10 نتیجه برای هاشمی نظری
کورش هلاکویی نایینی، افشین استوار، احمد دانش، سیما ساجدی نژاد، لیلا قالیچی، قباد مرادی، محمدعلی منصور نیا، سید سعید هاشمی نظری،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1389 )
چکیده
مقدمه و اهداف: مطالعه مورد شاهدی لانه گزیده به عنوان جایگزینی کارا برای مطالعه کوهورت دارای محبوبیت است. هدف از این مطالعه مشخص کردن نحوه نمونه گیری مورد – شاهدی لانه گزیده از مجموعه دادهای یک کوهورت در یک نمونه از دادههای نظام سلامت کشور و مقایسه برآوردهای شاخص رابطه و واریانس آنها در آنالیزهای مناسب برای هریک از دادهها است.
روش کار: مطالعه حاضر بر روی نمونهای از دادههای دفتر سل شهرستانهای یک دانشگاه در یک فاصله زمانی 1381 تا 1384
(276 نفر) انجام شد. درتجزیه و تحلیل با رویکرد همگروهی از روش Cox Regression استفاده شد. برای انجام تجزیه و تحلیل با رویکرد مورد شاهدی لانه گزیده، در زمان بروز هر مورد مرگ، سه نمونه تصادفی از بین کسانی که دچار پیآمد نشدهاند انتخاب شد و دادهها با روش Conditional logistic Regression تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: نتایج تجزیه و تحلیل هر دو رویکرد نشان دادکه جنسیت، محل سکونت و سن بر روی رخداد مرگ تأثیری نداشته و متغیر گروه درمانی تنها متغیری است که بر روی رخداد مرگ تأثیر معنیداری دارد. برای متغیرهای دو حالتی و با اثر ناچیز مانند جنسیت و محل سکونت، کارآیی نسبی مطالعه مورد- شاهد لانه گزیده در حدود 75 درصد است.
نتیجهگیری: نتایج تجربی مطالعه حاضر نشان میدهد که مطالعه مورد- شاهد لانه گزیده علاوه بر راحت و مقرون به صرفه بودن، دارای اعتباری قابل قیاس با آنالیز کوهورت اصلی در برآورد rate ratio و واریانس آن است.
محمود خدادوست، پروین یاوری، سید سعید هاشمی نظری، مسعود بابایی، علیرضا ابدی، فاطمه سروی،
دوره 10، شماره 4 - ( دوره 10، شماره 4 1393 )
چکیده
مقدمه و اهداف: آگاهی از میزان بروز سرطان برای برنامههای پیشگیری و کنترل سرطان ضروری است. روش صید- بازصید برای کاهش سوگرایی و افزایش دقت برآورد بروز سرطان توصیه شده است. هدف از این مطالعه، برآورد میزان بروز سرطان معده با روش صید- بازصید با استفاده از دادههای ثبت سرطان مبتنی بر جمعیت در استان اردبیل بوده است.
روش کار: تمامی موارد جدید سرطان معده گزارش شده از سه منبع پاتولوژی، مستندات بیمارستانی و گواهی مرگ به مرکز ثبت سرطان مبتنی بر جمعیت استان اردبیل در سالهای 1385 و 1387 به مطالعه وارد گردید. موارد مشترک بین منابع براساس تشابه نام، نامخانوادگی و نام پدر شناسایی شدند و در نهایت برآورد بروز توسط روش لگ خطی و با استفاده از نرمافزار آماری Stata 12 محاسبه شد.
نتایج: در مجموع 857 مورد جدید سرطان معده از سه منبع گزارش شدند. میزان بروز گزارش شده پس از حذف موارد تکراری برای سالهای 1385و 1387 به ترتیب برابر با 3/35و 5/32 درصدهزار نفر بود و میزان بروز برآورد شده برای این سالها به وسیله روش لگ خطی به ترتیب 2/96و 4/90 در صدهزار نفر برآورد شد.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که هیچیک از منابع پاتولوژی، مستندات بیمارستانی و ثبت مرگ به تنهایی و یا در مجموع پوشش کاملی از موارد بروز سرطان معده را نداشتهاند و با استفاده از روش صید- بازصید میتواند میزان بروز دقیقتری را برآورد نمود.
طاهره رضاقلی، پروین یاوری، فرید ابوالحسنی، کورش اعتماد، اردشیر خسروی، سید سعید هاشمی نظری، علی محمودلو،
دوره 10، شماره 4 - ( دوره 10، شماره 4 1393 )
چکیده
مقدمه و هدف: سرطان پستان، دومین سرطان شایع در زنان ایرانی میباشد، که اوج فراوانی سنی آن یک دهه پایینتر از آمار جهانی است. هدف از این مطالعه توصیفی- مقطعی برآورد بار سرطان پستان در زنان ایرانی در سطح کشوری میباشد.
روش کار: در این مطالعه، از نرمافزارCANMOD برای محاسبه DALYکه مجموع YLL و YLD است استفاده شد. اطلاعات مورد نیاز شامل جمعیت زنان، موارد مرگومیر، موارد بروز و میانگین زمانی مراحل سرطان پستان بود که از نظام ثبت مرگ، اداره ثبت سرطان و نظرات کارشناسان بهدست آمد.
نتایج: در این مطالعه کل بار سرطان پستان در زنان ایرانی در سال 1388، 75811 سال بود.YLL برابر با 54938 سال بهدست آمد در حالیکه سهم YLD برابر با 20873 سال برآورد شد. میزان DALY در هر صد هزار جمعیت زنان، 91/220 سال میباشد. اوج سنی بار سرطان پستان در گروه سنی 59-45 سال دیده شد. نسبت بروز به مرگ در این مطالعه 2/3 بود.
نتیجه گیری: میزان بروز، میزان مرگومیر و همچنین بار سرطان پستان در زنان ایرانی در سال 1388 در مقایسه با مطالعه سال 1382 افزایش یافته است. یافتههای این مطالعه ممکن است به مدیران بخش سلامت از طریق آگاهسازی در خصوص مؤلفههای اثر گذارروی بار بیماری، انجام اقدامات پیشگیرانه و تفکر در خصوص غربالگری و تشخیص به موقع سرطان پستان کمک کند.
یاسر مخیری، علی اکبر حقدوست، محمود محمودی، محسن اسدی لاری، سید سعید هاشمی نظری، سمیرا طراوت منش، نرگس رجایی، زهرا خرمی، کورش هلاکویی نائینی،
دوره 11، شماره 2 - ( دوره 11، شماره 2 1394 )
چکیده
مقدمه و اهداف: مشخص کردن اثر هر بیماری روی سلامت جامعه یک موضوع مهم در اولویتبندی خدمات بهداشتی و تخصیص منابع میباشد. مطالعه حاضر قصد دارد اثر حذف بیماریهای قلبی- عروقی، سرطانها و بیماریهای تنفسی را روی مقدار امید زندگی (LE) برآورد کند.
روش کار: دادههای مرگ از سازمان بهشت زهرا و دادههای جمعیتی از مرکز آمار ایران تهیه گردید. پس از محاسبه میزانهای مرگ اختصاصی، با استفاده از نرمافزارMORTPAK نسخه 4 جداول عمر به تفکیک دو جنس زن و مرد برآوردبرآورد گردید. برای تصحیح میزانهای مرگ از مدل Coale-Demeny West (CD West) استفاده شد. در نهایت احتمال مرگ با فرض حذف هر کدام از علل مرگ تحت مطالعه محاسبه و مجدداً جداول عمر برآورد گردید.
نتایج: امید زندگی در بدو تولد برای مردان و زنان تهرانی در سال 1389 به ترتیب برابر با 6/74 و 4/78 سال بود. با حذف بیماریهای قلبی- عروقی، امید زندگی در بدو تولد در مردان و زنان، به 39/82 و 51/85 سال افزایش خواهد یافت. این مقادیر برای گروه سرطآنها به ترتیب 27/76 و 49/80 سال و برای بیماریهای تنفسی به ترتیب 98/75 و 97/79 سال خواهد بود.
نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه اطلاعات مفیدی در خصوص اولویتبندی برنامههای خدمات بهداشتی در اختیار مسؤولان ذیربط قرار خواهد داد. بیماریهای قلبی- عروقی، بیشترین تأثیر را در کاهش امید زندگی دارند؛ در نتیجه در صورت در اولویت قرار دادن برنامههای پیشگیرانه و کنترلی برای این گروه از علل مرگ، امید زندگی به شکل چشمگیری افزایش خواهد یافت.
محمد خدادوست، پروین یاوری، مسعود بابایی، فاطمه سروی، سید سعید هاشمی نظری،
دوره 11، شماره 3 - ( دوره 11 شماره 3 1394 )
چکیده
مقدمه و اهداف: سیاستگذاران حوزهی بهداشت لازم است بدانند دادههایی که مبنای تصمیمگیری آنان را تشکیل میدهد تا چه اندازه قابل اعتماد است. میزان کاملشماری ثبت بهعنوان معیاری از کیفیت ثبت سرطان مورد استفاده قرار میگیرد که عبارت است از مقداری از موارد بروز سرطان قابل گزارش در جمعیت مورد بررسی که واقعاً در سامانه ثبت شدهاند.
روش کار: پس از حذف موارد تکراری، تعداد کل 471 مورد جدید سرطان مری که توسط دادههای پاتولوژی، مستندات بیمارستانی و گواهیهای مرگ در طی سالهای 1385 و 1387 به مرکز ثبت سرطان اردبیل گزارش شدند؛ وارد مطالعه گردید. میزان بروز با استفاده از روش صید- بازصید و با استفاده از مدلهای لگاریتم خطی برآورد شد. بهمنظور انتخاب مدلی که بیشترین برازش را دارد؛ از معیارهای BIC، G2 و معیارهای اطلاعات آکائیک و بیزین استفاده شد.
یافتهها: در این مطالعه، مدلی دارای ارتباط بین دو منبع پاتولوژی و مستندات بیمارستانی و همچنین منبع گواهیهای مرگ بهطور مستقل از این دو منبع بهعنوان مدلی که بهترین برازش را دارد؛ انتخاب شد. برآورد میزان کلی کامل بودن ثبت برای سرطان مری برای سالهای 1385 و 1387 برابر با 36 درصد بود. منبع پاتولوژی بیشترین میزان کاملشماری ثبت را برای سرطان مری با کاملشماری 17/21 درصد داشت. میزان برآورد شده بروز محاسبه شده توسط روش لگاریتم خطی به ترتیب 71/49 و 87/53 در صدهزار نفر محاسبه شد.
نتیجه گیری: میزان پایین کاملشماری ثبت در اردبیل نیاز به اعمال تغییراتی در بیماریابی و خلاصهسازی مشخصاتی مانند استفاده از کد ملی و پرونده الکترونیک سلامت افراد به منظور ثبت دقیقتر سرطان است.
فاطمه شهبازی، سید داود میر ترابی، محمدرضا قدیر زاده، سید محمد صادق قریشی، سید سعید هاشمی نظری،
دوره 14، شماره 1 - ( دوره 14، شماره 1، 1397 )
چکیده
مقدمه و اهداف: سوءمصرف مواد مخدر بهعنوان یک معضل بزرگ پزشکی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی عصر حاضر باعث افزایش ابتلا، میرایی و ناتوانی در معتادان میشود. کشور ما نیز به دلیل همسایگی با تولیدکنندگان بزرگ مواد مخدر دارای شرایط حاد و بحرانی از این نظر است. لذا بهمنظور مدیریت جامع اختلالات سوءمصرف مواد انجام مطالعات اپیدمیولوژیکی ضروری به نظر میرسد.
روش کار: در این مطالعه توصیفی – مقطعی اطلاعات دموگرافیک و اپیدمیولوژیک کلیۀ افرادی که در سال 1392 علت مرگ آنها توسط سازمان پزشکی قانونی مصرف مواد مخدر اعلامشده بود توسط دو چکلیست استخراج شد و با استفاده از نرمافزار SPSS مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت.
یافتهها: در این مطالعه تعداد 2957 پرونده مورد ارزیابی قرار گرفت که عمدۀ این موارد در افراد مجرد، مذکر و با سطح تحصیلات و درآمد پایین رخداده بود. میانگین سنی افراد 81/12 ± 6/36 سال بود. میزان مرگومیر ناشی از سوءمصرف مواد در کل کشور 28/53 به ازای هر یکمیلیون نفر جمعیت بود. شایعترین مادۀ مخدر مصرفی در بین این افراد به ترتیب تریاک، شیشه و هروئین بود و استانهای همدان، لرستان و زنجان هم با میزان مرگومیر 150، 101 و 06/80 به ازای هر 1000000 نفر جمعیت دارای بیشترین مرگومیر ناشی از سوءمصرف مواد مخدر بودند.
نتیجهگیری: بهمنظور کاهش مرگومیر ناشی از سوءمصرف مواد مخدر، رویکردهای مدیریتی باید بر برنامههای آموزشی و برنامههای کاهش آسیب مثل متادون درمانی و برنامههای مبتنی بر توزیع نالوکسن در گروههای پرخطر متمرکز شوند.
سمانه ابراهیمی کبریا، سید سعید هاشمی نظری، یدالله محرابی، بشیر نازپرور، احمد شجاعی، سید داود میرترابی،
دوره 15، شماره 1 - ( دوره 15، شماره 1 1398 )
چکیده
مقدمه و اهداف: خودکشی در استان لرستان به علت ساختار فرهنگی- اجتماعی و اقتصادی خاص آن یکی از معضلات روانی- اجتماعی است. هدف از این پژوهش، بررسی نقش الگوی اثر گروههای سنی، دورههای زمانی و همگروههای تولد بر بروز خودکشی در استان لرستان طی سالهای 94-1385 است.
روش کار: این پژوهش برای غلبه بر مشکل شناساییپذیری در مدل سن، زمان، همگروه تولد از رویکرد کارستنسن و ویژگی هموارسازهای درجه سوم طبیعی استفاده شده است. اثر همگروه بهصورت نسبت میزان خطر هر همگروه نسبت به همگروه سال 1363در مردان و 1366در زنان محاسبه شد. اثر زمان محدود به داشتن شیب و جمع ضرایب اثر صفر در هر دو جنس شد. بهترین مدل سن، زمان و همگروه تولد برای هر دو جنس با پارامتر"AC-P"، تعداد 7 گره و مدل اسپلاین درجه سوم طبیعی برای مردان و مدل اسپلاین بتا برای زنان انتخاب شد. تمام تحلیلها در پکیج Epi، نرمافزارR انجام شده است.
یافتهها: اثر سن بهدست آمده بیشترین میزان بروز خودکشی را در سالمندان نشان میدهد. دو اثر قوی همگروه تولد که یکی افزایشی و در سال 1359 و دیگر کاهشی و در سال 1370 بود، دیده شد. مهمترین اثر زمان دیده شده در مردان و در سال 1390 بود.
نتیجهگیری: اثر همگروه تولد سال 1370 و 1359به ترتیب میتواند پیامد حاصل از آسیبهای جنگ تحمیلی باشد. سه پدیده اقتصادی تحول قیمت نفت، افزایش نرخ طلاق و افزایش نرخ بیکاری میتوانند در پدیدار شدن اثر زمان در سال 1390 موثر باشند.
فاطمه شهبازی، حمید سوری، سهیلا خداکریم، محمدرضا قدیرزاده، سید سعید هاشمی نظری،
دوره 15، شماره 1 - ( دوره 15، شماره 1 1398 )
چکیده
مقدمه و اهداف: هدف این مطالعه، بررسی نابرابریهای جغرافیایی و اجتماعی - اقتصادی در مرگومیر ناشی از سوانح ترافیکی در ایران در سال 1394 بود.
روش کار: در این پژوهش توصیفی- مقطعی اطلاعات تمامی افرادی که در سال 1394 به دلیل سوانح ترافیکی فوت کرده بودند، از سازمان پزشکی قانونی کشور دریافت شد. برای تعیین نابرابری در میزان مرگومیر ناشی از سوانح ترافیکی بر اساس سطوح جغرافیایی از شاخص آنتروپی تایل و بهمنظور سنجش نابرابری براساس سطوح تحصیلاتی متوفیان از شاخص تمرکز مطلق و نسبی استفاده شد.
یافتهها: براساس یافتههای این مطالعه، میزان مرگومیر ناشی از سوانح ترافیکی در کل کشور 5/21 بهازای هر صدهزار نفر جمعیت بود. شاخص تایل برای مرگومیر ناشی از سوانح ترافیکی در بین استآنهای کشور 06/0 به دست آمد که بیانگر توزیع نابرابر میرایی ناشی از سوانح ترافیکی در بین استآنهای کشور بود. هنگامی که نابرابری را در سطوح جغرافیایی کوچکتر یعنی در بین شهرستآنهای هر استان سنجیده شد، یافتهها بیانگر توزیع یکنواخت و عادلانه در بین سطوح جغرافیایی کوچکتر بود. شاخص تمرکز 13/0- (فاصله اطمینان 95 درصد: 16/0-41/0-) نیز بیانگر توزیع عادلانهی سوانح ترافیکی در بین زیرگروههای تحصیلاتی متوفیان بود.
نتیجهگیری: یافتهها نشان داد مصدوم شدن به دنبال تصادف در راه اصلی خطر مرگ بیشتری دارد. در ارایه خدمات پیشبیمارستانی توجه به سن، وضع فشار خون، نبض، وضع مصدوم و نوع تروما میتواند بر بقای افراد تأثیرگذار باشد. بهتر است کارکنان پیشبیمارستانی با مهارت ناکافی از مداخلههای جایگزین لولهگذاری داخل تراشه، برای تأمین راه هوایی استفاده کنند.
حمید چوبینه، غزاله دانش، ناهید منصوری، محمد نجفی مجره، فاطمه شهبازی، سید سعید هاشمی نظری،
دوره 16، شماره 2 - ( دوره 16، شماره 2 1399 )
چکیده
مقدمه و اهداف: هدف از انجام این پژوهش بررسی وضعیت شاخصهای بهداشت، ایمنی و محیط زیست (HSE) در سازمانهای زیرمجموعه شهرداری شهر تهران که بهعنوان یک ابزار مدیریتی برای کنترل و بهبود عملکرد سازمانها در نظر گرفته میشود؛ بود.
روش کار: در این مطالعه مقطعی، برای بررسی عملکرد HSE از یک چک لیست که از 18 مورد برای سنجش شاخص HSE استفاده میکرد، استفاده شد. اعتبار محتوایی این چک لیست از طریق اخذ نظرات اصلاحی کارشناسان خبره در این زمینه تعیین گردید. در نهایت داده های مطالعه با نرمافزار SPSS نسخه ۲۲ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که از بین سازمانهای زیرمجموعه شهرداری شهر تهران، سه سازمان شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، سازمان مهندسی و عمران شهرسازی و سازمان پایانهها و پارکسوارها به ترتیب با داشتن شاخص HSE برابر با 9/63، 84/57 و 59/52 درصد بهترین عملکرد را در حوزۀ بهداشت، ایمنی و محیط زیست داشتند. از بین محورهای 18گانه عملکردی HSE خط مشی HSE بالاترین امتیاز (6/68 درصد) را داشت.
نتیجهگیری: براساس یافتههای این مطالعه مقدار شاخص HSE در هیچ یک از محورهای ارزیابی کننده این شاخص 100 درصد و کامل نبود. نتایج این مطالعه نشان داد که اگرچه در بسیاری از واحدهای شهرداری تهران زیربنای استقرار سامانه HSE شکل گرفته، اما هنوز تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله زیاد است. بنابراین در راستای نیل به این مهم تدوین و اجرای برنامههای عملیاتی مناسب و در نهایت ارزیابی اثربخشی اقدامات کنترلی برای بهبود شاخص بهداشت، ایمنی و محیط زیست ضروری است.
مقدمه و اهداف: هدف از انجام این پژوهش بررسی وضعیت شاخصهای بهداشت، ایمنی و محیط زیست (HSE) در سازمانهای زیرمجموعه شهرداری شهر تهران که بهعنوان یک ابزار مدیریتی برای کنترل و بهبود عملکرد سازمانها در نظر گرفته میشود؛ بود.
روش کار: در این مطالعه مقطعی، برای بررسی عملکرد HSE از یک چک لیست که از 18 مورد برای سنجش شاخص HSE استفاده میکرد، استفاده شد. اعتبار محتوایی این چک لیست از طریق اخذ نظرات اصلاحی کارشناسان خبره در این زمینه تعیین گردید. در نهایت داده های مطالعه با نرمافزار SPSS نسخه ۲۲ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که از بین سازمانهای زیرمجموعه شهرداری شهر تهران، سه سازمان شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، سازمان مهندسی و عمران شهرسازی و سازمان پایانهها و پارکسوارها به ترتیب با داشتن شاخص HSE برابر با 9/63، 84/57 و 59/52 درصد بهترین عملکرد را در حوزۀ بهداشت، ایمنی و محیط زیست داشتند. از بین محورهای 18گانه عملکردی HSE خط مشی HSE بالاترین امتیاز (6/68 درصد) را داشت.
نتیجهگیری: براساس یافتههای این مطالعه مقدار شاخص HSE در هیچ یک از محورهای ارزیابی کننده این شاخص 100 درصد و کامل نبود. نتایج این مطالعه نشان داد که اگرچه در بسیاری از واحدهای شهرداری تهران زیربنای استقرار سامانه HSE شکل گرفته، اما هنوز تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله زیاد است. بنابراین در راستای نیل به این مهم تدوین و اجرای برنامههای عملیاتی مناسب و در نهایت ارزیابی اثربخشی اقدامات کنترلی برای بهبود شاخص بهداشت، ایمنی و محیط زیست ضروری است.
حمید چوبینه، زینب پریسای، فاطمه شهبازی، غزاله دانش، مهدی نصری، سید سعید هاشمی نظری،
دوره 18، شماره 2 - ( دوره 18، شماره 2، تابستان 1401 1401 )
چکیده
مقدمه و اهداف: در مدیریت پیشرفته، منابع انسانی محور اصلی توسعه پایدار هستند. HSE سامانهای است که بهصورت یکپارچه و با استفاده از نیروی انسانی، امکانات و تجهیزات، سعی در ایجاد محیطی سالم، دلپذیر، با نشاط و دور از حادثه، خسارت، آسیب و ضایعه دارد. هدف از انجام این مطالعه ارزیابی عملکرد شاخصهای سلامت، ایمنی و محیطزیست (HSE) در حوزه معاونت توسعه منابع انسانی شهرداری تهران بود.
روش کار: این مطالعه بهصورت مقطعی-توصیفی انجام گرفت. جامعه آماری مطالعه تمامی مناطق شهرداری تهران (22 منطقه) بود. پس از طراحی و اعتبارسنجی پروتکل ارزیابی عملکرد HSE، وضعیت HSE در 22 منطقه شهرداری تهران ارزیابی شد. پروتکل یادشده دارای 7 بخش رهبری و تعهد، خطمشی و اهداف استراتژیک، سازماندهی و مستندسازی، مدیریت ریسک، طرحریزی، اجرا و پایش، ممیزی و بازنگری بود. روایی و پایایی آن از راه اخذ نظرهای اصلاحی متخصصان و کارشناسان خبره در داخل و خارج از سازمان شهرداری تعیین شدند.
یافتهها: شاخص ارتباطهای درونسازمانی در اغلب مناطق شهرداری تهران بالاترین امتیاز را به خود اختصاص داده بود بیشترین امتیاز کسبشده (68%) مربوط به شاخص یادشده بود. میانگین کل شاخصها در دور دوم ارزیابی عملکرد 46/6 برآورد شد.
نتیجهگیری: وضعیت HSE در بیش از نیمی از مناطق شهرداری تهران نامطلوب (کمتر از 70%) بود. منطقههای 4 و 7 در وضعیت مطلوب (بالای 70%) قرار گرفتند . بنابراین برای بهبود وضعیت موجود باید برنامهریزی راهبردی با ماهیت بلندمدت شاخصهای سلامت، ایمنی و محیطزیست در پیش گیرند. این مطالعه نشان داد با شناسایی نقاط قوت و ضعف مدیریت سازمان، تصویب ساختار سازمانی HSE، متمرکز نمودن منابع مالی در تمام منطقهها و نظارت بر روند سرعت بهبود در مسیر تعالی سازمان، امکان ارتقای شاخصهای HSE سازمان را فراهم میآورد.