ابراهیم عبد اله پور، سحرناز نجات، مریم نوروزیان، سید رضا مجدزاده،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1389 )
چکیده
مقـدمه و اهداف: روائی محـتوا نخستین نوع از انواع روائیها است که باید از وجود آن در طول فرایند طراحی یک ابزار اطمینان حاصل شود. پیش نیاز بودن این روائی برای سایر انواع روائیها و ارتباط نزدیک آن با پایائی اجرای آنرا گامی حیاتی در طراحی پرسشنامه معرفی نموده است. با این وجود کم اهمیت شمردن آن در مقالات مختلف (مخصوصا مقالات داخلی) شفافسازی اهمیت اجرای این فرایند را در طراحی پرسشنامهها ضروری ساخته است. لذا در مقاله حاضر مراحل تهیه و ارزیابی محتوای مناسب برای پرسش نامهها بیان خواهد شد.
روش کـار: مراحل اجرای فرایند روائی محتوا به منظور طراحی پرسشنامههای روا و پایا شامل طـراحی (شناسائی حیطهها، تولیـد آیتمها و ساخت ابـزار) و کمیسـازی (تعیین درجه توافق بین متخصصین، تعیین مناسبت و شفافیت سوالات و مناسبت، شفافیت و جامعیت کل ابزار) در مقاله حاضر بیان شده است.
نتیـجهگیری: اهمیت وجود روائی محتــوا به هنگام طراحی پرسشنامهها تنها به اطمینان از دستیابی به شاخصهای روائی محتوای مطلوب (مناسبت، شفافیت و جامعیت) خلاصه نمیشود. در کنار دستیابی به شاخصهای مذکور بهبود شاخصهای پایائی ابزار و کمک به کاهش منابع (مالی و زمانی) مورد نیاز برای تهیه پرسشنامه از مزایای دیگر آن به شمار میرود. هر چند کیفی بودن پاسخهای متخصصین از جمله مشکلات اجرای آن است، ولی کمیتر شدن مراحل اجرای آن تا حدود زیادی نگرانیها را در این مورد کاهش داده است. موارد مذکور لزوم اجرای دقیق مراحل فرایند روائی محتوا در طراحی پرسشنامهها توسط محققین را نمایان میسازد.
ابراهیم عبداله پور، مریم نوروزیان، سحرناز نجات، سید رضا مجدزاده،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1390 )
چکیده
<
مقدمه و اهداف: علائم روانـی ضمن تحمیل بار بزرگی به بیـماران مبتلا به دمانس میتوانند فشار وارد بر مراقبین این بیماران را افزایش دهنـد. اهمیت پیامدهای ناشی از این علائم در کنار شناسائی اختلالاتی که بیشترین شیوع را در بیماران مبتلا به دمانس دارند بر لزوم ارزیابی وکمی سازی آنها در راستای برآورد اهداف پژوهشی تأکیـد دارد.
روش کار: در مطـالعه حاضر که بصورت مقطعی انجـام پذیرفت 84 نفـر از بیماران مراجعه کننده به انجمن آلزایمر ایران به همراه مراقبینشان وارد مطالعه شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات پرسشنامههایIranian Version of Caregiver Burden و Neuropsychiatric Inventory (NPI) بودند که بصورت مصاحبه حضوری تکمیل گردیدند. از رگرسیون خطی چنـدگانه نیز به منظـور تعین عوامـل مـؤثر بر فشـار وارد بر مراقبـین استفاده شـد.
نتایج: در 85 درصد از بیماران شرکت کننده در مطالعه حاضر حداقل یکی ازعلائم روانی وجود داشت. در میان این علائم بیشترین و کمترین شیـوع به «هـذیان»و «سـرخوشی»به ترتیب با 3/39 و 4/2 درصـد اختصاص داشت. در مدل رگرسیون خطی نیز علائم روانی «بی تفاوتی»و«تحریک پذیری» با افزایش فشارناشی از مراقبت در ارتباط بودند.
نتیجهگیری: شیوع بالای علائم روانی در بیماران مبتلا به دمانس در کنار تأثیرگذاری اختلالهای بی تفاوتی و تحریک پذیری در افزایش فشار وارد بر مراقبین این بیماران و تحمیل فشار متوسط و بالاتر (58 -116) به حدود 40 درصد از مراقبین ضرورت نیاز به توجه بیشتر به این قشر خاص از جامعه را از سوی سیاست گذاران موضوع سلامت نمایان میسازد.