45 نتیجه برای مرادی
کورش هلاکوئی نائینی، علی مرادی، فرشاد پورملک، سید رضا مجد زاده،
دوره 1، شماره 1 - ( 9-1384 )
چکیده
زمینه واهداف : یکی از مهمترین برنامه های بهداشتی در کشور طرح کشوری حذف سرخک- سرخجه مادر زادی در جمهوری اسلامی ایران است. یکی از نیازهای اساسی این برنامه وجود یک سیسم مناسب و کارا به منظور جمعآوری اطلاعات کافی در زمینه میزانهای ابتلا و میرائی در اثر بیماریهای سرخک- سرخجه و همچنین اطلاع ازمیزان مشارکت مردم در اجرای این برنامه و وضعیت آگاهی، نگرش و عملکرد مردم در زمینه راههای پیشگیری از این بیماریها می باشد. این مطالعه به منظور تعیین سطح آگاهی ، نگرش وعملکرد مردم در مورد این برنامه انجام شد .
روش بررسی : مطالعه حاضر بصورت مقطعی بوده است. داده ها 4 ماه بعد از اجرای بسیج همگانی واکسیناسیون سرخک-سرخجه (اردیبهشت ماه سال 1383) جمع آوری گردید. در این مطالعه جامعه هدف کلیه افراد 20 تا 25 ساله محدوده تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران بوده اند. نحوه نمونهگیری بصورت دو مرحله ای بود . حجم نمونه مورد نیاز 384 نفر تعیین گردید . در آنالیز تحلیلی برای تعیین ارتباط متغیرهای کیفی از آزمون کای دو ودر صورت لزوم از شاخص OR و حدود اطمینان آن استفاده شد . Reliability سؤالات در هر حیطه با استفاده از شاخص آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت. Constract Validityسؤالات در هر حیطه با استفاده روش Principal Components Analysis مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها : در مجموع 390 نفر مورد بررسی قرار گرفت . به ترتیب 3/63% ، 6/53% و 1/93% از افراد مورد بررسی دارای آگاهی ، نگرش و عملکرد مناسب در زمینه بسیج همگانی واکسیناسیون سرخک-سرخجه بوده اند . پس از حذف اثر متغیرهای مخدوش کننده با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک مشخص شد که ارتباط آگاهی افراد مورد بررسی در مورد بسیج همگانی واکسیناسیون سرخک- سرخجه با متغیرهای زمینه ای تحصیلات و تحصیلات مادر و ارتباط نگرش آنها با متغیرهای زمینه ای تحصیلات ، وضعیت تاهل و درآمد ماهیانه خانوار از نظر آماری معنی دار بوده است . ولی ارتباط عملکرد آنها با هیچ یک از متغیرهای زمینه ای از نظر آماری معنی دار نبوده است.
نتیجه گیری : عوامل مختلفی روی پوشش ایمن سازی در برنامه های جاری و همگانی موثر می باشند . لازم است در اجرای برنامه های بعدی این عوامل دقیقا"مورد بررسی قرار گیرد و ازنقاط قوت برنامه انجام شده نهایت استفاده بعمل آید . از جمله این عوامل می توان وضعیت نیروی انسانی ، تجهیزات ، واکسن ها ، مواد مصرفی ، کیفیت خدمت دهی ، کیفیت زنجیره سرد ، پوشش اطلاع رسانی ، آگاهی و نگرش مردم و ارائه دهندگان خدمات ایمن سازی در مورد برنامه های ایمن سازی ، بیماریهای هدف و واکسنهای مورد استفاده را نام برد .
نفیسه عبدالهی، عباسعلی کشتکار، شهریار سمنانی، غلامرضا روشندل، سیما بشارت، حمیدرضا جوشقانی، عبدالوهاب مرادی، خدابردی کلوی، صبا بشارت، علی جباری، محمدجواد کبیر، سیداحمد حسینی، سیدمهدی صداقت، احمد دانش، دانیال روشندل،
دوره 2، شماره 3 - ( 1-1385 )
چکیده
مقدمه و اهداف: هر چند که مطالعات متعددی در رابطه با عفونت هپاتیت B انجام شده است ولی همچنان جنبههایی از اپیدمیولوژی بیماری ناشناخته باقی مانده است. مطالعات مبتنی بر جمعیت کمی در این خصوص در ایران انجام شده است لذا مطالعه فوق به منظور بررسی شیوع سرولوژیک هپاتیت B در استان گلستان انجام شده است.
روش کار: جمعیت مورد مطالعه کلیه افراد 65-25 ساله ساکن در مناطق شهری و روستائی استان گلستان بودند که بر اساس نمونه گیری خوشهای تعداد 1850 نفر از آنان انتخاب و با مراجعه به درب منازل، از آنان جهت تکمیل پرسش نامه و انجام آزمایشات دعوت به عمل آمد. نمونه خون گرفته شده از نظر نشانگرهای سرمی ویروس هپاتیت B (HBsAg، (HBcAb به وسیله روش الیزا بررسی و نتایج در
گروههای مختلف سنی و جنسی مقایسه شد. برای آنالیز دادهها از نرم افزارهای آماری SPSS و Stata استفاده شد.
نتایج: هزار و هشتصد و پنجاه نفر از افراد، تحت غربال گری مارکرهای هپاتیتB قرار گرفتند. شیوع استاندارد شده سنی و جنسی
(Age & Sex Standardized Prevalence) برای موارد HBsAg مثبت، 7/9% (7/11-6/7 =CI95%) بود. شیوع استاندارد شده سنی برای موارد HBsAg مثبت در مردان (8/10%) بیشتر از زنان (6/8%) بود (7/1-9/0=CI95% ،28/1=OR). شیوع موارد HBsAg مثبت در افراد مجرد به طور معنی داری بالاتر از افراد متأهل بود (5/3-29/1=CI95% ،13/2=OR). شیوع موارد مثبت HBsAg در افراد ساکن شهر بالاتر از روستاییها بود (3/2-9/0=CI95% ،46/1=OR). شیوع استاندارد شده سنی و جنسی برای موارد HBcAb مثبت دراین مطالعه، 1/36% بود. این یافته در زنان بیشتر از مردان (8/1-19/1=CI95% ،46/1=OR) و در افراد متأهل بیشتر از افراد مجرد بود (45/2-02/1=CI95% ،58/1=OR). همچنین شیوع موارد HBcAb مثبت در مناطق شهری بالاتر از مناطق روستائی بود (6/1-09/1=CI95% ،34/1=OR).
نتیجهگیری: بر اساس این مطالعه شیوع موارد مثبت HBsAg در استان گلستان بالاتر از سطح گزارش شده توسط سازمان جهانی بهداشت برای ایران بوده است. این میزان حتی از مقادیر مطالعات قبلی انجام شده در ایران نیز بالاتر است. این مسئله به خصوص برای
سیاستگذاران امر سلامت در استان گلستان حائز اهمیت بوده و برنامهریزیهای اساسی برای پیشگیری از آن را میطلبد.
عباس فدائی، فرهاد مصدق، منصور علیمرادی، محمدامین پورحسینقلی،
دوره 2، شماره 3 - ( 1-1385 )
چکیده
مقدمه و اهداف: سالانه حدود دو میلیون نفر از مسلمانان جهان در مراسم حج شرکت مینمایند. حجاج بایستی در مدت زمان محدود اعمال خود را در یک فضای فیزیکی محدود انجام دهند، لذا تراکم جمعیت باعث ایجاد تماسهای نزدیک غیرقابل اجتناب میشود، که خود میتواند باعث شیوع بیماریهای مختلف عفونی و مسری شود.
با توجه به اینکه شایعترین شکایت حجاج در این سفر علائم تنفسی شبه آنفلوانزا است که باعث اختلال در انجام اعمال حج میشود، با مطالعه حاضر، اثر بخشی واکسیناسیون آنفلوانزا بر سندرم تنفسی شبه آنفلوانزا حجاج را میتوان اندازهگیری نموده و از آن جهت برنامهریزیهای آتی استفاده نمود.
روش کار: در این مطالعه که به صورت کارآزمائی بالینی تصادفی دو سوکور بر روی 156 زائر شهرستان ابهر انجام شد، به ترتیب ورود به جلسات توجیهی در مسجد و نیز به تفکیک جنس به صورت یک در میان واکسن و دارونما تزریق شد و اطلاعات توسط فرد واکسیناتور به عنوان گیرنده داروی A یا B ثبت گردید. سپس این افراد در طول سفر حج از نظر علائم سندرم تنفسی حاد مورد بررسی قرار گرفته و روزانه در پرونده فردی حجاج ثبت گردید. پروندهها پس از بازگشت از حج توسط فرد سوم (مجری طرح) بر اساس قرار گرفتن زائر در گروه A یا B طبقه بندی شده و اطلاعات پرونده استخراج و در نهایت با مشخص شدن واکسن و دارونما در مورد نتایج بحث و آنالیز صورت گرفت.
نتایج: یکصد و چهل و هفت نفر از زائران طی مدت حج بیماری سندرم تنفسی حجاج را تجربه کردند که 5/90% از کل زائران را تشکیل میدادند. در گروه مورد 93% زائران و در گروه شاهد 96% زائران بیمار شدند و اختلاف معنیداری از نظر درصد ابتلا مشاهده نشد.
نتیجه گیری: واکسیناسیون آنفلوانزا در پیشگیری از بیماری سندرم تنفسی حجاج سال 1381 تاثیری نداشت، لذا میتوان توصیه نمود که واکسن آنفلوانزا فقط برای کسانیکه اندیکاسیون دیگری غیر از سفر حج ندارند تجویز نشود. لیکن جهت اخذ سیاستهای مناسب
پیشگیرانه، همچنان به تحقیقات بیشتری نیاز است.
سمراد محرابی، علیرضا دلاوری، قباد مرادی، نادر اسماعیلنسب، آرش پولادی، سیامک عالیخانی، فرشید علاءالدینی،
دوره 3، شماره 1 - ( 6-1386 )
چکیده
مقدمه و اهداف: مصرف دخانیات به عنوان یکی از عوامل افزایش دهندهی بار کلی بیماریها مطرح میباشد که سالانه باعث مرگ 4 میلیون نفر در جهان میشود. مطالعه حاضر به دنبال لزوم تغییر در روند رو به افزایش بیماریهای وابسته به شیوهی زندگی و کمبود مطالعات وسیع در رابطه با الگوی مصرف دخانیات در ایران انجام پذیرفته است.
روش کار: روش مطالعه به صورت مقطعی
(Cross-Sectional) با استفاده از پرسشنامه بوده است. انتخاب نمونهها با شیوه نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای از کل استانها بود که در نهایت تعداد 84706 نفر از کل 89457 مورد رکورد اولیه، پس از غربالگری دادهها و حذف موارد مخدوش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایج: از میان افراد مورد مطالعه، 7/49% نفر مرد و بقیه زن بودند. از نظر وضعیت تحصیلی 52% بیسواد یا کم سواد و بقیه باسواد بودند. محل سکونت 8/64% شهر و بقیه روستا بود. 9/79% افراد غیرسیگاری، 3/15% سیگاری فعال، 1/2% سیگاری غیرفعال و 7/2% سیگاری ترک کرده بودند. بیشترین فراوانی نسبی مصرف سیگار در گروههای سنی 35 تا 64 سال بود (001/0>P)، درصد ترک سیگار با افزایش سن، به ویژه در زنان افزایش مییابد (001/0>P). فراوانی نسبی مصرف سیگار در مردان بیشتر از زنان است (001/0>P). فراوانی نسبی مصرف سیگار در شهرنشینان پایینتر بود (001/0>P). میانگین تعداد نخ مصرفی سیگار در روز 69/14 بود. فراوانی نسبی مصرف سیگار با افزایش سطح تحصیلات کاهش مییابد (001/0>P).
نتیجه گیری: این مطالعه که در سطحی وسیع انجام گرفته توانسته است اطلاعاتی پایه را برای مطالعات طولی در آینده فراهم سازد. نیاز به وجود و اشاعه برنامههای کنترلی در مورد توقف و یا کاهش مصرف و پیشگیری از مصرف سیگار در جامعه به خوبی احساس
می شود.
مهدی خباز خوب، اکبر فتوحی، محمدرضا مجدی، علی مرادی، زهرا حائری کرمانی، سیدمحسن سیدنوزادی،
دوره 3، شماره 1 - ( 6-1386 )
چکیده
مقدمه و اهداف: تعیین رابطه برخی عوامل دموگرافیک و محیطی مرتبط با شرایط زندگی با بیماری اسهال حاد در کودکان مراجعه کننده به بیمارستان دکتر شیخ مشهد میباشد.
روش کار: بیمارستان دکتر شیخ مشهد مرکز تخصصی اطفال در شهر مشهد میباشد. 220 مورد و 220 شاهد برای مطالعه انتخاب گردید. موارد کودکانی که طی سه روز قبل از مراجعه به بیمارستان مدفوع شل و آبکی داشتند و تشخیص پزشک مبنی بر اسهال حاد بود تعریف گردید و از میان موارد مراجعه کرده به اورژانس بیمارستان انتخاب شدند. گروه شاهد از همان جامعه موردها انتخاب شد. شاهدها در اورژانس از بیماران سوختگی، تصادفات، بیماریهای حاد تنفسی، و بیماریهایی که واجد شرایط بودند انتخاب شدند.
نتایج: متغیرهای شیر مصرفی تا 6 ماهگی، مصرف آنتی بیوتیک طی 15 روز گذشته، شاغل بودن مادر کودک، آشنایی مادر کودک با
ORS، محل سکونت و قطعی آب طی یک هفته قبل از بیماری، از عوامل مستقلی بودند که با استفاده از مدلهای رگرسیون لجستیک جداگانه رابطه معنیداری از نظر آماری با اسهال حاد در کودکان داشتند. در یک مدل رگرسیون لجستیک چندگانه رابطه بین عوامل فوق به عنوان متغیرهای مستقل و بیماری اسهال حاد مورد بررسی قرار گرفت. مصرف شیر خشک قبل از 6 ماهگی (79/5-77/1 :CI95% ،21/3OR=) و مستأجر بودن (71/2-24/1 :CI95% ،83/1OR=) و شاغل بودن مادر (06/5-2/1 :CI95% ،48/2OR=) عوامل مؤثر بر اسهال حاد بودند که در مدل لجستیک چندگانه باقی ماندند و رابطه معنیدار با بیماری داشتند.
نتیجه گیری: طی این مطالعه عوامل خطر محیطی مهمی شناخته شد. گروههای در معرض خطر و مادران اطفالی که کودک زیر 5 سال دارند باید از این عوامل مؤثر آگاه باشند تا بتوانند در جلوگیری از بروز بیماری در کودکشان اقدام کنند. جلوگیری از بروز اسهال حاد در کودکان میتواند از خسارتهای مالی سنگینی که به نظام بهداشتی وارد میشود محافظت کند.
مهدی خباز خوب، اکبر فتوحی، علی مرادی، کاظم محمد،
دوره 3، شماره 3 - ( 11-1386 )
چکیده
مقدمه و اهداف: امروزه سوء تغذیه به عنوان یکی از عواملی که میتواند بر کیفیت زندگی نقش داشته باشد شناخته شده است. عوارض آن در سنین مختلف متفاوت گزارش شده است. افت تحصیلی و کاهش آستانهی یادگیری و مورد آزار و اذیت قرار گرفتن دانشآموزان از عوارض لاغری و چاقی میباشد. هدف از انجام مطالعه حاضر تعیین شیوع چاقی و لاغری در دانشآموزان بر اساس نمایه توده بدن و برخی از عوامل مرتبط با آن میباشد.
پ
روش کار: در یک مطالعه مقطعی بر روی دانشآموزان شهرستان دزفول، با استفاده از نمونهگیری تصادفی خوشهای 5726 دانشآموز از 39 خوشه جهت مطالعه انتخاب شد. معاینات تن سنجی در شرایط استاندارد و در مدرسه انجام گرفت. وضعیت چاقی و لاغری با استفاده از صدک شاخص توده بدن برای سن و جنس (NCHS) تعیین گردید. صدک بالای 95 و کمتر از 5 به عنوان چاقی و لاغری تعریف گردید.
نتایج: طی اجرای این مطالعه 5508 (2/96%) دانشآموز در مطالعه شرکت کردند. شیوع لاغری در دانشآموزان 33% (1716 نفر) با 8/38-3/27 :CI95% بود، همچنین شیوع چاقی در 6/2% (157نفر) دانشآموزان با 4/3-7/1 :CI95% مشاهده گردید. تفاوت شیوع چاقی و لاغری در دو جنس از نظر آماری معنیدار نبود (05/0
P).
نتیجه گیری: مشکل سوءتغذیه در دانشآموزان شهرستان دزفول بیشتر به صورت لاغری میباشد و چاقی و اضافه وزن در دانشآموزان مشکل جدی به حساب نمیآید. نتایج حاکی از وضعیت تغذیهای ضعیف و فقیر در دانشآموزان میباشد. گروههای در معرض خطر برای ارائه برنامههای مداخلهای توسط وزارت آموزش و پرورش و وزرات بهداشت و سایر نهادهای مؤثر مشخص شده است.
مهدی خبازخوب، اکبر فتوحی، محمدرضا مجدی، علی مرادی، علی جواهر فروش زاده، زهرا حائری کرمانی، حشمت قدسی،
دوره 3، شماره 3 - ( 11-1386 )
چکیده
مقدمه و اهداف: تغذیه انحصاری با شیر مادر بهترین تغذیه برای کودک میباشد که تأمین کننده نیازهای جسمی فیزیولوژیکی و روحی او تا 6 ماهگی است و بروز برخی عفونتها با تغذیه با شیر مادر کاهش مییابد. گزارش حاضر با هدف تعیین شیوع تغذیه انحصاری با شیر مادر تا 6 ماهگی و برخی عوامل مؤثر بر آن در کودکان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شهر مشهد ارائه میشود.
روش کار: طی یک مطالعه مقطعی مبتنی بر جمعیت به وسیله نمونه گیری طبقهای خوشهای تعداد 1450 طفل 12-7 ماه از 30 خوشه انتخاب شد. اطلاعات به وسیله پرسشنامه و مصاحبه با مادر جمعآوری گردید. تغذیه انحصاری با شیر مادر به صورت تغذیه با شیر تا پایان 6 ماهگی بدون مصرف هیچگونه مواد غذایی بدون در نظر گرفتن قطره و شربت (ویتامین، مکملها و داروها) تعریف شد.
نتایج: میزان پاسخ مادران به شرکت در مطالعه 4/87% بود. 2/51% پسر و 8/48% (618 نفر) دختر بودند. شیوع تغذیه انحصاری با شیر مادر تا 6 ماهگی 4/56% با (7/49- 2/63 :CI95%) بود. این مقدار در پسران 2/57% با (9/49-4/64 :CI95%) و دختران 7/55%
(6/62-7/48:CI95%) بود. 7/91% (7/94-7/88 :CI95%) اطفال مورد بررسی بلافاصله پس از زایمان تغذیه با شیر مادر شدهاند. سن مادر، آگاهی مادر از کافی بودن شیر و توصیه اطرافبان به مصرف شیر خشک فاکتورهایی بودند که در مدل رگرسیون لجستیگ چندگانه رابطه معنیداری با تغذیه با شیر مادرتا 6 ماهگی داشتند.
نتیجه گیری: حدود 43% از کودکان تا 6 ماهگی جایگزینی مثل غذای خانواده یا شیر خشک برای شیر مادر دارند. با توجه به اهمیت تأثیر مصرف شیر مادر ارائه برنامههای آموزشی از طرف وزرات بهداشت و بالا بردن آگاهی مادران نسبت به شیردهی میتواند از اولویتهای بهداشتی در سلامت کودکان باشد.
محسن نقوی، فرید ابوالحسنی، فرشاد پورملک، ناهید جعفری، مازیار مرادی لاکه، بابک عشرتی، نیلوفر مهدوی هزاوه، حسین کاظمینی، آرش طهرانی بنی هاشمی، شروان شعاعی،
دوره 4، شماره 1 - ( 2-1387 )
چکیده
مقدمه و اهداف: شاخص سالهای عمر تطبیق شده برای ناتوانی Disability-Adjusted Life Years, DALY))، پیامدهای کشنده و غیرکشنده بیماریها و آسیبها را در قالب یک عدد خلاصه کرده و مشکلات سلامت جوامع را به صورت کمی بیان مینماید. این مطالعه با هدف برآورد بار بیماریها و آسیبها برحسب شاخص DALY در سطح ملی برای 6 استان به تفکیک طراحی و اجرا شده است.
روش کار: از روشهای سازمان جهانی بهداشت برای برآورد بار مرگ زودرس، بار ناتوانی، و DALY استفاده شد. چند تطبیق در روشهای مزبور صورت گرفت.
نتایج: میزان DALY ، 21572 سال در صد هزار بود. 62% از آن عمر از دست رفته به علت مرگ زودرس و 38% آن عمر از دست رفته به علت ناتوانی بود؛ 58% به علت بیماریهای غیرواگیر، 28% ناشی از علل خارجی (سوانح)، و 14% در اثر بیماریهای واگیر، بیماریهای مادران در نتیجه عوارض بارداری و زایمان، بیماری های حول تولد و کمبودهای تغذیه ای بود. گروهی از بیماری ها و صدمات که بالاترین بار را در جنس مذکر ایجاد می کرد صدمات عمدی و غیر عمدی با 789/2 میلیون سال، و گروه مشابه در جنس مونث، اختلالات روانی با 191/1 میلیون سال DALY بود. علت منفرد مسبب بیشترین بار در جنس مذکر، حوادث ترافیکی و در جنس مونث، بیماری ایسکمیک قلب بود. بار بیماریها در سطح استانی تنوع قابل ملاحظهای داشت.
نتیجهگیری: سیمای سلامت و بیماری در ایران در کل از نمای قدیمی غلبه بیماریهای واگیردار، مرتبط با بارداری و زایمان، حول زمان تولد، و کمبودهای تغذیهای به غلبه بیماری های غیرواگیر و سوانح و حوادث در سطح ملی گذار کرده است. نتایج بار ملی بیماریها عینیترین شواهد مورد نیاز برای سیاستگزاری و مدیریت برنامههای سلامت، پژوهشهای سلامت، و توسعه منابع بخش سلامت هستند.
سمراد محرابی، علیرضا دلاوری، قباد مرادی، ابراهیم قادری،
دوره 4، شماره 3 - ( 12-1387 )
چکیده
مقدمه و اهداف: شیوع آسم در مناطق مختلف دنیا متفاوت بوده است. این مطالعه به بررسی شیوع آسم برونشیال در جامعه 64-15 سال استان کردستان در سال 1386 میپردازد.
روشکار: این مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی و مقطعی بود. در این مطالعه که همزمان با طرح بررسی عوامل خطر بیماریهای غیرواگیر انجام شد، اطلاعات با استفاده از پرسشنامه مرکز مدیریت بیماریهای آمریکا و با مصاحبه جمعآوری گردید. سپس با استفاده از نرم افزار SPSS13 و آزمون آماری کای دو و تست T تجزیه و تحلیل انجام شد.
نتایج: در این مطالعه 1000 نفر شرکت داشتند. این مطالعه شامل 500 نفر (50%) مرد و 500 نفر (50%) زن بود. شیوع سابقه ابتلا به آسم 3/2% بود. در این مطالعه رابطه معنیداری بین ابتلا به آسم و محل سکونت، مصرف سیگار و شاخص توده بدنی مشاهده نشد. بیماری آسم در 6 نفر (8/1%) از مردان و 17 نفر (5%) از زنان مشاهده گردید ( 02/0= P). بین سن و آسم نیز رابطه معنیداری مشاهده شد(001/0>P).
نتیجهگیری: در این مطالعه شیوع آسم مشابه مطالعات داخل کشور و نسبت به مطالعات کشورهای دیگر کمتر بود که لازم است مطالعات تکمیلی در این خصوص انجام شود. بنظر میرسد، با بررسی بیشتر، از این پرسشنامه بتوان برای تخمین شیوع آسم در یک منطقه استفاده کرد.
غلامحسین حسن شاهی، محمد کاظمی عرب آبادی، ابراهیم رضا زاده زرندی، محمد مرادی، رضا وزیری نژاد، حسن یوسفی دره در، سید ابراهیم پورحسینی، سید محمد علی سجادی، مجید آراسته،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده
مقدمه و اهداف: بیماران مبتلا به تالاسمی و بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه که تحت درمان همودیالیز هستند، بهعلت دریافت طولانیمدت خون، در معرض آلودگی با عفونتهای منتقل شونده از طریق خون، بویژه هپاتیت C قرار دارند و امروزه یکی از بزرگترین مسائل بهداشتی این بیماران، کنترل آلودگیِ ویروس هپاتیت C است. هدف از این مطالعه، تعیین شیوع هپاتیت C در مبتلایان به تالاسمی و بیماران دیالیزی استان کرمان بوده است.
روشکار: در یک مطالعه توصیفیـ مقطعی تعداد 384 نفر از بیماران دیالیزی و دچار تالاسمی (به ترتیب 203 و 181 نفر) ساکن در استان کرمان بدون د نظر گرفتن مارکرهای سرولوژیکی، مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات لازم از طریق پرسشنامه حاصل شد و سپس نمونه خون بیماران، از نظر وجود HCV RNA به روش RT-PCR بررسی گردید. بررسیهای آماری با کمک آزمونهایT (t-test) و کایـ دو (Chi-square) انجام شد.
نتایج: 218 نفر (57%) از این جمعیت را زنها و 166 نفر (43%) را مردها تشکیل میدادند. 130 نفر از 384 نفر مورد مطالعه (%33)، آلوده به HCV بودند که 16 نفر از آنها زن و مابقی مرد بودند (83% زن و 17% مرد).
نتیجهگیری: شیوع هپاتیت C در بیماران مبتلا به تالاسمی و بیماران دیالیزی بسیار بالا است. هپاتیت C در این بیماران در استان کرمان، نسبت به سایر استانهای مورد بررسی شیوع بیشتری دارد.
مازیار مرادی لاکه، مهدی منتظر، مسعود مرادی، سید محمد حسین محمودی، سید امیر پویا عالم زاده بحرینی، ساره عسکری،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1388 )
چکیده
مقدمه و اهداف: کوتاهقدی بیانگر سوءتغذیه مزمن است. روند تغییرات این شاخص نشانگر وضعیت سلامت در درازمدت و نیز میزان سودبخشیمداخلات انجام شده است. هدف از مطالعه حاضر،بررسی روند تغییرات کوتاهقدی کودکان پیش دبستانی روستاهای رباطکریم به شیوۀ بررسی اثر سن-همگروه تولد-دوره زمانی است.
روش کار: دادههای رشدی تمامی کودکان تحت پوشش خانههای بهداشت مرکز بهداشت رباطکریم در نرمافزارAnthro2005 به نمره انحراف معیار (نمره Z) تبدیل شد.مقادیر کوچکتر از 2- برای قد-برای-سن به عنوان موارد متوسط و شدید کوتاهقدیشناخته میشود. تحلیل سن-همگروه تولد-دوره زمانی در دو بخش ترسیمی و آماری انجام شد. در بخش آماری از مدلهای رگرسیونی لجستیک استفاده گردید که کوتاهقدی متغیر مستقلِ آنها، و سن، همگروه تولد، و دورهزمانی متغیرهای وابسته بودند.
نتایج: دادههای رشدی 970 پسر و 898 دختر بررسی شدند. درصد فراوانی کوتاهقدی بطورکلی 0/8% بود. مدلهای رگرسیونی لجستیک (000/0Pvalues=) با یافتههای تحلیل بصری مطابقت داشته و نشان میدهند که با نزدیک شدن به زمان حال، درصد فراوانی کوتاهقدی در همگروههای تولدی مختلف و دورههای زمانی مختلف، روندی کاهشیابنده دارد. بیشترین فراوانی کوتاهقدی در سالهای دوم و 6-5 زندگی مشاهده میشود. درصد فراوانی کوتاهقدی به طور معنیداری در پسران (3/9%) و کودکان غیرایرانی (5/9%) بیشتر بوده است (001/0Pvalues<).
نتیجهگیری: به نظر میرسد فراوانی کوتاهقدی متوسط تا شدید در جمعیت مورد بررسی در حال کاهش است. مداخلات مناسب برای کاهش کوتاهقدی در دوسالگی و 6-5سالگی، پسران، و کودکان غیر ایرانی ضروری به نظر میرسد.
کورش هلاکویی نایینی، افشین استوار، احمد دانش، سیما ساجدی نژاد، لیلا قالیچی، قباد مرادی، محمدعلی منصور نیا، سید سعید هاشمی نظری،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1389 )
چکیده
مقدمه و اهداف: مطالعه مورد شاهدی لانه گزیده به عنوان جایگزینی کارا برای مطالعه کوهورت دارای محبوبیت است. هدف از این مطالعه مشخص کردن نحوه نمونه گیری مورد – شاهدی لانه گزیده از مجموعه دادهای یک کوهورت در یک نمونه از دادههای نظام سلامت کشور و مقایسه برآوردهای شاخص رابطه و واریانس آنها در آنالیزهای مناسب برای هریک از دادهها است.
روش کار: مطالعه حاضر بر روی نمونهای از دادههای دفتر سل شهرستانهای یک دانشگاه در یک فاصله زمانی 1381 تا 1384
(276 نفر) انجام شد. درتجزیه و تحلیل با رویکرد همگروهی از روش Cox Regression استفاده شد. برای انجام تجزیه و تحلیل با رویکرد مورد شاهدی لانه گزیده، در زمان بروز هر مورد مرگ، سه نمونه تصادفی از بین کسانی که دچار پیآمد نشدهاند انتخاب شد و دادهها با روش Conditional logistic Regression تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: نتایج تجزیه و تحلیل هر دو رویکرد نشان دادکه جنسیت، محل سکونت و سن بر روی رخداد مرگ تأثیری نداشته و متغیر گروه درمانی تنها متغیری است که بر روی رخداد مرگ تأثیر معنیداری دارد. برای متغیرهای دو حالتی و با اثر ناچیز مانند جنسیت و محل سکونت، کارآیی نسبی مطالعه مورد- شاهد لانه گزیده در حدود 75 درصد است.
نتیجهگیری: نتایج تجربی مطالعه حاضر نشان میدهد که مطالعه مورد- شاهد لانه گزیده علاوه بر راحت و مقرون به صرفه بودن، دارای اعتباری قابل قیاس با آنالیز کوهورت اصلی در برآورد rate ratio و واریانس آن است.
حجت اله براتی، علی گل محمدی، عیسی مومنی، قباد مرادی،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1389 )
چکیده
مقدمه و اهداف: وبا همواره به عنوان تهدیدی برای سلامت عمومی کشورهای فقیر و در حال توسعه سراسر دنیا محسوب میشود. هرساله اپیدمیهائی از وبا دردنیا رخ میدهد و در ایران نیز طغیانهائی ازاین بیماری در طی سالهای گذشته درنقاط مختلف کشور گزارش شده است. هدف این پژوهش بررسی اپیدمی و ارتباط بروز بیماری با عوامل خطرساز آن به منظور شناسائی عوامل خطرآن و البته با هدف کاربردی کنترل اپیدمی درهمان زمان بوده است.
روش کار: این مطالعه، یک مطالعه مورد- شاهدی (case control) به منظوربررسی اپیدمی (outbreak investigation) میباشد. 54 مورد بیمار مبتلا به وبای تشخیص داده شده بر اساس نتایج آزمایشگاهی با 106 شاهد از همسایههای بیماران که از نظر گروه سنی وجنسی همسان شده بودند مورد مطالعه قرارگرفتند.
نتایج: در طی بروز اپیدمی وبای کرج درسال 1387در مجموع 54 مورد کشت مدفوع از نظر ویبریو کلرا، سروتایپ اینابا، مثبت اعلام گردید. بر اساس نتایج این مطالعه نسبت شانس برای عوامل خطر مصرف سبزیجات و میوهجات 35/3 و مصرف یخ کارخانهای 43/4 بدست آمد
نتیجهگیری: مصرف میوه و سبزیجات و مصرف یخ کارخانهای دو عامل خطر بروز وبا درطی این طغیان بودند. در همان زمان از سبزیجات مصرفی درزمان اپیدمی در سطح شهرستان نیز نمونه برداری بعمل آمد که بعضی ازنمونه سبزیجات از نظر ناگ (NAG) مثبت بودند. در اپیدمیهای وبا در ایران باید کنترل سبزیجات وروش آبیاری آنها و آب مصرفی کارخانههای یخسازی مورد توجه جدی قرار گیرد. با توجه به نقش این عوامل درچند اپیدمی وبا وبیماریهای رودهای دیگردرکشور درسالهای گذشته، به منظورپیشگیری ازطغیانهای در آینده، باید برنامههائی برای بهداشتی کردن این موارددرکشوربه عمل آید.
خالد رحمانی، مهدی ذکایی، فرزام بیدارپور، شیدا باباحاجیانی، پروین نسایی، قباد مرادی،
دوره 10، شماره 1 - ( دوره 10، شماره 1، بهار 93 1393 )
چکیده
مقدمه و اهداف: میزان مرگومیر کودکان از مهمترین شاخصهایی میباشد که نشان دهنده توسعه کشورها و مناطق مختلف است. مطالعه حاضر به منظور بررسی روند مرگومیر کودکان زیر 5 سال در استان کردستان در طی سالهای 90-1386 انجام پذیرفت.
روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و دادههای آماری آن شامل موارد مرگ کودکان زیر 5 سال است که توسط نظام ثبت مرگ استان و موالید زنده از طریق ثبت و احوال در طی سالهای 90-1386 جمعآوری شده است. در تجزیه و تحلیل شاخصهای اصلی مرگ کودکان شامل مرگ زیر 5 سال، مرگ شیرخواران و مرگ نوزادی در طی این دوره بررسی شده است. ارتباط بین متغیرها با استفاده از آزمون آماری مربع کای محاسبه شد.
نتایج: میزان بروز مرگهای نوزادی از 5/13در هزار تولد زنده در سال 1386 به 2/12 در هزار تولد زنده در سال 1390 رسید. مرگهای شیرخوران و زیر 5 سال هم در همین مدت زمان به ترتیب از 1/17 و 2/20 به 9/14 و 4/17 در هزار تولد زنده کاهش پیدا کرد. از نظر زمانی، بیشترین کاهش مربوط به سالهای 87-1386 میباشد. بین جنسیت و مرگومیر کودکان رابطه معنیدار یافت شد. در میان علل اصلی مرگومیر، بیماریهای حول تولد شایعترین علت اصلی مرگ کودکان بهویژه در دوره نوزادی در استان بود.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج این بررسی در طی این سالها، هرچند روند بروز کاهش داشته است، اما این روند کاهشی بهویژه در شاخص مرگ نوزادان آهنگ کندی دارد و هنوز بعضی از علل مرگ قابل پیشگیری در کودکان وجود دارد که نیازمند توجه بیشتر توسط سامانه بهداشتی و پژوهشگران میباشد.
مجتبی حبیبی، خدیجه مرادی، مینو پورآوری، سمیه صالحی،
دوره 11، شماره 1 - ( دوره 11، شماره 1 1394 )
چکیده
مقدمه و اهداف: پژوهش حاضر به منظور بررسی میزان شیوع اختلالات رفتاری دانشآموزان دورهی راهنمایی و متوسطه استان قم انجام شده است.
روش کار: این پژوهش یک مطالعه توصیفی- مقطعی است که روی 762 دانشآموز (382 نفر دانشآموز دورهی راهنمایی و 380 نفر دانشآموز دورهی متوسطه) که با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای و خوشهای چندمرحلهای انتخاب شده بودند، اجرا شده است. از پرسشنامه اختلالات شخصیتی وودورث به عنوان ابزار غربالگری، از آمار توصیفی و آزمون مربع کای برای تحلیل دادهها استفاده شد.
نتایج: بر اساس یافتههای مطالعهی حاضر، میتوان گفت که میزان شیوع اختلالات رفتاری در کل نمونه 82/19 درصد، در دانشآموزان دورهی راهنمایی 72/22 درصد و در دانشآموزان دورهی متوسطه 1/17 درصد است. میزان شیوع در پسران بیشتر از دختران، در دورهی راهنمایی بیشتر از دورهی متوسطه و در مناطق شهری بیشتر از مناطق روستایی میباشد. همچنین نتایج نشان داد که اختلال پرخاشگری شایعترین و اختلال وسواس- پسیکاستنی کمترین میزان شیوع را در هر دو گروه دانشآموزان دورهی راهنمایی و متوسطه دارد. در بین عوامل جمعیتشناختی، پایهی تحصیلی، تحصیلات والدین، طلاق والدین، فوت والدین و سطح درآمد خانواده با رخداد اختلالات رفتاری در دانشآموزان رابطهی آماری معنیداری داشت.
نتیجه گیری: میزان شیوع اختلالات رفتاری در استان قم در مقایسه با سایر پژوهشهای انجام گرفته در داخل و خارج از کشور در دامنهی متوسط قرار دارد. با این وجود، لزوم سیاستگذاریهای سلامت روان در مقطع نوجوانی برای کاهش بار آسیب در آینده و ارایه راهکارهای برونرفت از این مسأله به قوت خود باقی است.
جعفر حسن زاده، فرید نجفی، مهدی مرادی نظر،
دوره 11، شماره 1 - ( دوره 11، شماره 1 1394 )
چکیده
مقدمه و اهداف: سریهای زمانی مجموعهای از مشاهدات هستند که بر حسب زمان مرتب شده است. هدف اصلی در برپا کردن یک سری زمانی معمولاً پیشبینی مقادیر آینده میباشد. نخستین گام در سریهای زمانی، رسم نمودار دادهها است. با استفاده از رسم نمودار میتوان اطلاعات کلی از جمله روند صعودی یا نزولی، وجود الگوی فصلی، روند دورهای و وجود دادههای پرت در دادهها را تشخیص داد. پس از رسم نمودار برای اینکه پیشبینی مناسبی وجود داشته باشد، باید دادهها را ایستا کرد. میتوان دادهها را با استفاده از تفاضلگیری یا تجزیه به مؤلفههای تشکیل دهندهی آن، ایستا نمود. پس از ایستا کردن دادهها میتوان با استفاده از نمودار نگاره مرتبه میانگین متحرک و مرتبه اتورگرسیون مدل را شناسایی نمود. لازم است پارامترها به دست آمده را با استفاده از آزمون T از نظر معنیداری مورد بررسی قرار داد. در صورت معنیدار بودن و عدم وابستگی در باقیمانده میتوان پیشبینی مناسبی با کمک دادههای گذشته انجام داد، همچنین مقادیر پیشبینی شده را میتوان با استفاده از میانگین مطلق درصد خطا ارزیابی نمود.
محمدرضا قدیر زاده، احمد شجاعی، علی خادمی، محمود خدادوست، مریم کندی، فرشید علاء الدینی، سعد اله مرادی،
دوره 11، شماره 2 - ( دوره 11، شماره 2 1394 )
چکیده
مقدمه و اهداف: در ایران تصادفهای رانندگی سالانه باعث وارد شدن خسارتهای مالی و جانی بسیاری میشود. خسارتهای فوتی مهمترین بخش ناشی از تصادفها است، که سنگینترین هزینهها را به لحاظ اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی به دنبال دارد. در این مطالعه وضع مرگومیر دههی هشتاد خورشیدی به زبان آمار بیان شده است.
روش کار: مطالعهی حاضر یک بررسی 10 ساله روی دادههای کشوری و استانی سالهای 89-1380 است. این دادهها توسط گروه آمار سازمان پزشکی قانونی کشور جمعآوری شده است. دادههای جمعیتی مورد نیاز نیز از اطلاعات مرکز آمار ایران به دست آمده است. آنالیز دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS نسخه 15 و Microsoft Office Excel نسخه 2007 انجام شد.
نتایج: در دهه 80 سالیانه به طور متوسط، 6/34 نفر به ازای هر صد هزار نفر از جمعیت کشور در حوادث رانندگی کشته شدهاند و بیش از 80 درصد قربانیان مرد بودند. بالاترین تعداد و میزان کشته و مصدوم در سال 1384 و کمترین در سال 1380 رخ داده است. تعداد کشتهها در اثر سوانح رانندگی در این مدت روند کاهشی داشته، اما تعداد مصدومان افزایش یافته است. بیشترین میزان کشتهها به استانهای سمنان، قزوین و کرمان و کمترین به استانهای تهران، اردبیل و آذربایجانغربی تعلق داشته است.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد با اینکه طی 4 سال اخیر بازه مورد بررسی میزان مرگومیر ناشی از حوادث رانندگی کاهش یافته است، اما همچنان وضعیت مرگومیر ناشی از حوادث رانندگی در ایران به علت هزینههای مستقیم و غیر مستقیم ناشی از این تلفات بحرانی است.
پریچهر کیمیایی، محمود بختیاری، معصومه میرزامرادی، سپیده اشرفی وند، محمد علی منصورنیا،
دوره 11، شماره 3 - ( دوره 11 شماره 3 1394 )
چکیده
مقدمه و اهداف: از واژهی عمومی نئوپلازیهای تروفوبلاستیک حاملگی (GTN) برای توصیف طیف وسیعی از بیماریهای بدخیم تروفوبلاست که در برگیرندهی مول مهاجم، کوریوکارسینوما، تومور اپیتلوئیدی تروفوبلاست و تومور تروفوبلاستی محل جفت است؛ استفاده میشود. این مطالعه با هدف پیشبینی ابتلا به GTN در افراد مبتلا به حاملگی مولار در شهر تهران انجام گرفته است.
روش کار: در این مطالعه تمام موارد مربوط به مول کامل و نسبی که حداقل 4 تیتر β-hCG برای آنها ثبت شده بود؛ وارد مطالعه شدند. در مرحله پیش و پس از برازش مدل مناسب برای محاسبه سطح زیر منحنی مربوط به هر متغیر پیشگویی کننده ابتدا نوع ارتباط- خطی یا غیر خطی بودن- با استفاده از روشهای(locally weighted scatter plot smoothing) Lowess Smoother و (Fractional polynomial regression) Fracpoly تعیین و سپس برای ترسیم نمودار ROC از مدل متناسب با برازش دادهها استفاده شده است.
نتایج: آنالیز ناپارامتریک مربع کای نشان داد که بین مؤلفههای یک حاملگی مولار پر خطر و ابتلای افراد به GTN ارتباط معنیداری وجود نداشت (39/0P=). در مجموع از 201 مورد حاملگی مولار، 61 نفر (30 درصد) دارای یکی از مؤلفههای وجود حاملگی مولار پر خطر با خود هستند. منحنی راک با سطح زیر منحنی 86/0 نشان داد که شیب خط رگرسیونی غلظت هورمون β-hCG با حساسیت 73 درصد و ویژگی 88 درصد به عنوان یک متغیر پیشبینی کنندهی مناسب قابلیت استفاده دارد.
نتیجه گیری: پیشنهاد میشود، تیتر روز 21ام و شیب خط رگرسیونی هورمون HCG به عنوان یک متغیر ممیزی برای افرادی که دچار GTN شده و آنهایی که بهبود خودبهخودی بودهاند؛ استفاده شود.
بختیار پیروزی، امجد محمدی بلبلان آباد، قباد مرادی،
دوره 11، شماره 4 - ( دوره 11، شماره 4، زمستان 94 1394 )
چکیده
مقدمه و اهداف: پاسخگویی (Responsiveness)، پاسخ به انتظارات منطقی افراد در مورد جنبههای غیر بالینی (Non-clinical) نظام سلامت میباشد. هدف این مقاله، بررسی میزان پاسخگویی نظام سلامت بعد از گذشت یکسال از اجرای طرح تحول نظام سلامت در شهر سنندج میباشد.
روش کار: این پژوهش یک مطالعه توصیفی- تحلیلی است که به صورت مقطعی روی 646 خانوار در شهر سنندج در سال 94-1393 انجام گرفته است. پرسشنامه پاسخگویی سازمان جهانی بهداشت برای جمعآوری دادهها استفاده شد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 20 از طریق روشهای آماری توصیفی و آنالیز واریانس یک طرفه تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: همه ابعاد پاسخگویی به غیر از بعد «حق انتخاب»، 100 درصد از نظر پاسخگویان مهم و خیلی مهم بوده است. همچنین در بخش بستری، ابعاد «دسترسی به حمایتهای خانواده و اجتماعی» و «محرمانه بودن اطلاعات شخصی» به ترتیب با 100 و 96 درصد بالاترین عملکرد و «وضوح ارتباطات» با 49 درصد پایین ترین عملکرد را داشته است. در بخش سرپایی، بعد «محرمانه بودن اطلاعات شخصی» با 100 درصد و بعد «استقلال» با 42 درصد به ترتیب بالاترین و پایینترین عملکرد را داشتهاند. در بخش بستری ابعاد پاسخگویی بر اساس نوع مالکیت مراکز بهداشتی و درمانی تنها در بعد «توجه سریع» تفاوت آماری معنیداری را نشان دادند (P =0.03) و در بخش سرپایی تفاوت آماری معنیداری بین ابعاد پاسخگویی و نوع مالکیت مراکز مشاهده نشد.
نتیجهگیری: در این مطالعه ابعاد «ارتباطات»، «استقلال» و «کیفیت محیط» به عنوان ابعاد اولویتدار برای اقدامات اصلاحی به منظور بهبود پاسخگویی نظام سلامت مشخص شد.
قباد مرادی، مجتبی صحت، علی اکبر حقدوست، منوچهر کرمی، رضا چمن، ظاهر خزایی، الهام گودرزی، محسن اسدی لاری، احسان مصطفوی، کورش هلاکویی نائینی،
دوره 12، شماره 0 - ( ویژه نامه دوره 12 1395 )
چکیده
مقدمه و اهداف: اپیدمیولوژی ابزار و علم تهیه شواهد برای تصمیمگیری است و بهعنوان یکی از شاخههای اصلی پزشکی شناختهشده است. هدف مطالعه حاضر شناخت راهکارهای ارتقا جایگاه اپیدمیولوژی از طریق انجمن علمی اپیدمیولوژیستهای ایران بود تا فارغالتحصیلان این رشته بتوانند نقش مؤثر و مثبت و مرتبطی در بخشهای مختلف کشور ایفا نمایند.
روش کار: این مطالعه در سال 1394 صورت گرفت. جمعآوری دیدگاهها و نظرات اعضا انجمن علمی اپیدمیولوژیستهای ایران با استفاده از ایمیل صورت گرفت. دیدگاههای جمعآوریشده اعضا با استفاده از روشهای کیفی دستهبندی شد.
یافتهها: نتایج این مطالعه منجر به شناخت بعضی از راهکارهای ارتقا جایگاه اپیدمیولوژی در نظام سلامت از طریق اعضا انجمن علمی اپیدمیولوژیستهای ایران شد.
نتیجهگیری: انجمن علمی اپیدمیولوژیستهای ایران باید نقش مؤثرتری در ارتقا جایگاه رشته اپیدمیولوژی در نظام سلامت ایفا نماید. ارتباط مؤثر با اعضا، تشکیل نشستهای گروهی، حمایتطلبی و مذاکره، بعضی از راهکارهایی هستند که میتوانند به ایفای نقش مؤثرتر انجمن در ارتقا جایگاه اپیدمیولوژیستها کمک کند.