محمد چهرازی، منصور شمسی پور، مهدی نوروزی، فرهاد جعفری، فریبا رمضانعلی،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده
>مقدمه و اهداف: یکی از سوگراییهایی که در مطالعات بررسی
صحت آزمونهای
تشخیصی رخ میدهد، سوگرایی
تاییدی میباشد. این سوگرایی زمانی رخ میدهد که تست استاندارد طلایی از افرادی که
تست تشخیصی برای آنها صورت گرفته است، انجام میشود.
روش کار: بیمارانی که حداقل دوبار متوالی سیکل IVM ICSI را
از دست داده بودند در این مدل وارد شدند. بیماران با روش اولترا سونوگرافی
غربالگری شدند و بیمارانی که پولیپ داشتند برای زهدان برداری توصیه شدند روش
رگرسیون لجستیک با پیامد دو گانه مناسب برای مقادیر گمشده (منفی واقعی و منفی
کاذب) برای تعیین حساسیت و ویژگی انتخاب شد. روشهای بیزین قبل از اطلاع به وجود
پولیپ به کار گرفته شد و منفیهای واقعی و کاذب در چارچوب بایزی تخمین زده شد.
نتایج: جمعا 238 بیمار غربالگری شدند که 47 نفر آنها
داردای پولیپ بودند. به دارندگان پولیپ توصیه شد که زهدان برداری کنند که بر 47
نفر این کار را انجام دادند و 37 نفر آنها از نظر داشتن پولیپ تایید شدند. هیچیک
از 191 بیمار که پولیپ نداشتند بردار ی
نشدند. نتیجه بررسی نشان داد که 14 مورد منفی کاذب و 177 منفی واقعی بودند، در
نتیجه حساسیت و ویژگی به آسانی پس از تخمین موارد یافت نشده محاسبه شد. میزان
حساسی و ویژگی به ترتیب 74% و 94% بود.
نتیجهگیری: تحلیل بیزی به همراه اطلاعات کافی ابزار
بسیار قوی در شبیهسازی فضای آزمایشی میباشد.
محمد چهرازی، رضا عمانی سامانی، انسیه شاهرخ تهرانی نژاد، هانیه چهرازی، آرزو اعرابی پور،
دوره 14، شماره 4 - ( دوره 14، شماره 4، 1397 )
چکیده
مقدمه و اهداف: تحلیل دادههای با پیامد ترتیبی در بعضی موارد منجر به برآوردهای اریب و واریانسهای بسیار بزرگ میشود. این مشکلات زمانی که با دادههای تنک سروکار داریم بشتر از پیش نمود پیدا میکند. هدف از این مطالعه مقایسه اثربخشی کابرگولین و آلبومین داخل وریدی در پیشگیری از سندرم تحریک بیشازحد تخمدان با استفاده از مدل رگرسیون ترتیبی در چارچوب یک مدل بیزی جهت به دست آوردن برآوردهای دقیقتر است.
روش کار: در این مطالعه متغیر رتبهای شدت سندرم در سه رده خفیف، متوسط و شدید بهعنوان پیامد و متغیرهایی نظیر تعداد MII، آسیت، دوز HCG و هماتوکریت (HCT) و تلقیح داخل رحمی (IUI) بهعنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شدند. برای تحلیل دادهها از رگرسیون ترتیبی در چارچوب بیز با پیشینهای ناآگاهی بخش و با استفاده از الگوریتم نمونهگیر گیبس استاندارد و تعمیمیافته استفاده شد. تحلیل دادهها با نرمافزار R نسخه 3.3.2 انجام شد.
یافتهها: مقدار نسبت بخت نوع داروی مداخله برابر -4.99 با فاصله اطمینان 95 درصد 7.42-تا -2.67 برای روش استاندارد و -5.01 با فاصله اطمینان -7.34 تا - 2.65 برای روش گیبس تعمیمیافته بود. نتایج روش زنجیر مارکوف مونت کارلویی بیانگر کاهش خطاهای استاندارد و کوتاهتر شدن فواصل اطمینان بودند. همچنین در روش رگرسیون ترتیبی با نمونهگیر گیبس تعمیمیافته خودهمبستگی نسبت به گیبس استاندارد سریعتر به صفر نزدیک شد.
نتیجهگیری: برآوردهای رگرسیون ترتیبی و همچنین با در نظر گرفتن خودهمبستگی، نمونهگیر گیبس تعمیمیافته عملکرد بهتری نسبت به رگرسیون ترتیبی استاندارد داشت و استفاده از این روش، در نمونههای با پیامد ترتیبی تنک پیشنهاد میشود.