جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای کردی

بی‍ژن مقیمی دهکردی، عبدالرضا رجائی فرد، سیدحمید رضا طباطبائی، بهرام ضیغمی، آزاده صفائی، سیدضیاءالدین تابعی،
دوره 3، شماره 1 - ( 6-1386 )
چکیده

مقدمه و اهداف: سرطان به عنوان یک مسئله مهم بهداشتی در کشورهای صنعتی به شمار می رود و در کشورهای درحال توسعه شیوع بیماری‌های واگیر ابعاد جدی این مسئله را پنهان داشته است. در کشور ما اهمیت بیماری در حال افزایش است و در این میان سرطان معده در اکثر پژوهش های انجام گرفته پس از سرطان پوست، رتبه اول یا دوم را دارا بوده است. این سؤال همیشه مطرح بوده است که پس از تشخیص وجود سرطان میزان بقاء در مبتلایان به عنوان یک شاخص در ارزشیابی کنترل سرطان چقدر است و تغییرات آن با مشخصات فرد بیمار، درجه پیشرفت بیماری و سایر عوامل مؤثر چگونه است.
روش کار: در این بررسی کلیه بیماران مبتلا به سرطان معده در فاصله زمانی 1/1/1380 تا 29/12/1384 ثبت شده در مرکز ثبت تومور استان فارس به صورت سرشماری انتخاب شدند. اطلاعات مربوط به بقاء بیماران به صورت تلفنی، مراجعه به منازل بیماران و
پرونده‌های پزشکی ایشان و سایر منابع به دست آمد. در نهایت توسط دو روش ناپارامتری برآورد تابع بقاء، کاپلان میر
(Kaplan-Meier) و مدل مخاطره متناسب کاکس (Cox proportional hazard model) و با در نظر گرفتن 05/0 به عنوان سطح معنی‌داری و با استفاده از نرم افزار آماری 13SPSS آنالیز داده‌ها صورت پذیرفت.
نتایج: از مجموع 442 بیمار مبتلا به سرطان معده 6/68% (303 نفر) مذکر می-باشند. میانگین سن مبتلایان 4/58 سال (انحراف معیار = 46/14) می‌باشد. در تحلیل تک متغیره با روش کاپلان - میر ارتباط معنی‌داری بین متغیرهایی از جمله سن تشخیص سرطان (001/0>P)، درجه تمایز یافتگی تومور (009/0=P)، متاستاز بیماری (001/0>P) و نوع اولین درمان (001/0>P) با بقاء بیماران مشاهده گردید. هم‌چنین ارتباط معنی‌داری بین بقاء و جنسیت، گروه قومی، وزن، شاخص توده بدنی (BMI)، مصرف دخانیات، سابقه فامیلی ابتلا به یک نوع سرطان در بستگان نزدیک و دور، محل سکونت، بعد خانوار، وضعیت تأهل، شغل مردان و زنان، میزان درآمد ماهیانه به دست نیامد. درتحلیل چند متغیره با مدل کاکس تنها متغیرهای سن تشخیص بیماری، درجه تمایز یافتگی تومور و متاستاز معنی‌دار گردید.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این بررسی نیاز به تشخیص زودرس سرطان در سنین پائین‌تر و در مراحل اولیه سرطان، جهت افزایش طول عمر بیماران ضروری به نظر می‌رسد.


محمدامین پورحسینقلی، ابراهیم حاجی زاده، علیرضا ابدی، آزاده صفایی، بیژن مقیمی دهکردی، محمد رضا زالی،
دوره 3، شماره 1 - ( 6-1386 )
چکیده

مقدمه و اهداف: در بسیاری از تحقیقات پزشکی، با هدف بررسی توزیع بقای بیماران سرطانی براساس گروه‌بندی‌های دموگرافیک و کلینیکی از رگرسیون کاکس استفاده می‌شود حال آن‌که مدل‌های پارامتریک در برخی شرایط می‌توانند جایگزین مناسبی باشند. هدف از مطالعه حاضر مقایسه کارایی رگرسیون کاکس و مدل‌های پارامتریک در تحلیل بقای بیماران مبتلا به سرطان معده تحت مداوا در بخش گوارش بیمارستان طالقانی تهران است
 روش کار: این تحقیق یک مطالعه گذشته‌نگر بود که از طریق مراجعه به پرونده بیماران مبتلا به سرطان معده که از تاریخ بهمن 1381 لغایت دی 1385 در بخش گوارش بیمارستان طالقانی تهران تحت درمان بودند و از طریق تماس تلفنی، اطلاعات مربوط به بقای بیماران جمع‌آوری شد و مجموعاً اطلاعات 746 بیمار به مطالعه وارد شدند. برای بررسی عوامل مؤثر بر بقای بیماران از رگرسیون کاکس و مدل‌های پارامتریک شامل وایبل، نمایی و لگ نرمال استفاده شد و معیار مقایسه کارایی مدل‌ها ملاک آکائیکه بود. کلیه محاسبات با نرم افزار SAS انجام و سطح معنی‌داری 05/0 در نظر گرفته شد.
نتایج: نتایج حاصل نشان داد میزان بقا برای بیماران در گروه سنی زیر 35 سال، بیمارانی با تومورهای کوچک و بیمارانی که هنوز دچار متاستاز نشده بودند به طور معنی‌داری بالاتر است (05/0P<) هم‌چنین طبق ملاک آکائیکه، کارایی کاکس و مدل نمایی در آنالیز چند متغیری مشابه بودند اما در آنالیز تک متغیری، جز در مدل مربوط به تحلیل اثر اندازه تومور، مدل‌های پارامتریک از مدل کاکس کارایی بهتری داشتند و در میان آن‌ها مدل لگ نرمال از همه مناسب‌تر به نظر می‌رسید.
نتیجه گیری: مدل کاکس و مدل نمایی در آنالیز چند متغیری مشابه بودند و اگر چه در آنالیز تک متغیری یک مدل مشخص به عنوان کاراترین مدل به دست نیامد اما نتایج نشان داد مدل لگ نرمال در میان مدل‌های پارامتریک بهترین برازش را دارد و می‌تواند به عنوان جایگزین کاکس در تحلیل بقای بیماران سرطان معده به کار رود.


آزاده صفایی، بهرام ضیغمی، سید حمیدرضا طباطبایی، بیژن مقیمی دهکردی،
دوره 3، شماره 3 - ( 11-1386 )
چکیده

مقدمه و اهداف: در حال حاضر بررسی کیفیت زندگی
(Quality of Life) به عنوان یک موضوع مهم در مطالعات بیماری­های مزمن، به خصوص سرطان، مطرح می­باشد. سرطان در تمام موارد بر کیفیت زندگی بیماران به درجات مختلف تأثیر می­گذارد و در حال حاضر ابتلا به سرطان­ها یکی از مسائل مهم در ایران و تمام دنیا می­باشند. در این بین سرطان پستان یکی از شایع­ترین سرطان­ها در زنان می­باشد. میزان بقای مبتلایان به سرطان پستان طولانی بوده و در نتیجه مدت زمان بیشتری با سرطان و عوارض و پیامدهای آن دست به گریبان هستند. از این رو انجام اقداماتی در جهت شناسایی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی این مبتلایان ضروری به نظر می­رسد.
روش کار: مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی-تحلیلی بوده که به منظور بررسی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی مبتلایان به سرطان پستان بر روی 119 بیمار مبتلا، در بخش شیمی درمانی بیمارستان نمازی شیراز انجام شده است. جمع­آوری اطلاعات مربوط به کیفیت زندگی با استفاده از دو پرسش­نامه QLQ-C30 و QLQ-BR23 در طی دوماه، از ابتدای دی ماه 1384 تا پایان بهمن ماه 1384 انجام شد. تحلیل داده­ها بااستفاده از روش­های تک متغیره ناپارامتریک و روش رگرسیون خطی چند متغیره صورت پذیرفت.
نتایج: میانگین نمره کلی کیفیت زندگی در افراد تحت مطالعه 92/64 با انحراف معیار 28/24 تعیین شد. وضعیت شغلی، طول دوره بیماری، درجه تمایز یافتگی تومور، عملکرد جسمانی، احساسی، شناختی و هم­چنین علائم بیماری نظیر خستگی، تهوع و استفراغ، درد، تنگی نفس، کاهش خواب، یبوست و مشکلات اقتصادی از جمله متغیرهایی بودند که در تحلیل تک متغیره ارتباط معنی­داری با کیفیت زندگی نشان دادند (05/0P<‌). این در حالی است که با استفاده از تحلیل چند متغیره تنها ارتباطی معنی­دار میان درجه تمایز یافتگی تومور، وضعیت شغلی، وضعیت یائسگی، تنگی نفس و مشکلات اقتصادی با کیفیت کلی زندگی مشاهده گردید (05/0P<‌).
نتیجه ­گیری: با توجه به نتایج حاصله به نظر می­رسد انجام حمایت­های اقتصادی از سوی دولت و انجام اقداماتی در جهت تشخیص بیماری در مراحل اولیه، در ارتقاء کیفیت زندگی این بیماران مؤثر خواهد بود.
بیژن مقیمی دهکردی، آزاده صفایی،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1390 )
چکیده


فاطمه محمد زاده، سقراط فقیه زاده، احمد رضا باغستانی، محسن اسدی لاری، محمد رضا واعظ مهدوی، جلیل عرب خردمند، احمد علی نوربالا، محمد مهدی گلمکانی، علی اصغر حائری مهریزی، رامین کردی،
دوره 9، شماره 1 - ( 2-1392 )
چکیده

مقدمه و اهداف: درد مزمن یکی از مشکلات مهم سلامت است و برای بررسی اپیدمیولوژیک آن، به داشتن برآوردهای معتبر از شیوع آن نیاز است. هدف از این مطالعه، بررسی اپیدمیولوژی درد مزمن در سطح 368 محله‌ شهر تهران با بهره‌گیری از روش برآوردیابی کوچک ناحیه‌ای است.
روش کار: داده‌های مربوط به قسمت درد از دور دوم طرح سنجش عدالت در شهر (Urban HEART) که از یک فرد منتخب از 23457 خانوارتهرانی، با استفاده از روش نمونه‌گیری چندمرحله‌ای تصادفی، در سال 1390گردآوری شده بود، تجزیه و تحلیل شد. برای به‌دست آوردن برآوردهای قابل اعتماد از شیوع درد مزمن در محله‌های تهران، از یک مدل آمیخته‌ خطی تعمیم‌یافته و رویکرد بیز سلسله مراتبی استفاده شد و سپس، قابلیت اطمینان به برآوردهای به‌دست آمده ارزیابی گردید. برای این کار، از نرم‌افزارهای R نسخه 2. 12. 2، WinBUGS و ArcGISاستفاده شد.
نتایج: برآورد میانگین شیوع درد مزمن درمحله‌های شهر تهران 5/25% بود و ناهمگنی بسیاری از نظر شیوع درد مزمن در این محله‌ها مشاهده شد. شیوع درد مزمن در افراد متأهل، خانه‌دار، بازنشسته و مستمری‌بگیر به‌طور معناداری بیشتر بود و با سن، وضعیت تحصیلی، افسردگی و اضطراب نیز ارتباطی معنی‌دار داشت (05/0P<). روش‌های ارزیابی، قابل اطمینان بودن برآوردهای بیزی به‌دست آمده را نشان داد.
نتیجه‌گیری: نتایج بیان‌گر شیوع قابل توجه درد مزمن در تهران است، از این رو، توجه مسئولان و برنامه‌ریزان برای پیشگیری، درمان و کاهش آثارآن ضروری به نظر می‌رسد.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله اپیدمیولوژی ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb