13 نتیجه برای میرزایی
بهاره لطفی بیردائی، منوچهر کرمی، علیرضا سلطانیان، جلال پورالعجل، محمد میرزایی،
دوره 11، شماره 2 - ( دوره 11، شماره 2 1394 )
چکیده
مقدمه و اهداف: این مطالعه با هدف ارزشیابی کامل بودن و گویایی جغرافیایی نظام مراقبت هپاتیت B استان همدان طی سالهای 92-1385 با کمک روش مرور تحلیلی مطالعات موجود برای نخستین بار در کشور انجام گرفت.
روش کار: در این مطالعه توصیفی، تمامی موارد گزارش شده به نظام مراقبت هپاتیت B استان همدان استخراج گردید. به منظور بررسی شاخصهای مورد هدف مطالعه از روش مرور تحلیلی مطالعات موجود استفاده گردید. به این ترتیب که تمامی مطالعات شیوع و بروز هپاتیت B انجام شده در شهرهای ایران که طی سالهای 92-1381 منتشر شده بودند؛ استفاده گردید، و با استفاده از برنامهی شبیهسازی و برآورد جکنایف به کمک نرمافزارR به تحلیل حساسیت و برآورد موارد پرداخته شد. همچنین گویایی جغرافیایی موارد هپاتیت با استفاده از نرمافزار ArcGIS نسخهی 3/9به کمک نقشههای پهنهبندیشده مورد ارزیابی قرار گرفت.
نتایج: طی دورهی مطالعه، 1378 مورد هپاتیتB به نظام مراقبت استان همدان گزارش شد. بیشتر موارد از مناطق شهری و در میان مردان، افراد متأهل، خانهدار و اکثراً در گروه سنی 29-20 و 39-30 سال بودهاند. در این بررسی، پس از پذیرفته شدن 91 مطالعه، کامل بودن گزارشدهی 77درصد برآورد گردید. همچنین نظام مراقبت هپاتیت Bاین استان از نظر شغلی گویای موارد کشور نبوده است، اما از نظر سنی، جنسی، وضع تأهل و محل سکونت گویایی داشته است.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه بیانگر عملکرد نسبتاً قابل قبول نظام مراقبت هپاتیت B در استان همدان میباشد. با این وجود، نتایج روش مرور تحلیلی مطالعات موجود متاثر از دادههای مطالعات مربوطه است و تفسیر باید با ملاحظه صورت گیرد.
وحید منتظری، فرناز جعفرپور صادقی، سونیا حسین پور ارجمند، حمیدرضا میرزایی، اسماعیل اکبری، مهناز احسانی، سمیه اکبری، ناهید اسدی، مهسا محمودی نژاد، الهام میر طاهری، زهره صناعت، سعید پیروز پناه،
دوره 12، شماره 1 - ( دوره 12، شماره 1 1395 )
چکیده
مقدمه و اهداف: فاکتورهای مرتبط با دورهی باروری زنان در ارتباط با کارسینوژنز بدخیمی پستان هستند. این مطالعه مورد-شاهدی به بررسی ارتباط فاکتورهای مرتبط با دورهی باروری با خطر ابتلا به سرطان پستان در زنان تهران و شمال غرب ایران انجام می پردازد.
روش کار: این مطالعه مورد-شاهد مبتنی بر بیمارستان، شامل432 فرد مبتلا به سرطان پستان تأیید شده از نظر هیستوپاتولوژی و 543 فرد سالم بدون سابقه بدخیمی و همسانسازی شده از لحاظ سن (5 ± سال) و محلزندگی از بیمارستانهای آموزشی و درمانی وابسته به دانشگاههای علوم پزشکی شهید بهشتی و تبریز بین سالهای 92-1386 انتخاب شدند.
نتایج: فراوانی بارداری و شیردهی نیز در گروه مورد بیشتر از گروه شاهد بود (01/0>P). طول مدت شیردهی در گروه شاهد (4/8±0/18 ماه) طولانیتر از گروه مورد (1/9±0/16 ماه) بود (001/0>P). بیشتر افراد گروه بیماران در مقایسه با گروه شاهد در سن یائسگی بالاتر از 48 سال قرار داشتند و شانس ابتلا به سرطان پستان در این گروه سنی 87/3 (فاصله اطمینان 95 درصد: 10/5-94/2) در مقایسه با گروه شاهد برآورد شد. مدت شیردهی در طول 24-14 ماه در دورهی باروری زنان سنین بالای 48سال با نسبت شانس 52/0 (فاصله اطمینان 95 درصد: 86/0-32/0) با خطر ابتلا به سرطان پستان ارتباط داشت.
نتیجهگیری: دفعات بیشتر بارداری، شیردهی و سنین بالا در نخستین بارداری با افزایش خطر سرطان پستان همراه بود، اما بالا بودن سنین بلوغ و یائسگی و طول مدت شیردهی با کاهش خطر سرطان پستان همبستگی داشت. افزایش طول مدت شیردهی با کاهش خطر پیدایش سرطان پستان بهویژه در سنین بالای 48سال ارتباط داشت.
حسین میرزایی، محمد حسین پناهی، کورش اعتماد، علی قنبری مطلق، کورش هلاکویی نائینی،
دوره 12، شماره 3 - ( دوره 12 شماره 3 1395 )
چکیده
مقدمه و اهداف: سرطان کولورکتال سومین سرطان شایع در مردان و دومین سرطان شایع در زنان در کل جهان است. برنامهی غربالگری سرطان کولورکتال در ایران به صورت پایلوت از اواخر سال 1389با هدف کاهش بار ناشی از بیماری سرطان کولورکتال در حال اجرا است. هدف از این مطالعه ارزشیابی برنامه غربالگری سرطان کولورکتال در ایران است.
روش کار: این پژوهش یک مطالعه مقطعی است، که روی دادههای حاصل از اجرای پایلوت برنامه غربالگری سرطان کولورکتال در 15 دانشگاه علوم پزشکی کشور و در سال 1393 انجام شده است. ابتدا شاخصهای ارزشیابی برنامه غربالگری سرطان کولورکتال از طریق مرور جامع پایگاههای علمی، مصاحبه با افراد صاحبنظر و اجرای پایلوت ارزشیابی تعیین شد. سپس با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 18 شاخصهای تعیین شده از طریق آنالیزهای آماری توصیفی محاسبه شدند.
یافتهها: شاخصهای تعیین شده و مقدار آنها بدین صورت است: میزان پوشش 04/33 درصد، میزان مشارکت 3/53، فراوانی افراد مشاوره شده 6/99 درصد، فراوانی نمونههای خونی تهیه شده 37 درصد، فراوانی افراد کولونوسکوپی شده 8/54 درصد، میزان تشخیص سرطان 7/2 درصد و میزان تشخیص پولیپ 1/18 درصد بوده است. در بین افرادی که نمونه خون از آنها گرفته شده بود، 6/1 درصد دارای سندروم پولیپوز آدنوماتوز فامیلی (FAP) و 29 درصد سرطان کولورکتال غیرپولیپی ارثی (HNPCC) و 06/43 درصد اسپورادیک بودهاند.
نتیجهگیری: اجرای برنامه غربالگری در ایران با سایر کشورهای اجرا کننده برنامه تفاوتهایی دارد، که بیشتر شاخصها تحت تأثیر این تفاوتها قرار گرفتهاند. این تفاوتها شامل نوع آزمون غربالگری و گروه هدف برنامه بودند.
محمد حسین مهرالحسنی، وحید یزدی فیض آبادی، نادیا ارومیه ای، رستم سیف الدینی، سعید میرزایی،
دوره 13، شماره 0 - ( ویزه نامه دوره 13، 1396 )
چکیده
مقدمه و اهداف: بر اساس دو نظریه تئوکراتیک و دموگرافیک به منشأ حاکمیت، حکومتها و ساختارهای مختلفی با دیدگاه متفاوتی نسبت بهسلامت شکلگرفتهاند. هدف مطالعه، مقایسه تناسب عملکرد نظام سلامت با گفتمان کشورهای منتخب میباشد.
روش کار: پژوهش حاضر مطالعهای تطبیقی است که بهصورت هدفمند بر روی کشورهای لیبرال (آمریکا، کانادا، فرانسه)، سوسیال (روسیه، چین، کوبا) و مختلط (سوئد، نروژ، انگلیس) انجام شد. دادههای مطالعه از اسناد منتشرشده بانک جهانی، سازمان جهانی بهداشت و متون منتشر شده در زمینه گفتمان و ساختار کشورها جمع آوری گردید. دادهها با استفاده از چارچوب تحلیل لایهای علتها مورد تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: از حیث شاخصهای سلامت، کشورهای مختلط نسبت به دو دسته دیگر وضعیت بهتری داشتند. تولیت نظام سلامت کشورهای لیبرال، مختلط و سوسیال به ترتیب، غیرمتمرکز، نیمهمتمرکز و متمرکز بود. گفتمان کشورهای لیبرال، بر پایه اقتصاد سرمایهداری با عدم اتکا به منابع طبیعی بود. در کشورهای سوسیال، اقتصاد سوسیالیستی با تأکید بر استفاده از ذخایر طبیعی و دخالت دولتها در ساختارها، حداکثری بود. کشورهای مختلط با پایه ایدئولوژی لیبرالیسم و رویکرد دولت رفاه، دارای حکومت مشروطه سلطنتی بودند.
نتیجهگیری: کشورهای مختلط با داشتن شرایط اقتصادی-اجتماعی مناسب، با ایجاد ساختار نیمهمتمرکز در ارائه خدمات و تأمین مالی سلامت با تأکید بر مدیریت خدمات بهصورت محلی (پررنگ بودن نقش شهرداریها و سازمانهای منطقهای) وضعیت مطلوبتری نسبت به سایر کشورها ازنظر سلامتی دارا هستند. ایدئولوژی کشورها، تشکیلدهنده ساختارهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و پیامدهای سلامت است. ایران برای بازطراحی نظام سلامت بایستی لایههای گفتمانی و ساختاری را باهم مدنظر قرار دهد.
وحید یزدی فیض آبادی، محمد حسین مهرالحسنی، محمدرضا بانشی، سعید میرزایی، نادیا ارومیه ای،
دوره 13، شماره 0 - ( ویزه نامه دوره 13، 1396 )
چکیده
مقدمه و اهداف: از سال 1391 برنامه پزشک خانواده شهری با هدف بهبود عدالت در دسترسی، تأمین مالی و ارتقای کیفیت خدمات سلامت در دو استان فارس و مازندران به صورت آزمایشی در حال اجراست. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط اجرای برنامه با شاخصهای حفاظت مالی انجام شد.
روش کار: مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی از نوع بومشناختی است که بر روی دادههای استانهای فارس و مازندران در دامنه زمانی 1387 تا 1394 انجام شد. در ابتدا با استفاده از مدل رگرسیون لاسو، متغیرهای مستقل موثر بر شاخصهای حفاظت مالی انتخاب شدند. سپس در مدلهای جداگانه، بعد از تعدیل متغیرهای مستقل منتخب، ارتباط اجرای برنامه پزشک خانواده شهری با شاخصهای حفاظت مالی به عنوان متغیرهای پیامد، با آزمون رگرسیون خطی پسرونده مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: درصد خانوارهای مواجهه یافته با مخارج کمرشکن سلامت، در سالهای اجرای برنامه، در مقایسه با سالهای پیش از اجرا، به میزان 82/1 درصد افزایش نشان داد(05/0P<). این افزایش برای مناطق روستایی 37/1 درصد بود (05/0P<). همچنین درصد فقر ناشی از پرداختهای سلامت کل در سالهای اجرای برنامه، 83/0 درصد افزایش داشت (05/0P<). اجرای برنامه، با شاخص کاکوانی و پرداخت مستقیم از جیب به عنوان درصدی از کل مخارج سلامت ارتباط معناداری نداشت (05/0P>).
نتیجهگیری: برنامه پزشک خانواده شهری به رغم موفقیتها در افزایش دسترسی فیزیکی به خدمات سلامت، به نظر میرسد در بهبود حفاظت مالی و تأمین مالی عادلانه سلامت دستاوردهای چشمگیری نداشته است. هرچند انجام مطالعات بیشتر ضروری است.
سعید میرزایی، حسین صافی زاده، نادیا ارومیه ای،
دوره 13، شماره 3 - ( دوره 13، شماره 3، پاییز 1396 )
چکیده
مقدمه و اهداف: امروزه عدالت یکی از اولویتهای اساسی سیاستگذاران بوده و توزیع عادلانه سلامت یکی از نگرانیهای آنها به شمار میآید. چهارچوب بینالمللی حقوق بشر حرکت به سوی عدالت در سلامت از طریق توجه به تعیینکنندههای اجتماعی سلامت را مورد تأکید خاص قرار داده است. در این پژوهش به منظور شناخت بیشتر مدلهای موجود در دنیا در زمینهی عوامل اجتماعی مؤثرمؤثر بر سلامت 7 چهارچوب پرکاربرد تعیینکنندههای سلامت برای شناسایی و بررسی دقیق معرفی شدهاند.
روش کار: این پژوهش از مطالعههای تطبیقی بوده و محیط پژوهش شامل تمامی مدلهای عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت در دنیا بوده که، 7 مدل با معیار عدالتمحوری، تصمیمگیری مبتنی بر شواهد، رویکرد راهبردی و جامع، اهمیت خانواده در سلامت از طریق جستوجوی هدفمند، انتخاب شدند و به صورت دقیق مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: در این مطالعه، 7 مدل شناسایی شده و از لحاظ سطح مدل، نوع، اساس و حیطه تمرکز مورد بررسی قرار گرفتند.
نتیجهگیری: مدلهای بسیار متنوعی برای نشان دادن عوامل اجتماعی و در واقع تعیینکنندههای سلامت در سراسر دنیا وجود دارد که هر کدام از این مدلها دارای مزایا و معایبی هستند. این پژوهش میتواند به سیاستگذاران و پژوهشگران در انتخاب مدل برای تحلیل عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت با توجه به گفتمان حاکم، کمک نماید.
مسعود محمدی، مسعود میرزایی، منوچهر کرمی،
دوره 13، شماره 4 - ( دوره 13، شماره 4, زمستان 1396 )
چکیده
مقدمه و اهداف: با توجه به اهمیت بیماریهای قلبی و عروقی در کشور و شهرهای آن و همچنین اهمیت تصمیمهای سیاستگذاران سلامت در پیشگیری از آن، این مطالعه با هدف تعیین سهم دیابت بر بار بیماریهای قلبی و عروقی در شهر یزد انجام شد.
روش کار: برای برآورد بار بیماریهای قلبی- عروقی ناشی از دیابت، از فرمول سهم تأثیر بالقوه استفاده شد. بدین منظور دادههای شیوع دیابت از مطالعه یاس که در طی سالهای 94-1393 در شهر یزد انجام گرفته، استخراج و شاخص اندازه اثر دیابت بر ابتلا به بیماریهای قلبی و عروقی نیز از مطالعه قند و لیپید تهران برگرفته شد.
یافتهها: سهم بیماری دیابت در کاهش بار قابل انتساب بیماری قلبی و عروقی در زنان در صورتی که شیوع دیابت به صفر برسد شود، برابر 6/23 درصد و هنگامی که شیوع دیابت در زنان به متوسط کشوری سال 1388 معادل 3/20 درصدرسانیده شود، برابر 3/0 درصد است. سهم بیماری دیابت در کاهش بار قابل انتساب بیماری قلبی و عروقی در مردان شهرستان یزد اگر شیوع دیابت به صفر برسد برابر 6/10 درصد و در صورتی شیوع دیابت به متوسط کشوری معادل 7/17 درصد رسانیده شود، برابر 2/1- درصد است.
نتیجهگیری: با توجه به شیوع بالای دیابت در شهر یزد و از طرفی سهم قابل توجه آن در بار منتسب به بیماریهای قلبی- عروقی، لازم است این عامل خطرساز در اولویت مداخلههای پیشگیرانه توسط نظام سلامت قرار گیرد.
فاطمه امیری گور، حمید شریفی، الهام قربانی علی آبادی، فاطمه سادات میررشیدی، مریم میرزایی، ناصر نصیری،
دوره 15، شماره 2 - ( دوره 15، شماره 2 1398 )
چکیده
مقدمه و اهداف: کمکاری مادرزادی تیروئید یکی از سببهای عقبماندگی ذهنی و مرگ زودرس نوزادان است. ازآنجا که شناسایی عوامل مؤثر بر کمکاری تیروئید نقش مهمی در پیشگیری از آن دارد، این مطالعه با هدف تعیین شیوع و بررسی برخی عوامل مرتبط در کمکاری تیروئید نوزادان طراحی شد.
روش کار: این مطالعه یک آنالیز ثانویه روی دادههای ثبت کاغذی برنامه غربالگری کمکاری نوزادان بود. تشخیص کمکاری تیروئید بر اساس نمونه TSH (Thyroid Stimulating Hormone) از کف پا در فاصله سومین تا پنجمین روز زندگی انجام شد. با مراجعه به مرکز بهداشت شهرستان جیرفت دادههای متولدین بیمارستانهای شهر جیرفت جمعآوری و با استفاده از آمار توصیفی و آزمون رگرسیون پواسون تحلیل شدند.
یافتهها: نوزادان متولدشده طی فروردین تا اسفند 1395 در این مطالعه ۴۹۹۸ نوزاد (۲۴۵۰ -02/49 درصد- دختر و 2548- 98/50 درصد- پسر) بودند. شیوع کمکاری تیروئید نوزادان در این مطالعه 1 بیمار به 135 تولد زنده بود. میزان ابتلا به کمکاری تیروئید در نوزادان متولدشده به روش سزارین (2/2=IRR ، فاصله اطمینان 95 درصد: 1/4-1/1) و نوزادان بستریشده در بخش NICU (بخش مراقبتهای ویژه نوزادان نارس) ( 6/4=IRR، فاصله اطمینان 95 درصد: 9/8-4/2) بیشتر بود. نوزادان با وزن بالای زمان تولد بیشتر مبتلا به کمکاری مادرزادی تیروئید (3/5=IRR، فاصله اطمینان 95 درصد: 1/8-5/3) شده بودند.
نتیجهگیری: در این مطالعه نسبت به دیگر مطالعهها، شیوع کمکاری تیروئید نوزادان بالا بود و بیشتر مبتلایان به کمکاری تیروئید مشابه نتایج سایر مطالعهها پسران بودند. شاید تفاوت ژنتیکی و محیطی توجیه کننده این مطلب باشد. مشاهده شد شیوع کمکاری در نوزادان متولدشده به روش سزارین و نوزادان بستری در NICU بالاتر بود.
کامران میرزایی، عبدالحمید شوشتری، سعید بکایی، محمدحسین فلاح مهرآبادی، سید مصطفی پیغمبری،
دوره 16، شماره 4 - ( دوره 16، شماره 4 1399 )
چکیده
مقدمه و اهداف: تحت تیپ H9N2 ویروس آنفلوانزای طیور در ایران بومی بوده و گردش این ویروس در مقیاس وسیع در طیور صنعتی اثرات مخربی را در کشور ایجاد مینماید. هدف از انجام این مطالعه، تعیین مؤثرترین مؤلفهها بر بروز آلودگی در مزارع گوشتی است.
روش کار: در این راستا یک مطالعه کوهورت از تیرماه سال 1395 تا آذرماه سال 1396 در مزارع پرورش طیور گوشتی در استان قزوین به انجام رسید و طی آن از 34 مزرعه طیور گوشتی استان قزوین بهصورت تصادفی نمونهگیری به عمل آمد و یافتههای مربوطه مورد تجزیهوتحلیلهای آماری قرار گرفتند
یافتهها: از بین 34 مزرعه واردشده در این مطالعه، نمونههای اخذشده از 16 مزرعه در آزمایش واکنش زنجیرهای پلیمراز ( PCR) مثبت بودند. در تحلیلهای تک متغیره، اثر متغیرهای کیفی "نوع حصار اطراف واحد"، "امنیت زیستی" و "وضعیت سیستم خنککننده" و همچنین متغیرهای کمی "میانگین تیتر آنتیبادی مادری"، "ارتفاع"، "نزدیکی به مسیرهای تردد عمومی" و " تعداد واحد در شعاع 1 کیلومتری" در بروز عفونت معنیدار شدند (P<0.05). اما در مدل چند متغیره، تنها اثر متغیرهای "امنیت زیستی" و "وضعیت سیستم خنککننده" در بروز عفونت معنیدار بودند (p<0.05).
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای این مطالعه، بهمنظور کاهش انتشار عفونت و خسارات ناشی از آن، لازم است تأکید بیشتری بر رعایت اصول امنیت زیستی در مزارع گوشتی استان قزوین و همچنین در سراسر کشور صورت پذیرد.
فاطمه تقدیری، علی اکبر حقدوست، محسن مومنی، مقدمه میرزایی،
دوره 16، شماره 4 - ( دوره 16، شماره 4 1399 )
چکیده
مقدمه و اهداف: امروزه شادکامی و رضایت از زندگی نقش مهمی در سلامت زنان هر جامعه دارد. هدف مطالعه مقایسه سطح شادکامی و رضایت از زندگی در زنان شاغل و خانهدار و بررسی عوامل مؤثر بر آن است.
روش کار: مطالعه حاضر از نوع مقطعی و جامعه آماری شامل 720 نفر از زنان شاغل و خانهدار شهر کرمان در سال 1396 است. برای جمعآوری دادهها از فهرست شادکامی آکسفورد، پرسشنامه رضایت از زندگی داینر و فرم مشخصات دموگرافیک استفاده شد. جهت تعیین ارتباط عوامل مختلف با شادکامی و رضایت از زندگی از آنالیز رگرسیون استفاده گردید.
یافتهها: میانگین و انحراف معیار نمره شادکامی کل جمعیت، 2/13±6/42 (6/13±3/43 شاغل و 7/12±42 خانهدار و 21/0P=) از حداکثر امتیاز 87 و رضایت از زندگی 1/6±5/23 (3/6±8/23 شاغل و 8/5±2/23 خانهدار 24/0 P=) از حداکثر امتیاز 35 محاسبه شد. همچنین بیشتر افراد (55%) شادکامی خود را در حد "نه زیاد نه کم" گزارش نمودند. نتایج آنالیز رگرسیون نشان داد که زنان متأهل، زنان با تحصیلات دانشگاهی و افرادی که بیشترین اوقات فراغت خود را به تفریح و مسافرت اختصاص میدهند و همچنین در گروه زنان شاغل، افراد باسابقه کاری کمتر و استخدام بهصورت رسمی، بهطور معناداری از شادکامی و رضایت از زندگی بالاتری برخوردار هستند.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که زنان از سطح شادکامی و رضایت از زندگی متوسطی برخوردار میباشند و تفاوت معناداری در میزان شادکامی و رضایت از زندگی در دو گروه زنان شاغل و خانهدار وجود ندارد.
منوچهر کرمی، سلمان خزایی، فاطمه شهبازی، محمد میرزایی، امین بیگلرخانی، علی عطایی، سید جلال الدین بطحائی، علی ظهیری، مسعود شجاعیان، رضا زمانی، علی احسان کارشناس، فاطمه حیدری مغیث، کریستف هاملمن، رشید حیدری مقدم، ایرج خدادادی کهلان، سعید بشیریان، فریبا کرامت، سید حمید هاشمی، ابراهیم جلیلی، فرید عزیزی جلیلیان،
دوره 17، شماره 3 - ( دوره 17، شماره 3، پاییز 1400 1400 )
چکیده
مقدمه و اهداف: این مطالعه با هدف بررسی ویژگیهای اپیدمیولوژیک بیماران مبتلا به کووید-19 در استان همدان انجام شد..
روش کار: در این مطالعه توصیفی– مقطعی اطلاعات دموگرافیک و اپیدمیولوژیک تمامی افرادی که از تاریخ 30/11/1398 تا 01/10/1399 با تشخیص کووید-19 به بیمارستآنهای استان همدان مراجعه کرده بودند؛ توسط دو چکلیست استخراج شد و با استفاده از نرمافزار Stata نسخه 14 مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت.
یافتهها: در این مطالعه 9674 بیمار کووید مثبت مورد بررسی قرار گرفتند. 11/49 درصد موارد بیماری در سالمندان بالای 60 سال اتفاق افتاده بود. درصد فراوانی نسبی ابتلا در افراد مؤنث بیشتر از افراد مذکر بود (57/51 درصد در مقابل 43/48 درصد). 05/72 درصد بیماران قطعی در شهر سکونت داشتند و 76/0 درصد آنها سابقه مسافرت به منطقههای با شیوع بالای بیماری دو هفته قبل از شروع علائم را گزارش کرده بودند. از طرفی بیشترین میزان بروز این بیماری به ازای یکصدهزار نفر جمعیت در شهرستآنهای ملایر، همدان و نهاوند و بیشترین میزان کشندگی هم بهترتیب در شهرستآنهای رزن و درگزین، تویسرکان و اسدآباد اتفاق افتاده بود. در این مطالعه، دادههای بیماران سرپایی مشکوک، محتمل و قطعی مبتلا به کووید-19 مراجعه کننده به مراکز درمانی بررسی نشده است.
نتیجهگیری: با توجه به بالا بودن میزان فوت در افراد مسن، مذکر، دارای بیماریهای زمینهای و افراد ساکن در مناطق روستایی بهکارگیری اقدامات احتیاطی و پیشگیرانه در این اقشار ضروریتر از سایرین است؛ توجه به این گروههای پرخطر در کوتاهترین زمان ممکن باعث کاهش بار ناشی از این بیماری بر افراد و همچنین نظام بهداشت و درمان خواهد شد.
محمود باغبانیان، مهدیه ممیزی، حسین فلاح زاده، مسعود میرزایی،
دوره 17، شماره 4 - ( دوره 17، شماره 4، زمستان 1400 1400 )
چکیده
مقدمه و اهداف: مصرف مواد مخدر نهتنها بر سلامت جسمی و روانی فرد بلکه بر سلامت دیگر افراد جامعه نیز تأثیرگذار است. مطالعه حاضر با هدف بررسی شیوع مصرف انواع مواد مخدر و عوامل مرتبط با آن در شرکتکنندگان بزرگسال کوهورت شاهدیه یزد انجام شد.
روش کار: مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی است که در قالب فاز اول مطالعه کوهورت شاهدیه در سال95- 1394 بر روی 10194 نفر از ساکنین شهرهای شاهدیه، اشکذر و زارچ انجام شد. مطالعه کوهورت شاهدیه با هدف بررسی بیماریهای غیرواگیر و عوامل خطر آن در جمعیت 35 تا 70 ساله انجامشده است. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 20 آماده و با آزمونهای آماری Chi-Square و رگرسیون لجستیک تجزیهوتحلیل شد.
یافتهها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد شیوع مصرف مواد مخدر در مطالعه حاضر 5/15درصد با میانگین سن شروع 2/9±5/31 سال بود. تریاک شایعترین مادهای بود که توسط مردم این منطقه مصرف میشد (2/98درصد). شایعترین روش استفاده از مواد مخدر نیز روش استنشاقی بود. نتایج رگرسیون لجستیک نشان داد جنس مذکر (P<0.001)، قرار گرفتن در بازه سنی 49-40 سال(P<0.001)، تحصیلات پایین (زیر دیپلم) (P<0.001)، سابقه استعمال سیگار P<0.001) و مصرف الکل(P<0.001) مهمترین عوامل مرتبط با مصرف مواد مخدر بودند. همچنین داشتن سابقه بیماری ایسکمیک قلبی(P=0.007) و داشتن اختلالات روانپزشکی(P=0.02) از بیماریهای مرتبط با مصرف مواد مخدر بودند.
نتیجهگیری: شیوع مصرف مواد مخدر در جمعیت مورد مطالعه بالا است و لزوم اجرای اقدامات مداخلهای و پیشگیرانه برای رفع این مشکل پیچیده اجتماعی ضروری است.
فاطمه شهبازی، سلمان خزایی، محمد میرزایی، سید جلالالدین بطحایی، علی ظهیری، منوچهر کرمی،
دوره 18، شماره 4 - ( دوره 18، شماره 4، زمستان 1401 )
چکیده
مقدمه و اهداف: این مطالعه با هدف تعیین میزان مرگ و میر و محاسبه سالهای از دست رفته عمر (YLL) به دلیل ابتلا به عفونت کووید-19 در استان همدان انجام شد.
روش کار: در این مطالعه مقطعی، اطلاعات مربوط به تعداد مرگ ناشی از ابتلا به عفونت کووید ـ 19 از معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی همدان اخذ شد. بازه زمانی انجام پژوهش از اسفند سال 1398 تا اسفند 1399 بود. مرگهای ثبتشده توسط معاونت بهداشتی شامل مرگهای رخداده در بیماران سرپایی و بستری بود. مقدار YLL بر اساس دستورالعمل Global Burden of Disease 2010 محاسبه شد.کلیه اطلاعات پس از جمعآوری در نرم افزار اکسل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: در طول دوره یک ساله مطالعه 1556 مورد مرگ به دلیل ابتلا به عفونت کووید-19 در استان همدان اتفاق افتاد. تعداد سالهای ازدست رفته عمر به علت مرگ زودرس در مردان 15783 سال (49/99 در هزار نفر)، در زنان 12794 سال (38/43 در هزار نفر) و در هر دو جنس 28577 سال (44/08 در هزار نفر) به دست آمد. مقدار YLL در مناطق شهری و روستایی نیز به ترتیب 19824 و 8753 سال بود.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این مطالعه عفونت با ویروس کووید-19 منجر به از دست رفتن سالهای بالقوه عمر به ویژه در مردان، گروههای سنی بالای60 سال و مناطق شهری شد؛ لذا برنامههای مداخلاتی باید بر اهمیت تشخیص زود هنگام موارد بیماری برای کاهش شدت بیماری و متعاقب آن کاهش موارد مرگ و همچنین کنترل بهتر بیماری در سالمندان که مسئول بیشترین مقدار YLL هستند متمرکز شوند.