جستجو در مقالات منتشر شده


۱۸ نتیجه برای نوری

پریسا رضا نژاد اصل، مصطفی حسینی، سمانه افتخاری، محمود محمودی، کرامت اله نوری،
دوره ۱۰، شماره ۳ - ( دور۱۰، شماره ۳ ۱۳۹۳ )
چکیده

مقدمه و اهداف: از مطالعات طولی برای بررسی تأثیر درمان در بسیاری از تحقیقات روان‌شناسی و روان‌پزشکی استفاده می‌شود. مهم‌ترین مشخصه مطالعات طولی، اندازه‌گیری‌های مکرر از بیماران در طول زمان می‌باشد، نظر به این‌که مشاهده‌های مربوط به یک بیمار از یکدیگر مستقل نیستند؛ بنابراین برای تحلیل این داده‌ها باید از روش‌های ویژه آماری استفاده شود. هم‌چنین داده‌های گم‌شده جزء اجتناب ناپذیر اغلب مطالعات طولی می‌باشند که بر اثر بی‌پاسخی واحد نمونه‌گیری رخ می‌دهند. از آن‌جایی که گم‌شدگی منجر به کاهش دقت محاسبات آماری و ایجاد اریبی در نتایج حاصل می‌شود، بررسی روش‌های برخورد با آن اهمیت زیادی دارد. هدف از این مطالعه، بررسی اثر درمان جامع بر عملکرد اجتماعی- فردی بیماران مبتلا به مرحله اول سایکوز با استفاده از روش‌های آماری مناسب می‌باشد.

روش کار: داده‌های این مطالعه از یک کارآزمایی بالینی و مربوط به بیمارانی است که در سال‌های ۸۷-۱۳۸۵ به درمانگاه‌ها یا اورژانس روانپزشکی بیماراستان روزبه مراجعه کرده‌اند. برای تحلیل پاسخ‌های رتبه‌ای طولی با گم‌شدگی غیریکنوا این مطالعه از مدل ضرایب تصادفی در نرم افزار R نسخه ۲,۱۵.۰ استفاده کردیم.

نتایج: نتایج برآورد پارامترهای مدل ضرایب تصادفی با پاسخ‌های گم‌شده غیریکنوا و در نظر گرفتن مکانیسم گم‌شدگی تصادفی، نشان می‌دهد، درمان جامع با پیگیری در منزل، سن و سابقه‌ی بیماری در خانواده اثر معنی‌داری بر عملکرد اجتماعی- فردی بیماران دارند. برآورد ضریب متغیر سن وخطای معیار آن به ترتیب ۰۵/۰ و ۰۳/۰، برآورد ضریب متغیر سابقه‌ی بیماری ۸۲/۰- و خطای معیار آن ۴۱/۰ می‌باشد و ضریب متغیر درمان جامع با پیگیری درمنزل ۰۴/۱- و خطای معیار آن ۴۴/۰ برآورد شد.

نتیجه‏گیری: مدل به کار گرفته شده در این مطالعه، نشان می‌دهد که درمان جامع با پیگیری در منزل، مناسب‌تر است. زیرا افراد تحت این نوع درمان شانس بیش‌تری برای داشتن عملکرد اجتماعی- فردی بیشتر دارند.


علی اکبر حقدوست، حسن هاشمی، سمیه نوری حکمت، محمد حاجی آقا جانی، قاسم جان بابایی، علی ماهر، امیر محمد جوادی، سمیرا عمادی، هاجر حقیقی، محمدرضا رجبعلی پور، رضا دهنویه، مسعود فردوسی، حمیدرضا رشیدی نژاد، فائزه معین صمدانی، روحانه رحیمی صادق،
دوره ۱۳، شماره ۰ - ( ویزه نامه دوره ۱۳، ۱۳۹۶ )
چکیده

مقدمه و اهداف: از میان منابع بخش سلامت، تخت‌های بیمارستانی، واحد اولیه محاسبه برای ظرفیت خدمت‌رسانی درمانی و ظرفیت حیاتی در مراقبت از بیمار هستند که عدم توزیع مناسب آن در مناطق مختلف کشور منجر به جابجایی بیماران و ایجاد مشکلات
جبران‌ناپذیر می‌شود. هدف مطالعه حاضر ارائه اطلاعات دقیقی درمورد تعداد و توزیع تخت‌های بیمارستانی کشور در سال ۱۳۹۴ و برآورد تعداد تخت‌های مورد‌نیاز تا سال ۱۴۰۴ می‌باشد.
روش‌کار: مطالعه حاضر توصیفی‌- تحلیلی می‌باشد که در سال ۱۳۹۵ انجام گرفت. جامعه مورد مطالعه شامل ۴۳۹ شهرستان تحت پوشش ۴۶ دانشگاه علوم پزشکی کشور بود. در این مطالعه از داده‌های سال ۱۳۹۴ استفاده شد که اطلاعات مربوط به تعداد و مالکیت تخت‌ها و اندازه بیمارستان‌ها از معاونت درمان دانشگاه‌های علوم پزشکی سراسر کشور گرفته شد.
یافته‌ها: تعداد تخت‌های بستری فعال کشور در سال ۱۳۹۴ برابر با ۱۱۷۵۸۰ بوده است و برآورد می‌شود برای پاسخ به نیاز جامعه این تعداد تا سال ۱۴۰۴ باید به ۱۹۴۴۷۱تخت برسد. شاخص تخت به ازای ۱۰۰۰ نفر جمعیت در سال ۱۳۹۴ برابر با ۴۷/۱ بوده و درصورت پیاده‌سازی این برآوردها، در سال ۱۴۰۴ به ۱۹/۲ خواهد رسید. ضریب پراکندگی نسبت تخت به ازای ۱۰۰۰ نفر جمعیت در سال ۱۳۹۴ برابر با ۳۶% بوده که براساس برآوردهای صورت گرفته در پروژه نقشه راه درمان ایران تا سال ۱۴۰۴ به ۱۹% خواهد رسید.
نتیجه‌گیری: پراکندگی تخت در مناطق مختلف کشور متفاوت بوده و در برخی مناطق تخت بستری کافی در دسترس نمی‌باشد. درصورت پیاده‌سازی برآوردهای نقشه راه درمان ایران ۱۴۰۴، تخت‌های بستری به صورت متوازن‌تری در سراسر کشور توزیع خواهند شد.
محمد آقا جانی، حسن هاشمی، علی اکبر حقدوست، سمیه نوری حکمت، قاسم جان بابایی، علی ماهر، روحانه رحیمی صادق، سمیرا عمادی، محمدرضا رجبعلی پور، هاجر حقیقی، رضا دهنویه، فاطمه دهنویه تیجنگ،
دوره ۱۳، شماره ۰ - ( ویزه نامه دوره ۱۳، ۱۳۹۶ )
چکیده


مقدمه و اهداف: مطالعه حاضر توصیف شفافی درمورد وضعیت پراکندگی تجهیزات پزشکی تشخیصی درمانی در کشور در سال ۱۳۹۵ و برآورد تعداد دستگاه مورد نیاز در سال ۱۴۰۴ ارائه می نماید.
روش کار: مطالعه حاضر در سال ۱۳۹۵ انجام شد. جامعه مورد مطالعه ۴۶ دانشگاه علوم پزشکی کشور و تجهیزات مورد بررسی شامل ۸ دستگاه MRI،CT Scan ، گاما کمرا، شتاب‏دهنده خطی، PET Scan، آنژیوگرافی قلبی، آنژیوگرافی محیطی و سی تی آنژیو بود. داده‌های مربوط به تعداد تجهیزات موجود در محدوده تحت پوشش هر شهرستان از طریق سرشماری دستگاه‌ها جمع‌آوری شدند.
یافته‌ها: مطالعه حاضر در سال ۱۳۹۵ انجام شد. جامعه مورد مطالعه ۴۶ دانشگاه علوم پزشکی کشور و تجهیزات مورد بررسی شامل ۸ دستگاه MRI،CT Scan ، گاما کمرا، شتاب‏دهنده خطی، PET Scan، آنژیوگرافی قلبی، آنژیوگرافی محیطی و سی تی آنژیو بود. داده‌های مربوط به تعداد تجهیزات موجود در محدوده تحت پوشش هر شهرستان از طریق سرشماری دستگاه‌ها جمع‌آوری شدند.
نتیجه‌گیری: درسال ۱۳۹۵ درمورد اغلب دستگاه های مورد بررسی، نسبت دستگاه به جمعیت در کل کشور تقریبا در حد متوسط جهانی بوده است ولی در تجمع دستگاه ها در مناطق برخوردار و شهرهای بزرگ این نسبت است. در نقشه راه درمان ایران ۱۴۰۴ این مسئله شناسایی شده و برای حرکت به سمت کاهش نابرابری‌ها مدلسازی شده است.
رضا دهنویه، سمیه نوری حکمت، علی مسعود، محمد علی مقبلی، حامد رحیمی، آتوسا پورشیخعلی، مریم حسین پور، سیروس سالاری،
دوره ۱۳، شماره ۰ - ( ویزه نامه دوره ۱۳، ۱۳۹۶ )
چکیده


مقدمه و اهداف: یکی از مدل‌هایی که بصورت غیرمتمرکز  و در راستای دستیابی به پوشش همگانی سلامت در تبریز شکل گرفته، مدل مجتمع های سلامت می‌باشد. این مطالعه، با هدف ارزیابی مدل و شناسایی نکات مفید آن انجام شده است. 
روش کار: این پژوهش یک مطالعه کیفی و موردی است که در سال ۱۳۹۶ انجام شد. علاوه بر مشاهده، ۲۸ نفر شامل افراد مسئول و مطلع درمورد مجتمع‌های سلامت در دانشگاه علوم پزشکی تبریز به صورت هدفمند انتخاب و با آنها مصاحبه‌های نیمه ساختاریافته انجام شد. برای تحلیل مصاحبه‌ها و نتایج حاصل از مشاهده، از روش تحلیل چارچوبی بر پایه ابزار ارزشیابی مراقبت‌های اولیه (PCET) استفاده شد که توسط سازمان بهداشت جهانی توسعه یافته است.
یافته‌ها: از جمله نقاط قوت این مدل می‌توان به برنامه‌ریزی غیرمتمرکز، تقویت حضور بخش خصوصی، استفاده مناسب‌تر از روش‌های ارزیابی عملکرد تیم سلامت، ایجاد حس ارائه خدمات تاثیرگذار در ارائه دهندگان، استفاده از روش پرداخت آینده‌نگر، تقویت سیستم ارجاع، تقویت تداوم خدمت، تسهیل دسترسی مالی و افزایش دسترسی بویژه در مناطق حاشیه نشین اشاره کرد. همچنین، مشکلاتی نظیر کمبود برخی امکانات و تجهیزات، کمبود در برخی نیروها و حجم کاری بالا، ناپایداری منابع مالی و عدم همکاری سازمان‌های بیمه سلامت به چشم می‌خورد.
نتیجه‌گیری: مدل مجتمع‌های سلامت، در افزایش دسترسی سازمانی، مالی و جغرافیایی مردم به خدمات سلامت عملکرد مناسبی داشته است و به نظر می‌رسد در صورت پایداری مناسب‌تر منابع این طرح و همراهی بیمه‌های پایه؛ دستاوردهای این طرح بیشتر خواهد گردید.
محمد حاجیی آقاجانی، علی اکبر حقدوست، سمیه نوری حکمت، قاسم جان بابایی، علی ماهر، امیر محمد جوادی، روحانه رحیمی صادق، محمدرضا رجبعلی پور، هاجر حقیقی، رضا دهنویه، سمیرا عمادی،
دوره ۱۳، شماره ۰ - ( ویزه نامه دوره ۱۳، ۱۳۹۶ )
چکیده


مقدمه و اهداف: کمبود و عدم توازن بین نیروی انسانی موجود و نیازهای حال و آینده نظام سلامت، فرآیند ارائه خدمت را مختل می‏نماید. مطالعه حاضر با هدف ارائه توصیف روشن از وضعیت تعداد و توزیع نیروهای پزشک‏عمومی، دندانپزشک‏عمومی، داروساز، ماما، پرستار و گروه پرستاری، در مناطق مختلف کشور و برآورد تعداد نیروی مورد نیاز در سال ۱۴۰۴، انجام گرفته است.
روش کار: مطالعه حاضر مطالعه‏ای توصیفی- تحلیلی می‏باشد که در سال ۱۳۹۵ انجام شد. جامعه مورد مطالعه ۴۶ دانشگاه علوم‏پزشکی کشور بود. داده‎های تعداد و توزیع کادردرمانی شاغل در بخش‏های دولتی، خصوصی، خیریه و عمومی نیمه‏دولتی از معاونت‏های درمان دانشگاه‏های علوم‏پزشکی جمع‏آوری شد. جهت تجمیع داده‏ها و طراحی داشبوردهای اطلاعاتی از نرم‏افزارQlikView بهره گرفته شد.
یافته‏ ها: شاخص نسبت پرستار، گروه پرستاری، ماما، داروساز، دندانپزشک و پزشک‏عمومی به ازای ۱۰۰۰۰۰ نفر جمعیت در ابتدای سال ۱۳۹۵ به ترتیب برابر با ۱۳۳، ۱۹۹، ۳۲، ۱۷، ۲۲ و ۵۳ بوده که برآورد می‏شود در سال ۱۴۰۴ به ۲۲۳، ۲۷۲، ۳۷، ۲۶، ۲۷ و ۷۹ برسد. میزان ضریب تغییرات پراکندگی این نیروها نیز به ترتیب در سال ۱۳۹۵ برابر با ۳۹%، ۳۲%، ۴۳%، ۳۳%، ۴۳% و ۴۴% بوده و برآورد می‏شود در صورت پیاده‏سازی نقشه راه درمان ایران، در سال ۱۴۰۴ مقدار این شاخص کاهش یابد.
نتیجه‌گیری: مقادیر بالای شاخص پراکندگی کادردرمانی نسبت به جمعیت در شهرستان‏های تحت پوشش دانشگاه‏های علوم‏پزشکی حاکی از توزیع نامتوازن نیروها می‏باشد. درصورت پیاده‏سازی برآوردهای نقشه راه درمان ایران ۱۴۰۴ انتظار داریم شاهد توزیع مناسب‏تر نیروها باشیم.
علی ماهر، علی اکبر حقدوست، سمیه نوری حکمت، محمد حاجی آقا جانی، قاسم جان بابایی، حسن واعظی، غلامرضا خادمی، سمیرا عمادی، روحانه رحیمی صادق، هاجر حقیقی، رضا دهنویه، محمدرضا رجبعلی پور،
دوره ۱۳، شماره ۰ - ( ویزه نامه دوره ۱۳، ۱۳۹۶ )
چکیده


مقدمه و اهداف: توصیف دقیق وضع موجود منابع، اولین گام در سیاست‌گذاری مطلع از شواهد است. هدف از مطالعه حاضر که بخشی از پروژه ملی "نقشه راه درمان ایران (ندا ۱۴۰۴)" می‌باشد، ارائه تصویری دقیق از نیازمندی‌های اورژانس پیش بیمارستانی و مدیریت خطر در حوادث و بلایا طبق استانداردهای مصوب، در مناطق مختلف کشور است.
روش کار: مطالعه حاضر از نوع توصیفی بود که در ۵۷ دانشگاه و دانشکده علوم پزشکی کشور در سال ۱۳۹۵ انجام گردید. جامعه مطالعه تمامی استان‌های کشور بود. اطلاعات مورد نیاز از دانشگاه های علوم پزشکی کشور جمع‌آوری گردید. استانداردهای منابع و زیرساخت‌های اورژانس پیش بیمارستانی و مدیریت خطر در حوادث و بلایا از پورتال وزارت بهداشت و واحد آمار مرکز مدیریت حوادث و فوریت‌های پزشکی کشور احصاء شد.
یافته‌ها: در سال ۱۳۹۵، بیشترین و کمترین ضرایب تغییرات در حوزه پیش بیمارستانی به ترتیب مربوط به موتورآمبولانس (۳۰۱%) و نیروی انسانی عملیاتی پایگاه (۹۳%) بود. در مدیریت خطر در حوادث و بلایا نیز در هیچ یک از استان‌های کشور استانداردهای ملی مستقر نشده بود. اما در برآوردهای سال ۱۴۰۴، تقریبا همه فاکتورها افزایش یافته و ضرایب پراکندگی کاهش یافت.
نتیجه‌گیری: علیرغم توزیع نامناسب شاخص های پیش بیمارستانی و حوادث و بلایا در کشور، آینده نگاری روند ده ساله، توزیع منابع را در حوزه پیش بیمارستانی و حوادث و بلایا به شرایط مطلوب نزدیک نمود و موجب رضایتمندی از ارائه خدمات در این حوزه‌ها شد.
رضا دهنویه، علی اکبر حقدوست، سیدرضا مجدزاده، سمیه نوری حکمت، حمید رواقی، محمد حسین مهرالحسنی، امید براتی، هدایت سالاری، علی مسعود، آتوسا پورشیخعلی، نادیا میرشکاری، سارا قاسمی، عاطفه اسفندیاری،
دوره ۱۳، شماره ۰ - ( ویزه نامه دوره ۱۳، ۱۳۹۶ )
چکیده


مقدمه و اهداف: پوشش همگانی سلامت بدون توجه به کیفیت، در دستیابی به اهداف خود ناکام خواهد ماند. این مطالعه بدنبال ارائه سیمای کیفیت خدمات سلامت در ایران و شناسایی چالش‌ها و راهکارهای ارتقای آن می‌باشد.
روش کار: پژوهش حاضر ترکیبی از یک مطالعه کیفی و مروری می‌باشد. در مرحله اول، شاخص های مهم موجود در زمینه کیفیت بررسی و سپس جهت گیری اسناد بالادستی تبیین گردید. در ادامه، از طریق مصاحبه، مهم‌ترین چالش‌ها، روندهای موثر و راهبردهای ارتقای کیفیت، تعیین گردید.  
یافته‌ها: رصد کیفیت خدمات سلامت، نیازمند تعریف چارچوب و شاخص و فراهم‌سازی شرایط جمع آوری اطلاعات این شاخص‌ها است. اسناد بالادستی، تاکید بر مسئولیت دولت برای ایفای نقش تولیت کیفیت داشته و نظام سلامت می‌بایست همراه با انتخاب مدل مناسب، الزامات ساختاری، فرآیندی و پیامدی را فراهم کند. برنامه‌های مدیریت کیفیت بخش سلامت در ایران، ثبات نداشته و در زمینه عملکرد مدیران ارشد، عملکرد نیروی انسانی و الزامات ساختاری/ ارتباطی، آموزش، نظام پرداخت، فرهنگ، استفاده از مدل‌ها و شاخص‌های مدیریت کیفیت، منابع مالی، اطلاعاتی و تجهیزاتی، قوانین و مقررات و نظارت، موانعی در راه ارتقای کیفیت خدمات وجود دارد.
نتیجه‌گیری: بهبود کیفیت خدمات، نیازمند بکارگیری راهبردهایی در زمینه سازماندهی، تامین منابع، پرداخت، قوانین و مقررات و رفتار می باشد. استفاده از ابزارهای کیفیت باید به دور از شتاب زدگی بوده و به تغییر ماهیت بیماری ها، تغییر انتظارات ذینفعان و افزایش توجه جهانی به کیفیت، توجه شود.
سمیه نوری حکمت، حسن هاشمی، علی اکبر حقدوست، محمد آقاجانی، قاسم جان بابایی، علی ماهر، امیر جوادی، روحانه رحیمی صادق، سمیرا عمادی، محمدرضا رجبعلی پور، رضا دهنویه، هاجر حقیقی،
دوره ۱۳، شماره ۰ - ( ویزه نامه دوره ۱۳، ۱۳۹۶ )
چکیده


مقدمه و اهداف: مطالعه حاضر با هدف توصیف وضعیت توزیع پزشکان متخصص در سال ۱۳۹۵ و برآورد آن برای سال ۱۴۰۴ تدوین شده است.
روش کار: مطالعه حاضر توصیفی- تحلیلی بوده که در سال ۱۳۹۵ انجام گرفت و تمرکز عمده آن بررسی وضعیت تعداد پزشک متخصص در بخش درمان ۴۶ دانشگاه علوم پزشکی کشور بود. داده های پراکندگی متخصصان از معاونت درمان دانشگاه های علوم پزشکی جمع آوری گردید. جهت محاسبه نسبت توزیع تعداد متخصصین به ازای هر ۱۰۰۰۰۰ نفر جمعیت از نرم افزار اکسل و جهت تجمیع داده‌ها و طراحی نقشه‌های GIS از نرم افزارهای QlikView و Arc GIS استفاده شد.
یافته‌ها: در سال ۱۳۹۵ در کشور ۴۶ پزشک متخصص به ازای هر ۱۰۰۰۰۰ نفر جمعیت در دسترس بوده و با لحاظ نمودن شاخص معادل تمام وقتی ۲/۱، در سال ۱۴۰۴ تعداد ۶۳ متخصص به ازای هر ۱۰۰۰۰۰ نفر جمعیت مورد نیاز می‌باشد. بیشترین و کمترین نسبت متخصص به جمعیت در سال ۱۳۹۵ به ترتیب در دانشگاه‌های علوم پزشکی تهران (۸۹ به ازای ۱۰۰۰۰۰نفر) و جیرفت (۱۰ به ازای ۱۰۰۰۰۰نفر) گزارش شده است. بیشترین تعداد در گروه متخصصین زنان و زایمان و فوق تخصص ها (۴۷۴۷ نفر) و کمترین تعداد در گروه متخصصین سالمندان (۴ نفر) گزارش شده است.
نتیجه‌گیری: در هر دو شکل توزیع، نابرابری وجود دارد و طبق برآوردهای سال ۱۴۰۴ درصورت پیاده سازی نقشه راه درمان ایران، بخشی از این پراکندگی کاهش می‌یابد ولی بخشی که مرتبط با سطح‌بندی متخصصین براساس منطق ارجاع است، حفظ خواهد شد.
مریم پرواره، قباد مرادی، بیژن نوری، فرشاد فرزادفر، نازیلا رضایی،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( دوره ۱۳، شماره ۳، پاییز ۱۳۹۶ )
چکیده


مقدمه و اهداف: با توجه به دگرگونی سیمای اپیدمیولوژیک بیماری‌ها و ویژگی‌های جمعیت‌شناختی و نیازهای سلامتی جامعه، بازنگری شرح وظایف پرسنل بهداشتی ضرورت دارد. این پژوهش با هدف زمان‌سنجی فرایندهای جاری در خانه‌های بهداشت انجام شد.
روش کار: در این مطالعه مقطعی به روش Stop Watch فرایندهای یک روز کاری بهورزان ۳۰ خانه بهداشت شهرستان سقز در سال ۱۳۹۴ مورد زمان‌سنجی قرار گرفت. زمان و دفعات انجام فرایندها در چک لیست ثبت شد. میانگین زمان صرف شده، زمان استاندارد، زمان بدبینانه، زمان مورد انتظار و میانگین دفعات انجام فرایندها محاسبه شد. میانگین زمان انجام فرایندها با زمان استاندارد آن با آزمون تی محاسبه شد.
یافته‌ها: در خانه‌های بهداشت روزانه به طور متوسط ۲/۹۷±۵/۱۵۷ دقیقه صرف انجام فرایندها شد که معادل ۳۳ درصد زمان کار روزانه است. بیش‌ترین زمان (۶/۲۶±۵/۳۸ دقیقه) صرف فعالیت‌های مربوط به رابطان بهداشتی بود. در طی یک روز کاری متوسط دفعه‌های انجام مراقبت بیماری‌های غیرواگیر (۱۴/۲±۴/۲ بار) و فرایندهای مرتبط با آمار (۷۳/۳±۴/۲ بار) بیش‌تر از سایر فرایندها بود. زمان انجام عمده فرایندها از جمله مراقبت مادری، مراقبت سالمند، مراقبت بیماری‌های واگیر و غیر واگیر با زمان استاندارد تفاوت داشت و از زمان مورد انتظار و زمان بدبینانه کم‌تر بود ( ۰۵/۰>P).
نتیجه‏گیری: با توجه به صرف زمان کم برای فرایندهای مهم در خانه های بهداشت و میانگین پایین زمان مفید کاری در خانه های بهداشت، بازنگری در مدل و روش ارایه خدمات در خانه‌های بهداشت ضروری است. استفاده‌ی مناسب از بهورزها، کم کردن فرایندهای غیر ضروری، اضافه نمودن بسته‌های خدمت به روز پیشنهاد می شود.
سمیه نوری حکمت، علی اکبر حقدوست، رضا دهنویه، راحیل قربانی نیا،
دوره ۱۴، شماره ۰ - ( ویژه نامه دوره ۱۴، ۱۳۹۷، ۱۳۹۷ )
چکیده


مقدمه و اهداف: سیاست ادغام در سال ۱۳۶۴ و با هدف افزایش تعامل و پاسخگویی دوجانبه نظام آموزش علوم پزشکی و نظام سلامت کشور طراحی، اجرا و منجر به تشکیل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی شد. مطالعه حاضر با ترکیب نتایج مطالعاتی که به بررسی پیامدهای اجرای سیاست ادغام پرداخته‌اند، توصیفی اجمالی از دانش موجود در این زمینه را ارائه می‌نماید.
روش‌کار: در این مطالعه مرور نظام مند و متاسنتز بر روی مقالات منتشر شده در مورد اجرای طرح ادغام آموزش پزشکی در نظام سلامت ایران انجام شد. به همین منظور طی جستجو در بانکهای اطلاعاتیScienceDirect ،PubMed ، EMBASE، ISI، ScholarGoogle،Scopus ، SID،Magiran و Irandoc تعداد ۱۸۷ مقاله یافت شد و در ادامه ۲۴ مقاله مرتبط انتخاب و وارد مطالعه شدند. محتوای مطالعات وارد شده تحلیل و سپس با تکنیک والش و داون با هم ترکیب شدند.
یافته‌ها: حاصل بررسی مطالعات مرتبط، ۵ مفهوم اصلی شامل اهداف و دلایل اجرای طرح ادغام آموزش پزشکی، دستاوردها، چالش‌ها، موانع دستیابی به اهداف ادغام و آینده ادغام بود. بر اساس یافته این مطالعات، بیشترین توفیق طرح ادغام در عرضه خدمات بهداشتی- درمانی گزارش شده است و آموزش و پژوهش‌های علوم پزشکی کمتر از تاثیرات مثبت ادغام، بهره مند شده‌اند.
نتیجه‌گیری: مرور مستندات موجود نشان می‌دهد که هنوز ابعاد مختلف ادغام به خوبی واکاوی نشده و اثرات اقتصادی، اجتماعی، توسعه‌ای و علمی آن بررسی نشده است. مطالعات محدود موجود عمدتا به صورت نظرخواهی و بررسی کلی وضعیت انجام شده بود و کمتر از مدل‌سازی‌ها و تحلیل‌های اقتصادی استفاده شده است. لذا با استفاده از مطالعات در دسترس، نمی‌توان بصورت دقیق تاثیرات ادغام را تحلیل نمود.
رضا دهنویه، علی اکبر حقدوست، سمیه نوری حکمت، موسی بامیر، علی مسعود، آتوسا پورشیخعلی، محمدرضا چشم یزدان،
دوره ۱۴، شماره ۰ - ( ویژه نامه دوره ۱۴، ۱۳۹۷، ۱۳۹۷ )
چکیده


مقدمه و اهداف: نقشه جامع علمی سلامت ایران در سال۱۳۸۹به منظور جهت‌دهی فعالیت‌های علم و فناوری برای افق ۱۴۰۴تدوین شد. این نقشه، برای نیل به اهدافش، نیازمند پایش تولیدات علمی حوزه های اولویت‌دار تعیین شده می‌باشد. این پژوهش با هدف تعیین روند رشد کیفیت و کمیت تولیدات علمی رشته‌های اولویت‌دار انجام شد.
روش‌کار: مطالعه حاضر از نوع علم‌سنجی و روش انجام آن مقطعی و در بازه زمانی ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۶ می‌باشد. از بین رشته‌های اولویت‌دار نقشه جامع سلامت، تعداد ۲۶ عنوان در ۳ دسته بقا، زیرساخت و کمال انتخاب شد. ابزار گردآوری داده‌ها، پایگاه اطلاعاتی سایمگو بود. سپس ‌ شاخص‌های تعداد تولیدات علمی، اچ و استناد با نرم‌افزار Excel تحلیل شد.
یافته‌ها: بالاترین میزان شاخص اچ به ترتیب در دسته کمال، متعلق به نانوتکنولوژی با میزان۹۰؛ دسته بقا، متعلق به بیماری‌های عفونی با ۶۷ و دسته زیر ساخت، متعلق به سیستماتیک اکولوژی با ۵۶ می‌باشد. بالاترین رتبه استناد دریافتی، به ترتیب در دسته کمال، طب‌سنتی با رتبه ۸؛ دسته زیرساخت، پزشک خانواده با رتبه ۹ و در دسته بقا، دندان‌پزشکی با رتبه ۱۵ می‌باشد. در دسته زیرساخت، بهداشت عمومی با  ۷۰۴۵ مقاله؛ دسته کمال، بیوتکنولوژی با ۵۳۷۱ مقاله و در دسته بقا، بیماریهای عفونی با ۵۱۳۵ مقاله بیشترین تولیدات را داشته‌اند.
نتیجه‌گیری: در کلیه دسته‌های موضوعی، کیفیت و کمیت رشد چشمگیری داشته است؛ بیشترین میانگین اچ به ترتیب مربوط به دسته کمال، بقا و زیرساخت و بیشترین میانگین رشد تعداد تولیدات علمی به ترتیب به دسته کمال، زیرساخت و بقا می‌باشد.
رضا دهنویه، علی اکبر حقدوست، حامد رحیمی، آتوسا پورشیخعلی، مرضیه حسنی، نادیا میرشکاری، فهیمه حسین آبادی، سامرا رادمریخی، زهرا خواجه، ناهید خواجه پور، علی مسعود، منیره بلوچی، سمیه نوری حکمت، کاوه نوحی،
دوره ۱۴، شماره ۰ - ( ویژه نامه دوره ۱۴، ۱۳۹۷، ۱۳۹۷ )
چکیده


مقدمه و اهداف: سرقت علمی شایعترین نوع سوء‎رفتار علمی است و قوانین و راهکارهای گوناگونی برای مبارزه با این آفت علمی در کشورهای مختلف پیش‎بینی شده است. بررسی تجارب سایر کشورها در این زمینه، کمک شایانی به سیاست‎گذاری مناسب می‎نماید. مطالعه حاضر با هدف معرفی مداخلات ملی پیشگیری از سرقت علمی در کشورهای منتخب انجام شد.
روش‌کار: پژوهش حاضر یک مطالعه تطبیقی است که به صورت مروری انجام پذیرفت. در این مطالعه، مداخلات پیشگیری از سرقت علمی در ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا به دلیل انسجام و تشابه ساختاری مناسب؛ در سه سطح ملی، سازمانی و فردی مورد بررسی قرار گرفت. مداخلات سطح ملی، بعد از تهیه جداول تطبیقی، در این کشورها با استفاده از روش تحلیل محتوا، ‎بررسی شد.
یافته‌ها: نتایج به دست آمده از تحلیل مداخلات سطح ملی در هشت تم اصلی دسته‎بندی شدند. تم‎ها شامل دستیابی به توافق ملی در خصوص مصادیق سرقت و تخلف علمی، تدوین سیاست‎ها، پایش و نظارت، توسعه حمایت‎های مالی، توسعه بانک‎های اطلاعاتی و نرم‎افزاری، تدوین برنامه‎های آموزشی ویژه اعضای هیئت‎علمی و دانشجویان، انتشار و بهره‎گیری از تجربیات موفق و نهایتاً وضع قوانین مرتبط با سرقت علمی و اعمال مجازات بودند.
نتیجه‌گیری: انجام مداخلات پیشگیری از سرقت علمی در سطح ملی، تعهد و عزم جدی سیاست‎گذاران را در زمینه کنترل و پیشگیری از سرقت علمی نشان می‎دهد. با بکارگیری صحیح مداخلات پیشگیری در سطح ملی؛ می‎توان زیرساخت‎های کنترلی و پیشگیرانه از این مسئله را در سطح سازمانی و سپس تعهد اخلاقی و مهارت‎های حرفه‎ای را درپژوهشگران کشور تقویت نمود.
الهام گودرزی، قباد مرادی، اردشیر خسروی، نادر اسماعیل نسب، بیژن نوری، علی دلپیشه، ابراهیم قادری، دائم روشنی،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( دوره ۱۴، شماره ۲، ۱۳۹۷ )
چکیده


مقدمه و اهداف: رضایت از زندگی یکی از ابعاد و پیامدهای مهم سلامت است که تحت تأثیر عوامل تعیین کننده سلامت قرار دارد. هدف این مطالعه بررسی وضعیت و نابرابری‌های اقتصادی و اجتماعی در عدم رضایت از زندگی زنان ۵۴-۱۵ سال ایران است.
روش کار: این مطالعه به‌صورت مقطعی در سطح کشور انجام شد. نمونه‌گیری این مطالعه به‌صورت خوشه‌ای چند مرحله‌ای طبقه‌بندی شده تصادفی با خوشه‌های مساوی بود. در مجموع ۳۵۳۰۵ زن ۵۴-۱۵ سال وارد مطالعه شدند. آنالیز داده‌ها در دو مرحله بود. مرحله‌ی نخست بررسی نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی با استفاده از روش‌های شاخص تمرکز (Concentration Index) و منحنی تمرکز (Concentration Curve) و در مرحله‌ی دوم برای شناسایی نقش تعیین‌کننده‌ها از روش آنالیز چندسطحی (Multilevel) استفاده شد.
یافته‌ها: میانگین (±انحراف معیار) نمره‌ی رضایت از زندگی۲۳/۴±۸۱/۱۲ بود. شاخص تمزکز برای نارضایتی از زندگی ۰۶/۰- (فاصله اطمینان ۹۵ درصد: ۰۲/۰-,۰۱/۰-) به دست آمد که بیان‌گر تمرکز نارضایتی در گروه اجتماعی اقتصادی پایین‌تر است. یافته‌های آنالیز چند سطحی نشان داد که بین عدم رضایت از زندگی و محل سکونت، گروه‌های سنی، شغل، تحصیلات، وضع تأهل و طبقه‌های اجتماعی- اقتصادی رابطه‌ی آماری معنی‌داری وجود دارد (P≤۰,۰۵).
نتیجه‌گیری: نابرابری در عدم رضایت از زندگی در گروه فقیر جامعه متمرکز شده است و این نابرابری در استان‌های مختلف متفاوت است. متغیرهای اجتماعی اقتصادی از عوامل تأثیرگذار بر نابرابری در رضایت از زندگی در زنان است و باید برای کاهش نابرابری‌ها باید به این مسائل توجه کرد.
حمیده تکه، حسین انصاری، علیرضا انصاری مقدم، نورمحمد نوری، کورش تیرگر فاخری، فریبا زارع،
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( دوره ۱۵، شماره ۲ ۱۳۹۸ )
چکیده


مقدمه و اهداف: بیماری مادرزادی قلبی شایع‌ترین نوع نقص هنگام تولد است که ۲۵ درصد از کل ناهنجاری‌های مادرزادی را تشکیل می‌دهد. این مطالعه با هدف شناسایی عوامل تأثیرگذار بر بیماری مادرزادی قلبی در جنوب‌شرق ایران انجام گرفت.
روش کار: در این مطالعه، ۳۵۳ مورد از کودکان ۵۹-۰ ماهه و دارای بیماری قلبی مادرزادی مراجعه کننده از سراسر استان سیستان و بلوچستان به کلینیک قلب کودکان و ۳۵۳ شاهد نیز از کودکان ۵۹-۰ ماهه و سالم مراجعه کننده به مراکز سلامت زاهدان انتخاب شدند. از نظر سن،و جنس و محل سکونت همسان‌سازی انجام گرفت. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه جمع‌آوری شدند و با استفاده از آزمون‌های t مستقل و مربع کای و مدل رگرسیون لجستیک چندگانه تحلیل شد.
یافته‌ها: این مطالعه نشان داد عدم مصرف فولیک اسید در دوران بارداری (۸/۱۱=OR)، عدم مصرف مولتی ویتامین در دوران بارداری (۱/۴=OR)، وجود بیماری در فامیل درجه اول والدین (۴/۳=OR)، وجود دکل مخابراتی در دید خانه (۳ =OR) و سابقه سقط (۴/۳=OR) و مواجهه همیشگی مادر با دود دخانیات ثانویه (۹/۲=OR) از مهم‌ترین متغیرهایی بودند که به‌طور معنی‌داری شانس تولد نوزاد با بیماری مادرزادی قلبی را افزایش می‌دادند (P<۰,۰۵).
نتیجه‌گیری: برنامه‌ریزی و تأکید بر مصرف مکمل‌ها در دوران بارداری و افزایش سطح آگاهی زنان در معرض خطر در کاهش این بیماری مؤثر است. آموزش چگونگی اجرایی کردن روش‌های جلوگیری از این بیماری به کادر پزشکی و بهداشت برای کنترل فاکتورهای خطر و کاهش هزینه‌های مرتبط با این بیماری در جامعه ضروری به نظر می‌رسد.
حمید سوری، ناهید خداکرمی، علیرضا زالی، علیرضا نوری، سمانه اکبرپور، فاطمه سادات عسگریان،
دوره ۱۸، شماره ۳ - ( دوره ۱۸، شماره ۳، پاییز ۱۴۰۱ )
چکیده

مقدمه و اهداف: پاندمی کووید-۱۹ جهان را با مشکلات مختلفی مواجه ساخته است. این مطالعه به بررسی اپیدمیولوژی بیماری در شهر تهران در سه‌ماهه اول شروع اپیدمی پرداخته است.
روش کار: اطلاعات موجود ثبت‌شده برای مبتلایان از اول اسفند ۱۳۹۸ لغایت آخر اردیبهشت ۱۳۹۹ در تهران استفاده شد. برای تهیه نقشه‌های پراکندگی مربوط به بیماری، آدرس محل سکونت بیماران در نقشه زمینی گوگل (گوگل ارث) به نرم‌افزار ARC-GIS نسخه ۴-۱۰ فراخوانی شد؛ روش‌های به‌کاررفته در GIS شامل IDW, Hotspot و همچنین توزیع نرمال شده بودند.
یافته‌ها: تعداد ۳۶۹۹ نفر از بیماران در تهران که نتیجه تست پی‌سی‌آر آن‌ها مثبت قطعی بود وارد مطالعه شدند. از تعداد کل افراد، ۵۵۰ نفر فوت یا میزان کشندگی بیماری در موارد بستری ۱۴/۹ درصد بود. از مبتلایان ۱۵۳۰ نفر (۴۱/۴ %) بهبود و ۱۶۱۹ نفر باقی‌مانده تا زمان جمع‌آوری اطلاعات تحت درمان بوده‌اند. از کل موارد مبتلای قطعی ۱۴۷۹ نفر زن (۴۰ درصد) بودند. میانگین سنی بیماران برابر با ۵۷/۴ سال با انحراف معیار ۱۶/۵ سال بوده است. تراکم موارد ابتلا در برخی مناطق پرتراکم جمعیتی مانند مناطق ۴، ۸ و ۱۳ و همین‌طور وجود برخی خوشه‌های بیماری در محله‌هایی مانند تهرانپارس، خیابان‌های آیت و پیروزی از نکات قابل‌توجه است.
نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد روند اپیدمی کووید-۱۹ بسیار جدی است و نیاز به تمهیدات بلندمدت دارد؛ اما برای کنترل این بیماری آمادگی نظام سلامت، سیاست جداسازی نمودن بیماران و افراد مشکوک، پوشیدن ماسک صورت و کاهش تماس‌ها به‌ویژه در مناطق پرتراکم از مهم‌ترین عوامل کنترل‌کننده هستند.

سحر نجفی زاده، سید وحید احمدی طباطبایی، فاطمه دهنویه تیجنگ، سمیه نوری حکمت،
دوره ۱۹، شماره ۱ - ( دوره ۱۹، شماره ۱، بهار ۱۴۰۲ )
چکیده

مقدمه و اهداف: منابع انسانی نقش مهمی در ارائه خدمات بهینه مراقبت های بهداشتی به مردم ایفا می کنند. گسترش پوشش مراقبت های بهداشتی اولیه به دلیل نقش محوری آنها نیازمند تمرکز بیشتر بر نیروی کار مراقبت های بهداشتی است. این مطالعه با هدف ارزیابی حجم کار و نیاز به کارکنان بهداشتی اولیه و ماماها در کرمان، ایران با استفاده از روش شاخص‌های حجم کار نیاز به نیروی انسانی (WISN) انجام شد.
روش کار: جهت برآورد نیاز کارکنان از یک مطالعه توصیفی مقطعی در چهار مرکز بهداشتی درمانی منتخب شهر کرمان، در دو گروه استفاده شد. در مجموع ۱۱۸ فعالیت برای بهورزان و ۸۹ فعالیت برای ماماها با همکاری پنل های متخصصین و بررسی جامع نظام یکپارچه سلامت ایران (سیب) شناسایی شد. پس از آن، تمام فعالیت‌ها در هر یک از چهار مرکز بهداشتی با استفاده از کرونومتر زمان‌بندی دقیق شدند و میزان ها و نسبت‌های WISN با استفاده از نرم افزار مایکروسافت اکسل ۲۰۱۰ محاسبه شدند.
یافته‌ها: بر اساس محاسبات WISN مازاد نیروی مراقب سلامت در سه مرکز ب، ج و د نشان داده شد. با این حال، در مرکز الف، نیروی کار کافی درنظر گرفته می‌شود. برعکس، کمبود ماماها در دو مرکز الف و ب با نسبت WISN به ترتیب  ۰/۶۷ و ۰/۵۰ مشاهده شد، در حالی که مرکز ج مازاد نیروی کار را با نسبت WISN برابر با ۲/۰ نشان داد. قابل ذکر است که به طور متوسط ​​۵۰ درصد از حجم کار کارکنان در هر دو دسته شامل فعالیت های حمایتی و اضافی است.
نتیجه‌گیری: جالب اینجاست که علیرغم ۷۵ درصد موارد که حاکی از مازاد یا کفایت کارمندان است، کارکنان همچنان با فشارهای کاری بالا دست و پنجه نرم می کنند. به نظر می رسد این ناهنجاری با حجم قابل توجهی از فعالیت های پشتیبانی و اضافی مرتبط باشد. علاوه بر این، حجم کاری شدید در طول روزها و ساعات خاص به احساس فشار فراگیر در طول هفته تبدیل می شود. به عنوان یک راه حل بالقوه، معرفی یک سیستم نوبت دهی در بخش مراقبت های بهداشتی اولیه می تواند این مشکل را کاهش دهد.

تینا فلاح، آمنه الیکایی، رکسانا منصور قناعی، عبدالله کریمی، ایرج صدیقی، مرجان تاری وردی، آرزو امیرعلی، طیبه نظری، نگین نهان مقدم، علیرضا ناطقیان، سید حمیدرضا منوری، سید محسن زهرائی، سوسـن محمـودی، مسعود آل بویه،
دوره ۱۹، شماره ۱ - ( دوره ۱۹، شماره ۱، بهار ۱۴۰۲ )
چکیده

مقدمه و اهداف: شناسایی ژنوتیپ­ های روتاویروس در کودکان از نظر بالینی مهم است.  هدف از مطالعه حاضر تعیین تنوع ژنوتیپ‌های روتاویروس و ارتباط آنها با یافته­ های دموگرافیک و علائم بالینی کودکان بستری در بیمارستان است.
روش کار: برای مشخص کردن ژنوتیپ های روتاویروس، نمونه های مدفوع روتاویروس-مثبت کودکان علامت دار در آذر ۱۳۹۹ الی اسفند ۱۴۰۰ وارد مطالعه شدند. استخراج RNA از نمونه ها و سنتز cDNA برای ژن های VP۷ و VP۴ طبق پروتکل استاندارد انجام شد. تعیین ژنوتیپ ­ها با استفاده از پرایمرهای اختصاصی انجام شد. توالی یابی و تجزیه و تحلیل بیوانفورماتیک برای تایید نتایج انجام شد. داده‌ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۰ و Graphpad نسخه ۹.۵.۰ تجزیه و تحلیل شد.
یافته‌ها: از میان نمونه­ های بیماران مبتلا، سه ژنوتیپ به عنوان ژنوتیپ غالب در جامعه تحت بررسی تعیین شد. این نتایج رابطه معنی‌داری را میان فراوانی یک ژنوتیپ و تغییرات فصول (۰/۰۰۷۷= p-value) و بین نوع ژنوتیپ ها، مدت بستری و شدت اسهال نشان دادند. در حالی­که به ­طور معنادار با افزایش سن، انواع بیشتری از روتاویروس گروه A تعیین گردید، ارتباطی میان ژنوتیپ­ های شناسایی شده با جنسیت مشاهده نگردید (۰/۴۷۳ = p-value)  همچنین، هیچ ارتباطی بین نوع ژنوتیپ، شدت کم آبی و حضور یا عدم حضور تب وجود نداشت.
نتیجه‌گیری: به طور کلی، نتایج این مطالعه تنوع نسبتا بالایی از ژنوتیپ‌های روتاویروس ­ها را در کودکان نشان داد. جهت تایید همبستگی های یافت شده بین برخی از ژنوتیپ ها و گروه های سنی، فصول، علائم بالینی و اثربخشی واکسن ­های موجود، مطالعات بیشتری مورد نیاز است.

پردیس محمدزاده، مریم افرایی، الهام نوری، محمدعزیز رسولی، قباد مرادی،
دوره ۲۰، شماره ۳ - ( دوره ۲۰، شماره ۳، پاییز ۱۴۰۳ )
چکیده

مقدمه و اهداف: این مطالعه با هدف مقایسه وضعیت سلامت ایران با کشورهای منطقه مدیترانه شرقی در شاخص­ های مختلف سلامت انجام شده است.
روش کار: اطلاعات مربوط به ۲۷ شاخص سلامت در سال ۱۴۰۲ از سه منبع WHO، EMRO و World Bank جمع آوری شد. سپس در پنج دسته شامل: دسته اول شاخص های مرگ و میر و بیماری، دسته دوم شاخص های عوامل خطر تغذیه و بیماری های غیر واگیر، دسته سوم شاخص های تامین مالی سلامت، دسته چهارم شاخص ­های مادری و ایمن سازی، و دسته پنجم شاخص­ های نیروی کار سلامت دسته بندی گردید. در این مطالعه با روش MEREC که روش مبتنی بر اثرات حذف معیارهاست، وزن شاخص­ ها تعیین گردید. سپس با روش MARCOS که یکی از روش ­های جدید تصمیم گیری چند معیاره است، رتبه بندی کشورها انجام شد.
یافته‌ها: کشور های قطر، عربستان و امارات بهترین وضعیت را داشتند. ایران در دسته­ های اول تا پنجم ذکر شده در بخش روش کار  به ترتیب رتبه های ۸، ۶، ۷، ۴ و ۱۳ را داشت. همچنین در رتبه بندی کلی برای همه‌ی این شاخص ­ها، ایران دارای دهمین رتبه در بین کشورهای منطقه بود.
نتیجه‌گیری: بسیاری از محققان و سیاست گذاران وضعیت سلامت در ایران را بر اساس شاخص ­های سلامت معرفی شده ارزیابی می ­کنند. با توجه به وضعیت کلی ایران در منطقه مدیترانه شرقی، پیشنهاد می­ شود که ایران برای ارتقای جایگاه خود در منطقه تلاش مضاعفی داشته باشد.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله اپیدمیولوژی ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb