ربابه شیخ الاسلام، محسن نقوی، زهرا عبدالهی، میترا زراتی، ساناز واثقی، فرزانه صادقی قطب آبادی، فریبا کلاهدوز، کورش صمدپور، مینا مینایی، سیمین عربشاهی،
دوره 4، شماره 1 - ( 2-1387 )
چکیده
مقدمه و اهداف: سوءتغذیه در کودکان زیر 5 سال و کمبود ریزمغذیها از مشکلات مهم تغذیهای هر کشوری محسوب میشود. سوءتغذیه در این گروه سنی با عوارض متعدد از جمله اختلال رشد جسمی و تکامل مغزی، کاهش بهره هوشی، کاهش قدرت یادگیری و افت تحصیلی و افزایش موارد ابتلا به بیماریها، پوکی استخوان و در نهایت کاهش توانمندیهای ذهنی و جسمی کودکان در بزرگسالی همراه است. داشتن اطلاعات کامل و جامع از وضعیت تغذیه و میزان شیوع سوء تغذیه کودکان، هدف این بررسی برای برنامهریزیهای بعدی در جهت کاهش سوءتغذیه، بهبود وضعیت تغذیه و ارتقای سلامت در کشور است.
روش کار: این مطالعه یک بررسی مقطعی حاصل از دادههای 34200 کودک 0 تا 72 ماهه ایرانی در 28 استان کشور است. روش نمونهگیری در هر استان به صورت خوشهای با خوشههای نابرابر از نظر تعداد خانوار و برابر از نظر تعداد کودکان 0 تا 72 ماهه بوده است. وزن و قد کلیه نمونهها تعیین و پس از ورود اطلاعات به نرمافزار آماری EPI6 ویرایش 04/6b، در هریک از مناطق شهری و روستائی هر استان، شیوع کموزنی و کوتاهقدی و لاغری تعیین شد. سپس شیوع موزون شده هر یک از انواع سوءتغذیه پروتئین– انرژی در هریک از استانهای کشور و در سطح ملی محاسبه گردید.
نتایج: 7/4 درصد از کودکان کل کشور(9/4-5/4 CI:95%) مبتلا به کوتاهقدی هستند و شیوع کوتاهقدی در کودکان شهری به طور معنیداری کمتر از کودکان روستائی است.(به ترتیب 5/3–1/3 در مقایسه با1/7–5/6 CI:95%). همچنین 2/5 درصد از کودکان کل کشور(4/5-1/5 CI:95%) مبتلا به کموزنی هستند. شیوع کموزنی در کودکان شهری به طور معنیداری کمتر از کودکان روستائی است. علاوه بر این شیوع لاغری نیز در کودکان زیر 5 سال کشور، 7/3%(9/3–5/3 CI:95%) برآورد میگردد که در مناطق شهری به طور معنیداری بیش از مناطق روستائی است.(به ترتیب 3/4–8/3 در مقایسه با 5/3–0/3CI: 95%)
نتیجهگیری: نتایج این بررسی نشاندهنده قرار داشتن کشورمان در زمره مناطق با شیوع پائین از نظر وضعیت سوء تغذیه پروتئین– انرژی در کودکان زیر 5 سال است. گرچه در مقایسه با نتایج مطالعات گذشته، کاهش محسوسی در خصوص کلیه انواع سوء تغذیه پروتئین– انرژی در تمامی سطوح مشاهده میشود، لیکن تفاوتهای موجود مابین استانها و مناطق مختلف کشور که به نوعی ناشی از تفاوتهای موجود در سطح توسعه یافتگی این مناطق است نشاندهنده لزوم طراحی و اجرای راهکارهای هدفمند است.