرار داشتند که خطر نسبی رخداد سانحه ترافیکی منجر به جرح در حالت خماری در مقایسه با حالت غیر خماری 62/2 با 95% فاصله اطمینان 68/4-46/1 برآورد گردید.
نتیجه گیری: بر اساس این یافته‌ها می‌توان نتیجه گرفت، احتمال رویداد سانحه ترافیکی منجر به جرح در افراد معتاد، در دوره زمانی یک ساعت مانده به نوبت مصرف بعدی و یا گذشتن از نوبت مصرف قبلی 6/2 برابر دیگر زمانهاست.


سید عباس متولیان، رویا صاحبی، آفرین رحیمی موقر، مسعود یونسیان،
دوره 11، شماره 2 - ( دوره 11، شماره 2 1394 )
چکیده

مقدمه و اهداف: هدف از انجام این مطالعه، تعیین روند مصرف مواد و الکل در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران طی سال‌های  88-1385 می‌باشد.

روش کار: از ابتدای سال 1385 تا انتهای 1388 هر سال دانشجویان 23-18 ساله دانشگاه علوم پزشکی تهران با استفاده از پرسشنامه ساختاریافته خودایفا و بدون نام مورد مطالعه قرار گرفتند. روش مورد استفاده برای تحلیل، روش تحلیلی برآورد داخلی
(Intrinsic Estimator) می‌باشد که روشی جدید برای حل مشکل وابستگی خطی بین سن، دوره و هم‌گروه تولد در مدل‌های رگرسیون خطی است.

نتایج: در روش توصیفی، شیوع مصرف الکل در زنان و مردان با افزایش سن افزایش یافته است. شیوع مصرف مواد اعتیادآور غیر قانونی در زنان و مردان در سال 86 نسبت به سال‌های دیگر بالاتر بوده و دارای روند افزایشی است. در روش تحلیلی برآورد داخلی اثر سن، دوره و هم‌گروه تولد در زنان دیده نشد. برای مردان، اثر سن دیده شده در مصرف الکل یک روند افزایشی-کاهشی- افزایشی بود. اثر دوره و هم‌گروه روند کاهشی را نشان می‌داد. در مصرف مواد غیرقانونی، اثر سن روند تدریجی افزایشی داشت. اثر دوره، ابتدا روند افزایشی و سپس یک روند کاهشی را نشان می‌داد. در اثر کوهورت نیز ابتدا روند افزایشی، سپس کاهشی و بعد افزایشی مشاهده شد.

نتیجه گیری: اثر سن، دوره و هم‌گروه برای مصرف مواد و الکل در زنان در روش تحلیلی، دیده نشد. مصرف مواد و الکل در مردان با افزایش سن بالاتر می‌رود. بالا بودن شیوع مصرف مواد، می‌تواند به دلیل در دسترس بودن و ارزان شدن مواد باشد.


رویا صاحبی، سیدعباس متولیان، لیلا صاحبی، حمید شریفی،
دوره 13، شماره 2 - ( دوره 13، شماره 2، تابستان 1396 )
چکیده


مقدمه و اهداف: هدف از انجام این مطالعه مقایسه روش برآوردگر ذاتی با روش توصیفی سن، دوره و همگروه است که برای تشخیص روندهای سن، هم‌گروه و دوره زمانی در میزان‌های بروز، شیوع و میرایی استفاده می‌شود.
روش کار: برای شرح روش کار از داده‌های مربوط به دو مطالعه بررسی روند مصرف مواد غیرقانونی و الکل و روند مصرف سیگار در دانشجویان دختر دانشگاه علوم پزشکی تهران از سال 85 تا 88 استفاده ‌شده است. ابتدا مدل توصیفی سن، همگروه و دوره و سپس مدل تحلیلی برآوردگر ذاتی نشان داده‌شده و مزایا و معایب آن‌ها ذکرشده و نتایج آن‌ها مقایسه شده است.
یافته‌ها: برای شیوع مصرف سیگار، هر دو روش برای اثر سن، همگروه و دوره زمانی یک روند افزایشی، کاهشی و افزایشی نشان دادند. روش برآوردگر ذاتی توانست اثر پیشگیری‌کننده عامل سنین پایین در مصرف سیگار را نیز نشان دهد. با مشاهده نمودارهای روش توصیفی همگروه در مصرف الکل برای دختران دانشجو، تقریباً در همه گروه‌های سنی، از هم‌گروه‌های قدیمی‌تر به جدیدتر یک روند کاهشی دیده شد. درحالی‌که در روش برآوردگر ذاتی، اثر همگروهی برای مصرف الکل دختران دانشجو دیده نشد.
نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد در حال حاضر روش برآوردگر ذاتی بهترین انتخاب برای حل مشکل وابستگی خطی بین سه عامل سن، همگروه تولد و دوره زمانی در این مطالعات است. ولی محققین بایستی با احتیاط و آگاهی از مشکلات و تله‌های ایجادشده توسط این نوع مطالعات از آن استفاده کنند.
سید عباس متولیان، حسن غریب نواز، محسن اسدی لاری، شیرین سراجی،
دوره 14، شماره 3 - ( دوره 14، شماره 3، 1397 )
چکیده

مقدمه و اهداف: حوادث یکی از نگرانی‌های جهانی بهداشت عمومی هستند. سالانه 24/1 میلیون نفر در اثر حوادث رانندگی جان می‌بازند. در ایران حوادث جاده‌ای علت اصلی سال‌های از دست رفته عمر را به خود اختصاص می‌دهد و موتورسواران پرخطرترین گروه عبورومرور جاده‌ای هستند. استعمال مواد روانگردان از عوامل خطر جدی برای وقوع سوانح ترافیکی بوده و استفاده از موتورسیکلت در بین مصرف‌کنندگان مواد شایع‌تر از افرادی است که مصرف نمی‌کنند. هدف این مطالعه مقایسه رفتار رانندگی در موتورسواران عادی با موتورسواران مصرف کننده مت‌آمفتامین و متادون بود.
روش کار: این یک مطالعه همگروهی تاریخی است که روی 411 موتورسوار در 3 گروه شامل 100 موتورسوار مصرف‌کننده متادون، 100 موتورسوار مصرف‌کننده مت‌آمفتامین و 211 موتورسوار عادی انجام شد. همسان‌سازی گروهی از نظر گروه سنی و منطقه محل سکونت در بین شرکت‌کنندگان انجام شد. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه رفتار رانندگی (MRBQ) استفاده شد. سپس آنالیزهای توصیفی و تحلیلی با استفاد از نرم‌افزار SPSS نسخه 20 و روش رگرسیون خطی چندمتغیره انجام شد.
یافته‌ها: میانگین نمره رفتار رانندگی در موتورسواران عادی با موتورسواران مصرف‌کننده مت‌آمفتامین و متادون تفاوت آماری معنی‌داری داشت (0001/0>P)، اما این تفاوت بین دو گروه مصرف‌کننده مواد با یکدیگر از نظر آماری معنی‌دار نبود (292/0 =P). بیشترین تخلف صورت گرفته در هر 3 گروه تخلفات مربوط به سرعت بوده است.
نتیجه‌گیری: یافته‌های حاصل از این مطالعه نشان می‌دهند که در هر 3 گروه موتورسواران عادی و مصرف‌کنندگان مت‌آمفتامین و متادون شایع‌ترین رفتار تخلفات مربوط به سرعت و پس از آن خطاهای ترافیکی بوده است. به علاوه این مطالعه نشان داد که مصرف مواد مخدر (مت‌آمفتامین و متادون) می‌تواند بر رفتار رانندگی موتورسواران تأثیر داشته باشد؛ به شکلی که بیشتر خطاها و تخلفات رانندگی در مصرف‌کنندگان مواد به طور معنی‌داری در مقایسه با موتورسواران عادی بیشتر بود.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله اپیدمیولوژی ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb