جستجو در مقالات منتشر شده


6 نتیجه برای کبیر

عباسعلی کشتکار، محمدجواد کبیر، شبنم اصغری، سحرناز نجات، آرش اعتمادی، رامین حشت، یوسف کنعانی، کوروش هلاکویی نائینی،
دوره 1، شماره 1 - ( 9-1384 )
چکیده

زمینه واهداف : کاهش شنوایی ناشی از سروصدا (Noise-induced hearing loss-NIHL) شایعترین کاهش شنوایی در کارگران می باشد.بررسی آسیب های ناشی از سرو صدا در کارگران واحدهای صنعتی به عنوان گام نخست برای یافتن راه حلهای مناسب جهت کاهش ضایعات ناشی از آن می باشد(8) .
روش بررسی : این بررسی به صورت یک مطالعه همگروهی تاریخی در 131 نفر از کارکنان و کارگران شاغل بخش‌های مختلف کارخانجات کشت و صنعت انجام پذیرفت. وضعیت شنوایی این افراد و بروز کاهش شنوایی در آن‌ها از طریق شنوایی سنجی در فواصل 3 ساله از سال 1372 تا 1383 و با استفاده از آنالیز بقا به روش کاپلان مایر مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها : از 131 کارگر مورد بررسی 100 نفر در گروه مواجهه یافته و 31 نفر در گروه مواجهه نیافته قرار گرفتندکه49% افراد در گروه مواجهه یافته (49 نفر) و 7/9% در گروه مواجهه نیافته (3 نفر) مبتلا به کاهش شنوایی ناشی از سروصدا بودند (001/0p<). خطر نسبی ابتلا به کاهش شنوایی ناشی از سروصدا دردو گروه برابر 1/5 (فاصله اطمینان 95%: 1/15-7/1) بود.
نتیجه گیری : نتایج آنالیز بقا نشان داد که متوسط زمان در معرض خطر تا قبل از ابتلا (زمان بقا) در گروه مواجهه نیافته 9/24 سال (فاصله اطمینان 95%: 1/27-7/22) و در گروه مواجهه یافته 2/22 سال (فاصله اطمینان 95%: 7/23-7/20) بود. جهت حفظ تندرستی کارگران توصیه می شود که اولاً سطح صوت را در حد استاندارد نگه دارند، کارگران از وسائل حفاظت ایمنی استفاده کنند و میزان شنوایی به طور منظم اندازه گیری گردد تا در صورت لزوم محل کار آنان تغییر کند.


نفیسه عبدالهی، عباسعلی کشتکار، شهریار سمنانی، غلامرضا روشندل، سیما بشارت، حمیدرضا جوشقانی، عبدالوهاب مرادی، خدابردی کلوی، صبا بشارت، علی جباری، محمدجواد کبیر، سیداحمد حسینی، سیدمهدی صداقت، احمد دانش، دانیال روشندل،
دوره 2، شماره 3 - ( 1-1385 )
چکیده

مقدمه و اهداف: هر چند که مطالعات متعددی در رابطه با عفونت هپاتیت B انجام شده است ولی هم‌چنان جنبه‌هایی از اپیدمیولوژی بیماری ناشناخته باقی مانده است. مطالعات مبتنی بر جمعیت کمی در این خصوص در ایران انجام شده است لذا مطالعه فوق به منظور بررسی شیوع سرولوژیک هپاتیت B در استان گلستان انجام شده است.
روش کار: جمعیت مورد مطالعه کلیه افراد 65-25 ساله ساکن در مناطق شهری و روستائی استان گلستان بودند که بر اساس نمونه گیری خوشه‌ای تعداد 1850 نفر از آنان انتخاب و با مراجعه به درب منازل، از آنان جهت تکمیل پرسش نامه و انجام آزمایشات دعوت به عمل آمد. نمونه خون گرفته شده از نظر نشانگرهای سرمی ویروس هپاتیت B (HBsAg، (HBcAb به وسیله روش الیزا بررسی و نتایج در
گروه‌های مختلف سنی و جنسی مقایسه شد. برای آنالیز داده‌ها از نرم افزارهای آماری SPSS و Stata استفاده شد.

نتایج: هزار و هشتصد و پنجاه نفر از افراد، تحت غربال گری مارکرهای هپاتیتB قرار گرفتند. شیوع استاندارد شده سنی و جنسی
(Age & Sex Standardized Prevalence) برای موارد HBsAg مثبت، 7/9% (7/11-6/7 =CI95%) بود. شیوع استاندارد شده سنی برای موارد HBsAg مثبت در مردان (8/10%) بیشتر از زنان (6/8%) بود (7/1-9/0=CI95% ،28/1=OR). شیوع موارد HBsAg مثبت در افراد مجرد به طور معنی داری بالاتر از افراد متأهل بود (5/3-29/1=CI95% ،13/2=OR). شیوع موارد مثبت HBsAg در افراد ساکن شهر بالاتر از روستایی‌ها بود (3/2-9/0=CI95% ،46/1=OR). شیوع استاندارد شده سنی و جنسی برای موارد HBcAb مثبت دراین مطالعه، 1/36% بود. این یافته در زنان بیشتر از مردان (8/1-19/1=CI95% ،46/1=OR) و در افراد متأهل بیشتر از افراد مجرد بود (45/2-02/1=CI95% ،58/1=OR). هم‌چنین شیوع موارد HBcAb مثبت در مناطق شهری بالاتر از مناطق روستائی بود (6/1-09/1=CI95% ،34/1=OR).
نتیجه‌گیری: بر اساس این مطالعه شیوع موارد مثبت HBsAg در استان گلستان بالاتر از سطح گزارش شده توسط سازمان جهانی بهداشت برای ایران بوده است. این میزان حتی از مقادیر مطالعات قبلی انجام شده در ایران نیز بالاتر است. این مسئله به خصوص برای
سیاست‌گذاران امر سلامت در استان گلستان حائز اهمیت بوده و برنامه‌ریزی‌های اساسی برای پیش‌گیری از آن را می‌طلبد.


آذر کبیرزاده، عالیه زمانی کیاسری، محمد رضا حبیبی، بنیامین محسنی ساروی، محمد خادملو، طاهره حکیمی مقدم،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1388 )
چکیده

مقدمه و اهداف: دستیابی به تشخیص صحیح در پزشکی، اساس و مقدمه درمان بیماری‌ها را تشکیل می‌دهد. میزان مطابقت تشخیص اولیه با تشخیص نهایی، بستگی زیادی به درک پزشک در جمع‌بندی جنبه‌های مختلف بررسی‌ها دارد.
روش‌کار: این تحقیق مقطعی بود و داده‌ها از پرونده‌ها استخراج شد. آنالیز در نرم افزار SPSS و با استفاده از شاخص‌های آمار توصیفی انجام پذیرفت. برای بررسی ارتباط بین متغیرها از آزمون‌های آماری آنالیز واریانس و کای دو استفاده شد. بررسی توافق بین تشخیص اولیه و تشخیص نهایی به کمک محاسبه ضریب کاپا انجام گرفت.
نتایج: تعداد 1310 پرونده در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. نتایج میزان مطابقت نشان داد که در 1244 پرونده (9/94%) مطابقت کامل، در 12(9/0%) مطابقت نسبی، و در 54 پرونده (2/4%) نیز عدم مطابقت مشاهده شد. متوسط مدت اقامت در بیماران با مطابقت کامل7/3 ± 9/3 روز، در بیماران با مطابقت نسبی7/1 ± 8/3 روز و در بیماران با عدم مطابقت4/2± 2/5 روز بود. ضریب توافق کاپا برای تشخیص اولیه با نهایی 88/0 محاسبه شد.
نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که تشخیص اولیه با تشخیص نهایی از مطابقت بالایی برخودار بوده است. شاید بتوان دلیل آن را به آموزشی بودن بیمارستان و دقت بالای اساتید و یا درج کلیه تشخیص‌ها در زمان ترخیص بیمار نسبت داد.
کورش اعتماد، حسن افتخار اردبیلی، عباس رحیمی، محمد مهدی گویا، علیرضا حیدری، محمد جواد کبیر،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1390 )
چکیده

مقدمه و اهداف: HIV هم اکنون به تنهایی بزرگ‌ترین ویروس کشنده عفونی است و افراد آلوده به HIV منبع آلودگی برای دیگران بر شمرده می‌شوند که پرخطرترین گروه ابتلا به ایدز معتادان تزریقی و دارندگان رفتار پرخطر جنسی می‌باشند. ارتقاء میزان آگاهی و نگرش این افراد یکی از اولویت‌های برنامه پیشگیری و مبارزه با ایدز است. این مطالعه با هدف تعیین سطح آگاهی و نگرش افراد HIV+ در مقایسه با افراد دارای سابقه رفتار پرخطر در استان گلستان و رابطه آن با مشخصه‌های اقتصادی،اجتماعی انجام گرفت.
روش کار: این مطالعه مقطعی که بر روی 54 فرد HIV+ و 134 فرد دارای سابقه رفتار پرخطر استان گلستان انجام گرفت. نمونه‌های HIV مثبت بوسیله نمونه‌گیری و افراد پرخطر بوسیله نمونه‌گیری سیستماتیک انتخاب شدند.
نتایج: نتایج پژوهش داد که افراد اچ.آی.وی منفی در مقایسه با اج.آی.وی مثبت‌ها از سطح تحصیلات بالاتری برخوردار بودند (0/034 P=). میزان بیکاری نزد افراد اچ.آی.وی مثبت بیشتر (001/0 P<) و از سطح درآمد پایین‌تر بود (037/0 P=). افراد HIV+ و افراد دارای سابقه رفتار پرخطر در مورد بیماری ایدز آگاهی متوسط و نگرش نا مطلوبی داشتند. سطح نگرش بیماران HIV+ پایین‌تر از افراد دارای سابقه رفتار پرخطر بود (05/0=P). نتیجه‌گیری: با توجه به سطح آگاهی متوسط و نگرش نامطلوب لزوم توجه مسئولین به آموزش‌های مداوم ومستمر در قالب برنامه‌ریزی مدون ضروری می‌باشد. سطح اقتصادی، اجتماعی پایین این افراد صرفنظر از تقدم یا تاخر این عوامل، به عنوان فاکتورهای زمینه‌ای تشدید کننده عوارض فردی و اجتماعی ایدز باید مورد توجه مسئولین قرار گیرد.
الهم آخوند زاده، پروین یاوری، یداله محرابی، علی کبیر،
دوره 11، شماره 1 - ( دوره 11، شماره 1 1394 )
چکیده

مقدمه و اهداف: در مطالعه‌های  مختلف، میزان بقای بیماران مبتلا به سرطان معده در کشور متفاوت گزارش‌شده و یک برآورد کلی از آن وجود ندارد. هدف از این مطالعه، فراتحلیل میزان بقای 1،3و 5 ساله بیماران مبتلا به سرطان معده در ایران است.

روش کار: در این مطالعه، تمامی پایگاه‌های داخلی شامل  Iran Medex, Magiran , SIDو Medlib و پایگاه‌های انگلیسی‌زبان شاملGoogle Scholar  و  PubMedبا استفاده از کلیدواژه‌های «سرطان معده» و «میزان بقا» و سایر کلیدواژه‌های مترادف فارسی و انگلیسی، در فاصله زمانی 1392-39 جستجو شد. سپس تمام مقاله‌های  مرور شده، که دارای معیار ورود به مطالعه بوده و از کیفیت قابل قبولی برخوردار بودند؛ مورد بررسی قرار گرفتند. برای ترکیب نتایج مطالعه‌ها از مدل اثرات تصادفی Der Simonian and Laird استفاده شد. سایر آنالیزها شامل تحلیل زیرگروه‌ها و تحلیل حساسیت و بررسی سوگیری انتشار با استفاده از نمودار قیفی و آزمون‌های بگ و ایگر بود. در نهایت داده‌ها توسط نرم‌افزارSTATA  نسخه11 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

نتایج: از تعداد 235 مقاله یافت شده در جستجوی اولیه، تعداد 9 مطالعه شرایط ورود به این تحقیق را داشتند، که بر اساس آن‌ها میزان بقای 1،3و5 ساله بیماران مبتلا به سرطان معده به ترتیب 57/0 (فاصله اطمینان 95 درصد: 70/0-45/0)، 29/0 (فاصله اطمینان 95 درصد: 37/022/0) و 17/0 (فاصله اطمینان 95 درصد: 21/0-13/0) به دست آمد.

نتیجه‌گیری: مطالعه‌های انجام‌شده در مناطق مختلف ایران محدود و آمار دقیقی از میزان بقا در سایر مناطق ایران وجود ندارد. بنابراین مطالعه‌های بیشتری، برای دست‌یابی به برآورد دقیق‌تری از میزان بقا و عوامل مؤثر بر آن در کل کشور مورد نیاز است.


منال اعتمادی، علیرضا اولیایی منش، محمد مهدی تدین، الهام رستمی، محمد شیری، امیر عباس فضایلی، محمد جواد کبیر، علی محرابی بهار، عباس وثوقی مقدم،
دوره 16، شماره 1 - ( دوره 16، شماره 1 1399 )
چکیده

مقدمه و اهداف: هدف این مطالعه روانسنجی ابزار ارزیابی تاب آوری نظام سلامت، اندازه گیری آن و معرفی الگوی مفهومی برای تحلیل کیفی در نظام سلامت ایران در مواجهه با بحران کووید-19 می‌باشد.
روش کار: در این مطالعه ترکیبی، تعیین روایی صوری و محتوا با استفاده از نظر 10 نفر از متخصصین انجام و روایی سازه از طریق پیمایش الکترونیک 178 نفر از بازیگران نظام سلامت بررسی شد. تاب آوری در 5 بعد و 31 سنجه با مقیاس لیکرت اندازه‌گیری شد.
یافته‌ها: میانگین درصدی سطح تاب آوری نظام سلامت، 08/41 در سطح متوسط و میانگین درصدی (انحراف معیار) پنج بعد آن شامل آگاهی 2/39(21)، تنوع7/38(21)، خوتنظیمی36(6/20)، یکپارچگی 9/39(5/21) و تطبیق 2/41(8/21) بوده است. تحلیل عاملی تأییدی، حاکی از برازش مناسب اطلاعات با ساختار پنج مؤلفه‌ای بود.سلامت بیشترین سطح تاب‌آوری را برای نظام سلامت در این بحران برآورد کرده بودند. تحلیل عاملی تأییدی، حاکی از برازش مناسب اطلاعات با ساختار پنج مؤلفه‌ای بود. روایی پرسشنامه براساس روایی صوری، محتوا، سازه و پایایی ابزار با محاسبه‌ی مقدار آلفای کرونباخ که به ترتیب برای ابعاد آگاهی، تنوع، خودتنظیمی، یکپارچگی و تطبیق مقادیر89/0، 73/0، 72/0، 91/0 و 88/0 بدست آمد، که نشان از همبستگی گویه ها و اعتبار بالای پرسشنامه در اندازه‌گیری ابعاد تاب‌آوری است.
نتیجه‌گیری: بیشترین میزان تاب‌آوری در بعد تطبیق و کمترین در بعد خودتنظیمی برآورد شد که نشان داد نظام سلامت در مشارکت دادن بخش خصوصی و طراحی نظام ارائه خدمات اقتضائی نیاز به اصلاح دارد. پرسشنامه می‌تواند به‌عنوان ابزار استاندارد ارزیابی تاب‌آوری نظام سلامت مورد استفاده قرار گیرد.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله اپیدمیولوژی ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb