حمید رضا کوهستانی، نیره باغچی، کورش رضایی، احمدرضا عابدی، ابوالفضل سراجی، سلیمان زند،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1390 )
چکیده
Background & Objectives: Nursing students are often exposed to verbal abuse and/or physical assaults from patients and patients’ families during the course of their training. Although, past studies have explored violence against nurses, a little attention has been paid by researchers to workplace violence against nursing students. The aim of this study is to identify and explore influencing factors on workplace violence in nursing students during their training programs.
Methods: In this descriptive study, 271 nursing students completed a reliable and valid questionnaire. Participants were working in teaching hospital affiliated to Arak University.
Results: In total, 74.9% and 7.38% of the respondents stated that they had been verbally abused and physically assaulted during their training program in the previous 12-months period, respectively. Most of physical attacks were happened by patients whereas most verbal abuses by patients’ families. There were no statistically significant differences between sex and different years in violence.
Conclusion: Nursing students are often exposed to violence during the course of their training programs. Nursing students require training on how to prevent and respond to workplace violence, and this important topic should be incorporated into the nursing students' curriculum.
ابوالفضل سراجی، حمید رضا کوهستانی، نیره باغچی، کورش رضایی،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1390 )
چکیده
مقدمه و اهداف: دانشجویان پرستاری و مامایی به علت تجربه کم در مراقبت از بیمار ممکن است در معرض خطر صدمات ناشی از سرسوزن و اجسام برنده باشند. تعداد صدمات ناشی از سرسوزن و اجسام برنده آلوده در این دانشجویان به علت گزارشدهی ناکافی آن مشخص نیست. هدف از این مطالعه تعیین علل عدم گزارشدهی صدمات ناشی از سرسوزن و اجسام برنده در دانشجویان پرستاری و مامایی است.
روش کار: این پژوهش یک مطالعه توصیفی و مقطعی بود که در سال 1388 در دانشگاه علوم پزشکی اراک انجام شد. 207 دانشجوی پرستاری و 68 دانشجوی مامایی در این پژوهش شرکت کردند. یک پرسشنامه دو قسمتی که شامل اطلاعات دموگرافیک و سئوالاتی در باره مواجهه با صدمات ناشی از سرسوزن و اجسام برنده و فراوانی و موانع عدم گزارشدهی صدمات ناشی از سرسوزن و اجسام برنده بود. اطلاعات با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: نتایج نشان داد که به ترتیب 43 % و 58/20 % از دانشجویان پرستاری و مامایی حداقل یک بار دچار صدمات ناشی از سرسوزن و اجسام برنده در یک سال گذشته شده بودند. به ترتیب تنها 95/44 درصد (40 نفر) و 50 درصد (7) از دانشجویان پرستاری و مامایی که دچار این صدمات شده بودند تمام صدمات را در سال گذشته گزارش کرده بودند. مهمترین دلایل گزارش نکردن این صدمات شامل خطر پایین عفونت در منبع صدمه (8/44 درصد)، عدم آگاهی از فرایند گزارشدهی (73/36 درصد) و ترس از کاهش نمره ارزشیابی
(69/34 درصد) بود.
نتیجهگیری: میزان صدمات ناشی از سرسوزن و اجسام برنده و همچنین گزارش نکردن این صدمات در دانشجویان پرستاری و مامایی بالا است. برنامه آموزشی بیشتری برای افزایش آگاهی این دانشجویان باید اجرا گردد. همچنین باید مربیان یک عکس العمل مثبت در قبال گزارشدهی صدمات ناشی از سرسوزن و اجسام برنده در دانشجویان داشته باشند.
حمیدرضا کوهستانی، نیره باغچقی،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده
مقدمه و اهداف: بهرغم انجامشدن پژوهشهای فراوان و مختلف درباره افسردگی در بیماران مبتلا به سکته مغزی، به مقوله افسردگی در مراقبتکنندگان از این بیماران بسیار کم توجه شده است. هدف از این تحقیق، تعیین شیوع افسردگی در مراقبتکنندگان از سالمندان مبتلا به سکته مغزی، حین و بعد از ترخیص و عوامل مرتبط با آن است.
روش کار: این پژوهش یک مطالعه مقطعی تحلیلی است.140مراقبت کننده از بیمار مبتلا به سکته مغزی بستری در بیمارستان ولیعصر اراک بررسی شدند. با مراقبت کنندگان در 3 مرحله زمان ترخیص، 1 ماه و 3 ماه پس از ترخیص مصاحبه شد. افسردگی با پرسشنامه افسردگی بک و میزان وابستگی بیماران مبتلا به سکته مغزی، با استفاده از ایندکس بارتل سنجیده شد.
نتایج : بیشتر مراقبتکنندگان، همسر بیمار بودند (71/70 % 95n=:) و میانگین سنی آنان 2/11±1/57 سال بود. بهطور کلی، در طول دوره ارزیابی 57/33 % تا 16/42% از مراقبتکنندگان به افسردگی مبتلا بودند. میانگین امتیاز افسردگی آنان در طول دوره ارزیابی بهشکلی معنیدار افزایش یافت (05/0> P). افسردگی مراقبتکنندگان با میزان وابستگی بیماران و همچنین، سن بیماران ارتباط داشت (05/0> P).
نتیجهگیری: علائم افسردگی در میان مراقبتکنندگان از بیماران مبتلا به سکته مغزی شایع است. این یافته بیانگر این است که ارزیابی نیازهای روانی مراقبتکنندگان از بیماران مبتلا به سکته مغزی باید بهعنوان یک جزء ضروری از برنامه بازتوانی بیماران سکته مغزی در نظر گرفته شود.