26 نتیجه برای هاشمی
اکبر فتوحی، مهدی خباز خوب، حسن هاشمی، کاظم محمد،
دوره 3، شماره 1 - ( 6-1386 )
چکیده
مقدمه و اهداف: شناسایی زودرس اختلالات بینایی سنین پایین با میزان پاسخ مناسبتری همراه است. یکی از راههای شناسایی این اختلالات غربالگری دید در بدو ورود به مدرسه میباشد. با توجه به اهمیت این برنامهها هدف از این گزارش تعیین اعتبار معاینات چشم بدو ورود به مدرسه در دانشآموزان دزفول میباشد.
روش کار: طی یک مطالعه مقطعی و با استفاده از نمونهگیری تصادفی خوشهای، تعداد 5721 نفر دانش آموز دزفولی از 39 خوشه انتخاب شدند. از افراد شرکت کننده در این مطالعه اطلاعات مربوط به معاینات دید 2158 دانشآموز که در زمان آغاز سال تحصیلی توسط مربیان و معلمان صورت گرفته بود از پروندههای آنان استخراج شد و با نتایج به دست آمده از معاینات اپتومتریستها مقایسه شد. سنجش حدت بینایی اصلاح نشده، توسط اپتومتریستها و مربیان بوسیله چارت E صورت گرفت.
نتایج: معاینات غربالگری انجام شده در دانشآموزان شهرستان دزفول بر اساس معاینات اپتومتریستها دارای 25% حساسیت و 6/96% ویژگی بود همچنین ارزش اخباری مثبت و منفی معاینات غربالگری به ترتیب 4/13% و 4/98% بود. اختلاف مشاهده شده حساسیت و ویژگی بین دو جنس از نظر آماری معنیدار نیست (۳۵۶/0=P و ۲۲۸/0=P). اختلاف مشاهده شده در شهر و روستا فقط در مورد ویژگی از نظر آماری معنیدار است به طوریکه این مقدار در روستا بیشتر است (001/0P<).
نتیجه گیری: یافتههای این مطالعه نشان میدهد که معاینات غربالگری صورت گرفته در مدارس دزفول برای اختلالات بینایی از اعتبار و صحت کافی برخوردار نبوده است و حساسیت کافی برای یافتن موارد را نداشته است. لازم است با همکاری ارگانهای مربوطه چارهای در این خصوص اندیشیده شود تا موارد منفی کاذب مشاهده شده را در معاینات بدو ورود به مدرسه با غربالگری هوشیارانهتر کاهش داد.
محسن نقوی، فرید ابوالحسنی، فرشاد پورملک، ناهید جعفری، مازیار مرادی لاکه، بابک عشرتی، نیلوفر مهدوی هزاوه، حسین کاظمینی، آرش طهرانی بنی هاشمی، شروان شعاعی،
دوره 4، شماره 1 - ( 2-1387 )
چکیده
مقدمه و اهداف: شاخص سالهای عمر تطبیق شده برای ناتوانی Disability-Adjusted Life Years, DALY))، پیامدهای کشنده و غیرکشنده بیماریها و آسیبها را در قالب یک عدد خلاصه کرده و مشکلات سلامت جوامع را به صورت کمی بیان مینماید. این مطالعه با هدف برآورد بار بیماریها و آسیبها برحسب شاخص DALY در سطح ملی برای 6 استان به تفکیک طراحی و اجرا شده است.
روش کار: از روشهای سازمان جهانی بهداشت برای برآورد بار مرگ زودرس، بار ناتوانی، و DALY استفاده شد. چند تطبیق در روشهای مزبور صورت گرفت.
نتایج: میزان DALY ، 21572 سال در صد هزار بود. 62% از آن عمر از دست رفته به علت مرگ زودرس و 38% آن عمر از دست رفته به علت ناتوانی بود؛ 58% به علت بیماریهای غیرواگیر، 28% ناشی از علل خارجی (سوانح)، و 14% در اثر بیماریهای واگیر، بیماریهای مادران در نتیجه عوارض بارداری و زایمان، بیماری های حول تولد و کمبودهای تغذیه ای بود. گروهی از بیماری ها و صدمات که بالاترین بار را در جنس مذکر ایجاد می کرد صدمات عمدی و غیر عمدی با 789/2 میلیون سال، و گروه مشابه در جنس مونث، اختلالات روانی با 191/1 میلیون سال DALY بود. علت منفرد مسبب بیشترین بار در جنس مذکر، حوادث ترافیکی و در جنس مونث، بیماری ایسکمیک قلب بود. بار بیماریها در سطح استانی تنوع قابل ملاحظهای داشت.
نتیجهگیری: سیمای سلامت و بیماری در ایران در کل از نمای قدیمی غلبه بیماریهای واگیردار، مرتبط با بارداری و زایمان، حول زمان تولد، و کمبودهای تغذیهای به غلبه بیماری های غیرواگیر و سوانح و حوادث در سطح ملی گذار کرده است. نتایج بار ملی بیماریها عینیترین شواهد مورد نیاز برای سیاستگزاری و مدیریت برنامههای سلامت، پژوهشهای سلامت، و توسعه منابع بخش سلامت هستند.
کورش هلاکویی نایینی، افشین استوار، احمد دانش، سیما ساجدی نژاد، لیلا قالیچی، قباد مرادی، محمدعلی منصور نیا، سید سعید هاشمی نظری،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1389 )
چکیده
مقدمه و اهداف: مطالعه مورد شاهدی لانه گزیده به عنوان جایگزینی کارا برای مطالعه کوهورت دارای محبوبیت است. هدف از این مطالعه مشخص کردن نحوه نمونه گیری مورد – شاهدی لانه گزیده از مجموعه دادهای یک کوهورت در یک نمونه از دادههای نظام سلامت کشور و مقایسه برآوردهای شاخص رابطه و واریانس آنها در آنالیزهای مناسب برای هریک از دادهها است.
روش کار: مطالعه حاضر بر روی نمونهای از دادههای دفتر سل شهرستانهای یک دانشگاه در یک فاصله زمانی 1381 تا 1384
(276 نفر) انجام شد. درتجزیه و تحلیل با رویکرد همگروهی از روش Cox Regression استفاده شد. برای انجام تجزیه و تحلیل با رویکرد مورد شاهدی لانه گزیده، در زمان بروز هر مورد مرگ، سه نمونه تصادفی از بین کسانی که دچار پیآمد نشدهاند انتخاب شد و دادهها با روش Conditional logistic Regression تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: نتایج تجزیه و تحلیل هر دو رویکرد نشان دادکه جنسیت، محل سکونت و سن بر روی رخداد مرگ تأثیری نداشته و متغیر گروه درمانی تنها متغیری است که بر روی رخداد مرگ تأثیر معنیداری دارد. برای متغیرهای دو حالتی و با اثر ناچیز مانند جنسیت و محل سکونت، کارآیی نسبی مطالعه مورد- شاهد لانه گزیده در حدود 75 درصد است.
نتیجهگیری: نتایج تجربی مطالعه حاضر نشان میدهد که مطالعه مورد- شاهد لانه گزیده علاوه بر راحت و مقرون به صرفه بودن، دارای اعتباری قابل قیاس با آنالیز کوهورت اصلی در برآورد rate ratio و واریانس آن است.
هادی استادی مقدم، عباسعلی یکتا، جواد هرویان، عباس عظیمی، محمد جواد خوش سیما، محمد خواجه دلویی، محسن پدرام فر، علی جواهر فروش زاده، سهیل علی اکبری، منیژه هاشمی نژاد، پروین رضوی شاندیز، سمانه گل محمد، زهرا حائری کرمانی، مهدی خباز خوب،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1389 )
چکیده
مقدمه و اهداف: با توجه به کم بودن مطالعات مبتنی بر جمعیت و اطلاعات در ایران، این مطالعه با هدف تعیین شیوع عیوب انکساری و برخی عوامل موثر بر آن در شهر مشهد انجام گردید.
روشکار: طی یک مطالعه مقطعی مبتنی بر جمعیت، به وسیله نمونهگیری خوشهای طبقه بندی شده تصادفی از جمعیت شهری مشهد نمونهگیری به عمل آمد. 4453 نفر جهت شرکت در مطالعه انتخاب شدند که 4/70% در مطالعه شرکت کردند. عیوب انکساری در افراد 15 سال و کمتر بوسیله رفرکشن سیکلوپلژیک و در افراد بالای 15 سال توسط رفرکشن غیر سیکلوپلژیک اندازهگیری شد.
نتایج: در افراد 15 سال و کمتر شیوع نزدیکبینی و دوربینی به ترتیب 64/3%(09/5-19/2 CI95%) و 4/27 (09/31-72/23 CI95% ) بود، این اعداد در افراد بالای 15 سال 36/22% (66/24-06/20 CI95%) و 21/34% (85/36-57/31 CI95%) بود. شیوع آستیگماتیسم و آنیزومتروپیا به ترتیب 64/25% و 84/5% بود. زنان بطور معنیداری آستیگماتیسم بیشتر(005/0=p) و آنیزومتروپیای کمتری (048/0=p) داشتند. با افزایش سن آنیزومتروپیا و آستیگماتیسم زیاد میشود. در افراد بالای 15 سال با افزایش سن دوربینی زیاد میشود، در افراد مساوی یا کمتر از 15 سال نزدیکبینی زیاد و دوربینی کم میشود.
نتیجهگیری: مطالعه حاضر اطلاعات با ارزشی از عیوب انکساری مردم مشهد را در اختیار ما قرار داد. شایعترین مشکل انکساری دوربینی بود. علاوه بر افراد 5تا15 ساله، افراد مسن نیز دارای مشکلات انکساری بیشتری هستند که توجه به اصلاح این عیوب در این گروهها دارای اهمیت است.
سید مهدی هاشمی شهری، عادل فلاح قاجاری، علیرضا انصاری مقدم، فرزانه خادم ثامنی، فرشید فیاض جهانی، الهام احمد نژاد،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1390 )
چکیده
مقدمه و اهداف: تست پوستی توبرکولین (TST)، برای تشخیص عفونت سل نهفته (LTBI) سالها مورد توجه بوده، اما بدلیل وجود اشکالات فراوان چون گذشته، بعنوان روش استاندارد طلایی مورد توجه نیست. این مطالعه با هدف بررسی توانایی تست
(QFT) Quanti FERON-TB Gold In Tube-Test بعنوان تست اختصاصی جایگزین تست پوستی توبرکولین، جهت تشخیص عفونت سلی نهفته در گروه پرخطر از نظر ابتلا سل انجام شد.
روش کار: این مطالعه مقطعی با حجم نمونه 134 نفر در بین پرسنل بیمارستان بوعلی زاهدان انجام شده است. آزمایشات TST و QFT برای آنها انجام شد. معیار مثبت بودن تست TST، سفتی ≤15میلیمتر بود و نتایج تست QFT نیز بر اساس دستورالعمل سازنده کیت تفسیر شد. رگرسیون لجستیک چندگانه جهت بررسی فاکتورهای خطر در مثبت بودن تستها استفاده شد.
نتایج: نسبت کارکنان مبتلا به سل نهفته عبارت بود از 111 نفر (8/82%) یکی از دو تست مثبت و در 76 نفر (7/56%) هر دو تستشان مثبت بود. همخوانی بین دو تست بالا (44/0- 21/0CI: 95% ،39/0 = K ،8/73%) بود. سابقه ابتلا خانوادگی به سل به عنوان عوامل موثر در مثبت بودن هر دو تست، از نظر آماری معنیدار بود.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه بیانگر شیوع بالای عفونت نهفته سلی در بین کارکنان بیمارستان و همخوانی بالای دو تست بود. تصمیمگیری مبنی بر انتخاب یکی از دو تست بسیار وابسته به جمعیت مورد مطالعه، هدف مطالعه و منابع موجودست. با توجه به نتایج، تست
کوانتی فرون میتواند جایگزین مناسبی برای تست پوستی در گروه پر خطر ابتلا به سل باشد.
سهیلا عسگری، سحرناز نجات، حسن هاشمی، اشکان شهنازی، اکبر فتوحی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1390 )
چکیده
مقدمه و اهداف: بررسی کیفیت زندگی مرتبط با بینایی در گروهی از بیماران مبتلا به بیماریهای مزمن چشم و عوامل موثر بر آن.
روش کار: این مطالعه مقطعی تحلیلی در فاصله سالهای 88-87 در بیمارستان چشم پزشکی نور با روش نمونهگیری متوالی انجام شد. ابزار پژوهش پرسشنامه 39 ایتمی national eye institute-visual functioning questionnaire بود که در ایران روانسنجی شده است. پرسشنامه دارای 11 دامنه مرتبط با بینایی و 1 دامنه مرتبط با سلامت عمومی است. امتیاز قابل کسب در دامنههای پرسشنامه0 تا 100 است که امتیاز بالاتر نشانگر کیفیت زندگی بهتر است. جهت آنالیز از آزمون آماری تی مستقل، ضریب همبستگی پیرسون و مدل رگرسیون خطی ساده و چندگانه استفاده شد.
نتایج: میانگین (و فاصله اطمینان 95%) نمره کلی کیفیت زندگی در بیماران 5/54 (8/71-3/57) و در افراد سالم 0/96 (9/103-2/88) بود (P<0.001). در میان بیماران، افراد با کم بینایی با دید 70/20 و کمتر دارای پایینترین نمره کیفیت زندگی با عدد
9/41 (1/53-7/30) و بیماران مبتلا به کاتاراکت دارای بالاترین نمره 6/64 (8/71-3/57) بودند. نمره کیفیت زندگی ارتباط معناداری با سن (P=0.006) و تحصیلات (P=0.001) نشان داد.
نتیجهگیری: پایینترین نمره کیفیت زندگی متعلق به بیماران با دید 70/20 و کمتر بود که کمتر از نیمی از نمره کیفیت زندگی را داشتند. بعد از این گروه به ترتیب بیماران مبتلا به رتینوپاتی دیابتی، دژنراسیون چشمی ناشی از پیری، گلوکوم و کاتاراکت وضعیت بهتری داشتند. در این مطالعه نمره کیفیت زندگی بیماران نسبت به سایر کشورها در سطح پایینتری قرار داشت که نیاز به مطالعات بیشتر جهت بررسی علل تفاوتها را آشکار می سازد.
غلامرضا خیرآبادی، سید جلال هاشمی، سحر اکبری پور، محمد صالحی، محمد رضا مراثی،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده
مقدمه و اهداف: هر ساله در جهان، حدود 20میلیون نفر اقدام به خودکشی میکنند و یک میلیون انسان در اثر خودکشی میمیرند. اختلالات روانپزشکی و سابقه قبلی اقدام به خودکشی از عوامل خطر اصلی خودکشی به شمار میآیند. این مطالعه با هدف بررسی وضعیت اختلالات روانپزشکی و عوامل خطر تکرار اقدام به خودکشی، در اقدام کنندگان به خودکشی ارجاع شده به اورژانس مسمومین انجام شده است.
روش کار: دادهها در یک مطالعه مقطعی روی نمونه مورد مطالعه در سال 1387، با تمرکز بر متغیرهای جمعیت شناختی و وضعیت روانپزشکی افراد، با یک مصاحبه بالینی مبتنی بر DSM-IV و با استفاده از مدل رگرسیون دو جملهای منفی متورم در صفر، تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: دراین مطالعه، 703 نفر با میانگین سنی 7/9±95/25 سال مشارکت داشتند که 424 نفر از ایشان، زن و 125 نفر از آنها دارای سابقه خانوادگی اقدام به خودکشی بودند. 501 نفر برای نخستین بار، 106 نفر برای دومین بار، 58 نفر برای سومین بار و بقیه افراد برای چهارمین بار یا بیشتر اقدام به خود کشی داشتند. اختلالات طیف دوقطبی، افسردگی یک قطبی و اختلال انطباق، به ترتیب در رأس اختلالات روانپزشکی تشخیص داده شده قرار داشتند. سن، سابقه خانوادگی، نوع اختلالات روانپزشکی وروش اقدام به خودکشی رابطهای معنادار با میانگین دفعات اقدام به خودکشی داشتند.
نتیجهگیری: ابتلا به اختلالات طیف دو قطبی، به ویژه تکرار مداوم فازهای افسردگی، مهمترین عامل خطر اقدام به خودکشی مکرر است و وجود همزمان یک اختلال روانپزشکی دیگر نیز، خطرتکرار اقدام به خودکشی را افزایش میدهد.
زهرا هاشمی، مجتبی کیخا، راضیه کیخایی، علیرضا انصاری مقدم، محمد صالحی مرزیجرانی، امیر نصیری،
دوره 9، شماره 2 - ( دوره 9، شماره 2، تابستان 1392 1392 )
چکیده
مقدمه و هدف: ارتباط میان شغل و جنبههای مختلف سلامت، از جمله کیفیت زندگی، در مطالعههای متعدد بررسی شده است. از سویی آمار زنان شاغل ایران رو به افزایش است. هدف این مطالعه بررسی ارتباط اشتغال و کیفیت زندگی زنان در شهرستان زابل است.
روش کار: این مطالعه از نوع مقطعی است که بر نمونهای شامل 420 زن انجام شد. از پرسشنامه
SF-36 بهعنوان یک ابزار معتبر برای اندازهگیری کیفیت زندگی افراد استفاده شد. کیفیت زندگی با استفاده از روش خوشهبندی، دستهبندی شد و ارتباط میان متغیرهای مستقل با دستههای کیفیت زندگی، با رگرسیون لجستیک بررسی گردید.
نتایج: افراد مورد بررسی دارای میانگین سنی 46/30 با انحراف معیار 75/8 سال بودند. کیفیت زندگی افراد به سه دسته کیفیت زندگی پایین، متوسط و بالا تقسیمبندی شد که بهترتیب شامل 4/35، 7/33 و 9/30 درصد افراد نمونه بودند. افراد شاغل نسبت به زنان خانهدار، بهترتیب دارای 153 و 217 درصد شانس بیشتر برای عضویت در دسته افراد با کیفیت زندگی متوسط و بالا بودند(05/0 >p). به ازای یک واحد افزایش سن بهترتیب 5 و 4 درصد کاهشی معنادار در شانس عضویت در دسته افراد با کیفیت زندگی متوسط و بالا دیده شد
(0/05 >P).
نتیجهگیری: بیش از نیمی از زنان بررسیشده، دارای کیفیت زندگی متوسط و پایین بودند. افزایش سن با کاهش کیفیت زندگی همراه بود، اما اشتغال یک پیشبینی کننده مستقل برای کیفیت زندگی بالاتر بود.
کورش هلاکوئینائینی، سعید هاشمینظری، محمود محمودی، محمد شکاری، عبدالحسین مدنی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده
مقدمه و اهداف: یکی از سؤالات مهم تحقیقات اپیدمیولوژیک و اجتماعی، بررسی الگوهای ارتباط بین محل زندگی افراد و پیامدهای اجتماعی و سلامتی است. در این بررسی، محاسبه شاخصهای افتراق برای متغیرهایی اقتصادی- اجتماعی مهم با استفاده از دادههای سرشماری سال 1385 انجام گرفته است، و سپس برای پاسخ به این سؤال که آیا افتراق اقامتی با تفاوتهای موجود در سطح سلامت، در زیر گروههای یک متغیر مورد نظر ارتباط دارد، تلاش شده است. روش کار: دراین مطالعه از نمونه 20درصد دادههای سرشماری سال 1385 کشور استفاده شده است. شاخصهای افتراق اقامتی در وهله اول با در نظر گرفتن شهرستان به عنوان واحد سکونت برای کل شهرستان محاسبه گردید و در مرحله بعد، محاسبات با در نظر گرفتن بخش/شهر/دهستان به عنوان واحد سکونت برای هر یک از شهرستانهای استان بهطور جداگانه انجام شده است. در این مطالعه 6 شاخص افتراق محاسبه گردید. در تقسیمبندی افتراق از نقطه برشهای معمول برای Dissimilarity Index وInformation theory index استفاده گردید.
نتایج: براساس شاخصهای افتراق dissimilarity index) و(Information theory index محاسبه شده، استان هرمزگان از نظر بیشتر متغیرهای مورد مطالعه، افتراق کم داشت. متغیرهای مورد بررسی در برخی شهرستانهای استان افتراق متوسط، زیاد و حتی شدید داشتند.
نتیجهگیری: نتایج، نشان دهنده توزیع نامناسب تعدادی از متغیرها در بین واحدهای جغرافیایی مورد بررسی در برخی از شهرستانهای استان هرمزگان میباشد. مقامات استان میتوانند از اطلاعات تولید شده برای توزیع مناسبتر خدمات و حرکت در راستای تحقق برابری در سلامت و عدالت اجتماعی استفاده نمایند.
محمود خدادوست، پروین یاوری، سید سعید هاشمی نظری، مسعود بابایی، علیرضا ابدی، فاطمه سروی،
دوره 10، شماره 4 - ( دوره 10، شماره 4 1393 )
چکیده
مقدمه و اهداف: آگاهی از میزان بروز سرطان برای برنامههای پیشگیری و کنترل سرطان ضروری است. روش صید- بازصید برای کاهش سوگرایی و افزایش دقت برآورد بروز سرطان توصیه شده است. هدف از این مطالعه، برآورد میزان بروز سرطان معده با روش صید- بازصید با استفاده از دادههای ثبت سرطان مبتنی بر جمعیت در استان اردبیل بوده است.
روش کار: تمامی موارد جدید سرطان معده گزارش شده از سه منبع پاتولوژی، مستندات بیمارستانی و گواهی مرگ به مرکز ثبت سرطان مبتنی بر جمعیت استان اردبیل در سالهای 1385 و 1387 به مطالعه وارد گردید. موارد مشترک بین منابع براساس تشابه نام، نامخانوادگی و نام پدر شناسایی شدند و در نهایت برآورد بروز توسط روش لگ خطی و با استفاده از نرمافزار آماری Stata 12 محاسبه شد.
نتایج: در مجموع 857 مورد جدید سرطان معده از سه منبع گزارش شدند. میزان بروز گزارش شده پس از حذف موارد تکراری برای سالهای 1385و 1387 به ترتیب برابر با 3/35و 5/32 درصدهزار نفر بود و میزان بروز برآورد شده برای این سالها به وسیله روش لگ خطی به ترتیب 2/96و 4/90 در صدهزار نفر برآورد شد.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که هیچیک از منابع پاتولوژی، مستندات بیمارستانی و ثبت مرگ به تنهایی و یا در مجموع پوشش کاملی از موارد بروز سرطان معده را نداشتهاند و با استفاده از روش صید- بازصید میتواند میزان بروز دقیقتری را برآورد نمود.
طاهره رضاقلی، پروین یاوری، فرید ابوالحسنی، کورش اعتماد، اردشیر خسروی، سید سعید هاشمی نظری، علی محمودلو،
دوره 10، شماره 4 - ( دوره 10، شماره 4 1393 )
چکیده
مقدمه و هدف: سرطان پستان، دومین سرطان شایع در زنان ایرانی میباشد، که اوج فراوانی سنی آن یک دهه پایینتر از آمار جهانی است. هدف از این مطالعه توصیفی- مقطعی برآورد بار سرطان پستان در زنان ایرانی در سطح کشوری میباشد.
روش کار: در این مطالعه، از نرمافزارCANMOD برای محاسبه DALYکه مجموع YLL و YLD است استفاده شد. اطلاعات مورد نیاز شامل جمعیت زنان، موارد مرگومیر، موارد بروز و میانگین زمانی مراحل سرطان پستان بود که از نظام ثبت مرگ، اداره ثبت سرطان و نظرات کارشناسان بهدست آمد.
نتایج: در این مطالعه کل بار سرطان پستان در زنان ایرانی در سال 1388، 75811 سال بود.YLL برابر با 54938 سال بهدست آمد در حالیکه سهم YLD برابر با 20873 سال برآورد شد. میزان DALY در هر صد هزار جمعیت زنان، 91/220 سال میباشد. اوج سنی بار سرطان پستان در گروه سنی 59-45 سال دیده شد. نسبت بروز به مرگ در این مطالعه 2/3 بود.
نتیجه گیری: میزان بروز، میزان مرگومیر و همچنین بار سرطان پستان در زنان ایرانی در سال 1388 در مقایسه با مطالعه سال 1382 افزایش یافته است. یافتههای این مطالعه ممکن است به مدیران بخش سلامت از طریق آگاهسازی در خصوص مؤلفههای اثر گذارروی بار بیماری، انجام اقدامات پیشگیرانه و تفکر در خصوص غربالگری و تشخیص به موقع سرطان پستان کمک کند.
یاسر مخیری، علی اکبر حقدوست، محمود محمودی، محسن اسدی لاری، سید سعید هاشمی نظری، سمیرا طراوت منش، نرگس رجایی، زهرا خرمی، کورش هلاکویی نائینی،
دوره 11، شماره 2 - ( دوره 11، شماره 2 1394 )
چکیده
مقدمه و اهداف: مشخص کردن اثر هر بیماری روی سلامت جامعه یک موضوع مهم در اولویتبندی خدمات بهداشتی و تخصیص منابع میباشد. مطالعه حاضر قصد دارد اثر حذف بیماریهای قلبی- عروقی، سرطانها و بیماریهای تنفسی را روی مقدار امید زندگی (LE) برآورد کند.
روش کار: دادههای مرگ از سازمان بهشت زهرا و دادههای جمعیتی از مرکز آمار ایران تهیه گردید. پس از محاسبه میزانهای مرگ اختصاصی، با استفاده از نرمافزارMORTPAK نسخه 4 جداول عمر به تفکیک دو جنس زن و مرد برآوردبرآورد گردید. برای تصحیح میزانهای مرگ از مدل Coale-Demeny West (CD West) استفاده شد. در نهایت احتمال مرگ با فرض حذف هر کدام از علل مرگ تحت مطالعه محاسبه و مجدداً جداول عمر برآورد گردید.
نتایج: امید زندگی در بدو تولد برای مردان و زنان تهرانی در سال 1389 به ترتیب برابر با 6/74 و 4/78 سال بود. با حذف بیماریهای قلبی- عروقی، امید زندگی در بدو تولد در مردان و زنان، به 39/82 و 51/85 سال افزایش خواهد یافت. این مقادیر برای گروه سرطآنها به ترتیب 27/76 و 49/80 سال و برای بیماریهای تنفسی به ترتیب 98/75 و 97/79 سال خواهد بود.
نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه اطلاعات مفیدی در خصوص اولویتبندی برنامههای خدمات بهداشتی در اختیار مسؤولان ذیربط قرار خواهد داد. بیماریهای قلبی- عروقی، بیشترین تأثیر را در کاهش امید زندگی دارند؛ در نتیجه در صورت در اولویت قرار دادن برنامههای پیشگیرانه و کنترلی برای این گروه از علل مرگ، امید زندگی به شکل چشمگیری افزایش خواهد یافت.
محمد خدادوست، پروین یاوری، مسعود بابایی، فاطمه سروی، سید سعید هاشمی نظری،
دوره 11، شماره 3 - ( دوره 11 شماره 3 1394 )
چکیده
مقدمه و اهداف: سیاستگذاران حوزهی بهداشت لازم است بدانند دادههایی که مبنای تصمیمگیری آنان را تشکیل میدهد تا چه اندازه قابل اعتماد است. میزان کاملشماری ثبت بهعنوان معیاری از کیفیت ثبت سرطان مورد استفاده قرار میگیرد که عبارت است از مقداری از موارد بروز سرطان قابل گزارش در جمعیت مورد بررسی که واقعاً در سامانه ثبت شدهاند.
روش کار: پس از حذف موارد تکراری، تعداد کل 471 مورد جدید سرطان مری که توسط دادههای پاتولوژی، مستندات بیمارستانی و گواهیهای مرگ در طی سالهای 1385 و 1387 به مرکز ثبت سرطان اردبیل گزارش شدند؛ وارد مطالعه گردید. میزان بروز با استفاده از روش صید- بازصید و با استفاده از مدلهای لگاریتم خطی برآورد شد. بهمنظور انتخاب مدلی که بیشترین برازش را دارد؛ از معیارهای BIC، G2 و معیارهای اطلاعات آکائیک و بیزین استفاده شد.
یافتهها: در این مطالعه، مدلی دارای ارتباط بین دو منبع پاتولوژی و مستندات بیمارستانی و همچنین منبع گواهیهای مرگ بهطور مستقل از این دو منبع بهعنوان مدلی که بهترین برازش را دارد؛ انتخاب شد. برآورد میزان کلی کامل بودن ثبت برای سرطان مری برای سالهای 1385 و 1387 برابر با 36 درصد بود. منبع پاتولوژی بیشترین میزان کاملشماری ثبت را برای سرطان مری با کاملشماری 17/21 درصد داشت. میزان برآورد شده بروز محاسبه شده توسط روش لگاریتم خطی به ترتیب 71/49 و 87/53 در صدهزار نفر محاسبه شد.
نتیجه گیری: میزان پایین کاملشماری ثبت در اردبیل نیاز به اعمال تغییراتی در بیماریابی و خلاصهسازی مشخصاتی مانند استفاده از کد ملی و پرونده الکترونیک سلامت افراد به منظور ثبت دقیقتر سرطان است.
علی اکبر حقدوست، حسن هاشمی، سمیه نوری حکمت، محمد حاجی آقا جانی، قاسم جان بابایی، علی ماهر، امیر محمد جوادی، سمیرا عمادی، هاجر حقیقی، محمدرضا رجبعلی پور، رضا دهنویه، مسعود فردوسی، حمیدرضا رشیدی نژاد، فائزه معین صمدانی، روحانه رحیمی صادق،
دوره 13، شماره 0 - ( ویزه نامه دوره 13، 1396 )
چکیده
مقدمه و اهداف: از میان منابع بخش سلامت، تختهای بیمارستانی، واحد اولیه محاسبه برای ظرفیت خدمترسانی درمانی و ظرفیت حیاتی در مراقبت از بیمار هستند که عدم توزیع مناسب آن در مناطق مختلف کشور منجر به جابجایی بیماران و ایجاد مشکلات
جبرانناپذیر میشود. هدف مطالعه حاضر ارائه اطلاعات دقیقی درمورد تعداد و توزیع تختهای بیمارستانی کشور در سال 1394 و برآورد تعداد تختهای موردنیاز تا سال 1404 میباشد.
روشکار: مطالعه حاضر توصیفی- تحلیلی میباشد که در سال 1395 انجام گرفت. جامعه مورد مطالعه شامل 439 شهرستان تحت پوشش 46 دانشگاه علوم پزشکی کشور بود. در این مطالعه از دادههای سال 1394 استفاده شد که اطلاعات مربوط به تعداد و مالکیت تختها و اندازه بیمارستانها از معاونت درمان دانشگاههای علوم پزشکی سراسر کشور گرفته شد.
یافتهها: تعداد تختهای بستری فعال کشور در سال 1394 برابر با ۱۱۷۵۸۰ بوده است و برآورد میشود برای پاسخ به نیاز جامعه این تعداد تا سال 1404 باید به ۱۹۴۴۷۱تخت برسد. شاخص تخت به ازای 1000 نفر جمعیت در سال 1394 برابر با 47/1 بوده و درصورت پیادهسازی این برآوردها، در سال 1404 به 19/2 خواهد رسید. ضریب پراکندگی نسبت تخت به ازای 1000 نفر جمعیت در سال 1394 برابر با 36% بوده که براساس برآوردهای صورت گرفته در پروژه نقشه راه درمان ایران تا سال 1404 به 19% خواهد رسید.
نتیجهگیری: پراکندگی تخت در مناطق مختلف کشور متفاوت بوده و در برخی مناطق تخت بستری کافی در دسترس نمیباشد. درصورت پیادهسازی برآوردهای نقشه راه درمان ایران 1404، تختهای بستری به صورت متوازنتری در سراسر کشور توزیع خواهند شد.
محمد آقا جانی، حسن هاشمی، علی اکبر حقدوست، سمیه نوری حکمت، قاسم جان بابایی، علی ماهر، روحانه رحیمی صادق، سمیرا عمادی، محمدرضا رجبعلی پور، هاجر حقیقی، رضا دهنویه، فاطمه دهنویه تیجنگ،
دوره 13، شماره 0 - ( ویزه نامه دوره 13، 1396 )
چکیده
مقدمه و اهداف: مطالعه حاضر توصیف شفافی درمورد وضعیت پراکندگی تجهیزات پزشکی تشخیصی درمانی در کشور در سال 1395 و برآورد تعداد دستگاه مورد نیاز در سال 1404 ارائه می نماید.
روش کار: مطالعه حاضر در سال 1395 انجام شد. جامعه مورد مطالعه 46 دانشگاه علوم پزشکی کشور و تجهیزات مورد بررسی شامل 8 دستگاه MRI،CT Scan ، گاما کمرا، شتابدهنده خطی، PET Scan، آنژیوگرافی قلبی، آنژیوگرافی محیطی و سی تی آنژیو بود. دادههای مربوط به تعداد تجهیزات موجود در محدوده تحت پوشش هر شهرستان از طریق سرشماری دستگاهها جمعآوری شدند.
یافتهها: مطالعه حاضر در سال 1395 انجام شد. جامعه مورد مطالعه 46 دانشگاه علوم پزشکی کشور و تجهیزات مورد بررسی شامل 8 دستگاه MRI،CT Scan ، گاما کمرا، شتابدهنده خطی، PET Scan، آنژیوگرافی قلبی، آنژیوگرافی محیطی و سی تی آنژیو بود. دادههای مربوط به تعداد تجهیزات موجود در محدوده تحت پوشش هر شهرستان از طریق سرشماری دستگاهها جمعآوری شدند.
نتیجهگیری: درسال 1395 درمورد اغلب دستگاه های مورد بررسی، نسبت دستگاه به جمعیت در کل کشور تقریبا در حد متوسط جهانی بوده است ولی در تجمع دستگاه ها در مناطق برخوردار و شهرهای بزرگ این نسبت است. در نقشه راه درمان ایران 1404 این مسئله شناسایی شده و برای حرکت به سمت کاهش نابرابریها مدلسازی شده است.
سمیه نوری حکمت، حسن هاشمی، علی اکبر حقدوست، محمد آقاجانی، قاسم جان بابایی، علی ماهر، امیر جوادی، روحانه رحیمی صادق، سمیرا عمادی، محمدرضا رجبعلی پور، رضا دهنویه، هاجر حقیقی،
دوره 13، شماره 0 - ( ویزه نامه دوره 13، 1396 )
چکیده
مقدمه و اهداف: مطالعه حاضر با هدف توصیف وضعیت توزیع پزشکان متخصص در سال 1395 و برآورد آن برای سال 1404 تدوین شده است.
روش کار: مطالعه حاضر توصیفی- تحلیلی بوده که در سال 1395 انجام گرفت و تمرکز عمده آن بررسی وضعیت تعداد پزشک متخصص در بخش درمان 46 دانشگاه علوم پزشکی کشور بود. داده های پراکندگی متخصصان از معاونت درمان دانشگاه های علوم پزشکی جمع آوری گردید. جهت محاسبه نسبت توزیع تعداد متخصصین به ازای هر 100000 نفر جمعیت از نرم افزار اکسل و جهت تجمیع دادهها و طراحی نقشههای GIS از نرم افزارهای QlikView و Arc GIS استفاده شد.
یافتهها: در سال 1395 در کشور 46 پزشک متخصص به ازای هر 100000 نفر جمعیت در دسترس بوده و با لحاظ نمودن شاخص معادل تمام وقتی 2/1، در سال 1404 تعداد 63 متخصص به ازای هر 100000 نفر جمعیت مورد نیاز میباشد. بیشترین و کمترین نسبت متخصص به جمعیت در سال 1395 به ترتیب در دانشگاههای علوم پزشکی تهران (89 به ازای 100000نفر) و جیرفت (10 به ازای 100000نفر) گزارش شده است. بیشترین تعداد در گروه متخصصین زنان و زایمان و فوق تخصص ها (4747 نفر) و کمترین تعداد در گروه متخصصین سالمندان (4 نفر) گزارش شده است.
نتیجهگیری: در هر دو شکل توزیع، نابرابری وجود دارد و طبق برآوردهای سال 1404 درصورت پیاده سازی نقشه راه درمان ایران، بخشی از این پراکندگی کاهش مییابد ولی بخشی که مرتبط با سطحبندی متخصصین براساس منطق ارجاع است، حفظ خواهد شد.
فاطمه شهبازی، سید داود میر ترابی، محمدرضا قدیر زاده، سید محمد صادق قریشی، سید سعید هاشمی نظری،
دوره 14، شماره 1 - ( دوره 14، شماره 1، 1397 )
چکیده
مقدمه و اهداف: سوءمصرف مواد مخدر بهعنوان یک معضل بزرگ پزشکی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی عصر حاضر باعث افزایش ابتلا، میرایی و ناتوانی در معتادان میشود. کشور ما نیز به دلیل همسایگی با تولیدکنندگان بزرگ مواد مخدر دارای شرایط حاد و بحرانی از این نظر است. لذا بهمنظور مدیریت جامع اختلالات سوءمصرف مواد انجام مطالعات اپیدمیولوژیکی ضروری به نظر میرسد.
روش کار: در این مطالعه توصیفی – مقطعی اطلاعات دموگرافیک و اپیدمیولوژیک کلیۀ افرادی که در سال 1392 علت مرگ آنها توسط سازمان پزشکی قانونی مصرف مواد مخدر اعلامشده بود توسط دو چکلیست استخراج شد و با استفاده از نرمافزار SPSS مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت.
یافتهها: در این مطالعه تعداد 2957 پرونده مورد ارزیابی قرار گرفت که عمدۀ این موارد در افراد مجرد، مذکر و با سطح تحصیلات و درآمد پایین رخداده بود. میانگین سنی افراد 81/12 ± 6/36 سال بود. میزان مرگومیر ناشی از سوءمصرف مواد در کل کشور 28/53 به ازای هر یکمیلیون نفر جمعیت بود. شایعترین مادۀ مخدر مصرفی در بین این افراد به ترتیب تریاک، شیشه و هروئین بود و استانهای همدان، لرستان و زنجان هم با میزان مرگومیر 150، 101 و 06/80 به ازای هر 1000000 نفر جمعیت دارای بیشترین مرگومیر ناشی از سوءمصرف مواد مخدر بودند.
نتیجهگیری: بهمنظور کاهش مرگومیر ناشی از سوءمصرف مواد مخدر، رویکردهای مدیریتی باید بر برنامههای آموزشی و برنامههای کاهش آسیب مثل متادون درمانی و برنامههای مبتنی بر توزیع نالوکسن در گروههای پرخطر متمرکز شوند.
سمانه ابراهیمی کبریا، سید سعید هاشمی نظری، یدالله محرابی، بشیر نازپرور، احمد شجاعی، سید داود میرترابی،
دوره 15، شماره 1 - ( دوره 15، شماره 1 1398 )
چکیده
مقدمه و اهداف: خودکشی در استان لرستان به علت ساختار فرهنگی- اجتماعی و اقتصادی خاص آن یکی از معضلات روانی- اجتماعی است. هدف از این پژوهش، بررسی نقش الگوی اثر گروههای سنی، دورههای زمانی و همگروههای تولد بر بروز خودکشی در استان لرستان طی سالهای 94-1385 است.
روش کار: این پژوهش برای غلبه بر مشکل شناساییپذیری در مدل سن، زمان، همگروه تولد از رویکرد کارستنسن و ویژگی هموارسازهای درجه سوم طبیعی استفاده شده است. اثر همگروه بهصورت نسبت میزان خطر هر همگروه نسبت به همگروه سال 1363در مردان و 1366در زنان محاسبه شد. اثر زمان محدود به داشتن شیب و جمع ضرایب اثر صفر در هر دو جنس شد. بهترین مدل سن، زمان و همگروه تولد برای هر دو جنس با پارامتر"AC-P"، تعداد 7 گره و مدل اسپلاین درجه سوم طبیعی برای مردان و مدل اسپلاین بتا برای زنان انتخاب شد. تمام تحلیلها در پکیج Epi، نرمافزارR انجام شده است.
یافتهها: اثر سن بهدست آمده بیشترین میزان بروز خودکشی را در سالمندان نشان میدهد. دو اثر قوی همگروه تولد که یکی افزایشی و در سال 1359 و دیگر کاهشی و در سال 1370 بود، دیده شد. مهمترین اثر زمان دیده شده در مردان و در سال 1390 بود.
نتیجهگیری: اثر همگروه تولد سال 1370 و 1359به ترتیب میتواند پیامد حاصل از آسیبهای جنگ تحمیلی باشد. سه پدیده اقتصادی تحول قیمت نفت، افزایش نرخ طلاق و افزایش نرخ بیکاری میتوانند در پدیدار شدن اثر زمان در سال 1390 موثر باشند.
فاطمه شهبازی، حمید سوری، سهیلا خداکریم، محمدرضا قدیرزاده، سید سعید هاشمی نظری،
دوره 15، شماره 1 - ( دوره 15، شماره 1 1398 )
چکیده
مقدمه و اهداف: هدف این مطالعه، بررسی نابرابریهای جغرافیایی و اجتماعی - اقتصادی در مرگومیر ناشی از سوانح ترافیکی در ایران در سال 1394 بود.
روش کار: در این پژوهش توصیفی- مقطعی اطلاعات تمامی افرادی که در سال 1394 به دلیل سوانح ترافیکی فوت کرده بودند، از سازمان پزشکی قانونی کشور دریافت شد. برای تعیین نابرابری در میزان مرگومیر ناشی از سوانح ترافیکی بر اساس سطوح جغرافیایی از شاخص آنتروپی تایل و بهمنظور سنجش نابرابری براساس سطوح تحصیلاتی متوفیان از شاخص تمرکز مطلق و نسبی استفاده شد.
یافتهها: براساس یافتههای این مطالعه، میزان مرگومیر ناشی از سوانح ترافیکی در کل کشور 5/21 بهازای هر صدهزار نفر جمعیت بود. شاخص تایل برای مرگومیر ناشی از سوانح ترافیکی در بین استآنهای کشور 06/0 به دست آمد که بیانگر توزیع نابرابر میرایی ناشی از سوانح ترافیکی در بین استآنهای کشور بود. هنگامی که نابرابری را در سطوح جغرافیایی کوچکتر یعنی در بین شهرستآنهای هر استان سنجیده شد، یافتهها بیانگر توزیع یکنواخت و عادلانه در بین سطوح جغرافیایی کوچکتر بود. شاخص تمرکز 13/0- (فاصله اطمینان 95 درصد: 16/0-41/0-) نیز بیانگر توزیع عادلانهی سوانح ترافیکی در بین زیرگروههای تحصیلاتی متوفیان بود.
نتیجهگیری: یافتهها نشان داد مصدوم شدن به دنبال تصادف در راه اصلی خطر مرگ بیشتری دارد. در ارایه خدمات پیشبیمارستانی توجه به سن، وضع فشار خون، نبض، وضع مصدوم و نوع تروما میتواند بر بقای افراد تأثیرگذار باشد. بهتر است کارکنان پیشبیمارستانی با مهارت ناکافی از مداخلههای جایگزین لولهگذاری داخل تراشه، برای تأمین راه هوایی استفاده کنند.
محمدرضا افلاطونیان، ابوالحسن ندیم، ایرج شریفی، مهدی بامروت، سمیه تاجیک، مهدی هاشمیان، رضا عباسی راینی، رضا شعبان زاده، بهناز افلاطونیان،
دوره 15، شماره 3 - ( دوره 15، شماره 3 1398 )
چکیده
مقدمه و اهداف: لیشمانیوز جلدی ازجمله مشکلات بهداشتی در ایران و استان کرمان محسوب میشود. این مطالعه با هدف تعیین میزان ابتلا و معرفی دو کانون جدید لیشمانیوز جلدی در شرق و جنوب شرق کرمان انجام گرفت.
روش کار: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی اطلاعات جمعیتی دو منطقه آلوده سرآسیاب در شرق و مراکز بهداشتی درمانی و الله اباد در حاشیه جنوب شرق کرمان از مرکز بهداشت شهرستان کرمان کسب گردید. از هر منطقه 20 خوشه و هر خوشه 20 خانوار بهطور تصادفی انتخاب شد. اطلاعات جمعیت شناختی افراد و تعداد و محل زخم، اسکار، زمان و مکان ابتلا در پرسشنامه ثبت و مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت.
یافتهها: میزان شیوع در منطقه الله آباد 6/9 و در منطقه سرآسیاب 7/42 درهزار و میزان بروز به ترتیب 4/3 و 8/3 در هزار بود. بالاترین میزان ابتلا در الله آباد در گروه سنی زیر 6 سال بود و ازنظر آماری اختلاف معنیداری را با سایر گروهها نشان داد (05/0P<) و نسبت خطر ( OR) ابتلا در سرآسیاب 6/4 برابر منطقه الله آباد بود و ازنظر آماری هم معنیدار بود (001/0P<).
نتیجهگیری: نسبت میزان شیوع به میزان بروز در دو منطقه نشان میدهد که عمر کانون در شرق حدود 12 سال و در حاشیه جنوب شرق کرمان کانون جدیدی در حال شکلگیری است. پیشنهاد میگردد که با برنامه منظم در مراکز بهداشتی درمانی مناطق مذکور شامل بیماریابی فعال و درمان رایگان، بیماران را تا بهبودی کامل در دستور کار قرار دهد تا امکان کنترل بیماری فراهم گردد.